خانه > زنان > گزارش > «هیچچیز قابل مقایسه با تو نیست» | |||
«هیچچیز قابل مقایسه با تو نیست»لادن مقدمشِنِید اوکانر، هشتم دسامبر سال ۱۹۶۶ در حوالی برلین در کشور ایرلند متولد شد. کودکی او بهسختی گذشت. پدر و مادرش از هم جدا شدند و همواره بر سر حضانت فرزندانشان با یکدیگر اختلاف داشتند. مادر شِنِید، وقتی که او تنها ۱۷ سال داشت، در یک تصادف اتومبیل کشته شد. او ادعا میکند که هم از جنبهی روانی و هم از جنبهی فیزیکی و جنسی، توسط مادرش مورد آزار و اذیت قرار گرفته است. دیگر اعضای خانوادهی او اما این ادعا را رد کردهاند.
شنید اوکانر در نوجوانی، بهعلت دزدی از مغازهای دستگیر و به مدرسهی اصلاح کودکان خلافکار فرستاده شد؛ جایی که اولین گیتارش را از یکی از راهبهها دریافت کرد. کار حرفهای او در زمینهی موسیقی، هنگامی شروع شد که توسط درامر یک گروه معروف ایرلندی بنام «توا نوا» کشف شد و آهنگ «دست مرا بگیر» را نوشت. قبل از تمام شدن مدرسه، اوکانر به برلین گریخت و خوانندگی و نواختن گیتار در خیابانها و بارها را آغاز کرد. وی هنگامی که با یک گروه موسیقی ایرلندی به نام «تون تون یاکوت» همکاری میکرد، توجه دو تن از مدیران یک استودیو موسیقی در لندن را بهخود جلب کرد. اواخر سال ۱۹۸۷، این استودیو اولین آلبوم اوکانر به نام «شیر و کبرا» را منتشر کرد. این آلبوم بهعلت صدای قوی و تاثیرگذار اوکانر و پیچیدگی مفاهیم شعرهایش، مورد توجه و تمجید منتقدان قرار گرفت. این آلبوم اما عامهپسند نبود و بههمین دلیل موفقیت چشمگیری بین مردم نیافت. در نهایت ۵۰۰ هزار نسخه از آن به فروش رفت. اوکانر در سال ۱۹۹۰ و با انتشار دومین آلبومش، «چیزی که نداشتهام را نمیخواهم»، تبدیل به ستارهای بینالمللی شد. این آلبوم معروفیت چشمگیری یافت و با آهنگ «هیچچیز قابل مقایسه با تو نیست»، چهار جایزهی گرمی، شامل بهترین آلبوم، بهترین آهنگ، بهترین خوانندهی زن و بهترین موسیقی متفاوت را برای اوکانر به ارمغان آورد. ویدئوی آهنگ یاد شده نیز بهعنوان ویدئوی برتر شبکهی امتیوی انتخاب شد. بعد از این آلبوم، اوکانر چندین آلبوم دیگر منتشر کرد که هر یک با استقبال گسترده مردم روبهرو شدند. کار حرفهای اوکانر بهعنوان یک خواننده در اواخر دههی ۱۹۹۰ و با مشکلاتی که در زندگی شخصیاش بهوجود آمده بود، کاهش پیدا کرد.
در سال ۱۹۹۵، اختلافی بین اوکانر با جان واترز، روزنامهنگار ایرلندی، بر سر حضانت دخترشان بهوجود آمد. واترز، این هنرمند معروف را متهم به این کرده بود که مادری شایسته نیست. به همین دلیل، اوکانر در سال ۱۹۹۹ تصمیم به خودکشی گرفت. بعد از تلاش ناموفق او برای خودکشی، هنگامی که در بیمارستان بود، موافقت کرد تا دخترش با واترز در برلین زندگی کند، ولی چند روز بعد او را از منزل پدرش ربود و با خود به لندن برد. در همین دوران، اوکانر اعلام کرد که اگر خواننده نشده بود حتما یک کشیش کاتولیک میشد و خود را مادر مری برنادت مینامید. اوکانر دوبار ازدواج کرده است. ازدواج اول او در سال ۱۹۹۴ با جان رینالدز، موسیقیدان و آهنگسازی بود که در تولید چند آلبوم با اوکانر همکاری کرد. ازدواج دوم او با نیکلاس سامرلند در سال ۲۰۰۲ بود. روزنامهنگاری که گفته میشد با ملکه سوئد نسبتی دارد. آنها در سال ۲۰۰۳ از یکدیگر جدا شدند. اوکانر چهار فرزند دارد. در مقاله ای در امتیای، اوکانر خود را بایسکچوال معرفی کرد و اعلام کرد که با وجود آن که اغلب روابط جنسیاش با مردان بوده، ولی سه رابطه هم با زنان داشته است. در سال ۲۰۰۳، اوکانر بعد از کشمکشهای فراوان بر سر موانعی که برای کار در کلیسای کاتولیک بهعنوان یک زن داشت، سرانجام موافق به گرفتن شغل معلمی برای تعلیم دین کاتولیک به کودکان شد. اوکانر همواره بهخاطر صراحت و نظراتش در مورد دین، حقوق زنان، جنگ و حتی ظاهر متفاوت و موهای کوتاهش بحث برانگیز بوده است.
شاید معروفیت او بیش از آن که مدیون موسیقی و آلبومهایش باشد، بهخاطر عکسالعملهای جدالبرانگیز او نسبت به مسائل دنیا باشد که از سال ۱۹۸۹ و با حمایت اوکانر از ارتش جمهوریخواه رادیکال ایرلند شروع شد دیگر در سال ۱۹۹۰، هنگامی که بعد از پخش سرود ملی امریکا قبل از کنسرتش در نیوجرسی، حاضر به رفتن روی صحنه نشد، به هنرمندی خبرآفرین تبدیل شد. در سال ۱۹۹۱، مراسم گرمی را بهخاطر «تجاری» بودن آن بایکوت کرد و حاضر به شرکت در مراسم آن و دریافت جایزهی بهترین موسیقی متفاوت نشد. بی شک پر سروصداترین حرکت اوکانر وقتی بود که در یک برنامهی زنده تلویزیونی، بعد از خواندن آهنگی بشردوستانه و علیه جنگ، عکس پاپ ژان پل دوم را پاره کرد و کلیسای کاتولیک را «دشمن واقعی» معرفی کرد. بعد از پاره کردن عکس پاپ، اوکانر مورد حملات لفظی بینندگان قرار گرفت و صحنه را ترک کرد. بهدلایلی، همواره انتقاد از هرچیزی مجاز است بهجز دین. به همین دلیل، این حرکت اوکانر واکنشهای بسیاری را برانگیخت. شنید اوکانر که همواره از حقوق کودکانی که مورد آزار جنسی قرار گرفتهاند حمایت کرده است، دلیل اصلی پاره کردن عکس پاپ را بیتفاوتی او نسبت به آزار جنسی کودکان توسط کشیشان بیان کرده است. او بارها در مورد کلیسای کاتولیک و آزار جنسی کودکان توسط کشیشان صحبت کرده و نوشته است. وی همچنین اعلام کرده که همواره یک کاتولیک است و اگر رهبران کنونی کلیساها اخراج شوند، او بار دیگر در مراسم کلیسا شرکت خواهد کرد. به عقیدهی او، کلیسا جدا از عملکرد رهبرانش است و در نامهای به واشنگتن پست، میگوید: «نامهی معذرتخواهی پاپ برای آزار جنسی کودکان توسط کشیشانی که کودکان باید به آنها اعتماد میکردند، توهین به فهم و شعور مردم ایرلند بود. چراکه ما ایرلندیها سالها کاتولیسم وحشیانهای که بر تحقیر و آزار کودکان استوار بوده را تحمل کردهایم. من شخصاً این تجربه را داشتهام. وقتی که دختر جوانی بودم، مادرم مرا مجبور به دزدی از مغازهها میکرد. یکبار بعد از این که بازداشت شدم، ۱۸ ماه در موسسهای برای اصلاح رفتار دختران یاغی بهسر بردم. این موسسه، مانند بسیاری دیگر از مدرسهها و موسسات این چنینی در ایرلند، تحت نظر کلیسا اداره میشد. ما در زیرزمین کار میکردیم و لباسهای کشیشها را با آب سرد میشستیم. در اکتبر سال ۲۰۰۵، گزارشی زیر نظر دولت ایرلند منتشر شد که در آن بیش از ۱۰۰ مورد آزار جنسی کودکان توسط کشیشان، بین سالهای ۱۹۶۲ تا ۲۰۰۲، در یکی از همین مدرسهها، در شهری کوچک نزدیک دابلین را فاش میکرد. کشیشان متهم هرگز توسط پلیس مواخذه نشدند. در گزارشی مشابه، اسقفهای دابلین محکوم به مخفی کردن موارد بیشمار آزار جنسی بین سالهای ۱۹۷۵ تا ۲۰۰۴ شدند.» اوکانر در ادامه مینویسد: «پاپ در نامهی به اصطلاح عذرخواهیاش، هیچ مسئولیتی در مورد تخلفات صورت گرفته توسط کشیشان ایرلندی بهعهده نمیگیرد. پاپ میگوید که اول کلیسای ایرلند باید در مورد این گناهان آگاه شود، قبل از خدا و قبل از مردم، و هیچچیزی در مورد واتیکان نمیگوید. پاپ در نامهاش تظاهر میکند که او بهتازگی در مورد تجاوزات جنسی شنیده است در حالی که او در نامهی ننگینش در سال ۲۰۰۱، از کشیشان میخواهد که موارد آزار جنسی را مخفی نگاه دارند. واتیکان بهگونهای عمل میکند که گویی خدا ناظر اعمالشان نیست و همان کسانی که باید نگهدارندهی مقدسات باشند، آن را زیر سئوال میبرند. من وقتی که ۱۸ سال پیش عکس پاپ را پاره کردم، میدانستم که این عمل، عکسالعملهای منفی بسیاری را در پی خواهد داشت. ولی می خواستم که گفتوگو در مورد این مسائل آغاز شود. بهعنوان یک هنرمند، این بخشی از کار من است. از تنها چیزی که ناراحتم این است که مردم گمان کردند که من به خدا ایمان ندارم که این کاملاً اشتباه است. من همیشه کاتولیک بوده و هستم.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
|