خانه > زنان > گزارش > انقراض مردان | |||
انقراض مردانونداد زمانیv.zamaani@gmail.com«حنا روزن» از روزنامهنگاران جنجالی آمریکایی است که همزمان برای بسیاری از نشریات معتبر آمریکا مطلب مینویسد. جدیدترین مقالهی پر سر و صدای او دیروز در نشریه « آتلانتیک» با عنوان «انقراض مردان» زیر چاپ رفته است و مثل همیشه موج جدیدی از گفتوگوهای عمومی را دامن زده است. با وجود آنکه ادعاهای مطرح شده توسط این خانم روزنامهنگار در نگاه اول گستاخانه و تا حدودی غیرواقعی به نظر میرسد ولی خوانندگان نوشتههایش توانایی درک این نکته را دارند که دیدگاههای عنوانشده توسط این روزنامهنگار تیزبین از پشتوانهی مستدل و تحقیقات وسیع برخوردار است.
تعداد زنان شاغل در آمریکا برای اولین بار از تعداد مردانی که شاغل هستند بیشتر شده و این واقعهی مهم تاریخی پایهگذار نگاه تند و تیزی شده که «حنا روزن » را واداشته است تا با گردآوری تحقیقات عمیقتر و جمعآوری نشانههایی از سایر تحولات بنیانی در سطح بینالمللی به این تئوری دست یابد که زنان جهان توانمندیهای بیشتری برای تطبیق و پیشرفت در دنیای بعد از انقلاب صنعتی و مدرن دارند و بر طبق همین روش مقایسه با جسارتی آکادمیک این نکته را مطح کرده که به پایان دوران مردسالاری و تسلط مردان رسیدهایم. ناگفته نماند که در پایان مقاله همانطور که از تیتر انتخابیاش میشود انتظار داشت از انقراض مردان نیز حرف زده است. ویژگی ممتاز نوشتههای بازیگوشانه « حنا روزن» در کنجکاویهای زیرکانهای است که نه تنها به متن او جذابیت میبخشد وخوانندگان را با خود همراه میکند بلکه با منطق هوشمندانه و منحصر به فرد، حرمت شعور و ذکاوت خوانندگان را نیز رعایت میکند. بر پایهی همین تمهیدات است که مقالهاش را با واقعهای آغاز میکند که در دهه ٧٠ میلادی اتفاق افتاده است. او به سراغ یک زیستشناس آمریکایی میرود که ۴۰ سال پیش توانسته بود برای اولین بار این امکان علمی را فراهم کند که جنسیت نوزاد را در مراحل اولیهی پیوند سلولی کنترل کند. رونالد اریکسون در درون یک ظرف آزمایشگاهی بعد از جداسازی کروموزومهای « ایکس و ایگرگ» مردانه به آنها اجازه داد تا به سمت تخمک بروند ولی در عین حال با ایجاد سد مصنوعی – آلبومین - در درون ظرف، توانست از سرعت کروموزومهای « ایکس» بکاهد و به گونهای غیرمستقیم در شکلگیری و انتخاب جنسیت لقاح نقش داشته باشد. زیستشناس فوق این شیوه کنترل را به کلینیکهای خصوصی آمریکایی فروخت. نگرانی فمینیستهای ده ٧٠ میلادی و ترس از تولد بیش از حد پسران برای آقای اریکسون که خودش در حال حاضر پدربزرگ ۷۴ سالهای شده است خندهدار به نظر میرسد چون برعکس باورهای عمومی ، فمینیستها و خود او، آخرین آمارگیری از درصد درخواست و تولد فرزند در کلینیکهای آمریکایی که از شیوه کنترل و انتخاب جنسیت استفاده میکنند حاکی از آن است که انتخاب فرزندان دختر دو برابرجنس مخالف است.
« حنا روزن» با تثبیت این واقعهی غیرمترقبه و جذب توجه تمام وکمال خوانندگان به یکباره با انبوه اطلاعات و نمونههای مستند اجتماعی و اقتصادی پاسخگوی خلا و ابهامی میشود که در ذهن خوانندگان ایجاد شده است. او بلافاصله به رسم آشکار اجتماعی« پسرزایی» که هزاران سال در بین اجتماع بشری وجود دارد اشاره میکند و ضمن توسل به نقل قولهایی از سیمون دوبووار و اشارهی مشخصتر تاریخی در سنتهای نابرابر در کشورهایی نظیر کره جنوبی میپردازد که زنان «دخترزا» یا تشویق به خودکشی میشدند یا تن به محکومیت به مرگ میدادند. ناگفته نماند که «حنا روزن» همراه با پرورش موضوع مقاله، رابطهی عاطفی با شخصیت اولیه مقاله، آقای اریکسون زیست شناس را نیز در نوشتهاش حفظ میکند و با مونتاژ ماجراهای پیرامون او و خانوادهاش به شیوهی کارگردان یک فیلم مستند آنها را در خدمت موضوع اصلیاش در میآورد. نقل قولهای آقای اریکسون دربارهی چندین دختر و نوهی مونث تحصیلکردهی خود و مقایسهای که این زیستشناس بین دختران شاغل و موفقاش و پسران و نوههای پسری خود دارد با منطق نوشتاری نویسنده هماهنگی کامل مییابد. در ادامهی تحلیل و تلاش برای متقاعد ساختن هر چه بیشتر خوانندگان، نویسنده به چندین اثر مکتوب معاصر رجوع میکند و به عنوان نمونه به جامعهشناس فرانسوی « پیر بوردو» استناد میکند که در کتابش دربارهی یک شهر کوچک فرانسوی تحقیقاتی کرده است. جامعهشناس فرانسوی به وضوح نشان میدهد که بعد از تغییرات مدرنیزه، مردان شهرک فوق همچنان با درآمد تولید شده از طریق زمین کشاورزی ارتزاق میکنند ولی از دو نسل پیش به این طرف، آموزش، تحصیلات عالیه و شغلهای تخصصی، زنان شهر کوچک را ترغیب کرده است تا به شهرهای بزرگ مهاجرت کنند. تحقیق میدانی « پییر بوردو» تأیید کنندهی این واقعیت است که در حال حاضر درهی بزرگی از نظر سطح درآمد و سلیقهی اجتماعی بین مردان وابسته به زمین و زنان شاغل و تحصیلکردهی شهر کوچک فرانسوی پیدا شدهاست. از جمله شاخصهای بارز مقالهی جنجالبرانگیز خانم « حنا روزن» ارائهی مداوم آمار دستاورد زنان در طول ٦٠ سال گذشته در تمام زمینههای اجتماعی است. آمارهای ثبت شده در آمریکا به عنوان بزرگترین دولت بازار آزاد، چشمگیرتر از بقیه، پشتوانهی مستدلی برای دیدگاههای نویسنده گشته است. درصد زنان فارغالتحصیل از مؤسسات آموزش عالی بالاتر از مردان است، از ١٥ شغل درخواست شده در آینده، مردان فقط در رشته نظافتچی و مهندس کامپیوتر از زنان واجدالشرایطتر هستند و در بقیهی شغلها زنان شانس بیشتری خواهند داشت. از سال ٢٠٠١ تاکنون، شش میلیون شغل در زمینهایی که قدرت بازو حرف اصلی را میزد و به طور سنتی از شغلهای مردانه به حساب میامد از صحنهی اقتصاد آمریکا محو شده است و مردان آمریکایی در رکود اقتصادی سال گذشته خیلی بیشتر از زنان دستخوش بیکاری شدهاند. بر طبق آمارهای رسمی ۵۱ از شغلهای مدیریت میانی از آن زنان است، ۳۵ از پزشکان کشور زن هستند، بیش از نصف شغلهای بانکی، حسابداری و بیمه بر عهده زنان است و ۴۵% از وکلای کشور نیز زن هستند. به نظر میرسد از ۶۰ سال پیش، چرخهی بیرون آمدن زن مجرد برای کاریابی جای خود را به زنان شاغل متأهل داد و بعد به زنان بچهدار رسید و در در ادامهی این چرخش در ازای جدایی هر چه بیشتر زنان از آشپزخانه، شاهد حضور هر چه بیشتر مردان به خانه و بچه داری و آشپزخانه – داخل و خارج از خانه - هستیم.
آمارهای ارائه شده محدود به آمریکا نمیگردد، تحقیقات بین المللی نشان میدهد که از ۱۶۲ کشور موجود، ملیتهایی که از نیمهی مونث جامعه در اقتصاد کشور استفاده کردهاند از ثبات و رشد اقتصادی بیشتری برخوردارند. ۴۰% صاحبان شرکتهای خصوصی چین زنانی هستند که با ماشینهای «فرراری قرمز» خود در شهرهای رژیم کمونیستی چین ویراژ میدهند. « حنا روزن» برای تکمیل کردن ادعای اولیه مبنی بر آنقراض قدرت مردان به شواهد، تئوریها و تحقیقاتی اشاره میکند که معتقدتد بعد از انقلاب صنعتی، ضرورت استفاده از فیزیک قویتر- مردان- به زیر سئوال رفته است و در حقیقت تکامل اجتماعی به نفع زنان و خاصیتهای فیزیکی آنها بوده است. خانم « روزن» از این به بعد است که با استناد گزیدن به تقل قولهای غیرعلمی و به کار بردن شعار به ورطهی افراط میافتد و به جای آنکه بر ای دستاوردهای موجود میمنتی فرخنده را منعکس سازد به توهمی دامن میزند که از پشتوانهی منطقی که تاکنون در نوشته اش وجود داشت محروم است. او به طور ضمنی میگوید که مردان نه تنها از زنان عقب ماندهاند بلکه بر طبق ضرورتهای تکاملی در حال انقراض نیز هستند. The Bachelors’ Ball.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
|
نظرهای خوانندگان
هر کشوری که به زنانش اجازه ی ترقی بده، جلو می رود و موفق میشه همچنان که در این مقاله به آن اشاره ای کوتاه شده، و این موضوع خیلی هم دور از ذهن نیست یک زن ستون و پایه ی یک خانواده است، نقش مادری که سازنده ی اعضای آینده ی جامعه است به عهده ی زن است و مادران فهمیده تر و خوشحال تر فرزندان فهیم تر، شادتر و بهتری تحویل اجتماع می دهند که افراد جامعه ی آینده است.
-- شهرزاد ، Jun 19, 2010بچه هایی که مادر آزادی داشته باشند هرگز تحمل زور و دیکتاتوری را بر نمی تابند به همین دلیل در آینده نظام دیکتاتور را هم بر نخواهند تابید و افرادی آزادی خواه خواهند بود.
مردانی هم که دارای همسران فهیم تری هستند معمولا پشتوانه ی دوستی بهتری خواهند داشت تا در رابطه ی رییس و مرئوسی که در رابطه های سنتی قدیمی بود. البته زنان هم همچون مردان در میانشان کسانی پیدا می شوند که از قدرت به دست آمده ناصحیح استفاده می کنند اما به نظر این موضوع در طی زمان بهتر خواهد شد.
از دید من دلیل اصلی مبارزه ی جمهوری اسلامی با زنان و موفقیت و آزادی داشتنشان همین است، اندیشه ی مرد سالار و دشمنی با ایران زمین باعث است که نمی خواهند در ایران زنان آزاد و موفق و خوشحال باشند. بچه هایی که آزادی را بیاموزند هرگز در بزرگسالی زیر بار دولت دیکتاتور نمی روند، و هر کشور دیکتاتوری همچون ایران خواهان سرکوب زنان می شود تا در آینده انسان های آزادی خواه نداشته باشد.
این به همه ی زنان ایرانی و مردان فهمیده اش انگیزه ای دوچندان باید بدهد در مبارزه با نظام دیکتاتور سنتی و عقب مانده ی کنونی ایران.
خانم شهرزاد نظر بسیار کامل و صحیح شما را میپسندم،پیروز باشید،
-- رکسانا ، Jun 19, 2010