«این دختر آن دختر را دوست دارد»گردآوری و ترجمه از لادن مقدم۱۶ می ۲۰۰۱ استودیو یونیورسال روسیه گروهی را ثبت کرد که منتقدان، موسیقیشناسان و استودیوهای ضبط آن را عصبانیکنندهترین و رسواییآورترین چیزی نامیدند که تا به آن روز در موزیک روسیه اتفاق افتاده بود. این گروه را جولیا ولنا، دو دختر پانزده و شاننزده ساله تشکیل دادند و به زودی تبدیل شدند به ستارههایی ملی. تتو یک گروه موسیقی پاپ روسی است که در سال ۱۹۹۹ توسط ایوان شاپووالف شکل گرفته و خوانندگان آن لِنا کاتینا و جولیا وُلکووا هستند. این گروه با شهرتی جهانی، موفقترین گروه موسیقی روسی تا به امروز است. ایوان شاپووالف تا قبل از تشکیل گروه تتو در زمینه تبلیغات تلویزیونی فعالیت میکرد. وقتی ایدهی تشکیل چنین گروهی به ذهنش رسید، در استودیو موس فیلم یک آزمون خوانندگی برگزار کرد و از این طریق لنا و جولیا را برای خوانندگی در این گروه انتخاب کرد. آنها میگویند: ما بسیار خوشحال بودیم که ایوان شاپووالف ما را برای گروه جدیدش انتخاب کرد. او به ما قول داد که ما را تبدیل به ستارههایی موفق میکند. بعد ما با او قرارداهایی امضا کردیم که بر اساس آنها ما حتی اجازه حرف زدن هم نداشتیم. ما مجبور بودیم که هر چه را که او میخواست انجام بدهیم. به عنوان مثال برای یکی از ویدیوها، من، النا کاتینا باید تقریباً ۱۰ کیلو وزن کم میکردم و من، جولیا ولکووا باید موهایم را خیلی کوتاه و مشکی میکردم. برای ویدیوی بعدی، شاپووالف هر دوی مارا وادار به تراشیدن ابروهامان کرد. به هر حال، ما اعلام میکنیم که با شاپووالف آزادانه قرارداد امضا کردیم. ما همیشه میخواستیم با هم بخوانیم و حالا این آرزومان به حقیقت پیوسته. در طول این مدت ما به هم خیلی نزدیک شدیم و حالا احساسی بیشتر از یک دوستی ساده نسبت به هم داریم.
نام گروه تتو انتخاب شد که هم میتواند به معنی خالکوبی باشد و هم معنی عبارت روسی «این دختر آن دختر را دوست دارد». لنا کاتینا، ۱۴ اکتبر ۱۹۸۴ در مسکو و در خانواده ای موسیقیدان بدنیا آمد. لنا به تشویق پدرش از ۴ سالگی شروع به آموختن موسیقی کرد. در سن ۸ سالگی وارد مدرسه موسیقی و کلاس پیانو شد و از ده سالگی، در گروهی بنام "اَوِنیو"، ویولونسل مینواخت و به مدت سه سال در آن گروه خوانندگی کرد. در سن ۱۳ سالگی لنا عضو گروه "نِپوسدی" (بچههای شیطان) شد که در آنجا جولیا ولکووا را ملاقات کرد و این سرآغاز دوستی آنها بود. بعد از ترک گروه، لنا برای تست خوانندگی ایوان شاپووالف رفت که قابلیت صدایش هیأت دوران را متحیر کرد. گزینهی بعد از لنا، برای گروهی که ایوان شاپووالف قصد تشکیل آن را داشت، جولیا ولکووا بود. جولیا ولکووا در ۲۰ فوریه ۱۹۸۵ در خانوادهای ثروتمند در مسکو به دنیا آمد. از سن ۷ سالگی همزمان با مدرسه آموختن پیانو را آغاز کرد و در سن ۹ سالگی به گروه "نپوسدی" پیوست و با لنا کاتینا آشنا شد. سه سال بعد، او نپوسدی را ترک کرد و بعد از آزمون خوانندگی ایوان شاپووالف برای خوانندگی در گروه تتو انتخاب شد. جولیا در سن ۱۹ سالگی بچه دار شد. در نوامبر ۲۰۰۰، گروه ناشناخته تتو اولین ویدیوشان را به شبکه ام تی وی روسیه فرستادند. با وجود شخصیتهای بحثبرانگیز این گروه، ام تی وی شجاعت پخش این ویدیو را داشت و این بود که ناگهان تتو روسیه را غافلگیر کرد.
اولین آهنگ آنها - عقلم را از دست داده ام - آهنگی است دربارهی پریشانیهای روح یک دختر، او عاشق دختر دیگری است، نمیفهمد چه اتفاقی دارد میافتد، او، هم ترسیده، و هم خوشحال است، و اطرافیانش حتی تلش نمیکنند وضع او را درک کنند. این آهنگ برای سه ماه یکی از ده آهنگ برتر ام تی وی روسیه بود، و همچنان از این شبکه پخش میشود. با وجود تلاشهای بسیاری که برای نشان دادن تنهایی و ترس نوجوانان شده است، آهنگها و ویدیوهای تتو به خاطر خلوص و واقعی بودنشان، نوجوانان را به شدت جذب میکنند. بینندگان این ویدیو، ابتدا از دیدن صحنهای که در آن دو دختر یکدیگر را میبوسند حیرتزده شدند ولی خیلی زود پی بردند که این ویدیو چیزی فراتر از تصویری همجنسگرایانه است. تتو در واقع دربارهی شعر، موسیقی و از همه مهمتر پیامی است که این دخترها میفرستند. این آهنگ موفقیتی کسب کرد که دیگران بعد از چندین سال خوانندگی به آن میرسند. دومین ویدیو همراه با آلبومی به نام - آنها نمیتوانند ما را بگیرند - منتشر شد که ثابت کرد معروفیت و محبوبیت تتو فقط به خاطر یک ویدیو و زودگذر نبوده است. در عرض یک هفته، «آنها نمیتوانند ما را بگیرند» از میان ده ویدیو برتر ام تی وی روسیه اول و شماره هفت ام تی وی، و شماره یک رادیو ملی روسیه شد. اولین روز پخش آلبوم، بیش از ۳۰۰۰ تن از طرفداران تتو، برای گرفتن امضا در مرکز فرهنگی مسکو جمع شده بودند و دختران تتو بیش از سه ساعت مشغول امضا کردن بودند تا نهایتاً به خاطر خستگی زیاد مجبور به ترک محل شدند. در اواخر سال ۲۰۰۲، تتو اولین آلبوم انگلیسیشان را منتشر کردند که شهرتی جهانی یافت. بدون شک یکی از مهمترین دلایل موفقیت و محبوبیت تتو ظاهر متفاوت، شعرهای جنجالی و تحریککننده و مصاحبههای پر سر و صدای آنهاست. این دو دختر به خاطر شکستن تابوی روابط علنی دو دختر در سن کم، شهرت بسیاری پیدا کردند ولی همین مسأله باعث انتقادهای فراوان لزبینها و بایسکچوالها شده است.
در ابتدا همجنسگرایان نیز مانند سایرین از دیدن گروه تتو هیجان زده شده بودند. به هر حال گروه تتو به دختران جوان این پیغام را میداد که همجنسگرا بودن اشکالی ندارد. ولی پس از مدتی، با پخش شدن اطلاعات بیشتر در مورد آنها، نگرانیهای گروههای همجنسگرا آغاز شد. سارا وارن - وبلاگ نویس لزبین - مینویسد: یکی از دلایلی که گروه تتو، بین زنان همجنسگرا طرفداران بسیاری دارد این است که اولین آهنگ و اولین ویدیو جنجال برانگیز آنها در مورد دو دختر مدرسهای است که یکدیگر را دوست دارند و نمیفهمند چرا دنیا آنها را راحت نمیگذارد. برای ما بسیار واقعی بود، برای اولین بار توانستیم تلویزیون را روشن کنیم و ببینیم که کسی دارد دربارهی زندگی «ما» و دربارهی روابط ما میخواند. محبوبیت تتو به روابط همجنسگرایانهی دختران مشروعیت میبخشد. ولی در حالیکه نمیتوان منکر توجهای که تتو نسبت به این موضوع جلب کرد شد، من نگرانم که ما چشمانمان را بر روی تأثیرات منفی آن بسته باشیم. تتو چه پیامی میفرستد؟ اولین پیام: لزبین و بای سکچوال تقریباً یک چیز هستند. اگر بخواهیم منصف باشیم، رسانهها دختران تتو را لزبین معرفی کردند و آنها هیچ وقت آن را تصدیق نکردند. «همه مطمئن هستند که ما لزبین هستیم، ولی شاید بای سکچوال باشیم، چرا که نه؟» ولی آنها خودشان با عدمشفافیت در مورد گرایش جنسیشان به این ابهام دامن زدهاند. این طرز فکری است که در بعضی جوامع رایج است و این فکر را تقویت میکند که لزبینیسم و بایسکچوالیتی یک چیز هستند. از نظر آنها، در هر دو مورد اینها زنانی هستند که با زنان دیگر میخوابند. دومین پیام: زنان بای سکچوال معتقد به بیقیدی در امور جنسی هستند و متعهد نیستند. در مصاحبههای اخیرشان، دختران تتو راجع به تجربههای جنسی شان گفتهاند؛ با یکدیگر، یا با پسرها یا حتی با گروهی از دختران طرفدارشان. لنا در مصاحبهای با یک روزنامه آلمانی گفت: «ما به هم وفادار نیستیم و گاهی با کسان دیگر، حتی با پسرها رابطهی جنسی داریم.» سومین پیام: ازدواج همجنسگرایان دیگر فقط بین همجنسگرایان نیست. لنا اخیراً در مصاحبهای با روزنامهای آلمانی اعلام کرد که تمایل دارد با جولیا ازدواج کنه، ترجیحاً در آلمان. با وجود آنکه بنا به گفتهی خودشان به یکدیگر وفادار نیستند. این نوع رفتار بهانی داده به کسانی که علیه ازدواج همجنس گرایان موضع میگیرند بهانه و نظرات آنها را تقویت میکند. چهارمین پیام: مردان دگرجنسگرا بینندگان نهایی این نوع روابط لزبینی هستند. با وجود آنکه دختران نوجوان بسیاری از طرفداران تتو هستند، نوع لباسها، عکسها، و بعضی از ویدیوهای این گروه صرفاً برای جذب بینندگان مرد طراحی شده است. همچنین، نوع نگاه تتو به لزبینیسم به گونهای است که بین مردان دگرجنسگرا پرطرفدار است. و جزییاتی که آنان در مورد روابط جنسیشان به کار میبرند، به نظر میرسد که بیشتر خوشایند مردان باشد. عدهای نیز تتو را محکوم به هدف قرار دادن و جذب بینندگان پدوفایل میکنند؛ دختران ۱۴ و ۱۵ سالهای با لباسهای تحریکآمیز و شعرهایی با مضامین جنسی. شاید دلیل محبوبیت تتو بین لزبینها و بای سکچوالها موسیقی خوب آنها باشد، و یا شاید کمبود مضامینی این چنینی در موزیک پاپ. ولی به عقیدهی تعدادی از فمینیستها، جدا کردن موسیقی از پیامی که تتو توسط ویدیوها و مصاحبههایشان میفرستد، و چشمپوشی از سکسیسم آنها غیرممکن است. آنها معتقدند که تتو از آنچه که آنها برای آن جنگیدهاند برای منافع شخصیشان سوء استفاده کرده است.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
|
نظرهای خوانندگان
جهت اطلاع: روی کمر یکی از آنها، کلمه " خیام " به همان شکل فارسی اش خالکوبی شده است.
صحت ادعای بنده را با یک سرچ ساده در گوگل ایمیج ملاحظه فرمائید.
;)
-- رضا ، May 25, 2010این که جنبش های همجنس گرایان برای به دست آوردن حق ازدواج تلاش می کنند ، از این جهت که رابطه ی با همجنس و رابطه ی با دگرجنس را به عنوان دو شیوه ی برابر زندگی تثبیت می کند خیلی هم خوب است ، ولی پی آمد های منفی ای هم دارد ، از این قبیل که دگم رابطه با دگرجنس با دگم رابطه با همجنس جانشین می شود و همچنین اخلاقیات تایید کننده ی رابطه ی جنسی بسته و مبتنی بر وفاداری را تقویت می کند ، آن هم در شرایطی که ازدواج و دیدگاه سنتی مربوط به ان در حال از دست دادن موضوعیت اش در بسیاری از جوامع اروپایی است . اگر هدف همجنس گرایان گسترش آزادی جنسی است ، مبارزه شان بسیار قابل تایید است ، اما اگر فقط می خواهند دگمی را با دگمی دیگر جانشین کنند ، چندان پتاسیل رهایی بخش و آزادی خواهانه ای در آن نیست. به نظر من مشکل تتو بیشتر این است که چنان چه بعدتر معلوم شد ، تا حدود زیادی مصنوعی و سفارشی است .کاش به جای تاکید بر تمایز هوموسکسوال - بایسکسوال بروی این مسئله بیشتر تاکید می شد.
-- آرمان ملک ، May 26, 2010یولیا ولکوا که نامزد داره ، پرویز یاسینف و حتی مدتی گفته میشد مسلمان شده ولی تکذیب کرد ، اسم پسرش از یاسینوف " سمیر " هست ، فرزند اولش از کس دیگری هستش ، اگر در روسیه باشید متوجه میشید قضیه لزبین بودن فقط مسالهای تجاری بوده
-- mani ، May 26, 2010در مورد کامنت اول، پشت کمر یولیا ولکوا اسم "هیام" خالکوبی شده نه "خیام"، حالا هیام و خیام نسبتی دارند یا نه رو نمیدونم!
-- پیام ، May 26, 2010مانی دقیقا درست می گه. این یه ایده هوشمندانه تجاری بوده نه بیشتر.جولیا که نامزد و بچه داره.اینکار دقیقا مثل بوسه ای هست که بریتنی اسپیرز در کلیپ مشترکش با مدونا از لبهای او گرفت.در آنزمان بریتنی مدتی بود محبوبیتش کم شده بود و با این ایده توانست مجددا توجه عمومی را به خود جلب کرده و فروش سی دی هایش را افزایش دهد.
-- aida ، May 26, 2010در جواب پیام جان که نوشتند کلمه " هیام " نوشته شده، باید عرض کنم کشورهای روسی زبان " ه " را " " خ " تلفظ میکنند. این نوع اشتباهات در ترجمه های لفظی مخصوصا در خالکوبی فراوان است. چون بجای پرسیدن از یک فارسی زبان، معمولا از مترجمهای آنلاین استفاده میکنند.
پیروز باشید
-- رضا ، May 26, 2010من شخصا خیلی از اینده ی بشریت میترسم واقعا بچه های ما باید تو چه جو مسمومی زندگی کنند به قولی مادیات میشه همه چیز و کس ادم حتی فطرت و اعتقادش ای وای
-- مهرداد ، May 26, 2010مهرداد:
-- بدون نام ، May 26, 2010حتما" پروتوکال صهیون را بخوان زیرا تمام این فرهنگ مستهجن برای تحمیق توده ها در این پروتوکال ذکر شده است. خواندن پروتوکال با توجه که تمام ارکانش تاکنون اتفاق افتاده است زنگ خطری است برای همه.