سرکوب زنان با طرح مبارزه با بدحجابیسراجالدین میردامادیseraj.mirdamadi@radiozamaneh.comدر روزهای گذشته شاهد فعال شدن مجدد «طرح مبارزه با بدحجابی» بودیم. آیتالله ناصر مکارم شیرازی از مراجع تقلید همسو با حاکمیت، طی سخنانی از مسئولان مصرانه خواست با زنان و دختران بدحجاب برخورد نمایند. وی در اینباره خطاب به مسئولان گفته است که « حجت بر همه تمام شده است و مردم در انتظار اقدام جدی هستند و بیش از این صبر نخواهند کرد.»
در اینباره ابتدا از روحالله شهسوار روزنامهنگار مقیم پاریس، پرسیدم چرا حاکمیت مجدداً به راهاندازی این گشتها پرداخته و آیا ارتباطی بین این طرح و حوادث پس از انتخابات دیده می شود؟ من فکر میکنم که این حرکت بیشتر دو کارکرد دارد. یک کارکرد آن همان امنیتی کردن فضا به بهانهی مبارزه با بدحجابی است. اما کارکرد دیگرش ریشه در جای دیگری دارد و آن ساختار ایدئولوژیکی است که بر کشور حاکم است. این ساختار ایدئولوژیک الان مجبور است به بخشهایی که حاکمیت کنونی را به قدرت رساندهاند پاسخگو باشد.
آنها آدمهای قشری و بخش مذهبی قشری هستند که حجاب برای آنها بسیار مهم است. اگر این اتفاقات برای اولینبار بود که انجام میشد، شاید میتوانستیم آنرا به فضای بحران و پس از انتخابات ربط مستقیم بدهیم، اما ما همیشه در کشور شاهد بودهایم که با شروع فصل گرما، این برخوردها با مسئله بدحجابی شروع میشود و من فکر میکنم ریشه در نگاه قشری به دین دارد. این بخش از حاکمیت که الان در مصدر قدرت هستند خودشان را نسبت به حامیانشان پاسخگو میبینند و حتی فکر میکنم اینها که در قدرت هستند خودشان چندان دلشان نمیخواهد با این وضعیت، فشار جدیدی به جامعه بیاورند، اما مجبور هستند که برای بهدست آوردن دل افرادی همچون آیتالله مکارم شیرازی این حرکات را انجام بدهند و نشان بدهند که بالاخره یک دولت اسلامی هستند.
آنها لازم میدانند این برخوردها و سخت گیریها را بکنند و این ریشه در تناقضات نظام ایدئولوژیکی دارد. یعنی وقتی به حدی از قدرت میرسد، بهجای آنکه عملگرایانه برخورد کند، مجبور است خیلی ایدئولوژیک برخورد کند. آیا فکر نمیکنید این برخورد ایدئولوژیک میتواند منجر به بروز نارضایتیهای بیشتری شود و حتی حاکمیت برای تداوم قدرت خودش اگر این اقدامات را ادامه بدهد به ضررش تمام شود؟ صد درصد همین است. ولی این یک تناقض در این دستگاه و طرز تفکر سیاسی حاکمان است. اگر حتی یک بخش دیگری از مذهبیون به قدرت میرسیدند اینگونه نگاه نمیکردند، ولی واقعاً آنطور که من میفهمم برای این طیف قشریگرایان مذهبی در خیلی از مواقع، حجاب از بسیاری مسائل سیاسی، حتی از عدالت و روابط بینالملل مهمتر است. زیرا این بخش ظاهری از نگاهشان را خیلی مهم میبینند. حالا خیلی از این افراد که در مسند قدرت هستند شاید خودشان نخواهند این طرح را مجدداً فعال بکنند زیرا همانطور که گفتید موجب بروز نارضایتیها میشود. اما برای آن بخش که قدرتشان را مدیون آنها هستند، مجبور هستند این کارها را انجام بدهند. این تفاوت یک دستگاه ایدئولوژیک دینی با مثلاً جایی همچون چین است. در چین بالاخره بعد از یکسری اتفاقات، فضای باز فرهنگی را ایجاد کردند. حضور مایکل جکسون که روزی در چین ممنوع بود و اگر کسی نوارهای موسیقی او را داشت به زندان محکوم میشد، بالاخره خود حکومت چین بزرگترین مجسمه مایکل جکسون که نمادی از تمدن غرب است را میآورد و نصب میکند. اما در یک دستگاه ایدئولوژیک دینی، آنهم به شکل قشریاش چنین مسائلی امکان پذیر نیست، و به یک حدی از قدرت که میرسند به همین تناقضاتی که میبینید برخورد میکند.»
به سراغ مسیح علینژاد، روزنامهنگار مقیم آکسفورد انگلستان، میروم و ارزیابی او را در خصوص فعالیت مجدد طرح مبارزه با بدحجابی میپرسم: ببینید حاکمیت جمهوری اسلامی هرچند با غرور در مجامع جهانی ظاهر میشود و بهروی خودش نمیآورد که در ایران یک جنبش عظیم اعتراضی روبهروی دولت ایستاده، ولی در داخل ایران باید یک راهحلی برای سرکوب این جنبش پیدا کند. تا حالا دست به هر کاری زده؛ کشتن راهپیماییکنندگان در خیابان و به شهادت رساندن زندانیان در زندان تحت فشار و شکنجه، تجاوزات جنسی، احضارها و بازداشتها و اعترافات ساختگی. همهی اینها ملت را همدلتر کرده است و سران جنبش و آدمهای سیاسی را به نوعی به بدنهی جنبش که مردم باشند نزدیکتر کرده است. اما الان انگشت گذاشته روی حجاب، زیرا فکر میکند یک اختلاف ادبیات و یک اختلاف گفتمانی بین سران جنبش و تودهی مردم وجود دارد و استنباطاش این است که برخورد رادیکال و تند با افرادی که تحت عنوان بیحجاب از آنها یاد میکند، میتواند شکاف پنهانی بین سران اصلاحطلب و یا سران جنبش با بدنهی جنبش را بیشتر کند. برای این ممکن است آقای موسوی و آقای خاتمی به یک گفتمان جدیدی رو بیاورند و بگویند نه این نسل ما به اسلام اعتقاد دارد، به حجاب اعتقاد دارد و همین باعث بشود یک اختلاف درونی بروز کند و دلخوریهایی پیدا شود که حاکمیت بهرهی خودش را از آن ببرد. یعنی در عرصههای جهانی که ظاهر میشود آقای احمدینژاد و دولت ایشان بگویند ما هیچ مشکلی نداریم که زنان بدون حجاب و روسری در کشورهای دیگر باشند و اینکه زنان در استادیوم بیایند، ولی در داخل با برخوردهای افراطی کاری بکنند که موسوی و خاتمی و کروبی را در نقطه مقابل جنبش قرار بدهند. خانم علینژاد، به نظر میرسد که مواضع افرادی مثل آقای مشائی که در دولت نهم و دهم نقش کلیدی دارند در خصوص مسئلهی حجاب و بهطور کلی مواضعی که دولت دارد تا حدودی متفاوت و عملگرایانهتر است تا آنچه که نیروی انتظامی لزوماً در این طرح اجرا میکند، این تفاوت را چگونه می شود ارزیابی کرد؟ این البته طبیعی است که چه در اردوگاه اصولگرایی و چه در اردوگاه اصلاحطلبی شما نمیتوانید بگویید که همهی سیاستها و عملکردهای ایشان از یک قاعدهی کلی تبعیت میکند. بنابراین استباط من این است که حتما ًیک نوع تفکر دوگانهای در اردوگاه بزرگی به نام اردوگاه اصولگرایی وجود دارد که یک بخشی از آن آقای مشائی و کسانی هستند که کمی روشنتر و به مردم و آن قشری که باورهای مذهبی ندارند نزدیکتراند. اما در کل، اینها دارند نقش بازجوی خوب و بازجوی بد را بازی میکنند و مکمل همدیگر هستند.
بهطور مثال وقتی نیروی انتظامی میآید و طرح ضربتی برخورد با بدحجابی را در سال گذشته اجرا میکند، شما شاهد بودید نامهای که آقای احمدی نژاد به نیروی انتظامی میدهد را منتشر میکنند. ولی احمدینژاد در تلویزیون ظاهر میشود و میگوید نه اصلا ًاین نامه مال من نبوده است و آقای الهام هم دفاع میکند و کاری میکنند که نیروی انتظامی میآید خودش نامه را منتشر میکند و می گوید این دیدگاه دولت و آقای احمدینژاد بوده است. بنابراین اینکه یک بخشی در دولت کنونی در زمینهی حجاب بازتر و روشنتر است، همان است که عرض کردم. دارند بهره میبرند که بیایند آقایان موسوی و کروبی و خاتمی را که همیشه از نظر گفتمانی به انقلاب و گفتههای امام و اسلام نزدیکتر بودهاند، این اختلاف را روشنتر بکنند و بعد یک بخش روشنتری که آقای مشائی دیدگاه ایشان را نمایندگی میکنند، بهعنوان ناجی ظهور پیدا بکنند و در رسانهها ظاهر شوند. من به شما قول میدهم که اگر آقای موسوی در مورد برخورد با بدحجابی موضع بگیرند و بگویند جامعهی نسل جوان ایران به حجاب و اسلام اعتقاد راسخ دارند، آقای ضرغامی دستور میدهند که - با اینکه آقای موسوی بهعنوان یکی ازسران فتنه مطرح است- از این بخش از گفتهای ایشان در تلویزیون استقبال شود، زیرا این موضعگیری میتواند شکاف اصلی نسل جوان که بهعنوان جنبش سبز در جامعه فعال هستند را با نسل گذشته مشخص بکند. به نظر میرسد در این جنبش، نقش زنان و دختران خیلی برجسته بود. برخی معتقدند این طرح برای زمینگیر کردن دختران و سرکوب بیشتر این قشر و به نوعی انتقامگیری حاکمیت از فعالیت چشمگیر زنان و بهویژه دختران جوان در جنبش سبز مردم ایران است، نظر شما چیست؟ دقیقاً به همین منظور است که میگویم با یک توطئهای دارند وارد میشوند. زیرا ببینید در واقع دو نتیجهی کاملاً مشخص از آن خواهند گرفت؛ یک اینکه زنان سرکوب میشوند و یا نتیجه میگیرند که زنان با ترس پوشیدهتر بیایند در خیابان و این نتیجهای است که جمهوری اسلامی دنبالش است. بنابراین چیزی را از دست نمیدهند و یا آنکه برخوردهای افراطی شدیدتر خواهد شد که زنان را خشمگینتر میکنند. شما نگاه کنید ببینید تا پیش از روز عاشورا خیلی نمیدیدید زنان خشونتی بروز بدهند، اما اینقدر کشتار زیاد شد که درروز عاشورا ما دیدیم که از دل خود جنبش سبز هم عصبیتی شکل گرفته شد و به هرحال رادیکالتر ظاهر شدند. الان هم اگر بخواهد در مبارزه با بدحجابی همین اتفاق بیافتد، به نظرمن عصبانی کردن زنان و دختران با برنامه دارد شکل میگیرد. بهعنوان مثال در مورد کمپینی که مردان در حمایت از مجید توکلی و البته حمایت از زنانی که در ایران زندگی میکنند، و اعتقادی به حجاب اسلامی ندارند، تشکیل داده بودند، شما دیدید که در آن کمپین از طرف آدمهای سیاسی و کسانی که در رأس جنبش بودند، موضعگیری نشد و این مستمکی شده بود که هم کیهان و هم رسانههای حاکمیت و حتی برنامهی تلویزیونی ۲۰.۳۰ آنرا مسخره کنند و جنبش سبز را تحقیر کرد. خب این نشان میدهد که آنها هم دارند کار و تلاش میکنند، خلأها و شکافها را پیدا میکنند تا میان زنانی که در بدنهی جنبش فعال هستند و زنان و یا مردانی که در رأس جنبش هستند تفرقه و اختلاف بیاندازند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
|
نظرهای خوانندگان
با عرض معذرت اغلب فایل های صوتی مصاحبه های موجود در سایت بسیار کیفیت صوتی بدی دارند ، بعضی بسیار خش دارند مانند فایل همین مصاحبه بعضی دیگر دامنه صدا چندین بار در طول مصاحبه بالا و پایین میرود و کلمات ادا شده قابل تشخیص نیستند و اغلب فایلها هم صدا آنقدر ضعیف استکه باید گوش را به بلندگوی لپ تاپ چسباند تا صدا شنیده شود.
-- مهدیس قربانی ، May 15, 2010با تشکر
کلا این نظام مقدس در به لجن کشیدن همه چیز تخصص دارد!
-- سعید ، May 16, 2010