تاریخ انتشار: ۷ اردیبهشت ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
زلزله‌ای ‌از جنس برابری و رهایی در راه است

زلزله‌ای برای «آیت‌الله»

فروغ.ن.تمیمی

در ادامه سری مقالاتی که تحت عنوان: «هویت‌جویی زنان در تاریخ معاصر» بر وب سایت زمانه منتشر شد. می‌خواستم این هفته درباره اولین گردهمایی بزرگ زنان در روز ۱۷ اسفند سال ۱۳۸۱ در پارک لاله بنویسم و هم اعلام اولین کمپین زنان در این روز، کمپینی: در مخالفت و افشای خشونت علیه زنان، کمپینی که توسط مرکز فرهنگی زنان و چندین گروه دیگر برپا شد و در طول یک سال فعالیت‌های موثری را با به راه‌اندازی بحث اجتماعی و تابوشکنی در مورد خشونت به سامان رساند. و هم زمینه ساز به راه افتادن کمپین‌های دیگر مانند کمپین ضد سنگسار و یا یک ملیون امضا و غیره شد.

اما با شنیدن فرمایشات آیت‌الله صدیقی در خطبه نماز جمعه ۲۷ فروردین در مورد هشدار ایشان به زنان به اصطلاح بدحجاب، مقصر دانستن آنان در رواج زنا و فساد و وقوع زلزله در تهران، برآن شدم تا در مورد وقوع حتمی یک زلزله دیگر بنویسم.

زلزله‌ای ‌که علائم وقوع آن چند سال است که مشاهده و اعلام شده و بدون شک در آینده‌ای ‌نه چندان دور اتفاق خواهد افتاد.

این همان زلزله‌ای ‌است که در پانزده سال گذشته با تکان‌های نه چندان تند و ویران‌گر، و با پی‌ریزی تدریجی بنای جامعه‌ای ‌انسانی، بدون تبعیض، به کار گیری روش‌های مدنی و صلح‌آمیز مثل به راه‌انداختن‌ همان تجمع بزرگ و مسالمت‌آمیز زنان در پارک لاله، توانسته ارکان بنیادگرایانه را در جامعه تکان داده و و بنیادگرایان را به لرزه بیاندازد.

و هم حتمی بودن وقوع خود را اعلام کند. این زلزله خوش یمن و خوش عاقبت قرار است روزی تمام مناسبات مبتنی بر تبعیض و خشونت علیه زنان را در جامعه ما زیر و رو کند! و به قول معروف دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد.

در سخنان آیت‌الله صدیقی اضطراب و هم خشونت درهم تنیده است. او بدون‌شک نگران یک زلزله ویران‌گر در تهران است، و بدیهی است که با پیروی از سیاست رسمی بنیادگرایی دولتی زنان را هم عامل فساد، هم مسئول قهر طبیعت و هم خشم خدا معرفی کند.


زن‌ستیزی، تقلیل هستی زنانه به بودنی حقیر و تنها برای شهوت‌انگیزی، کنترل بدن زنانه، او را عامل فساد و تباهی مردان معرفی کردن از اصول مهم و تردیدناپذیر در تمام جنبش‌های بنیادگرای مذهبی است.

اما آیت‌الله صدیقی بدون‌شک از وقوع آن زلزله دیگر هم می‌ترسد. زلزه‌ای ‌که قرار است طرحی نو در‌اندازد. زلزله‌ای ‌از جنس‌اندیشه، از جنس دگرگونی، برابری، صلح، آزادی و رهایی.

زلزله‌ای ‌که او در ورای آگاهی و یا ناخودآگاهی اش آن را احساس می‌کند. حسی که خواهی نخواهی خشونت را در کلام او می‌ریزد.

خشونت نهفته در سخن او متوجه زنانی است که شخصا و به اراده خودشان تصمیم به مخالفت گرفته و می‌خواهند صفت و یا تهمت «بدحجاب» را بر پیشانی شان حک کنند. و از داغ و درفش هراسی ندارند.

این خشونت متوجه زنانی است که حقوق برابر می‌خواهند، علیه سنگسار، اعدام و همه انواع تبعیضات در ایران به پا خواسته‌اند. از تابویی‌هایی به نام حقوق بشر، صلح و دموکراسی حرف می‌زنند و روز زن را جشن می‌گیرند. در خیابان‌ها امضا جمع می‌کنند و به زندان می‌روند و به اتهام اقدام علیه امنیت ملی محاکمه می‌شوند.

اما هنوز خستگی شرکت در نماز جمعه، و زحمت ارائه تئوریی چنین پر محتوا و علمی برای هشدار به بدحجابان، از تن آیت‌الله صدیقی در نرفته بود، که دختری جوانی به اسم جن مک کریت امریکایی در آن سر دنیا به فکر افتاد تا صحت تئوری آیت‌الله را به قول این فرنگی‌ها تست کند و به آزمایش گذارد.

برای همین بلافاصله یک کمپین در فیس بوک به راه‌انداخت و اسم آن را هم: «بوب‌کوییک یا پستان‌لرزه» گذاشت. او از زنان خواست تا هر کجا که هستند در روز دوشنبه ششم اردیبهشت خط سینه خود را نشان دهند و هم عکسی نیمه عریان در فیس بوک منتشر کنند.

کمپینی که بااستقبال زنان در ممالک فرنگ روبرو شد و هنوز چند ساعت از اعلام آن نگذشته بود که چهارده هزار نفر اعلام همبستگی کرده و این تعداد پس از چند روز به صد و بیست هزار نفر رسید.

جن مک کریت مشتاقانه می‌خواست بداند چه اتفاقی خواهد افتاد و آیا واقعا ارتباطی نامریی میان زنان بد حجاب ایرانی به اضافه زنان بی حجاب غربی با وقوع زلزله در جهان وجود دارد؟ چه اگر که آیت‌الله صدیقی درست بگوید. آیا نباید برای این کشف بزرگ به او جایزه نوبل در زمین‌شناسی و یا فیریک را اهدا کرد؟

البته امروز سه‌شنبه هفتم اردیبهشت است و هنوز زلزله‌ای ‌در هیچ جای دنیا اتفاق نیفتاده و شاید خانم جن مک کریت باز هم باید چند ساعتی و یا چند روزی صبر کند. تا بتواند با ارائه مدارک کافی این تئوری را باطل اعلام کرده و آیت الله صدیقی را از خر شیطان پایین بیاورد تا تئوری اش را پس بگیرد. و برای جلوگیری از زمین لرزه احتمالی در تهران و هم قلع و قمع جنبش فمینیستی زنان ایرانی چاره دیگری بیاندیشد.

اما واکنش دو زن جوان ایرانی یعنی نگار متحده و گلبرگ باشی هم به پیشنهاد خانم جن مک کریت این بود که به جای کمپین بوب کوییک، کمپین «برین‌کوییک یا مغزلرزه» را به راه بیاندارند. این دو در صفحه‌ی فیس بوک خود نوشتند:

«در سراسر دنیا، آگاهی و حساسیت جنسی زنان و دختران جوان، حتی کودکان پیش دبستانی مشکلی حقیقی است و خود ما به‌عنوان مادر، فمینیست، و زنان جوان باور داریم الان وقت این است که ذهنیت «همه‌ش رو بریز بیرون» رو به کنار بگذاریم».

و در انتها این دو خاطر نشان کردند که:

«بیایید یک کمپین «مغز لرزه» راه بیندازیم و رزومه‌ها، CVها، افتخارات، جوایز، و دستاوردهایمان را (به همراه عکس) نشان بدهیم، چون حجت‌الاسلام صدیقی و جمهوری اسلامی ایران از توانایی زنان برای تغییر، و از مبارزه با وجود آپارتاید جنسی هراس دارد (راستی، می‌دانستید ۶۴% دانشجویان شاغل به تحصیل در ایران، خانم‌ها هستند؟) بیایید از دستاوردهای آنان تقدیر کنیم، و توانایی‌هایمان، خلاقیتمان، ابتکاراتمان، و هوشمندیمان را در وبلاگ‌ها، ویکی‌پدیا، توئیتر، یوتیوب، فلیکر، و سرتاسر فیس‌بوک به نمایش بگذاریم.

یادتان باشد برای تبلیغ این کمپین در توئیتر، از برچسب #brianquake استفاده کنید».

این دو خانم فرهیخته به همراه مقاله خودشان یک عکس زیبا از سه زن ایرانی معاصر یعنی شیرین عبادی، سیمین بهبهانی و مهرانگیز کار را در حالی که دست در دست یکدیگر و بدون حجاب راه می‌روند روی فیس بوک گذاشتند.

سه زن با مغز و نمونه‌ای ‌از آن هزاران زن ایرانی که خواب و آرامش را از آیت‌الله صدیقی و همکارانش ربوده‌اند.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

It is a good article, but I'm shocked with that porn picture in the middle that has nothing to do with the content!!

One would think that it is added to discredit the article completely, implying that is the immage of a woman being advocated by the author. A porn star, not a politician, not a woman astronaut, not a woman writter or Noble prize winner, Rather, a commercial ad, a woman who is manupulated for economic advancemnet of a product.

-- Nikan ، Apr 27, 2010

خانم تمیمی، مطلبی بجا بود. در عین حال کالا بودن بدن زن از دید آیت الله صدیقی و انطباق کامل آن با دید پیامگذار فوق بجا بودن مطلب را غنای بیشتری بخشید.
با سپاس

-- بدون نام ، Apr 27, 2010

این اما شنبه که بجای جلوگیری از وقوع زلزله ما را دارد بیچاره میکند اگر این مبارزه زنها یا همان ضعیفه ها یا همان والده آق مصطفا ها یا همان عیالها اینگونه ادامه پیدا کند که نه تهران که همه دنیا میلرزد آقا بیکار بودی کلید زدی حالا نمیشد یک چیزی دیگر میگفتی متلا از حلیه المتقین یک روایتی دیگر میخواندی تا روحمان را شاد کنی وزلزله را بیدار نکنی گرچه حالا هم روح مردان را شاد میکنی با دیدن یکی از زیبا ترین خلقت های آفریدگار شدی ما توشیه میکنم غیر از این کتابهای مرسوم حوزه به کتابهای زمین شناسی هم سرس بزنی وببینی که علت زلزله چیست آنگاه دیگر به خانمها مادران وجود تولید توهین نمیکنی ای بی سلیقه

-- زلزله شناس ، Apr 28, 2010

Dear Nikan
You can't judge an apple by looking at a tree
You can't judge honey by looking at the bee
You can't judge a daughter by looking at the mother
You can't judge sugar by looking at the cane
You can't judge a woman by looking at her man
You can't judge a sister by looking at her brother
You can't judge a book by looking at the cover
You can't judge a fish by lookin' in the pond
You can't judge right from looking at the wrong
You can't judge one by looking at the other
You can't judge a book by looking at the cover

-- Bo Diddley ، Apr 28, 2010

فروغ جان مطلب زیبا و بجایی بود؛ مثل همیشه.
زلزله ای را که گفتی در راه است و مسلما تبعیض و ستم جنسی را نابود خواهد کرد.

-- عفت ، Apr 28, 2010

من معتقدم که ایران احتیاج به یک انقلاب سکسی دارد. این انقلاب یعنی بر ملا کردن سکسی که به صورت زننده ای در پستو های ملا ها اجرا می شود. یعنی سکسیدن در خیابان و کوچه و بازار. این گونه یعنی ری...دین بر قوانین اسلام ناب و ریختن آن در خل آ ...و مابقی ما جرا.

-- یک دختر از تهران ، Apr 28, 2010

جالب اين نكته است كه زنان بيشترين مشتريان رمالان و فالگيرانند و حتي در خود اين كشورها كه خود را سردمدار مبارزه با خرافات معرفي ميكنند رمالان و فالگيران و جادوگران از بيشترين درآمدها برخورداراند. آيا زنان كه خود را بازيچه دست يك مشت هوسران ميكنند به آزادي رسيده اند؟ آيا وجود سكس در خيابانها و معابر عمومي كه يكي از نويسندگان تقاضاي آن را داشت ميتواند هويت و واقعيت يك زن را آشكار كند؟
خود اين خانم و كساني كه با برهنه كردن سينه هاي خود در صدد مبارزه با اين سخن برآمده اند نشان از كوته فكري و خام انديشي ايشان دارد!! آنان خود را همانند يك اسباب بازي در اختيار فكر نسنجيده و به دور از انسانيت يك فرد قرار داده اند تا بلكه بتوانند هويت زن را نشان دهند!! كه اين در واقع اثبات عدم تعادل داشتن در رفتار توسط اين خانمهاست.
زن شاخصه ي زيبايي و مهرباني و عطوفت و عقلانيت ميتواند باشد اگر خود را يافته باشد ولي اينگونه كه ايشان رفتار كرده اند و آن دختر خانم بيان داشته در واقع هيچ نشاني از عقلانيت و مهرباني و نجابت و شرافت انساني را نميتوان يافت. بلكه آنان خود را به مثابه ي يك عروسك سكس در اختيار ديگران قرار داده اند تا ديگران باديدن و يا به گفته آن دختر خانم با سكس در منظر عموم به نمايش در آورند.
آيا اين نشانه ي عقلانيت و رفتار انساني است؟
شيرين عبادي و سيمين بهبهاني و مهرانگيز كار، كدام رفتار انساني را در دفاع از حقوق انساني كساني كه در غزه مورد هجوم قرار گرفتند انجام دادند؟ زناني كه در مراكز تن فروشي غرب به اسم آزادي خود را در معرض هجوم و استفاده هوسرانان قرار ميدهند آيا مورد دفاع از سوي ايشان واقع شده اند كه اكنون به عنوان زنان نامدار معرفي ميشوند؟
اگر سكس و تن فروشي و خود را در معرض ديد ديگران قرار دادن اوج آزادي و آزادگي است پس حيوانات كه بر انسان ارجحيت دارند زيرا آنان بسيار آزادترند در اين وادي!!
تفاوت بين يك انسان و يك حيوان در چيست؟ آيا رفتار حيواني و بدور از عقلانيت نشان از آزادگي دارد يا نشان از دور افتادن از آزادي و آزادگي و شرافت است؟

-- يك ايراني ، Apr 29, 2010

جالب اين نكته است كه زنان بيشترين مشتريان رمالان و فالگيرانند و حتي در خود اين كشورها كه خود را سردمدار مبارزه با خرافات معرفي ميكنند رمالان و فالگيران و جادوگران از بيشترين درآمدها برخورداراند. آيا زنان كه خود را بازيچه دست يك مشت هوسران ميكنند به آزادي رسيده اند؟ آيا وجود سكس در خيابانها و معابر عمومي كه يكي از نويسندگان تقاضاي آن را داشت ميتواند هويت و واقعيت يك زن را آشكار كند؟
خود اين خانم و كساني كه با برهنه كردن سينه هاي خود در صدد مبارزه با اين سخن برآمده اند نشان از كوته فكري و خام انديشي ايشان دارد!! آنان خود را همانند يك اسباب بازي در اختيار فكر نسنجيده و به دور از انسانيت يك فرد قرار داده اند تا بلكه بتوانند هويت زن را نشان دهند!! كه اين در واقع اثبات عدم تعادل داشتن در رفتار توسط اين خانمهاست.

-- يك ايراني ، Apr 29, 2010

به خدمت جنابي که به نام يک ايراني يادداشت مفصل نوشته اند عرض شود يک تفاوت ميان اسنان و حيوان اين است که حيوانات دروغ نمي گويند و رفتار شان طبيعي است
و اما در باب اصل موضوع اين سووال مطرح مي شود که آيا حرف آن جناب «آيت الله» در زمره خرافات و تلاش برای تحمیق مردم است و یا نیست و اصلاً این القاب « حجت الاسلام » و «آیت الله» و امثالهم بر اساس کدام حکم اسلامی و دینی و عقلی ایجاد و اعظا می شوند و بالاخره این که گیرم این را به حیث یک سنت میان اهل تشیع بپذیریم حدود و ثغور صلاحیت و وظایف اینان چی است....

-- ناظر ، Apr 29, 2010

والا من ازاین حرفا کلابیلمیرم. حالا نمیشد از اون عکسای زنان آزاد چنتا بیشتر میزاشتین یا حد اقل چارتا لینک مربوطه؛تا منظرتون رو واضحتر میفهمیدیم. ضمنا منظور ار سکس همون زنای خودمونه دیکه؟

-- زاگالو ، Apr 29, 2010

نوشته ای بسیار خوبی بود و از طرفی دیگر درداور که ایران را این همه جعل و نا دانی فرا گرفته و چیزی هم به یک ایرانی عوض اشاره به غزه به کشتاره ایرانیانی چه مرد و چه زن در ایران میکردید خنده داره شما از رفتاره انسانی و ازادی سخن بگویید از فساد زنان در غرب حرف بزنید ولی هیچ اشاره ای به فساد حکومتی سخن نمیگویید دردش فقط دردی است که اخوند صدیقی هم ان درد را دارد

-- k.k ، Apr 29, 2010

ولي آيا برخورداري از اين تمتع به چه شكلي بايد باشد؟ چرا در كلمات به كلمه تجاوز به دختران و زنان برخورد ميكنيم؟ اگر اين عمل نشانه آزادي است پس چه تجاوزي ميتواند صورت گيرد؟ هر كسي آزاد است به رفتاري كه به آن تمايل دارد، او نيز تمايل داشته كه از جنس مخالف با آنكه او به اختيار مخالف بوده، تمتع بردارد. پس چرا به او متجاوز ميگويند و براي او در حقوق جزا، مجازات در نظر گرفته ميشود؟ اما اين تجاوز و خارج شدن از حدود چه تأثيري بر طبيعت ميگذارد، را بايد از همين مثال آب در نظر گرفت و به سوي آن رفت. هر چه كه مورد سوال براي ذهن ما واقع ميشود كه دليل بر خرافات بودن آن نيست. بلكه ما براي آن جوابي نيافته ايم.
اما بحث تحميق، همان چيزي است كه اسلام از آن به شدت مردم را برحذر داشته و به فهميدن و عقلانيت و فكر كردن سفارش كرده است. و حتي در پذيرش عقايد انسان را به تعقل و تفكر واداشته و به جستجو و اظهار نظر امر كرده و از تقليد در پذيرش عقيده نهي كرده است. حتي انسان را در انجام آنچه كه به آن احكام گفته ميشود، به جستجو دستور داده ولي به علت آنكه ما از جستجو در آن وادي خودداري كرده ايم، راه را به گونه اي ديگر بيان داشته كه عده اي با يافتن احكام به كمك ديگران بيايند. همانگونه كه همه مردن توان دكتر، مهندس ووووو را ندارند.

-- يك ايراني ، Apr 29, 2010

ما در جستجو كردن و يافتن حقيقت حتي اگر بر خلاف آنچه كه تا به حال به آن اعتقاد داشته ايم و يا عمل ميكرده ايم خودداري ميكنيم در واقع نوعي رخوت و سستي بر ما چيره شده و اين تنبلي هيچ ربطي به وجود حقيقت نخواهد داشت. بلكه اين خود ما هستيم كه در جهل خواهيم ماند.
آنچه كه از حقوق بشر بيان ميشود آيا فقط در نوع رفتار حكومت ايران با مردمان خود متبلور شده است؟ آيا فقط برخورد حكومت با كساني كه معترض بودند نشان از عدم رعايت حقوق بشر است؟ يا آنكه هر رفتاري كه از سوي هر دولتي بر عليه مردمان انجام پذيرد بايد مورد سوال قرار گيرد؟ شيرين عبادي و مهرانگيركار و سيمين بهبهاني به دليل ايراني بودن به مردم خود توجه كرده اند، ولي آيا همه آنچه كه آنان بيان داشته اند در واقع همه ضديت با حقوق انسانهاست؟ وقتي شيرين عبادي به عنوان برنده جايزه نوبل معرفي ميشود ديگر تنها نميتواند يك سو نگر باشد و به مردمان خويش به عنوان برتر بنگرد، بايد هر چه بر خلاف حقوق مردم از سوي هر كسي انجام مي پذيرد مورد مواخذه او واقع شود و در مورد آن موضع گيري نمايد.

-- يك ايراني ، Apr 29, 2010

از بين بردن حقوق مردمان و ناديده گرفتن حق انسان از سوي ديگران وقتي به صورت كاملا آشكار نمايان ميشود كه مقررات الهي زير پا قرار داده شود. وقتي خدايي كه انسان را آفريده و به همه امور او به خوبي آگاه است براي آسايش و راحتي او به وضع مقررات مبادرت ميكند تا اين انسان بتواند حقيقت وجودي خود را بيابد و به سوي مقصدي كه والاترين مقصد است حركت كند، از سوي انسان تعرض شده و كنار گذارده ميشود، ديگر جايي براي قرار دادهاي بين انسانها باقي نخواهد ماند. انسان با فطرت خداپرستي با مقررات الهي به مقابله بر ميخيزد و آنگاه خود به وضع قوانين مبادرت ميكند و اطاعت از خدا را زير پا گذاردن آزادي قلمداد كرده و اطاعت از مقررات انسانها را اوج تمدن و مدنيت معرفي ميكند!! اين جاي بسي تعجت است براي اينگونه رفتارها و اينگونه سخن گفتنها.

-- يك ايراني ، Apr 29, 2010

گفتار من نه به خاطر دفاع از گفته هاي صديقي است، بلكه به خاطر توجه دادن به اين موضوع است كه عدم فهم ما از يك موضوع دليل بر مسخره كردن و يا رد آن نيست. بلكه براي رد كردن يك موضوع بايد با تعقل و تفكر صحيح رفتار كرد. در حاليكه با مثالي كه بالا ذكر شد و تحقيقات محقق ژاپني شاهد مثال آورده شد، فهم موضوع شايد كمي راحت تر شده باشد.

-- يك ايراني ، Apr 29, 2010

ما وقتي اصل را بر راي مردمان قرار داديم، بايد بپذيريم كه شايد اين روش مورد وثوق عده اي هم نباشد، ولي چون بر اساس قواعد دمكراسي وارد شده ايم بايد گردن نهيم و بر اساس همين قواعد راه اصولي كه بر اساس همين قوانين وضع شده است را بپيمائيم. خارج از اين راه حركت كردن در واقع انكار اصول دمكراسي است. و هر فرهنگي بر اساس عرف و فرهنگ اجتماعي خويش مبادرت به تعريف دمكراسي خواهد كرد و اين طبيعي است كه بين فرهنگ ايراني با آمريكايي بسيار تفاوت وجود داشته باشد.

-- يك ايراني ، Apr 29, 2010

سخن آخر اينكه آنچه كه رخ ميدهد در واقع نوع نگرشهاي متفاوتي است كه انسان از وضع قوانيني كه خود براي خود انتخاب كرده است، مي باشد. حاكميت برداشت خود را خواهد داشت و مردمان برداشتي ديگر. ولي آنچه كه مهم است وقتي در اين بازي معيار و ملاك قوانين وضع شده توسط خود انسان و پذيرش اين قواعد توسط بازيگران محيط است، ديگر زير پاگذاردن اين قوانين در واقع رودرو شدن با حاكميت را به دنبال خواهد داشت و اين براي هيچ حاكميتي قابل پذيرش نبوده است.

-- يك ايراني ، Apr 29, 2010

ممه‌لرزه برابر درست‌تری است.

-- بدون نام ، Apr 29, 2010

قربون دهنت.دختری از تهرانj

-- jesy ، Apr 29, 2010

بنظر من هم اگر عکس بیشتری میگذاشتید بهتر بود. دلیلش همین بس که جانماز آبکش ایرانی که به خود اجازه میدهد در باره زن در غرب چنین اظهار نظرِ شنیعی کند (که در واقع ذهنیت واقعی خودش از زن است) را کمی به ارضای بیمارگونه جنسی اش برسانید.

-- بدون نام ، Apr 29, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)