تاریخ انتشار: ۱۶ فروردین ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با منیره برادران، درباره‌ی روش مبارزاتی نافرمانی مدنی و جنبش‌های ایران

«رویای من، آزادی و دموکراسی است»

شکوفه منتظری

نافرمانی مدنی یکی از روش‌های اعتراضی به سیاست‌های نیروی در قدرت است. این نوع از مبارزه عموما شکل جنبشی دارد و هدفش نه دست‌رسی به قدرت سیاسی، بلکه ایجاد دگرگونی در لایه‌های متفاوت جامعه است. منیره برادران، نویسنده و فعال اجتماعی سیاسی ساکن آلمان است.

از منیره در مورد نگاهش نسبت به این نوع مبارزه می‌پرسم.

Download it Here!

نافرمانی مدنی، فقط یک نوع حرکت در اعتراض به قدرت نیست بلکه اعتراض به قوانین ناعادلانه است. انسان‌ها قوانین را برای نظم دادن به زندگی خودشان می‌سازند، اما گاهی این قوانین ناعادلانه است و نه تنها نظمی ایجاد نمی‌کند بلکه باعث بی‌عدالتی می‌شود. باید این قوانین تغییر کنند.


منیره برادران، نویسنده و فعال اجتماعی سیاسی ساکن آلمان

قانون، چیز ثابتی نیست. ممکن است در یک زمانی این قوانین برای جامعه نظم بیاورد اما در دوره‌ای مناسبات اجتماعی، آگاهی و ... عوض می‌شود و دیگر آن قانون مزاحم است و جای تغییر دارد. مقابله‌ی مردم با این قوانین، اشکال مختلفی دارد. یکی از این اشکال که تاریخچه‌ی دیرینه‌ای دارد، مبارزه‌ی مدنی است.

در تاریخ جدید، نافرمانی مدنی را بیشتر با حرکت جنبش سیاهان می‌شناسیم که قوانین ناعادلانه‌ی تبعیض نژادی را زیر پا می‌گذارند و در این مورد مشخص، یکی از چهره‌های این مبارزه‌ی مدنی، مارتین‌ لوترکینگ است و یکی دیگر از این چهره‌ها که شاید از مارتی لوترگینگ کمتر شناخته شده باشد، رزا پارکر است که در این جنبش فعال بوده است و قانون اتوبوس‌ها را که بر اساس نژاد تقسیم می‌شده‌اند را بر هم می‌زند.

یعنی شما فکر می‌کنید نگاه مبارزه‌ی مدنی صرفا تغییر قوانین است؟

بله، در جهت تغییر قوانین و عدالت است. این را نیز بگویم که در خود جنبش مدنی، هدف و مسیری که جاری است، بدون مرز و جدایی ناپذیرند. خود آن حرکت فرهنگ سازی می‌کند. خودش تغییر ایجاد می‌کند. در نافرمانی مدنی این نکته خیلی مهم است که فقط به هدف نگاه نمی‌کند، بلکه خود آن حرکت دارد قانونی را می‌شکند و قانون دیگری را جایگزین آن می‌کند. قانون حاکم را مورد نقد قرار می‌دهد.

بر اثر این شیوه از مبارزه، یعنی نافرمانی مدنی، اختلاف نظر زیاد است اما اگر بخواهیم مشخصا در مورد جامعه‌ی ایران و جنبش آزای‌خواهانه‌ی مردم صحبت کنیم، آیا شیوه‌ی مبارزه‌ی آن‌ها در تعریف نافرمانی مدنی قرار می‌گیرد؟

بله، به نظر من خیلی از اشکال مبارزه‌ی ما، نه فقط در مبارزات بعد از ۲۲ خرداد بلکه در چند سال گذشته نیز نافرمانی مدنی است.


مارتین لوتر کینگ، فعال حقوق سیاه‌پوستان امریکا، و یکی از چهره‌های روش مبارزه‌ی نافرمانی مدنی

می‌توانید از گذشته مثال بزنید؟

مثلا حرکت زنان برای تغییر قوانین زن‌ستیز، نوعی مبارزه‌ی مدنی است. یعنی این‌ها آن قوانین را به چالش می‌کشند و در چهارچوب امکاناتی که برایشان وجود دارد، آن قانون را زیر پا می‌گذارند.

در جنبش اخیر ایران، شما مشخصا چه نشانه‌هایی را می‌بینید که آن نشانه‌ها کمک کند که بشود جنبش آزادی‌خواهانه‌ی مردم در ایران را یک نوع نافرمانی مدنی توصیف کرد؟

به نظر من خود مسئله‌ی اصلی حق رای است. یعنی مردم رای دادند و بعد دیدند در آن تقلب بزرگی شده است و چیز دیگری از صندوق‌های رای بیرون آمده است، بعد اعتراض می‌کنند و می‌گویند باید رای آن‌ها ملاک باشد و بعد با به رسمیت نشناختن احمدی‌نژاد به عنوان رییس جمهور، این را مورد سوال قرار می‌دهند که یک نوع از نافرمانی‌ مدنی است. در جامعه به نوعی شاهد هستیم که احمدی‌نژاد به عنوان رییس‌جمهور اعتباری ندارد.

یکی از اصلی‌ترین نشانه‌های نافرمانی مدنی، بدون خشونت بودن آن است. دوباره به تاریخ یک سال اخیر ایران برمی‌گردیم، برای مثال یک نمونه مشخص آن، روز عاشورا است. عده‌ی زیادی معتقدند اعتراضات مردمی در روز عاشورا در رده‌ی مبارزات خشونت آمیز دسته‌بندی می‌شده است، نظر شما در این مورد چیست؟

به نظر من در خشونت باید یک جنبه‌ی تهاجمی باشد. چیزی که ما در ماه‌های گذشته و همچنین روز عاشورا شاهد بودیم این بود که در حرکت مردم جنبه‌ی تهاجمی وجود نداشت. اگر هم برای دفاع از خودشان مجبور به خشونت می‌شدند، مثلا شخصی که گرفتار شده است را از دست پلیس آزاد کرده‌اند، این یک حرکت عدالت‌خواهانه است و نمی‌توان به آن خشونت‌آمیز گفت.

این عمل خشونت‌آمیز نیست زیرا جنبه‌ی دفاعی دارد و بعد در خود آن کار نیز وقتی شخصی ناحق دست‌گیر می‌شود، در مقابل آن ناحقی می‌ایستد. بعضی اوقات این تعاریف از خشونت خیلی سطحی می‌شود. گویا عدم خشونت این است که بدون اعتراض کتک بخوری. این یک نوع منفعل بودن است و به معنای غیر خشونت نیست.

صحبت ما به مناسبت سال‌گرد ترور مارتین لوترکینگ بود. این آدم یک جمله‌ی خیلی معروف دارد که می‌گوید: من رویایی دارم. من می‌خواهم از شما بپرسم رویای شما در سال جدید چیست؟

این جمله این‌قدر زیباست که همواره در من تکرار می‌شود. رویای من این است که در آن کشور آدم‌ها بتوانند آزاد حرف بزنند، بدون ترس از شکنجه و زندان، بتوانند آزاد بنویسند، بدون ترس از سانسور، بتوانند احزاب درست کنند و هر فعالیت سیاسی اجتماعی که می‌خواهند بتوانند انجام دهند. دموکراسی باشد، به این معنا که مردم حق رای‌شان و نهادهای‌شان تحقق پیدا کنند تا از این طریق بتوانند حرف‌های‌شان را به کرسی بنشانند. انتخابات، مجلس و ارگان‌های آزاد داشته باشند. این رویاهای من است و امیدوارم بتوانم خودم زمانی این‌ها را در ایران ببینم.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)