خانه > زنان > گزارش > بازگشت زنستیزی | |||
بازگشت زنستیزیترجمهی ونداد زمانیv.zamaani@gmail.comسال ١٩٩٨ در کتاب « فمینیسم» خانم ناتاشا والتراین بحث را مطرح کرد که زنان نباید واهمهای داشته باشند از اینکه به وسیلهای جنسی تبدیل شوند. او میگفت که «زنان جوان نمیخواهند به آنها گوشزد شود که چطور لباس بپوشند و با چه کسی بخوابند». خانم والتر اکنون اعتراف میکند که «کاملا در اشتباه بوده است». خانم ناتاشا والتر در کتاب جدیدش «عروسکهای جاندار: بازگشت زنستیزی» تصویر ترسناکی از وضعیت زن ترسیم میکند. او میگوید که در دو دهه سابق به زنان جوان گفته شده بود که برتری مردان فقط یک برتری فیزیکی است ورابطه نابرابر موجود در جامعه نیز به خاطر این تفاوتها است و ربطی به فرهنگ مردانه جامعه ندارد. زنها نباید احساس بدی داشته باشند برای اینکه جنسیت آنها بیش از حد در جامعه مورد استفاده قرار گفته است و رقصنده لخت کافهها بودن عمل شیکی است.
خانم والتر که کتابش را به دو بخش «زنستیزی جدید» و «جبر جدید» تقسیم کرده است به تشریح فرهنگی میپردازد که در آن زنان به آرامی به عروسکهای توخالی خوشگل و پر زق و برق تبدیل میگردند. او از سیمون دوبووار نقل قول میکند که: «دختران کوچولو در حال نازکردن و زینتبخشی عروسکهای خود، آرزو میکنند که لباسهای زیبایی از نوع عروسک خود بپوشند و فکر خواهند کرد که خودشان هم عروسکهای زیبایی هستن». نویسنده کتاب «عروسکهای جاندار" بهویژه به این نکته میپردازد که جامعه خصومتی را درباره فمینیسم شکل داده است که باعث سردرگمی و برداشتهای نادرست درباره قدرت انتخاب و قدرت زنان شده است. او به فرهنگ مسلط اعتراض میکند که با بیش از حد سکسیکردن جامعه باعث ایجاد صدمه به شخصیت زنان میگردد. کتاب خانم والتر بیشتر از هر قسمت دیگری وقتی که از زنان رقصنده لخت در سالنهای مملو از مردان حرف میزند از جذابیت بیشتری برخوردار میشود. او در مخالفت با این اعتقاد عمومی که زنان رقصنده با انتخاب شخصی به این شغل روی آوردهاند به سراغ زنان جوانی میرود که در این مراکز مردانه میرقصند. او در حین برخورد مستقیم با زنانی که به نظر میرسد که با اختیار تمام در حال تجربه انتخابهای مستقل خود هستند به این مهم بسنده میکند که ماجرای انتخاب و اختیار و قدرت ناشی از آن، این روزها منجر به سوئ استفاده از آزادی جنسی زنان شده است.
خانم والتر از مسابقه مسخرهای میگوید که برای زنان از طرف یک مجله مردانه با عنوان «خوشگلهها توی رختخواب» تدارک دیده شده بود. استقبالی که زنان جوان از این مسابقه کردند نشاندهنده واقعیت دردناکی است که فرهنگ زنستیز جدید بر زنها تحمیل کرده است. زنهای جوان در این مسابقه در حضور گروهی از مردان لخت شدند و با اداهای مختلف همدیگر را بوسیدند و تن به هر بیحرمتی دادند آن هم برای اینکه شاید برنده مسابقه شوند تا تازه بتوانند به عنوان مدل، یک قرارداد کوچک کار با مجله مردانه ببندند. نقل قول تکاندهنده یک زن روسپی مضمون بر اینکه «من به حرفهایی از این دست که روابط جنسی بیبندوبار به زن قدرت بیشتری میدهد ایمان داشتم» درحین ملاقات با خانم والتر به تلخی تمام موید این برداشت غیر مسئولانه فمینیستهای همنسل خودش است که به زنان القا کرده بودند که داشتن روابط جنسی نشانه انتخاب و قدرت مستقل زنان است.
زنان غربی از دیدگاه خانم والتر به این شبهه ارزشی تن دادند که بهادادن به سکس باعث بالارفتن احترام آنها در جامعه میگردد. به نظر او فمینیستهای دهههای گذشته (زنان امثال خودش)، با تشویق زنان به آزادی و فعالیت جنسی زیاد و اینکه همه آن انتخابها باعث قدرت بیشتر زنان میگردد ناخواسته به آرزوهای جنسی مردان جامه عمل پوشاندند. خانم والتر با این وجود از حق زنان برای ابراز وجود جنسی کوتاه نمیآید و از آن به عنوان «یک اصل اساسی آزادی زنان» یاد میکند. در بخش دوم کتاب او به جبر فیزیکی اشاره میکند که معتقد است زنان از نظر جسمی با مردان فرق دارند و نارساییهای اجتماعی و محدودیتهای موجود ناشی از این تفاوت یا به عبارتی دیگر ناشی از برتری فیزیکی مردان است. «فمینیسم در غرب قادر گشته است که یک انقلاب صلحآمیز را تدارک ببیند و فرصتهای بیشماری را برای زنان خلق کند. ما قدمهای بسیاری رو به جلم برداشتهایم و برای دختران ما، آسانسور مطالبات حقوق زنان لازم نیست که در طبقه عروسکها درجا بزند». Living Dolls: The Return of Sexism by Natasha Walter
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
|
نظرهای خوانندگان
تازه از خواب بیدار شدین خانم ناتاشا؟؟؟حدود ٢٠-٣٠ سالی هست که رقابت سکسی بودن بین اکثریت خانم ها بیداد می کند و اتفاقا این هم مثل خیلی از مسایل دیگه جامعه از تفکر تحقیر آمیز آقایان نشات می گیرد- که به زنان صرفا به عنوان ابژه جنسی نگاه می کنند. حتی آقایان روشنفکر اگر در زنی ظاهر تحریک کننده -چه لباس چه بدن چه آرایش و نحوه رفتار - نبینند زن را جذاب نمی بینند!! حتی خیلی از آقایانی که ادعای سیاستمداری و ادیب بودن می کنند چنین تفکری دارند- نتیجه:زنان به رقابت احمقانه کاذبی کشیده می شوند که مردان را جذب کنند. که خیلی وقتها موفق هم می شوند- اما از آنجایی که دست بالای دست بسیار است- بعد از چندی جناب به سمت ابژه جذاب تری کشیده می شود!!!
-- بدون نام ، Mar 25, 2010اگر همین حرف ها را کس دیگری گفته بود که فمینیست ها شقه اش کرده بودند.بامزه اینجاست که« از حق زنان برای ابراز وجود جنسی کوتاه نمیآید و از آن به عنوان «یک اصل اساسی آزادی زنان» یاد میکند»لابد باید منتظر باشیم تا ایشان سی سال دیگر بگویند در این مورد هم اشتباه کرده بودم
-- بدون نام ، Mar 25, 2010باید به شهامت این خانم تبریک گفت. نظرات هشدار دهنده نویسنده نه تنها برای زنان غربی صدق می کند بلکه برای فمینیسم کشورهای در حال توسعه نیز مستدل است.
-- مریم ، Mar 25, 2010مطلب به حایی بود فقط نگرانی ام از این است که این نوع نکاه که اوضاع را وخیم می بیند از ترس چاله زیاده روی به چاه اخلاق مردانه و محافظه کارانه بیفتد.
-- ش ، Mar 25, 2010دو زاری این خانم دیر افتاده
-- رضا ، Mar 25, 2010in feministhay gharbi ham del khosh darand. har rooz yek chiz jadid migan...be har hal buyad did dafe baad key in harfeshon ra pas mi girand?
-- aroosakshekan ، Mar 25, 2010مرسی اقای ونداد.
-- ژ-ن ، Mar 25, 2010مترجم شجاعی هستید و هم به نظر من آدم دمکراتی هم هستید. مطالب شما از تنوع اصیلی برخوردار است و امکان ندارد تصادفی تهیه شده باشد. به عنوان مثال همین کارهایی که در باره زنان در زمانه دارد که در یکی از غشق آزاد می گوید و در مقاله دیکر سکس آزاد را ناگوار نشان می دهد.
به عنوان یک مادر از شما تشکر می کنم.
به دست آوردن هر نوع حقی فقظ از راه درخواستهای بیشتر محق می شود. فمینیستها هم مثل بقیه گروه های اجتماعی چاره ای ندارند جز اینکه دو قدم به پیش بردارند و یک قدم به عقب...
-- ثریا جامی ، Mar 25, 2010تا زنانی چون خانم ناتاشا داریم غمی نداریم.
بعضی دوستان خیلی هول کرده اند با خواندن این مطلب. این موضوع که زن به عنوان یک انسان حق دارد شریک جنسی و روابط جنسی اش را مطابق با نیاز و سلیقه اش انتخاب کند، نه یک اصل فمینیستی، بلکه انسان گرایانه است و فمینیست ها به عنوان کسانی که نیمی از جامعه را از رهایی فرهنگ غالب مردانه رهانیده اند، افتخار این آزادی جدید را برای نیمی از انسان های جوامع مدرن یدک می کشند. نظریات این خانم هم پشیمانی از بعضی نظریات افراطی فمینیستی بوده که مانند هر نظریه دیگر دارای آسیب های خود است. دوستان مذهبی که تا اسم فمینیسم می شوند خونشان به جوش می اید در خواندن مطلب دقت کرده و در مورد تاریخ فمینیسم بیشتر مطالعه کنند. به مادر عزیزی هم که اظهار نظر کرده اند به عنوان پسری کوچک تر عرض می کنم که فمینیسم ( لا اقل در شکل غیر افراطی آن ) برای بی بند و بار کردن دختر های جامعه نیست بلکه جنبشی بوده برای این که زنان جامعه را از سرکوب مردانه رهایی بخشد هر چند مانند هر عقیده دیگری، از بن لادن ها، استالین ها و افراطی ها بی بهره نبوده. سکس ازاد به هیچ وحه نا گوار نیست به شرطی که ما تعریف مناسبی از ازادی داشته باشیم. مفهوم آزادی در جامعه پسا صنعتی امروز به غایت پیجیده است.
-- کاوه ، Mar 26, 2010در برخورد ریشه ای با این مطلب (که امیدوارم خانم نویسنده در کتاب خود به آن هم پرداخته باشند) باید به موضوعاتی همچون "آلت-سالاری" یا phallocracy نیز اشاره کرد.
این که بسیاری از مردان (حتی آنان که آلت جنسی چندان بزرگی هم ندارند) تنها و تنها از میل و نیروی جنسی خود و جستجوی لذت های اندامی خود پیروی می کنند تنها به مردان مربوط نمی شود و هستند زنانی هم که دقیقاً با همان دید، حتی آگاهانه، در همان خط می روند و به دنبال همان نوع از مردان هستند.
اشکال کار به راستی در این نیست که چرا بعضی از افراد مغزشان به جای سرشان در بخش میانی بدنشان قرار گرفته (یا به واقع بیشتر از آن نقطه خاص از بدن فرمان می گیرد) بلکه معضل اصلی در آن است که همین گرایش به خیلی از افراد دیگر که حتی کوچکترین علاقه و تمایلی به آن نوع از زندگی ندارند تحمیل می شود. این تحمیل، با انواع دیگر تحمیل، مثل پوشش اجباری و رد کردن مطلق لذت جویی از هر نوع آن و حقنه کردن آن به مردم نیز قابل مقایسه است و هیچ فرقی با هم ندارند مگر در ظاهر.
رسیدن به یک تعادل همگانی و فراگیر در اجتماع که هر کسی با هر گرایشی که دارد بتواند به خواسته های خود برسد بی آن که چیزی بر وی تحمیل شده یا خود چیزی را بر دیگران تحمیل کند کار بسیار سختی است، تقریباً ناشدنی، مگر تحت شرایطی ویژه. مردم-سالاری و آزادی از راه ها و ابزارهای بنیادین رسیدن به چنان آرامش و تعادلی در جامعه است اما متأسفانه سودجویان به خوبی بلدند که چگونه حتی از این ابزار نیز سوءاستفاده کنند.
-- روان شناس ، Mar 26, 2010نظر این خانم و افرادی چون ایشان بدون کارشناسی و منطق بوده و هنوز هم غلط میباشد.چون اصلا بپولژی مردان و غرائز طبیعی و جنسی مردان مورد مطالعه و برسی قرار نگرفته است و نتیجه برسیهای کارشناسان دیگر هم به دختران جوان انعکاس داده نشده است.
-- mansour piry khanghah ، Mar 26, 2010فمینیستها باید قبل از اصلاح خود و مردان خطاهای طبیعی و انسانی را برسی و سپس با کمک روان شناسان و جامعه شناسان در رفع اشکالات و نیز اموزش کودکان و والدین اقدامی عمومی بنمایند.
برخوردهای خصمانه ناشی از گره های شخصی و اجتماعی زنان فمینیست نه تنها برای دختران جوان،بلکه برای خانواده انان و در حقیقت کل جامعه مشکل ساز بوده و خواهد بود.ضمنا نیاز جنسی مردان با نیاز عشقی انان رابطه مستقیم انچنانی شبیه انچه در زنان دیده می شود،ندارد. به نظر من به عنوان یک ادم معمولی جامعه ،مکانیسمی کاملا عکس هم را دارند.اکثر خانمها اول عاشق می شوند و بعد به مسائل جنسی فکر می کنند. ولی ٩٠ تا ٩٥ درصد جوانان و مردان در رابطه با دختران اول به سکسک می اندیشند. اکثر روابط جنسی مردان ربطی به عشق و عاشقی ندارد و صرفا رفع نیاز جنسی میباشد.
اگر توجه کنید در کودکان و نو جوانان پسر اقدامات عشقی در مقابل دختر بچه های هم سن و یا بزرگتر، دقیقا عکس رفتار انان در سنین بالای١٤ سالگی است و اکثر کودکان پسر درست مثل دختران و زنان رفتار می کنند و از سن ١١ - ١٢ سالگی تغییرات طبیعی جنسی انان شروع می شود .لذا اگر قرار باشد که با مشکل سکسیسم در جامعه برخوردی سازنده شود،باید به اتفاق کارشناشان در زمان شکل گیری جنسی کودکان صورت پذیرد.ضمنا اموزش به والدین نقش بسیار سازنده ای دارد.موفق باشد
این وسط فقط بدبخت ما جهان سومی ها هستیم که باید هرروز ببینیم روشنفکران غربی ها چه تصمیمی میگیرند ما هم اون را اجرا کنیم.
-- بدون نام ، Mar 26, 2010ضمنأ جناب کاوه فمینیسم غیر افراطی پنجاه سال است که به لقاالله پیوسته.اگر شما جایی فمینیسم غیر افراطی را دیدی سلام ما را هم برسان