تاریخ انتشار: ۲۰ اسفند ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با برخی از فعالان حقوق بشر و زنان، درباره‌ی مبارزات زنان پس از سه دهه‌ی انقلاب اسلامی

جنبشی با قدم‌های کوچک، آرام اما ژرف

پانته‌آ بهرامی

راهی پر فراز و نشیب و پر از سنگ‌لاخ، راهی پر از صعود‌ها و فرود‌ها، راهی که سال‌ها با آرمان‌هایش فاصله دارد، با کنش‌گرانی مصمم، کنش‌گرانی که نه تنها تاریخ یک‌صد سال اخیر بلکه تجربه‌های به ویژه سه دهه‌ی اخیر را چراغ راه آینده کرده‌اند، جنبشی با توشه‌ای غنی از کاری گروهی با سویه‌ای افقی، جنبشی با قدم‌های کوچک، آرام اما ژرف.

Download it Here!

دهه‌ی نخست انقلاب در واقع دهه‌ی از دست دادن بسیاری از دست‌آورد‌ها بود، لغو قانون حمایت از خانواده، پوشش اجباری و عدم کار زنان به عنوان قاضی برخی از آن‌هاست.

زنان بسیاری که با موج انقلاب به سازمان‌های سیاسی پیوستند، آنان که می‌توانستند پتانسیل بالقوه‌ی جنبش زنان باشند با سرکوب‌های دهه‌ی شصت یا اعدام شدند، یا به زندان افتادند و یا به تبعید اجباری تن دادند. نسل جوان دهه‌ی بعد با تجربه‌های نسل قبل، ابتدا آگاهی از حقوق خود را در سرلوحه‌ی برنامه‌های خود قرار داد، پروین اردلان فعال جنبش زنان:

بیشتر دست‌آوردهایی را که زنان که سال‌های قبل از انقلاب به‌دست آورده بودند، بعد از انقلاب از دست رفت، مثلا ما حق رای داشتیم، لایحه‌ی حمایت از خانواده را داشتیم که در نوع خودش خوب بود اما بعد از انقلاب همه‌ی این دست‌آوردها از بین رفت و کنار این‌ها در مورد زنان یک‌جور بی‌حقوقی را دیدیم، زنان حق رای داشتند ولی حق دیگری نداشتند، این دو مورد چیز متفاوتی است.


پروین اردلان، فعال جنبش زنان

با تبعیضات جنسیتی شدیدی مواجه شدیم، مثل بحثی که در مورد حجاب و پوشش اجباری پیش آمد و بعد تفکیک جنسیتی در محیط کار، در دانشگاه، در حوزه‌های عمومی و این به معنی یک‌جور بازپس گرفتن حقوق شهروندی هم از زنان بود. بنابراین دهه‌ی اول ما بیشتر از دست دادن داشتیم، به خصوص فعالان زنان را هم از دست دادیم، بخشی از آنان رفتند و در واقع آن‌جا شروع به فعالیت کردند و این‌جا نبودند.

در دهه‌ی بعد است که بازسازی شروع می‌شود و نسلی جدید خودیابی می‌کند، با نسل قدیم‌تر ارتباط برقرار می‌کند، می‌شناسد و بعد تازه کم‌کم می‌فهمد مسائلی که دارد چیست، در آن دهه ما خیلی توانستیم روی آگاهی کار کنیم و این‌که روی فعالیت‌های جمعی کوچک‌تر، یعنی با شرایطی که دولت فراهم می‌اورد هم هماهنگ بود.

مثلا در دوره‌ی رفسنجانی یک‌ مقدار فضاهای فرهنگی گسترده می شود، در دوره‌ی خاتمی می‌بینیم که ان‌جی‌اوها می‌توانند فعالیت کنند و بحث جامعه‌ی مدنی مطرح می‌شود. می‌خواهم بگویم این‌ها مرتبط با شرایط سیاسی جامعه هم پیش می‌رفته است ولی به هر حال ما در دهه‌ی اول بیشتر روی آگاهی و بعد نقد قوانین کار کردیم و بیشتر این‌جا می‌توانیم ببینیم که خیلی از پیش‌کسوت‌های جنبش زنان، در‌ آن دوره برای نقد موقعیت زنان تلاش کردند و بعد در دهه‌های بعد که فکر می‌کنم آگاهی به حرکت در‌آمد و توانست روی بحث خواسته‌ها حرکت کند. شاید بتوان گفت مهم‌ترین دست‌آورد جنبش زنان ارتقای آگاهی جنسیتی بود.

اگر در دهه‌ی اول انقلاب بسیاری از زنان جذب سازمان‌های سیاسی شدند، در دهه‌ی دوم و سوم صف مستقل زنان برای به دست آوردن حقوق از دست رفته؛ از دست‌اورد‌های این جنبش به شمار می‌رود. زنان آموختند که می‌توانند و باید در کنار جنبش‌های اجتماعی دیگر صف مستقل خود را برای مطالبات ویژه‌ی خود تشکیل دهند. فرانک فرید، شاعر و فعال حقوق زنان:

اگر نطفه‌ی جنبش زنان را بخواهیم، می‌توانیم از مشروطیت پیش بیاییم و بگوییم که زن‌ها همیشه فعال بوده‌اند، منتهی در این ۳۰ سال استقلال جنبش زنان به عنوان یک جنبش مستقل، بزرگترین دست‌آورد آن است. زنان باید مستقل باشند و همیشه خواسته‌ی خودشان را مستقل پیش ببرند و بتوانند اگر یک موقعی مثلا همراه یک جنبش شدند، صدای مستقل خودشان را داشته باشند، تاریخ غرب و تمام کشورها این را نشان می‌دهد، تا هر جا که به زنان نیاز هست آن‌ها را با خود همراه می‌کنند و زمانی که کار با زنان به اتمام می‌رسد و زنان مجبور می‌شوند دوباره بروند و از اول شروع کنند.


فرانک فرید، شاعر و فعال حقوق زنان

دیگر دست‌آورد ۳۰ سال اخیر، آشنا کردن زنان با حقوق خودشان است. ببینید ممکن است ما الآن دسترسی بسیار کمتری به حقوق خودمان، چه حقوق سیاسی، اجتماعی یا مدنی در جامعه داشته باشیم، ولی همین که زنان ما با حقوق خودشان آشنا می‌شوند و بدانند که حقوقی دارند و نباید هیچ قانونی بر ضدشان باشد، حقشان است که کار و شغل برایشان باشد، این حق یک زن هست که مثلا وقتی در یک جامعه کار می‌کند باید تقسیم مسئولیت شود، ممکن است این هنوز صورت نگرفته باشد ولی زنان ما به این واقف شدند.

این به نظر من بالاترین دست‌آورد است زیرا موقعی که فرصتی پیش می‌آید، زن‌ها باید دقیقا بدانند که چه می‌خواهند، معمولا هم وقتی فرصت‌ها پیش می‌آید، ممکن است چنان تنشی باشد که خواسته‌های زنان در آن گم شود ولی وقتی که سال‌ها روی آن کار شده باشد و خواسته‌ها مشخص شده باشد، چنین مشکلی پیش نمی‌آید.

مثلا یک زن خانه‌دار پیش خودش سوال می‌کند که حق من چه شد؟ ممکن است ما الآن مثلا موقعیتی خوبی در جامعه نداشته باشیم ولی همین که این آگاهی در این حد بین زنان و دختران بالا رفته است، به نظر من بعد‌ها نتیجه‌ی خیلی خوبی خواهد داد، این تبعیض‌ها در واقع از ۸۵ سال پیش به این طرف هست، یعنی از زمان حکومت پهلوی‌ها است که تبعیض روی قومیت‌ها یا این‌که یکسان‌سازی فرهنگی، یک کشور، یک دولت، یک ملت، یک لشکر، ریشه‌اش از آن موقع‌ است و بعدا نیز ادامه پیدا کرده است.

تبعیض‌ها وقتی بازتولید شود بسیار طبیعی به نظر می‌آید، ما دیگر احساس نمی‌کنیم که این تبعیض هست و تازه یک انرژی بسیار بیشتری می‌خواهد تا دوباره نسبت به یک موضوع حساسیت ایجاد شود، حالا شما فکر کنید اگر در یک مقطعی جنبش زنان دچار وقفه‌ای شود، دوباره می‌رود از نو شروع می‌کند، جنبش‌های نقاط مختلف کشور هم همین مسئله را طی می‌کنند، یعنی طول می‌کشد تا مسئله‌ای که به نظر بسیار طبیعی می‌آید و به نظر اصلا تبعیض هم نمی‌آید، وقتی که وارد قضایا شوی و نسبت به آن‌ها حساس شدی و لمس‌شان کردی آن موقع‌، تازه متوجه می‌شوی که باید کاری کنی.

در حوزه‌ی قانون، از جهت از دست دادن حقوق، در ده‌ی اول بیشترین شوک به زنان ایران وارد شد. فعالین حقوق زنان بسیار کوشیدند تا این قوانین ناعادلانه مثل نداشتن حق طلاق، حق حضانت، شهادت دو زن به جای یک مرد و .. را مورد نقد قرار دهند، در این راه اما زنان توانستند دست‌آورد‌هایی هرچند اندک را نصیب خود کنند شیرین عبادی، حقوق‌دان:

جنبش تساوی‌طلبی زنان، طویل‌ترین جنبشی است که در ایران وجود دارد. این جنبش رهبر ندارد، اداره‌ی مرکزی و شعبه‌ای ندارد بلکه جای‌گاه آن در منزل هر ایرانی است که به تساوی حقوق اعتقاد دارد، این جنبش در سال‌های گذشته پیروزی‌هایی هم به دست آورده و توانسته ظرف این ۱۵ سالی که از تاریخ شروع آن می‌گذرد، چند قانون را به نفع زن ایرانی عوض کند، از جمله در سال ۲۰۰۴ قانون حضانت به نفع مادران ایرانی اصلاح شد.


شیرین عبادی، حقوق‌دان

این یک قدم به جلو برای زن ایران در اثر مبارزاتی که داشت بود اما ما کیلومترها راه برای رفتن داریم و خواسته‌ی ما تساوی کامل حقوق زن و مرد است و تا آن روز دست از فعالیت برنخواهیم داشت.

نفیسه آزاد از فعالین نسل جوان جنبش زنان بر روی دو دست‌آورد از جمله آگاهی زنان بر حقوق خویش در لایه‌های مختلف جامعه و هم‌چنین آموزش دست می‌گذارد، او بر این باور است هرچند جنبش زنان هنوز به تمرکز زدایی کامل نرسیده، اما سویه‌ی این جنبش تمرکز زدایی از تهران به شهر‌های دیگر ایران نیز هست:

مطالبات زنان خیلی عمومی شده است، یعنی در سطح اجتماع مطرح است، یکی از دست‌آوردهای مهم جنبش زنان این است که عموم جامعه و بیشتر طبقه‌ی متوسط نسبت به آن آگاهی دارندو راجع به آن صحبت می‌کنند. یک دست‌آورد مهم دیگر که به خصوص در این انتخابات اخیر خیلی خودش را نشان داد این بود که درجه‌ی اهمیت مسائل زنان برای قشر سیاسی ایران خیلی بالا رفت، یعنی قبلا کسی از مطالبات جنبش زنان حرف نمی‌زد، کسی فکر نمی‌کرد مسئله‌ی زنان مهم است.

حتی ممکن بود به نظرشان مسخره یا بی‌اهمیت بیاید اما ما دیدیم راجع به آن صحبت شد، بیانیه داده شد و این نشان می‌دهد که جنبش زنان موفق شده است که در واقع درجه‌ی اهمیت مطالبات زنان را در عرصه‌ی سیاست ایران بالا ببرد.

یکی دیگر از دست‌آوردهای خیلی مهم جنبش زنان این است که این جنبش در سال‌های فعالیت خود خیلی به سمت آموزش رفت و این دو دست‌آورد برایش داشته است، یکی این که بدنه‌ای برای جنبش زنان فراهم شده، که توانمند شده است و می‌تواند خیلی کار کند و در جنبش زنان ماندگار است و دیگری این‌که شناخت نیازهای فعلی زنان در ایران خیلی مهم‌تر شده است، در واقع هدف‌مند شدن فعالیت‌های زنان که از آن وجهه‌ی کلی در آمده است. یکی روی قانون کار می‌کند و دیگری روی سنگ‌سار، مثلا در منطقه‌ی کردستان روی ختنه و خشونت کار می‌شود.


نفیسه آزاد، فعال جنبش زنان

این‌ها به نظر من دست‌آورد‌های خیلی مهم جنبش زنان است که علیرغم سختی‌ها و محدودیت‌های زیادی که داشته، توانسته به آن برسد. به هر حال من نمی‌توانم بگویم عدم تمرکز به شکل صد‌در‌صد در جنبش زنان وجود دارد، این طور نیست، ما داریم به آن سمت می‌رویم یعنی این‌که ممکن است یک ایده و کاری مثل کمپین یک میلیون امضا از تهران شروع شود ولی باید دید پتانسیل این را دارد که به شهر‌ها و مناطق مختلف برود، آن‌جا کسانی که درگیر می‌شوند با توان‌مندی‌هایی که کسب می‌کنند بعد از مدتی سراغ نیاز‌های خودشان می‌روند.

همان‌طور که گفتم مثلا در منطقه‌ی کردستان ما می‌رویم سراغ خشونت علیه زنان و فعالینش به این سمت می‌روند، به سراغ مسئله‌ی ختنه می‌روند. مثلا در منطقه‌ی مرکز ممکن است ما مشکلات دیگری داشته باشیم، در شرق، غرب و مناطق مرزنشین موارد متفاوتی داشته باشیم. این موارد به نظر من مواردی است که سوگیری ما در جنبش زنان به آن سمت هست.

رضوان مقدم از فعالان قدیمی حنبش زنان یکی از بزرگترین دست‌آورد‌ها را دست‌یابی دختران دانش‌جو به آمار بالای ۶۵ درصدی راه‌یابی به دانشگاه‌ها می‌داند، در بسیاری از کنفرانس‌های بین‌المللی، جموری اسلامی این دست‌آورد جنبش زنان را به حساب خود می‌گذارد، رضوان استدلال می‌کند که حکومت امکانات ویژه‌ای برای دختران ایجاد نکرده است:

دقیقا می‌خواهم بگویم موفقیت در تحصیل دست‌آورد خود زنان است، به این دلیل که وقتی زنان دیدند مورد تحقیر و توهین قرار می‌گیرند و آن‌ها را به عنوان یک انسان کامل قبول ندارند، تلاش کردند موجدیت خودشان را ثابت کنند و این واقعا به وسیله‌ی خود زنان بوده است.


رضوان مقدم، فعال حنبش زنان

در خانواده‌ها بیشترین منابع مالی را به پسران خانواده اختصاص می‌دهند، چون این تفکر وجود دارد که مرد نان‌آور خانواده است و باید شغل خوبی داشته باشد و در نتیجه اگر معلم خصوصی می‌گیرند، اگر مدرسه‌ی غیر‌انتفاعی می‌فرستند، اگر امکانات قرار می‌دهند، اول ترجیح می‌دهند برای پسرانشان انجام دهند، دولت هم امکانات ویژه برای پسران می‌گذارد، الآن که حکومت متوجه شده است، زن‌ها در دانش‌گاه‌ها موقعیت‌های خوب کسب کرده‌اند، مسئله‌ی سهمیه بندی را مطرح می‌کند، اگر واقعا این مسئله به واسطه‌ی حکومت انجام شده، پس چرا می‌خواهد سهمیه‌بندی کند؟

وقتی شما می‌بینید، نادیده گرفته می‌شوید، یک جوری می‌خواهید خودتان را نشان دهید و موجودیت‌تان را اثبات کنید، زن‌ها به این نتیجه رسیده‌اند بهترین راه برای آن‌ها این است که تحصیل کنند.

اما در حوزه‌ی اشتغال با این‌که زنان در حوزه‌ی آموزش گوی سبقت را ربوده‌اند، آمار اشتغال آنان بسیار پایین است، پروین اردلان، فعال حقوق زنان:

فضا برای اشتغال زنان وجود ندارد زیرا عرصه‌ها عرصه‌ی مردانه است، در عرصه‌ی مردانه، محیط کار و شرایط مردانه، با ریزش در این حوزه رو‌به‌رو می‌شویم.

متاسفانه بعد از انقلاب ما دیدیم که خیلی از زنان بازخرید شدند، زیرا قرار نبود که دیگر در آن فضای کاری قرار بگیرند، بنابراین ما از یک طرف از نظر نقش حاکمیت با نقش حذف زنان در حوزه‌ی اشتغال رو‌به‌رو شدیم ولی به تدریج در حوزه‌ای آموزش دیدیم که زنان افزایش پیدا کردند و این به هر حال در دهه‌ی بعد توانست خودش را نشان دهد ولی با وجود این بازهم می‌بینیم که درصد اشتغال زنان بازهم در جامعه پایین‌تر از مردان است.


فرانک فرید، ناهید جعفری، و رضوان مقدم

یک بخش آن به این دلیل است که این چیز‌ها اصلا در آمار وجود ندارد، یعنی خیلی از زنان درس خواندند و بعد ازدواج کردند، تحصیل کردند برای این‌که آموزش‌دیده باشند، به هر حال این خودش حسن است اما این آموزش در عرصه‌ی جامعه وارد نشد. بخشی از زنان ما کار کردند ولی خب در آن عرصه‌ای که می‌توانستند متناسب با آگاهی و تخصصی که دارند وارد شوند، نشدند زیرا فضای سلطه‌ مردانه خیلی قوی‌تر بود و بخشی هم که توانستند در عرصه‌ی اشتغال وارد شوند در آمارها قرار نمی‌گیرند.

هرچند پیوند جنبش زنان با مطالبات قشر‌های پایینی جامعه مثل زنان کارگر کم است اما این جنبش تلاش کرده، خواست و مطالبات عمومی را در غالب کمپین‌ها در سطوح مختلف جامعه مطرح کند و هزینه‌های بسیاری را از جمله دست‌گیری فعالان کمپین یک‌میلیون امضا برای آن پرداخته است، از ناهید جعفری از اعضای مرکز فرهنگی زنان در مورد این کمپین پرسیدم:

می‌دانید که این الگو از روی خواهران مراکش برداشته شد منتهی در آن‌جا تفاوت این بود که یک حامی در مورد این قضیه در حکومت وجود داشت چون شاه جدید گفته بود چون این ضد قوانین اسلامی‌ است، اگر یک میلیون امضا جمع کنید، من حمایت می‌کنم.

ما این مورد را در ایران نداشتیم، یعنی ما حامی برای کمپین در حکومت نداشتیم، شما چطور فکر می‌کنید که این بتواند موفق شود؟ به‌خاطر این‌که این حرکت شما یک حرکت از پایین و توده‌ای هست در حالی که آن یک حامی در بالا داشت.

من فکر می‌کنم که اتفاقا ویژگی کمپین این بوده است که ما این حرکت را از لایه‌های پایین مردم شروع کردیم به نظر خود من هر چه نگاهمان به بالا باشد، آن چیزی را هم که به دست آوریم زود از دست می‌دهیم.


ناهید جعفری، از اعضای مرکز فرهنگی زنان

وقتی چیزی از بالا به شما هدیه می‌شود قدرش را نمی‌دانی ولی وقتی خودت از پایین تلاش کنی و برای آن زحمت بکشی عملا قدرش را می‌دانی.

زنان ایرانی خارج از کشور، آنان که با اجبار به بیرون از مرز‌ها پرتاب شدندٰ در دهه‌ی اول بلا‌فاصله پس از استقرار به ایجاد صف مستقل در عرصه‌ی تئوریک و عملی رسیدند، برگزاری سمینار سراسری زنان ایرانی در آلمان مشتی از این خروار است، این ارتباط از طریق نشر برخی از مقالات آنان در نشریات زنان و بعد‌ها در نشریات جنس دوم و نشریات دیگر قوام یافت.

پیوند دیالکتیکی و تاثیرگذاری زنان در داخل و خارج روندی بود که با تمام فشار‌ها از سوی حکومت هرگز متوقف نشد و انقلاب ارتباطات یعنی اینترنت افق‌های جدیدی را بازکرده است، این جنبشی سراسری است که مرز‌های جغرافیایی را درنوردیده، رضوان مقدم، فعال جنبش زنان:

پیش از این واقعا ارتباطی بین داخل و خارج نبود و این مسئله در طی این ۴ یا ۵ سال اخیر اتفاق افتاد و قبل از آن حداقل برای من محسوس نبوده است. من ۲۵ سال است که به‌طور مداوم در حوزه‌ی زنان کار کرده‌ و می‌کنم، از تمام امکانات موجود هم استفاده کرده‌ام، آن زمان اینترنت نبود، اینترنت برای ما پدیده‌ی جدیدی است اما الآن پدیده‌ی اینترنت همه‌چیز را عوض کرده و مرز‌ها را شکسته است.

یعنی من که خارج از کشور هستم، خیلی راحت می‌توانم با دوستانم در داخل کشور ارتباط بگیرم و خودم را اصلا خارج از کشور حس نمی‌کنم. هر زن ایرانی که خارج از کشور است به نظر من نباید خودش را از داخل جدا بداند، زیرا قرار نیست ما تا آخر عمر این‌جا بمانیم، من هیچ تصمیمی برای این‌جا ماندن ندارم و قطعا به کشورم بازمی‌گردم.

زیرا در حال حاضر این‌جا مشغول کارهای پژوهشی و دانش‌گاه هستم ولی قطعا برمی‌گردم. به نظر من هر زن ایرانی، اگر خودش هم در ایران نباشد، به هر حال تابعیت کشور ایران را دارد، پس قوانین ایران در موردش اجرا می‌شود به این دلیل است که مبارزه برای برابری، تابع مکان نیست.

جا دارد به نشریات متفاوتی که از سوی زنان در این سه دهه انتشار یافت و توقیف شد، به خیل روزنامه‌نگاران و فعالین زن که دست‌گیر شدند اما بر حقوق مدنی و شهروندی خود پای فشردند، به کانون‌ها و سازمان‌های غیر دولتی که در عرصه‌ی آسیب‌های اجتماعی و کودکان فعال بودند نیز اشاره کنیم که از دست‌آورد‌های این سه دهه به شمار می‌روند و سخن آخر از شیرین عبادی برنده‌ی جایزه‌ی صلح نوبل است در پیوند با بزرگترین دست‌آورد جنبش زنان:

جهاد زنان و این‌که فارغ از ایدئولوژی به دنبال تساوی کامل حقوق بشر است.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

Pantea Jan, you did it again! Bravo. Excellent job.

-- Mina Zand ، Mar 11, 2010

Maghaleh ra khandam khali mofied va aliey bood sepass az hameh shommeh dar rah talashton va barabry

-- بدون نام ، Mar 13, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)