زنی در چادر سبز با موهای نمایان!پانتهآ بهرامیزنی در چادر سبز با موهای نمایان؛ بر روی حجاباش ریزنقشهای رنگارنگ قرمز و سفید و نارنجی و در میان آن تصاویری از جنگ و جدل، ستیز و سپر. زنی که تاریخ پردرد جنگها را به دوش میکشد، بدون این که آن را باور داشته باشد. اندوهی که مادران با خود حمل میکنند. حجابی که بخشی از تاریخ است. تاریخ سرزمین من. تاریخ دختران جوانی که حقارت و تحقیر را تجربه کردند، اما نشکستند.
نقاشی که برایتان شرح دادم، از سری آثار جدید شیوا احمدی، هنرمند ایرانی مقیم آمریکا است که تحت تاثیر جنبش آزادیخواهانهی مردم ایران شکل گرفت. «بازآفرینی شاعرانهی اسطورهها» نام نمایشگاهی فردی او است که هفتهی گذشته در گالری لیلا تقینیا میلانی هلر در نیویورک افتتاح شد. شیوا احمدی، هنرمند ایرانی در پیوند با سری آثار حجاب میگوید: کارهای کوچکتر همه سری زن با حجاب هستند. روی چادر همهی آنان یک سری اشیاء ریخته یا مثلا یک سری حیواناتی که قسمتهایی از بدنشان معلوم است و یا ابزار جنگ ریخته است و انگار این زنها خیلی دارند تلاش میکنند که جلو بروند و این حجاب را پس بزنند.
ولی متاسفانه سنگینی و فشار اشیایی که روی حجاب قرار گرفته، نمیگذارد آنها به طرف جلو حرکت کنند. این باز برمیگردد به همان معنایی که زنان کشور ما و زنان مسلمان با آن درگیرهستند. این دومین نمایشگاه فردی شیوا در گالری لیلا تقینیا در قلب شهر نیویورک است. بسیاری از موزههای آمریکا آثار او را خریداری کردهاند. چه آثارش تنیدگیای از سنت و مدرنیته است؛ سنت نقاشیهای مینیاتور ایران در پیوند با موضوعهای روز. لیلا تقینیا میلانی، صاحب گالری، آثار او را دارای ویژگیهای خاصی در فرم و محتوا میداند: به نظر من، یکی از بهترین نقاشهای دنیاست. طرز نقاشی او را نگاه کنید و به من نشان بدهید بعد از نقاشیهای شاهنامهای فوقالعاده که مربوط به قرن شانزدهم و هفدهم هستند، از دورهی چه عباسی و چه بعد از آن، چه کسی اینگونه نقاشی میکند. ریزنگاریهای او فوقالعادهاند! به من نقاشی را نشان بدهید که امروز اینطور کار کند.
در ضمن، اصلا ایدهی پشت کار بسیار جالب است که تمام جریانات امروزهی دنیا است؛ از لحاظ جنگ، نفت و مشکلات زنان و… اگر آن زمان رستم و سهراب بوده، الان برنامهی روزمرهی امروزی است. او قهرمانهای ما را گرفته، آدمهای نرمال امروزه کرده است. سری دوم آثار جدید او نمایش دکوراتیو اسطورهزدایی است که از قهرمانان ایرانی و هندی الهام گرفته است. شیوا احمدی از اسطورهزدایی قهرمانان و آوردنشان به زمین میگوید: یک سری چهرههایی را که در نقاشیهای قدیم ایرانی و هندی دیده میشود که به عنوان موجودات اساطیری از آنان یاد میشود، اینها را گرفتهام، از جایگاه و مکان اصلی خودشان خارج کردهام و در محیط دیگری گذاشتهام. وقتی آنها در محیط دیگری قرار میگیرند، قدرت اصلیشان که نجات دادن آدمها و به طور کلی نسل بشر است را از دست میدهند. مانند کدام قهرمانها؟ ممکن است چند تا از آنان را نام ببرید؟ حضرت خضر یکی از کسانی است که معلم تمام پیامران بوده است. او از جای خود خارج شده و در محیط دیگری قرار گرفته و قدرتاش را از دست داده است. رستم، سهراب، خیلی از اسطورهها و اساطیر و افرادی که در نقاشی ایرانی و نقاشی هندی قدرت و مهارت خاصی داشتند، حالا بیرون آمدهاند، در شرایط دیگری قرار گرفتهاند و قدرت خود را از دست دادهاند و دیگر چنان که بودند، نیستند. آنچه من در تمام نقاشیهایام دارم در مورد آن صحبت میکنم، بیسامانی و ازهم پاشیدگی دنیایی است که در حال حاضر بیشتر در خاورمیانه و به طور کلی در تمام دنیا میبینیم. شما از قهرمانان اسطورزدایی کردهاید. چرا؟ چرا فکر میکنید اسطورهزدایی از قهرمانان تاریخی لازم است؟ این اسطورهها، اسطوررههایی هستند که من با آنها بزرگ شدهام. من با این داستانها بزرگ شدهام، با آنها هر شب به خواب رفتهام و صبح بیدار شدهام. داستانهایشان را در کتابهای درسی خواندهام.
امروز که خودم گوشهی دیگری از دنیا نشستهام و به آنها نگاه میکنم، دلم میخواهد آنها هنوز همان قدرت را داشته باشند. ولی متاسفانه به خاطر شرایطی که پیش آمده، چه در دنیای غرب و چه در دنیای شرق تمام این اسطورهها، تمام این قدرتها و تمام این موجودات اساطیری همهی قدرتشان را از دست دادهاند و نمیدانم آینده به کجا دارد میرود. در این دوران پرتنش که خیزش مردم ایران پس از ۳۰ سال به جدیترین جنبش اجتماعی پس از انقلاب ۵۷ تبدیل شده، هنرمندان نیز از این موج به دور نبودهاند. برخی از آنان اساساً نسبت به تعهدات اجتماعی هنر بیتفاوتاند. بخشی با این موج آمیختهاند و نمود تنشهای اجتماعی در آثارشان رنگ پیدا کرده است. اما دستهی سوم همواره دغدغههای اجتماعی نمادی پایدار در کارهایشان داشته است. شیوا احمدی از هنرمندان دستهی سوم است. آثار او مدتها پیش از خیزش خرداد ۸۸، آمیختگی عجیبی با مسائل اجتماعی داشت. سه ساله بود که انقلاب ۵۷ به وقوع پیوست. دوران کودکی و نوجوانیاش، با دوران جنگ، دوران هراس و ناامنی همراه بود. در سال ۱۹۸۸ از دانشگاه آزاد در رشتهی نقاشی فارغالتحصیل شد. سه فوق لیسانس در رشتههای هنر و نقاشی در دانشگاههای آمریکا، ثمرهی سالها اقامت در این کشور و شرکت در نمایشگاههای فردی وجمعی در گوشه و کنار دنیا بود.
چیدمانهای او که از بشکههای واقعی نفت ساخته شده و نماد درگیریهای مختلف در جهان است، قبلا از تابستان ۸۸ساخته شده است. چیدمانهایی که از یک سو از گفتمانهای مدرن هنر بهره برده و از سوی دیگر پر است از تصاویر نقاشی سنتی و مینیاتور ایران. شیوا احمدی، نقاش ایرانی: نفت که باید منبعی از نعمت و ثروت و خوبی باشد، تبدیل به مادهای شده است که به خاطر آن در کشورهای مختلف جنگ میشود، آدمها کشته میشوند و اتفاقات خیلی بدی که در حال حاضر در دنیا میبینیم، رخ میدهند. در نتیجه گروه نفت در چیدمانهای من، به همان ایدهای برمیگردد که نفت چه نقش عظیمی در زندگی تمام آدمهای دنیا، فرقی نمیکند که در شرق زندگی میکنند یا غرب، دارد. چگونه به این ایده رسیدی که بشکههای واقعی نفت را بیاوری و روی آن کار کنی؟ همیشه میخواستم با بشکهی نفت یک بازیای بکنم. اما این چون چیدمان است با نقاشی فرق میکند. این سه بعدی و دیگری دو بعدی است. در نتیجه مقداری مشکل داشتم. سعی میکردم بتوانم ایدههایام را روی آن خوب بیان کنم. اگر به داخل این بشکههای نفت نگاه کنید، یک سری جای گلوله میبینید. این جاهای گلوله را من سمبلیک ایجاد کردهام، اما برمیگردد به ایدهی گلولهای که به جایی خورده و آن را سوراخ کرده است و از جای آن قطرات خون دارد میریزد. ولی کل بشکه به شدت با نقش و نگار تزیینی ایرانی و اسلامی تزیین شده است.
من سعی کردم با تلفیق این دو، چیز جدیدی ایجاد کنم. یکی از معروفترین رنگهای اسلامی آبی است. رنگ طلایی سمبل پول، ثروت و قدرت است و آبی یکی از بزرگترین رنگهای مطرح اسلامی است. مقداری راجع به خودتان توضیح بدهید؟ شما بچه دارید؟ یا اصلا ازدواج کردهاید؟ میدانم که خیلی پرکار هستید. روزی چند ساعت کار میکنید؟ من بچهای ندارم و روزی بین ۱۳ تا ۱۴ ساعت کار میکنم. در دانشگاه میشیگان تدریس میکنم و در حقیقت تمام زندگیام کارم است. من با کارم ازدواج کردهام. شما را خیلی وقت است که میشناسم و به نظر من یکی از متعهدترین هنرمندان ایرانی در خارج از کشور هستید. در کارهای جدیدتان چقدر خودتان را نسبت به مسائل اجتماعیای که طی هفت تا هشت ماه اخیر در ایران اتفاق افتاده است، متعهد میدانید؟ من به عنوان یک ایرانی شرمنده هستم؛ فکر میکنم ما ایرانیهایی که خارج از ایران زندگی میکنیم و درک نمیکنیم چه اتفاقاتی در ایران میافتد، کار هنری انجام میدهیم و نظر میدهیم، خُب نظر خودمان را داریم، ولی وقتی هنرمندان ایرانی در داخل ایران هستند، در آن شرایط فرو میروند و با پوست و استخوان خودشان درک میکنند که چه میگذرد، کارشان ارزش دیگری دارد. من از این بابت همیشه به آنها بیشتر احترام گذاشتهام. ولی خودم هم به عنوان دختری که آنجا بزرگ شدم، دانشگاه رفتهام و الان ۱۲ سال است در آمریکا زندگی میکنم، فکر میکنم وظیفهی تمام ایرانیها، فرق نمیکند کجای دنیا زندگی میکنند، این است که اگر کار هنریای میتوانند انجام بدهند، سعی کنند از طریق آن مقداری آگاهی برای مردم دنیا بیاورند. من سعی کردهام حداقل در کارهای خودم این کار را بکنم. آیا جنبش آزادیخواهی ایران در کارهای شما تاثیر داشته است؟ و در کدام کارتان بیشتر نمایان است؟ یا غیرمستقیم و ناخودآگاه تاثیر داشته است؟ من وقتی کار میکنم، به تمام اتفاقاتی که در دنیا افتاده است، گوش میدهم. با رادیو و تلویزیون زندگی میکنم و مسلما زمانی که آن اتفاقات در ایران میافتاد، روی من تاثیر خیلی زیادی گذاشت. شاید یکی از نقاشیهای من، زنهایی که سبزپوش هستند و همچنین آخرین نقاشیام را که یک انستیتوی هنری خرید، تنها کارهایی هستند که با اتفاقاتی که در ایران داشت میافتاد، همزمان بود.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
|