قسمت اول تن من زمین نبرد توست!کیت سوترلند ترجمهی لادن مقدم«این که زنان فاحشهای که اگر میتوانستند این حرفه را ترک میکردند، از فاحشگی بهعنوان «کار جنسی» یاد میکنند نشانگر نا امیدیشان است. «کار جنسی» اصطلاحی است که از سر یأس و ناامیدی بهوجود آمده. این زنان نمیخواهند فاحشگی را ارتقا دهند، بلکه جز از طریق عادیکردن فاحشگی روش دیگری وجود ندارد تا با فاحشگان بااحترام برخورد شود.» کاتلین بری
«استفاده از اصطلاح «کار جنسی» نشاندهنده آغاز یک جنبش است. این اصطلاحی است که به جای آنکه ما را در قالب شغلمان تعریف کند، کاری که ما میکنیم را تصدیق میکند. بعد از سالها فعالیت بهعنوان فاحشه و دست و پنجه نرم کردن با مشکلات و محرومیتهای اجتماعی، حتی از طرف جریانهای فمینیستی، اصطلاح «کار جنسی» و قدرتی که از شنیدن آن احساس کردم را به یاد میآورم. بالاخره، لغتی برای این کار درست شده بود که حسن تعبیر یا جایگزین نبود. «کار جنسی» شرم یا ننگ ندارد، درست مانند من.»کارول لیگ این مطلب بیشتر از آنکه در مورد کار جنسی باشد، درمورد مباحثات و سخنان فمینیستهای آمریکائی در اینباره است. منظور بحثهای «فمینیسم رادیکال» و «رادیکالیسم جنسی» است. ربط دادن این دو جنبش با توجه به اینکه جنگهای جنسی سالهای ۱۹۸۰ هنوز در یادها ماندهاند، دور از انتظار نیست. در آن موقع نزاع اصلی بر سر قوانین و مقررات پورنوگرافی بود. فمینیستهای رادیکال، بهنام برابری برای زنان، از قوانین سانسور حمایت کرده و به دنبال توسعه راهحلهای مدنی برای آسیبهائی که از پورنوگرافی وارد شده بود، بودند.
«سکس رادیکال»ها (هواداران روابط جنسی آزاد) با بهچالش کشیدن تعریفی که فمینیستهای رادیکال از پورنوگرافی ارائه میدادند و ابراز شک نسبت به ظرفیت قوانین و مقرارت دولتی برای برآوردن نیازهای جنسی زنان، مخالفت خود را با سانسور ابراز کردند. امروزه، این دو گروه بار دیگر در مقابل یکدیگر قرار گرفتهاند و اینبار در ابعاد جهانی و درباره مسأله «قاچاق زنان» و «کار جنسی». البته گروههای فمینیستی مختلفی درگیر مناظرات درباره تجارت و تبادلات جنسی هستند. اما تمرکز این مقاله بر روی فمینیسم رادیکال و رادیکالیسم جنسی است چراکه این دو نظریه بیانگر وضیت غالب در این زمینه هستند. خصوصاً که هر دو گروه تأثیرات قابل توجهی را در اصلاحات قانونی در این زمینه نشان دادهاند. «فمینیسم رادیکال» فاحشگی را، بدون در نظر گرفتن اینکه داوطلبانه است یا اجباری، نقض حقوق بشر میداند و برای از بین بردن آن کوشیده است. آنها تأثیر زیادی بر تصویب قوانین و گسترش وسیلهها و راهکارها برعلیه قاچاق زنان در ابعاد جهانی داشتهاند. «سکس رادیکال»ها، از طرف دیگر، بهجای حذف کار جنسی خواستار توجه به حقوق کارگران جنسیاند. در استدلالشان، آنها تأکید بر حق تصمیمگیری کارگران جنسی برای داشتن شرایط کاری مناسب و آزادیهای شخصی دارند.
من تمایل دارم که روشهایی را که این نظریات فمینیستی از طریق آنها استراتژیهای فعالان اجتماعی و خصوصاً قوانین دولتی را اصلاح کردهاند تا عملیتر و قابل اجراتر بشوند را بررسی کنم. به علاوه، پروسه وارد شدن و گسترش بحثهای فمینیستی آمریکایی در حوزه بینالمللی نیز برایم جالب است. بررسی بحثهای فمینیستی درباره تجارت بینالمللی جنسی، زمینه خوب و مناسبی برای تحلیل هردوی این نظریهها را فراهم میکند. در استفاده از واژه «کار جنسی» بیشتر از آنکه رد یا قبول کردن آن مد نظرم باشد، استفاده از آن بهعنوان وسیلهای برای تحلیل و بررسی مهم است. با مطالعه و بررسی اهمیت فمینیسم رادیکال و رادیکالیسم جنسی - سکس یا کار جنسی - هدف من رسیدن به دیدگاه کاملاً متفاوت این دو گروه در مورد تجارت بینالمللی جنسی است. تأکید من بر نقشی که در بحثهای این دو گروه فمینیستی برای کارگران جنسی تعریف شده و تأثیر آن بر فعالیتهای قانونی و حقوقی و سیاسی در حوزه بینالمللی خواهد بود. منبع: کتاب WORK, SEX, AND SEX-WORK: COMPETING FEMINIST DISCOURSE ON THE INTERNATIONAL SEX TRADE اثر KATE SUTHERLAND
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
|
نظرهای خوانندگان
ممنون از این ترجمه و اهمیت به موضوع. پوستر باربارا کروگر را ترجمه کرده اید: سکوت من، آسایش توست. درحالیکه طبق تصویر ترجمه باید باشد: آسایش تو سکوت من است. این دو باهم متفاوتند.
.................................
دوست عزیز واقعا ممنون از توجه و ریزبینی شما. نکته ای که مطرح کرده اید از یک دید درست و به جاست. ولی اگر نخواهیم لفظ به لفظ به فارسی برگردانیم بنا به قصدی که از ترکیب با تصویر از متن برمی آید, "سکوت من، آسایش توست." معادل دقیق تری به نظر می رسد. چرا که بنا به متن می توان این طور برداشت کرد: سکوت من بنا و بستر آسایش توست و چیزی شبه این. ولی معادل شما هم درست است.
بازهم ممنون
دبیر صفحه
-- کیانا ، Jan 21, 2010