«زبان زنان» و جنبش منتشرفروغ ن. تمیمیحمایت رضا شاه از آلمان هیتلری سبب حمله متفقین به ایران در شهریور ۲۰ شد و برکناری و تبعید او را به آفریقای جنوبی در پی داشت. ایران هم دوباره به منطقه تحت نفوذ اتحاد شوروی (سابق) در شمال و انگلستان در جنوب تبدیل شد. در زمان رضا شاه دولت مرکزی از اقتدار برخوردار بود و تبلیغ ایده وحدت دولت و ملت به رهبری شخص شاه پایههای حکومت او را تثبیت کرده بود. اما آرمانهای مشروطهخواهان برای تحقق دموکراسی و مجلس شورای مستقل تحقق نیافت و اپوزیسیون مذهبی و غیرمذهبی سرکوب شدند. پس از سقوط رضا شاه و در پلورالیسم سیاسی سالهای ۱۳۲۰ - ۱۳۳۲ زمینه رشد مجدد فعالیت احزاب سیاسی، رسانههای آزاد و فعالیتهای اجتماعی فراهم شد. روشنفکران در فضای جدید احیای آرمانهای مشروطه را خواستار شده و بر استقلال مجلس تأکید میکردند. محمدرضا شاه در ابتدا قدرت و تجربه پدرش را نداشت و در آغاز برای حفظ سلطنت از در سازش با اپوزیسیون درآمد. او بخشی از املاک سلطنتی را که در زمان پدرش غصب شده بود به صاحبان آنان پس داد، زندانیان سیاسی را آزاد کرد و از مداخله در امور مجلس خوداری کرد. در ۱۲ سال اول سلطنت محمدرضا شاه، جامعه مدنی در ایران شکوفا شد. در فضای نسبتا باز سیاسی پس از شهریور بیست، جامعه ایران شاهد رشد اپوزیسیون ملیگرا به رهبری دکتر محمد مصدق، تشکیل حزب توده ایران، رشد اپوزیسیون شیعی و اوجگیری مسائل قومی و جداییطلبانه در کردستان و آذربایجان بود. شکوفایی مدنی اما همراه با عدم ثبات سیاسی، فقر و بحران اقتصادی، ضعف دستگاههای اجرایی و بحرانهای سیاسی همراه بود. تا قبل از شهریور ۲۰ گفتمان مدرنیته و نسخه اروپایی آن، گفتمان اصلی و مدل پیشرفت به حساب میآمد. اما با رواج ایدئولوژی مارکسیسم در میان جوانان و روشنفکران و تشکیل حزب توده، روایت چپ از مدرنیسم و نسخه روسی آن محبوبیت یافته و فعالیت سیاسی در تشکیلات چپ رواج مییابد. از سوی دیگر احزاب سیاسی مترقی برای اجرای قانون اساسی و استقلال مجلس تلاش کرده و موفق میشوند که اختیارات شاه را محدود کنند. نیروهای مذهبی هم زیر چتر ملیگرایی و همینطور بنیادگرایی مستقل به میدان آمدند. بلافاصله پس از برکناری رضا شاه فعالیتهای روحانیت در نکوهش کشف ححاب از سر گرفته میشود. قانون بیححابی اجباری از طرف دولت لغو و زنان اقشار سنتی دوباره به حجاب روی میآورند. ولی استفاده از روبنده و روگیری محدود به زنان متعلق به اقشار بازاری مانده و دیگر فراگیر نمیشود. در سال ۱۳۲۴، بنیادگرایان شیعه به رهبری نواب صفوی گروه فداییان اسلام را به وجود میآوردند، و برنامه سیاسی، فرهنگی خود را در ریشهکن کردن گفتمان تجدد اعلام میکند. این گروه با ترور احمد کسروی نویسنده و تاریخنگار، برخورد خشونتآمیز با دگراندیشان و روشنفکران سکولار را در پیش میگیرند. فداییان اسلام در انتشارات خود آزادی زنان را محکوم کرده و بیحجابی و حقوق برابر برای زنان را بهعنوان یکی از دلایل اصلی انحطاط و نابودی جامعه مسلمان محکوم میکردند.
از تحولات مهم دیگر در این دوران شکوفایی فعالیتهای مستقل زنان است که در اواخر دوران پهلوی اول ممنوع شده و تنها به کانون بانوان (یک سازمان دولتی)، به ریاست صدیقه دولتآبادی محدود مانده بود. دولتآبادی که از مبارزین فمینیست دوران مشروطه بود، بار دیگر به انتشار روزنامه مستقل خود بهنام زبان زنان، پرداخته و به فعالیت برای کسب حق رأی ادامه میدهد. شکوفایی جنبش زنان با انتشار مجلات زنان در این دوره آغاز میشود که هم از نظر کمی و هم کیفی ارتقاء یافته و به طرح مباحث زنان، مسائل سیاسی، هنری میپردازند. در طول یک دهه نشریاتی مانند: زنان پیشرو، آزادی زنان، عالم زنان، زن مبارز، قیام زنان، بانو، حقوق زنان،بانوی ایران، زن امروز و غیره منتشر میشوند. سردبیران این نشریات اکثراً زنانی با گرایشات ملیگرایانه و چپ بودند. برای مثال، ظفردخت اردلان، فاطمه سیاح، نیره سعیدی، کبری صارمی، بدرالملوک بامداد و دیگران، از سردبیران و نویسندگان نشریات زنانه در این دوره بودند. از فعالیتهای دیگر جنبش نوپای زنان در آن سالها، تأسیس حزب زنان ایران در ۱۳۲۱ توسط صفیه فیروز است. خانم فاطمه سیاح نویسنده و مترجم برجسته به سمت دبیر اول حزب انتخاب میشود. این حزب خواهان تأمین حقوق برابر برای زنان و پیشرفت فردی و اجتماعی آنان بود و مجلهی زنان ایران، را به سردبیری فاطمه سیاح و همکاری زهرا خانلری، سیمین دانشور و فروغ حکمت منتشر میکرد.
حزب زنان ایران خواهان حق رأی و حق انتخاب شدن بود. این حزب همچنین خواهان حقوق برابر در خانواده، ممنوعیت چند همسری، حق طلاق و حضانت فرزندان برای زنان بود. تعداد اعضای حزب زنان در مدت کوتاهی افزایش یافت و فاطمه سیاح و صفیه فیروز دبیران حزب در کنفرانسهای متعدد بینالمللی شرکت کردند. از دیگر سازمانهای مهم زنان «جمعیت راه نو» توسط مهرانگیز دولتشاهی، «جمعیت حمایت کننده از حقوق بشر» و «انجمن حقوقدانان زن» که به کوشش مهرانگیز منوچهریان تأسیس شدند. و به مبارزه برای حق رأی، طلاق، لغو تعدد زوجات میپردازند. متعاقب باز شدن فضای سیاسی زنان هوادار چپ، به فعالیتهای سیاسی روی میآورند. در اولین کنگره حزب توده در سال ۱۳۲۳ بر ضرروت بسیج زنان تأکید و سازمان زنان حزب توده تشکیل میشود. این سازمان در برنامه خود خواهان برابری زن و مرد در تمام زمینهها شده و مجلهی بیداری ما، را به سردبیری زهرا اسکندری بیات منتشر میکند. تشکیلات زنان این حزب در اکثر نقاط کشور شروع به فعالیت در زمینه ایجاد گروههای زنان و ترویج برابریخواهی کرده و در کنفرانس بینالمللی بوداپست در سال ۱۹۴۸ شرکت میکند. شبکههای زنان حزب توده در سراسر ایران به مبارزه با بیسوادی، بهتر کردن شرایط کار و ایجاد کارگاههای آموزشی برای دختران تهی دست و انتشار روزنامه پرداخته، و در چهل و پنجمین سالگرد مشروطیت خواهان حق رأی برای زنان شدند. یکی از مهمترین رویدادهای این دوران قیام آذربایجان و تشکیل حکومت موقت در این استان بود. برای اولین بار در ایران زنان در آذربایجان حق شرکت در انتخابات را یافتند و کارگران زن به دستمزد برابر دست یافتند. تشکیلات زنان آذربایجان کنفرانسی در تبریز با شرکت ۳۰۰ نفر از زنان آذری برگزار کرد.
تشکیل جبهه ملی از ائتلاف گروههای ملیگرا، سوسیالیست، مذهبی و اوج گیری نهضت ملیشدن نفت به رهبری دکتر مصدق یکی از مهمترین رویدادهای این دوره بود. دکترمصدق توانسته بود حمایت اقشار وسیعی از مردم را با گرایشات متفاوت سیاسی از آن خود کند، ضدیت با استبداد، تأمین منافع ملی، آزادی و عدالت اجتماعی در دستور کار این جبهه قرار گرفت. اما جبهه ملی برنامه ای مشخص در مورد تأمین خواستهای زنان ارائه نکرد. دکتر مصدق با طرح لایحه اصلاح انتخابات کوشید که اعطای حقوق مدنی به زنان را در مجلس مطرح کند. تمام سازمانهای زنان در حمایت از او به میدان آمدند. خانم صدیقه دولتآبادی، در نامه سرگشاده خود به دکتر مصدق مینویسد: «من میتوانم موقتاًً ۲۰۰۰ زنی را که در کانون بانوان فعال هستند ساکت نگهدارم تا از دولت شما حمایت کرده باشم. اما از شما استدعا دارم که توجه داشته باشید حق رأی پنجاه سال پیش باید به ما زنها داده میشد». اما این پیشنهاد رهبر نهضت ملی با مخالفت و تظاهرات سنتگرایان دینی به رهبری آیتالله کاشانی روبرو شده و حتی مذاکرات رودر روی زنان با کاشانی به نتیجهای نرسید و بالاخره دکتر مصدق مجبور به پس گرفتن لایحه اصلاح قانون انتخابات از مجلس میشود. حتی در تظاهراتی که روحانیون در قم علیه حق رأی زنان برپا کردند یک نفر کشته و ده نفر مجروح شدند! با اوجگیری مبارزه برای ملیشدن نفت به رهبری دکتر مصدق مطبوعات و گروههای زنان نقش فعالی درحمایت از او داشتند. در مبارزات دولت منتخب مردم برای ملیکردن نفت زنان متعلق به اقشار گوناگون شهری در تظاهرات و گردهماییها پا به پای مردان شرکت داشتند. اما سرانجام پس از یک دهه مبارزه تنگاتنگ برای تحقق دموکراسی پارلمانی، اجرای قانون اساسی ،تأمین آزادی و منافع ملی، نخست وزیر محبوب مردم با کودتای امریکایی _ انگلیسی مرداد ۱۳۳۲ برکنار و استبداد سلطنتی حاکم میشود. در سالهای پس از کودتای ۲۸ مرداد و آغاز دوره اختناق و ممنوعشدن فعالیتهای سیاسی، فعالیتهای زنان کاملاٌ متوقف نشده و در مسیر ارائه خدمات رفاهی ادامه مییابد. با وجود تمام مجاهدات و شکوفایی مجدد جنبش زنان و شرکت در فعالیتهای مدنی و سیاسی دهه بیست، و حمایت بیدریغ آنان از دولت ملی در آغاز دهه سی، زنان ایران باز هم موفق به کسب حقوق مدنی برابر و حق رأی و انتخابشدن نشدند. جنبش ملیگرا و دموکراتیک نتوانست با قاطعیت در مقابل بنیادگرایان مسلمان ایستادگی کرده و در زمینه تأمین حقوق زنان اقدام مؤثری انجام دهد. قسمتهای پیشین: • هویتجویی زنان در تاریخ معاصر: بخش نخست • هویتجویی زنان در تاریخ معاصر: بخش دوم
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
|