خانه > کتاب زمانه > معرفی کتاب > برابری حقوق اجتماعی در آینهی درگیری زنان با مادری | |||
برابری حقوق اجتماعی در آینهی درگیری زنان با مادریعلی صیامیalisiami1332@yahoo.deوقتی در ماه مِه ۲۰۰۹ کتاب داستانِ آلیس از یودیت هرمان1 در آلمان انتشار یافت، برنامهی «کولتور سایت» Kultur Zeit از تلویزیون «درای سات» 3Sat با خانم ایریس رادیش2 مصاحبهای دربارهی این کتاب داشت. رادیش درخلال انتقاد ضمنیاش از زبان و موضوع کتاب3 گفت: «زن، با مختصات، مشخصات وموجودیت امروزین، تنها نیمقرن پیشینهی تاریخی دارد و بسیاری از رفتارها، کردارها و گفتارهای شخصی و اجتماعیاش در روند تجربه و شکلگیری هستند.» جمعبندی دلیلهایش را میتوان در دو مورد زیر خلاصه کرد: ۱) زن توانسته با استفاده از روشهای پیشگیری کارکردِ طبیعی باروریاش را در کنترل داشته باشد، و ایضاً تن، سکس و زایش کودک را از زاویهای کاملاً متفاوت از پیش تجربه کند،
در تاریخ ۳۱ اوت ۲۰۱۰ ازالیزابت بادینتر4 کتاب «درگیری - زن و مادر»5 وارد بازار کتاب آلمان شد. این کتاب شاخهای از جنبش زنان در چنددههی اخیر در اروپا و آمریکا و چگونگی سمتوسوی کشیده شدن زن از فعالیت اجتماعی به خانه را برمیرسد. پروسهای برخلاف جریانِ رهایی زن و در نتیجه رهایی انسان؟ الیزابت بادینترمتولد ۱۹۴۴- پروفسور فلسفه و تاریخ در دانشگاه پلی تکنیک پاریس و از فمینستهای ساعات اولیهی این جنبش است. از او چندین کتاب انتقادی دربارهی فمینیسم رادیکال نشر یافته و کتابهای زیر از او به زبان آلمانی ترجمه شدهاند: «عشق مادری» Die Mutterliebe؛ کتابی مربوط به تاریخ احساسات مادری از قرن نوزده تا به امروز (۱۹۸۱) - امیل امیل. Emilie Emilie؛ خواستهای زنانه در قرن ۱۸ ( ۱۹۸۴) - من تو هستم. Ich bin Du رابطهی نوین بین مرد و زن (۱۹۸۷) - هویت مردانه XY. Die Identität des Mannes(۱۹۹۳) بازکشف برابری Die Wiederentdeckung der Gleichheit(۲۰۰۴) او مرد و زن را دونیمهی بشری مرتبط به هم میبیند. او در معرض خطر قرارگرفتن دستاورد برابرحقوقی فردی و اجتماعی این دونیمه را بیشتردر چپرویها و راسترویهای درون جنبش زنان و از خود زنان، و نه در عاملهایی مثل مردسالاری ساخته شده در ذهن میبیند. الیزابت بادینتر در کتابِ بازکشف برابری6 از ادعای فمینیستهای رادیکال آمریکایی و پیروان اروپاییاش که «زنان را ناتوان و تحت ستم و مردان را بیاحساس و خطرناک» میدانند انتقاد میکند. او این تز را شگرد قربانینمایی - مظلومنمایی زنان برای کسب امتیاز بیشتر اجتماعی و فردی زنان میداند که شاید در کوتاهمدت چیزی نصیبِشان کند، اما در درازمدت بر ضد برابر حقوقی خودشان عمل خواهد کرد، و این پرسش را پیش رویشان قرار میدهد که در این بیست سال اخیر چه کامیابیهایی بهدست آوردهاند. او در این کتاب از برابری حقوقی مرد و زن دفاع میکند، و درعین حال به تفاوتهاشان هم نظر دارد: «زنان کشورهای غربی که به ابزار جلوگیری از بارداری و بهدست آوردن حق سقط جنین مجهز شده بودند، خود را چنان قدرتمند میدیدند که در تاریخ بیسابقه بود. چه بخواهیم و چه نخواهیم دراین دوره با برچیده شدن دستگاه پدرسالاری روبرو بودیم. «تو میخواهی پدر شوی؟ این منم که میگویم آری یا نه و یا چه وقت.» اما این همان حقِ انتخابِ یکطرفه بود.» آنانی که پیشاپیش حکمهای سخت و شدید صادر میکنند، بهدرستی میدانند که کمتر کسی در جامعه به جانیای که بر نیمکت متهم نشسته است احساس ترحم دارد. از این گذشته با به رخ کشاندن و جاانداختن مظلومیت جنس زن، چنین جاانداخته میشود که زنان همیشه و همه جا همین طورند.» (بازکشف برابری) الیزابت بادینتر در «درگیری؛ زن و مادری» نشان میدهد که چگونه امروزه هم زنانی با همان شیوهی «تولید احساس گناه»، البته اینبار از جانب زنان در زنان، راه بازگشت به خانه را برایشان هموار میکنند. کتاب «درگیری زن و مادری» این پدیدهی نوین از جنبش زنان را برمیرسد، که نتیجهی منفی همان «حق انتخاب یکطرفه» است. بخش سوم از فصل دوم کتاب چنین تیتری دارد: «مادران، شما برای همه چیز مدیونِ کودکان هستید»7. یعنی در رفتارِ ناهنجار و یا بهنجار آیندهی کودک توی مادر مقصری! نویسنده با پیگیری رشد و تکوین سازمان8 La Leche League نشان میدهد که چگونه گروه کوچکی از مادران آمریکایی با ایدهی دفاع ازشیردادن طبیعی از پستان مادری به کودک، به عنوان امری طبیعی و سالم، به ارگانی جهانی تبدیل شدهاند، تا جایی که در یونسکو و دیگر سازمانهای جهانی کرسی مشاورتی دارند و در سیاستگذاری حمایتِ خانوادهی دولتها تاثیرگذارند. همچنین، چگونه این گروه با حمایت سازمانهای مذهبی و غیرمذهبی، با استفاده از نظرات جانبدارانهی طبیعتگرایان جامعهشناس، روانشناس و پزشک کودکان ایدههای خود را جهانگیر کردهاند.
در این نوشتار، که هدفش معرفی کوتاهِ نویسنده، کتابش و نوع نگاهش به مقولهی برابری حقوق اجتماعیست، نمیتوان به همهی موردهایی که در بالا آمد اشاره داشت. فکرمیکنم با ترجمهی «ده فرمان»9 شیر دادن که در سایتِ AlternaMoms Unite پیشنهاد شده، و سبک نوشتاریاش شبیه زبانِ تورات است، خواننده بتواند بهتر با جالوتی10 که بادینتر قصد جنگیدن با او را در این کتاب دارد آشنا کرد و او را برای خواندن این کتاب ترغیب کرد. ۱. شیردادن از پستان، طبیعیترین و کارآترین روش برای برای انتقال محبت و عشق مادر به کودک است، چون که نشان از فهم مادر به نیازهای نوزاد دارد و خوشنودی نوزاد را تأمین میکند. ۲. مادر و کودک می بایست خیلی زود و بهکرات با هم باشند، به این شکل رابطهای خوشایند بین آن دو برقرار میشود و شیر به اندازهی کافی و وافی به کودک عرضه میگردد. ۳. در دوران نخستینِ کودکی، کودک نیاز شدیدی به بودن درکنار مادر دارد، این نیاز به همان اندازهی تغذیهی کودک زیربناییست. ۴.شیر مادر بهترین غذا برای کودک است. ۵. برای داشتن کودکی سالم و قوی، تا هنگامیکه کودک نشانهای بروز نداده که به غذایی دیگر نیازدارد- حدود نیمهی یکسالگی، شیر مادر تنها غذای لازم خواهد بود. گستردگی و تاثیر متفاوتِ این ایده در زنان و جامعهی اروپایی، ایدهای که زنان را مادر شیرده میداند و از آمریکا آمده، بنا به تفاوتهای عرفی، فرهنگی، اجتماعی و قانونی این کشورها، یکی دیگر از موضوعاتیست که بادینتر در این کتابش به شکلی علمی و همه جانبه بررسیده است. مقدمهای که بادینتر برای انتشارکتابش در آلمان نوشته، اشاره به گوشههایی از اختلاف بینشی زنان و مردان در دو کشور آلمان و فرانسه دارد. این مقدمه را در آیندهای نزدیک برای خوانندگان زمانه ترجمه خواهم کرد.
1- Judith Hermann: Alice /S. Fischer Verlag, Frankfurt am Main 2009 ۲- منتقد ادبیِ آلمانی Iris Radisch ۳- این داستان در زمان انتشارش بیشتر به داستانی با موضوع «زنی و پنج مردِ مُرده» Eine Frau und fünf tote Männer معروف شده بود. ۴- از زمانی که کنگرهی تئوری فمینیستی در سال ۱۹۸۹ در فرانکفرت آلمان تحت عنوان «تفاوت و برابری. حقوق بشر جنسیت و یا تکجنسی نمیشناسد» برگزار شد, فمینیستها دو گروه شده و در مقابل هم قرار گرفتند. در یکطرف تئوریپردازهایی قرار دارند که معتقد به اصول برابری هر دو جنس هستند، مثل الیزابت بادینتر. اینها اصول حقوق بشر را راهنمای فعالیت خود قرار دادهاند. فمینیسم از این پرسپکتیو چنین معنا میشود: هدفِ مبارزه آن است که زنان به مانند مردان از حقوق اجتماعی برابر برخوردار شوند و از لحاط اقتصادی, اجتماعی و حقوقی به آنها – مرد و زن -اجحاف نشود. در دسته ی دیگرفمینیستهایی هستند که موجودیت مرد و زن را از بن با یکدیگر متفاوت میدانند، و بر اساس همین تفاوت حقوق ویژهای را برای زن قائل می شوند.(این زن است که حامله میشود پس باید حق انتخاب بارداری و یا سقط را به تنهایی داشته باشد. و یا خشونت و تجاوز به زن باید مورد مجازات قرارگیرد. اما اگر زنی به مردی تجاوز و خشونت کرد گناهکار نیست , چرا که حتما از خودش دفاع میکرده ). بطورِعام این گروه از فمینیستها از دیگرانی که با استناد به قوانین حقوق بشر بدنبال حقوق برابر زنان هستند انتقاد میکنند. اینان بطور کلی معتقدند که همیشه به زنان اجحاف میشده و میشود, چون که حقوق بشر بدست مردان تنطیم شده است. مثلا میگویند: درحوزهی زبانی، وقتی صحبت از بشربطورِ عام است باز نام« آدم»که «مرد»بوده است بکار میرود. و از این رو باید موقعیت ویژهی زنان را تجزیه تحلیل کرد و آنها را از زیر ستم مردان رهانید. مدعی هستند که : واژههای اصول حقوق بشر فاقد زبان زنانه است و نتوانسته زیرِ ستم بودن زنان را نمایندگی کند. شاید بتوان تلویحی گفت که بحث این گروه بیشتر متمرکز بر جابجایی قدرت از مرد به زن است. 5- Elisabeth Badinter: Der Konflikt, Die Frau und die Mutter. Aus dem Französischen von Ursula Held und Stephanie Singh - C.H. Beck Verlag, München 2010-222 Seiten, gebunden-Erscheint am 31. August 2010 6- Die Wiederentdeckung der Gleichheit ( Schwache Frauen, gefährliche Männer und andere feministische Irrtümer) Elisabeth Badinter / Ullstein Verlag / 2004 – Germany / ISBN 3-550-07592-8 /Übersetzerin : Petra Willim 7-MÜTTER, IHR SEID IHNEN ALLES SCHULDIG ۹-صفحههای ۸۷-۸۶. ۱۰-اشاره به جنگ داوود نبی با جالوت غول در تورات.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
|
نظرهای خوانندگان
با تشکر بابت معرفی کتاب، امیدوارم خانمهای ایرانی که به زبان آلمانی تسلط دارند این کتاب را مطالعه کنند، من چندی پیش در خلال بحث با یکی از همکارانم با این کتاب آشنا شدم. در ابتدا فکر میکردم که این کتاب فقط برای زنان اروپایی نوشته شده، اما بعدتر به این نتیجه رسیدم که اگر فمینیستهای ایرانی هم این اثر را بخوانند شاید اکثریت آنها مانند گذشته کورکورانه مدعی "فمینیسم" نشوند، چون به اعتقاد من خیلی از اینان بدون بررسی تاریخی این پدیده و امکان نهادینه شدن ان در شخص خود به ان روی میآورند، مثلا در ایران خواهان رابطه باز هستند اما از دوست پسر خود انتظار براوردن نیازهای مالیی را دارند که پدران و یا شوهرانشان ازپرداختن به آنها سرباز میزنند.
امیدوارم هر چه زودتر ترجمه این کتاب به فارسی هم منتشر شود و مجددا با تشکر و با آرزوی مطالب بیشتر از شما
بهزاد
-- بهزاد ، Oct 29, 2010