تاریخ انتشار: ۱۲ شهریور ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
سرنوشت زن آفریقایی؛ تجدد و استقلال بهای سنگینی دارد

سادگی آمریکایی، پیچیدگی آفریقایی

امیر رسولی

صفی عطا، نویسنده‌ی نیجریه‌ای به سرنوشت زنان هموطنش علاقمند است. در دومین رمان ِ این نویسنده که به تازگی زیر عنوان « It's my turn » منتشر شده و به برخی زبان‌های زنده‌ی دنیا همه ترجمه شده است، خانم عطا داستان دوستی دو زن به نام‌های تولانی و رز را تعریف می‌کند که در بانکی در شهر لاگوس کار می‌کنند.
تولانی و رز سعی می‌کنند در این شهر کثیف، شلوغ و بی‌نظم زندگی روزانه‌شان را به هر ترتیبی که هست بگذرانند. آنها یک آپارتمان اجاره کرده‌اند و با هم زیر یک سقف زندگی می‌کنند.

زندگی آنها به سختی اداره می‌شود، درآمد ماهانه‌‌شان به دشواری کفاف هزینه‌ها را می‌دهد و این دو زن از بخت بد در کار عشق و عاشقی هم چندان خوش‌شانس نیستند. دست بر قضا آنها از کار بیکار می‌شوند و همزمان، نامزد تولانی هم، به جای آن‌که به قولش عمل کند و با او ازدواج کند، پس‌انداز او را بالا می‌کشد و غیبش می‌زند.

رز در این میان با مردی آشنا می شود به نام «اوک‌ اوکونکوو». اوک، مرد پولداری است اما خلافکار و قاچاقچی است. او به رز و تولانی پیشنهاد می‌دهد که مواد پخش کنند. کار آنها به این شکل است که رز و تولانی کاندوم‌هایی را که با کوکائین پر شده است، باید قورت بدهند و این کوکائین‌ها را به لندن قاچاق کنند. آنها می‌پذیرند و شروع می کنند به تمرین کردن. هر روز کاندوم قورت می‌دهند تا این‌که تولانی احساس گناه می‌کند و پای خودش را از این ماجرا کنار می‌کشد. اما رز که راه دیگری برای سر و سامان دادن به زندگی‌اش سراغ ندارد، به این کار ادامه می‌دهد.


آیا موقعیت زنان سنتی که به شکل قبیله‌ای زندگی می‌کردند، از موقعیت زنان متجدد و تنها که برای گذران زندگی مجبورند تن به هر کاری بدهند، بهتر نبود؟

صفی عطا داستان را از منظر اول شخص مفرد و از دریچه‌ی چشم تولانی روایت می‌کند. در این داستان سرنوشت این دو زن در وهله‌ی نخست اهمیت ندارد. آنچه که مهم است تصویری است که نویسنده از نیجریه به دست می‌دهد. یک تصویر واقع‌گرایانه و بسیار دردناک و وحشتناک از شرایط اجتماعی و موقعیت زن در این کشور آفریقایی که نظامیان بر آن حکومت می‌کنند و اختلاف طبقاتی و فقر در آن بیداد می‌کند.

نویسنده به شیوه‌ی «زمان شکسته» به گذشته‌ها مراجعه می‌کند و داستان سه نسل از زنان را بازگو می‌کند. او با این تمهید مانند رمان قبلی‌اش که با عنوان «به همه بگو، به خیر می‌گذرد» منتشر شده بود، جایگاه اجتماعی زنان در نیجریه را به چالش می‌کشد.

قهرمانان داستان خانم صفی عطا از خودشان می‌پرسند آیا موقعیت زنان سنتی که به شکل قبیله‌ای زندگی می‌کردند، از موقعیت زنان متجدد و تنها که برای گذران زندگی مجبورند تن به هر کاری بدهند، بهتر نبود؟

در واقع موضوع نویسنده تجدد ناهنجار و نابه‌سامانی است که در کشوری مانند نیجریه وجود دارد. نه آن سنت‌ها و تکیه‌گاه های سنتی اما حمایتگر پا برجای مانده است و نه ساختارهایی برای حمایت از فرد در جامعه به وجود آمده است.

خانم صفی عطا قصد ندارد مثل یک تحلیلگر اجتماعی یا جامعه‌شناس راهکاری برای برون‌رفت از این بحران ارائه کند. او فقط زخم‌ها را نشان می‌دهد و وضعیت زنان متجدد در نیجریه را با واقع‌گرایی آشکار می‌سازد. نکته ی مهم اینجاست که نویسنده با لحنی صمیمانه و به‌دور از هرگونه تلخی و احساس ترحم نسبت به خود داستانش را به سادگی روایت می‌کند. زبانی که برمی‌گزیند بسیار ساده است، جملات کوتاه و دقیق و گویا هستند و سرعت روایت هم زیاد است، چنان که خواننده مطلقاً خسته یا کسل نمی‌شود.
صفی عطا به نسلی از نویسندگان آفریقایی تعلق دارد که از تصاویر عرفانی و نمادگرایی‌ها در ادبیات سنتی آفریقا فاصله گرفته‌اند و سادگی را به پیچیده‌گویی ترجیح می‌دهند.

صفی عطا ۴۴ سال دارد و در میسی‌سی‌پی در ایالت متحده آمریکا به عنوان یک نویسنده ی مهاجر زندگی می‌کند. او ارتباط با زادگاهش را از دست نداده و به طور منظم به نیجریه سفر می‌کند. از سوی دیگر زندگی در امریکا و آشنایی با ادبیات آمریکا باعث شده سادگی ادبیات آمریکا را با مضامین آفریقایی با تأکید بر سرنوشت زنان گره بزند.

شناسنامه کتاب:


Seffi Ata: "It's my turn!"
Aus dem Englischen von Eva Plorin
Peter Hammer Verlag, Wuppertal 2010, 270 Seiten, 19,90 Euro


Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)