رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۴ آبان ۱۳۸۹
گفت‌وگو با دکتر علیرضا حقیقی، تحلیل‏گر سیاسی و استاد دانشگاه در کانادا:

«هنوز پشت پرده این کار مشخص نیست»

مریم محمدی

تصمیم‌ها و اقدام‌های ناگهانی، شائبه‏ی عبور از قوانین جاری کشور و مقاومت در برابر آنها، تعابیری هستند که با شکل‏‏گیری دولت محمود احمدی‏نژاد، وارد چالش‏های روزمره در میان فعالان سیاسی در درون و بیرون از حکومت و به‏ویژه میان مجلسیان و دولت شده‏ است.

Download it Here!

دولت احمدی‏نژاد هنوز در مورد انحلال سازمان برنامه و بودجه‏ی کشور مورد پرسش و انتقاد است و هفته‏ای نیست که مجلس اعتراضی را نسبت به یکی از تصمیم‌های غیر قانونی دولت، در صحن علنی خود نداشته باشد. با این همه، خبر انحلال دانشکده علوم پزشکی ایران و ادغام آن در دانشگاه علوم پزشکی تهران، چند روزی است که سایر اخبار داخلی را تحت‏الشعاع قرار داده است. مضاف بر این‏که احتمال انحلال دانشکده علوم‏ پزشکی دانشگاه شهید بهشتی نیز در همه‏ی رسانه‏های داخل و از قول یکی از مقامات هیئت علمی دانشگاه پزشکی ایران، طرح شده است.

جوانب گوناگون این مسئله به لحاظ سیاسی و در وجه علمی و فنی یا اداری آن، هنوز مشخص نشده است. احتمالاتی را که در این زمینه مطرح است، با دکتر علیرضا حقیقی، تحلیل‏گر سیاسی و استاد دانشگاه در کانادا طرح کرده‏ام.


دکتر علیرضا حقیقی، تحلیل‏گر سیاسی

دکتر علیرضا حقیقی: معمولاً این نوع اقدامات، یکی از ویژگی‏های دولت آقای احمدی‏نژاد است. اقدامات شتاب‏زده و بدون بررسی همه‏جانبه، یکی از ویژگی‏های این دولت به حساب می‏آید و از این بابت شهره است. مانند انحلال سازمان برنامه و بودجه که در دولت قبلی انجام داد. تبعات بسیاری از این انحلال‏ها، حتی امتیازاتی که داده می‏شود یا تقسیمات حوزوی‏ای که انجام می‏گیرد، به‏درستی سنجیده نمی‏شود و دولت با مشکلاتی مواجه می‏شود.

در ارتباط با انحلال دانشگاه علوم پزشکی ایران، با توجه به اینکه خانم دکتر دستجردی از لحاظ طی مراحل سیستماتیک هم در مجلس بوده، هم رئیس بیمارستان بوده، هم در دانشگاه درس داده و به‏هرحال تمام زوایای وزارت بهداشت را می‏شناسد و می‏‏شود گفت قوی‏ترین وزیر کابینه‏ی آقای احمدی‏نژاد است، به‏نظر می‏رسد، این اقدام تحت فشار ریاست جمهوری بوده است. آن‌هم از دو جنبه؛ یکی اینکه وزارت بهداشت را وادار کنند که بخشی از نیروی انسانی خود را طبق قانونی که هست، به‏ خارج از مرکز منتقل کند و دوم اینکه بعد از انتقال بخشی از بیمارستان‏های علوم پزشکی ایران به حوزه‏ی استان البرز، در عمل دانشکده‏ی علوم پزشکی ایران را منحل کنند.

پس به این ترتیب، بازهم شکی باقی نمی‏ماند که اراده‏ی دولت محمود احمدی‏نژاد یک‏بار دیگر ورای قانون عمل کرده است؟ یا اینکه احتمالات دیگری ممکن است وجود داشته باشد؟

قطعاً زوایایی پشت این قضیه هست که برمی‏گردد به مناسبات دفتر ریاست جمهوری، نیروهایی که در ریاست جمهوری هستند و طرح و برنامه‏ای که برای این مسئله دارند. ابعاد این قضیه هنوز روشن نیست و نمی‏شود به‏روشنی در مورد آن صحبت کرد.

لحن ناراحت و عصبانی آقای دکتر مرندی (که هنگام گرفتن رأی اعتماد برای کابینه، یکی از پشتیبانان جدی خانم دستجردی بود و الان هم یکی از مشاوران ایشان است) با وزیر جلسه کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی، نشان‏‏دهنده‏ی آن است که خود خانم دکتر دستجردی هم تحت فشار نیروهای دیگری این اقدام را انجام داده است.

با توجه به اعتراضاتی که شده، اظهارنظرهایی که حتی از جانب وزرای سابق در این زمینه صورت گرفته و مجلس هم وارد این قضیه شده است، آیا این احتمال وجود دارد که این تصمیم لغو شود؟

مجلس روز ۱۱ آبان به این نتیجه رسیده که این اقدام برخلاف قانون است و دولت حق ندارد یک‏جانبه و بدون اقدامات لازم، دانشکده‏ی علوم پزشکی را منحل کند و الان این دعوای حقوقی وجود دارد. دعوای اجتماعی هم پایه‏ی این قضیه است. برای‏ اینکه در دانشگاه‏ تحصن شده و مجموعه‏ی کارکنان و حتی نیروهای حزب‏الهی دانشکده‏ی علوم پزشکی ایران در مقابل این اقدام مخالفت ورزیده‏اند و مجلس هم دارد با آن برخورد می‏کند.

بنابراین، به‏نظر می‏رسد دولت با مشکل جدیدی در این حوزه روبه‌رو خواهد شد و با توجه به فضایی که الان دیده می‏شود، اگر دلیل قانع‏کننده‏ای ارائه نشود، هم امکان استیضاح وزیر وجود دارد، هم امکان استعفای وزیر وجود دارد و هم این‏که ممکن است فشار اجتماعی دانشجویان و حتی نیروهای بسیجی دانشگاه علوم پزشکی ایران و حتی استعفای کادر هیئت علمی، منجر به آن شود که دولت در این قضیه تجدیدنظر کند.

مضاف بر این‏که آقای دکتر باقر لاریجانی که الان مسئولیت این بخش را بر عهده گرفته است، ممکن است با مشکلاتی مواجه شود. برای اینکه این ادغام به این راحتی نیست. دانشگاه علوم پزشکی ایران تعداد زیادی دانشجو، استاد و کارمند دارد و ادغام آن به این راحتی نیست. چون الان در دو جا ادغام شده: دانشکده‏ی علوم پزشکی تهران و دانشکده‏ی علوم پزشکی شهید بهشتی. این ادغام قطعاً به راحتی‏ای که روی کاغذ مطرح می‏شود، نیست و به‏نظر من، دولت با معضل جدیدی روبه‌رو خواهد شد.ولی به‏هرحال باید دید که ابعاد پشت قضیه چه بوده که چنین اقدامی را انجام داده‏اند.

علی‏رغم شهرتی که محمود احمدی‏نژاد دارد و سابقه‏ی ذهنی‏ای که نسبت به اعمال ناگهانی و به‏نوعی ماجراجویانه‏ی او وجود دارد، آیا امکان دارد به دلایلی این تصمیم درست بوده باشد؟ مثلاً همان اشاره‏ای که شما کردید، انتقال بعضی نیروهای پزشکی و پیراپزشکی به خارج از مرکز و تقسیم امکانات؟

در کل نظر دولت آقای احمدی‏نژاد در رابطه با بوروکراسی آن است که این بوروکراسی مانع حرکت است و چندان اعتقادی به رعایت قانون برای تغییرات ندارد. آقای احمدی‏نژاد معتقد است دولت باید ید واسعه داشته باشد، چون دولت امام زمان است و دولتی است که بیش از هرکس دیگری رأی آورده و همه باید گوش به‏فرمان دولت باشند. تصمیمات دولت هم از لحاظ خودشان، تصمیم‌های درستی است.

تجربه نشان داده است که روی اکثر این تصمیم‌ها کار کارشناسی مناسبی صورت نگرفته و با وجود اینکه روی کاغذ خیلی خوش‏نما است، در عمل با مشکلات عدیده‏ای روبه‌رو می‏شود. چرا که کسانی که این طرح‏ها، انحلا‏ل‏ها یا پیشنهاد‏ها را مطرح می‏کنند، از نظر اجتماعی در حوزه‏ی برنامه‏ریزی کار نکرده‏اند و در عین حال به تبعات آن توجه نکرده‏اند. به‏خاطر اینکه تجربه‏ی مدیریتی چندانی ندارند. این کار هم در همان حوزه است.

البته همان‏طور که گفتم، ما به طور مشخص نمی‏دانیم پشت این قضیه چه بوده و چرا یک‏باره وزارت بهداشت و درمان، برای انتقال کارمندانش به خارج از تهران، دانشکده‏ی علوم پزشکی ایران را انتخاب کرده است. چون دلایل‏ آن را نمی‏دانیم، نمی‏شود در مورد آن صحبت کرد.

ارزیابی شما از تحلیلی که ممکن است محمود احمدی‏نژاد داشته باشند، چیست؟ این سئوال را بر این اساس می‏پرسم که به‏هرحال، پیش‏بینی این مسئله زیاد سخت نبوده که درگیر شدن با هم‏چون نهاد بزرگی، با این‌همه مؤسسات و افرادی که تابع آن هستند، جنجال‏آفرین خواهد بود. به نظرتان، محمود احمدی‏نژاد در چنین شرایطی چرا دست به این کار زد؟

آقای احمدی‏نژاد معتقد به اقدامات انفجاری است؛ به این مفهوم که شما اقدام می‏کنید، مدتی جنجال می‏شود، بعد شما کارتان را پیش می‏برید. مانند انحلال سازمان برنامه و بودجه.

ولی آن زمان شرایط با حال حاضر فرق می‏کرد. امروز شرایط حول و حوش آقای احمدی‏نژاد مقداری لغزنده است.

در کل آقای احمدی‏نژاد معتقد است که مستحضر به رأی ملت است و مقاومت‏هایی هم که طبقه‏ی متوسط نشان می‏دهند، مال نیروهایی است که از دولت ناراضی‏اند و دولت هرکاری بکند، راضی نمی‏شوند. اصولاً پروژه‏ی مرکززدایی تهران، جنبه‏های سیاسی دارد. وگرنه شما می‏توانید نوع ثروت و توزیع درآمد را در استان‏ها تغییر بدهید. طبیعی است در این صورت مردم به آن‌جا می‏روند، ولی دولت این کار را انجام نمی‏دهد. دولت می‏خواهد فقط گروه‏های اجتماعی، گروه‏های کارمندی و طبقه‏ی متوسط را از تهران بیرون کند.

چون به‏هرحال تهران همواره نشان داده که یکی از مراکز نارضایتی و مخالفت با دولت احمدی‏نژاد است. در انتخابات هم بیشترین رأی مخالف با آقای احمدی‏نژاد از تهران بوده است. طبیعی است دولت سعی می‏کند محدودیت‏های بیشتری در این حوزه ایجاد کند. این همواره در ذهنیت آقای احمدی‏نژاد هست.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

کسانی که دکتر لاریجانی رییس دانشگاه علوم پزشکی تهران را می شناسند می گویند ادغام این دو دانشگاه برای ایجاد یک دانشگاه بزرگ زیر نظر ایشان است که می تواند در رده بندی های جهانی جایی برای خودش دست و پا کند.
دقت کنید که به محض اعلام این ادغام نیروهای دانشگاه تهران که گویا آماده بودند برای تسخیر سمت ها در دانشگاه ایران هجوم بردند.
به نظر احمقانه می رسد اما پشت پرده ی این ماجرا تنها عقده های شخصی افراد است. و این روزها برای ما جای تعجبی نیست که در مدیریت کلان کشور این جور انگیزه ها پشت تصمیم گیری ها باشد.
دکتر لاریجانی عملا گرداننده ی وزرات بهداشت است.

-- ف ، Nov 5, 2010 در ساعت 12:29 PM