رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۵ خرداد ۱۳۸۹
گفت‌وگو با دکتر سعید پیوندی، کارشناس مسائل آموزشی

«برخورد با دانشگاه آزاد، سیاسی است»

شیرین فامیلی

قرار است حداکثر تا دو هفته‌ی دیگر، رئیس جدید دانشگاه آزاد معرفی شود. در اوایل ماه جاری، پنجم خردادماه، شورای عالی انقلاب فرهنگی پنج عضو جدید هیئت امنای دانشگاه آزاد را طبق اساسنامه‌ی جدید این دانشگاه، معرفی و اعلام کرد.

Download it Here!

از زمان روی کار آمدن دولت محمود احمدی‌نژاد، موضوع تغییر اساسنامه و هیئت امنای دانشگاه آزاد، بحث شورای عالی انقلاب فرهنگی به ریاست آقای احمدی‌نژاد بود.

این بحث از سال۱۳۸۵ آغاز شد و بالاخره در فروردین ماه گذشته اساسنامه‌ی جدید تدوین و به تصویب نهایی رسید.
دانشگاه آزاد در سال ۱۳۶۳ به‌عنوان یک دانشگاه خصوصی و خارج از نظارت دولت تأسیس شد و در ابتدا تعداد محدودی دانشجو داشت، اما اکنون بیش از یک‌ونیم میلیون دانشجو دارد و یکی از بزرگ‌ترین شبکه‌های دانشگاهی دنیا به‌شمار می‌آید.

در گفت‌وگویی با دکتر سعید پیوندی، استاد دانشگاه در پاریس و کارشناس مسائل آموزشی، ابتدا می‌پرسم: علت تغییر اساسنامه و تعیین هیئت امنای جدید در دانشگاه آزاد چیست و پیرامون این دانشگاه چه اختلاف نظرهایی وجود دارد؟

دولت‌های مختلف به‌خصوص از زمان آقای خاتمی، کوشش کرده بودند، تا نوعی نظارت بر کارهای دانشگاه آزاد، برنامه‌ها و کیفیت آموزشی آن داشته باشند. دولت آقای خاتمی بیش‌ترین توجه‌اش به مسئله‌ی آموزشی، کیفیت برنامه‌های آموزشی و مدارکی بود که دانشگاه آزاد صادر می‌کرد.

از زمان آقای احمدی‌نژاد اما این تحلیل وجود دارد که دانشگاه آزاد، یک منبع مالی برای مخالفین او است؛ به‌خصوص از سوی طرفدارهای آقای رفسنجانی. به همین دلیل برخوردشان با دانشگاه آزاد به‌جای این که یک برخورد آموزشی باشد، بیش‌تر یک برخورد سیاسی و ایدئولوژیک است. از این‌رو در چهار‌ پنج سال گذشته، فشارهای زیادی به این دانشگاه وارد شده تا دولت بتواند بر آن مسلط شود. همچنین بتواند در تعیین سیاست‌هایش مشارکت کند و نظارت مالی بیش‌تری روی آن داشته باشد.

آقای احمدی‌نژاد به‌طور یکطرفه، بدون این که با دانشگاه آزاد مشورت کرده باشد، به دانشجویان دانشگاه آزاد قول کاهش شهریه داده بود. در حالی که این با معیارهای مدیریتی دانشگاه آزاد نمی‌خواند و هرگز هم عملی نشد.


می‌توان گفت دولت آقای احمدی‌نژاد بیش‌تر به دانشگاه آزاد به‌عنوان یک پدیده‌ی سیاسی و جایی که دولت نفوذی در آن ندارد، نگاه می‌کند. از همین زاویه هم می‌خواهد دانشگاه آزاد را تحت کنترل خود درآورد.

به نظر من برخورد دولت با دانشگاه آزاد باید در این چهارچوب مورد بحث قرار گیرد، چون هیچ دلیل آموزشی، علمی و تربیتی پشت این مسایل نیست. همان‌طور که در بحث‌های دولتی هم مشخص است، از دانشگاه آزاد به‌عنوان جایی نام برده می‌شود که در آن طرح‌های مخالف دولت اجرا می‌شود و یا به‌عنوان مکانی که طرفداران آقای رفسنجانی در آن سنگر گرفته‌اند. به‌هرحال بحثی در مورد دانشجو و کیفیت آموزشی در میان نیست.


دکتر سعید پیوندی، استاد دانشگاه در پاریس و کارشناس مسائل آموزشی

شما به آقای هاشمی رفسنجانی اشاره کردید. او عضو هیئت امنای دانشگاه بود. مگرغیر از این چه نقشی در دانشگاه آزاد داشت یا دارد؟

از نظر تاریخی آقای رفسنجانی از جمله کسانی بود که در شروع کار دانشگاه آزاد در فضای دهه‌ی ۶۰ که یک فضای انقلابی و ضد بخش خصوصی بود، فعالانه از آن پشتیبانی کرد. هم آقای خمینی و هم آقای رفسنجانی از این دانشگاه حمایت کردند و همین باعث شد که دانشگاه بتواند با برخورداری از حمایت سیاسی در دستگاه حاکمیت رشد کند و بدون هیچ مانعی به طور شگفت آوری در ایران گسترش یابد.

در واقع می‌توان گفت دانشگاه آزاد به‌نوعی خودش را مدیون آقای رفسنجانی و اطرافیان او می‌داند. چون حمایت‌های سیاسی و مالی در آن زمان توسط آقای رفسنجانی و نزدیکانش باعث شد دانشگاه آزاد بتواند پر و بال بگیرد. این مسئله به نوعی یک اتحاد سیاسی نانوشته بین مسئولین دانشگاه آزاد و جناح آقای رفسنجانی ایجاد کرد.

بنابراین نگاه امروز دولت آقای احمدی‌نژاد به دانشگاه آزاد نه به‌عنوان یک موسسه آموزش عالی با یک‌سری مشکلات واقعی است که باید با آن‌ها برخورد کرد، بلکه به‌عنوان یک حزب سیاسی است که به آقای رفسنجانی وابستگی دارد.

این مشکلات واقعی که به آن‌ اشاره می‌کنید چیست و به‌نظر شما فضای عمومی و کیفیت آموزشی دانشگاه آزاد چگونه است؟

دانشگاه آزاد از نظر فضای عمومی در سال‌های گذشته همیشه بهتر از دانشگاه‌های دولتی بوده است و نه از نظر کیفیت آموزشی، زیرا استخدام استاد در دانشگاه آزاد و حتی پذیرش دانشجو همان ضوابطی را نداشت که دانشگاه‌های دولتی داشت. بسیاری از استادان اخراجی دانشگاه دولتی بعد از انقلاب فرهنگی و یا بسیاری از استادان ناراضی دانشگاه‌های دولتی به دانشگاه آزاد رفتند. ضمن این که خیلی از متخصصینی که در بخش‌های آزاد یا بخش‌های اقتصادی فعالیت داشتند نیز با دانشگاه آزاد همکاری می‌کردند.

همین فضا باعث شد در مورد هیئت علمی دانشگاه آزاد همان سخت‌گیری‌هایی که در دانشگاه‌های دولتی است یا نقشی که حراست در دانشگاه‌های دولتی بازی می کند وجود نداشته باشد. در واقع نظارت بر کار استادان و حرف‌هایی که می‌زنند در دانشگاه آزاد کمتر است. ولی این امر به معنای آن نیست که دانشگاه آزاد کاملاً مستقل است چون ما نمی‌توانیم در فضای ایران و فشاری که از جانب حاکمیت بر مراکز آموزشی و به‌خصوص آموزش عالی اعمال می شود از وجود مؤسسات مستقل صحبت کنیم.

تغییرات انجام گرفته در دانشگاه آزاد چه پیامدهایی دارد و آیا دانشگاه آزاد را تبدیل به یک دانشگاه دولتی نمی‌کند؟

در مورد دانشگاه آزاد آن‌چه در سال‌های پیش منفی بوده، عدم وجود نوعی نظارت است که بتواند بر کیفیت دانشگاه آزاد تاثیر بگذارد؛ به‌خصوص در رابطه با دانشگاه آزاد و تقاضای جامعه برای آموزش عالی. بنابراین در سال‌های گذشته نوعی نیاز به نظارت بر این دانشگاه وجود داشت و به‌همین دلیل در دولت آقای خاتمی و به‌خصوص زمانی که آقای معین وزیر علوم بود تلاش می‌شد نظارت علمی بر دانشگاه آزاد به‌وجود آید.

آن‌چه امروز بیش‌تر باید به آن توجه کنیم این است که ماهیت نظارت دولت چیست. اگر این نظارت برای بهبود کیفیت علمی و بهتر شدن کیفیت پذیرش دانشجو و توسعه‌ی پژوهش در دانشگاه آزاد باشد، مثبت است و بدون این که دانشگاه دولتی باشد، دولت می‌تواند از این جنبه بر آن نظارت کند.

ولی اگر قرار باشد دولت بر آن چنگ بیندازد و نمایندگان دولت در آن اعمال نفوذ کنند و به‌صورت زیرمجموعه وزارت علوم درآید، این جنبه منفی است و ما از رقابت بین یک بخش نسبتاً آزاد و بخش دولتی محروم می‌شویم.

توجه کنید که دانشگاه آزاد بر اساس آموزش شکل گرفته است. برخلاف دانشگاه‌های دولتی که بر اساس آموزش و پژوهش هستند. پژوهش، بخش گران آموزش عالی است و دانشگاه آزاد کمتر به این سمت رفته است. توسعه‌ی دانشگاه آزاد بیش‌تر پاسخی بوده به نیازهای جامعه برای آموزش عالی، بدون این که توجه شود کیفیت آموزش عالی همیشه به نوع پژوهشی که در آن صورت می‌گیرد وابسته است. به‌همین دلیل کیفیت دانشگاه آزاد همیشه مورد بحث بوده است.

حتی اگر به اساسنامه‌ی جدید این دانشگاه نیز احترام گذاشته شود، این دانشگاه به دانشگاه دولتی تبدیل نخواهد شد. ولی مشکل ما با دولت این است که از همه راه‌های ممکن دارد استفاده می‌کند تا تسلط خود را بر تمام بخش‌های جامعه کامل کند. با این که نمایندگان دولت در این دانشگاه اکثریت ندارند ولی می‌توانند با تبانی با بخش‌هایی چون حوزه‌ی علمیه و مجلس در عمل این دانشگاه را از مسیر خود خارج کنند و این امر در شرایط فعلی دولت ایران چیز بسیار خطرناکی است.

از چه نظر می‌تواند خطرناک باشد، از نظر علمی و آموزشی یا از نظر سیاسی و اقتصادی؟

از هر دو جنبه این خطر وجود دارد. در بخش علمی، فشار این جناح دولتی و وزارت علوم بر دانشگاه آزاد باعث می‌شود این دانشگاه به‌عنوان یک زائده‌ی دولتی درآید و فشارهایی که به دانشگاه‌های دولتی وارد می‌کنند به دانشگاه آزاد هم وارد کنند و هر روز فضا را آنجا تنگ‌تر کنند یا در برنامه‌های درسی دست‌کاری کنند، بر استادان فشار بیاورند و بلاهایی که در دانشگاه دولتی با آن مواجهیم، به‌طور وسیع‌تر بر سر دانشگاه آزاد بیاورند.

در دانشگاه‌های دولتی سازمانی از استادان و غیره وجود دارد که این روند را کندتر می‌کند اما در دانشگاه آزاد این نظام دفاعی وجود ندارد و امکان دارد سریع‌تر به‌طرف پاکسازی سیاسی و برخورد با استادان و غیره پیش برویم.

از جنبه‌ی مالی، دانشگاه آزاد یک‌ونیم میلیون دانشجو دارد و برخی دو یا سه میلیون تومان در سال شهریه می‌دهند که مبلغ بسیار زیادی می‌شود و دولت با دست انداختن روی آن می‌تواند یک پشتوانه‌ی مالی برای خود درست کند.
به‌همین دلیل مسئولان دانشگاه آزاد برای این که چنین اتفاقی نیفتد با عجله در ماه‌های گذشته کوشش کردند این دانشگاه را وقف کنند تا اموال دانشگاه آزاد متعلق به کسی نباشد و دست‌اندازی دولت غیر ممکن شود.

Share/Save/Bookmark