رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۸ بهمن ۱۳۸۸
گفت‌وگو با رضا پهلوی در تحلیل وقایع پس از ۲۲ بهمن ۸۸

رضا پهلوی: پشتیبانی تکنولوژیک از مردم

پژمان اکبرزاده
pejman@radiozamaneh.com

در سی و یکمین سال‌گرد پیروی انقلاب اسلامی در ایران، راهپیمایی‌های ایرانیان در گوشه و کنار دنبا برگزار شد.

در خارج از ایران، در بسیاری از شهرها، ایرانیان مهاجر در برابر سفارتخانه‌های جمهوری اسلامی یا پارلمان، گردهمایی‌های اعتراضی برگزار کردند.

Download it Here!

ولی در داخل ایران نظر به تدابیر شدید امنیتی، مخالفان دولت مجال ابراز مخالفت را هم‌چون ماه‌های گذشته نیافتند
آن‌چه در رسانه‌های جهانی بازتاب بیش‌تری یافت نیز حضور چشم‌گیر هواداران دولت در ایران بود.

این موضوع چه تاثیری در نگاه بین‌المللی به مسایل ایران دارد؟ آیا حکومت ایران می‌تواند این موضوع را به‌عنوان یک موفقیت، هرچند موقتی، ارزیابی کند؟ در این‌باره، دیدگاه رضا پهلوی، ولیعهد پیشین ایران را جویا شدم.

آقای رضا پهلوی به نظر شما آیا می‌توان ۲۲ بهمن امسال را موفقیتی محدود برای حکومت ایران به‌شمار آورد؟

خیر برای این که فکر نمی‏کنم با این مانورها الزاما جمهوری اسلامی بتواند نه مردم ایران را گمراه کند و نه جهانیان را.

اتفاقا در همین فاصله‏ای که دارم با شما صحبت می‏کنم، در حال جابه‌جایی از یک مؤسسه‏ی تلویزیونی به یک مؤسسه‏ی دیگر بین‏المللی هستم و تمام تیترهایی که امروز در اقصی نقاط کشورهای مختلف و مطبوعات‏شان می‏بینم، حاکی از آن است که بیشتر فیلم‏هایی که مخالفین نظام از طریق اینترنت و مثلا در یوتیوب بیرون فرستاده‏اند را نمایش می‏دهند تا فیلم‏‏های تلویزیون و خبرگزاری رسمی خود دولت جمهوری اسلامی را که صبح زود پخش شده بود.


رضا پهلوی ولیعهد پیشین ایران، عکس از پژمان اکبرزاده؛ زمستان ۲۰۱۰

ضمن این که برای این رسانه‏ها هم سؤال است که چرا امسال این برنامه این‏قدر زود انجام شد. مشخص بود که تعداد زیادی از جمعیتی که جمع شده بودند، از آحاد خود نظام بودند که بتوانند بعدا آن‏‏ها را به جاهای دیگر بفرستند تا مثلا در مقابل مخالفان بایستند.

این‏ها دیگر شعبده‏بازی‏های رژیم است که خوشبختانه مچ‏شان باز شده است.

البته این تنها کافی نیست. از طرف دیگر هم باید اطلاعات بیش‌تری به جهانیان رساند. تلاش هم‏مبهن‏مان در داخل که جای خود دارد، انعکاس مطبوعاتی‏ آن هم در خارج می‏تواند بسیار مؤثر باشد.

هرکدام از ما هم به سهم خودمان سعی می‏کنیم این اطلاعات را بیشتر به اطلاع نه تنها مطبوعات‏چی‏ها بل‌که سیاست‏مداران و دیگران نیز برسانیم.

در چند ماه گذشته وضعیت به این شکل بوده که در مناسبت‏های مختلف، معترضان به انتخابات و یا اساسا معترضان به حکومت ایران، به خیابان‏ها آمدند، تعدادی کشته شدند و دوباره این جریان پس از مدتی تکرار شده است.

فکر می‏کنید این شرایط تا کی می‏تواند ادامه پیدا کند و آیا به نظر شما شکل اعتراضات عوض خواهد شد؟

شعار محوری و بنیادی امروز، ما را به زیر سؤال بردن اساس نظام می‏رساند و نهایتاً خواسته‏ی جمعی حداکثر مردم ایران که انتخابات آزاد و تعیین نوع نظام در قالب رفراندوم در آینده‏ی کشور است.

بر این اساس فکر می‏کنم اعتراض این حرکت مسلماً خیلی فراتر از نتیجه‏ی انتخابات تابستان است. الان چالش و مبارزه‏ای است برای فروریختن کل این نظام و به امید پروردگار و همت مردم ایران، جایگزینی آن با یک نظام عرفی، یک نظام دمکراسی سکولار.

این هدفی است که فکر می‏کنم بیشتر نیروهای آزادی‏خواه و طرف‏دار حقوق بشر در ایران خواستار آن هستند؛ به عنوان تنها چیزی که باعث سربلندی و ترقی و بازیافتن راه پیشرفت و آزادی مملکت‏مان در آینده است.

ضمناً یکی از خصوصیت‏های این نهضت این است که چنان شبکه‏های سازمان‏یافته در داخل مملکت خوب کار می‏کنند که الزاماً محدود به این نیستند که یک سلسله رهبری‏های رأسی در اداره و ادامه‏ی این حرکت یک تأثیر خاص و تنها داشته باشند.

بنابراین نظام جمهوری اسلامی هر تلاشی هم بخواهد در جهت سرکوب و یا خنثی کردن رهبری‏های بارزتر مملکت بکند، در آن حد نمی‏تواند نفوذ کند که کل این جریان را از بین ببرد.

مساله‏ی دیگر این است که بسیاری از عوامل نیروهای انتظامی روز به روز نقش خودشان را بیشتر زیر سؤال می‏برند که آیا نهایتا باید به جرگه‏ی مردم بپیوندند یا هم‏چنان ازدستور حکومتی اطاعت کنند که تنها و تنها به خاطر بقای خود به هر قیمتی شده و به این قصد، مردم را به این شکل فجیع سرکوب می‏کنند.

این هم فاکتور بسیار مهمی است که فکر می‏کنم تدوام این حرکت بستگی به این مسائل در درون کشور دارد.

تنها فاکتور خارجی‏ای که می‏تواند در تسریع این راه و یا مشکل‏تر شدن آن اثر مستقیم داشته باشد، میزان هم‌کاری و پشتیبانی کشورهای جهان از هم‏میهنان‏مان و یا عدم آن خواهد بود.

در این مورد به‏خصوص، نکته‏ای که من بارها و بارها بر آن تاکید کرده‏ام و هم‏چنان پافشاری‏ام را ادامه می‏دهم، سفارش و نصیحت این موضع است که اکتفا کردن به میزان بیش‌تری از تحریم‏های اقتصادی، به منظور تنبیه کردن نظام به تنهایی کافی نیست.

به‌ترین عامل فشاری که دارید که بتوانید روی نظام جمهوری اسلامی وارد کنید، فشارهای درونی است که همانا پشتیبانی از نیروی مردمی است و اگر این جزو سیاست شما نباشد، الزاماً نتیجه‏ی زیادی در درازمدت نخواهید گرفت.

پشتیبانی از مردم داخل، به چه شکل مقصود شما است؟

طبیعی است که ما می‏توانیم از خیلی لحاظ کمک‏هایی را بگیریم که هم از نظر ابزاری و هم از نظر تکنولوژی و حتی از نظر مادی، کمکی برای نهضت‏های مختلفی که در مملکت با آن مواجه خواهیم بود باشد.

در ارتباط با تکنولوژی که مسلم است؛ با توجه به محدودیت‏هایی که رژیم سعی دارد برای مردم هم از نظر محدودیت تماس‏گیری و ارتباط یافتن با رسانه‏ها ایجاد کند و از سوی دیگر مساله‏ی جاسوسی نظام، به مفهوم این که بتوانند مردم را تعقیب کنند، ای‏میل‏های آنان را چک کنند و تارنماهایی را که می‏خواهند به آن وصل بشوند را کنترل کنند، این قبیل کمک‏های تکنولوژی که کمک کند هم‏میهنان‏مان به‌تر بتوانند با هم و با خارج و با مطبوعات جهانی ارتباط داشته باشند، خود می‏تواند یک فاکتور باشد.

شما نقش ایرانی‏های مقیم خارج از ایران را چقدر مؤثر می‏بینید؟

اگر ما بتوانیم وسایل آن را فراهم کنیم، مسلماً می‏تواند یک رده فراتر برود. به طور مثال اگر ما بتوانیم از نظر ابزاری و حتی از نظر مالی، کمک‏های بیشتری را به داخل مملکت برسانیم، قطعا دست‏ هم‏میهنانمان بازتر می‏شود.

یکی از پیشنهادات اخصی که دارم، تشکیل یک حساب مالی است که از سندیکاهای کارگری بین‏المللی گرفته تا حتی هم‏میهنانمان و هر شهروند هر کشوری که بخواهد به این مهم کمک کند، در جهت فرضاً کمک‏رسانی به کارگرانی که فردا می‏خواهند در مملکت دست به اعتصابات کارگری بزنند که می‏تواند فاکتور بسیار مؤثر و فلج‏کننده‏ای بر علیه نظام باشد.

آن‏ها با وجود چنین کمک‏هایی می‏توانند کمی مطمئن‏تر باشند که اگر مزد خودشان را بابت چنین اعتصاباتی از دست بدهند، از این طرف تأمین خواهند بود.

نمونه‏هایی از این قبیل که من وارد تمام جزییات نمی‏شوم.

اما فکر می‏کنم هرچه جهان امروز بیشتر وارد تعامل و گفت‏وگو با نیروهای مخالف در داخل و خارج از کشور بشوند، می‏توانند بسیاری از راهکارها و ایده‏هایی را که در رساندن کمک واقعی و ابزاری به این حرکت و نه فقط درحد شعاری یا در حد ذهنی بل‌که در عمل مؤثر باشند، پیدا کنند.

سؤال آخرم فراتر از مسائل امروز ایران است و ممکن است سؤالی کلیشه‏ای هم باشد. اما چون وضعیت ایران روزبه‌روز دچار دگرگونی می‏شود و این دگرگونی ممکن است افکار سیاست‏مداران و مردم را نیز روز‌به‌روز دچار تغییر و دگرگونی کند.

مایل‏ام ۳۱ سال بعد از انقلاب، در روزهایی که در سالگرد انقلاب هستیم، این سؤال را مجدداً از شما بپرسم، چون ممکن است پاسخ امروز شما به این سؤال حتی برای بسیاری از هواداران شما هم جالب باشد.

در این سالگرد می‏خواهم از شما بپرسم؛ بعضی از کسانی که به لحاظ سنی دوران حکومت گذشته را تجربه کرده‏اند و حتی ممکن است از هوادار سیستم گذشته هم باشند، معتقدند فضای اجتماعی کشور در سال‏های آخر بسیار باز شده بود و ارتباط ایرانی‏ها با کشورهای دمکراتیک زیاد شده بود.

اما بسته بودن فضای سیاسی در ایران، با گسترش‏های اجتماعی و فرهنگی‏ای که به وجود آمده بود و با خواسته‏های تازه‏ی مردم هماهنگی نداشت و همین محدودیت‏ها از عوامل اصلی انقلاب و به وجود آمدن وضعیت امروز در ایران شد. شما نظرتان در این مورد چیست؟

این مطلبی است که در آخرین کتاب‏ام که در فرانسه چاپ شد، به آن به عنوان یکی از فاکتورهایی که در ایجاد یک بحران سیاسی در مملکت‏مان در آن زمان نقش داشت اشاره‏ی نسبتاً مفصلی کرده‏ام.

امروز مساله‏ی ما این است که نسل کنونی مملکت، با تجربیات چندین دهه و با یک دورنمای تاریخی، فرهنگی و هویتی جای خود را به عنوان یک شهروند ایرانی در کشورش و در جهان و آینده‏ی خود را به چه شکلی متصور است.

طبیعی است که هیچ ملتی در هیچ کشوری، از هر فرهنگ و زبان و مذهب و تیره‏ای که باشد، نمی‏تواند در قالب نظامی که تضمین کننده‏ی آزادی‏ها، حقوق او، برابری‏اش و مخالف با هرگونه تبعیضی باشد، رشد و نمو کند و در جهت به‌زیستی و خوشبختی و ترقی راهی پیدا کند.

بنابراین به همین دلیل است که ما نظامی دمکراتیک می‏خواهیم که در آن حقوق هر شهروند ایرانی محفوظ خواهد بود و طبیعتاً جدایی دین از حکومت یک عامل کلیدی برای برقراری یک نظام حکومتی مردمی است؛ ضمن حفظ حرمت و احترام مذهب که جای خود را در جامعه دارد. اما بدون این جدایی، دمکراسی امکان‏ناپذیر خواهد بود.

نمونه‏ی بارز آن هم همین است که ۳۰ سال است مردم تحت رهبری حکومت مذهبی بیشترین لطمه را هم در بعد اجتماعی خورده‏اند و هم حتی پایه‏ی خود مذهب سست شده است.

این است که راهکار ایران کاملا مشخص است و فکر می‏کنم تعهد همگی ما که این تجربیات را داریم، از جمله نسل امروز که بی‏هوش نیست و مطالعه و تحقیقات خود را کرده است، این جواب را در آن آینده پیدا خواهد کرد.

همین حرکت نافرمانی مدنی به دور از خشونت، به نظر من، تنها و به‌ترین متد مؤثر می‏تواند باشد؛ و امیدوار هستیم که در این راه این حرکت تا سرحد پیروزی ادامه داشته باشد.


به هرحال حرف ما به جهانیان این است که ما مردم ایران در هرحال مصمم هستیم به این آزادی دست پیدا کنیم؛ چه شما به ما کمک کنید، چه نکنید.

اما با وجدان خودتان درنظر بگیرید که هرچه امروز بیشتر در راه مردم ایران کمک کنید، نه تنها هزینه‏ی این تغییر برای مردم ایران کم‏تر خواهد بود، بل‌که به سود خود شما در درازمدت، مردمی خواهید داشت که بی‏تفاوت نسبت به کسانی که امروز به آن‏ها کمک کرده‏اند، نخواهند بود و همیشه قدردان این حمایت خواهند شد.

پس ترجیح می‏دهید بحث در مورد سال‏های پایانی حکومت گذشته را به تاریخ بسپارید؟

من نظر خودم را دادم و بارها راجع به آن صحبت کرده‏ام. شما را به آن کتاب مراجعه می‏دهم. آن‏جا خواهید دید که در مورد این مساله اظهارنظر مفصل کرده‏ام.

این کتاب به زبان فرانسه است و هنوز به زبان‏های انگلیسی و فارسی منتشر نشده است.

آن‌را هم خواهید دید. اما همان‏طور که گفتم، طبعا آن مساله و بحرانی که ایجاد شد، مقدار زیادی به خاطر نبود یک فضای کاملا باز سیاسی در آن زمان بود.

به‌عنوان یکی از دلایل آن بحران سیاسی ولی نه تنها دلیل آن بحران. چون فکر می‏کنم خیلی دست‏های دیگری هم در کار بودند؛ هم از داخل و هم از خارج.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

آقای همایون اعلی حضرت وارث دارایهای میلیاردي پدرش هست نه ما. پس بسم الله

-- بدون نام ، Feb 13, 2010 در ساعت 06:03 PM

راست راستی ما خنگ خدا نبودیم انقلاب کردیم این خانواده به این محترمی و والا مقام و با شخصیت و انسان دوست را از ایران بیرون کردیم ؟ اصلا واسه چی انقلاب کردیم ؟ خوشی زده بود زیر دلمان حتما ...

-- عزیز ، Feb 13, 2010 در ساعت 06:03 PM

man ham ba aghay pahlavi dar morde komakhay mali be tore mostamar baray tamine hadde aghale maeishat gheshre karegar kamelan movafegham va hmintor komakhay janebi digar ke ahamo felahm mibashand va tajmie tamame gorohay mokhalefe nezame eslami va taein jalasat ba rahbaran opozition vaentekhabe yk sokhangouy vahed ba arezoy pirouzi baray melate iran i

-- tabatabaei ، Feb 13, 2010 در ساعت 06:03 PM

تا آن زمان که نفت وگاز ایران را چین و اروپا به غارت میبرند و سرکردگان این رژیم برای استفادهء شخصی خود و پر کردن حسابهای سویسشان با این دزدان دستشان در یک کاسه است، دیگر نمیتوان از حمایت مالی صحبت کرد؛ مردم وقتی زیر پوشش حمایت مالی رفته باشند آنرا مثل همین ساندیس و کیک احمدی نژاد میدانند، هر کسی بیاید دو دولار بیشتر بدهد میروند دنبال او، افغان ها را در نظر بگیرید؛ به نظر خیلی از اساتید، اگر بخواهید به ایرانیان کمک کنید، باید سطح فرهنگ مذهبی را بالا ببرید و مردم را از پوچی و پوشالی بودن استناد ها و روایات اینها با خبر کنید، همین ؛ این تکامل کمی بیشتر طول خواهدکشید، اما، بازده آن، آیندهء فرزندان ایران را بهتر میکند تا اعدام شدن و جلو گلوله رفتن آنها. حربهء کارساز فقط و فقط غنی کردن دانش جوانان است بر ضد تعلیم وتربیت آخوندیک. متشکرم

-- damon ، Feb 13, 2010 در ساعت 06:03 PM

az reza pahlavi beporsid in poolayi ro ke az keshvar dozdidan key pas midan!!

-- بدون نام ، Feb 13, 2010 در ساعت 06:03 PM

dorud bar azadegiye shahzadeh reza pahlavi. payandeh bad IRAN.

-- بدون نام ، Feb 14, 2010 در ساعت 06:03 PM

MAN BE ONVAN YEK IRANI BE IN TARZE TAFAKOR EHTERAM MIGZARAM V KHILI KHOSHHALAM KE PISHNEHAD YEK DOLAT SEKOLAR RO MIKONID
MOVAFAG BASHID

-- MEHRI NAMVAR ، Feb 14, 2010 در ساعت 06:03 PM

It is the best way of support and success the people of Iran. All Iranian have to join and setup a unity committee with full power to stand behind Iranian in Iran. Based on whole activities in past 30 years, Mr. Reza Pahlavi proved that he is an honest secular person who is thinking on Iran and Iranian with full democratic system by people for people. I am supporting him 100% and willing to contribute to that account which will support our sisters and brothers in Iran. I don't know why every body just keep emphasizing on past regime even though most of these people has no proper judgment and justification on all factors and elements in Iran and world. Beside all these facts, we have to cure the existing disease in our country now and get back to those points after having a secular and democratic government through fair and reliable justice system.

-- Soroush Zarei ، Feb 14, 2010 در ساعت 06:03 PM

سلام شاهزاده عزیز
پیشنهاد شما در مورد پشتیبانی مالی از مردم مبارزه ایران واقعان بجاست. فاز بعدی مبارزات مردم ایران اعتصابات گسترده میباشد. من در کشور سوعد زندگی میکنم و مطمعن هستم ایرانیان مقیم سوعد پیشنهاد شما را با جان و دل مورد بحث و گفتگو قرار میدهند و راههای عملی برای به انجام رساندن انرا باز میابند.
حمایتهای ما از مردم سرفراز ایران کمک بزرگی به تداوم جنبش دمکراتیک خواهانه مردممان خواهد کرد. این حداقل دینیست که ما برای ازادی ایران مان باید ادا کنیم.

با احترام و با بهترین ارزوهای قلبی برای شما و برای مردم مقاوم و سرفراز ایران
به امید پیروزی
گلی اسدی

-- goli asadi ، Feb 14, 2010 در ساعت 06:03 PM

حاج رضا اون پولایی که ابوی گرامی با خودشون بردن تموم شده؟
واقعا عجب رویی داری هنوزم میخوایی بیایی پادشاه شی !!!

-- باران ، Feb 14, 2010 در ساعت 06:03 PM

چرا نظریات را در این مورد چاپ نمی کنید ؟

-- هان ؟ ، Feb 14, 2010 در ساعت 06:03 PM

درست مثل این می مونه که بعد از هیتلر مردم به پسر هیتلر بخوان رای بدن!! آه ببخشید رای نه!! چون نظام پادشاهی با انتخابات جور در نمیاد..بعله جانم شما هر چهار سال یکبار نمیتونید پادشاه انتخاب کنید.
سخن ا کمک های مالی بسیار جالبه انهم از پسر شاه سابق ..میگه سندیکای کارگری کمک کنه!! چی شد!!؟؟ از کیسه خلیفه میبخشید؟؟ پس حساب پولهای خارج شده از ایران کی میخواهید به مردم بدهید؟ فرح پهلوی یک بار در یک ودئو ساختگی اعلام کرد:
سر ما خیلی کلاه گذاشتن و من مجبور شدم جواهراتم رو بفروشم!! جواهرات و به قول خودتون پول ها مال شما نبوده مال ملت ایران بوده..
من خصومت شخصی با این آقای پهلوی ندارم و ایشون به عنوان یک شهروند میتونند به ایران برگردند و در کنار همون کارگرها و بقیه شهروندان بپردازند.

-- دفترها ، Feb 14, 2010 در ساعت 06:03 PM

باران تو اگه زرنگی فعلا به دزدی های اخوندا برس .دزدی پهلوی ها پیشکشت

-- امید ، Feb 14, 2010 در ساعت 06:03 PM

در جواب باران ....پولهایی که پهلوی از ایران برد بیشتر بود یا پولهایی که آخوندها می برن؟!!!

-- افررا ، Feb 14, 2010 در ساعت 06:03 PM

حقیقت این است قشر زحمتکش و متوسط جامعه که سن و سالی دارند و دوران محمد رضاه شاه را دیده اند هرگز نمی توانند عظمت گذشته را فراموش کنند.
خب چون تجربه هم دارند و مویی سفید کرده اند در این راه و اطلاعاتشان نه بر حسب ماهواره و کامپیوتر و شاید هم زسانه های خارجی باشد اما بدون داشتن این امکانات به روشنی اگاه هستند که سلسله پهلوی ها حق بزرگی به گردن ایرانیان دارند و برای ابادانی ایران خیلی کوشش کردند .
خب دوران سازندگی آن روزگار فراموششان نمی شود و الان هم یک نوع انتظار بازگشت این سلسله شاهی را به ایران می کشند به مزاتب بیشتر حاضرند برای پسر محمد رضا شاه قیام کنند تا برای شخص دیگری به طور مثال اگر امیدوار بشوند و مطمئن بشوند شاهزاده رضا پهلوی می خواهد دوباره پادشاه ایران بشود همین قشر کم درامد و متوسط و شهری و روستایی که حتی امکانات ماهواره و اینترنت هم ندارند حاضرند دوباره به خیابان ها بریزند و ازجانشان هم بگذرند
تا دوباره این شخص روی کار بیاید چون هنوز به آن رژِم ایمان دارند و همیشه در همه جا خودشان را سزرنش می کنند که چرا انقلاب کردیم و یا همیشه می گویند خدابیامرز محمدرضا شاه.
این عین واقعیت است در حال حاضر پشتوانه میلیونی این ایرانی های خاموش می تواند زمینه سارز حرکت های میلیونی مخالفین باشد اگر بدرستی برخورد شود و دیگر گروه ها به خواسته میلیونی هم وطنانشان در ایران احترام بگذارند و به حمایت از زضا شاه برخیزند این تنها راه بیرون کشیدن جمعیت شاید 65 میلیونی باشد که در شهرهایی به غیر از تهران هستند و برای قیام سرتاسری امادگی دارند
و به خاطر سلطنت دوباره پهلوی حاضرند روزو شب تا پیروزی در خیابان ها باشند.
بهتر است با دید باز به این موضوع فکر کنیم و زودتر به نتیجه برسیم چون باید حمایت افشار چند میلیونی جامعه را به همراه داشته باشیم تا به اتکا به رهبریت رضا شاه دوم بنای ازادی و دمکراسی را در ایران پی ریزی کنیم.
پیروزی در این صورت به دست می اید و تمام گروه ها می توانند ازادانه فعالیت داشته باشند

-- بی نام 10 ، Feb 14, 2010 در ساعت 06:03 PM

agha in mardak fek karde mellat goosfandan. mellat momkene farib khorde bashan vali mesle in adam khar nistan.

velemoon kon dast az sare in mardom bardar. too gharne 21 khodoom khari dige padeshah mikhad.

oon babat che goli be sare ma zad ke to bekhahi behtaresho bezani mardake nafahm.

-- بدون نام ، Feb 14, 2010 در ساعت 06:03 PM

ميفهمم كه قصد رضا پهلوي و... كمك به مردمه ولي با اين حرفا : «كمك مالي به جنبش و....»
فقط دارن وجهه جنبش رو خراب ميكنن و بهونه ي بيشتري براي سركوب دست حكومت ميدن.
تا همين الان هم جنبش مستقل بوده...و خواهد موند.
ولي دريافت كمك از هر موسسه، كشور يا ...فقط استقال جنبش رو زير سوال ميبره.

-- بدون نام ، Feb 14, 2010 در ساعت 06:03 PM

جالبه این همه بلا تو این 31 سال سر مردم اومده -اون هم با خواست خودشون و انقلاب مسخره مذهبی که خودشون راه انداختن- حالا هنوز هم از این خاندان پهلوی طلبکارند!!!! دیگه خوبه آخوندها علنا به همه تجاوز هم کرده اند. اقلا شاه و خاندانش به کسی تجاوز نکردند!!!!

-- ضد سلطنت- ضد مذهب! ، Feb 14, 2010 در ساعت 06:03 PM

ایکاش یک ذره این آقای پهلوی شجاعت داشت. شجاعت حتا در مورد آنچه خودش می خواهد! این فرزند شاه سابق حتا اگر به اندازه ی پدرش و اگر یک جو از غیرت پدر بزرگش بهره برده بود نه وضع ایران اینچنین بود و نه وضع خودش. اگر او با شجاعت تمام گفته بود که در زمان پدر جنایتها شده، نادانی ها شده، کثافتکاریها شده و او نیز خودش را در غم مردم ایران شریک می دانست؛ اگر فرح پهلوی در آن کتابش و گفته هایش جنایتهای آن زمان و خیانت های آن زمان را برسمیت می شناخت، اگر تمامی آنها را نادیده نمی گرفت، اگر به عنوان ایرانی پایان شاهنشاهی را برسمیت می شناخت، آن وقت همه چیز عوض می شد! فرزند شاه می توانست بر دوش مردم پیش رود، حتا آنها که خواهان او نیز نبودند هم خواهانش شوند... اما حیف و دریغ از یک ذره انصاف صادقانه و درستکارانه! آری هم حیف و هم دریغ! در گفتگوی با احرار، و هم گفتگوی مادرش در آن فیلم کذایی که نسخه هخای آن به ایران نیز آمده و هم آن کتابش و هم و هم ماست مالی و غرق کردن ماهی در آب است. من فکر می کنم که فرزند شاه با خانواده اش و با دور و بریهایش مثل شاهین فاطمی و دیگران اصولا همین وضع را دوست دارند، زیرا اولا سن و سالشان به فصیلها بیشتر می خورد تا این دوره ایها و بعد هم این وضعیت خوبی ست، یعنی نمایش اپوزیسیونی فسیل شده که اعضای کیهان لندن و اعضای کابینه اعلاحضرت و مثل اشباح دور هم جمع می شوند و راجع به تدابیر امنیتی و فرصتهای پیش رو در سال 1355 ـ6ـ 7 و گفتمان می کنند افراد مومیایی شده که حاظر نیستند ببینمند چه شده بود که اینچنین شد، و چه کرده بودند که اینچنین گریان از ایران رفتند، چرا مردم را در جشنهای دوهزار و پانصد ساله تحقیر کردند، چرا مردم را به حساب نیاوردند، چرا وقتی برزگران به پای شاه می افتادند او احساس غرور می کرد، چرا زندان سیاسی داشتیم، چرا گلسرخی بیست و دوسه را اعدام کردن، چرا پول نفت مال همه نبود و....وووو آنها تنها دلشان خوش است که حکومت اسلامی صد چندان آنها دجنایتکار است، صد چندان آنها در زندانها به دختران و پسران ایران تجاوز می کند، آنها دلشان خوش است که شاید آنها از برادران حزب الله لبنان برای آبستن کردن دختران و پسران ایران چون حکومت الله استفاده نکردند، اما، و آما یادشان می رود که میوه نحس اسلام ناب محمدی و این حکومت نحس امام عج وو را آنها پروریدند و ما را دادند بدست آنها و رفتند به دیار باقی! آی.
شب خوش آقای رضا پهلوی
شب خوش خانم فرح دیبا
شب خوش آقای داریوش همایون
شب خوش که خوب با ما رفتار کردید و حالا تا طلبکار هم هستید که این مردم بودند که اشتباه کردند، همچنانکه این جنگ طلبان خونخوار خونآشام ما را و سبزی ما وابسته ی به آمریکا میدانند، و اگر فردا غرب به اینان که ملیونها با کارت دعوت حمله به ایران را برای غرب فرستاده اند جواب مثبت داد، بگویند تقصیر فتنه گران جنبش سبز بود و نه تقصیر سی سال جنایت و سنگسار و حجاب اجباری و اعدام و حلقآویز و ترور و تجاوز و ازاله ی بکارت و....
زنده باد انقلاب سبز
زنده باد جمهوری ایرانی

-- شب زندار از تهران زیر سایه نحس ولایت علی ، Feb 14, 2010 در ساعت 06:03 PM

عزیز
باهات کاملا موافقم خودمونو بدبخت کردیم!!!!!!!!!!

-- مینا ، Feb 14, 2010 در ساعت 06:03 PM

بیایید اول از همه با خودمان اشتی کنیم . 30 سال است با خودمان قهر کردیم و خودمان را مقصر می دانیم که چرا چنین کردیم و چنان کردیم.
بابا زمان این حرف ها گذشته باید با خودمان اشتی کنیم و همه دست به دست هم بدهیم و این خوشگل پسر را به ایران برگردانیم و تاج و تختش را بهش برگردانیم و خودمان هم زیر سایه سز مبارکشان حسابی زندگی کنیم و کیفش را ببریم و خدایی عشق کنیم و بفهمیم زندگی اصلا چه مزه ای دارد بدون رژِیم فعلی .
چندسال باید سردر گم باشیم و دست از غروز برنداریم و با خودمان هم لج و لجبازی کنیم دودش فقط توی چشم خودمان می رود.
پاشین قیام کنیم و شاهزاده را برگردانیم .

-- پاشین قیام کنیم و شاهزاده را برگردانیم ، Feb 14, 2010 در ساعت 06:03 PM

من متوجه نمی شم این داره به این در و اون در می زنه که در نظام بعدی مثل خانواده ملکه انگلستان کسی آدم حسابشون نکنه و فقط بزارن اون کنار ماستشونو بخورن؟

-- nima ، Feb 15, 2010 در ساعت 06:03 PM

با تشکر از پژمان عزیز برای این مصاحبه

من چند صباحی از آقای رضا پهلوی بزرگترم و به اندازه کافی از هر دو رژیم دیده ام ولی متاسفانه دوستانی که جوانتر از ما هستند تاریخ را عموما" از کتابهای تاریخ سانسور شده مدارس جمهوری اسلامی خوانده اند و از واقعیت به دورند:

1- ثروت خانواده پهلوی بیشتر املاک داخل ایران بود که مصادره شد.

2- مردم ایران برای آزادی و رهایی از استبداد قیام کردند ولی به خاطر بیسوادی و مذهبی بودن مردم و نفوذ روحانیون در مردم جنبش به بیراهه رفت و سر از جمهوری اسلامی درآورد.

3- تفاوت اساسی استبداد قدیم و جدید در آن است که رژیم شاه حداقل وطن پرست بودند.

4- طبق آمار رسمی کل افرادی که تا بهمن 57 در ایران اعدام شده یا در تظاهرات کشته شدند کمتر از 4000 نفر است یا به روایتی از اعدام شدگان تابستان 67 کمتر است.

دوستان عزیز شما به این توجه کنید که آقای پهلوی هم به اندازه هر کس دیگر اجازه دارند نظر خود را بگویند ؛ احترام به نظر مخالف واجبتر از نظر موافق شماست باید یاد بگیریم مخالفت خود را بدون توهین و ربط دادن یک نفر به پدرش و اتهام ایشان بیان کنیم اگر با گفته های این آقا موافق نیستید ، آنرا با علت بیان کنید فکر نمیکنم شخص رضا پهلوی هم پس از سی و اندی سال زندگی در آزادی فهمیده باشد که ملت به پادشاهی اعتقاد ندارند یا حداقل خودشان اینطور میگویند!

-- علی ، Feb 15, 2010 در ساعت 06:03 PM

با سلام و احترام ، خد مته دوستان فقط به زکری دو مورد می پردازم ۱ - من برادره ۲۵ ساله ام را در زمانه نظام پهلوی از دست دادم ، جرمش فقط جوانی بود ، چیچ وقت کلامی ساواک از ذهن من
بیرون نمیرود ، ۲- دوستانی که از آاماته نظامه پهلوی سخن میگویند ، خدمتشان مگویم که جز تهران بقیه ایران ۱۰۰۰ سال از تمدن زمان عقب بودند ، با آرزوی موفقیت برای تمامه آزادی
طلبانه که از تهه قلب انتقاد میکنند بدونه چم داشت.

-- HOSSIEN ، Feb 15, 2010 در ساعت 06:03 PM

با سلام یک سوال از برادران گرامی ، در کشورهای دیگر دنیا اگر تضاهرات بر ضده نظام بشود ، با چه روشی بر خورد میشود ؟ فراموش نشود که در ایران ۷۰ میلون نفر حقه نظر
دارند و فعلا انتقاد بر دولت و افراد و گروهه خواستی میباشد که عمل کردشان مطابقه میله یک گروه از اقشار جامعه نمیباشد، و برای رسیدن به اهدافه خود تلاش میکنند . دخالته بی
مورد و صحبتهای مغرضانه تجاوز به حققه این گروه میباشد و به این گروهه دولت که مرده انتقاد است بهانه میدهد که این عمل را خیانت و دخالته خارجی تلقی کنند . بدون شک این عمل در تمامه دنیا جرم است و مجازاته سنگین دارد . لعنت بر شیطان .

-- HOSSIEN ، Feb 15, 2010 در ساعت 06:03 PM

من نیز قبول دارم که حکومت پهلوی نقص هایی داشته است، البته نه به اندازه حکمت آخوندی. اما برای برقراری یک دموکراسی باید دست به دست کسانی داد که دموکراسی را قبول دارند. رضا پهلوی نیز این را قبول کرده که درمان این درد بزرگ 150 ساله دموکراسی است، البته دموکراسی در شعار نه. ما به دنبال دموکراسی بدون دخالت دین هستیم.

-- reza ، Feb 15, 2010 در ساعت 06:03 PM

چرا ما ایرانیها به نظرات همدیگر ارزش نمیدیم. ایشان هم یک آسیب دیده است، همینطور که دیگر مردم ایران آسیب دیده‌ ند و قدرت حکومت ضد بشری بر همه مردم ما به زور فشار وارد کرده!

بیائید به نظرات ادامها ارزش بدید، نه به اینکه این شخص کی‌ هست اوو از چه خا نو ادی است. تا انسانها نتوانند به یک همه پرسی‌ و تبادل اندیشه نزدیک نشوند به آزادی نمی‌شه رسید. ایشان هم دست کم ۳۰ ساله که با موضوع ایران در فکر و یادش داره کار می‌کنه. پس به عنوان یکی‌ از فرزندان ایران بهش نگاه کنید لطفا. درود میفرستم به همتون

-- مسعود از پا رس ، Feb 15, 2010 در ساعت 06:03 PM

پسر شاه کسی است که با وجود آن همه امکانات که داشت نتوانسته حتی یک لیسانس بگیرد و در حرف هایش نیز معلوم است که حتی یک جو سواد سیاسی هم ندارد، حالا این شخص می خواهد ایران را به کجا ببرد؟ شما قضاوت کنید. مردم ایران در سال 1357 سیستم سلطنتی و سلطانی و شبانی و خلیفه گری را به زباله دان تاریخ انداختند رفت. تمام شد. زنده باد جمهوریت و دموکراسی.

-- عسگر ، Feb 15, 2010 در ساعت 06:03 PM

اقا عسگر رضا پهلوی به جای یک لیسانس چند تا لیسانس دارند خلبان ماهری هم هستند تازه لیسانس چند کیلوهه ؟ رضا پهلوی به اندازه موهای سر من و تو معلومات و تجربه سیاسی و بین اللمل دارند.
همیشه دارند با جان و دل با بزرگترین رسانه های خارجی مصاحبه می کنند و مثل بلبل انگلیسی صحبت می کنند هنوز بعضی از اقایون دکترا داشته ما 4 کلمه انگلیسی بلد نیستند صحبت کنند.
رضا پهلوی نه پسر خاله بنده هستند نه پسر عموی بنده اما دروغ گفتن که شاخ و دم ندارد مزدوران رژیم ساخته شده اند برای دروف گقتن اما از صدقه سری ماهواره و اینترنت امروز زندگی سیاسی و اجتماعی همه ی کله گنده ها پیش مردم باز است و می توانند سابقه طرف را 2 دقیقه ای بزند روی داریه .
جنابعالی هم بهتر است بیشتر تحقیق کنید تا حرف بزنید لطف شما زیاد مرحمتتان بیشتر از اینها باشد کم فروشی هم در رادیو زمانه ممنوع است شما لطفا کم فروشی نکنید

-- جواب به حاج اقا عسگر ، Feb 15, 2010 در ساعت 06:03 PM

دوستان اگر به اصل دمکراسی برای ایران آینده باورمند هستید پس لطف کنید و خو دتونو با ابراز تنفر از خا ندان پهلوی عاری از عیب ندونید چرا که شما پیشاپیش برای یه ملت بزرگ با پیشینهٔ چند هزار ساله از همین الان نوع حکومت آینده‌شان را دیکته می‌کنید که هر چیزی هست ولی‌ پادشاهی از هر نوع آن نخواهد بود و حتما جوابتون این هست که ما سال ۵۷ پادشاه را با انقلاب بیرون کردیم که این هم کلّ حقیقت این انقلاب نبود و نیست و ثمرش که می‌بینید چرا که ما ابزار بیگانگان برای رسیدن آنها به هدفشان بودیم پس لطف کنید و حقیقت را کتمان نکنید

-- irane azad ، Feb 15, 2010 در ساعت 06:03 PM

البته بلبلان به زبان خاص خود سخن گفته و آواز می خوانند اما خب لابد از کرامات شاهزاده رضا خان دوم پهلوی با آن همه لیسانس از دانشگاههای شکلاتی آمریکا و اروپا یکی نیز همان است که ایشان "انگلیسی را مثل بلبل حرف می زنند" که دست کم از حوزه فهم اینجانب خارج است!

احترام این فرد و خانواده اش از یک دیدگاه مترقی و بی طرفانه به جای خود اما بگذارید ببینیم حافظه تاریخی خوانندگان این صفحه از زمانه تا چه حد خوب است: اگر به یاد داشته باشید، در سال 2001 یا 2002 که احتمال سقوط جمهوری اسلامی به دلایل خاصی بسیار بالا رفته بود (درست مثل همین روزهای اخیر اما نه به این شدت) و اتفاقاً بیشتر مردم چه در ایران و چه در بیرون از آن طوری جوگیر شده بودند که بازگشت رضاخان دوم به آن کشور تقریباً بر همگان مسجل شده بود، ایشان همان کسی هستند که هنوز رژیم سقوط نکرده و به ایران بازنگشته، با لحنی خشن و عصبانی رسماً اعلام فرمودند که در صورت بازگشت، "شخصاً" دم مرز ایران (کدام یکی اش؟) خواهند ایستاد و افراد را بازجویی کرده و هر کس که مخالف سلطنت پهلوی باشد را به داخل کشور راه نخواهند داد! (و لابد یک سره به اوین خواهند فرستاد؟)

آیا این مشابه همان چیزی نیست که پدر شریف ایشان نیز در هنگام راه اندازی حزب منحله رستاخیز بر زبان آوردند: یا همه مردم عضو حزب رستاخیز خواهند شد یا اگر دوست ندارند بروند خیابان آبان شمالی (محل سابق اداره گذرنامه) و برای رفتن از ایران گذرنامه خود را دریافت دارند! (لابد برای حبس انفرادی در زندان؟)

نظیر چنین برخوردی را هواداران ایشان نیز در همان زمان در تظاهرات انجام شده در خارج از کشور با دیگر اعضای اپوزیسیون که طرفدار نظام سلطنتی نیستند انجام داده اند و همین اخیراً در تظاهرات روز 22 بهمن در شهرهای آمریکا یا اروپا نیز شاهد آن بوده ایم!

دوستان گرامی سلطنت طلب و حتی مشروطه خواه، و حتی دوستان عزیز جمهوری خواه و طرفدار دمکراسی: تا زمانی که هر کدام از شما متعصبانه فقط حرف خود را بزنید و راه خود را بروید و بر سر یک نظام ملی و مستقل و به راستی مردم-دار (حال تحت هر اسم و عنوانی) نتوانید توافق کنید، سرنوشت ایران همین است: دچار شدن به نوعی از دیکتاتوری تاج یا عمامه یا قاپون یا هر چیز دیگر و سرنوشت شما نیز چیزی به جز تبعید و سرگردانی در خارج از کشور عزیزتان نخواهد بود!

میرزا تقی خان امیرکبیر از حمامی در کاشان
سنه جرتمعه

-- میرزا تقی خان ، Feb 15, 2010 در ساعت 06:03 PM

I agree with Damon, our people need to be educated and not financially supported only. ,

-- Farideh ، Feb 16, 2010 در ساعت 06:03 PM

اولاً که رضا پهلوی شاه زاده نیست بلکه نوه یه سرباز صفر بیسواد که اصطبل بان بود و بخاطر روحیه دیکتاتوری و جاه طلب و خشنش به کمک انگلیس به قدرت رسید پس اینقدر شاه و شاه زاده و پادشاهی ۲۵۰۰ ساله یدکش نکنید، دوما ملت ایران با وجود رو دست خوردن از خمینی یک گام به جلو برداشتند و خواهان حکومت مردم بر مردم هستند با داشتن حق انتخاب و اخراج دلتمندان. دوران حکومت سلطنتی مادام عمر از پدر به پسر به سر رسیده، ریاست یک کشور ارث خانوادگی نیست بلکه انتخاب مردم هست که ایرانیان ۳۰ سال پیش با این خواست به پا خواستند و هنوز هم دارند میجنگند و دیر یا زود به این آرزو خواهند رسید، این دوستان ساده دل که اینقدر خوش باور هستند چرا از آقای رضا پهلوی نمیپرسند زندان اوین را کی‌ ساخت؟ ساوک از کی‌ فرمان میگرفت؟ شکنجه و اعدام در زمان شاه بود یا نبود؟ چرا جرم خواندن کتاب حتا رمان ماکسیم گورکی زندانی داشت؟ سانسور در مطبوعات و رادیو تلویزیون از کی شروع شد؟ زمان شاه چنتا حزب آزادی فعالیت داشت؟ کدام سندیکا؟ آن زمان حتا اجازه نداشتی‌ شاه را بدون تیتر خطاب کنی‌ و اگر کسی‌ میگفت شاه توهین بود، این آقا زاده لازم نیست از دهشتناک بودن این رژیم بگه همه می‌بینند که این رژیم جنایت می‌کنه اگر واقعا فهمیده که مردم چی‌ میخوان قبل از هر چیز باید کارهای اشتباه پدرش رو زیر انتقاد ببره که اون عده که ندیدند بفهمند، به هر صورت دوران فرعون و دست بوسی تموم شد، رئیس یک کشور از میان مردم انتخاب می‌شه و با تمام شدن دوره خدمتش کنار میره این تنها آغاز کار، پس این خیال رو از سر بیرون کنید که مردم به عقب برگردند و دوباره شاه و سلطنت بازی بشه، معلومه که ایشون می‌تونه برای ریاست جمهوری کاندید بشه و اگر مردم ایشون رو خواستند! ۴ سال فرصت دارند که به حرف عمل کنند ایران دیگه پشت قباله هیچکس نخواهد شد

-- Farideh ، Feb 16, 2010 در ساعت 06:03 PM

برای من منافع ملی ایران بیش از هر چیز دیگری ارزش دارد و مهم نیست که نوع حکومت پادشاهی باشد مثل انگلستان و ژاپن و کانادا و استرالیا و سوئد و... یا جمهوری مثل آمریکا و فرانسه و ... همه این است که دمکراسی و سکولاریسم حاکم باشد.
تا وقتی که تعصب داشته باشیم نسبت به شخص یا عقیده ای ما یک دیکتاتور کوچک هستیم و اگر به قدرت برسیم بدتر از خ.ر. عمل میکنیم (خاطرات هوشنگ اسدی از هم سلولی خ.ر را بخوانید). پس اول و قبل از هر چیز ذهن خود را از تعصب خالی کنید و بعد بپذیرید که دیگران حق دارند دگراندیش باشند و گاهی مخالف شما.
من فکر نمی کنم کسی باشد که نفهمد در کل جمهوری بهتر از سلطنت است. ولی باید دید اول از همه مردم چه می خواهند و به کدام رای می دهند.
این نظر شخص من است:
من پیش از این جمهوری خواه بودم ولی در حال حاضر فکر می کنم نظام پادشاهی (که شاه به عنوان سمبل اتحاد کشور و حافظ قانون اساسی آینده ایران است) بهترین نوع حکومت برای کشور مان ایران است. جمهوری در صورتی باعث پیشرفت است که کشور ثبات داشته باشد و این امکان ندارد مگر با وجود دو یا سه حزب قوی. ما که تجربه احزاب و کار سازمانی نداریم. متاسفانه امروز صد ها حزب داریم که نمی توانند حتی در مورد یک مسئله اساسی (براندازی نظام ولایت وقیح) با هم ائتلاف کنند و هنوز بعد از 31 سال هر کس حرف حرف خودش است. اگر طرفداران جمهوری نتوانند منسجم شوند هیچ شانسی برای حکومت ندارند و اگر آخوند ها بروند یک دیکاتوری جمهوری دیگر سر کار می آید. امثال من بسیارند پس دوستان جمهوری خواه به جای آنکه برای مردم ایران حکم صادر کنید بیایید نشان دهید که می توانید متحد شوید و یک برنامه ای برای آینده ایران ارائه کنید که اتحاد ایران و پیشرفت آن را تضمین کند. مطمئن باشید خیلی از طرفداران پادشاهی به شما خواهند پیوست.
پاینده باد ایران

-- بابک ، Feb 16, 2010 در ساعت 06:03 PM

جواب به علی‌ عزیز

یک نکته بسیار جالب مطرح کردید، آنهم مقایسه ۴۰۰۰ اعدامی زمان شاه که کمتر از اعدامهای ساله ۶۷ بود، باز هم رحمت به انصاف شما که حد اقل این ۴۰۰۰ انسانی‌ که اعدام شدند قبول دارید و نمیگید زمان شاه آزادی و دمکراسی مطلق بود، به نظر من دوست عزیز یک نفر هم زیاده یادتون نره که دارید راجع به انسان حرف میزنید نه نخود و لوبیا، یک لحظه خودتون رو جای پدر و مادر این اعدامیها بگذارید یا فرزند خود را جزو این اعدامیها. برای سنگینی‌ جرم نمی‌شه مقایسه کرد یعنی‌ به این صورت که احمد ۱۵ نفر رو کشته ولی‌ اصغر ۲ نفر پس اصغر بی‌ گناهه، چون کمتر از احمد آدم کشته! نکته دیگه که شما فراموش کردید اینه که اگه یادتون باشه زمان شاه ما اصولاً جو سیاسی نداشتیم، سیاست و پرداختن به سیاست مختص قشر روشن فکر بود که از میان آنها شاه ۴۰۰۰ نفر را اعدام و هزاران نفر زندانی کرد شما در میان این اعدامیان کمتر کسی‌ را پیدا می‌کنید که تحصیلت یا محصل دانشگاه نبوده، ولی‌ جو سیاسی بعد از انقلاب با وجود خفقان و کشتار به همه طبقات نفوذ کرد، شما حتا با نوجوان ۱۲ ساله هم که صحبت کنید مسائل سیاسی مملکت رو میشناسه هدف من از مقایسه این دو دوران اینه که اگر شاه در آن زمان میدید که مردم در هر قشری این چنین علنی هستند مطمئن باشید ۱۰۰۰ برابر بیشتر میکشت و زندانی میکرد چرا که هردو این حکومت چه با تاج و چه با عمامه در فکر نگهداشتن قدرت بودند و هستند و معلومه که وحشت این رژیم از قدرت براندازی مردم بیشتر بود چرا که خود به وسطه همین قدرت بر سر کار آمدند و محار و مسدود کردن این قدرت جزو اولین کارهایشان بود و برخلاف شاه که فقط قشر روشنفکر را باید محار میکرد اینها با تمام اقشار جامعه طرف بودند نتیجه اینکه بیشتر کشتند. شاه هم زمان ماندنش به اتمام رسیده بود و آنهم عمو سام تعیین کرده بود وگر نه اگر دست خودش بود میماند و بیشتر هم میکشت

-- Farideh ، Feb 16, 2010 در ساعت 06:03 PM

اقای اکبرزاده
لطفا تصحیح کنید (نباشد اشتباها باشد چاپ شده)
طبیعی است که هیچ ملتی در هیچ کشوری، از هر فرهنگ و زبان و مذهب و تیره‏ای که باشد، نمی‏تواند در قالب نظامی که تضمین کننده‏ی آزادی‏ها، حقوق او، برابری‏اش و مخالف با هرگونه تبعیضی نباشد، رشد و نمو کند و در جهت به‌زیستی و خوشبختی و ترقی راهی پیدا کند.

-- مینا زند ، Feb 16, 2010 در ساعت 06:03 PM

اینقدر ساده لوح نباشید. مگه نرفتین کاخهای شاه را ببینین؟ واقعا یک خونه نسبتا معمولی بالاشهری هم همینطوریه چیز خاصی نیست. اگه حساب باز کردن خود این آقا کلی پول نداد بد شروع کنید به غر غر. شاه را انگلیسی ها بیرون کردن. که ما بیافتیم زیر دست آخوندهاکه سی سال هیچ کاری برای فرهنگ و عقلمون نکنن اینقدر احمق بزارنمون که نفهمین دفعه بعد از کجا داره می ره درمون که دیگه فکر انقلاب نکنیم از اونور هم آخوندها هی گفتن نه شرقی نه غربی که فکر کنیم مثلا مستقلیم. هیچ حمایتی هم نمی خواهند بکنن از ایران که به نفعشونه ما بدبخت بمونیم که نفت را مفت بکشن بالا . شاه یک مرد شریف بود که می رفت توی اعصابشون به خاطر وطن پرستی می رفت توی دهنشون به خاطر خلیج دق می کرد از دوری وطن وصیت نامه اش را خواندین؟ شاه اعصابشون را خرد می کرد حالا با آخوندها خیلی هم راحت تر معاملاتشون را می کنن عزیزان من. به شاه اینقدر توهین نکنین خدا رحمتش کنه که بعد صدها سال آخرین کسی بود که دلش برای ایران سوخت. هر کسی هم اشتباهی می کنه. بر او ببخشایید

-- sakine ، Feb 16, 2010 در ساعت 06:03 PM

دوستان اکثرا متاسفانه مغرضانه نظر میدهند در مورد اعدامها باید عرض کنم اگر اعدام هایی انجام گرفت باز برمیگردد به مذهب شیعه اثنی عشری در قانون اساسی چرا همانطور که همه شما میدانید همزمان با گروهای چریکی مبارز ایرانی در دهه ی 40 و 50 گروهایی هم در کشورهای مترقی و دموکرتیکی که بنده و شما زندگی میکنیم وجود داشتند که دست به ترور میزدند مانند بادر ماینهوف در المان و بریگاد سرخ در ایتالیا و همه اعضای انان پس از دستگیری محکوم به اشد مجازات شدند و حتی بعضی از انان که سناسایی نشدند هنوز عکسهایشان در ادارات دولتی مثلا المان برای شناسایی بر روی دیوارها هست هر چند با گذشت حدود سی الی چهل سال شاید در اثر پیری دیگر قابل شناسایی نباشند اما حرف من این هست اگر اشد مجازات در ایران ما که این مبارزان به ان محکوم و اعدام شده اند اعدام بوده است در واقع مقصر کسی نیست جز قوانین ما که بجای عرفی شرعی بوده و گرنه در همه کشورهای جهان مبارزه مسلحانه در مقابل هر سیستم حکومتی چه خودکامه چه دموکراتیک در صورت دستگیری و محاکمه اشد مجازات خواهد بود در این صورت بیاید بجای این نقدهای بی فایده جنبش ضد اعدام بوجود بیاوریم که در اینده ایران ازاد کسی را بهر دلیلی که محکوم به اشد مجازات میشود اعدام نکنند ضمنا دوستی که امار 4000 نفر را داده هر چند بقول دوستی یکنفر هم زیاد است بنا به نوشته اقای عمادالدین باقی این رقم در طول 57 سال سلطنت پهلوی رخ داده نه در فقط انقلاب و کل اعدامیها بوده چه سیاسی و غیر سیاسی امیدوارم با همه مسائل منصفانه برخورد کنیم تا بتوانیم به نتیجه بهتری برسیم موفق و پیروز باشید

-- هومن ، Feb 17, 2010 در ساعت 06:03 PM