رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۸ آذر ۱۳۸۸
گفت‌وگو با شهلا شفیق، نویسنده و از فعالان حقوق زنان در پاریس

«حجاب اجباری مساله‌ی مردان هم شده است»

ایرج ادیب‌زاده
adibzadeh@radiozamaneh.com

پشتیبانی از مجید توکلی از فعالان سرشناس جنبش دانشجویی، در کمپینی که در ایران و خارج از کشور به راه افتاده است همچنان ادامه دارد: «کمپین مردان با حجاب»!

Download it Here!

این حرکت پس از آن شکل گرفت که خبرگزاری دولتی فارس و سایت‌های خبری مربوط به دولت روز ۱۶ آذر با انتشار تصاویری از مجید توکلی با روسری و چادر مدعی شدند که وی به این صورت قصد فرار از دانشگاه را داشته است.

پس از آن شمار بسیاری از هواداران جنبش سبز و مخالفان دولت در اقدامی نمادین عکس‌های خود را با حجاب اسلامی در اینترنت منتشر کردند.

در خارج از کشور و از جمله در پاریس نیز، یکشنبه‌ی گذشته در برابر برج ایفل، گروهی از مردان با روسری و چادر سیاه اعتراض خود را به این ترتیب نشان دادند. در آمریکا نیز چند استاد دانشگاه و فعال سیاسی از این کمپین حمایت کردند.

برای بررسی بیشتر این کمپین اعتراضی از خانم شهلا شفیق، نویسنده و فعال حقوق زنان در فرانسه می‌پرسم: چرا خبر فرار مجید توکلی با لباس زنانه در خبرگزاری دولتی فارس این قدر حساسیت در ایران و خارج ایجاد کرده است؟

فارغ از این بحث که این عکس‌ها واقعیت داشته باشد یا نه، چون بسیاری معتقدند این عکس‌ها کاملاً جعلی بوده، باید بگویم که حجاب لباس نیست و نمی‌شود به عنوان یک لباس به آن نگاه کرد. بلکه به نظر من نشانه‌ی نوعی فرهنگ است که این فرهنگ ریشه در یک فرهنگ پدرسالار دارد که به نام مذهب، حجاب را ترویج و توصیه می‌کند.

می‌دانید که در میان مسلمانان و کسانی که خود را مسلمان می‌دانند، در این‌باره بحث زیاد است و بسیاری معتقدند که حجاب جزو اصول مذهبی نیست.

اسلامیست‌ها یا کسانی که از اسلام ایدئولوژی یا برنامه‌ی سیاسی درست می‌کنند، بر حجاب بسیار تأکید کرده و آن را لباسی در شأن زنان قلمداد می‌کنند. اما همچنان که حرکت رژیم اسلامی ایران نشان داده است، این لباسی است برای بی‌شأن و اعتبار کردن زنان. همان طور که مأموران رژیم به خیال خودشان برای تحقیر مجید توکلی عکس‌های او را با حجاب چاپ کرده‌اند.

اما در حقیقت این حرکت اسلامیون، بدون این که خودشان بخواهند، یک واقعیت را برملاء کرده است و آن هم این است که آن‌ها زن‌ها را ضعیفه قلمداد می‌کنند.

در واقع با این حرکت می‌خواستند به مجید توکلی و بقیه‌ی مردان مبارز بگویند که شما ضعیفه‌هایی بیش نیستید و دقیقا به همین دلیل عکس بنی‌صدر را هم در آن زمان، بعد از آن ماجرای آمدنش به فرانسه، منتشر و شایع کردند که او نیز با لباس زنانه فرار کرده است.


شهلا شفیق، نویسنده و از فعالان حقوق زنان در پاریس

در آن زمان هم همین نکته در مورد ایشان به کار رفت. یعنی به خاطر تحقیر، همین مساله‌ی لباس زنانه را مطرح کردند. ولی آن موقع تحقیق نکرده بودند که این لباس زنانه چه هست. حالا این بار در کنار مجید توکلی، عکس آقای بنی‌صدر هم با حجاب هست. یعنی هردو این عکس‌ها نشان‌دهنده‌ی این است که خود این اسلامیون حجاب را نشانه‌ی ضعف و فرار از مهلکه و ناتوانی و همه‌ی این‌ها می‌دانند.

آقای بنی‌صدر در مصاحبه‌هایی که پس از این ماجرا داشتند، البته انکار کردند که با لباس زنانه فرار کرده‌اند.

اما من اینجا دقیقا می‌توانم بگویم، که من با اسلامیست‌ها موافقم: حجاب نشانه‌ی ضعف زنان است. نشانه‌ای است که آن‌ها می‌خواهند به زنان تحمیل کنند، که بگویند شما ضعیفه‌هایی بیش نیستید. آن‌ها به حجاب نه به عنوان یک تکه پارچه یا یک لباس می‌نگرند، بلکه آن را جایگاهی می‌دانند که برای زنان قائل هستند و به همین دلیل هم اجباریش کرده‌اند. چون می‌خواهند آن سلسله مراتبی که در جامعه درست کرده‌اند، ثابت بماند.

به عبارت دیگر با ولایت فقیه همه‌ی مردها و زن‌ها بی‌قدرت‌اند، در واقع زنان و مردان همه گوسفند یا رمه‌ای هستند که یک چوپان لازم دارند. پس نگاه ‌آن‌ها این است. اما در میان همین رمه نیز، مردان را به عنوان گوسفندان نر به زنان برتری، و نشانه‌اش را هم حجاب قرار داده‌اند.


به نظر شما به چه دلیل این کار را می‌کنند؟

فلسفه‌اش این است که زن‌ها باید خودشان را از چشم مردان بپوشانند، چون مردها اگر زنی را بی‌حجاب ببینند، ممکن است دچار وسوسه شوند و تمام نظم اجتماعی بهم بخورد. ولی سوال اصلی این است که کدام نظم اجتماعی؟

یعنی آن‌ها اولا بدن و صورت زن را، در واقع مو و روی و پیکر زنان را به عنوان یک مکان گناه یا یک مکان شیطانی ارزیابی می‌کنند و فکر می‌کنند زن‌ها باید خودشان را بپوشانند، برای این که جامعه حفظ شود و حفظ بشوند. در واقع آن‌ها دو توهین می‌کنند، هم به زنان و هم به مردان.

چرا مردها به این موضوع حساس شده‌اند؟

سوال خیلی جالبی است. درست به دلیل این که همان طور که گفتم این حجابی که این‌ها می‌خواهند بر سر زن‌ها بکنند و اجباری هم اعلامش کرده‌اند، در حقیقت یک توهین دوگانه است. هم به مردها و هم به زن‌ها، یعنی فقط توهین به زن‌ها نیست. در نتیجه در طول این سی سال حکومت جمهوری اسلامی، بخشی از مردان جامعه‌ی ما متوجه‌ی این توهین شده‌اند. توهینی که هم به خودشان روا می‌شود، هم به زن‌ها.

در حقیقت حجاب به نوعی مسأله‌ی مردان هم شده و این اتفاق بسیار فرخنده‌ای است. بنابراین این آگاهی که در مردان ایرانی بوجود آمده است، در این اقدام نمایشی خودش را کاملاً نشان می‌دهد و این نمایشی است از یک آگاهی متولد شده در میان مردان ایرانی که برای همه‌ی ما فرخنده است و من امیدوارم که در این آگاهی مردان ایرانی باز پیش‌تر بروند.

در یک قرن پیش، اوایل دهه‌ی قرن بیستم، در مملکت ما انقلاب مشروطه جریان داشت و در آنجا و بعد از آن ما می‌بینیم که مردان روشنفکر حساسیت زیادی به این مسأله‌ی جحاب نشان می‌دادند و شعرها و ادبیات مفصل، و کاملا وسیعی ما در این‌باره داریم. از جمله منظومه‌ی «کفن سیاه» و اشعار متفاوتی که در آن زمان بوده که در همه‌ی آن‌ها اشاره می‌شده به این که این حجاب نه تنها نماینده‌ی شأن نیست، بلکه بی‌اعتبارکردن زنان است.


من فکر می‌کنم که ما باید برگردیم به این فکر. یعنی حتی از این فکر آزادی پوشش جلوتر برویم و این مسأله را مطرح کنیم که چرا مردها حجاب سرشان نمی‌کنند. حالا عده‌ای از مردان ما رفته‌اند و این حجاب را بر سر انداخته‌اند، برای این که جواب تحریکات رژیم را بدهند.

ولی همه‌ی ما باید باهم این سوال را از خودمان بکنیم که چرا حجاب فقط برای زن‌ها است؟ و اگر شروع کنیم به این سوال فکرکردن، آن‌وقت به آن فلسفه‌ی اصلی حجاب می‌رسیم که بدن، روی و موی زن‌ها را محل گناه ارزیابی می‌کند.

در اینجاست که ما به یک آگاهی عمیق‌تری می‌رسیم و آن این است، برای این که حیثیت زنان رعایت شود، برای این که زنان به عنوان موجودات انسانی برابر در نظر گرفته شوند، تبعا باید این فلسفه‌ی در حجاب کردن زنان از میان برود.

به این ترتیب به عقیده‌ی شما خانم شفیق این کمپین مردان باحجاب در مورد حجاب اسلامی در ایران هم ممکن است پیامدهایی داشته باشد؟

مسلما. این در واقع یک اعتراض کامل است به خود این حجاب اجباری. به همین دلیل هم این اقدام فراتر می‌رود، از یک پاسخ صرف به ماجرای سوءاستفاده‌ از این عکس‌های آقایان مجید توکلی و بنی‌صدر داده شده است. چون این نشانه‌‌ی تحمیل‌شده یا این علامت بخصوص از وقتی که اسلامیون به قدرت رسیده‌اند، تبدیل به یک علامت ایدئولوژیک و یک اونیفورم ایدئولوژیک هم شده است.

در نتیجه امیدواریم که این اعتراضات بیانات متفاوت دیگری هم در جنبش اجتماعی و سیاسی ایران پیدا کند.

Share/Save/Bookmark