رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۲ خرداد ۱۳۸۹
حمایت هنرمندان و نویسندگان از جنبش اعتراضی

هنر هم با اعتراض‌ها بود

نوش‌آفرین ادبی

بسیاری از اهالی قلم و هنر ایران ـ که در سال‌های اخیر و به گفته خود، از سیاست‌های دولت نهم و وزارت ارشادش به تنگ آمده بودند ـ در روزهای پیش از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری، با هدف ایجاد تحول در اوضاع ادبیات و هنر، در بیانیه‌ها یا کلیپ‌هایی حمایت خود را از نامزدان اصلاح‌طلب اعلام کردند و از مخاطبان و طرف‌داران خود خواستند با شرکت در انتخابات و رأی‌دادن به یکی از دو گزینه اصلاح‌طلب، به بهبود وضعیت فرهنگ کشور کمک کنند.

برخی از همین نویسنده‌ها و هنرمندان پس از برگزاری انتخابات و سرکوب معترضان به تقلب در انتخابات با معترضان همراه شدند و در نامه‌ها یا بیانیه‌هایی، به نحوه برگزاری انتخابات و وقایع پس از آن،
اعتراض کردند و به مسوولان هشدار دادند و از آنان درباره دستگیری و شکنجه معترضان، توضیح خواستند.

برخی نیز با تحریم جوایز و جشنواره‌های ادبی در اعتراضات اخیر با مخالفان همگام شدند.

تازه‌ترین این اقدامات تحریم جایزه دولتی کتاب فصل از سوی محمدهاشم اکبریانی، شاعر و داستان‌نویس، در هفته گذشته بود.

جایزه کتاب فصل که زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار می‌شود در هر فصل، چند
کتاب را از کتاب‌های منتشرشده در آن فصل انتخاب و در نهایت یک کتاب را به عنوان کتاب فصل معرفی می‌کند.

این جایزه از کتاب‌های منتشرشده در تابستان امسال، شش کتاب انتخاب کرد که یکی از آن کتاب‌ها، کتاب اکبریانی بود. او در ادامه تحریم جوایز دولتی از سوی هنرمندان و نویسندگان و در اعتراض به
سیاست‌های چاپ و نشر کتاب، دو هفته مانده به برگزاری جایزه کتاب فصل تابستان امسال، خواستار کنارگذاشتن مجموعه‌ داستانش «کاش به کوچه نمی‌رسیدم» از نامزدی جایزه‌ کتاب فصل شد.

او در گفت‌وگو با ایسنا، حذف ممیزی را بهترین هدیه به اهالی قلم عنوان کرده و گفت است: «نمی‌توانم در شرایطی که دریافت مجوز برای نویسنده و مؤلف به کابوس تبدیل شده است، به مسأله‌ داوری آثار و برگزاری جوایز ادبی دلخوش باشم.»

اختتامیه جایزه کتاب فصل تابستان قرار است هفته آینده برگزار شود.

از جمله اقدامات حمایتی هنرمندان و نویسندگان از معترضان، می توان نامه چهار کارگردان سینما به ضرغامی، رییس سازمان صدا و سیما، بیانیه ۳۰۰ سینماگر، نامه دوازده کارگردان به نمایندگان مجلس، بیانیه ۱۸۰ روزنامه‌نگار و نامه گروهی از روزنامه‌نگاران و فعالان سیاسی به مراجع تقلید را مثال زد.

چند روز پس از انتخابات مجید مجیدی، کمال تبریزی، رضا میرکریمی و عبدالحسن برزیده، چهار کارگردان مشهور ایران در نامه‌ای خطاب به رییس صدا و سیما نوشتند:

«آقای ضرغامی! تقوا پیشه کنید! »

این چهار کارگردان پس از انتخابات در نامه‌ای به میرحسین موسوی، با اشاره به تقلب در انتخابات، او را نامزد پیروز در انتخابات معرفی و از او دلجویی کرده بودند. پس از آن صدا و سیما خبر این نامه را به گونه‌ای منتشر کرد که گویی این کارگردانان در نامه خود به انتقاد از موسوی پرداخته‌اند؛ سپس این چهار کارگردان در نامه‌ای به ضرغامی نوشتند:

«پس از روزها دروغ‌بافی، تهمت‌زنی، توهین و جانب‌داری ظالمانه و جوسازی‌های ناجوانمردانه رسانه تحت اختیار شما که باید به صفت و روش، ملی باشد و نه گروهی و حزبی، در ترفندی آلوده به اغراض حزبی در برنامه «روز از نو» در شبکه دو سیما و در صبح چهارشنبه، نامه تبریک ما سینماگران مستقل خطاب به میر حسین موسوی را با تقطیع و تحریف به گونه‌ای جلوه داده است که گویی ما منتقدان این سید مظلوم هستیم. آقای ضرغامی تقوا پیشه کنید و بیش از این اعتبار و شأن این رسانه را دستخوش تمایلات سیاسی خویش نسازید.»

بیانیه ۳۰۰ هنرمند سینما از نخستین اقدامات حمایتی اهالی فرهنگ از اعتراضات بود. هنرمندان در این بیانیه از «تمامی مراجع قانونی و مذهبی» خواسته بودند تا نقش پناه مردم را در«این شرایط خطیر» ایفا
کنند.

چندی بعد، ۱۲ کارگردان سینمای ایران در نامه‌ای سرگشاده به نمایندگان مجلس شورای اسلامی، با اعتراض به رخدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری، خواستار پاسخ‌گویی و موضع‌گیری نمایندگان مجلس در قبال این رویدادها شدند.

رخشان بنی‌اعتماد، محمدرضا اصلانی، کامبوزیا پرتوی، کیومرث پوراحمد، کمال تبریزی، احمدرضا درویش، خسرو سینایی، کامران‌شیردل، رسول صدرعاملی، کیانوش عیاری، اصغر فرهادی و مجید مجیدی در این نامه، با ذکر اصولی از قانون اساسی، از جمله به مسائلی مانند حق حاکمیت ملت، آزادی، ممنوعیت تفتیش عقاید، آزادی مطبوعات، ممنوعیت سانسور، استراق سمع و تجسس و ضرورت قانونی بودن بازداشت‌ها، ممنوعیت شکنجه و آزادی تجمعات اشاره کرده بودند.

در این نامه آمده بود:

«ما نگرانیم! ما تصویرگران آمال مردم ایران از کسانی که با سوگندشان پای‌بندی به اصول قانون اساسی را میثاق خود قرار داده‌اند سوال می‌‌کنیم که اصول مندرج در قانون اساسی با شرایط کنونی کشورمان ایران چه نسبتی دارد؟»

پس از این واکنش سینماگران، هشت نمایشنامه‌نویس کشور نیز ـ که از سوی مخاطبان تئاتر به عنوان پرکارترین و بهترین نمایشنامه‌نویسان ایرانی مثال زده می‌شوند ـ در بیانیه‌ای اعلام کردند که راوی صادق روزگار خود
خواهند بود و از دیگر نمایشنامه‌نویسان کشور نیز دعوت کردند به متن جامعه و خیابان‌ها بیایند و به ثبت اتفاقاتی که بر مردم رفته است، بپردازند.

حمید امجد، نغمه ثمینی، محمد چرمشیر، محمد رحمانیان، محمد رضایی‌راد، علیرضا نادری، محمدامیر یاراحمدی و محمد یعقوبی در بیانیه خود آورده‌اند:

«ما نمایشنامه‌نویسان نیت کرده‌ایم از جمعی بزرگ بنویسیم؛ از آدم‌هایی که نقش‌هایی بزرگ را بر ذمه گرفته‌اند. نیت کرده‌ایم از آدم‌های کوچک کوچه بنویسیم که در دگردیسی نقش به هیأت پرسوناژهایی فناناپذیر قامت
بسته‌اند. اینک این ما هستیم که مخاطب مردمیم. هر چند اندکیم، هر چند خرد و ناچیزیم.»

نامه نزدیک به ۳۰۰ روزنامه‌نگار و فعال سیاسی به مراجع تقلید نیز از جمله واکنش‌های اعتراضی اهالی قلم بود. آنان در نامه خود خطاب به مراجع تقلید در قم و هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی، میرحسین موسوی و مهدی کروبی نوشته‌اند:

«در روزهایی که مردم شریف و دلیر ایران برای اعاده‌ حقوق حقه‌ خویش با رساترین نداها و نجیبانه‌ترین رفتارها به خیزش برخاسته‌اند، در کمال تاسف و شرم‌ساری شاهد آن هستیم که برخی نشستگان بر مسند قدرت نظام
برآمده از انقلاب آزادی‌خواهانه‌ همین مردم در سال ۱۳۵۷، با تمام قوا و توان به مقابله با ملت شهیدپرور ایران برخاسته‌اند.»

بیانیه ۱۸۰ روزنامه‌نگار و ابراز نگرانی آنان از وقایع پس از انتخابات و دستگیری مردم به ویژه روزنامه‌نگاران و فعالان سیاسی، از دیگر موضع‌گیری های اهالی فرهنگ بود. این روزنامه‌نگاران در بخشی از بیانیه خود با اشاره
به متانت و عقلانیت مردم ایران در تبلیغات روزهای پیش از انتخابات، نوشته بودند:

«حق بود دولت قدر چنین مردمی را می‌دانست… بسیار متأسفیم که اکنون تصاویر وحشتناکی از خشونت و ضرب و شتم شهروندان ایرانی درشهرهای ایران خوراک رسانه‌های جهان شده است. بدون این که رسانه‌های
مستقل داخلی بتوانند در این مورد به نحو شایسته اطلاع‌رسانی کنند.»

واکنش بعدی اهالی فرهنگ به سرکوب، شکنجه و کشتار معترضان، تحریم تولید انواع کتاب یا فیلم در طول دوره دهم ریاست جمهوری، تحریم صدا و سیما و تحریم جشنواره‌های دولتی به طور فردی یا گروهی بود. محمدرضا شجریان، از نخستین هنرمندانی بود که با واکنش دربرابر عکس‌العمل صدا و سیما درباره وقایع پس از انتخابات، مورد توجه بیش از پیش مردم ایران و رسانه‌های منتقد دولت قرار گرفت.

او در گفت‌وگوهایی با شبکه‌های تلویزیونی بی. بی.سی و صدای آمریکا، با اشاره غیرمستقیم به جمله محمود احمدی‌نژاد که معترضان نتیجه انتخابات را «خس و خاشاک» خوانده بود گفت او هم جزو همان خس و خاشاک است و از رییس صدا و سیما خواست جلوی پخش آثارش را از این رسانه بگیرد.

بهمن فرمان‌آرا، جزو نخستین سینماگرانی بود که در برابر حوادث پس از انتخابات نتوانست آرام بنشیند و در گفت‌وگو با روزنامه امتیاز گفت تصمیم دارد در چهار سال آینده در حوزه‌های سینما و تئاتر کار نکند. او که
سال‌ها در خارج از کشور سکونت داشت و در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی، فضا را برای ساخت و تولید فیلم مناسب دید و به وطنش، ایران، بازگشت و به تولید فیلم‌هایی چون «بوی کافور، عطر یاس»، «خانه‌ای روی آب» و «یک بوس کوچولو» پرداخت، در این گفت‌وگو افزوده است:

«زمانه تغییر کرده و باید بگذاریم اوضاع بهتر شود.»

پس از آن «بهروز افخمی» کارگردان فیلم‌های «عروس»، «روز فرشته»، «روز شیطان»، «تختی»، «شوکران» و«گاوخونی» در حاشیه «جشن کارگردانان سینما» در «موزه سینما» به طور ضمنی به تحریم جشنواره دولتی فیلم فجر پرداخت و گفت تمایلی ندارد فیلم جدید او با عنوان «سن پترزبورگ» در جشنواره فجر
نمایش داده شود.

سپس برخی از هنرمندان تجسمی، شاعران، کارتونیست‌ها، نمایشنامه‌نویسان و روزنامه‌نگاران در بیانیه‌هایی به تحریم جشنواره‌های دولتی پرداختند.

در این میان شرکت در جشنواره شانزدهم مطبوعات، دوسالانه گرافیک، نهمین دوسالانه بین‌المللی کاریکاتور و جشنواره‌های ادبی از جمله جایزه‌ شعر فجر، جایزه‌ی کتاب سال شعر، جایزه‌ شعر شب‌های شهریور و جایزه‌ شعر
بانوی فرهنگ تحریم شد.

بیش از ۱۰۰ شاعر در بیانیه‌ای «به نشان اعتراض به فضای حاکم بر کشور و همدلی با مردم» شرکت در جشنواره‌های ادبی دولتی را تحریم کرده و به برگزارکنندگان این جوایز نیز «اجازه‌ شرکت‌دادن خودسرانه‌ آثار»شان را در این مسابقات نداده و نوشته‌اند:

«روایت قساوت‌هایی که بر ما مردم ایران در این صحنه می‌رود، هر کدام شعری ناسروده است. در روزهای پس از انتخابات نیز هر چهره‌ شکسته و هر نفس داغداری که در شعری جان گرفت بیش از پیش زیر تیغ سانسور رفت و در این وانفسا عده‌ای از شاعران نیز تهدید و زندانی شدند.»

این شاعران در این بیانیه، آشکارا حمایت خود را از مردم ایران نشان داده و افزوده‌اند:

«حبس و ارعاب و شکستن قلم شاعران یک سرزمین همانا حبس و ارعاب و شکستن غرور ساکنان آن سرزمین است. چراکه شاعر همواره از هوای بازدم مردم سرزمینش تنفس می‌کند؛ هوایی که در آن روح انسانیت، آزادی‌خواهی و حقیقت‌طلبی جاری‌ست و در این هوا شاعر جز از حقیقت نمی‌گوید و جز از برای حقیقت نمی‌سراید.»

۹۷ کارتونیست نیز با تحریم نهمین دوسالانه بین‌المللی کاریکاتور، در بیانیه خود به حضور همیشگی هنرمندان کارتونیست در کنار مردم ایران اشاره کرده و نوشته‌اند: «در شرایط حاضرهمچون گذشته خود را در کنار مردمی
می‌بینند که این گونه مورد بی‌مهری واقع شده‌اند.»

آنان همچنین افزوده‌اند: «از آن‌جا که نشاط فرهنگی در جامعه پس از رخدادهای اخیر از میان رفته است، ما لزوم برگزاری چنین دوسالانه‌ای را به مصلحت ندانسته، خندیدن و خنداندن در فضای کنونی را به دور از احساس
مسوولیت می‌دانیم.»

بیش از ۱۳۰ مستندساز نیز در بیانیه‌ای سومین دوره جشنواره دولتی سینما حقیقت را تحریم کردند. آنان در این بیانیه با اشاره به رسالت سینمای مستند در ثبت وقایع جامعه، از این‌که نمی‌توانند فیلم‌های مستند از وقایع
پس از انتخابات را در این جشنواره شرکت دهند یا اساسا اجازه ساخت چنین فیلم‌هایی را ندارند انتقاد کردند.

شانزدهمین جشنواره مطبوعات، از دیگر جشنواره هایی بود که تحریم شد.

۲۰۰ روزنامه‌نگار کرد در بیانیه‌ای نوشتند: «ما روزنامه‌نگاران کُرد ایران که متأسفانه در این ماه‌های اخیر شاهد به خشونت کشیده‌شدن راهپیمایی‌های مسالمت‌آمیز جمعی از مردم معترض به روند انتخابات سال جاری بودیم، در
همدری با این هموطنان، که در این جریان و به گناه شرکت در این راهپیمایی‌ها یا به خاک و خون کشیده ‌شدند و یا در زندان‌ها به‌سر می‌برند، همبستگی خود را این چنین ابراز می‌نماییم و شانزدهمین جشنواره مطبوعاتِ سال جاری را با عدم شرکت خود در آن، تحریم می‌نماییم.»

حدود ۳۰۰ هنرمند تجسمی نیز در بیانیه‌ای به برخورد خشونت‌آمیز حکومت با مردم در وقایع پس از انتخابات اعتراض و بر تحریم جشنواره‌ها و‌ نمایشگاه‌های دولتی پافشاری کردند. از سوی دیگر برخی از هنرمندان و نویسندگان با استعفا از سِمت‌های خود در جشنواره‌های دولتی، به‌طور ضمنی به تحریم این جشنواره‌ها پرداختند.

آیدین آغداشلو، یکی از داوران دهمین دوسالانه پوستر ایران، قباد شیوا دبیر و سیدحسن موسی زاده، عضو هیأت انتخاب این دوسالانه از سِمت‌های خود انصراف دادند اما برای این کاردلایل سیاسی عنوان نکردند.
در ایران، به دلیل سیاست‌های حکومت، تا کنون کمتر جشنواره فرهنگی مستقلی شکل گرفته و تمامی جشنوار‌ه ها زیر نظر دولت برگزار می‌شده است.

بنابراین نویسندگان و هنرمندان ایران نتوانسته‌اند دیدگاه‌های اصلی خود را در زمینه هنر، ادبیات و انعکاس وضعیت اجتماعی خود در تولیدات فرهنگی‌شان بروز دهند. آنان که در سال‌های اخیر و در فرصت‌های مختلف، از نحوه شکل ‌گیری و برگزاری جشنواره های دولتی انتقاد کرده‌اند پس از مشاهده حرکت‌های اعتراضی مردم، با تحریم جشنواره‌های دولتی، هم حمایت خود را از مردم اعلام کردند و هم مهر باطل بر شکل‌گیری و روند جشنواره‌های دولتی کوبیدند.

شاید این بیانیه‌ها و این تحریم‌ها هنرمندان را به یکدیگر نزدیک و به شکل‌گیری جشنواره‌های غیردولتی ـ زیر نظر مستقیم اهالی فرهنگ ـ کمک کند.

از طرفی به نظر می‌رسد کناره‌گیری هنرمندان و نویسندگان از جشنواره‌های دولتی باعث مسدودشدن کانال‌های ارتباطی آنان با مردم می‌شود. این هنرمندان هر از گاهی با شرکت در این جشنواره ها می‌توانستند از تریبون
دولت به نفع خود استفاده کنند و سخن خود را به عامه مردم برسانند اما پرسش این است آیا تحریم این جشنواره‌ها به انزوای هنرمندان نمی‌انجامد؟

از طرف دیگر باید فیلمی تولید یا کتابی نوشته شود تا خالق اثر به توقیف یا منتشرنشدن اثرش اعتراض کند. اگر اهالی فرهنگ منتقد دولت، نسازند و ننویسند، هنرمندان و نویسندگان دولتی با حمایت دولت، به ساختن و نوشتن می پردازند و تمامی کارها طبق خواسته دولت پیش می رود و آن وقت نه فیلمی توقیف و نه کتابی رد مجوز می شود و شاید همین تحریم ها آبی باشد بر گوشه‌ای از آتش اعتراضات.

به هر روی، این حرکت اعتراضی هنرمندان و نویسندگان ایران در روزهای پس از انتخابات مدام تکرار شده است و به طور تقریبی پس از انتخابات هر هفته شاهد دست کم یک حرکت اعتراضی بوده‌ایم و به نظر می‌رسد این اعتراضات همچنان ادامه داشته باشد.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

سلام، بر مبنای گزارش بانک مرکزی ۸۷ درصد دستمزد کارمندان و کارگران خرج هزینه‌های خوراکی میشود. سال گذشته این ۴۷ درصد بود. خدا‌را شکر انتخاب آقای احمدی‌نژاد واقعا وضع ما را تغییر داده.آقا محمود دکتر ،بسیجیها و پاسدارها انتخابات را با گلوله برای شما خریدند آیا این برو بچهای شما میتونند تورّم و اقتصاد هرج مرج و گرسنگی را هم با یک گلوله از بین ببرند؟ آیا گلوله‌های اینها میتونه اجاره من رو هم بده،برای خانواده من لباس بخره، خرج تحصیل بچه‌های من بشه؟ لعنت بر من و تمام کارگر‌هایی دیگری که به تو رای دادیم.خدا خودش رحم کند.

-- mojtabah ، Jun 12, 2010 در ساعت 01:00 PM