رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۹ تیر ۱۳۸۸
نقش جنبش زنان در رویدادهای پس از انتخابات در گفت و گو با شادی صدر، حقوقدان

«‌در تظاهرات‌، زنان، کلیشه‏های جنسیتی را شکستند»

مریم محمدی
mmohammadi@radiozamaneh.com

در این برنامه‏ی «روی خط زمانه»، رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران را پی‏ می‏گیرم و به نکته‏ای که شاید در جای خود حاوی اهمیت معینی باشد، می‏پردازم؛ و آن این‌‌که جای جنبش زنان که در روند مبارزات انتخاباتی و طرح مطالبات مربوط به آن بسیار برجسته بود، در مبارزات و اعتراضات مردمی بعد از اعلام نتایج در کجا بود؟

آیا جنبش زنان در این صحنه، غیبت داشت؟ یا نقش و حضور آن نادیده گرفته شده است؟ و یا اما و اگرهای خاص دیگر.

این بحث را در گفت و ‏گو با شادی صدر، حقوقدان و چهره‏ی آشنای جنبش زنان، طرح کرده‏ام.

Download it Here!

خانم صدر، در روند شکل‏گیری مبارزات انتخاباتی و طرح مطالبات اجتماعی، حضور جنبش زنان خیلی پررنگ بود. حتا نهاد «هم‏گرایی زنان» تشکیل شد و مطالباتی را طرح و دنبال می‏کرد. بعد از اعلام نتایج انتخابات، شرایط دیگری بر کشور حاکم شده است. در این شرایط، به‏نظر می‏آید که جنبش زنان حضور معینی ندارد. آیا همین‏طور است؟

از نظر من، در بررسی تحولات بعد از انتخابات، باید تفکیکی میان «زنان» و «جنبش زنان» قایل شویم. همان‏طور که اشاره کردید، پیش از انتخابات، زنان در گروه‏های منسجم و متشکلی، تحت عنوان‏های مختلف که بزرگ‏ترین و برجسته‏ترین آن «هم‏گرایی جنبش زنان برای طرح مطالبات در انتخابات» بود، به میدان سیاست پا گذاشتند و مطالبات مشخص خود را مطرح کردند.

اما بعد از انتخابات و با بروز اعتراضات مردمی نسبت به نتیجه‏ی اعلام شده‏ی انتخابات و تحولات سیاسی موجود، بیش و پیش از این‌که نقش جنبش زنان را پررنگ ببینیم، نقش زنان را، به عنوان فعالان و کنش‏گران این عرصه‏ی مبارزه، پررنگ می‏بینیم.

همان‏طور که مشاهدات بسیاری از ناظران و کسانی که درگیر اعتراضات مردمی در روزهای متوالی بودند تایید می‏کند، زنان بسیار فعالانه دخالت داشتند، نقش‏‏های سنتی‏شان را به عنوان مادر، همسر و… به چالش کشیده بودند و در بسیاری از اعتراضات خیابانی می‏دیدیم که دختران جوان در صف اول هستند.

حتا تصاویری دیدم از این‌که دختران جوان خیابان‏ها را سنگربندی می‏کنند و اساساً، نقش همیشگی پشت صحنه بودن را در بسیاری موارد، به کنار گذاشته بودند. از طرفی، با شدت گرفتن خشونت‏های خیابانی در هفته‏ی دوم، زنان غیر از این‌که خودشان فعالانه برخورد می‏کردند، نقش حمایت‏گری از مردانی را که کتک می‏خوردند یا در آستانه‏ی بازداشت شدن بودند، به شدت بر عهده گرفته بودند.


شادی صدر، حقوقدان / عکس: آرش عاشوری‌نیا

در تایید این بخش از صحبت‏های‏تان: حتا در فیلم‏ها می‏دیدیم که زنان به کسانی که قصد داشتند جوانان را بازداشت کنند و با خود ببرند، حمله می‏کردند و سعی می‏کردند این افراد را از دست مأمورین بیرون بکشند…

دقیقاً! می‏خواهم بگویم، در اعتراضات بعد از انتخابات، زنان به طور بسیار روشنی، لزوماً شاید خیلی فرمول‌بندی شده نه، ولی با نوعی آگاهی جنسیتی که در درونشان موج می‏زد، تمام کلیشه‏های جنسیتی را که در تمام این سال‏ها تعریف شده بود، به چالش کشیدند.

به چند مورد مشخص اشاره می‏کنم که نشان می‏دهد در این اعتراضات و تظاهرات هیچ تفکیک جنسیتی وجود نداشت: در حالی که سنت تحمیل شده بر اعتراضات و تظاهرات مردمی، بعد از انقلاب ۵۷ تا قبل از این اعتراضات، جدا شدن صفوف زنان و مردان از هم بود، ولی در این تظاهرات نمی‏دیدیم که زنان و مردان از هم جدا باشند.

همین‏طور، بسیاری از زنان و دختران جوان، با پوششی به تظاهرات می‏آمدند که خود پوشش، نشان‏گر نوعی اعتراض نسبت به قوائد مربوط به تحمیل حجاب بود و به نوعی می‏خواستند عاملیت خود را به عنوان زن نشان بدهند و فضای مردسالارانه را به‏ چالش بکشند.

بنابراین در مجموع، صرف نظر از انتقادهایی که به لحاظ نقد فیمینیستی این حرکت دارم، نقش و عاملیت زنان بسیار بسیار پررنگ بود و با تمام تحولات پیش از این، از جهت پیشرفتی که زن‏ها در این عرصه داشتند، قابل مقایسه است.

خانم صدر، شما همان ابتدا هم توضیح دادید که بین نقش زنان و نقش جنبش زنان، باید تفاوت گذاشته شود؛ سوال من، مربوط به نقش جنبش زنان، کماکان باقی می‏ماند. جنبش زنان را در تحولات بعد از انتخابات، چگونه ارزیابی می‏کنید؟

به نظر من، همان‏قدر که نقش زنان، به عنوان فرد و عاملیت آن‏ها در این اعتراضات پررنگ بود، نقش جنبش زنان، به عنوان یک حرکت اجتماعی متشکل و سازمان‏دهی شده، کم‏رنگ به نظر می‏رسید.

با این‌که می‏توانم بگویم، همه‏ی فعالین زنان در این اعتراضات شرکت فعال داشتند، اما این شرکت فعال را در شکل سازماندهی شده و متشکل، متأسفانه، نمی‏بینیم. فعالین جنبش زنان در این اعتراضات، تبدیل به فرد شدند و به نوعی در آن مستحیل شدند، بدون این‌که شاهد موضع‏گیری جمعی از سوی فعالین جنبش زنان نسبت به تحولات باشیم، بدون این‌که شاهد عمل جمعی‏ای باشیم.

غیر از یک مورد که در میدان توپخانه، گروهی از فعالین جنبش زنان، پلاکاردهایی را با شعارهایی که هم حاوی نقدی روی شعارهای مردانه‏ای بود که مطرح می‏شد و در عین حال، بخشی از مطالبات زنانی را که در این تظاهرات‏ بودند، بیان می‏کرد، متأسفانه، نمی‏بینیم که جنبش زنان، به عنوان جنبش، فعالیتی از خود نشان بدهد. البته، این ایراد فقط مربوط به جنبش زنان نیست. در مورد سایر جنبش‏های اجتماعی هم همین اتفاق افتاد.

اگر این مسأله یک سری دلایل داشته باشد، آیا به عنوان یکی از این دلایل می‏توانیم این را در نظر بگیریم که جنبش زنان از هیچ کاندیدای معینی حمایت نکرد و در نتیجه بعد از انتخابات، با حذف کاندیدای مورد نظرش مواجه نبود که مثل حامیان سایر نامزدها، وارد صحنه شود و از مطالبه‏ی خود دفاع کند؟

یکی از دلایل می‏تواند این مورد باشد، ولی همه‏ی آن نیست. فرض کنید، بدنه‏ی اصلی جنبش دانشجویی و گروه‏های مشخص این جنبش از نامزدی آقای کروبی حمایت کردند، ولی باز هم جنبش دانشجویی را در این اعتراضات نمی‏بینیم.

به نظر من، علتش کمی فراتر از این‏ها است. ماهیت خود اعتراض، شکل خود به ‌خودی، جوشان و سیل‏گونه‏اش و نوعی غافل‏گیری جنبش‏های اجتماعی در برابر حرکت عظیم مردمی، شاید یکی از دلایل بود. ما فاقد استراتژی مشخصی بودیم که در چنین شرایطی، جنبش چکار می‏خواهد بکند.

عوامل ساختاری متعددی هم وجود داشت که باعث شد جنبش نتواند خود را به موقع جمع کند، نیروهایش را سازماندهی کند و بتواند از فضایی که ایجاد شده، نه فقط در جهت طرح مطالبات خود، بلکه اتفاقاً در جهت همراهی مردم و پیش بردن مطالبات دمکراتیک، عمل کند. یعنی به طور هم‏زمان، بتواند مطالبات جنبش را با مطالبات دمکراتیک گره بزند.

به نظر شما، عدم حضور متشکل جنبش‏های اجتماعی، چه زیان‏هایی داشت؟

یکی از کارهای خیلی مهمی که جنبش زنان دقیقاً باید در همان روزها انجام می‏داد، این بود که در بسیاری از شعارها، در راه‏پیمایی‏ها، وجوه ضد زنی را می‏دیدیم که باید مورد نقد قرار می‏گرفت و جنبش به شکلی سازماندهی می‏کرد که این شعارها حذف شود و یا حداقل به این حد تکرار نشود.

ممکن است اشاره‏ی مشخص‏تری به این موارد داشته باشید؟

شعارهایی که مبتنی بر غیرت و ناموس بود، یا حاوی این‌که فقط مردها کشته شده‏اند، در حالی که می‏دانیم تعداد زیادی زن در این اعتراضات کشته شدند. برای مثال: «زن‏ها به ما پیوستند، بی‏غیرت‏ها نشستند»، «ایرانی باغیرت، حمایت حمایت» و یا شعاری مثل «می‏کشم، می‏‏کشم، آن که برادرم کشت» که هم بیان‏گر این است که فقط مردها کشته‏ شده‏اند و جان‏باختگان زن این جنبش را نادیده می‏گیرد و هم این‌که مفهوم جان در برابر جان، قصاص و دیگر مفاهیمی را که جنبش زنان تمام این سال‏ها علیه آن معترض بوده، دوباره به وسط می‏آورد.

بنابراین، حداقل کاری که جنبش زنان می‏توانست انجام دهد این بود که وقتی در درون بدنه‏ی این جنبش عظیم مردمی قرار دارد، این‏گونه شعارها را اصلاح کند و به سمتی ببرد که وجوه ضد زن آن از بین برود. این حداقل کاری بود که جنبش زنان می‏توانست انجام بدهد و انجام نداد. در مورد حداکثرها هم دیگر صحبتی نمی‏کنیم.

همه‏جا گفته می‏شود که مطالبات مردم به‏جای خود باقی است و امکان دارد اعتراضات در اشکال دیگر ادامه پیدا کند. آیا جمع‏بندی مسایلی که مطرح کردید و احتمالاً، اخذ برنامه‏ای برای شرکت یا هم‏یاری با مبارزات مردم در آینده، در برنامه‏ی جنبش زنان هست؟

به نظر من، جنبش مردمی ادامه دارد، جنبش مردم برای دمکراسی و آزادی تمام نشده و در شکل‏های مختلف تداوم دارد. طبیعتاً، تداوم این جنبش، سوالات بسیاری را پیش روی ما، به عنوان فعالان جنبش زنان، قرار داده است.

هیچ حرکت اجتماعی، از جمله جنبش زنان، نمی‏تواند در حال حاضر و از حالا به بعد، بی‏اعتنا به این جنبش مردمی برنامه‏ریزی کند و استراتژی‏هایش را تعیین کند. اتفاقی در خیابان‏ها افتاده است که بر کل عرصه‏ی سیاست ایران تأثیر گذاشته و جنبش زنان نیز جزیی از این عرصه است.

با همین استدلال، چند وقتی است که جلسات بسیار فشرده‏ای با طیف‏های مختلف فعالان جنبش داریم. بحث اصلی هم این است که سوالات پیش روی ما چیست؟ پاسخ ما به این سوالات چیست؟ و استراتژی‏های مناسب برای پیش‏برد جنبش و در عین حال، همراهی با جنبش مردمی چه خواهد بود؟

خودم، پیش‏بینی می‏کنم که حجم زیادی از تحلیل‏ها، در روزهای آینده منتشر خواهد شد و در عین حال، از طرفی، احتمالاً بیانیه‏های مختلفی از سوی گروه‏های مختلف جنبش زنان، منتشر خواهد شد که ناظر بر استراتژی‏ها و راه آینده است.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

زنان ایرانی مدت زمان درازی است که در همه صحنه ها حضدر جدی دارند و نقش‏‏های سنتی‏شان به عنوان مادر، همسر و… را در کنار فعالیت های اجتماعی خود دارند. حضور زنان در این اعتراضات به چالش کشیدن این مسائل نبوده بلکه در ادامه سایر فعالیت های اجتماعیشان بوده. اگر از نظر کسی حضور زنان در اعتراضات خیابانی به دور از انتظار بوده است، نشان از خواب عمیق صاحب عقیده دارد.

-- بدون نام ، Jul 8, 2009 در ساعت 02:10 PM

«‌در تظاهرات‌ها، زنان، کلیشه‏های جنسیتی را شکستند»
اين جمله خودش تبديل به كليشه شده.همه اون چيزهايي كه خانوم صدر گفتند در زمان انقلاب هم وجود داشت:زنهايي با پوشش متفاوت كمك كذئن زنها به مردها در سنگربندي و...
از قرار چون كمپين يك مليون امضا دستاوردي نداشته اعضاي اون تصميم به مصادره حركت اخير گرفتند

-- بدون نام ، Jul 8, 2009 در ساعت 02:10 PM

با پوزش، واژه‌ی عربی "تظاهرات" خود جمع "تظاهر" است. کاربرد "تظاهرات‌ها" اگرچه به عنوان «غلط مصطلح» پذیرفتنی است، اما به هر حال نادرست است. در جایی دیگر هم آوردم که "سلاح‌ها" یا "عملیات‌ها" نیز از همین «اغلاط مصطلح» هستند که متاسفانه سالها است بدجوری در اذهان بسیاری از مردم نقش بسته به طوری که حتی باسوادان نیز در نوشته‌ها یا سخنان خود دچار این خطای لفظی می‌شوند.

درست این واژه‌ها به این صورت است:

سلاح = اسلحه ها
تظاهرات = تظاهر ها
عملیات = عمل ها (ولی نه اعمال!)

-- ادیب ، Jul 8, 2009 در ساعت 02:10 PM

با نفر دوم موافقم

-- بدون نام ، Jul 9, 2009 در ساعت 02:10 PM

من که از نسل انقلاب هستم و به عنوان دختری جوان در تظاهرات و حرکت‏های پیش از انقلاب و بعد از آن شرکت داشتم، هرگز فکر نکردم حامی مردان هستم، بلکه به عنوان انسانی در جامعه که نمی‏تواند نسبت به روندهای آن بی‏تفاوت باشد، فعال بودم و بودیم. آن هنگام هم حضور ما کاملا عادی و گسترده بود. از نظر نسل قبلی‏مان، شاید ما پایمان را از گلیم‏مان بیرون گذاشته بودیم، اما واقعیت این است که سی سال است من و امثال من در همه‏ی روندهای سیاسی جامعه شرکت داریم، مادر و همسر هم بوده‏ایم، اما هیچ‏کدام مانع فعالیت سیاسی اجتماعی‏مان چه در داخل و چه در خارج از کشور نشده است. این اولین بار نیست که زنان، حضور فعالی در حرکات اجتماعی دارند. هرچند امروز که می‏بینمشان، به آنان می‏بالم و حسرت بودن در کنارشان را دارم.

-- پروانه ، Jul 9, 2009 در ساعت 02:10 PM

دوستان قبل از موضع گیری لطفا مصاحبه را با دقت بخوانید منظور خانم صدر جنبش مستقل
زنان هست .چقدر دنباله روی, ما هم خود یک انسان آزادیم , دیگر خسته شدم یا به عنوان همسر یا مادر یاهر عنوانی دیگر یدک نامیده
شوم من میخوام دیگه نیمه نباشم یک انسان
کامل نامیده شوم . این حرف ماست

-- پروانه ازکلن ، Jul 10, 2009 در ساعت 02:10 PM