رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۶ آبان ۱۳۸۸
بیست و نهمین سالگرد حمله به سفارت آمریکا در گفت و گو با عباس عبدی

روایت عباس عبدی از ۱۳ آبان ۵۸

مریم محمدی
mmohammadi@radiozamaneh.com

۹ ماه از پیروزی انقلاب ایران که در مجموع مهر و نشان ضد آمریکایی داشت، نگذشته بود که گروهی از دانشجویان ایرانی به سفارت آمریکا در ایران حمله کرده و آن را اشغال کردند.

اشغالی که بیش از ۴۴۰ روز ادامه داشت و به تلاش‏های دیپلماتیک از دو سو پاسخ نداد. دولت موقت انقلابی در ایران که بعضی از نمایندگانش در معرض اتهام دانشجویان قرار گرفته بودند، ‏ظاهراً در اثر این رویداد سقوط کرد و سرانجام پس از پایان دوره‏ی دولت دمکرات جیمی‏ کارتر، رییس جمهور امریکا، گروگان‏ها به جمهوری‏خواهان، به ریاست رونالد ریگان، تحویل شدند.

این، در سیزدهم آبان ۱۳۵۸ اتفاق افتاد و ۲۹ سال از تاریخ آن می‏گذرد. این ماجرا طی ۲۹ سال گذشته، همواره با دیدگاه‏های مختلف و با تعابیر گوناگون، تحلیل شده است.

از ضرورت تاریخی که این حرکت را ناگزیر توصیف می‏کند تا خطای سیاسی که خسارات مادی و معنوی برای کشور به ارمغان آورده است، محور تحلیل‏ها است.

در مورد بعضی از زوایای سیاسی این واقعه‏ی تاریخی، با آقای عباس عبدی، تحلیل‏گر سیاسی در تهران، که از جمله فعالین این حرکت بودند، گفت و گو کرده‏ام.

Download it Here!

طی تقریباً ۳۰ سال گذشته، نظرگاه‏هایی که در ایران وجود داشت ـ به نظر می‏آمد یک اجماعی در ضدیت با آمریکا و اشغال سفارت وجود دارد ‏ـ تغییر کرده است.

نه، هیچ تغییری نکرده است.

تغییر نکرده است؟

نه.

ولی ذهنیت نیروهای سیاسی در ایران، آن زمان در ضدیت با آمریکا و تایید این حرکت شما، یک اجماعی داشت که امروز ندارد.

برای این‌که آمریکا تغییر کرده. آمریکا آن موقع در ویتنام آن رفتارها را می‏کرد، حالا در عراق این رفتار را می‏کند. این همه هزینه می‏کند، اما آخرش انتخابات می‏گذارد و کسی که اکثریت را می‏آورد، حکومت را به‏دست می‏گیرد.

حتی طرف‏دار ایران در آن‏جا اکثریت را به دست می‏آورد. این رفتاری کاملاً متفاوت است و یک بخش از آن ناشی از همان اشغال سفارت است.


عباس عبدی، تحلیل‏گر سیاسی

چطور ناشی از اشغال سفارت است؟

برای این‏که امریکایی‏ها فهمیدند، اقدام به کودتا و این‏گونه موارد، حتی اگر در کوتاه مدت هم به نفعشان باشد، بعدها یک جایی این دُمل چرکین، سر باز می‏کند.

آن عقده‏هایی که در ملت‏های تحت ستم به‏وجود می‏آید، سال‏ها هم که از آن بگذرد، بالاخره یک جایی آثار خودش را نشان می‏دهد و هزینه‏اش را تحمیل می‏کند. به این نتیجه رسیدند که این راه، دیگر خیلی جواب نمی‏دهد.

اگر به چنین دریافتی رسیده بودند، آیا این فکر نمی‏توانست راهنمای این باشد که اساساً وارد عراق نشوند و به عراق حمله نکنند؟

کاملاً متفاوت است. وقتی به عراق حمله کردند، یک حکومت ۱۰۰ درصد استبدادی داشت و بعد آن‏جا پذیرفتند که ملت رأی بدهند و هر کسی را که می‏خواهند، انتخاب کنند.

در حالی که در گذشته، خلاف این را عمل می‏کردند، به حکومت‏های دمکراتیک حمله می‏کردند تا یک حکومت مستبد و آدم وابسته به خودشان را سرکار بیاورند. کاملاً قضیه عکس شده است.

ولی می‏دانید تفسیری وجود دارد که این حمله به افغانستان و عراق را نه برای مردم عراق بلکه در جهت منافع خود آمریکا ارزیابی می‏کند.

نمی‏گوییم پیِ منافع نباشد. حتماً دنبال منافع خود است. من هم به دنبال منافعم هستم. یک وقتی یک رستوران باز می‏کنم و غذای خوبی به مردم می‏دهم تا سود خوبی ببرم.

این‏جا به دنبال منافعم هستم، اما شما که غذا می‏خورید، به این کار احترام می‏گذارید. یک وقت، هرویین می‏فروشم، باز هم دنبال منافع خودم هستم، اما شما این کار را محکوم می‏کنید.

هم در گذشته هم در حال، آمریکا به دنبال منافعش است. اصلاً، احمقانه است که دنبال منافعش نباشد. فقط تفاوتش این است که آن موقع منافعش را با رفتارش در ویتنام تعریف می‏کرد، الان طور دیگری آن را تعریف می‏کند.

در عراق هم که می‏آید، می‏گوید: «رأی‏گیری و انتخابات، هرچه که خودتان انتخاب کردید». این، دو کشور است، نه یکی.


حمله به سفارت آمریکا (عکس: مرکز اسناد انقلاب اسلامی)

مشکل این است که اگر بخواهیم این را اصل بگیریم که آمریکا است که تغییر کرده، می‏بینیم در تمام جهان ـ‏ حداقل طی هشت سال گذشته ‏ـ ذهنیت نسبت به آمریکا منفی بوده و در ایران عکس این اتفاق افتاده است.

کاملاً درست است. علتش این است که اولاً، آمریکا به عراق (به صدام) حمله کرده که دشمن ایران بوده است. به همین دلیلی که ایرانیان از موضع منافعشان، نگاهشان به آمریکا متفاوت است، ممکن است عربستانی‏ها از موضع دیگری به قضیه نگاه کنند.

آن‏ها حس می‏کنند شیعیان در عراق روی کار آمده‏اند که مخالفشان هستند. اهل سنت یک جور دیگر در این قضیه فکر می‏کند. همه بر حسب منافعمان به قضیه نگاه می‏کنیم. در افغانستان هم همین‏طور.

به حادثه‏ی مشخص برگردیم، فکر می‏کنید اشغال سفارت آمریکا، یک حرکت از روی قصد و آگاهی قبلی بود؟ یا حادثه‏ای بود که می‏توانست اتفاق نیافتد؟

پاسخ هر دو منفی است. اگر منظورتان از آگاهی این است که اتفاقی که رخ می‏دهد، همه به تبعات و نتایج آن دقیق آگاه باشند، اولاً، در سیاست چنین چیزی به این دقت نداریم. ثانیاً، آن موقع اصلاً امکان‏پذیر نبود.

رژیمی بسته و استبدادی که با کودتا سر کار می‏آید، آمریکا هم از او حمایت می‏کند، قرار نیست آدم‏های آگاه و آینده‏بینی را پرورش بدهد. علتی هم که انقلاب می‏شود، در مخالفت با همین وضع است. بنابراین از این حیث، پاسخ منفی است.

اما این‌که می‏توانست اتفاق نیافتد، کاملاً تردید دارم. به خاطر این‌که اوایل انقلاب یک‌بار حمله شده بود، آن موقع هم اقدامی کرد و شاه را برد.

اگر این هم اتفاق نمی‏افتاد، حتماً اقدام دیگری می‏شد. این اتفاق یا مشابه آن، کمابیش، با آن روندی که وجود داشت، به وجود می‏آمد. بنابراین، پاسخ یکی از این دو نیست، پاسخ، وضعیت سومی می‏تواند باشد.


معصومه ابتکار در حمله به سفارت آمریکا (عکس: آژانس مگنوم)

این پاسخ سوم، آیا می‏توانست موضع دولت موقت باشد که با این حرکت شما مخالف بود؟

خیر، دولت موقت حامی بود.

دولت موقت حامی بود؟

بله. آقای یزدی دو روز بعد از اشغال سفارت، عیناً گفت: «دولت موقت از این حرکت دفاع می‏کند». به کیهان دو روز بعد از اشغال سفارت (۱۵ یا ۱۶ آبان) مراجعه کنید، عین اظهارات آقای یزدی را می‏بینید.

ولی خلاف این گفته می‏شود.

صحبت‏های امروز را کنار بگذارید.

اما، موضع‏گیری همان موقع مهندس بازرگان، این بود.

آقای بازرگان نخست وزیر بود، نه دولت موقت.

اما آن موقع گفته می‏شد، یکی از دلایلی که دانشجویان را در این حرکت مصمم کرد، ملاقات آقای بازرگان، دکتر یزدی و آقای چمران، با برژنیسکی بود.

خیر. قبل از این‌که آن ملاقات انجام شود، برنامه‏ریزی این کار صورت گرفته بود.

یک سوال تقریباً خصوصی؛ به گذشته که نگاه می‏کنید، آیا آرزو نمی‏کنید در این حرکت شرکت نداشتید؟

هیچ آرزویی راجع به گذشته ندارم. گذشته همینی است که اتفاق افتاده. من در مورد آینده آرزو دارم.

در آینده که هرگز دوباره به سفارت حمله نمی‏کنید.

اگر آمریکا غلط‌‏های گذشته را انجام دهد، بچه‏ی من حمله می‏کند. خاطرتان جمع باشد، فرزندان ما این کار را می‏کنند. مگر این‌که آن‏ها سیاستشان درست باشد.

Share/Save/Bookmark

در همین رابطه:
مراسم روز ۱۳ آبان در ایران برگزار شد
«گفتند مساله تا دو سه روز دیگر حل می‌شود»

نظرهای خوانندگان

این بچه من آخرش خیلی پررویی میخواست.... تو در مورد نسل خودت حرف بزن... به نظرم این جور صحبت کردن یک جور لاک‌دفاعیه که طرف سوال بیشتری نکنه.... والبته سیاستمدارانه از زیر بار جواب هم شانه خالی کردی. در مورد شما پرسیدند نه بچه‌تان حضرت....

-- Mostafa ، Nov 5, 2008 در ساعت 09:30 PM

ajab adame kalleh .....i
mamlekat daste kia oftad.
shahamate ino nadaran began eshtebah kardim

-- بدون نام ، Nov 5, 2008 در ساعت 09:30 PM

با تمام احترامي كه براي اقاي عبدي قايلم از ايشان سوالي دارم و آن اين كه ايا اشغال سفارت آمريكا از نظر حقوقي و اخلاقي درست بود يا نه ؟ بر اساس سيره اي كه حتي در زمان پيامبر اسلام هم مورد عمل قرار گرفته است مصونيت سفير پذيرفته شده بوده است. حتي اگر سفير جاسوس هم باشد تنها مي توان آن را اخراج كرد. افزون بر اين كه بر اساس يك نگاه همه سفرا كارشان كسب اطلاعات از دولت محل خدمت است و شايد برخي اين را جاسوسي بدانند در اين صورت همه سفرا و سفاتخانه ها جاسوس هستند.
اگر از نظر حقوقي و اخلاقي كار درستي نبوده است اقاي عبدي بايد به اين اشتباه اعتراف كند. هر چند بين نادرستي يك عمل و قابل انتظار بودن آن تفاوت هست . اگر كسي از روي عصبانيت به گوش كسي زد قابل انتظار است ولي درست نيست.
در پايان اين روايت را كه معمولا ايت الله منتظري يا آور مي شدند يا آور مي شوم كه كل ابن آدم خطاء و خير الخطايين التوابين . اشتباه براي هر انساني امكان پذير است ولي بهترين اشتباه كنندگان كساني هستند كه از خطاي گذشته خود اظهار پشيماني كنند.
به جاي اين كه فرزندامان را به حمله به سفارت يك كشور بيگانه ترغيب كنيم كه بلاي خانمان سوز است عقل و درايت و دور انديشي را به آنان بياموزيم.

-- ميرموسوي ، Nov 5, 2008 در ساعت 09:30 PM

من البته گزارشهای خانم محمدی را ندیده‌ام ولی ایشان در برابر عبدی مرعوب شده‌اند جا برای پرسش بسیار بود.... از رادیو زمانه انتظار مصاحبه های چالشی تری می‌رود.

-- Mostafa ، Nov 5, 2008 در ساعت 09:30 PM

موجوديت نظام با اين كار تضمين شد! قرار هست بيشتر هم حفظ بشود با اين كارهايي كه مي كنند.
تسخير سفارت بارهايي را در بر داشت كه فقط فرصت هاي پيش رو را سوزاند.

-- عرشيا ، Nov 5, 2008 در ساعت 09:30 PM

اصولآ اعتراف به اشتباه چیزی است که در میان بیشتر مردم ایران معنی ندارد.

البته از به اصطلاح روشنفکران جامعه انتظار بیشتری میرود.

متاسفم که این شخص عنوان تحلیلگر سیاسی را یدک میکشد و در عین حال حقوق بین الملل را انکار میکند !

-- کورش ، Nov 6, 2008 در ساعت 09:30 PM

واقا آقای عبدی فکر میکند تغییر سیاست آمریکا نتیجه آن عمل آنارشیستی ایشان است؟این جوابهای آبکی و غیز مقنع را از ایشان انتظار نداشتم.

-- ahmad ، Nov 7, 2009 در ساعت 09:30 PM