رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۸ خرداد ۱۳۸۷
محدویت‌های جدید اینترنت در ایران در گفت و گو با شهرام رفیع‌زاده، روزنامه‌نگار:

«می‌خواهند انگیزه‌ی وبلاگ‌نویسان را بکشند»

نیک‌آهنگ کوثر

در طول چند هفته‌ی گذشته تعدادی از وبلاگ‌های وبلاگ‌نویسان فعال در زمینه‌های مختلف حقوق بشر در ایران فیلتر شده است. با این که از عمر وبلاگ و وبلاگ‌نویسی در ایران زمان زیادی نمی‌گذرد، ولی به نظر می‌رسد قوه قضاییه و ‌حاکمیت ‌فرمول‌های جدیدی برای برخورد با این پدیده را امتحان می‌کنند.

در همین رابطه از شهرام رفیع‌زاده، روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نویس، که یکی از چهار متهم اصلی پرونده‌ی وبلاگ‌نویسان در سال ۸۳ بود، پرسیدم که روند تغییر برخورد قوه قضاییه با وبلاگ و وبلاگ‌نویسی را در چند سال گذشته چگونه ارزیابی می‌کند؟

Download it Here!

نحوه‌ی برخوردی را که حاکمیت در ایران و به‌خصوص دولت‌ها و قوه قضاییه با این اینترنت داشته‌اند‌، می‌شود به سه مرحله تقسیم کرد.

مرحله‌ی اول که مربوط به سال ۸۳ -۸۲ است، بیشتر تلاش می‌کردند که به وسیله‌ی فیلترکردن و ایجاد محدودیت‌ها در دسترسی به سایت‌های اینترنتی و وبلاگ‌ها، اهداف خودشان را که همان محدودیت در اطلاع‌رسانی بود، اعمال بکنند.

اما در سالهای ۸۳-۸۲ مواردی از بازداشت‌ها و فشار بر نویسندگان اینترنتی و وبلاگ‌نویسان و حتی عوامل فنی سایت‌ها را اعمال کردند و به برخورد با خود نویسندگان سایت‌ها روی آوردند.

پس از آن با یکدست شدن حاکمیت و به قدرت رسیدن همین دولت آقای احمدی‌نژاد، آیین‌نامه‌ای را تدوین کردند و فکر کردند که این دستگیری‌ها ‌ممکن است برایشان هزینه‌ی زیادی داشته باشد و چون دولت هم دست خودشان هست، آیین‌نامه‌ای را در هیات دولت در آذرماه سال ۸۵ تصویب کردند و بحثی با عنوان «آیین‌نامه‌ی سازماندهی» را پیش آوردند که علی‌رغم همه‌ی حمایت‌هایی که دولت و وزارتخانه‌های دولتی و نهادهای دولتی انجام دادند، شکست خورد و بسیاری از سایت‌ها و وبلاگ‌نویس‌ها هم گفتند ما وبلاگ‌ خودمان را حاضر نیستم به ثبت برسانیم.

در این دور جدید برخورد با سایت‌ها و وبلاگ‌ها، این طوری که من دارم می‌بینم، دارند دو کار را به موازات هم انجام می‌دهند. یکی این است که از وبلاگ‌ها و وب‌نگاران و حتا وب‌سایت‌های «خودی» حمایت می‌کنند. حالا بخشی از این حمایت‌ها پیداست و بخشی پنهان.

دومین کاری که انجام می‌دهند این است که برای منتقدین به وسیله‌ی آیین‌نامه‌ها و دستورات و بخشنامه‌ها و همین کمیته‌ی تعیین مصدایق و فیلترکردن و این حرف‌ها ایجاد محدودیت می‌کنند.

بر اساس تحقیقاتی که دانشگاه هاروارد به عمل آورد، طیف‌های مختلفی از وبلاگ‌نویس‌ها دارند روز به روز فعال‌تر می‌شوند. حتا گروه‌هایی که نزدیک به حاکمیت هستند و نگاه حاکمیت را تأیید می‌کنند. آیا یک رقابت سالم میان این‌گونه از وبلاگ‌نویس‌ها نمی‌توانست عملاً به نفع حاکمیت تمام بشود که مجبور نباشند باز سراغ فیلترینگ و ایجاد محدودیت‌های بیشتر بروند‌؟

اگر شما در نظر بگیرید، حوزه‌ی وبلاگ‌نویسی هم عملاً بازتابی‌ست از رویدادهایی که در کشور ما رخ می‌دهد. یعنی اگر شما دقت بکنید، حاکمیت در حوزه‌ی سیاست اجازه نمی‌دهد که رقابت سالم برگزار بشود.


شهرام رفیع‌زاده، روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نویس

در حوزه‌ی اینترنت و وبلاگ و حوزه‌های دیگر هم همین‌طور است، در حوزه‌ی فرهنگ هم همین‌طور است. شما در سینما هم می‌بینید که از «خودی»‌ها حمایت می‌شود. در واقع تفکری در آن‌جا هست که در همه‌ی حوزه‌ها، و از جمله در حوزه‌ی وبلا‌گ‌نویسی، همه را به دو دسته‌ی «خودی» و «غیرخودی» تقسیم می‌کند و معتقد است که هر چقدر «غیرخودی»ها را محدود بکنیم، هرچقدر فشار به آن‌ها وارد بکنیم، کم کرده‌ایم.

‌ادامه‌ی این روند را چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟ یعنی این روند نهایتاً به کجا خواهد انجامید؟

اول من یک توضیح بدهم که ایده‌آل آن چیزی که در ذهن این دولت‌مردان وجود دارد چیست. این‌ها‌ چندسالی است که صحبت از «اینترنت ملی» می‌کنند که البته کلاً این اصطلاحی ناجور است.

ولی عملاً چیزی که انتظار دارند و ایده‌آل‌شان هست که به آن برسند، این است که شبکه‌ای درست کنند تا بتوانند از این شبکه، گلوگاه‌های داخل و خارج از کشور را کنترل بکنند و همین‌طور در صورت لزوم بتوانند دسترسی‌ به منابع یک استان یا یک منطقه از کشور را برای سایر کاربران شبکه‌ی اینترنت محدود بکنند.

آقای داوودی، معاون اول رییس جمهور هم چندی پیش بخشنامه‌ای صادر کرد، و اعلام کرد به تمام وزارتخانه‌ها که تلاش بکنید شبکه‌ی «اینترنت ملی» را تقویت بکنید و روی این بحث کنترل گلوگاه‌ها در آن بخشنامه خیلی تاکید کرده بود.

من فکر می‌کنم هدفشان در واقع شبکه‌ای هست که در کنترل خودشان باشد و نگرانی‌شان هم از این است که به‌هرحال با ناکارآمدی‌‌ای که دولت در این چندسال اخیر داشته است و کلاً موارد بسیاری از نقض حقوق بشر و حقوق ملت، چه از نظر قوانین داخلی و چه کنوانسیون‌های بین‌المللی که دارد در کشور رخ می‌دهد؛ نمی‌خواهند این بحث‌ها همه‌گیر بشود.

یعنی به نظر شما با توجه به برنامه‌ای که الان دولت دارد، در آینده‌ای نزدیک باز فضایی برای وبلاگ‌نویسی وجود خواهد داشت یا آن هم بسته خواهد شد؟

هدف این‌ها این است که کلاً این قضیه را از بین ببرند. یعنی آدم‌ها واقعاً سرخورده شوند. مثلا الان بعضی از روزنامه‌نگارانی را من دیده‌ام که وبلاگ‌های‌شان چهاربار فیلتر شده، مثلا همین مسیح علی‌نژاد و یا دیگران نیز همین‌طور.

در واقع این کار را می‌کنند که انگیزه‌ی وبلاگ‌نویسان را بگیرند. ولی مساله سر این است که این طرف قضیه هم نسلی است که با وبلاگ، وارد حوزه‌ی تاثیرگذاری در جامعه شده است و کوتاه نمی‌آید. من فکر می‌کنم این جدال ادامه داشته باشد، هرچند خب هزینه‌اش برای وبلاگ‌نویس‌هایی که مستقل و منتقد هستند، دارد سنگین می‌شود.

Share/Save/Bookmark