رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۶ دی ۱۳۸۶
نگاهی به تاریخچه‌ی کیهان

ماجرای کیهان و حقوق انسان ایرانی

علی‌اصغر رمضان‌پور

روزنامه کیهان ماجرای عجیبی دارد. این روزنامه توسط مصباح‌زاده در سال‌های دور و در زمان سلطنت محمدرضا پهلوی بنیان گذاشته شد تا به روزنامه‌ای پیشرو در زمان خود تبدیل شود. این روزنامه توانست نسلی از بهترین روزنامه‌نگاران ایرانی را تربیت کند. اما در سال‌های پس از آن‌چه انقلاب اسلامی نامیده می‌‌شود مثل بسیاری چیزهای دیگر مصادره شد و در حال حاضر به لحاظ حقوقی از آنِ رهبر جمهوری اسلامی است و مسئولیت آن با نهادی است که تقریباً در ایران مسئول همه چیز است.
کیهان به تدریج و به ویژه از سال‌هایی که محمد خاتمی که در آن زمان نماینده ولی فقیه در کیهان بود، در یک عقب نشینی ناگزیر سردبیری آن را به فرد جوانی از اهالی گرمسار به نام مهدی نصیری سپرد. از آن پس روزنامه به یک کارکرد ویژه دست یافت.

مهدی نصیری طلبه درس رها کرده‌ای بود که به لحاظ قوانین حقوقی آن روز در جمهوری اسلامی از آن جا که مدرک دیپلم هم نداشت، نمی‌توانست مدیر مسئول کیهان باشد. اداره کل مطبوعات داخلی وزارت ارشاد به دلایل روشن قانونی نمی‌توانست با واگذار کردن مدیر مسئولی کیهان به مهدی نصیری موافقت کند اما فشار دفتر رهبری ماجرا را به سمت دیگری برد. خاتمی که خود در آن زمان به دلیل فشار شدید گروه های فشار در معرض استعفای ناخواسته از مقام وزیر ارشاد بود بیش از این نمی‌توانست مقاومت کند و برای رها شدن از فشار دفتر رهبری هیأت نظارت بر مطبوعات را در اقدامی نامتعارف به دفتر وزیر فرا خواند و با تشریح شرایط از آنها خواست تا با مدیر مسئولی مهدی نصیری موافقت کنند. اگرچه هیأت نظارت با اکثریت آرا با مدیر مسئولی نصیری موافقت کرد، اما نماینده وقت قوه قضائیه که از قضات قدیمی نیز بود در پای برگه صورت‌جلسه نوشت که این امری خلاف قانون است و تنها به خواست رهبری آن را امضا می‌کند.

پس از کسب اختیارات توسط مهدی نصیری کیهان به‌طور تمام و کمال به راه جدید خود وارد شد. کیهان در این راه عملاً به ابزاری در اختیار بخشی از دستگاه‌های امنیتی جمهوری اسلامی تبدیل شد که بعدها در جریان برملا شدن قتل‌های زنجیره‌ای «بخش خودسر وزارت اطلاعات» نامیده شد و افشاگری درباره آن پس از ادعای خودکشی سعید امامی – با نام مستعار اسلامی – و بازداشت اکبر گنجی و تعطیلی یک‌باره بیش از ده نشریه اصلاح طلب، عملاً متوقف شد.

پس از حاکمیت نصیری بر کیهان به‌تدریج روزنامه‌نگاران باسابقه کیهان یا اخراج شدند یا خود کناره گرفتند و به جای آنها نیروهای جدیدی از وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به تحریریه کیهان پیوست. هسته مرکزی نیرو های جدید را کسانی تشکیل می‌دادند که زمانی در سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات مسئولیت بازجویی از نیروهای سیاسی مخالف جمهوری اسلامی را بر عهده داشتند. حسین صفار هرندی، وزیر فعلی ارشاد دولت احمدی نژاد از جمله این تازه‌واردان بود. در تکمیل این روند دگردیسی حسین شریعتمداری از جانب رهبر جمهوری اسلامی به مدیر مسئولی کیهان منصوب شد.
حسین شریعتمداری که زمانی در حلقه اداره‌کنندگان کمیته انقلاب اسلامی - نخستین دستگاه امنیتی رسمی جمهوری اسلامی- بود و به محافل خودسر در وزارت اطلاعات وابستگی داشت، این امکان را ایجاد کرد که کیهان به دستگاه اداره کننده عملیات روانی برنامه‌های هدایت شده از سوی خشن‌ترین بخش امنیتی کشور مبدل شود.

آن زمان در میان نیروهای فعال فرهنگی، مطبوعاتی و سیاسی در کشور این گفته رایج بود که هرکس یا گروهی که کیهان بر علیه او بنویسد باید منتظر باشد که اگر بازداشت نشود یا اخراج شود یا بدنام و منزوی. این امر تا آنجا پیش رفت که حتی نیروهای رده پایینی که در کیهان کار می‌کردند از این حربه برای گرفتن حق‌السکوت یا باج‌های مادی بهره می‌بردند.

مضمون مطالبی که کیهان با هدف عملیات روانی می‌‌نویسد را می‌توان در دو بخش اصلی جستجو کرد. در بخش اول که شاخص آن سرمقاله است در قالب تحلیل اوضاع و غالباً با استناد به گفته‌های رهبری و اطلاع از امور پشت پرده خط تحلیلی ارائه می‌شود که تعیین‌کننده مرزهای سانسور و خودسانسوری در ایران است. این امر آن‌چنان قاطعیت دارد که مردم ایران به تجربه دریافته‌اند که اگر در جایی میان خط تحلیلی کیهان و موضع رسمی دولت جمهوری اسلامی دوگانگی یافتند باید بدانند که حرف واقعی جمهوری اسلامی حرف کیهان است و این دولت است که از سر مصلحت یا بی‌خبری از دولت‌های پشت پرده شطح و طامات می‌بافد.


در واقع این خط تحلیلی هم به نیروهای خودی می‌گوید که چه باید بگویند و هم به مردم و غیر خودی‌ها می‌گوید که چه نباید بگویند. از این رو در ایران مردم وقتی تحلیل‌های کیهان را می‌خوانند چندان چفت و بست تحلیلی و درست و نادرستی آن را نمی‌سنجند بلکه به مقتضای آن‌که مخاطب باید عاقل باشد بیشتر سعی می‌کنند حواس‌شان را جمع کنند که چه نگویند. به قول فقها این تحلیل‌ها لیت و لعل بردار نیست، بلکه باید امر مطاع را از آن استخراج کرد.

بخش دوم مطالب کیهان اطلاعاتی است که در قالب رو شدن و لو دادن آشکار می‌شود. این اطلاعات را بر اساس نوع منبع آن می‌توان به چند دسته تقسیم کرد. گروه اول اطلاعاتی است که از طریق شنود رسانه‌های خارج از کشور به‌دست می‌‌آید که با توجه به ممنوعیت دسترسی بیشتر مردم به این رسانه‌ها به‌طور نادرست و تحریف شده اعلام می‌شود. گروه دوم اطلاعاتی است که از طریق شنودهای غیر قانونی یا با نقل غیر مسئولانه و باز هم تحریف شده از بازجویی‌های دستگیرشدگان به‌دست می‌آید که اغلب با تهدید تلویحی یا آشکار نیروهای سیاسی نزدیک به دستگیرشدگان همراه است.

گروه سوم اطلاعاتی است که از زندگی خصوصی نیروهای فرهنگی، سیاسی یا نخبگان غیرخودی به ‌شیوه‌ای کاملاً مغایر با قوانین جهانی فعالیت رسانه‌ای و حقوق بشر رو می‌شود. گروه چهارم اطلاعاتی است که در سال‌های اخیر با استقرار یک تیم بازرسی ویژه در اداره بررسی مطبوعات وزارت ارشاد از مانیتورینگ مطبوعات به‌دست می‌‌آید و در سال‌های اخیر سهم مهمی در کنترل و تحکیم سانسور و خودسانسوری در مطبوعات داشته است.

به این ترتیب کیهان اهمیت محوری خود را در تخریب جریان آزاد اطلاعات به‌طور مداوم افزایش می‌دهد و به نقض گسترده بخشی از بنیانی‌ترین حقوق بشر می‌پردازد و از دیگر ناقضان حقوق بشر نیز حمایت می‌کند.

مردم ایران و به‌طور خاص نخبگان علمی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی عملاً خود را در برابر کیهان بی‌‌دفاع می‌بینند و جامعه جهانی حقوق بشر هم هنوز به عمق آن‌چه بر انسان ایرانی می‌رود، آگاه نیست. شاید به توان رویه کیهان را با آن چه هانا آرنت در تحلیل خود از توتالیتاریسم خشونت عریان علیه نخبگان در دادگاه ساختگی افکار عمومی می‌داند، برابر دانست. خشونتی که آن‌چه در آبروی از دست‌رفته کاترینا بلوم روایت می شود، بازی بچگانه‌ای بیش نیست.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

به به، استاد رمضانپور خودمان. از آن روزنامه نگاران حرفه ای و مديران شجاع و با تدبير که نظيرش يکی دوتا بيشتر نيست. تازه اگر باشد. راديو زمانه بايد از بابت مطلب ايشان به خود ببالد. ما که از همينجا به احترام ايشان و راديو زمانه تمام قد از جا بلند شديم و دست به سينه ايستاديم.

-- بهنام ، Dec 21, 2007 در ساعت 01:30 PM

واي كيهان و وزارت اطلاعات و سپاه اينقدر خطرناك بودن ما نميدونستيم!
لطف كردين ما رو آگاه كردين!
ما فكر ميكرديم فقط سازمانهاي جاسوسي آمريكا و اسرائيل خطرناكند!
حتما اوني هم كه چند روز پيش تو ماشينش توسط اسرائيل ترور، ببخشيد اعدام شد بعد هم فيلمش پخش كردند يك تروريست بوده! حتما اسرائيل هم حرف حق ميزنه و اين فلسطينيهاي بدبخت متجاوزند و بايد از كره زمين بندازنشون بيرون!
حتما كيهان وقتي خوب ميشه كه بياد چاپلوسي آمريكا و اسرائيل رو بكنه! و مثل بعضي ها مملكت رو بفروشه!
http://pejhwak.blogfa.com/

-- جعفر ، Dec 22, 2007 در ساعت 01:30 PM

دوست ناشناس من ، ازلطفت متشکرم ولی بهتر است بفرمایید بنشینید و نظرتان را راجع به مطلب بدهید نه نویسنده!

-- علی اصغر رمضانپور ، Dec 22, 2007 در ساعت 01:30 PM

دوست عزيز با خواندن يادداشتتان ياد مقالات «نيمه‌ی پنهان» کيهان افتادم. يک لحظه گمان کردم که جای کيهان و راديو زمانه زبان‌ام لال عوض شده!

-- ض. گرگانی ، Dec 22, 2007 در ساعت 01:30 PM

امیدوارم این رویه را ادامه داده و هر چه بیشتر روزنامه کیهان را به مردم بشناسانید، شاید تاثیر گذار باشد.

-- ghasem@blueyonder.co.uk ، Dec 23, 2007 در ساعت 01:30 PM

مرسي
از اين گونه افراد كه كيهان را پر كردند اكنون در همه ادارات و دستگاهها و بنا بر همان الگو پراكنده شده اند و چون فكر مي كنند كه اسلام در خطر است و براي نجاتش به انجام هر كاري مجازند و البته آزادند ، همان كارها را مي كنند.

مرسي از اين نوشته ، حرف دل بود. مرسي

-- كاوه ، Dec 23, 2007 در ساعت 01:30 PM

اقای رمضانپور عزيز حيف نيست شما نويسنده کامنت شماره ۲ رو دوست خطاب ميکنيد کسی که از حسين بازجو جنايتکار دفاع ميکنه نميتونه دوست ناميده بشه. مقاله شما بسيار عالی بود و اميدوارم اين کار رو ادامه بدهيد و حسين بازجو رو يا به قولی حسين کله زن و کيهان الوده به خون مردم ايران را هر چه بیشتر افشا بفرمائيد.

-- kia ، Dec 23, 2007 در ساعت 01:30 PM

از این کیهانیها تو مملکت زیاده .همشون متاسفانه عقده ای هستند.

-- بدون نام ، Dec 23, 2007 در ساعت 01:30 PM

به یاد داشته باشید کیهان (و اخیراً جوان) روزنامه ای است که خواندن آن برای پرسنل سپاه پاسدارن اجباری است!

-- بدون نام ، Dec 24, 2007 در ساعت 01:30 PM

مقاله ای بسیار روشنگر و گویا از زیر ساخت کیهان چمهوری دروغ و نفرت .
به سهم خودم از جناب رمضانپور که با قلمی شیوا و نگاهی عمیق به موریانه های جنون در عالم سیاست و رسانه ی دلهره و وحشت آفرین کیهان انداخته اند تشکر می کنم . امیدوارم ایشان که از معدود پشتوانه های مطبوعات اندیشه ورز ایران هستند و در نوشتن نیز روشنگرانه و آینده نگر رفتار می نمایند این بحث را پیرامون دایره سانسور و وحشت آفر ینی های آن در مطبوعات و تاثیر کیهان شنیع در جو حاکم بر رسانه های ایران ادامه دهند .
به سهم خودم بسیار خوشحالم که این مقاله را در رادیو زمانه خواندم .
برای همه دست اندرکاران این رادیو آرزوی موفقیت و بهروزی دارم .

-- شاهرخ ، Jan 6, 2008 در ساعت 01:30 PM