رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۷ شهریور ۱۳۸۷
سفرنامه‌ی کابل - بخش ششم و پایانی

افغان‌ها در ایران

مریم خرمی

برنامه را از اینجا بشنوید.


مرکز شهر کابل. عکس‌ها از: زمانه

این برنامه آخرین گزارش من از سفرم به کابل است. می‌خواهم موضوعی را اعتراف کنم: وقتی در ایران زندگی می‌کردم، هرگز با افغان‌ها نشست و برخاست نداشتم. نزدیک خانه‌مان کارگران افغان را می‌دیدم که در ساختمان‌ها کار می‌کردند. من هیچ چیز از زندگی‌شان، از فرهنگ‌شان و از کشورشان نمی‌دانستم. فقط این را می‌دانستم که پاکستان و افغانستان همسایگان شرقی ما هستند.

نمی‌دانستم دَری حرف زدن چه فرقی با فارسی‌ حرف زدن دارد. هرگز متوجه نبودم افغان‌هایی را که من به اسم افغانی در ایران می‌شناختم، صرفا از یک قوم به‌نام «هزاره» هستند. نمی‌دانستم که درافغانستان قوم‌های متفاوتی وجود دارند؛ مثل تاجیک‌، ازبک‌، ترکمن، بلوچ، پشتون و هزاره، که هرکدام چهره‌های متفاوتی از هم دارند. همه‌ی اینها برایم کاملا ناشناخته بود. هفت سال پیش، وقتی برای ادامه‌ی تحصیل به اروپا آمدم، دوستی افغان را دیدم که ابتدا باورم نمی‌شد او واقعا افغان باشد؛ به خاطر این‌که چشم‌هایش بادامی نبود. او از قوم هزاره نبود.

باور کنید من آدم بی‌مطالعه‌ای نبودم. روزنامه‌ می‌خواندم، کتاب می‌خواندم. ولی واقعا نمی‌دانم چرا این‌قدر اطلاعاتم راجع به افغانستان کم بود. وقتی چند سال پیش چیزهایی راجع به قتل عام مردم هزاره در کابل و بامیان به دست طالبان خواندم، از فکر این‌که من هر روز این همه افغان هزاره را می‌دیدم اما هرگز فکر نکرده بودم که شاید عزادار یکی از افراد خانواده‌شان که در یکی ازقتل عام‌ها کشته شده بود، خیلی آزرده شدم.


این جوان افغان در ایران متولد شده

این بی‌توجهی، و همچنین قوانین بسیار سخت مهاجرت در ایران، باعث شده بود که ته دلم فکر کنم افغان‌ها ایرانی‌ها را دوست ندارند. شاید بتوانم بگویم این یکی از مهم‌ترین دلایل سفرم به کابل بود. دلم می‌خواست با افغان‌ها در محیط زندگی خودشان صحبت کنم و از زبان خودشان بشنوم که تجربه‌ی زندگی‌شان در ایران چطور بوده.

***

وقتی در کابل بودم، هر کسی که می‌فهمید ایرانی‌ام شروع می‌کرد به تعریف خاطرات. خیلی صمیمانه و راحت.

دختر ده ساله‌ای در بازار به من گفت:
«ما چهار سال در ایران بودیم. یک سال تهران بودیم. تا صنف [کلاس] دوم».

اینجا را بیشتر دوست داری یا ایران را؟

ایران را زیاد دوست دارم.

***

چند خانم را در بازار زنانه دیدم که حدود سه سال می‌شد از ایران برگشته بودند. به من گفتند که دوست دارند دوباره به ایران برگردند. ازآنها پرسیدم:

از ایران که برگشتید چه چیز برایتان سخت‌ترین بود؟

بی‌برقی، بی‌آبی، تا این‌که بلد شدیم [عادت کردیم].

آنها به آینده امیدوار بودند.

***

در نگهبانی یکی از وزارت خانه‌ها، مشغول گپ زدن با چند نفر شدم. یکی می‌گفت ایرانیان مردمان خوبی هستند. یکی دیگر، که مدتی را در رفسنجان و در یک کشتزار کار کرده بود، گفت که در ایران بسیار سختی کشیده است.

چرا در ایران به شما سخت گذشت؟

اذیتم می‌کردند.

چرا؟

می‌گفتند که افغانی هستی و قاچاق آمدی.

پاسپورت داشتی؟

نه.

خب بدون پاسپورت رفته بودی، قاچاق بود دیگر! من هم اگر بی‌پاسپورت بروم افغانستان، قاچاقم دیگر!

خب فامیل اینجا بود و من آنجا بودم.


این مغازه‌دار کابلی سال‌ها در ایران زندگی کرده

دیگری به من گفت در میدان ولی‌عصر خیاطی داشته. او از ایرانی‌ها خون‌جگر [ ناراحت] نبود. می‌گفت:

«هرمحیط فرق می‌کند. مثلا در افغانستان با این لباس هستم ولی در ایران نمی‌شود».

***

افراد مختلفی را دیدم؛ کسانی که از ایران خاطرات خیلی خوبی داشتند؛ و همین طور کسانی که درایران زندگی سختی را تجربه کرده بودند. با افغان‌هایی آشنا شدم که در ایران به دنیا آمده یا بزرگ شده بودند و در چند سال گذشته مجبور شده بودند که از ایران به افغانستان بیایند. برایم جالب بود که تجربه‌ی آنها را از زندگی در ایران و برگشت به افغانستان بشنوم.

بتول مرادی یکی ازفیلم‌سازان افغان است. او در ایران به دنیا آمده و در گلشهر مشهد بزرگ شده است. وقتی حرف ایران شد، احساسات متفاوتی را در چهره‌اش دیدم:

«از ایران گفتید. تا امروز هنوز خوابهایم درهمان شهرکی است که در آن متولد شده‌ام؛ همان مکانی که در آن بزرگ شدم. کاش می‌شد همان تکه از زمین را می‌کندم و به افغانستان وصل می‌کردم».

خانه‌ی مشهد را خودشان ساخته‌اند، اما تا امروز به اسم یکی از دوستان ایرانی‌شان است؛ چون افغان‌ها حق ندارند درایران ملکی یا خانه‌ای داشته باشند.

خیلی ناراحت شدید که بایست از ایران مهاجرت می‌کردید؟

«نه! راستش به خاطر این‌که ما هزاره‌ها قیافه‌مان متفاوت بود، معلوم می‌شد که افغانی هستیم. من بیست و سه سال آنجا زندگی می‌کردم ولی حق رأی دادن نداشتم؛ نه برای رییس جمهور، نه برای شهردار. حتا در مدرسه یک انتخابات سمبلیک برگزار می‌شد برای شهردار مدرسه، من آنجا هم حق رأی دادن نداشتم. برای رفتن از یک شهر به شهر دیگر باید به پلیس خبر می‌دادم. با این‌که من بیست و سه سال آنجا زندگی کرده بودم. در آخر هیچ چیزی برای من وجود نداشت که آنجا زندگی کنم، با این‌که من آنجا متولد شده بودم.

من دوستان ایرانی زیادی دارم. مخصوصا دوستان دوران کودکی. آدم هرگز نمی‌تواند دوستان دوران کودکی را دوست نداشته باشد. هر وقت برمی‌گردم همانجا، احساس آرامش می‌کنم».

بتول همچنین گفت درایران همفکران زیادی داشته. با این‌که جوان بودند ولی افکار بزرگی داشتند. ولی اینجا در کابل، هر کاری که که می‌کند بد است. حتا وقتی در کوچه راه می‌رود؛ حتا کالایی [لباسی] که می‌پوشد.

او چهار سال پیش تنها به کابل برگشت. چون دیگر در ایران چیزی نبود که بخواهد بماند.

«اگر من مثلا یک ایرانی می‌شدم. اگر می‌توانستم شناسنامه بگیرم، شاید دلم نمی‌خواست که برگردم؛ چون حداقل می‌توانستم دانشگاه بروم. بودند افغان‌هایی که مثلا پنجاه سال در ایران زندگی کرده بودند و شناسنامه گرفته بودند. ولی حالا که برگشته‌ام، فکر می‌کنم خب! اینجا مال خودم است. این تنها جایی‌ست که فکر می‌کنم مال خودم است. بیست و سه سال وطن نداشته باشی، فکر کنی که در جایی که زندگی می‌کنی حقی نداری در برابر خاکش. این تنها جا، تنها نقطه‌ی روی کره‌ی زمین است که مال من است».


نانوایی افغانی

خانم کاظمی، محقق، از پنج‌سالگی در ایران زندگی کرده است. او در ایران دانشگاه رفته و تحصیل کرده است. مدتی‌ست که به کابل برگشته. از او پرسیدم تفاوت زندگی در ایران و افغانستان را چگونه می‌بیند و چطور به شرایط کشوری که وطناش است، ولی در آن زندگی نکرده و خاطرات چندانی از آن ندارد، عادت می‌کند.

«ایران هم محدودیت‌های خاص خودش را دارد. زندگی آنجا یک حالتی به آدم می‌دهد که، بیشتر برای ما که مثلا در سطح دانشگاه تحصیل کرده‌ایم، همیشه مجبوریم متناسب با سیاست گذاری‌های نظام پیش برویم. خصوصا که ما مهاجر بودیم؛ خیلی نمی‌توانستیم آن چیزی را که خودمان می‌خواهیم باشیم. یک حالت خودسانسوری همیشه هست. آدم مجبور است همیشه آن جوری حرکت کند که جامعه می‌پسندد. البته اینجا هم این مشکل هست. مخصوصا برای خانواده‌هایی که پایگاه اجتماعی دارند. منتها دیگر از نظر قانونی خیلی برایمان محدودیت ایجاد نمی‌کنند».

ولی به نظر خانم محقق، از لحاظ اجتماعی در محیط ایران کار بیشتری شده است. فرایندهایی مثل کشف حجاب و مدرنیته و غیره قوی‌تر عمل کرده است. تقریبا همه‌ی این موضوعات در افغانستان با شکست مواجه شده. این عوامل محیطی باعث می‌شود که مثلا زنان در افغانستان اصلا تصور وارد شدن به بعضی عرصه‌ها را نداشته باشند.

«یک مثال ساده: وقتی مثلا می‌روی توی میدان انقلاب، جایی کار داری و باید یک ساعتی برای خودت بچرخی، خیلی راحت می‌روی یک بلیت سینما می‌خری و می‌روی سینما یک فیلم نگاه می‌کنی. اینجا چنین چیزی محال است! توی خیابان، توی کوچه، در ایران راحت‌تر است. به عنوان یک خانم خیلی مشکل نداری. اینجا به نظر من احترام بیشتری به خانم‌ها می‌گذارند.‌ منتها احترام‌شان از روی ترحم است، نه واقعا از روی احترام. حس می‌کنی که دارند به تو ترحم می‌کنند، نه این‌که واقعا تو هم یک آدمی و شخصیتی داری».

***

زینب هم محقق است و در شهر قم بزرگ شده. او چهارسال است که به کابل برگشته. زینب هم به من گفت که در ابتدا برایش خیلی سخت بود که به محیط افغانستان عادت کند.

«مثلا توی ایران که بودم با پسرها حرف می‌زدم. مشکلی نداشتم. مشکل خاصی نبود که مثلا تو با یک پسر حرف بزنی و این‌که زود برایت حرف دربیاورند که آره! رفت با یک پسر حرف زد و چی کار کرد و اینها. ولی اینجا فقط کافی‌ست با یک پسر حرف بزنی و یک بار بخندی. برای من خیلی مشکل بود که بخواهم خودم را عوض کنم یا وقتی با پسرها حرف می‌زنم، طرز حرف‌زدنم را تغییر بدهم».

یک روز یکی از همکارهایش به او گفته بود: "اینکه تو با پسرها حرف می‌زنی، برایت بد است. مردم به تو به یک چشم دیگر نگاه می‌کنند."

برایش سخت بود که شیوه‌ی رفتارش را تغییر بدهد ولی کم‌کم عادی شد.

زینب با این‌که درسش هم خوب بود، نمی‌توانست در ایران به دانشگاه برود. او گفت دانشگاهی هست که به خارجی‌ها بورسیه می‌دهد. و اگر شانس می‌آورد می‌توانست به آن دانشگاه برود؛ ولی به طور معمول نمی‌توانست کنکور سراسری بدهد و وارد دانشگاه شود. در مدرسه‌شان افغان‌های زیادی بودند که وضع درسی‌شان خوب بود. مثلا یک دختر افغانی بود که شاگرد اول کل منطقه‌شان شده بود ولی نمی‌توانست به دانشگاه برود.

«البته او ادعا میکرد که ایرانی‌ست. در صورتی که ایرانی نبود، افغانی بود. یعنی یک فضایی بود که خجالت می‌کشید بگوید من افغانی‌ام. نمی‌دانم چرا».

برایم سوال بود که آینده را چه طور می‌بینند. آیا امیدی به آینده وجود دارد؟

خانم محقق گفت:

«امید کلا در افغانستان خیلی کم است. یعنی این تبعات سی‌سال جنگ و درگیری است که ما اینجا داریم. من خودم به عنوان افغانی‌ای که مجبورم اینجا زندگی بکنم، چاره‌ی دیگری ندارم. باید به خودم امید بدهم. من خیلی کوشش می‌کنم که امیدوار باشم. از نظر احساسی این را می‌گویم. منتها از نظر منطقی اگر بررسی کنیم، خیلی جای امیدواری نیست. مردم افغانستان هم با این مشکلاتی که برایشان بوده، همه دارند یک‌جوری زندگی می‌کنند که اگر باز یک اوضاعی بشود جمع کنند و بروند. یعنی وضعیت حاکم بر همه‌ی مردم این طوری‌ست. هیچ کسی اینجا یک زندگی ریشه‌ای نمی‌کند. نمی‌خواهد اینجا ریشه بدواند.

«مثلا خود من خیلی سعی می‌کنم که امیدوار باشم و زندگی کنم؛ ولی باز هم توی اعماق وجودم یک چیزی می‌گوید که نمی‌توانی بمانی».

تصورش برایم خیلی سخت است. در مملکت خودت باشی، ولی احساس کنی که زندگی‌ات موقتی‌ست!

زینب در جوابم گفت:

«خیلی سخت است. و این که فکر کنی که باز اگر خبری بشود، جنگی بشود، دوباره بخواهی فکر کنی به دوران مهاجرت. این بدتر زجرت می‌دهد. که چی کشیدی، باز چی می‌کشی. این دفعه بیشتر می‌کشی، یعنی تحملش برایت سخت‌تر است».

شما هرگز احساس نکردی که ایران کشورت است؟

هرگز!

چرا؟

«به خاطر این‌که محیط اون جوری نبود. یعنی هرجایی که بودی‌ اسم تو یک افغانی بود. باز هم من کم مشکل داشتم. چون قیافه‌ام نشان نمی‌داد که من افغانی‌ هستم. توی مدرسه هم که بودم فقط دوستان نزدیکم یا همسایه‌ها می‌دانستند که من افغانی هستم. وقتی در کلاس می‌پرسیدند کی افغانی هست و کارت‌تان را بیاورید، وقتی دستم را بالا می‌بردم، همه می‌گفتند تو افغانی هستی؟ اصلا همین که می‌گفتند تو افغانی هستی، خیلی توی روحیه‌ام اثر می‌گذاشت».

خانم محقق هم با این‌که در ایران بزرگ شده و دانشگاه رفته، ایران را خانه خود نمی‌داند. او گفت این احساسش تا حدی به شیوه‌ی تربیتی خانواده‌اش مربوط بود:

«مثلا بعضی از خانواده‌های افغانی که از افغانستان رفته بودند، کاملا از اینجا بریده بودند. یعنی دیگر علاقه یا ارتباط چندانی با افغانستان نداشتند. و این طبیعی هم هست که آدم هرجا زندگی کند،‌ آنجا را خانه خودش بداند. یعنی از نظر نظام بین‌المللی هم همین طور است. همه جای دنیا همین طور است. هرجا که متولد بشوی، یا یک مدت طولانی زندگی کنی می‌توانی شناسنامه بگیری وخلاصه زندگی کنی. یعنی غیرممکن نیست! چیزی که برای افغان‌ها در ایران بود!».

«چون خانواده‌ام درامورافغانستان فعال بودند، همیشه ما این حس را می‌کردیم که افغانی‌هستیم و باید یک روزی برگردیم. این به بچه‌ها و نسل‌های کوچک‌تر هم منتقل شده بود. مثلا به من از پدرم منتقل شده بود. وگرنه من فقط پنج سالم بود، چیزی نداشتم، من خاطره‌ای نداشتم از اینجا که بخواهد برای من مثلا وطن بسازد. این است که حتی لهجه‌ام، با وجود بیست و چندسال زندگی توی ایران، وقتی توی کوچه با بچه‌ها صحبت می‌کردم، آنها از لهجه‌ام می‌فهمیدند که من افغانی هستم. همه متوجه می‌شدند که خارجی هستم چون لهجه دارم. به خاطر این بود که هیچ‌وقت نتوانستم آنجا را خانه‌ی خودم بدانم».

قسمت‌های پیشین:

۱ـ کابل، جایی که همه "جان" هستند

۲ـ انقلاب در افغانستان: همه می‌خواهند درس بخوانند

۳ـ برقع فقط آبی نیست

۴ـ سینما،‌ منطقه‌ی ممنوع

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

سلام مریم جان! این قسمت فکر می‌کنم قابل تغییر است: به خاطر این‌که چشم‌هایش بادامی بود. او از قوم هزاره نبود.
شاید منظورت این بوده: "به خاطر این‌که چشم‌هایش بادامی نبود. او از قوم هزاره نبود."

مطلبت زیبا بود.

شاد و آباد باشید
----------------------
ممنون از تذکرتان، اصلاح شد- زمانه

-- نسیم فکرت ، Jul 26, 2007 در ساعت 11:44 AM

و باورکنید که ما هم نفهمیدیم که زبان دری چه فرقی با زبان فارسی دارد؟ و فکر هم نمیکنم که این خانم صلاحیت داشته باشد که به خوانندگانش بگوید که به صرف اینکه در افغانستان بوده می تواند بگوید که آره زبان دری با فارسی فرق دارد. واقعا فرقی دارد یا اینکه فقط سیاست زمانه است؟ و بازی روزگار؟ شما دیگر چرا این آش را هم می زنید زمانه ای ها ؟ همان دیگر اهل زمانه اید نه زمان.

-- مریم ، Jul 26, 2007 در ساعت 11:44 AM

به نظرم بين بيكاري ايرانيان و افغاني ها رابطه وجود دارد هرچند دليل اصلي نيست.
اما مشكل حضورآنان فقط اشتغال نيست، برخي ديگر از مشكلات حضورشان عبارت است از:
۱- نرخ بالاي جرم و جنايت وفساد دربين ايشان
۲- استفاده از امكانات عمومي كه از بودجه اين مملكت يا ماليات اين ملت ساخته شده است، بدون پرداخت هيچ چيز
۳- افزايش جمعيت كشور (به خصوص در شهرهايي مثل مشهد)
وبالاخره اينكه آيا همانطور كه ايرانيان از اين همسايگان در كشور خود پذيرايي مي كنند آنها هم حاضرند؟
قبول كن كه ما پس از يك خواب طولاني به فكر مسئله آمدن و ماندن افغانها داريم فكر مي كنيم. اين هرگز افتخاري براي يك حكومت نيست كه بيشترين تعداد پناهنده را داشته باشد، به خصوص اگر مردم خودش در مضيقه باشند. مردم يك جامعه حق دارند بي آنكه خشونتي نشان دهند ورود بيگانگان را به جامعه اي كه خود ساخته اند كنترل كنند. اگر حساسيت ما كم است شايد به اين دليل است كه سهم چنداني در ساختن تمدن فعليمان نداشته ايم و همه از سر چاه نفت خورده ايم.
اما آیا هیچ کجای دنیا مهاجرین خارجی را به همین شکلی که دوستان افغانی ما به ایران آمده اند می پذیرند…ما نیاز به قوانین مهاجرت سفت و سخت تری نداریم؟
به دلیل عدم وجود قوانین مناسب مهاجرت و جنگ خانمانسوز در افغانستان این خیل عظیم مهاجر افغانی باعث دردسر های فراوان و اسیبهای جدی شده اند.
همان طور که در اروپا و آمریکا هست، حضورشان مشکلات زیادی دارد. از جمله از دلایل بیکاری هست، پایین آمدن درآمد سرانه افراد پایین جامعه است، … که همه این ها در کشور های پیشرفته هم هست، اعتراض هم می کنند. سرمایه دار طرفدار کارگر ارزان است و به طور مستقیم درگیر با مشکلاتی که به وجود می آورند ندارد. قشر پاین است که هزینه این مساله را می دهد. من نمی گم که با افغان ها غیر انسانی بر خورد کنیم، ولی می گم که خیلی هستند افرادی که به خاطر حظور افغان ها در ایران ضرر دیده اند. کالا ارزان برای کسی هست که در آمد هم دارد. وقتی در آمد ندارد کالای ارزان فقط به درد همان سرمایه داری می خورد که سود هم می کند.
از اینکه حکومت این مساله و مسائل بسیار دیگر را به عنوان ابزار سیاسی استفاده می کند، راضی نیستم، ولی این د
رفتارشان نادرست است، قبول. ولی انکار اینکه حضورشان مشکلات زیادی هم ایجاد می کند هم غیر عقلانی است. در آمریکا هم مکزیکی ها و در اروپای غربی هم مردم اروپای شرقی همین مسائل را ایجاد می کنند. و عکس العمل اجتماعی، حتی در سطح رسانه های بزرگ هم در آنها هم وجود دارد. اگر می خواهید بگویید کارگر بهتری از ایرانی ها هستند، قبول. ولی این دلیل برای قبول آنها از طرف جامعه به هیچ وجه کافی نیست.
اظهار نظر در مورد حضور جمع چند ميليوني افغان در كشور ما چه ربطي به نژاد پرستي دارد؟ بهتر است بدانيد من حتي در دانشگاه شريف دوستاني افغان داشته ام كه از نظر اخلاقي بسيارهم خوب بوده اند.
۲- هر وقت دنيا شد دهكده جهاني و براي رفتن از كشوري به كشور ديگر نيازي به ويزا نبود افغان ها هم بدون هيچ محدوديتي تشريف بياورند، ما هم مي رويم هرجا بخواهيم
۳- دوستاني كه افغانستان را به دليل تاريخي بخشي جدا شده از خاك ايران مي دانند و دلسوزشان شده اند بدانند اولا افغان ها خودشان را كشوري مستقل مي دانند. ثانيا: اگر با منطق ايشان بخواهيم نگاه كنيم، نيمي از آسيا و بخشهايي از شمال آفريقا هم زماني خاك ايران بوده چرا به فكر آنها نيستيد؟ وآيا آنها هم شمارا راه مي دهند؟ به سفارت برخي از اين كشورها برويد تا ببينيد يك ايراني چه ذليلانه براي گرفتن ويزا التماس مي كند.
۴- از نوشته اكثر كساني كه با احساسات فراوان حمايت از حضور افغان ها را كرده اند، مشخص است كه از ايشان فقط به عنوان كارگر (براي امور ساختماني، گلكاري، كار منزل) استفاده كرده اند و چون از كار زياد و دستمزد كم راضي بوده اند، منافع ملت را به منافع شخصي ترجيح مي دهند
۵- آمار جرم و جنايت در بين افغان ها را مراجع رسمي منتشر كرده اند و به اين معني نيست كه ايراني ها جرم و جنايت نمي كنند بلكه نشان مي دهد متوسط جرم و جنايت آنها بيشتر است.
۶- بنا به آمار رسمي حدود ۲ ميليون و آمار غير رسمي حدود ۳.۵ ميليون افغاني در كشور حضور دارند. مي دانيد اين ها چه تعداد خانه را در اين مملكت اشغال مي كنند؟ جالب است بدانيد من خودم آپارتماني دارم در مشهد كه مستاجري افغاني در آن زندگي مي كند، از او راضي هم هستم ولي وقتي راجع به حضور افغانها در ايران اظهار نظر مي كنم نسبت به منافع كلي جامعه فكر مي كنم.
اگر از ايرانيها هم ماليات نگيرند، اگر جوان ايراني مجبور نباشد ۲ سال سربازي برود (كه حداقل ۲۴ ماه ضرب در حقوق يك ماه به ضررش است)، … آنوقت جوان ايراني هم حاضر مي شد با نرخ ارزانتر از افغاني كاركند.
اما از تاریخی که افغانها برای تصاحب نان و آب ایرانیها تا عمق خاک ایران آمدندو اصفهان پایتخت صفوی را محاصره کردندو مردم بیچاره آنجا از بی آب و غذایی به موش و گربه خوردن افتادند هنوز سیصد سال نمی گذرد.آنچه مسلم است افغانستان در حال حاضر در تصرف آمریکائیهاست.!!!بنابر این بی ضابطه برخورد کردن با مسئله به این مهمی می تواند باعث تکرار تاریخ شود. یادتان باشد این سیاست است که مارا جلو میبرد.نه احساسات. هر اتفاقی می تواند بیفتد که همه کشورهای برادر همسایه یکهو باهم پدر کشتگی پیدا کنند. مگر قبلا این اتفاق نیفتاده است؟ باید بدونیم در صورت بروز یک جنگ بین ایران و همسایگانش شهروندان آن کشورها در کشور ما ؛ملیت وآب و خاک خود را به ایران عزیز ترجیح می دهند. همانطور که ما ایران عزیزمان را.
اگر دقت کنید متوجه می شوید که افغان ها در ایران مهاجر نیستند، پناهنده موقت هستند.
حرفی که من زدم این بود که در کنار منافعی که برای بعضی از انسان ها حضور افغان ها ایجاد کرده، برای عده ی به نظر شخصی من زیادی هم مشکل ایجاد کرده است. اینکه فقط قسمت پر لیوان را آن هم با دید خواص نگاه می کنید درست نیست. این درست نیست که هر جا به نفع ما بود، مفاهیم اخلاقی را پیش بکشیم و انسان دوستی کنیم و هر جا نبود …
دلیل نمی شود هر کاری که می کند را از ریشه نفی کنیم. هستند عده ای که از ایرانیان که از حضور افغان ها راضی نیستند، سود و منفعت ندارند، دلیل پناهندگی موقت آنها هم به ظاهر پایان یافته است. خوب، حق دارند بگویند که می خواهیم بروند کشور خودشان. شما فکر می کنید که چرا اروپایی ها به این کارگران ارزان که می خواهند مهاجرت کنند اجازه نمی دهند؟ آیا رفتار غیر انسانی می کنند؟ یا حضور کارگر ارزان به نفع شان نیست؟ یک مقدار ابژکتیو تر به مساله نگاه کنید. هر کشور منابعی دارد، وضعیت و امکاناتی دارد. چند نفر از ایرانیانی که به خارج می روند کمتر از همکاران خارجی خود کار می کنند؟ فکر می کنم واضح است که بسیاری حاضرند دوبرابر کاری که در ایران می کنند را در اروپا یا آمریکا انجام دهند و از امکانات آنها که همین طور مفت هم بدست نیامده استفاده کنند.
تنها حرف من این است که حضور افغان ها مشکلاتی ایجاد می کند. این حرف ها هم که زمانی جزو ایران بودند، چرا با فلسطینی ها بهتر برخورد می شود، … هم فقط منحرف کردن بحث است. (در مورد فلسطین، روشن است که مشکل آنها هنوز حل نشده، و هر چقدر هم که بخواهند به سرزمین خود برگردند، باز هم فعلا نمی توانند، …)
وقتی یک پناهنده به کشوری میاد، با شرط این میاد که وقتی مشکلی که باعث شده پناهنده بشه، رفع بشه برگرده. اینکه مهاجر رو کشوری قبول می کنه، عملا داره یک کار فوق العاده انجام می ده که هیچ لزومی نداره که انجام بده. اگه فقط مساله کارگر بود، مثل آلمان که یک زمانی کمبود نیروی کار داشت، درخواست از کشورهایی مثل ترکیه که بهش نیروی کار بفرستند، بهشون هم به عنوان مهاجر نگاه می کنه، تعدادشون هم کم نیستند. با این وجود باز تو کشور آلمان عکس العمل هایی هست، تازه بعد از چند نسل که اونجا بودند.
این مساله مهاجر غیر قانونی فقط مختص ما نیست. همین چند روزه بی بی سی رو نگاه کن در مورد پذیرش رومانی و بلغارستان به اتحادیه اروپا. همچنین بحث عضویت آینده ترکیه. همین چند هفته پیش وقتی دولت آمریکا لایحه ای برای دادن مهاجرت قانونی به مهاجران غیر قانونی مکزیکی ارائه کرد، ببین چی شد. یک برنامه لری کینگ تو سی ان ان به این مساله اختصاص داشت. قبول، شاید این مشکل اصلی بازار کار ایران نیست. ولی قسمتی از مشکل هست. خیلی مشکلات دیگه. اگر این مشکلات نبود، برای من جای سوال هست که چرا این همه مردم کشور های پیشرفته نسبت به این مساله عکس العمل نشون می دن. خیلی از افراد می گند که یکی از دلایل اصلی رد شدن قانون اساسی اروپا در فرانسه همین مساله مهاجرت و نیروی کار و ترس از کاهش رفاه بود. مشکلات دیگه هم داریم، ولی چون مشکلات دیگه هست، به این معنی نیست که این اصلا مشکل نیست. یک فرد افغانی وقتی می اومده ایران وضعیت رو می دونسته، بر اساس منافع خودش اومده، و بر اساس اینکه در ایران موندن به نفعش بوده در ایران این مدت رو مونده. همون طور که گفتم یک سری منافع هم برای عده داشته در ایران. قبول. الان هم که شرایط تغییر کرده، با بر اساس منافع خودش تصمیم می گیره که بمونه یا بره. یک ایرانی هم بر همین اساس تصمیم می گیره. من فکر نمی کنم تعداد بسیار اندکی از افغانی ها به خاطر عشق به میهن که شما می گی ایران می دونن به اینجا اومد، یا انگیزه ی اخلاقی داشتند وقتی می اومدند. به فکر خودشون بودند. وقت اومدن هم می دونستند موقته. بقیه حرف ها معنی نداره. یکی که نیازمنده میاد چند روز خونه تو می مونه، فردا مشکل رفع می شه. حالا چون خونه رو دوست داره و یه مدت توش مونده و فکر می کنه خونه ی خودشه، قبول می کنی تا اخر عمرش یا هر وقتی که بخواد بمونه؟ گیرم که تو کارهای خونه هم کمی کمک کرده.
تفاوت بین مهاجرت و اقامت موقت به عنوان پناهنده رو فکر می کنم متوجه نشدی. افغان ها مهاجر نیستند، پناهنده اند.
” به هر صورتی و با هر کلکی که اومده باشند فرقی نمی کنه. اگر خلافی نکردند چرا باید باهاشون چنین برخوردی بشه.”
همین که غیر قانونی بیان یا بعد اتمام پناهندگی غیر قانونی در ایران حضور دارند خلافه، نیست؟
افغان هاانسان هستند. مثل ما. از نظر ذات انسانی هیچ فرقی ندارند. قبول. ولی به خاطر اینکه مثلا من انسانم، حق دارم بگم که خونه تو ماله منه، چون منم انسانم؟ بحثی که می کنی شبیه اینه. این مثال قشنگی نیست، ولی احساس می کنم مثل آدم هایی رفتار می کنی که از اینکه گربه های خیابون گرسنه هستند شروع می کنند به حمایت از حقوق حیوانات و یادشون میره که بچه همسایه کنارشون گرسنه است.
مساله روستای و شهری هم باز با این موضوع فرق می کنه. باز داری مساله رو منحرف می کنی. از نظر قانون کشور هیچ محدودیتی برای اینکه روستایی در روستا بمونه نیست، با شهری فرقی نداره. ولی یک پناهنده از نظر قانونی و حقوقی با یک تبعه وضعیت متفاوتی داره.
من باز فکر می کنم مشکل اصلی بحث ما اینه که شما افغان ها رو به اشتباه مهاجر حساب می کنی، نه پناهنده موقت. اگه این نکته روشن بشه و تعریف و حقوق و وظایف پناهنده رو بدونی، این مساله حل می شه.
چرا من ایرانی باید وجود مهاجران غیرقانونی که هیچ کجا هیچ اسمی از آنها به خاطر حضور غیر قانونی آنها و هیچ مشخصاتی از آنها ثبت نشده و در صورت ارتکاب جنایت هیچ ردّی از آنها باقی نخواهد ماند را به همراه اینهمه جرم و جنایت و تجاوز تحمل کنم؟ ملت ایران باید تاوان جنگ و آوارگی اینها را بپردازد؟ نیم ملیون افغان در تهران یعنی گرفتن نیم ملیون فرصت شغلی از ایرانی های بیکار
حق تابعیت ایرانی که بتازگی در مجلس اسلامی تصویب شد هم یک دشنه ی خائنانه ی دیگر بر پیکر این ملت است. “افاغنه ای که مادران ایرانی دارند” کدام مادران ایرانی؟ یک زن نجیب ترجیح می دهد بمیرد تا با یک مهاجر غیرقانونی و ناشناس ازدواج کند.
بحث ما سر کسانی است که باتعداد دو و نیم میلیون نفر با شرط زندگی دراردوگاه مهاجران به ایران آمدند اگر اینها هم مثل آمریکا گزینش شده به ایران آمده بودندو از کلی فیلتر رد شده بودند من هم قبول داشتم که تابعیت ایرانی بدهند
افغانی با شناسنامه ایرانی جعلی زمین و ماشین می خرد ولی بعلت حضور غیر قانونی در ایران سربازی نمی رود مالیات نمی دهد افغانی فامیل قاچاقچی خودش را لو نمی دهد افغانی که می داند اگر در افغانستان بود یک صدم درآمد توی ایران را نداشت اگر خوب کار نکند چکار کند ؟
همین الآن موبایل ماهواره ای و3G توی افغانستان است و کلی پیشرفت کرده پس چه احتیاجی به ما دارند حالا اگر هم می خواهند بمانند باید در اردوگاه پناهندگان زندگی کنند نه اینکه شناسنامه جعلی بگیرند و دختران ما با ادعای ایرانی بودن ازداج کنند بعد ببرند افغانستان
دوست عزیز برخورد مغرضانه ای با جماعت افغان که بصورت غیر قانونی در ایران زندگی می کنند ندارم ولی وقتی شاهد قتل..سرقت..تجاوز..و غیره از سوی گروهی از این جماعت هستی دیگر نرخ پایین دستمزد و بهره وری بالای ایشان نسبت به نیروی کار بومی به هیچ نمی ارزد. متاسفانه شرایط زندگی مناسبی برای جماعت افغان ساکن ایران وجود ندارد ولی مسئولیت این شرایط سخت نتیجه انتخاب ایشان برای اقامت غیرقانونی بوده و قطعا چنین اقامتی نه تنها در ایران بلکه در هر کشوری مشکلات خاص خود را به همراه دارد. فرزندان بدون شناسنامه از مادران ایرانی و پدران افغانی..خیل عظیم متکدیان افغانی در سطح شهر که عموما” از اعضای یک خانواده پر جمعیت هستند و اعمال مجرمانه برخی از این گروه از عوارض ورود بی رویه این جماعت به شمار می رود. کاش دولت ایران شرایطی فراهم آورد تا درصد اقامت غیرقانونی این مردمان و تبعات آن از چهره جامعه ما زدوده شود تا از این پس شاهد برخورد ها و قضاوتهای ناعادلانه نباشیم.
ما نگران وضعیت شیعیان هستیم تعداد شیعیان به نحو بسیار نگران کننده ای در حال کاهش است بخاطر مسایل کنترل جمعیت در حالی اهل سنت به فتوای علمای خود کنترل جمعیت را حرام می دانند و کمترین تعداد بچه اشان هفت هشت تا بچه است عملا شیعیان در بسیاری مناطق مرزی اقلیت شده اند امنیت ملی با این وضعیت در خطر قرار گرفته است
شما از کجا فهمیده اید کارگر ماهر افغانی هم داریم ؟ کارگر ماهر به چه کسی میگویندکسی که سواد و خواندن و نوشتن ندارد ۵۰ پنجاه سال هم کار کند کارگر ساده است مثل تقریبا تمام کارگران افغانی لذاکارگر ماهر افغانی نداریم اگر کسی نگران جوان معتادش است نگران وضعیت اخلاقی جامعه است به قول مقاله شما جزو آن گروه فاقد آموزش و مهارت طبقه بندی می شود که مخالفت نژاد برستانه دارد ؟ نسل شیعه دارد منقرض می شود کنترل جمعیت در مناطق سنی نشین معنا ندارد برو کردستان برو سیستان بلوچستان برو هر جایی که سنی است به فتوای علمایشان دارند تعداد زیادی بچه تولید می کنند افغانی ها که ۷۵ هفتاد و پنج درصدشان سنی هستند با تعداد انبوه بچه هم اضافه دارند می شوندمجلس هم تصویب کرده به بچه هایشان تابعیت ایرانی داده شوندو خود افغانی ها در ایران بمانند چطور تا همین چند لحظه پیش ما اضافه نیروی کار داشتیم بهره وری نیروی کار کم بود تعداد کارگران استخدامی بیش از حد نیاز بود نیاز به کوچک سازی دولت بود می گفتید خصوصی سازی باعث کوچک شدن و بهره وری بالاتر می شود و کارگر خلاصه زیادداشتیم حالا چی شد گفتید کارگر افغانی تازه لازم است یک پشت و بام و دو هوا ؟ بالاخره کارگر استخدامی زیاد داریم و باید خصوصی سازی کردو کوچک سازی دولت یا نه؟
واقعیت این است که دو تا سه میلیون پناهنده آن هم از یک کشور رقم بسیار بالایی است بویژه برای کشور فقیری چون ایران که خودش هزار و یک مشکل دارد. بیشتر نظراتی که در اینجا نوشته شده نه بر اساس واقع بینی که بر اساس خاطرات خوب یا بد از افغانها درج شده است. وجود تعداد زیادی پناهنده بدون حساب و کتاب تنها پایه های اقتصاد و امنیت کشور را تضعیف می کند چه این پناهنده ها افغانی باشند و چه اروپایی. راه حل اساسی کمک ایران به ثبات افغانستان و برنامه ریزی برای بازگرداندن آوارگان به کشورشان است. وقتی از بین دو تا سه و نیم میلیون افغانی حاضر در ایران تنها ۶۰۰۰ نفر شناسنامه کار دارند باید دریافت که چه میزان کارهای قاچاق، غیرقانونی و ضد امنیت اجتماعی انجام می گیرد.
میدونی آخه جریان چیه….هر چی افغانی تحصیل کرده و ثروتمند بود به کانادا و آمریکا رفتند و اونهایی که به ایران اومدند اکثرا مردم از طبقات پایین تر افغان بودند که خب بعضا جنایاتی هم مرتکب شدند که خاطره بدی بر جا گذاشته..
در مورد چهره ظاهری افغانها هم ظاهرا فقط ۲۰ درصدشون چشم بادومی هستند که اکثر مهاجرین به ایران از این دسته هستند ایرانیها که در سالهای سیاه آن جنگ کمر شکن و با وجود میلیون ها جنگزده صمیمانه میلیون ها افغان را پذیزفتند، قوت لایموتشان را با آنان تقسیم کردند و حاضر نشدند زیر تهدیدات شدید شوروی بر سر افعانستان معامله کنند. حاجی، موشک هایی که بعنوان هدایای شوروی۲ سال آخر جنگ تهران را به خاک و خون کشید تنها بخش کوچکی از بهای ایرانیان در دفاع از مردم افغان بود.
ایرانیان که اندکی پس از پایان جنگ با عراق ملیون ها آواره عراقی و تاجیک را هم پذیرفتند و به اینها اضافه کن حمایت بی حد و حصر و همه جانبه از فلسطین لبنان سوریه بوسنی کشمیر چچن. ….
فراموش کردن وضعیت وحشتناک مردم
… راستی یادم رفت عملکرد مردم ایران در پذیرفتن میلیون ها مهاجر و کمک به دهها کشور با وجود فلاکت مردم ایران
کسی را نپدیرفتیم … از ما کسی سئوال نکرده … یهو یه سری افغانی و عراقی و … هلفتی اومدن ایران !!!! همه مردم هم شاکی بودن … اصلا کلمه افغانی نوعی فحش محسوب میشد. که تو مدرسه بچه ها بهم میگفتن .
کارفرما برای این که پول بیمه و... ندهد کارگر افغان را بر ایرانی ترجیح می‌دهد و کارگر ایرانی را استخدام نمی‌کند، همین. حتی یکی از دلایل طرح بازگرداندن داوطلبانه افغانان هم همین بوده است
اگر در تهران بودید و صفحه حوداث روزنامه‌ها را ورق می‌زدید این را دیگر حداقل نمی‌گفتید. نمونه‌هایی از آن:
۱. اعتراف عجيب درباره قتل زنان خياباني
۲. هفت تبعه افغان اتهام تجاوز به دختر ايرانى را پذيرفتند
۳. اعتراف شكارچي افغاني زنان به قتل 3 زن در تهران
۴. نتايج جديد در پرونده 3 برادر افغاني قاتل
۵. و این مطلب

اینقدر دایه مهربانتر از مادر نشوید جوانهای خودمان کم بیکار هستند که شما دارید برای دیگران دلسوزی می کنید . الان شرایط در افغانستان دارد خوب می شود و افغانها به کشور خودشان بروند برای خودشان هم بهتر است . همانطوری که اگر در ایران شرایط مهیا بشود ایران بهترین جا برای ایرانیها خواهد بود. برای اینکه جوانان خودمان بروند سر کار آنها باید اخراج شوند از طرفی کشورهای دیگر تحصیلکرده ها و نخبه ها را جذب میکنند کم هزینه به مردم و کشور ما تحمیل کردن ؟ حالا که مدعین وضعشون خوب شده و تازه برای ما شاخ و شونه هم می کشن ! رفتارهمین دیروزشون رو با گروه هنری که خواننده اش هم معراج محمدی بود شنیدین ؟ اونوقت ما باید از موندن غیرقانونی این آدم ها توی کشورمون دفاع کنیم ؟! واقعا که !
اگر بگذارند و آن آقا همین جا ازدواج کند به احتمال خیلی زیاد پس فردا همسر ایرانی و فرزنداش را می گذارد و می رود. آنوقت آن زن بیچاره با بچه های خردسالی که نه ایرانی هستند نه افغانی آوره و بی کس می ماند. مشهد پر است از دخترهایی که زندگی شان را اینطوری باخته اند. در یک موقعیت مشابه ، ازدواج با یک تبعه افغانستان مشکلات بسیار بیشتری دراین شرایط برای اون دختر به وجود میاره که زیاد درباره اش صحبت شده و نمونه هاش رو هم زیاد دیدیم . حتما یادت نرفته دخترهای ایرانی رو که مجبور شدن برای زندگی به افغانستان برن همراه مثلا شوهرشون و اونجا چه بلاها به سرشون اومد یا اونهایی که مرد افغان بچه هاشون رو برداشت و همراه خودش برد به افغانستان . یه سری مشکلات هست که فقط دراین مورد خاص بروز پیدا می کنه و چه خوشمون بیاد چه نیاد باید بپذیریمشون . فرزندان مردان افغانی که همسران ایران دارند طبق قوانین هر دو کشور ایران و افغانستان افغانی محسوب می شوند. (اینکه قوانین اشکال دارد درست است ولی بحث دیگری است)
بچه هایی که پدر افغانی آنها را رها می کند علاوه بر درد بی پدری رنج به رسمیت شناخته نشدن هویتشان را هم باید بکشند. از امکانات دولتی از تسهیلات عمومی محروم می شوند.
در دانشگاه های ایرانی آنطور که همه ی بچه های زاده ی ایران پذیرش می شوند راه داده نمی شوند.
شناسنامه ندارند، حق کار و هزار چیز دیگر. بله. افغانها سالها در ایران کار کردند. در شرایط بدی هم کار کردند. از حداقل حقوق هم محروم ماندند.
ولی آنها ایران را انتخاب کردند چون در آن برایشان کار بود، امنیت بود و یک زندگی هر چند سخت ولی به مراتب بهتر از حیات زیر بمب و گلوله ی شوروی ها و طالبان و مجاهدین و دیگران.
واقعاً از کشور فقیری مثل ایران با این سطح پایین اشتغال و درآمد سرانه بیشتر از اسکان و اشتغال - هر چند نامناسب - برای قریب به 5 میلیون آواره جنگی چه انتظاری می توان داشت؟چراغی که به منزل رواست به مسجد حرام است بايد بدوني همين رژيم پاي اونا رو به ايران باز كرده كار و ناموس ايراني رو زير دستشون گذاشته و تازه تصويب كرده اگر خارجيي با دختر ايراني ازدواج كنه و بچه دار بشه بچه اش ايراني حساب ميشه با اين كار افغانيا رو ترغيب كردن دختراي ايراني رو بگيرن و به بهانه بچه تو ايران بمونن حالا بهتره دلت به حال جوناي ايران بسوزه كه هم كارشون رو از دست ميدن هم ناموسشونو تازه معتادشون هم ميكونن
چراغي كه به خانه رواست بر مسجد حرام است تازه اگر افغان ها رو مسجد بشه حساب كرد.
این BBC هم دیگه داره خیلی از احساسات ما سوء استفاده می کنه. بله خیلی برخورد بدی بوده که همه رو یک دفعه به این نحو اخراج کردند ولی مگر در دولت فخیمه بدتر از این نمی کنند با خارجیها ؟
عکس ها بخوبی نشون میده که با وجودی که افغانها مجوز نداشته اند در ایران کار کرده اند و زندگی عادی داشته اند . فرصتی که در کشورهای دیگر از جمله به انگلستان به پناهندگان غیرقانونی و بدون مجوز به هیچ عنوان داده نمیشود
تبعات سیاست های احمقانه که بدون ساماندهی کردن پناهندگان افغان به جای اینکه آنها را در کمپ سکنی گزیند اجازه داد که بدون هیچ کنترلی در ایران به کار و فعالیت بپردازند.
1- با توجه به اینکه این کارگران غیرقانونی بودند و مالیات نمی پرداختند و کارفرما لزومی نداشت که برای آنان حق بیمه بپردازد لذا دستمزد کمتری از کارگر ایرانی طلب می کردند و این باعث میشد که کارگر ایرانی در این رقابت عقب بماند و کار خود را از دست بدهد
2- این مهاجران قانونی در هیچ کجا از نظر سلامت بررسی نمیشدند و بسیاری بیماری های عفونی مسری از جمله سل ، تب مالت ، مالاریا را با خود به کشور آوردند و باعث افزایش فاجعه بار آمار این بیماری ها در ایران شدند.
وقتی که بدانید بسیاری از این کارگران در کارخانه های محصولات غذایی، دامداری، مرغذاری کار میکنند بدون اینکه از نظر سلامت چک شده باشند عمق فاجعه بدتر میشود .
در ضمن کارگران بی پناه ایرانی که در محیط کار در مجاورت این کارگران قرار میگیرند در معرض این بیماریها قرار میگیرند و این هم یک جهت دیگر که قشر آسیب پذیر حقش بیشتر ضایع میشود
3- مردم ایران خود در جامعه باید بسیاری مقررات و قوانین را رعایت کنند ، مالیات بدهند تا از حقوق اجتماعی برخوردار شوند و لی این دوستان بدون رعایت قوانین از حقوق اجتماعی مناسبی برخوردارند ( لطفا دوستان با نیان با اروپا مقایسه کنند بلکه با آنچه که شهروندان عادی خود ایران برخوردار هستند مقایسه کنید )
4-در کشورهای دیگر که پناهندگان در کمپ سکنی گزیده میشوند کمسریای عالی حقوق بشر سازمان ملل هزینه آنها را تامین میکند اما با توجه به وضع موجود در مورد این پناهندگان اینگونه نشد.
درنهایت قشر کارگر و آسیب پذیر ایران است که از حضور 3 میلیون مهاجر غیرقانونی افغان متضرر شده است
از اول هم قبول این تعداد آواره از کشوری جنگ زده خیلی بی عقلی بوده... ولی الان میشه چکار کرد؟ برای اینهایی که اخراج میشن متاسفم ولی مطمئنم اگر مثلا به قول شما انگلیس هم مرز با افغانستان بود اصلا این آدمها رو راه نمی داد که بعدا بخواد اخراجشون کنه. چون دولت تو نصف موضوعاتی که دخالت میکنه کار رو به گند میکشه دلیلی نیست بگم این کارشون هم غلطه. آره... من هم کارگر افغانی داشتم، من هم دیدم چه آدمهای خوبیند ولی دیدم کارگر ایرانیم چطور بهش نگاه میکرد وقتی کارشو دادیم به اون (چون کمتر حقوق میگرفت، جوونتر بود و احتیاج به پس انداز نداشت؛ در صورتی که اون کارگر ایرانی احتیاج به پول بیشتری داشت تا برای بچه هاش که مدرسه میرفتن هزینه کنه) چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است... در ضمن دولت ایران مدت زیادیه که داره با تشویق و این چیزها مهاجرین رو میفرسته. حالا هم که نرفتند با زور و دسته جمعی. دوستان من اگر مشکلی تو همین مملکت بوجود بیاد به خدا اگر همین عراق و افغانستان به ما اجازه بدن فقط 10 هزار نفر مهاجر غیر قانونی بفرستیم تو کشورشون... این کشور میزبان خوبی برای این افراد بوده... حالا دیگه نمیتونه این کار رو بکنه. تمام. یکی از دوستان در یکی از تاپیکها با همین موضوع نوشته بود هرات قسمتی از ایران بوده پس این افراد هم وطنند... این یکیش خیلی بهم زور اومد. صبح خوندم و الان موضوع رو پیدا نمیکنم ولی اگر این دوست این نظر رو خوند یک جواب به من بده... چرا همه بدبختها همیشه با ما هموطنند؟ ایران تا مصر یک زمانی جزوش بوده. ایران ترکیه رو هم زیر نفوذ کامل داشته. میدونی اگر الان به یک ترک بگی هموطن جرت میده؟! همینی که داریم بچسبیم. همین زاهدان و خوزستان و آذربایجان خودمون رو که اگر مشکلاتی مثل بیکاری و بقیه چیزهاشون حل نشه ممکنه تا دو روز دیگه به کشورهای دیگه بپیوندند. اونها هنوز هموطن من هستند. دلم برای زاهدانیه بیشتر میتپه تا افغانیه.
همه ما تو این کشور تحقیر میشیم. اونها هم روش. من نمیگم اینجا جای خوبیه. منم مثل همه دارم تو همین مملکت زندگی میکنم. اگر میگم میزبان خوبی بوده با توجه به میزبانهای احتمالی دیگه میگم. میشد یک کمپ براشون درست کرد مثل کمپهای استرالیا... اونوقت خوب بود؟ اونوقت متمدن میشدیم؟ همین چند وقت پیش یک ایرانی اونجا خودسوزی کرد. این همسایه های عزیز اومدند به تعداد خیلی زیاد توی کشور ما. کار کردند، حقوق گرفتند، مثل همه مردم که اینجا تحقیر میشن تحقیر هم شدند. اگر تحقیر شدند از بی پولی و بدبختیشون بود و اگر یک ایرانی هم بی پول و بدبخت باشه تو این مملکت تحقیر میشه. تازه چه تحقیری؟ شما میدونید تحقیر چیه؟ اینکه ریس جمهور یک کشور خیلی متمدن به نام آمریکا به مهاجرین چینی گفت طاعون زرد. من به اون میگم تحقیر. اینکه دارن بر میگردوننشون تحقیر نیست. ایران 1000 بار به مجامع بین المللی اعلام کرد که از پس اینهمه آدم بر نمیاد. هیچکس کمکی نکرد. ایران مرزهاش رو نبست، ایران نگفت دارن میمیرن به من چه. حتی وقتی چند تا از این همین افراد پناهجو به جرم وحشی گریهایی که در همون زمان کم پیش می اومد تو ایران (مثل بریدن دست یک زن برای سرفت انگشتر و دستبند) دستگیر و محکوم شدند ایران نگفت افغانیها وحشی هستند. میشد که بگن نه؟ ولی نگفتند. ما میزبان بدی نبودیم. مهمونی هم که خونش داره درست میشه باید برگرده خونش. کنک زدن هم..... تو رو خدا دوست من. آبان عزیز.... همه ما داریم تو این مملکت کتک میخوریم... فردا اگر یکی از دوستان شما بدون روسری بره بیرون چه بلایی سرش میاد؟! قانون اینجا اینو میگه که باید روسری سرت باشه اگر نه کتک میخوری. قانون هم میگه الان باید همه افغانیها برگردند افغانستان ولی کتک میخوردند. این افراد اگه اینجا براشون خوب بوده یا بد بوده همین بوده که هست. همینها اینجا کار می کردند و پول در می آوردند همشون هم میدونستند اگر پلیس بخواد میتونه بزنه لت و پارشون کنه. حالا که دیگه کار نمیکنند ما شدیم وحشی و نامیزبان و نا متمدن که کتک خوردند؟ تا دیروز که خوب بودیم که....
من با کتک زدن و خوردن موافق نیستم.... میگم این مملکت همینه. اگر من و شما به این روش برای اجرای یک قانون اعتراض کنیم اشکالی نیست. مملکتمونه... ولی به خدا هیچ کجای جهان به هیچ آدمی که شهروند یک کشور نیست اجازه نمیدن در مورد شیوه اجرای یک قانون که قانونیه (اگر قانونی باشه) اعتراض کنه. مردم یک کشور حقش رو دارند ولی بقیه نه (10 بار گفتم که موضوع لوث نشه فردا بگید این با خضونتهای تو این مملکت موافقه... نه موافق نیستم ولی یک افغانی در موردش نمیتونه نظر بده.)
چرا باید ایرانی ها دلشون واسه همه مردم دنیا بسوزه ؟ پس کی دلش واسه مردم سیستان و بلوچستان و هرمزگان و ایلام بسوزه ؟ فلسطین افغانستان عراق سومالی و..... افغانستان جزو ایران بوده که بوده حالا که نیست من و شما باید به فکر این باشیم که تو کشورمون در مدت 12 ثانیه ( بم ) 40 هزار نفر کشته میشن هیچ کسی پاسخگو نیست
افغان یاینجا کار کرده زحمت کشیده پولشو گرفته مفت که کار نکرده حالا هم می گویند آنهایی که غیر قانونی در ایران هستند بروند کشور خودشان
این نژادپرستی نیست
چرا یک ایرانی را بعد از 5 سال از آلمان اخراج می کنند ؟ خب این قانون آن کشور است ... ایران هم میگوید مجوز ندارید بروید کشور خودتان مجوز دارید بفرمایید خیلی از افغانی ها شناسنامه ایرانی هم دارند بحث من این است که سالی 25 هزار نفر ایرانی در جاده ها کشته می شوند یک نفر نمی گوید چرا این کشته ها با یک جنگ برابری می کند جنگ و کشتار شاخ و دم ندارد ؟
حالا چون ایران و افغانستان با هم پیوند های زیادی دارند و دوست هستند مرزها را باز بگذارند هرکسی خواست برود و بیاید ؟ فرض کنیم از نظر اقتصادی افغانستان از ایران قوی تر باشد این عقلان یاست مرزها را باز بگذارند میلیون ها ایرانی وارد افغانستان شوند ؟ یا فکر می کنی اگر ترکیه اجازه بدهد چند هزار ایران وارد ترکیه می شوند یا یونان یا اکراین یا همین کشور ها شیخ نشین
امارات اصلا به ایرانی ویزای کار نمی دهد هر چیزی حساب کتاب دارد یعنی باید داشته باشد
اروپا فرق داره تازه کشور های اسکاندیناوی هنوز قبول نکردند
آن موضوع مربوط به کشورهایی است که از نظر اقتصادی نزدیک به هم باشند نه دو تا کشور مثل ایران و عربستان یا ایران و امارات
این خوب است اما خیلی طول می کشد چند کشور منطقه ما بتوانند مثل اتحادیه اروپا مرزها را بی خیال شوند
دوستان ببینید احساساتی نشید و تندروانه هم اظهار نظر نکنید . میدونستید که ایران بیشترین تعداد پناهندگان و آوارگان دنیا را در خود جا داده است ؟
بله این یک حقیقت است و بیشتر این ها را افغانها شامل میشه و بعد هم عراقی ها و ...
همه جای دنیا برای پناهندگان قوانینی وجود داره و هیچ جا اینطوری نیست که بدون هیچ قانونی بیان و کار کنن و مالیات هم ندن ( برای همین هم دستمزدشون از کارگر ایرانی پایین تر است و کارگر ایرانی در رقابت باز میمونه ) و تازه ازدواج هم بکنن با ایرانی و هیچ قانونی را هم رعایت نکنن . در طی این سالها بسیاری از افغان ها بصورت بدون مجوز در ایران زندگی و کار و ازدواج کردن ( بدون متابعت از هیچ قانونی ) در صورتی که خود ایرانی ها برای هر چیزی باید قوانین و مالیات ها را رعایت کنند .
خوب حالا میگن که اونهایی که بصورت غیرقانونی هستن ( نه اونها که مراحل قانونی را گذراندن و قانونا در کشور ما هستند ) باید کشور را ترک کنند. خوب این یک امر بدیهی است
کدوم کشور را در دنیا سراغ دارین اینطور بدون قانون اینهمه مهاجر را برای این همه سال در خودش پذیرا شده باشه ؟
نمونه کوچک آن همین دبی کنار ما است حالا توجیه کنیم بگوییم با پول نفت است اما واقعیت این است که مدیریت درست است
بحث من مربوط قوانین اقامت و این داستان ها بود و اینکه هر کسی هر جا خواست برود که نمی شود اگر افغانی مجوز اقامت دارد مشکلی ندارد اما اگر من بذدون مجوز مثلا در کشوری مثل ترکیه یا یونان به صورت سیاه زندگی می کنم باید بنده را محترمانه به کشورم برگردانند و این هم فکر می کنم در مورد اکثر افغانی ها که به افغانستان برگشته اند اتفاق افتاده
ضمنا با این اوضاع و احوال چند سال دیگه ایرانی ها باید دنبال ویزای افغانستان و عراق باشند خصوصا عراق که خیلی از ایران قوی تر خواهد شد هیچ وقت سال 1990 را از یاد می برم که ماشین های عراقی را می آردند ایران هیچ کسی ندیده بود همه با دست به هم نشان می دادند می گفتند ببین ماشین عراقی
چند سال دیگر ایرانی ها آرزوی زندگی در عراق را خواهند داشت
اینطوری احساساتی شدن و از یک جنبه قضایا را دیدن باعث شده که ما از بعد از انقلاب به اینجایی برسیم که هستیم . شما فقط میگین که این کارگران اخراج شدند بدون اینکه همه ابعاد قضیه را نگاه کنید .
بله وقتی شما یک ایرانی باشید و مزدبگیر باشین به صورت اتوماتیک مالیات از حقوق شما کم میشه اما کارگر افغانی که بصورت غیر قانونی اینجاست و غیر قانونی کار میکنه پس هیچ جا اطلاعات کاری اش ثبت نمیشه بنابراین کارفرما با حقوق کمتر اون را استخدام میکنه و کارگر هم مالیاتی نمی پردازه ، در صورتی که مثل یک شهروندی که مالیات میده از همه امکانات شهری استفاده میکنه ( من به شما بگم آمار مراجعه کنندگان و بستری شوندگان برخی از بیمارستانهای ما تا 80 درصد مربوط به افغان هاست )
اون وقت این کارگران غیرقانونی باعث میشن که فرصت های شغلی از دست کارگران زحمتکش ایرانی خارج بشه .
برای همین هست که همه چیز باید قانونمند باشه عزیز من . شعارگونه رفتار کردن و شعار های انتر ناسیونالیستی سر دادن مثل گروههای چپ بدون در نظر گرفتن همه جوانب و شرایط جامعه هیچ چیزی بجز هرج و مرج و از بین رفتن حقوق افرادی که واقعا مستحق هستند نخواهد داشت .
آینه جان اینکه اقتصاد ما وابسته به نفت است درست ولی همه مردم هم مالیات میدهند من نمیدانم شغل شما چیست که از دادن مالیات اطلاعی ندارید . در ایران همه مشاغل به جز نیروهای نظامی و انتظامی ( که در همه جای دنیا در واقع حقوقشان از پرداخت مالیات توسط گروههای دیگر تامین میشود ) بقیه مشاغل مالیات می پردازند .
و افغانها که به صورت غیرقانونی در ایران کار میکنند به هیچ عنوان مالیات پرداخت نمیکنند . لطفا کامنتهای قبلی من را بدقت بخوانید.
شما تا کنون ندیده این که کارگر ایرانی به خاطر اینکه یک کارگر افغان با حقوق کمتر ( و چون غیر قانونی هم هست کارفرما محبور به پرداخت حق بیمه او هم نیست ) ازکار بر کنار شده باشد . ...من دیده ام
موضوع این است که حضور غیرقانونی این کارگران افغان بیشتر از همه به ضرر قشر آسیب پذیر و زحمتکش و نیروی کار ایرانی است .
و اتفاقا سرمایه داران از این قضیه بهره مند میشوند
آقایانی که رگ غیرتشون در مورد هموطنان قدیم باد کرده برن تو جامعه افغانهای مقیم همون کشوری که هستن ببینید که چطور همین افغانها خودشون رو مستقل و تاریخ نداشته شون رو مقدم به تاریخ ایران میدونن . ظاهرا فراموش کردید همین اتفاق چند هفته پیش رو که یه گروه موسیقی ایرانی رو با نامردی تمام از افغانستان اخراج کردن . کی گفته افغانها حق دارند به صرف اینکه یکی دو قرن پیش توی قلمرو ایران بودن الان بدون نیاز به هیچ مجوز اقامتی توی ایران راست راست بگردن و نشه بهشون گفت بالای چشمت ابروه . مگه آمریکایی ها اغلبشون از نسل انگلیسی ها نیستن ؟ استرالیایی ها مگه اینطور نیستند . پس چطور شده که هرکدوم از اتباع این کشورها برای کار توی دو تا کشور دیگه باید مجوز بگیره ؟ مگه همین کشورهای آسیای میانه تا 15-20 سال پیش توی قلمروی مسکو نبودن .مگه الان برای اقامت و کار نباید مجوز بگیرن ؟ آقایونی که وضعیت پناهنده های افغانی تو ایران رو بد تر از پناهنده های ایرانی تو اروپا میدونن مگه خبرهای خودکشی ایرانی ها تو کمپهای اروپا و استرالیا رو نمیشنوند ؟ آیا توی ایران واقعا ما هم برای افغانها کمپ درست کردیم ؟ جالب اینجاست که این آقایون پر مدعی که مخالف اخراج مهاجر غیر قانونی توی ایران هستند در مقابل توصیه به eliminate کردن اونها در جامعه ایرانی می کنن .
ادا و اصول های روشنفکری چقدر بعضی وقتها سخیف و تهوع آور میشه .
در همه کشورها پناهندگان درکمپ نگاهداری میشن و حق کار ندارن و از کمکهای کمسریای عالی حقوق بشر هزینه هاشون تامین میشه
اما ما افغانها را در کمپ نذاشتیم و در جامعه حل شدن و زندگی و کار عادی کردن ( بدون پیروی از قوانین متداول جامعه حتی )
و چون این پناهندگان در کمپ هم نبودن کمسریای حقوق بشر هم به ایران بابت آنها کمکی ارائه نمیدهد
اینکه بی.بی.سی. در این شرايط حساس گزارشات تحريک کننده در مورد افغانی ها در ایران می نويسد مشکوک است. همانطور که همه می دانيم ارتش انگليس روزانه چندين کودک بی گناه را در افغانستان می کشد ولی بی.بی.سی آنها را وحشيانه نمی يابد. به احتمال زياد این طرح جديد انگليس است برای توجيه کردن جنگ احتمالی عليه ایران در نزد افغان ها و استفاده از مرز خاکی آنها برای این جنگ
الان حدود سه میلیون افغان در ایران زندگی و کار میکنند که مسلما تعداد بسیار قابل توجهی است و من منکر این نیستم که ممکن است شرایط نامساعدی را هم بعضا تجربه کرده باشند اما در مجموع اگر نظر بگیرید ایران برای این دوستان بسیار خوب بوده است که اگر نمی بود به اینجا نمی آمدند.
پناهندگان ایرانی برای اینکه بتوانند در اروپا اجازه کار پیدا کنند مراحل قانونی را باید طی کنند.
اما اکثر پناهندگان افغان چون غیرقانونی هستند بنابراین تابع هیچ قانونی نیستند و به راحتی جذب زندگی عادی شده اند و حتی ازدواج کرده اند .
شرایط اگر سخت است برای همه مردم سخت بوده است منتهی آنچه که به مردم عادی به صورت روزمره میاید چون عادی شده بیان نمیشود.
بذارین از یک بُعد دیگه هم این قضیه را باز کنم .
این کارگران افغان که به صورت غیرقانونی کار میکنند بنابراین تحت هیچ آزمایش پزشکی قرار نمیگیرند و میدانیم که بیماریهای عفونی در بین افغانها بسیار شایع است بخصوص سل و مالاریا و تب مالت و...
این کارگرها در بسیاری از صنایع غذایی و دامداری ها و مرغداریها و ساختمانها کار می کنند.
بدون اینکه از نظر سلامت بررسی شده باشند و خوب مسلم است که چه اتفاقی می افتد.
برای همین است که آمار سل در کشورما به طور فاجعه باری پس از حضور افغانها در ایران بالا میرود و اکثر هم سل مقاوم به درمان هستند.
و چه کسی در معرض این بیماریها قرار میگیرد. قشر آسیب پذیر ایرانی
همانطور که گفتم ازبسیاری جهات میتوان این قضیه را بررسی کرد و از همه جهت آنکس که بیشترین ضرر را می بیند قشر زحمتکش و آسیب پذیر است . و آنان که دور نشسته اند و شعارهای به اصطلاح روشنفکری سر میدهند آسیبی متوجه شان نیست.
شما برو یک آمار از مسلولین بیمارستان مسیح دانشوری ایران بگیر ببین چند نفرشون افغان هستند و بقیه ایرانی ها همه در تماس با افغانها بوده اند.
برو بیمارستان های حومه شهرستان ورامین و ببین که 90 درصد مراجعه کنندگان بیمارستان های دولتی منطقه افغانها هستند و سوبسید این مملکت صرف مهاجران غیر قانونی که مالیات هم نمیدهند میشود بعد در بسیاری از مناطق کشور ما همان کسی که مالیات میدهد و از حق نفت او سوبسید برای اینگونه هزینه ها صرف شده است برای کوچکترین چیزی در مضیقه است. کی بود که گفت ولی گفته بود که ایران هم کلی مهاجر داره...خیلی مقایسه غلطی هست این. تو آمریکا که اون ملت خداد میلیارد دلار پول دارن یا کلی سواد، کانادا هم واقعاً گلچین می کنه لامسب...یا باید PhD باشی یا تاجر خیلی موفق. چند وقت پیش سر یه امتحانی کارت بچه ها روچک می کردم، مثل اینکه سازمان ملل بود: از هند، چین، روسیه، ایران، بنگلادش، مصر، ....این دادهای افغان خیلی خوب کار می کنن ولی خداییش مقایسه اونها با ایرانی های مهاجر کار درستی نیست... اونهایی که شما نژاد پرست میخونیدشون تنها یک حرف میزنن و اون اینه که مهاجر غیر قانونی باید اخراج بشه . اتفاقا این افراد به قول شما نژاد پرست که در اروپا و آمریکا زندگی میکنند دقیقا نژاد پرستی رو به معنی کامل دیدن و اون رو با اوهامی که نمونه هاش تو این کامنتهای بالا زیاده مقایسه میکنند . عزیزان افغانی شما 22 سال میهمان این مملکت بودن . کارهای سخت برای این مملکت کردن و به این مملکت سود رسوندن قبول اما در مقابل سود هم بردند . وقتی تانکهای روسی از روی جنازه افغانها رد میشدن افغانهای مقیم ایران نهایتا مجبور بودند سختی کار ساختمانی رو تحمل کنند . وقتی سربازهای روس به زنهای افغانی تجاوز میکردند همین ایرانی ها بودند که به خیلی از افغانها و ناموسشان پناه میدادند . وقتی طالبان سر همین افغانها رو میبرید نهایت سختی افغانهای مقیم ایران سختی کار بود . وقتی موشکهای آمریکایی به بهانه مبارزه با طالبان در یک لحظه یک عروسی رو به خون میکشید باز هم همین ایران نژاد پرست به اینها پناه داد . اما حالا که بقول خودشون دموکراسی وارد کشورشون شده آیا دیگه لازمه لقمه نان کارگر ایرانی را از دهانش بگیریم و به دهان عزیزان افغان شما بگذاریم ؟ آیا در اوهام شما اخراج کارگر غیر قانونی افغان با کوره های آدم سوزی هیتلر یکی است ؟ مگر نه اینکه ایران دو راه برای کارگران غیر قانونی قرار داده : یا به شکل قانونی و مدت مشخص در این کشور بمانند و تعهد دهند که بعد از این مدت از کشور بروند یا داوطلبانه مراجعه کنند و خرج سفر خودشون رو بگیرند و برن . حالا اگر کسی نخواست تن بده طبیعیه که باید اخراج بشه . قطعا نفس کتک زن این افراد و اخراج آنها کار زشتیه اما بی بی سی که این خبر رو در بوق و کرنا کرده یکبار از جنایتهای نیروهای ناتو ( به فرماندهی انگلیس) در دره هلمند نوشته ؟ شما که ادعای پر طمطراق بشر دوستی میکنید یکبار شده در وبلاگتون برای دختران و کودکان افغان که بدست ناتو کشته شند بنویسید ؟ یا شد در مورد دختر و کودک آن کشاورز سیستانی که بخاطر خباثت دولت کرزی و بستن آب هیرمند نابود شد بنویسی؟ کاش وقتی این اتفاق افتاد سری به سیستان میزدید و میدید که چطور فقیر ترین افرا این کشور از این ظلم خون میگریند ؟ اگر دوست داشتید در مور زن و دختر ایرانی که بخاطر اعتیاد خود یا یکی از اعضای خانواده خود از زندگی ساقط شد هم بنویسید . همان اعتیادی که همسایه عزیز مان تامین کننده افیونش هست . حتما میدونید که کشت خشخاش در کشور عزیز همسایه از بعد از طالبان تا حالا 6 برابر شده . متاسفانه طبق معمول عده ای از این مسئله هم مثل سایر مسائل میخوان برای سر بی کلاه خودشون کلاهی ببافتن . شما نمیتونی پناهنده افغانی که به ایران آمده را با پناهنده ای که به اروپا مهاجرت کرده مقایسه کنی و بگی چرا فلان امکانات به دوستان افغان داده نشده
سطح زندگی مردم اروپا را ببین خوب مسلمه که امکاناتی که به پناهنده در اروپا داده میشه باید چیزی باشه که در مقایسه با زندگی مردم اروپا قرار بگیره . تازه در همون شرایط پناهندگان تابع قانون باید باشند . در کمپ نگاهداری میشن . اطلاعاتشون ثبت میشه . از نظر بهداشتی بررسی میشن و تا مراحل قانونی طی نشه نمیتونن کار کنن و در جامعه حقوق اجتماعی داشته باشن
حالا پناهنده افغان را باید مقایسه کنی با سطح زندگی مردم عادی ایران . تو ببین سطح عادی زندگی مردم ایران چیست و بعد بگو آیا به دوستان افغانی بد شده است ؟ نه به هیچوجه
پناهندگان افغان بدون هیچ گونه مجوزی در این جامعه وارد شده اند ، کار کرده اند و حتی ازدواج کرده اند بدون متابعت از هیچ قانونی
حال اون دوست افغانی شما ناسپاس بوده است اما دوستان افغانی که من میشناسم میگویند که الان در افغانستان هستند میگویند آن گروه افغانهایی که به ایران مهاجرت کردند واقعا خوش شانس بوده اند هم کار کرده اند و زندگی عادی داشته اند و هم از نظر فرهنگی و شعور اجتماعی پیشرفت کرده اند و از فرهنگ ایرانی بسیار آموخته اند ولی آن دسته که به پاکستان رفته اند از حقوق اولیه محروم بوده اند و از نظر شعور اجتماعی هم پسرفت کرده اند.
ای کاش دوستان قبل از مخالفت تمام نوشته ها را بخوانند و تامل کنند . آقایون مطلع! اگر کارگر افغانی بره هزاران ایرانی محتاج به کار هستند که جاشون رو پر کنند، شما نگران بر وبرچ جردن نباش. می دونی چرا کارگر افغان پرسوده؟ چون بیمه نمی خواد، حقوقش نصفه و هر موقع کارفرما بخواد اخراجش می کنه. بابا! طرفدارهای انسانیت! اینها شرایط درستی هستن برای کار کردن؟ می دونید چند میلیارد تومن هزینه این کارگرها می شه سالیانه؟ حالا باز بزنید صحرای کربلا، آره، ما پول می دیم به حزب الله لبنان، چه عیبی داره به اینها هم بدیم... عزیز جان حرفی که من زدم که ایران مهاجر پذیرترین کشور دنیا است اعلام رسمی سازمان ملل متحد و کمسریای عالی حقوق بشر است حالا اگه با عقل شما جور در نمیاد اشکال از ما نیست عزیز جان ! آقا جان! مثال نقض که می شه زد؟ یکی از دوستان ما 7 سال از زن و بچه اش جدا بود تا اینکه پناهنده بشند...خیلی ساده. گفته بودند اگر از کمپ خارج شین پناهندگی پر! و البته این دوستمون هم اجازه ورود نداشت.
تا کی باید این ملت بد بخت جور جنگ طلبی افغان ، فلسطین ، لبنان ، بوسنی ، یمن و.... را بکشه؟! مگر ما کم در این 30 سال به آنان خدمت کردیم ؟ مگر یک نسل به قیمت 3 شیفته شدن مدارس ایران در این کشور به رایگان درس نخواندند؟ چرا یقه آمریکا و شوروی را که آتش جنگ را در دوران جنگ سرد در افغانستان روشن کردند نمی گیرند و هر یک بیش از 1000 میلیارد دلار فقط بودجه نظامی دارند را نمی گیرند؟ آیا حاضرند در ازای این همه کمک فقط از صادرات مواد مخدر به ایران چشم بپوشند ؟..... دوستانی که به اخراج افاغنه اعتراض می کنند توجه دارند که با این کار هر نوع بزل و بخشش درآمد نا چیز این ملت برای اعراب و ... هم موجه می شود؟ دوستان تا بحال به سیستان و بلوچستان رفته اند ملت بیچاره ایران را دیده اند؟ توی این دنیای هر کی به هر کی فقط همین مونده بود که کشوری عزیز و برادر همسایه از ما باج بگیره و بخواد بدیهی ترین قوانین مهاجرتی ( اخراج مهاجر غیر قانونی بهد از مهلت 18 ماهه برای خروج داوطلبانه ) رو با این هوچی گری ها نادیده بگیریم. نه دوست عزیز تو دلت برای مملکت نسوخته . فقط بهانه جدیدی گیر آوردی برای ایراد گرفتن . اتفاقا در این مورد معتقدم حکومت خیلی بیش از آنچه انتظارش میرفته صبور بوده است. گله بیشتر از مردمی است که طبق معمول هر مشکلی را به خارجی نسبت می دهند. حال اگر آمریکا و انگلیس در کار نبودند می شود قتل و جنایت مواد مخدر را به افغانها نسبت داد. واقعا معتقدم حکومتی که سال گذشته 700000 هموطن و شهروند فانونیش را در طرح بدحجابی مورد مرحمت قرار داده با افغانهای بدون مجوز خیلی مهربان بوده.خشونت هم در پلیس ایران چیز عجیبی نیست و در این مورد هم حکومت با آنها همان اندازه خشن بوده است که با شهروندان بدبختش. من فکر می‌کنم مهاجرت به یک کشور باید شرایط داشته و بدون در و پیکر نباشه. نه می‌شه به کلی نفیش کرد و به کلی می‌شه تاییدش کرد. نیروی انسانی اگر از حقوق و تکالیف یکسان با دیگران برخوردار باشه، شاید اشکالی نداشته باشه که به یک کشور مهاجرت کنه. ولی خب باید تابعیت رسمی پیدا کنه، مثل بقیه مالیات بده، مثل بقیه در مقابل اون جامعه مسئول باشه… البته شاید در شرایط فعلی کشور ما امکان نداشته باشه. در کلیت جامعه افغانی های مقیم ایران چند نفرشون اینطور که شما میفرمایید ادیب و نویسنده و فرهنگی بودن و هستن؟
یک طرفه قضاوت نکنیم. ما برای افغان ها متاسفیم اما نمی توانیم ایران را نابود کنیم برای انان. ما در 3 دهه گذشته بهای سنگینی برای افغانستان، لبنان،فلسطین، بوسنی، چچن، کشمیر هند، و حتی شاید باور نکنید ایرلند پرداخت کردیم. اما هر کدام که خرشان از پل گذشت محل سگ هم به ما نگذاشتند.
آقا من از نروژ می نویسم و تا اندازه ای با اون چیزی که عالم میگه موافقم. البته نه با تمام نظراتش.
در نروژ افغانی ها به صورت فله ای حضور دارند و خداوکیلی در منطقه ای که ما زندگی می کنیم از بعضی لحاظ ها مشکلات زیادی فراهم کرده اند.
نروژ به دلیل کوچک بودنش، گاهی حتی اخباری که به نظر من چندان مهم نیستند رو منعکس می کنند. از جمله مسائل پایان ناپذیر افغانی ها.
اکثر افغانی ها به خاطر مشکلات فرهنگی که دارند،که صدها برابر مشکلات ماست،با کشوری که به اون مهاجرت کرده اند خیلی سخت و بد آداپته میشن.
من منکر این نیستم که به اونها در طول تاریخ ظلم شده و بدبختی های زیادی کشیده اند. اما در پاره ای از مشکلاتشان خودشان بسیار مقصرند.
درک نکردن اینکه به یک کشور سکولار غیر مسلمان آمده اند و اینجا دیگر افغانستان نیست و ... حالا بیا این را حالی کن به افغانها!!!!
گاهی کمترینها را درباره ی تاریخشان و غیره و غیره نمی دانند و حتی یک گفتگوی معمولی عادی را نمی توانند مدیریت بکنند.
هر برخوردی را به نژادپرستی منتسب می کنند، که البته شامل ایرانیهای به قول ایشان بی فرهنگ هم می شود.
من اینجا به ندرت افغانی ای دیده ام(شاید دو مورد) که بشود با او یک دیالوگ عادی کرد بی آنکه سرانجام به شما توهین نکند.
باورتان بشود یا نشود اینها بخش کوچکی از مسائلی بود که دیده ام و مطلب را بیش از این کش نمی دهم!
راستی یک مطلب دیگر هم بگویم که شاید یرای شما هم جالب باشد:
اینجا به استخر و سونا که میروی شرایط خاص خودش را دارد. افغانی ها اینقدر بی ملاحظگی کرده اند که آخرین باری که رفتم، با خط درشت نستعلیق نوشته بودند:
پیش از ورود به استخر حتما مایوهایتان را دربیاورید و خود را بشویید. که البته خصوصا با وجود توالت فرنگی این کاملا معقول و منطقی است.
مورد دیگر اینکه در سالنی که دوش می گیرند، آمده بودند و جلوی آینه ریششان را می تراشیدند، به خیال اینکه حمام عمومی است.
حالا شما خود بخوانید حدیث مفصل از این مجمل!!!
دوستان هنوز فرق نژاد پرستی و سیاست‌های کشورها درباره‌ی اتباع خارجی رو نمی‌دونن گویا
بیرون کردن اتباع خارجی غیر قانونی حق تمام کشورهاست. جمهوری اسلامی درسته که جنایتکاره ولی این حق رو داره که اتباع غیر قانونی رو اخراج کنه.
اخراج کارگران افغانی چند خوبی و چند بدی داره.
خوبی اش اینه که جا برای کارگران ایرانی باز میشه.
بدیش هم برای کارفرماهاست که مجبورند با پرداخت پول بیشتر کارگر ایرانی بگیرند!
ضربه ای که افغانی ها با حضورشان به ایران میزنند غیر قابل انکار و غیر قابل توجیه است. جدا از آمار جرم و جنایت و .. چون دولت ایران به انرژی و خوراکی های ارزان قیمت سوبسید بسیار زیادی میدهد افغانی از این سوبسید ها که از منابع ملی ایرانی ها است به راحتی استفاده می کنند شغل ها را اشغال می کنند و پول را از مملکت خارج می کنند.
اگر بخواهیم منطقی باشیم هیچ راهی جز استفاده از زور برای بیرون کردن این مهمانان نا خوانده وجود ندارد مطمئن باشید با خواهش و تمنا هیچ کدام از این عزیزان بیرون نخواهند رفت.
امیدوارم نیستم چنین روزی را ببینیم ولی اگر ایران وار د شرایط جنگ می شد همین افغانی ها به هیچ وجه پذیرای پناه جویان ایرانی نبودند اگر باور نمی کنید همین الان سری به کابل بزنید ببینید چگونه با ما رفتار می کنند.
سرنوشت هر کشوری دست مردم اون کشوره و ربط مستقیمی به کشورهای همسایه نداره.
برای مثال کشوری مثل آمریکا دیگه اجازه اقامت اتباع بعضی از کشورها مثل پاکستان و هند و... را نمی دهد.
این حق هر کشوری ست که در مورد اتباع خارجی تصمیم بگیرد.
در سایتی که برای گرین کرات ایالات متحدهه قرعه کشی می کنه نوشته بود و گرین کارت بهشون نمی دهند چون تعداد مهاجرین بالایی دارند
کانادا, جمهوری خلق چین کلمبیا, جمهوری دومینیکن, السالوادور, هائیتی, هند, جامائیکا, مکزیک, پاکستان , فیلیپین, لهستان, روسیه, کره جنوبی, بریتانیا و نواحی تابع (بغیر از ایرلند شمالی) و ویتنام.
مسئله اخراج مهاجرین ربطی به سیاست و دیانت ندارد. من طرفدار سیاست دینی نیستم . ولی در این مورد موافق خارج کردن افغانها هستم چون ربطی به سیاست رژیم ندارد و امری ست معمول که در همه کشورها انجام می شود.
بابا تا کی میخواین این مزخرفات رو تکرار کنید
یک کشوری جنگ شده مردمش رفتند به کشور همسایه
حالا جنگ تموم شده و باید برگردند!
قضیه به همین سادگیه والله!
عملگی و فعلگی و آشغال جمع کنی هم البته شغل هستند. مثل همه‌ی شغل های دیگه. یک نفر کار می کنه و بابتش پول می گیره!
خودبرتربینی چیه
مگه الان از ملت ما بدبخت تر و عقب مونده تر هم توی دنیا هست؟
بله با اینکه ایرانی های زیادی هم دست به چنسن جنایاتی می زنند اما این دلیل نمی شود که ما چشم بر روی این واقعیت تلخ ببندیم که رژیم ایران با رها کردن تعمدی میلیونها افغانی ، بی تفاوتی نسبت به ازدواج اجباری دختران فقیر ایرانی با افاغنه و ندادن تابعیت به فرزندانشان و مسئول این فاحعه است و این دلیل نمی شود که من از افغانی ها بخاطر این رفتار انتقاد نکنم. واقع بین تر نگاه کنیم، بعنوان یک مرد باید بگویم که افغان ها نقش بسیاری در نقض حقوق زنان و کودکان ایرانی و به قهقرا بردن فرهنگ ایران داشتند این حقیقت است نه نژاد پرستی.
بنا به آمار رسمي حدود ۲ ميليون و آمار غير رسمي حدود ۳.۵ ميليون افغاني در كشور حضور دارند.
یادتان باشد این سیاست است که مارا جلو میبرد.نه احساسات. در صورت بروز یک جنگ بین ایران و همسایگانش شهروندان آن کشورها در کشور ما ؛ملیت وآب و خاک خود را به ایران عزیز ترجیح می دهند.
یکی از دلایل اصلی رد شدن قانون اساسی اروپا در فرانسه همین مساله مهاجرت و نیروی کار و ترس از کاهش رفاه بود.
افغانی ها هم وقت اومدن هم می دونستند موقته. بقیه حرف ها معنی نداره. افغان ها مهاجر نیستند، پناهنده اند.
واقعیت این است که دو تا سه میلیون پناهنده آن هم از یک کشور رقم بسیار بالایی است بویژه برای کشور فقیری چون ایران که خودش هزار و یک مشکل دارد. وقتی از بین دو تا سه و نیم میلیون افغانی حاضر در ایران تنها ۶۰۰۰ نفر شناسنامه کار دارند باید دریافت که چه میزان کارهای قاچاق، غیرقانونی و ضد امنیت اجتماعی انجام می گیرد.
حالا که بقول خودشون دموکراسی وارد کشورشون شده آیا دیگه لازمه لقمه نان کارگر ایرانی را از دهانش بگیریم و به دهان عزیزان افغان شما بگذاریم ؟ آیا در اوهام شما اخراج کارگر غیر قانونی افغان با کوره های آدم سوزی هیتلر یکی است ؟ قطعا نفس کتک زن این افراد و اخراج آنها کار زشتیه اما بی بی سی که این خبر رو در بوق و کرنا کرده یکبار از جنایتهای نیروهای ناتو ( به فرماندهی انگلیس) در دره هلمند نوشته ؟ مشكل حضورآنان فقط اشتغال نيست، برخي ديگر از مشكلات حضورشان عبارت است از:
۱- نرخ بالاي جرم و جنايت وفساد دربين ايشان
۲- استفاده از امكانات عمومي بدون پرداخت هيچ چيز
۳- افزايش جمعيت كشور
قبول كن كه ما پس از يك خواب طولاني به فكر مسئله آمدن و ماندن افغانها داريم فكر...

-- بی نظر ، Jul 26, 2007 در ساعت 11:44 AM

دستت درد نکنه مریم.
دنیای اینجا با دنیای اونجا چقدر فرق داره. آدم گریه اش میگیره.
من هم مثل خیلی ها بالای بیست ساله که تو اروپا زندگی میکنم، یعنی تو سوئد. سالهای ساله که حق رأی دارم. یه سوسیالی هست، یه مقرری، واسه همه یکسان که اگر مریض و بیکار و بی درآمد شدی دنیات به آخر نرسه. اینجوری بگم: تو قانون اینجا هیچ فرقی بین من ایرانی تبار و یه وایکینگ جدر اندر جد وجود نداره. همه برابر قانون یکسان ان. البته درست که آدم در هر حال یه خارجیه و ریشه اش سسته، ولی این امر بیشتر یه امر روانیه تا یه واقعیت ملموس روزمره. فکرشو بکن؛ من ایرانی و عراقی و ترک و غیره کجا، سوئد کجا! با این وصف همه ماها را پذیرفتند و همه حقوق اجتماعی مون رو هم دادن. آخه ناسلامتی افغان ها تا همین 220 سال پیش هموطن ما بودن؛ هم زبانیم؛ تاریخ مشترک زیاد داریم؛ خیلی چیزهای دیگه؛ بعد تو ایران با اینها اینطوری رفتار میشه، انگار نه انگار حقوق بشری هست؛ انسانیتی هست؛ نوعدوستی هست. من که خجالت میشکم تو رو یه افغان نگاه کنم بگم: سلام همزبان، سلام همنوع، سلام هم سرنوشت؛ جفتمون از وطن دور افتادیم، ولی دنیای اینجا با دنیای اونجا چقدر فرق داره. من خجالت میکشم.

-- آشنا ، Jul 26, 2007 در ساعت 11:44 AM

great again!

-- nassim, Iran,be yade kabul ، Jul 26, 2007 در ساعت 11:44 AM

سلام.
گزارش خیلی عالی بود. مخصوصا فایل صوتی که با آهنگ افغانی همراه بود. نظر و نحوه ی تفکر من رو تا حد زیادی نسبت به مردم افغان تغییر داد.
خیلی ممنون بابت گزارش.

-- Soheil ، Jul 26, 2007 در ساعت 11:44 AM

مريم خانم....قسمت پنجم مقالتون را پيدا نميکنم...از 4 به 6 مي‌‌پره...خيلي جالب و خواندني‌ست

-- مجتبي ، Jul 27, 2007 در ساعت 11:44 AM

در پاسخ به --بی نظر-- عزیز بلند نوشته بودی و یکی به نعل زده بودی یکی به میخ ،ایران به نظر شما کشوری است که به افغانهای جانی زانی چه می دانم آنچه خواسته ای نوشته ای پناه موقت داده است پناه موقت قبول، اما من می خواهم از شما بپرسم آیا واقعا خودتان به آن گزارش های روزنامه هایی مثل جام جم که اگر یکروزش را زرد تر از روز قبلش نکند آن روزش شب نمی شود اعتقاد دارید؟ خبر هایی بیشتر اوقات تیترش با محتواش نمی خواند؟ شما که در دانشگاه شریف دوستان افغانی داشته ای چه طور می پرسی مگر چند درصد شان ادیب و فرهنگی هستند؟ منقرض شدن نسل شیعیان هم به گردن افغانی هاست؟ از کجا می دانی هفتاد درصد افغانی ها سنی هستند؟ به فرض این آمارت صحیح باشد جوری حرف می زنی که بوی تنفر مذهبی از دهنت می زند بیرون. این که دولت شما به جای هزینه کردن برای اشتغال در ایران سرمایه می برد لبنان یا می برد همین افغانستان و --سپاه پاسداران--بله سپاه پاسداران در افغانستان تشکیل می دهد یا اینکه در نواحی مرزی --سپاه محمد-- تاسیس می کند و سرمایه را می دهد به بسیج تاافغانی ها را آموزش نظامی دهد و بر علیه خود افغانستان بکار ببرد مقصر را درمیان افغانی ها می جویی؟ نمی دانم توی دانشگاه شریف چه می خوانده ای اما به نعل و میخ زدن ها را مثل دانشجویان دانشگاه های حقوق و الهیات خوب یاد گرفته ای! نوشته ات مثل صحبت های کسی است که خواب نما شده من که حد اقل نمی توانم ربط منطقی صحبت هایت را بفهمم از هر دری سخنی و ترجیع بند ----اما مشكل حضورآنان فقط اشتغال نيست، برخي ديگر از مشكلات حضورشان عبارت است از:
۱- نرخ بالاي جرم و جنايت وفساد دربين ايشان
۲- استفاده از امكانات عمومي كه از بودجه اين مملكت يا ماليات اين ملت ساخته شده است، بدون پرداخت هيچ چيز
۳- افزايش جمعيت كشور (به خصوص در شهرهايي مثل مشهد)
-----
از خودت می پرسم که پرداخت شهریه در ابتدای سال تحصیلی+ پرداخت عوارض شهرداری+ پرداخت مالیات برای مسافرت پرداخت اجاره رهن بالاتر برای همان تعداد خانه های به زعم شمااشغال شده(که اکثر قدیمی هستند و فرسوده گاهی در حد قیمت خانه)از نظر شما پرداخت محسوب نمی شوند؟
در نهایت هم باید بگویم البته جهت اطلاع حضرت عالی ایران قانون مهاجرت دارد اما در مورد افغانی ها صدق نمی کند(به دلایل غیر نژاد پرستانه).بعد هم نمی دانم چه طور شما می توانی بنویسی:--- زن نجیب ایرانی بهتر می داند بمیرد ولی زن پناهنده افغانی نشود--- و بعد هم بنویسی-- ربطی به نِِ‍ژاد پرستی ندارد-- یا بنویسی --من نمی گم که با افغان ها غیر انسانی بر خورد کنیم، -- به این میگن یکی به نعل یکی به میخ زدن.
بعد وقتی می نویسی --- شما از کجا فهمیدید افانی ها کارگر ماهر دارند...--- من می خواهم از خود شما بپرسم شما از کجا فهمیدید ندارند؟
این دیگر آخرین جمله من است من به عنوان یک افغانی که در ایران بزرگ شده ام و تحصیل کرده ام بیش از همه از اینکه بعضی از شما ایرانی ها نمی دانید چه می کنید متعجب می شوم گاهی هرگز نمی دانید چه می گویید
همین تو --بی نظر-- عزیز یک نمونه بارزش جان خودت یک بار یادداشتت را خواندی؟
تو که این همه شهامت داشتی این همه افشا گری کردی چرا با اسم واقعی ات ننوشتی ؟ ترسیدی اشرار بیایند سراغت؟

-- احمد حسین رسولی ، Jul 27, 2007 در ساعت 11:44 AM

بی نظر جان یادم رفت بگویم در قائله اصفهان هم بروید تاریخ را از توی کتاب بخوانید نه از توی ننه من غربیم های معمول،شاه حسین اگر شاه خوبی بود و اگر نمی کرد آنچه کرد نمی شد آنچه شد!!

-- احمد حسین رسولی ، Jul 27, 2007 در ساعت 11:44 AM

سلام آقا خسته نباشی
من خودم تازه از کابل برگشتم (ایرانی هستم) یعنی یه 2-3 روزه اونجا واقعا نسبت به تصوری که ما نسبت افغانستان داریم واقعا فرق می کنه اصلا یه مردم خاصی هستند و حداقل وقتی شما اونجا میری برای یکی دو هفته برات محیط خیلی جالبه چه از نظر برنامه های تلوزیونی چه فرهنگ مردم و... ولی وقتی این تازگی ها و جذابیت ها تموم میشه وااااای اون موقع هست که قدر ایران رو می فهمی ولی کلاً به یک بار رفتنش جالبه

-- MBIS ، Jul 28, 2007 در ساعت 11:44 AM

با سپاس از "بى نظر " از نروژ ، كاملا با فرمايشات ايشان موافقم . . . چقدر درست و مستدل بود . متاسفانه ما در ايران حكومتى نداريم كه دلسوز مردم و آينده باشد . اينكه مرزهاى مملكت را بدون حساب باز گذاشتند و افاغنه را وارد كشور كردند و از بركت ورود مواد مخدر هم ميليونها جوان ايرانى را خمور نمودند و... همه و همه از بى كفايتى ايشان است . در مورد قصهء پر غصهء حكايت افاغنه هم قول خبرگزارى اسوشيدت پرس را كه دو سال پيش از ايران فرستاد نقل ميكنم كه نوشته بود : بيشتر ايرانيان از اين همسايهء شرقى خود دل خوشى ندارند ! بهتر است كه جوياى علل ريشه هاى اين نارضايى بگرديد . بخدا قسم اگر اين فرهنگ وحشى خود را تغيير دهيد ، احتياج نخواهيد داشت كه كشورتان مستعمرهء شوروى ، پاكستان يا در حال حاضر آمريكا و اينگليس باشد ! وگرنه بايد همچنان شاهد بدبختى هاى بيشتر باشيد . در هلند هم چند سالى است كه اتباع افغان ، سومالى و غنا را فقير ترين و بى سواد ترين گروههاى خارجى در اين كشور نام ميبرند . . . متاسفانه فقط يك تعصب كور افغانى داريد كه تاريخ را ( آنهم فقط براى مصرف داخلى ) تحريف ميكنيد . منهم با حرفهاى بى نظر كاملا موافقم كه اگر بلايى سر كشور ما بيايد ، همين افاغنه بزرگترين مشكل ساز برايمان خواهند شد ، مگر با آن توحش به ويران سازى اصفهان و كشتار مردم در آخر دوران صفويه نپرداختند ؟ از طرفى ديگر شايد كه دورهء اين حرفها گذشته باشه ، ولى بدانيم كه پس از بيست و پنج سال ديگر موقع مراجعت ايشان به وطنشان رسيده ، چه خوب و چه بد . . . مهران / هلند

-- مهران / هلند ، Jul 28, 2007 در ساعت 11:44 AM

من هم از رفتار حکومت قبلی و هم از رفتار حکومت فعلی نسبت به افغان ها شرم دارم با اونا سرکار هام زندگی کرده ام ازشون خیلی چیز ها یاد گرفتم امانت داری وفاداری سخت کوشی دوست های زیادی بین اونها دارم برای کشورشان آرزوی سعادت دارم . من یک مهندسم . از همه حرفه ها در بین افغانی ها همکار داشته ام فوق العاده باهوش بودن . با خاطراتشان زندگی میکنم . یاد همه اون لحظه ها گرامی .

-- م ج ، Jul 28, 2007 در ساعت 11:44 AM

در پاسخ به جناب اشنا.

اولا شما که در ايران زندگی نمی کنيد لطفا برای ايرانی ها تعيين تکليف نکنيد. دوما اگر برای افغانی ها دلتون ميسوزه لطفا از کيسه خوتون خرج کنيد و سه ميليون افغانی مهاجر رو در سوئد بپذيريد.

من دوستان افغانی زيادی داشتم و علاقه زيادی به اونها داشتم. قبول دارم که بعضی از افغانی ها در ايران زندگی سختی داشتند ولی بعضی هاشون از ايرانی ها هم راحتتر زندگی ميکردند. مثلا دانشجوی پزشکی افغانی نه لازم بود طرح بره نه سربازی و مستقيم وارد تخصص ميشد. از طرفی همين افراد خودشونو ايرانی نمی دونستن. در هر صورت من در دانشکه پزشکی بودم. ما با بيماران افغانی حتی مهربانه تر برخورد ميکرديم. در اروپا و امريکا با ايرانی تبارهای شهروند که تحصيل کرده هم هستند خوب رفتار نميشه و برای همين هم هست که خيلی از ايرانی ها اسمشون رو عوض ميکنندو دين خودشون رو مخفی ميکنند.

به نظر من اشتباه خمينی بود که در مملکت رو بی حساب وکتاب باز کرد و سه ميليون خارجی رو وارد ايران کرد. اگر ايران مثل کشور های غربی تهداد کمی افغانی رو می پذيرفت هم افغانی ها از امکانات بيشتری برخوردار ميشدند و هم من ايرانی ديگه توهين و بی احترامی نمی شنيدم از امثال جناب اشنا و برخی افغانها.

-- Reza ، Jul 29, 2007 در ساعت 11:44 AM

سلام
من یک افغانی مقیم ایران هستم.
تو ایران (مشهد ) به دنیا آمده ام و همین جا بزرگ شدم .

---|||| ما تقریبا هیچ حقی تو ایران نداریم ||||---

با اینکه خانواده ام قانونی وارد ایران شده اند ، مثل چینی هایی که قرن هیجدهم نوزدهم به آمریکا مهاجرت کرده اند با اونها برخورد شده بوده و مدتی رو هم در اردوگاه بودند.

من فقط دو سال از سالهای تحصیلم را در مدرسه روزانه ی دولتی درس خوانده ام ؛ کلاس اول ابتدایی و سوم راهنمایی. و سالهای دیگر را در مدراس خودگردانی که خود مهاجرین افغانی دایر کرده بودند درس خواندم.
کلاس دوم ابتدایی منو به جرم افغانی بودن از مدرسه انداختن بیرون که ضربه ی روحی شدیدی برام بود و افسردگی گرفته بودم.
کلاس دوم دبیرستان هم اصلا ما رو ثبت نام نکردند.
در مورد مدارس خودگردان هم باید بگم که امکاناتش با مدارس غیرانتفاعی آمریکا برابری می کرد ، اما ما که بچه های خاکی ای بودیم و اصلا از این تجملات خوشمون نمی آمد روی زمین می نشستیم و در دمای پنجاه درجه درس می خواندیم.
گرچه جمهوری اسلامی به اونجا هم رحم نمی کرد و هر چند وقت در اونجا رو هم یه یک هفته ای تخته می کرد تا یه دویست تومنی ازمون بگیره.
بچه های خوب و مهماندوست محل هم که حسابی از ما پذیرایی می کردند و هر چند وقت از پنجره یه ترقه ای ، سنگی ، چوبی ، خلاصه هر چی که دم دستشون بود می انداختن تو کلاس مدرنیته ی ما. یا دوچرخه مون (البته درستش پژوی زرد رنگ است) رو که جلوی در پارک شده بود را می دزدیدن و اگر کمی دلرحم بودن پنچرش می کردن.
اما با تمام مشکلاتش حاضر نبودم اوجا با با صد تا مدرسه دولتی عوض کنم ، تازه تا کلاس پنجم اساتیدمان خانوم و خیلی مهربان بودند.
الان هم که برای رفتن به مدارس پیش دانشگاهی باید معدل سومم بالای 17 بشه در غیر این صورت فاتحه!!! (برای اخذ مدرک دکترا معدل شما باید بالای 16 باشه). تازه بعدشم که نمی توانم برم دانشگاه. تازه تر ، هر سال یک قانون جدید علیه ما تصویب می شه شاید امسال اصلا ما رو پیش دانشگاهی ثبت نام نکنن.
اصلا ولش کن ، اگه بخواهم از مشکلات تحصیلی مان بگم یه دو روزی طول می کشه تمام بشه.

مردم کم درآمد ایران را از مردم پولدارش بیشتر دوست دارم چون مهربان تر و خون گرم تر هستند.
تا حالا تو ایران دو تا دوست واقعی ندیدم و پشت هر دوستی ای یک مسأله مادی خود نمایی می کنه اما ما چند تا افغانی که با هم دوست هستیم برای هم میمیریم و خوش ترین لحظاتمان زمانی است که با هم به تینوج(روستایی اطراف قم) می رویم.

ما حق خروج از شهری را که در آنجا ساکن هستیم نداریم و اگر بخواهیم از شهر خارج شویم باید به نیت هفتاد و دو تن ، هفتاد و دو هزار تومان بپردازمی تا اجازه نامه کسب کنیم.
تازه ما حق کار کردن هم نداریم و هر کارفرمایی به ازای یک روز کار یک کارگر افغانی باید سی هزار تومان جریمه بپردازد.
نمیدانم چرا به کارکردن ما این قدر گیر می دهند و مشکل بی کاری را گردن ما بیچاره ها می اندازند : من قرار فردا برم به یک کارخانه ی سنگ بری که از کمبود کارگر رنج می برد و حداقل تا آخر تابستان آنجا روزی 13 ساعت کار کنم . خوب چرا یک شهروند بی کار ایرانی حاضر نیست آنجا کار کند و چرا ظرفیت کارگر این کارخانه یک ماه است که تکمیل نشده ، حقوقشم که بد نیست.

در مورد شناسنامه که ما خوابشم نمی بینیم ، اما به افغانی های پولدار و عرب ها شناسنامه می دهند.
راستی از کتاب تاریخ در تمام سطوح به شدت متنفرم.

خوب همین دیگه
خیلی خیلی قواعد نگارشی را زیر پا گذاشتم. ببخشید.
حرف برای گفتن زیاد است اما وقتش را ندارم. خداحافظ

-- MBT ، Jul 29, 2007 در ساعت 11:44 AM

این بحث جوانب مختلفی داره اینکه حکومت ها یمان با ملتی که تحت این شرایط قرار گرفتند چه کرده اند و اینکه صاحب کار های ایرانی از این شرایط چه بهره هایی برده اند و با کارگرهای ایرانی چه میکنند . واینکه افغانی ها در ایران چه کرده اند و چه بر آنها رفته است و اینکه مردم ما در گروه های مختلف با آنها چه کرده اند . اولا احتیاج دار ه ازهم تفکیک شده به مسائل به پردازیم . و بعد با معیار های تبیین شده ای جمع بند کنیم . واقعا افیون زدگی جوانان ایرانی در اثر حضور افغانی ها بوده یا شرایطی که حکومت برایمان ایجاد کرده ؟ و........

-- م. ج ، Jul 29, 2007 در ساعت 11:44 AM

در جواب دانش اموز افغانی مقيم مشهد.

به نظر من ايراد شما به بچه های محله تون کمی کودکانه هست.

ادعا کرديد که دولت ايران هفته ای يک بار مدرسه خودگردان شما رو پلمب مکنه. چرا به استدلال دولت اشاره نکرديد.

شما ميگوييد حق خروج از مشهد را نداريد. البته شما بايد بدانيد که قانونا شما حق زندگی در شهر را نداريد. و بايد در کمپ زندگی ميکرديد. افراد مشابه شما در پاکستان و اروپا در کمپ نگهداری می شوند.

ظاهرا ايران برای شما جهنم بوده. پس چرا از همان راهی که اومديد برنمی گرديد. چرا به هند و پاکستان و اروپا نمی رويد.

می نويسيد که زندگی برای کسانی خوب هست که پولدارند و يا معدل خيلی بالايی دارند. مگه انتظار غير از اين داشتيد. تمام ايرانی هايی که در اروپا و امريکا هستند يا پولدارند و يا نابغه . شما نه ماليات ميديد نه سربازی ميريد نه درس می خو نيد نه پول داريد و نه حاضريد به کشور خودتون برگرديد. خوب. پس مشکل از خود شماست.

سوال پايانی من از شما اين است که اگر شما دانش اموز پيشدانشگاهی هستيد و در بدبختي و فلاکت در ايران زندگي ميکنيد چگونه است که به کامپيوتر و اينترنت دسترسی داريد و راديو زمانه رو می شناسيد

-- Reza ، Jul 29, 2007 در ساعت 11:44 AM

به نظر من شما هنوز هم چیری از افغانستان نمی دانید.من خودم 4 سال قبل به اینجا کندهار آمدم.منطقه ای سنی نشین در جنوب افغانستان.وقتی اینجا آمدم فهمیدم در کندهار همه سنی هستند تقریبا چیزی بالای 95%.
بعد ها از پشتونها شنیدم که ما اصلا ایرانی هستیم.وقتی نادر شاه به هند حمله کرد ما را با خود به اینجا آورده.نوادگان لشکر نادر.زندگی در اینجا خیلی سخت است.چون پشتون ها بعد از گذست 2 قرن هنوز هم به ما که شیعه هستیم کافر می گویند.نمیدانم نادر چرا ما را از ایران به اینجا آورد!

-- Mahdi from Kandahar ، Jul 30, 2007 در ساعت 11:44 AM

مهدی خان ممکنه یه کم بیشتر بنویسی تا ما بیشتر از افغانستان بدانیم . ممنون

-- م ج ، Jul 31, 2007 در ساعت 11:44 AM

چنان ایرانی و افغانی درآورده اید که آدم فکر می کند یکی کشورش در همسایگی فیلیپین هست و دیگری در کنار اقیانوس اطلس مثلا در همسایگی کشور مراکش و حداقل ده هزار کیلومتر با هم فاصله دارند.
عزیزان من شما اینجا دارید با هم بگو مگو می کنید و شکل دو تا ملت کاملا مجزا را به خودتون گرفته اید اما وقتی من کتاب مستشرقان رو می خونم هر حرفی که در مورد افغانستان امروزی داشته باشند می گویند در ایران شرقی یا منطقه شرقی فلات ایران اینطور بوده یا اینطور شده و هر حرفی که در مورد ایران خودمون داشته باشند می گویند در ایران غربی یا منطقه غرب فلات ایران اینطور بوده و یا اینطور شده مثلا غزنویان و سامانیان و تیموریان(که اولی و سومی پایتختشون در افغانستان و دومی در ازبکستان هست) را می گویند حکومت های شرق ایران یا ایران شرقی و ساسانیان و صفویان و ایلخانان را می گویند حکومت های غرب ایران و ایران غربی یا مثلا می گویند زبان های اوستایی و سکایی و بلخی و سغدی و خوارزمی در قبل از اسلام و زبان های پشتو و اشکاشمی و یغنابی و ... زبان های ایرانی شرقی و زبان های پارسی باستان و پهلوی ساسانی و فارسی دری و کردی و ... زبان های ایرانی غربی یا با هم بحث می کنند که آیا زرتشت از آذربایجان یا ری در ایران غربی بوده است یا از بلخ یا خوارزم در ایران شرقی. شما اینجا دارید با هم اینطوری حرف می زننید ولی اونهایی که شما رو جد اندر جد و از چند هزار سال قبل می شناسند و روی تاریخ و جغرافیا و زبان ها و آداب و رسوم شما در دانشگاه های معتبر دنیا کار کردند و می کنند بین شما هیچ فرقی قائل نیستند.
آیا این خجالت ندارد. بحث اینکه در حال حاضر افغانی ها در ایران به شکل مهاجر قانونی یا غیر قانونی در ایران هستند و مشکلاتی از ناحیه اونها وجود داره یا نداره این یک بحث انتزاعی هست. بحثی هست که الان وجود داره نه صد سال پیش وجود داشته نه فکر می کنم صد سال بعد هم همچنین بحثی باقی بمونه . یک سیب که به هوا پرت میشه هزار ملق می خوره . معلوم نیست سرنوشت این منطقه ای که ما در اون داریم زندگی می کنیم چی می شه و چه خواهد شد.
پس بیایید با هم دیگر جور دیگری حرف بزنیم.
آهای ترک ایرانی بدون در افغانستان هم مثل ایران ترک داره. آهای بلوچ ایرانی بدون در افغانستان هم مثل ایران بلوچ داره. آهای ترکمن ایرانی بدون در افغانستان هم مثل ایران ترکمن داره. آهای فارسی زبان ایرانی بدون در افغانستان هم مثل ایران بیشتر از 50 درصد مردمش فارسی زبان هستند . آهای خاوری های ایران که اسم اصلی قومیت شما هزاره است (قابل توجه خداداد عزیزی عزیز خاوری دوست داشتنی و اقوام و دوستانش) بدون که چندین برابر جمعیت شما در خراسان ما در افغانستان از قومیت شما وجود داره.
آهای همه ایرانیها که زبان فارسی برای همه تون زبان میانجی و ملی است و یک کرد با یک ترک فقط و فقط به زبان فارسی حرف میزنه بدونید در افغانستان هم زبان فارسی زبان میانجی و ملی است است و یک بلوچ افغانی با یک ترک افغانی یا ترکمن افغانی هم فقط و فقط به زبان فارسی حرف می زنند (من در این مورد تحقیقات زیادی کردم البته این رو بگم که تلاش بی ثمری از ناحیه یک عده آدمهای نادان در افغانستان می شه که زبان پشتو هم در کنار فارسی ملی باشه. اما خوب نمیشه . آیا اگر در ایران اعلام کنند که از امروز در کنار زبان فارسی زبان ترکی هم ملی شد یا مثلا زبان کردی هم ملی شد به نظر شما اون ترک با اون کرد به چه زبانی با همدیگر حرف خواهند زد من شک ندارم که فقط و فقط به فارسی پس اون کاری که در افغانستان می خواد انجام بشه از همین الان شکست خورده است) . آهای همه ایرانی هایی از هر قومیت و طایفه ای که هستید و عید نوروز رو با چهارشنبه سوری و سفره هفت سین و سیزده بدرش جشن می گیرید بدونید دقیقا همه این ها رو مردم افغانستان اونهم از هر قوم و قبیله ای که هستند جشن می گیرند.
حالا یه آقایی میاد که میگه که در غرب با ایرانیها اینطور برخورد می کنند ما هم اگر با افغانیها اینطور برخورد نکردیم باید سرشون منت بگذاریم. آخه این چه حرفیه عزیز من ، وقتی شما به افغانستان رفتی و قبر امام فخر رازی (از ری) رو دیدی ، قبر ابوالفضل بیهقی (از بیهق یا سبزوار) رو دیدی، قبر منوچهری دامغانی (از دامغان) رو دیدی.( و به روایتی قبر محمد ابن زکریای رازی رو دیدی که در قبرستان بلخ قبرش بوده ولی در حمله مغول بلخ و قبرستانش به کلی زیر و زبر میشه و سپاه چنگیزی حتی قبرها رو به قصد پیدا کردن گنج می شکافند) و بالعکس در اینجا قبر ظهیر الدین فاریابی رو دیدی، قبر ابن سینای بلخی بخارایی رو دیدی، قبر ابن بلخی (صاحب کتاب فارسنامه و وزیر شاهان محلی فارس) رو دیدی و کسان دیگری که من الان حضور ذهن ندارم این مقایسه ای رو که بین ایرانی و غربی کردی بین ایرانی و افغانی نمی کردی.
خلاصه اینجوری بگم من که تاریخ رو خوندم من که شاهنامه فردوسی بزرگ رو خوندم من که به خصوص این قسمت شاهنامه رو که الان براتون می نویسم خوندم :
از ایران به کوه اندر آید نخست
در غرچگان از بر و بوم بست
دگر تالقان شهر تا فاریاب
همیدون در بلخ تا اندراب
دگر پنجهیر و در بامیان
سر مرز ایران و جای کیان
دگر گوزگانان فرخنده جای
نهادست نامش جهان کدخدای
دگر مولیان تا در بدخشان
همین است از این پادشاهی نشان
فروتر دگر دشت آموی و زم
که با شهر ختلان بر آید برم
چه شگنان و وز ترمذ و ویسه گرد
بخارا و شهریکه هستش به گرد
همیدون برو تا در سغد نیز
نجوید کس از آن پادشاهی به نیز
وزانسو که شد رستم گردسوز
سپارم بدون کشور نیمروز
ز کشمیر وز کابل و قندهار
شما را بود آنهمه زین شمار
توضیح اینکه در این جای شاهنامه اول پادشاهی کیخسرو رو توضیح می ده و اینکه ولایتهای ایران که از ایرج به او به ارث رسیده کجاست و از کجا شروع میشه. شما فقط برید توی نقشه غرچگان (در تاریخ غرجستان و اونطور که امروز من پرسیدم می گن هزاره جات) بست ، فاریاب ، طالقان (در تاریخ آمده تالقان شهر اصلی تخارستان است و الان تخار اسم یک استان افغانستان هست) بلخ، اندراب، پنجهیر یا پنجشیر، بامیان، گوزگانان یا جوزجان، بدخشان،رود آمو یا آمودریا،شگنان یا شغنان،کابل و قندهار ، ترمذ، ختلان، بخارا، سغد، زم یا آمویه که امروز چهار جوی میگن، اینها رو روی نقشه پیدا کنید . خواهید دید از نگاه فردوسی ایران از اینجا شروع میشه و به طرف غرب یعنی ایران امروزی ما گسترش پیدا میکنه . از شهرهایی که گفته شد به جز ترمذ و بخارا و زم که در ازبکستان و ختلان در تاجیکستان هست همه در افغانستان هستند.
فردوسی که شاید 80 درصد در حفظ ملیت امروز ما سهیم هست اینطور ایران رو به ما شناسونده . حالا وقتی که من می بینم اون سرزمینهایی که فردوسی از آنها به اسم ایران نام برده هنوز هم زبان اکثریت مردمش فارسی است و غیر فارسی زبانانش هم مثل ایران امروز ما فارسی صحبت می کنند و هنوز هم همه اون آداب و رسوم که هزار سال قبل بوده اونجا رواج داره اونهم به شکل ملی و گسترده اش اصلا به لحاظ هویتی فاصله ای بین خودم و مردم افغانستان و تاجیکستان احساس نمی کنم. من وقتی توی اینترنت گشتی زدم به مطلب جالبی برخوردم. اینکه در افغانستان هم شاهنامه خوانی از صدها سال به این طرف رایج بوده و مردمش در قهوه خانه ها و همچنین در خانه ها و در شب نشینی ها به خصوص در شب یلدا شاهنامه می خوندند و گوش می کردند. حتی داستان های حماسی دیگر مثل امیر حمزه و امیر ارسلان نامدار که این یکی رو من خیلی دوست دارم و خاطرات زیادی در موردش دارم .
با این قضایا برای من اصلا تعجب ندارد که پایه گذار حزب پان ایرانیست دکتر محمود افشار یزدی در نامه ای به انجمن ادبی کابل بگوید که من افغانستان را کمتر از ایران دوست ندارم.من آن روز را که اتحاد افغانستان و ایران را ببینم آرزو می کنم.
چون او مردم افغانستان رو هم مثل مردم ایران از هر قوم و قبیله ای که هستند رو به عنوان کسانی می بینه که به نوبه خودشون این تمدن چند هزار ساله رو دارن به دوش می کشند. اونوقت یه آقای محترمی بیاد مقایسه کنه که آفریقایی ها و آسیاییها در اروپا و آمریکا چه وضعی دارند و بگه افغانی ها در ایران چه وضعی داره. اصلا خیلی خنده داره یکی مثل آقای دکتر انصاری رئیس سابق سازمان بهزیستی که از خاوری های مشهد هست (هم جنس هزاره های افغانستان) به یک هزاره اهل افغانستان بگه بیگانه. یا فرماندار بلوچ زابل یا زاهدان به یک بلوچ افغانی بگه اتباع بیگانه، یا یک فارس ایرانی به یک تاجیک افغانی بگه بیگانه. شما برید توی تمام دایره المعارف ها و فرهنگ ها ببینید در قبل مردم فارسی زبان ایران به چه نام شهرت داشتند. اصولا قبلا نمی گفتند فارس و ترک بلکه می گفتند ترک و تاجیک (یعنی فارسی زبان) و به همین دلیل هست که خیلی از ایرانیها اسم فامیلشون تاجیک هست.
جالب تر از همه اینه . در زمان نادر شاه افشار و بعد از اون به دلایل مختلف تعدادی از طوایف قزلباش (بیات، افشار ، قره گوزلو، شاهسوند) و حتی کرد و لر به افغانستان کوچ داده می شوند. و حالا همه اونها اتباع افغانستان هستند. از جمله آقایی به اسم احسان الله بیات که خیلی ثروتمند هست و دارای یک شبکه تلوزیونی ماهواره ای در افغانستان هست به اسم آریانا. حالا شما تصور بکنید ایشون با یک ثروتمند ایرانی که بیات باشه به عنوان دو تا بیگانه بر سر خرید تجهیزاتی قراردادی رو ببندند.همه اینها رو گفتم که بدونید اگر امروز به هر دلیلی مرز بین کشورهای ایران و افغانستان و تاجیکستان برداشته بشه در این گستره جغرافیایی با مردمی مواجه خواهید شد که نه هندی اند نه چینی اند نه عرب اند و نه ترک (به معنای ترکیه ای) و نه روس ، به رغم اینکه از طوایف مختلفی هستند و با لهجه ها و زبان های مختلفی صحبت می کنند اما همه سربازان یک تمدن هستند و یک فرهنگ و زبان یعنی زبان فارسی را آنهم در طول سالیان دراز و هر کدام به شکلی به دوش می کشند و به آیندگان می سپارند. امروز نه عرب، نه هندی، نه روس ، نه پان تورکیست ها و حتی نه غربی ها دوست ما نیستند و فقط با آنها در حال تعارفیم. ما باید دوست ازلی و ابدی خودمان را ، آنهایی که از اول با هم یک ملت بوده ایم را بشناسیم. و بدانیم که اگر چه کوروش و داریوش و ... بر آناطولی و هند و مصر و بین النهرین و ... حکومت کرده اند اما هیچ کدام از آن مناطق ایران نبوده اند و هیچ گاه فردوسی آنها را ایران نگفته است هیچ گاه آن مناطق مولوی و ابن سینا و ابوریحان و خوارزمی و ناصر خسرو و عنصری و بهزاد ، میر علی و سنایی و رودکی تحویل نداده اند. و هیچ گاه نباید بلخ و هرات و غزنه و بخارا و خوارزم و خجند و بامیان و بدخشان و تخارستان را با بغداد و دمشق و بیروت و اسکندریه و استانبول و دهلی و کراچی بصره و جده و پاریس و مسکو شانگهای و هنگ کنگ اشتباه نگیریم . دوستان ما اینها نیستند حتی اگر گاهی بر آنها حکومت کرده باشیم. دوستان ما آنهایند که همین الان با ما هم زبانند همان هاییند که همین الان با ما دارای یک فرهنگ تاریخی هستند دارای یک آداب و رسوم هستند و مطلب دیگر اینکه بین خاک های ما مرز و سیم خاردار کشیده شده است. آیا بین مغز های ما هم مرز کشیده شده.
این مسائل که الان در ایران چه مقدار افغانی هست و باید بروند یا نروند دیر یا زود بساطش جمع می شود اما بساط فرهنگ و ملیت و تاریخ و تمدن و گذشته و جغرافیای مشترک ما جمع نخواهد شد. اگر به همدیگر به عنوان فرزندان یک فرهنگ و تمدن نگاه کردیم بهتر می توانیم با کمک هم آنرا حفظ کنیم و اگر با کمال تاسف اینگونه نبود هیچ آینده مشخصی رو نمی شه برای خودمون تصور کنیم.
من مدتها بود که فکر می کردم عربها خودشان یک جمعی دارند. اروپاییها هم یک جمعی دارند. آسیای شرقی ها هم جمعی برای خودشون دارند. کشورهای شبه قاره هند هم یک جمعی برای خودشون دارند. حتی ترکیه که قبل از فروپاشی شوروی کشور تنهایی بود بعد از فروپاشی شوروی همجنس خودش رو آنهم در فاصله چند هزار کیلومتری پیدا کرده که با هیچ کدامشون مرز مستقیم نداره. یا مثلا کشورهای اسلاو یک جمعی دارند. کشورهای آمریکای لاتین یک جمعی دارند. پس اون جمع کشور ما کجاست. دوستان نزدیک ما کجا هستند. بعد از این تفکر بی اندازه کشورمون رو تنها دیدم. اما خدا رو شکر وقتی در مورد تمام کشورهای همسایه تحقیق کردم و به خصوص به تاریخ مراجعه کردم دیدم حداقل دو تا کشور هست که با ایران تشکیل یک جمع رو بده.
حالا هم با همه شماها هستم چه ایرانی ، چه افغانی و چه احتمالا اگر تاجیکستانی هم نظرات من رو می بینه، شماها سرنوشت مشترکی دارید، چنانکه قرن ها سرنوشت مشترکی داشتید. در دنیا هم هیچ کس غیر خودتون رو ندارید به دامن هر کسی افتادید طردتون کرد هر کی رو دوست خودتون قرار دادید نامردی دیدید. پس قدر هم دیگر رو بدونید و برای اون تمدن و فرهنگ کهنسال اگر یه ذره دلتون می سوزه با هم تلاش کنید.
یه مطلب دیگه هم هست که کمی می خوام در موردش توضیح بدم. ببینید افغان نام در حقیقت قومیت پشتون هست که 35 درصد مردم افغانستان رو تشکیل می ده. و چون حاکمان افغانستان افغان یا پشتون بودند انگلیسی ها اصرار می ورزیدند که این مملکت رو افغانستان بگویند در حالیکه حتی همون حاکمان افغانستان هم خیلی مایل به این اسم نبودند تا اینکه بهشون غالب شد. اونها نام خراسان یعنی سرزمین مشرق یا سرزمینی که آفتاب از اونجا طلوع می کنه را می پسندیدند و در قدیم هم قسمت عمده افغانستان امروز رو به همراه خراسان ایران و مرو ترکمنستان خراسان می گفتند. مثلا مولانا که از بلخ در شمال افغانستان هست می گوید: از خراسانم کشیدی تا بر یونانیان
یا مثلا سلطان محمود غزنوی که پادشاه غزنه در افغانستان امروزی هست شاعران به اون می گویند خدایگان خراسان.
خدایگان خراسان به دشت پیشاور
به حمله ای بپراکند جمع آن لشکر.
یا ناصر خسرو می گوید
مرا مکان به خراسان زمین به یمگان است
چرا طلبم در سفر خراسان را
یمگان دره ای است در بدخشان افغانستان که از خراسان امروز ما بیشتر از هزار و چند صد کیلومتر فاصله دارد. و ناصر خسرو می خواهد بگوید که من در یمگان از شهرهای خراسان زندگی می کنم ، پس احتیاجی نیست سفر کنم تا خراسان را ببینم.
امروز هم آنطور که من سایت های نویسنده ها و روشنفکران افغانستان رو دید می زنم بی میل نیستند که اسم افغانستان رو تبدیل به خراسان کنند و حتی ایران شرقی.بگذریم
اما در مورد حمله محمود و اشرف افغان به ایران.
1ـ این آقای محمود و اشرف افغان از اهالی قندهار هستند. آن زمان هم قندهار جز شهرهای تحت حکومت صفویه بوده مثل تبریز و شیراز و یزد و کرمان و غیره. در حقیقت مردم قندهار بر ضد حکومت مرکزی قیام کردند اینطور نبوده که مرزی را عبور کرده باشند و وارد ایران شده باشند. نه آنها از یک گوشه ایران یا قلمرو صفویان به مرکز آن حمله کرده اند.
2ـ علاوه بر اهالی قندهار اقوام و قبایل دیگری هم با اونها همکار بودند.، از جمله بلوچها و کردها. دلیلش هم این بود که این ها هم مثل اهالی قندهار سنی مذهب بودند و از رفتار تعصب آمیز حکومت صفوی ناراضی.
3ـ اسم طایفه محمود و اشرف افغان هست خلج یا خلجی یا غلجی یا غلجایی. این طایفه در اصل یک طایفه ترک هست که بعد ها در اثر همنشینی با اکثریت افغان و پشتون زبان اونها رو اقتباس می کنه و امروزه به عنوان افغان می شناسندش ولی خاور شناسان ابدا اونها را پشتون یا افغان نمی دانند بلکه بازمانده طایفه خلجی های ترک می دانند. که قبل از این تاریخ دسته ای از ایشان در هندوستان حکومت کرده بودند .به نام حکومت خلجیان. و همچنین دسته ای از ایشان هم در ایران امروزی به قول مورخین گذشته بین قم و ری و ساوه زندگی چادر نشینی داشتند. و در حال حاضر هم یکی از بخشهای شهر قم به نام خلجستان با مرکزیت دستجرد می باشد. و در قم افراد زیادی پیدا می شوند که اسم فامیلشون خلج است.
4ـ نادر شاه افشار هم قبل از اینکه به اشرف افغان یا در حقیقت اشرف خلجی حمله کنه طایفه ابدالی که افغان یا پشتون اصیل بودند و بین هرات و فندهار زندگی می کردند مطیع خودش ساخت و با توجه به دشمنی دیرینه ابدالی ها با غلجی یا خلجی ها ، ابدالیها رو شامل سپاهش کرد برای جنگ با اشرف افغان. و بیشترین جنگ رو هم همین ابدالیها انجام می دادند. و نهایتا رئیس ابدالیها به اسم احمد خان ابدالی(که بعد از نادرشاه پادشاه افغانستان یا به قول خودش خراسان شد) زمانی که نادر شاه افشار شاهنشاهی بزرگی رو از هند تا عثمانی تشکیل داده بود به عنوان فرمانده گارد شاهی و فرمانده محافظان شخصی خودش قرار داد. و آن زمانی که افسران قزلباش بیات و افشار و قره گوزگو به او خیانت می کردند و در نهایت هم به او حمله کردند و او را کشتند احمد خان ابدالی تنها کسی بود که به همراه افراد تحت امرش از نادرشاه حمایت می کرد.
نهایتا آنکه آن چیزی که شما افاغنه می خوانید تنها 35 درصد مردم افغانستان امروز هستند و در ثانی آنهایی که به اصفهان حمله کردند افغان یا پشتون اصل نبودند و متعلق به طایفه ای در اصل ترک بودند و ثالثا اصولا آنها هیچ مرزی را پشت سر نگذاشتند و با همکاری دیگر رعایای صفویان (مثل کرد ها و بلوچ ها) و مردم سنی مذهب ایران حکومت صفوی را منقرض کردند و وقتی که محمود افغان بر اصفهان مسلط شد دستور داد این شعر را بر روی سکه هایش بزنند.
دولت سلطان حسین نابود شد
عاقبت شاه ایران محمود شد
توصیه من به همه دوستان این است که با این همه کمبود آگاهی و اطلاعات اینقدر افاضه های جورباجور نکنیم.
چاکر همتون هستم ،
«امیر»

-- مهدی ، Jul 31, 2007 در ساعت 11:44 AM

یک نکته ای هم یادم رفت در پاسخ مهدی یا امیر عرض کنم این روشنفکران افغان که به نظر شما می خواهند اسم کشورشان را بگذارند ایران شرقی بهتر نیست قبل از این عرض ارادت کاری بکنند قرارداد قانونی و قطعی ایران با افغانستان بر سر رود هیرمند اجرا شود چرا حامد کرزای را مجبور به رعایت قوانین مرزی حق آب رود هیرمند نمی کنند دهها هزار کشاورز ایرانی و صدها روستای ایرانی در بی آبی می سوزند و از فقر به راهزنی و قاچاق مواد مخدر روی می آورند چون این حامد کرزای حاضر با اجرای قرار تقسیم آب رود هیرمند که از زمان شاه بسته شده نیست این علاقمند ایران در افغانستان پس کجا هستند چرا دلشان برای دهها هزار کشاورز بی آب ایرانی نمی سوزد فکر نمی کنند تا کنون به خاطر بی آبی چند هزار روستایی قاچاقچ شده اند؟

-- بی نظر ، Aug 1, 2007 در ساعت 11:44 AM

مهدی خان ضمن تشکر از این اطلاعات جامع تاریخی که ارائه دادی و ضمن نگرانی از یک نوع پان ایرانیسم جدید با توجه به اینکه در قندهار هستی یه کمی از شرایط جدید برای بالا رفتن آگاهی ما بنویس ممنون

-- م ج ، Aug 1, 2007 در ساعت 11:44 AM

به عرض برسانم هیچ روشنفکر افغانی مایل نیست نام کشورش را به ایران شرقی تغییر دهد دوست عزیر آنها خود را یک کشور مستقل می دانند و به آنچه 250 سال قبل بوده الآن کاری ندارند ثانیا زبان پشتو زبان رسمی افغانستان است یعنی هر دو زبان فارسی دری و پشتو زبان رسمی افغانستان است البته اگر همین مطلب رادیو زمانه را مطالعه می کردید می فهمیدید زبان فارسی دری با زبان فارسی تفاوت دارد چنانچه در گزارش رادیو زمانه هم این مساله تاکید شده است دوست من کشورهای آذربایجان و ترکمستان و عراق و پاکستان و بحرین نیز جزو ایران بودند کشور بحرین حداقل 60 شصت درصدشان قادر به تکلم به زبان فارسی هستند برخلاف افغانستان که کمتر از سی یا چهل درصد زبان فارسی زبان اصلی آنها اغلب زبان ترکی یا پشتو زبان رسمی آنها است اما دیدید بحرینی ها وقتی روزنامه کیهان مطلب در مورد استقلالشان نوشت چه کردند افغانها هم همین طور آنها خود را مستقل می دادند دوست من افغانهای شیعه مذهب کمتر از 15 پانزده درصد کشور افغانستان را تشکیل می دهند و اکثریت افغانستان سنی مذهب با عقاید افراطی طالبانی هستند آنها اگر تکه تکه شوند حاضر نیستند با کشوری ارتباط داشته باشند که شیعه مذهب باشد چنانچه مثالهای انرا در عراق و عربستان می بینید که چه نفرتی از شیعیان دارند افغانستان که 85 درصد مردمش سنی با اکثریت طرفدار القاعده اهستند هم همین دید را نسبت به ایران دارند کاش به جای مطالعه سایتهای افغان سعی می کردید رو در رو و مستقیم اطلاعاتی بدست آورید شما برای اینکه حمله محمود افغان را توجیه کنید مطالبی بیان کردید اولا خود افغانها به محمود افغان برای این شجاعتش افتخار می کنند و او را افغانی می دانند ثانیا شما برای اینکه کار را درست کنید توجیه بدتری می کنید و می گویید او ترک بود عزیزم قریب نیمی از مردم ایران ریشه ترکی دارند شما به اهانت به ترکها و اینکه محمود افغان ترک بوده که نمی توانید توجیه درست کنید اینکه مستشرقان چه نوشته اند بله 250 سال قبل افغانستان جزو ایران بوده البته مثل بحرین و کشورهای خلیج و آذربایجان و آن موقع بخش شرقی ایران بوده ولی الآن چی ؟ قبر ایرانیان در کشور عراق کنونی یا بحرین کنونی یا آذربایجانی کنونی هم هست ولی شما یکبار دیگر دقت کن بحرینی ها چه کردند در مقابل مقاله کیهان حتی در کویت و امارات هم این مساله مقاله کیهان چه جنجالی برپا کرد ؟ دوست من آنها خود را مستقل از ایران می دانند چه بپذیریم یا نه ریشه مشترک فرهنگی در همه جای دنیا هم هست در کشورهای بوسنی هرزگوین صربستان آلبانی ....یعنی کشورهای اروپای مرکزی هم ریشه مشترک چند هزار ساله بود ولی دیدید وقتی کار به اختلاف مرزی این کشورها کشید صربها چطور شهرهای بوسنی را پاکسازی قومی کردندو چندده هزار نفر با قتل عام کردند همانهایی که چند هزار سال با آنها هم مرز بودند و هم زبان بودند و هم کشور بودند چند هزار دختر بوسنیایی توسط صربها مورد تجاوز قرار گرفتند ؟ مگر بوسنی با صربستان هم مرز هم زبان هم تاریخ هم کشور هم میهن و .... نبود چرا ولی وقتی دو کشور شدند تبدیل به دو دشمن شدند

-- حسینی ، Aug 2, 2007 در ساعت 11:44 AM

آيا واقعاً ميزان جرم و جنايت در ميان افغانها بيشتر است يا ايرانيها ؟
اگر واقعاً منصفانه بررسي كنيم مي بينيم كه ميزان جرم و جنايت در بين ايرانيان خيلي بيشتر از افغانهاست

-- سياوش ، Aug 2, 2007 در ساعت 11:44 AM

آيا واقعاً ميزان جرم و جنايت در بين افغانها بيشتر از ايرانيهاست ؟
آگر واقعاً منصفانه بررسي كنيم مي بينيم كه ميزان جرم و جنايت در بين ايرانيان خيلي بيشتر از افغانهاست

-- سياوش ، Aug 2, 2007 در ساعت 11:44 AM

خانم مريم سلام!
همه بخش هاي گزارش تان را خواندم، زيبا بود.
به اميد اين كه باز هم به كابل بيايي.
از تمام دوستان اين خواهش را دارم كه ديگر بحث افغاني و ايراني را راه نيندازند، همه ي ما با هم برادريم و دوست. فقط اين را مي خواهم بگويم كه لطفا از اين بحث هاي مناقشه بر انگيز بپرهيزيد.
تشكر

-- ;كبير احمد ، Aug 4, 2007 در ساعت 11:44 AM

امکان ندارد خانم مرادی گفته باشد، ترجیح می دادم در ایران بمانم در صورتی که می توانستم شناسنامه بگیرم. من خانم مرادی را می شناسم و ایشان میهن شان را که زادگاهشان هم نیست، دوستتر از آن دارند که بخواهند شهروند کشوری دیگری باشند.

-- کاوه آهنگر ، Aug 5, 2007 در ساعت 11:44 AM

با تشکر از گزارش خوب شما و مقاله خوب مهدی و اطلاعات کامل و جامعی که در مورد افغانشتان و افغانی ها ارائه دادند باید خدمت دوست عزیز "بی نظر" عرض کنم که متاسفانه شما باید اطلاعات تاریخی خود را به مراتب بهبود بخشید و حداقل از نوشته های مهدی استفاده کنید و در مورد دیدگاه سیاسی، متاسفانه شما یا از اوضاع کنونی ایران در منطقه آگاه نیستید و یا اینکه برای آنها ارزشی قایل نمی باشید. در حالیکه اکثر کشورهای غنی و متوسط دنیا در حال جذب و جلب افکار عمومی جهان و نشان دادن چهره ای خوب از خود هستند و برای آن سرمایه گذاری های اقماری نموده اند جای تعجب است از اینکه شما حاضر نیستید برای آن حتی اندکی از سرمایه خدادادی (پول نفت) را به این امر اختصاص دهید.
اولا مگر افغانیها در ایران چقدر خرج دارند؟
دو میلیارد دلار!!!! خب باشد. حال حساب کن تویی که سی سال از این مهمانان ناخوانده پذیرایی کردی و در بدترین شرایط آنها را از خود نراندی حال آن همه را به یکباره از بین ببری و برای خود و ملت به همان تعداد دشمن بسازی؟
دوما تا چند صد سال پیش تمامی نقشه های جرافیایی با آنکه امروز هست تفاوت داشت و لذا ممکن بود الان شمای بی نظر در محدوده ایران قرار نداشته باشی تا به آن لفتخار کنی!!!
این را گفتم تا بدانی که همیشه مرزها تعیین کننده همبستگی و یا جدایی بین ملتها نیستند آیا می دانی که در شهرهای مرزی ایران چه در شرق و چه در غرب بسیاری از ایرانیان با هم کیشان خود در آن سوی مرز رابطه فامیلی دارند و هیچگاه خود را از یکدیگر جدا نمی دانند مثلا کردهای غرب بلوچهای جنوب شرق تاجیک های شمال شرق ....
و حتی من خود به چشم دیده ام که برخی رفت و آمد خود را هنوز هم دارند و با هم ازدواج می کنند فارغ از تابعیت های جداگانه.
بیایید کمی بازتر و جامعتر بنگیرم و آینده نگر باشیم و نام ایران را همچنان که تاکنون در تاریخ بعنوان کشور بزرگ و بزرگ منش بوده با برخی کوته نگری و نادانی های خود خراب نکنیم.
من نمی دانم شاید تعریف تو از ایرانی تفاوت می کند ولی من می گویم ایرانی انست که ایران را دوست دارد و برای اعتلای نام آن در هر گوشه از این کره خاکی تلاش می کند (نه آنکه آریایی است زیرا خوب می دانیم که نژادهای مختلفی در ایران ساکنند که آریایی نیستند )
اکثریت ما از یک دین هستیم تا حدی زیاد اشتراکات قومی و فرهنگی داریم و به یک زبان سخن می گوییم (غیر از پشتون ها) و در یک ناحیه واقع شده ایم.
به امید وحدت و یکرنگی و دوری از تعصب

-- م. ع ، Sep 9, 2007 در ساعت 11:44 AM

با سلام و خسته نباشید .من امیر گوزن از اهالی کابل هستم . منو یادت میاد تو کابل . می خواستم بگم اونروز که برای اولین بار شما را دیدم فکر کردم که شما ایرانی هستید برای همین از شما خوشم نیامد شما ایرانی ها از ما به عنوان یک برده استفاده می کردید . زنان وخواهران افغانی ما در خانه های شما دائما مشغول کلفتی هستند و... مثل نظیر شنبه

-- امیر بهروز ، Sep 16, 2007 در ساعت 11:44 AM

سود افغانیها در جیب آخوندها می رود و به حساب مصلحت نظام ریخته می شود با ما چه که افغانیها باید در این کشور بی سرو و سام رفت و امد می کنند

-- omid ، Sep 7, 2008 در ساعت 11:44 AM