رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۵ خرداد ۱۳۸۶

آوارگان بی حقوق

مانی نقشبند

"سه نفر بودیم که از تهران به دامغان می‌آمدیم. در گرمسار نیروی انتظامی ما را از ماشین پیاده کرد. سه شب نگه‌مان داشتند. خیلی سخت و تلخ بود. هیچ آب و نان ندادند که بخوریم. اما از این بدتر رفتاری بود که با ما کردند. پنج سرباز می‌آمدند مسلح بالای سرمان می‌ایستادند و اسلحه را به ما نشانه می‌رفتند. می‌گفتند صدای سگ دربیاورید، صدای خر دربیاورید، چهار دست و پا راه بروید..."


آن‌چه بر این سه افغانی گذشته است گوشه‌ای است از مصائبی که این روزها در ایران بر مهاجران افغان می‌رود. در چند ماه گذشته که طرح اخراج مهاجران افغان اجرا شده است تعدی‌ها و بی‌قانونی‌های زیادی از این دست بر افغانها رفته که نمونه آن کشته شدن یک جوان اهل تخار بر اثر جراحت‌های ناشی از حمله نیروی انتظامی و فروافکندنش از بالای ساختمانی بود که در آن کار می‌کرد. خبر در گذشت این جوان در یک بیمارستان هرات پس از انتقال از ایران در حالی منتشر ‌شد (13 اردیبهشت 1386) که کابل صحنه تظاهرات علیه سیاست اخراج افغانها توسط دولت ایران بود. در داخل خود افغانستان، سوای اعتراض‌های مردمی مقامات دولت و حکومت افغانستان نیز به کلیت و نحوه انجام این سیاست واکنش‌هایی نشان دادند که از آن جمله می‌توان به رای عدم اعتماد مجلس این کشور به وزرای مهاجرت و خارجه افغانستان برای ناتوانی از جلوگیری از این اخراج‌ها اشاره کرد.

در گفت‌وگو با مهاجران افغان می‌توان دریافت که اعمال شیوه‌های خشونت‌آمیز رویه‌ای عمومی در برخورد با ایشان بوده است و نتیجه آن پس آسیب‌های جانی و مالی‌ایست که بر ایشان وارد آمده، سلب امنیت روانی آنها است؛ امنیتی که گویی هدف گرفته شده تا انگیزه‌ی ماندن را در ایشان تضعیف کند. یکی از افغانی‌های مقیم شاهرود می‌گوید روزی به نزدیکی خانه‌اش رسیده که صدای فریاد اهل خانه را شنیده. و هنگامی که سراسیمه خود را به منزلی که همسر و مادر سالخورده‌اش به همراه فرزندانش در آن زندگی می‌کرده‌اند رسانده دیده که خانه هدف حمله نیروی انتظامی قرار گرفته است؛ به آنها گزارش شده که در این منزل افغانیان زندگی می‌کنند و نیروی انتظامی برای اخراج آنها به آن‌جا حمله کرده است.


موارد ضرب و شتم در گفت‌وگو با افغانها زیاد شنیده می‌شود، اما مسائل مالی هم برای آنها بسیار مهم است. چند جوان افغان که در سمنان کار می‌کنند می‌گویند که نیروی انتظامی آنها را دستگیر کرده و کارت‌های اقامت‌شان را گرفته و بعد مجبورشان کرده برای پس گرفتن کارت‌ها 100هزار تومان پول بدهند؛ در حالی که مدت زمان زیادی از این‌که برای گرفتن اصل کارت 50 هزار تومان پرداخته بودند نمی‌گذشته است. آنها همچنین مجبور شده‌اند کتباً تعهد بدهند که ظرف کمتر از 10 روز ایران را ترک می‌کنند.

زمزمه‌ی اخراج افغانها حیات اقتصادی آنها را شدیداً متاثر کرده است. زندگی بخش قابل توجهی از کارگران افغان که با خانواده خود در ایران زندگی می‌کنند به خاطر درآمد نامرتب کارگری و عملگی وابسته به اجناس و ارزاقی است که به‌طور نسیه از مغازه‌داران آشنا می‌گیرند. یکی از مردان افغان که حدود بیست و پنج سال است به همراه خانواده خود ساکن ایران است می‌گوید "با این کارشان اعتبار برای ما نگذاشته‌اند. من در همه این سال‌ها پیش این دکان‌داران اعتبار داشتم. همیشه نسیه می‌بردم و دیر یا زود پول‌شان را می‌دادم. خب آنها مطمئن بودند که من پول‌شان را می‌دهم. می‌شد که بعضی وقت‌ها تا چند صدهزار تومان بدهکار باشم و بعد حسابم را صاف کنم. اما الان همه‌اش می‌گویند افغانی را بیرون می‌کنند، افغانی را بیرون می‌کنند! حالا یک دانه یک تومانی هم اعتبار ندارم".


یکی دیگر از بستگان او توضیح می‌دهد که چگونه این طرح بر رفت و آمد ساده هر روزه آنان تاثیر گذاشته. او که اخبار این اخراج‌ها را دنبال می‌کند می‌گوید که از رادیوی بی‌بی‌سی صحبت مردی را شنیده که "زن خود را به بیمارستان برده بوده دو بچه‌ خود را به خانه هشته. برای گرفتن دارو از بیمارستان بیرون شده که او را گرفته‌اند و برده‌اند لب مرز به اردوگاه و هر چه هم فریاد کرده فایده نکرده است".

پدر خود این مرد بینایش به‌شدت کاهش یافته و قرار بوده که برای مداوای چشمش به تهران بیایند، اما با خبرهایی که از دستگیری افغان‌ها درمیان راه دارند از این کار منصرف شده‌اند.

مرد دیگری که در شاهرود استاد بنا است می‌گوید که کار ساختمان در شهر آنها معطل مانده است:"خب آجر نیست. 12 هزار بوده حالا شده 18 هزار تازه باید نوبت بایستند. چون کوره‌پز خانه‌ها کارگر افغانی داشته‌اند و اخراج شده‌اند و کارگر ایرانی هم که نمی‌اید این کار سخت را با این حقوق بکند. این‌جا بیشتر کوره‌پزخانه‌ها خوابیده. ولی باز از تهران هم می‌آیند آجر از این‌جا ببرند". او همچنین می‌گوید که خبر دارد در کاشان بعد از اخراج افغانها قیمت روزمزدی کارگر تقریباً به دوبرابر هم رسیده است (از 8 هزار توان در روز به 15 هزار تومان).


اما بالا رفتن قیمت کار روزمزدی در مجموع نفعی برای افغانها ندارد؛ آنها عملاً بسیار کمتر کار پیدا می‌کنند و کارفرماهای بسیاری یا نمی‌خواهند و یا نمی‌توانند کارگر افغانی استخدام کنند. یک کارگر افغان که در روستاهای شمال استان سمنان به کار در باغ‌های انگور مشغول است می‌گوید که بیشتر هموطنانش که مانند او کار می‌کنند مجبور شده‌اند برای حفظ کار خود در باغی که به آنها کار داده شده بمانند و بیرون نیایند چون اطمینانی ندارند که بتوانند بازگردند.

مهاجران افغان اغلب با تاسف می‌پرسند که "آیا این بیست‌وپنج سال کاری که ما در مملکت شما کردیم شایسته این برخورد بود؟ گاز کشی را به مملکت شما کی کرد؟ این ساختمآنها را کی ساخته است؟..." کسی امروز لزومی نمی‌بیند به آنها پاسخی بدهد. امروز افغانها هم قربانی‌ بخشی از سیاست‌های فرافکنانه‌ی حکومت ایران شده‌اند؛ سیاستی که مشکل فرهنگی‌اش با جامعه‌ی کنونی ایران را حاصل هجمه‌ای از بیرون می‌بیند، بحران مشروعیتش را تبلیغی برساخته‌ی دشمن خارجی می‌داند، و همه‌ی مخالفان داخلیش را به اتصال به منابع خارجی متهم می‌کند، بحران بی‌کاریش را هم به‌سادگی به الگوی شناخته‌شده‌ی "مهاجر خارجی" نسبت می‌دهد. مهاجر افغان امروز هم از آن‌رو که آمریکایی‌ها در کشورش مستقر هستند باید برگردد تا شاید از دشواری‌های بازگشتش چالشی برای آمریکایی‌ها هم دست و پا شود، و هم باید برود تا حکومت ایران در برابر بی‌کاری‌ای که از ساختار اقتصادش برمی‌آید بیش از این بی‌عمل ننماید. مهاجر افغان امروز باید یا ترس از بازداشت و ضرب و شتم، ترس از اخراج و گسسته شدن اعضای خانواده از یکدیگر، و ترس از ناامنی معیشتی به زندگی کند روزی که برود؛ برادران و خواهران دیروز، امروز دیگر جایی در کشور همسایه و برادرشان ندارند.

برای مقايسه وضع بد افغانها خوب است دو نکته را در نظر بگيريم. يکی اينکه اگر کشورهايی که ميزبان ايرانيان مهاجر هستند بخواهند با همين شيوه ايرانيان مهاجر را اخراج کنند چه پيش می آيد و ديگر اينکه يک اصل ساده مهاجرت می گويد مهاجر بعد از چند سال اوليه حقوق شهروندی پيدا می کند چنانکه بسياری از ايرانيان اکنون در سراسر جهان شهروند کشورهای ميزبان خود شده‌اند امری که برای افغانها هرگز اتفاق نيفتاد و بسياری از آنها بعد از يکی دو دهه زندگی در ايران هنوز از هيچگونه حقوق شهروندی برخوردار نيستند. اين امر ناقض بديهی‌ترين حقوق انسانی مهاجران است.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

فکر می کنم مقایسه ی افغان های ایران با ایرانیان کشورهای دیگر خیلی کار درستی نیست. بسیاری از ایرانیانی که مثلا در آمریکا هستند پس از گذشتن از صافی های زیادی وارد این کشور شده اند و بودنشان برای کشور میزبان سودبخش است. افغانی های ایران بدون تخصص خاصی و تنها به عنوان آواره و پناه جو وارد ایران شده اند. ایران هم مانند کانادا نیست که مهاجر پذیر باشد. بنابراین فکر می کنم مقایسه ی آخر نوشته درست نیست و تنها به احساسی شدن شرایط داوری خواننده کمک می کند.

-- امیر ، Jun 3, 2007 در ساعت 12:14 AM

آقا شما هم صدات از جای گرم بلند میشه همین افغانهایی که شما ازشون صحبت میکنید چه جنایتهایی که توی مملکت ما نکردن به خاطر دارم یه افغانی به خاطر 5000 تومان آدم کشته بود.دخترای مردم رو میدزدیدن و بعد از آزار و اذیت اونا رو می کشتن متوجه هستید حتی با گرفتن طلا و جواهرشون هم راضی نمی شدن. [...] و چند روز دیگه ما باید از مملکت خودمون فرار کنیم.این چیزایی که می گم هنوزم ادامه داره چون هنوزم این افغانیها به وفور دور و بر ما پیدا میشن .در ضمن این افغانی هایی که شما از اونها صحبت میکنید همگی غیر قانونی اینجا هستن یعنی وقتی جنایتی هم مرتکب می شن معلوم نیست باید کی رو گرفت یه چند ماه بر می گردن از همونجایی که اومدن و وقتی که آبها از آسیاب افتاد بر میگردن.ما با اقامت قانونی اونها اینجا مشکلی نداریم ولی به شرط فقط قانونی بودن اقامتشون وگرنه ما توی ایران اینقدر مشکلات داریم که نمی خوایم این یکی هم قوز بالا قوز بشه.

-- pedram ، Jun 3, 2007 در ساعت 12:14 AM

man az dustan ye soaal daram v ainkeh az che manbaii tamaam jenayati ra ke be afghaniha nesbat dadeh mishavad estefaadeh mikonaan az system ammar giri jomhurieh eslaami y a az rasaanehayeh daheye 60/70 ke tamami system khabarresanishun moredeh soaal ast? y ainkeh az dusteh pesar khaleh hamsayashu shenideh budan ke ye afghani......
shayad ba in tarzeh tafakor bayad goft ke vaghean anche bar sareh in melaat miaayad mesdaagheh " inast ke az maast ke bar maast va agar siaasathayeh jomhurieh eslaami dar barkhord ba afghaniha ro ghaabelh ghabul midanim be onvaaneh ye ensaab digeh eteraazatemun dar moredeh zireh paa gozashtan hoghughe bashar va barkhordeh dolat ba fa'aalaneh siaasi va activistha sareh chist? agar az maa nitin ensaan nistin khob in ham ye siaasateh emrikaaist mageh na?

-- BJ ، Jun 3, 2007 در ساعت 12:14 AM

همگی میدانندکه افغانستان دچاربحران میباشد وافغانهای زیادی درایران به صورت غیرقانونی زندگی میکنند امااین موضع راهم نباید ازنظردورپنداشت که اخراج اجباری مهاجرین ازایران ، به معنای فلج ساختن ملت افغانستان میباشد . این تنهامهاجرانی نیستند که ازایران اخراج شده بدبخت می شوندبلکه هریک ازآنان درداخل افغانستان بیش ازهشت تن دیگر را تمویل میکنند. با این رقم میتوان گفت بیش ازنیم افغانستانی ها درصورت اخراج تمام مهاجرین ازایران ، بافقرشدید وحتا بامرگ مواجه خواهند شد. بنآ این موضع غیربشردوستانه است وباید دولت ایران بخاطر مخالفت با آمریکا ومزدورانش او مردم ستم دیده را سیاه روزگارتر نکند.

-- ظفرشاه رویی ، Jun 4, 2007 در ساعت 12:14 AM

با نظر امیر موافقم. در دنیای کاپیتالیستی هر کس به فکر خودشه. دولت ایران هم تا کاری براش سود نداشته باشه دلیلی نداره انجامش بده. اگه کانادا و استرالیا و ... مهاجرپذیرن واسه اینه که لازم دارن. ایران که بیکار زیاد داره. اینها واقعیتهای تلخ موجوده. اگرچه ممکنه با دیدگاه های بشردوستانه همسو نباشه. حالا باید یا راستی باشی و بچسبی به پول. یا چپ باشی و بچسبی به حقوق بشر...

-- سیامک ، Jun 5, 2007 در ساعت 12:14 AM