رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۵ بهمن ۱۳۸۵
آنها که تصویر «ایران» را می‌سازند - بخش سوم

«ویزاهراسی» درمیان خبرنگاران خارجی

امید معماریان

بسیاری از روزنامه نگاران خارجی که "ایران" را به عنوان حوزه کاری خود انتخاب می کنند یا سفر به ایران به عنوان فعالیت اصلی در نشریه شان به آنها واگذار می شود، همواره ملاحظاتی را جدای اصول حرفه ای رعایت می کنند که وابستگی زیادی به محیط دارد. در واقع این جغرافیای سیاسی و اجتماعی کشور است که به فعالیت حرفه ای آنها شکل می بخشد. برای مثال حتی اگر "دسترسی" مناسبی هم به منابع خبری وجود داشته باشد، از آنجا که انتشار برخی مطالب می تواند مسئولین کشور را از اعطای دوباره ویزا به آنها منصرف کند، ترجیح می دهند روی حوزه های بسیار حساس مطلب تهیه نکنند. در واقع بسیاری از آنها حاضر نیستند برای یک گزارش جنجالی از سفر کردن به ایران منع شوند و فعالیت خود را به خطر بیاندازند. دست به عصا شدن با پدیده "ویزاهراسی" به نوعی گره تنگاتنگی خورده است.

این موضوع به خصوص برای خبرنگاران جوانی که تلاش می کنند با آمدن به کشوری که درعرصه روزنامه نگاری "پرخطر" نامیده می شود، اسم و رسمی برای خود دست و پا کنند، بیشتر مشهود است.

اگر در مورد بعضی از روزنامه نگاران ایرانی، حربه هایی مانند بازداشت و بازجویی و ارعاب و موضوعاتی از این قبیل می تواند دلیل طبیعی‌ای برای احتیاط و نرفتن به سوی موضوعات حساس باشد، برای خبرنگاران خارجی این "لغو ویزا" و "حفاظت از منابع" است که چنین حساسیتی را به وجود می آورد.

درمورد خبرنگارانی که به صورت دائم به ایران سفر می کنند، توجه به این دو عامل با دقت بیشتری مورد توجه قرار می گیرد. خبرنگارانی که به قول معروف نانشان از رفتن و بازگشتن به ایران درمی آید و پس از مدتی دلبستگی هایی هم به آن پیدا می کنند. برای مثال برخی ازاین روزنامه نگاران که به ایران سفرکرده اند طی سالهای گذشته در تهران با خبرنگاران، عکاسان و افراد دیگری ازدواج کرده اند و تهران نشین شده اند. احتیاط این افراد در نوشتن درباره ایران بیش از افراد دیگر است. اگر چه ممکن برخی مواقع مطالب خود را با اسم مستعار به چاپ برسانند.

موضوعاتی که هیچگاه روی کاغذ نمی آیند
سوزان فیشر، خبرنگار آلمانی می گوید که به همین جهت، داستان هایی که به آن پرداخته نشده زیاد است: "فساد دردستگاه های دولتی، شکست اقتصادی، نقش ایران در عراق، رفتار مردم درقبال مذهب که طی سه دهه بعد از انقلاب خیلی تغییر کرده، گرویدن به مسیحیت و دیگر مذاهب و موضوعاتی از این قبیل".

اگرچه پرداختن به چنین موضوعاتی علاوه برعامل یادشده مشکل "دسترسی" را نیزدارد. یکی ازخبرنگارانی که از او سوال کردم چرا چنین حوزه هایی مورد توجه روزنامه نگاران خارجی قرار نمی گیرد، به مسائل امنیتی نیز اشاره کرد.

او گفت که برخی از خبرنگاران خارجی معتقدند که چنین کاری می تواند زندگی آنها را به خطر بیاندازد. مثلا اگر به ایران بیایند درحالی که روی چنین موضوعاتی کار می کنند و قرارباشد افرادی مشخصی که قرارنیست هویت انها اعلام شود را ملاقات کنند، می تواند مشکلاتی را برای خود آنها و افراد یادشده به همراه بیاورد. برای مثال دولت می تواند به این افراد اتهام جاسوسی بزند. درحالیکه در کشورهای غربی اگر روزنامه نگار و افراد یاد شده بتوانند دردادگاه با دلیل و مدرک ثابت کند که مطالبی که مطرح کرده اند صحت دارد، مشکلی برایشان پیش نمی آید.


دبراکمپبل

"دبراکمپبل" از نویسندگان مجله "ادباسترز" کانادا و استاد دانشگاه بریتیش کلمبیا، بارها به ایران سفرکرده و گزارش او از ایران با عنوان "انقلاب آرام ایران" در اشاره به تحولات فرهنگی و اجتماعی که در سطح جامعه ایرانی درحال وقوع است، انعکاس زیادی در میان علاقه مندان فرهنگ داشته است. به عقیده او پرداختن به مساله هسته ای و هرچیزی که به خود روحانیون مربوط می شود، عملا برای روزنامه نگاران خارجی امکان پذیر نیست. به همین خاطر کسی نمی داند که ایران اساسا چگونه و توسط چه کسانی اداره می شود. چرا که نوشتن درمورد زندگی روحانیونی که حتی مشاغل سیاسی دارند، امکان پذیر نیست.

بنابراین مطالبی که درمورد ایران منتشر می شود، کمتر از روزنامه نگاری تحقیقی(Investigative Journalism) بهره مند است و تنها به پوشش دادن کنفرانس ها و بیشتر به خبرهای عادی و یا گفت وگو با مردم و کارشناسان منحصر می شود. به همین جهت است که درخصوص بسیاری ازمسائل، رسانه های خارجی شناختی از جامعه ایرانی ندارند.

امنیت منابع خبری
"اوان اوزناس" خبرنگار روزنامه شیکاگو تریبون که درآمریکا یکی از ده روزنامه برتر این کشور به شمار می رود، می گوید که به خاطر مشکل دسترسی، عملا در سفر خود به تهران( مصادف با انتخابات ریاست جمهوری) ازاینکه بتواند به شهرهای دیگر سفرکند، منع شد. به عقیده او روزنامه نگاران خارجی مطالب خود را ازروی منابع محدودی تهیه می کنند که بیانگر همه واقعیات جامعه ایرانی نیست: "در کشورهایی مانند ایران ما همواره نگران منابع خودهستیم".


مری کالوین

مری کالوین، دبیر بخش خارجی نشریه "ساندی تایمز" انگلستان نیز از جمله افرادی است که بارها برای پوشش دادن خبرهای ایران به کشور سفر کرده است. او نیز موضوع "حفاظت از منابع" را به عنوان یکی ازموضوعاتی مطرح می کند که معمولا باعث می شود حتی درصورتی که برخی افراد مطالبی را بگویند که ارزش تحلیلی و خبری داشته باشد، به دلیل آنکه زندگی شان با انتشار آن مطلب به خطر می افتد، از نوشتن آن حذر کنند.

به اعتقاد او چنین موضوعی به اخلاق روزنامه نگاری باز می گردد. او دفعات زیادی را به یاد می آورد که در طی مصاحبه خود با افراد مختلف، مطالبی را بیان کرده اند که به نظر او می توانست برای آنها مخاطره آمیز باشد. بسیاری از خبرنگاران خارجی ای که درخصوص سفرهایشان به ایران مورد مصاحبه قرارگرفته اند، اشاره می گویند وقتی ایران را ترک کرده اند برخی منابعشان توسط مقامات امنیتی بازجویی شده اند. چنین خبرهایی دست و پای روزنامه نگاران را برای تهیه خبر می بندد و احتیاط زیادی را در کار همراهشان می کند. اتفاقی که می توان مشابه آن تنها در کشورهایی مانند کامبوج، چین و کره شمالی و کشورهایی از این قبیل رخ می دهد.

در پرونده برخی از روزنامه نگاران و روشنفکرانی که طی سالهای گذشته توسط مقامات امنیتی دستگیرشده اند، ملاقات با روزنامه نگاران و یا مصاحبه با رادیو و شبکه های تلویزیونی خارجی به عنوان یکی ازمصادیق خارج کردن اطلاعات ازکشور و جاسوسی قلمداد شده و فشار زیادی را به آنها وارد ساخته است. این درحالی است که روزنامه نگاران و منابع یاد شده یا تحلیل های خود را ارائه کرده اند و یا تنها به ارائه اطلاعات موجودی که دسترسی همگان به آنها امکان پذیر است، پرداخته اند. در هر دو صورت، فرقی نمی کند، نتیجه چنین فضایی باعث می شود روزنامه نگاران کمتری به سوی حوزه های مخاطره آمیز بروند.

در بخش دیگری ازاین نوشته، به بیان عامل "پیچیدگی" جامعه ایرانی، به عنوان یکی از مسائلی که کیفیت فعالیت روزنامه نگاران خارجی را در ایران از خود متاثر می کند، می پردازیم.

--------------------------

لینک مطالب مرتبط:
خبرنگارانی که از تهران خارج نمی‌شوند
اصحاب رسانه‌های خارجی در ایران

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

این مطلب قبلن در نشریه اینترنتی واشنگتن پریزم منتشر شده . این کار شما بدون ذکر ماخد سرقت ادبی نام دارد و خلاف اخلاق حرفه خبرنگاری هم هست. حتما جواب مرا بدهبد
------------------------
لطفا لينک مطلب مورد اشاره خود را ذکر کنيد تا بررسی شود. - زمانه

-- تامارا ارژنگ ، Jan 25, 2007 در ساعت 03:07 PM

Tamara Arjang mentioned that this article and the other part which you posted was first published on Washington Prism

The links to the articles are


http://www.washingtonprism.org/showarticle.cfm?id=351

http://www.washingtonprism.org/showarticle.cfm?id=338

sincerely

Babak Yektafar

------------------------
ممنون از اطلاع شما. حتما بررسی می کنيم. - زمانه

Editor-in-Chief

Washington Prism

www.washingtonprism.org



http://www.washingtonprism.org/showar
ticle.cfm?id=351


http://www.washingtonprism.org/showarticle.cfm?id=338

-- Babak Yektafar ، Feb 14, 2007 در ساعت 03:07 PM