رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱ شهریور ۱۳۸۹
با همسایگان

«فکر می‏کنم، اگر گوگوش را ببینم قلب‏ام بایستد»

شهزاده سمرقندی
shahzoda@radiozamaneh.com

در این برنامه‏ی «همسایگان» می‏خواهم شما را با یک خواننده‏ی تاجیک مقیم ازبکستان آشنا کنم؛ منیره محمدوا.

Download it Here!

منیره محمدوا با مردی ایرانی ازدواج کرده که پنج سال است هماهنگ کننده‏ی کارهای هنری او و همین‏‏طور طراح وب‏سایت «muniramusic.com» اوست.

آقای حسین و منیره خانم در تاشکند زندگی می‏کنند و پنج سال است در حال مشاهده و تجربه‏ی نکات مشترک و همین‏طور عنصرهای متفاوت فرهنگ فارسی در کشورهای آسیای‏ میانه هستند.

ترانه‏ها و همین‏طور اجرای خانم منیره محمدوا را از تلویزیون دولتی ازبکستان می‏شنیدم، می‏دیدم و لذت می‏بردم و هیچ‏وقت فکر نمی‏کردم که زمانی در آمستردام، از طریق یک هماهنگ کننده‏ی ایرانی می‏توانم با این خواننده‏ی با استعداد تاجیک به گفت‏وگو بنشینم.

خانم منیره محمدوا، زاده‏ی خجند و ساکن تاشکند است و در سبک کلاسیک، مردمی و پاپ ترانه اجرا می‏کند و هم‏چنین دوتار و رُباب هم می‏نوازد. وی سال‏ها عضو گروه هنری بانوان دوتارنواز در ازبکستان بود که به زبان ازبکی آنان را «دوتارچه قِزلر» می‏نامیدند. این گروه از معروف‏ترین گروه‏های ازبکستان بود که توانسته بود دوتارنوازان ماهری را دور هم جمع کند.


منیره محمدوا

منیره‏ محمدوا، خواننده‏ی تاجیک مقیم ازبکستان از روزگار خود برای‏مان می‏گوید:

در خجند متولد شدم و همان‏جا بزرگ شدم. من از بچگی موسیقی فولکلور را دوست داشتم و به برنامه‏های «گروه گلشن» و مقدس نبی هم که از تلویزیون دوشنبه پخش می‏شدند، علاقه‏مند بودم. این گروه ترانه‏های فولکلور را به سبک پاپ (استرادی) اجرا می‏کردند. علاقه‏ام به موسیقی فولکلور و پاپ مرا به طرف مدرسه‏ی موسیقی و آموختن رُباب کشاند. آن وقت‏ها تفاوت زیادی بین موسیقی پاپ، کلاسیک و… نمی‏گذاشتم. فکر می‏کردم که یک هنرمند باید همه‏ی این‏ها را یاد بگیرد.

شما زاده‏ی خجند هستید و نزد استادان معروف تاجیکستان درس خوانده‏اید. چطور شد که در تاشکند پایتخت ازبکستان زندگی می‏کنید؟

وقتی در خجند درس می‏خواندم، برای رفتن به انستیتوی هنر به دوشنبه می‏رفتم. اما راه برای‏ام بسیار دور بود. آن زمان بین تاجیکستان و ازبکستان مرزی وجود نداشت. تصمیم گرفتم به تاشکند بیایم و تحصیلات عالیه‏ام را در آن‏جا ادامه بدهم. تحصیلات‏ام را همان‏جا تمام کردم.

بعد هم که جمهوری‏های سابق شوروی استقلال پیدا کردند و دولت‏های مستقل ازبکستان و تاجیکستان به وجود آمدند، من ازدواج کردم و در تاشکند ماند‏گار شدم.

داستان فشرده‏ی روزگار این خواننده‏ی جوان، شاید یک داستان معمولی باشد. اما هر تغییر و سفری می‏تواند زندگی هنری یک هنرمند را زیرورو کند که در مورد منیره چنین بوده است. وی‏ می‏گوید:

از همسر اول‏ام که اهل بخارا بود، دو فرزند دارم. ۱۰ سال است که از هم جدا شده‏ایم. او به روسیه رفت و دیگر برنگشت. من برای کار کردن در دیسکوی فارسی‏زبانان، برای مدت دو سه ماه به دبی رفته بودم. همان‏جا با حسین آشنا شدم.

بعد از بازگشت، ارتباط‏مان با هم از طریق اس‏ام‏اس و تلفن ادامه پیدا کرد. شاید داشتیم هم‏دیگر را می‏سنجیدیم. اما بالاخره متوجه شدیم که حتماً باید هم‏دیگر را از نزدیک ببینیم. آن موقع او در ابوظبی زندگی می‏کرد. مرا به آن‏جا دعوت کرد. در آن‏جا با خانواده و فامیل او هم از نزدیک آشنا شدم. آهسته آهسته به جایی رسیدیم که با هم ازدواج کردیم. می‏دانستیم که دیگر بی‏هم‏دیگر نمی‏توانیم.


عکس‌ها از سایت منیره محمدوا

این ازدواج شوق‏انگیز تاثیری هم روی ترانه‏ها و سبک‏ کارتان گذاشت؟

خیلی…خیلی! اصلا کار هنری من از این رو به آن رو شد. در این فاصله پدر و مادرم را در عرض یک سال از دست داده بودم و خیلی ناراحت بودم. اصلا از هنر فاصله گرفته بودم. اما حسین خیلی تلاش کرد و مرا به طرف هنر برگرداند. مرا با شاعران بسیاری، از جمله فروغ فرخزاد آشنا کرد. خود او کمی اهل هنر است و می‏دانید که ایرانی‏ها به شعر خیلی علاقه دارند، حسین جان هم از این دسته است.

ممکن است شعر فروغ را که روی آن آهنگی ساخته‏اید، برایمان بخوانید؟

متاسفانه به شکل ترانه نمی‏توانم برایتان بخوانم. چون قرار است با مصطفی، از آهنگ‏سازان بزرگ بخارا روی آن کار کنیم. هنوز آماده نشده است.

اما منیره با کمال میل، یکی از ترانه‏های مردمی تاجیک را برایمان اجرا کرد.

از منیره خانم می‏پرسم از خواننده‏های ایرانی چه کسی را می‏شناسد و به کدام‏یک از آنان علاقه دارد؟

همه‏ی هنرمندان‏شان را دوست دارم. هرکدام از دیگری گل‏تر است. نمی‏دانم کدام‏شان را نام ببرم. موسیقی فولکلور ایرانی را خیلی دوست دارم. از خوانندگان پاپ هم خانم گوگوش را هم خیلی دوست دارم.

فکر می‏کنید خانم گوگوش روی شما تاثیر گذاشته باشد؟

البته؛ من همیشه در محافل، یکی از ترانه‏های او را که در فیلم «در امتداد شب» را می خواند که دوران شوروی با عنوان «شب طولانی» به زبان روسی پخش می شد حتما می‏خوانم:

«زخمی‏تر از همیشه، از درد دل سپردن
سر خورده بودم از عشق در انتظار مردن»

از بچگی‏ام خیلی به گوگوش علاقه داشتم.

دوست دارید گوگوش را ببینید؟

وای…خیلی…! فکر می‏کنم، اگر ببینم‏اش، قلب‏ام بایستد.

صحبتی با شنوندگان و یا خوانندگان فارسی زبان ما؛ ایرانی، افغانی و یا تاجیک دارید؟

خیلی خیلی می‏خواستم مانند قدیم در هنر، در رفت و آمد و… اصلا مرز نداشته باشیم. یک‏دیگر را قلباً بفهمیم. به هم کمک کنیم و سخن‏های شیرین به یک‏دیگر بگوییم. آسمان‏مان مصفا باشد. هیچ‏گاه، هیچ‏گاه ما را از هم‏دیگر دور نکند. همین!

گپی بود با منیره محمدوا، خواننده و نوازنده‏ی تاجیک، مقیم ازبکستان. در وب‏سایت muniramusic.com و همین‏طور در یوتیوب هم می‏توانید نمونه‏ی کارهای این خواننده را پیدا کنید. با سپاس از حسین هوت هماهنگ کننده و همسر منیره که امکان این گفت‏وگو را فراهم ساخت.

همان‏طور که می‏دانید برنامه‏ی «همسایگان» تلاشی است برای آشنایی بیشتر با همسایگان خود؛ روزگار، هنر و همین‏طور فرهنگ فارسی در کشورهای همسایه‏ی ایران امروز. اگر شما هم پیشنهادی دارید، می‏توانید با ما تماس بگیرید.

ای نگار نازنین:

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

salam
man az Bruxelles minevisam!be farhang o mardom an mantaghe-asiyaye miane- alaghmandam va be onvan irani omidvaram bishtar nazdik o doost bashim; rasti dar bareye in television moshtarak ke gharar ast iran o afghanestan o tajikestan ijad konand, che khabar? chandi pish iran boodam va bachcheha television afghanestan ra negah mikardand!

-- بدون نام ، Mar 1, 2010 در ساعت 07:03 PM

مصاحبه قشنگی بود!

-- مهدی ، Mar 1, 2010 در ساعت 07:03 PM

سلیقه س دیگه. کاریش نمیشه کرد.

-- مانی ب ، Mar 1, 2010 در ساعت 07:03 PM

قلب همه ایرانیان با همزبانانشان وهمفرهنگانشان در همه جای جای جهان به ویژه در آسیای مرکزی است.سرکار خانم محمد اوا درود برشما.سپاس ویژه برای سرکارخانم سمرقندی عزیز که در زمانه فاصله های جغرافیایی فارسی گویان را برمی دارد.

-- بدون نام ، Mar 1, 2010 در ساعت 07:03 PM

با درود وسپاس از معرفی هنرمندان همزبان
در اینجا من میخواهم برای خانم گوگوش پپامی بگذارم ویکبار نیز در سایت جدید آن لاین گذاشته ام
خانم گوگوش مردم تاجیکستان ویا بهتر بگویم همزبانان منطقه آسیای میانه اینهمه به شما مهر دارند واین مهر تاریخی طولانی دارد اما شما رفته رفته صدایت خراب میشود همانطور که تا کنون شده است ونمیخواهم شما را ناامید کرده باشم هنوز بعد از آمدن از ایران 1 ترانه نیز نخواند ه اید که قابل قیاس با کارهای گذشته شما باشد سبک را عوض کردید ولطمه جبران ناپذیری در کنار خرابی صدا ولرزشی که در صدای شما پیدا شده است به کارهای خود زدید ای کاش اصلا این ترانه های جدید را هر گز نمیخواندید با جوانانی کار کردید که موسیقی پاپ غربی را بیشتر میدانستند تا ایرانی این اتفاق افتاد اما امیداست که کارهای تازه در حد گذشته باشد هیچکدام از آنچه بعد از آمدن از ایران خوانده اید ماندگار نخواهد شد اما مردم همزبان ومهرشان به شما را شما اگر قدری همت داشتید میبایست خیلی پیش از اینها جواب میدادید کسانی نظیر اندی ولیلا ودیگران رفتند ودید ید چه استقبالی شد اما شما که از همه بیشتر خواهان دارید هر گز این آرزوی مردم همزبان را بر نیاوردید چرا را خود میدانید اما بهتر میبود دیگر بیشتر از این یا روزی که دیگر صدایتان در نیاید طولش ندهید واین مردم مهربان را خوشحال کنید تا جوابی به اینهمه کسانیکه برای شما غش میکنند داده باشید تا لااقل ببینند هنرتان تا چه حد است برای ما که بی نظیر است

-- گلبرگ سوزان ، Mar 2, 2010 در ساعت 07:03 PM

درود بر شما
درود بر منیره جان
درود بر کدبان گرامی حسین جان ارجمند
بسیار گفت و شنفت زیبا دوست داشتنی و با ارزش بود
به اندیشه من تاجیکان افغانستان و دوستان ایرانی با همزمابان آسیای میانه خود پیوند های فرهنگی تا اندازه دارند و هیچ نیرویی نتوانسته که این پیوند را از بسگلاند ولی با افسوس فروان که پیوندی خونی این مردمان هم خون کم دیده میشود و بسیار خوب است که با ازداواج های اینگونه ی پیوند خونی ما بیشتر و تازه تر شود
همچنان جای دارد که از کدبان حسین یک سپاسگزاری ژرف نمایم برای آنکه با ازدواج شان بسیار یک خدمت بزرگ برای فرهنگ زبان تاریح و گسترش زبان و فرهنگ پارسی نموده اند افزون بر آن سپاس دیگر از ایشان دارم که بانو منیره را آزاد گذاشتند تا به گویش خود سخن براند
زیرا همه گویشهای پارسی زیباتر از یک دیگرش است
بهزاد آریا
لندن

-- بهزاد آریا ، Mar 2, 2010 در ساعت 07:03 PM

باز هم گل کاشتی شهزاده.با نمایاندن گلی شکفته در تاشکند باستانی.

-- بهنام ، Mar 2, 2010 در ساعت 07:03 PM

سپاس از این گفت وگوی خواندنی.

-- بدون نام ، Mar 2, 2010 در ساعت 07:03 PM

vaghean ali va ziba bod

-- sina ، Mar 3, 2010 در ساعت 07:03 PM

khanoom samarghandi az shoma ye khahesh daram ye ahangi hast ka tajikha dar rouzeh jashaneh steghlaleh tajikestan dabareh zartosht mikhanand ka besiar zibast dar uon migooyand ma hamsareh avastahim ma atesheh zartoshtim koshte namikhoshtim ra dar yeki az maghalehyetan inja bara ma begozarid kheyli mamnoon misham.

-- kia ، Mar 4, 2010 در ساعت 07:03 PM

مرسی از این مصاحبه زیبا با خانم منیرو
و دیگر اینکه گوگوش امروز حدود 30 ترانه
در 30/2 ساعت درکنسرت اجرا میکند با صدایی پرفدرت و زیبا که مات و متعجب میمانیم

-- nasim ، Mar 6, 2010 در ساعت 07:03 PM

و در ادامه از خانم گلبرگ سوزان عزیز میخواهم که حتما به یکی از کنسرت های شاه ماهی هنر ایران بروند تا ببینید تفاوت گوگوش با هنرمندان ایرانی دیگر را !!!

-- nasim ، Mar 6, 2010 در ساعت 07:03 PM

به خاطر فیلتر شکن نمیشود در یک کامنت بنویسم .
همکاران گوگوش دسته جمعی کنسرت میدهند و هر کدام 4 / 5 ترانه میخوانند که تازه صدایشان میگیرد اما گوگوش تک کنسرت میدهد

-- nasim ، Mar 6, 2010 در ساعت 07:03 PM

و گوگوش در 30/2 ساعت کنسرت حدود 30 ترانه اجرا میکند پرقدرت و با صلابت . شنیدن کی بود مانند دیدن !! خدا حفظش کند

-- nasim ، Mar 6, 2010 در ساعت 07:03 PM

گلبرگ جان کاش کنسرت 3 فروردین گوگوش در دبی را بروید و زیبایی و قدرت خدا را از نزدیک ببینید و 2ماه قبل همین برنامه را در دبی دیدیم عید قربان ... 5000 نفر با او همصدا بودند

-- nasim ، Mar 6, 2010 در ساعت 07:03 PM

دوستان بنده خانم نیستم درست است که اسم گلبرگ چنین مینماید اما منظورم از این اسم چیز دیگری است اما خواسته اید که به کنسرت بروم نه نیازی نیست زیرا در کنسرت صدا اکو داده میشود صاف میشود صدای خواننده ها همان نیست که هست وصدایی که در کنسرت شنیده میشود دارای قدرت نفوذ بیشتر در انسان تا اینکه خواننده ای بدون میکرفن بخواند میبینید که وقتی در مصاحبه ها از خواننده میخواهند زنده بخوانند اغلب یا سرما خورده اند یا میگویند اول صبح نمیشود خواند دقت کنید اگر تا بحال دقت نکرده اید اما خود را گول نزنیم من با احترام زیادی که به گوگوش دارم تا کنون 1 ترانه همبعد از آمدن از ایران از ایشان نشنیده ام ناچارا به آهنگهای قدیمش با علاقه گوش میکنم زیرا هم صدای او توانایی اش را ازدست داده هم سبکش خراب شده است درست است که برای جوانان که با انرزی اند موزیک تند شده است اما از 5000 هزار تایی خواننده که داریم یک 30تا 40 تایی صدا دارند بقیه دستگاه و نرم افزارند هر دوستی باور ندارد بخواند وبرای من بفرستد من صدایش را در حد اکتر خواننده ها صاف وشنیدنی میکنم نرم افزارها معجزه میکنند برای همین هم هست که بعد از مدتی خواندن اینان غیب میشوند ونمیمانند متلا مرحوم الهه به گفته کارشناسان یکی از 10 خواننده برجسته ایران بود اما در آخر اصلا نمیتوانست بخواند خود من روزی نیست که آهنگهایش را نشنوم بسیار به صدایش از جوانی عادت کرده ام خوب بعضی صدایشان عوض میشود بعضی مانند مرحوم دلکش یا مرضیه خوب میمانند خانم گوگوش حتا ترانه های جادویی خود را هم نمیتوانند مانند اصلش بخواند امیدوارم لااقل به همان روش بخواند خارج از اینکه جوانان بپسندند یا نه زیرا او بعلت هنر ونفوذی که داشت میتوانست کمی جوانان ما را هدایت وبه سوی موزیک خودمان بیاورد متاسفانه نکرد زیرا در آغاز عده ای برنامه ریزش بودند که دنبال پول بودند .اما من از کودکی با شنیدت آشنایم اکتر خوانندها را خوب میشناسم شنونده خوبی هستم آنقدر گوش گرفته ام که خارج خواندن وسبک ها را تا اندازه ای میشناسم فراز وفرودها وو را میشناسم گوشم اشتباه نمیکند متلا از خوانندهای تاجیک صدای شبنم تریا زیباست اما صدای خواهرش بهتر وترانه هایش زیباتر است اینرا با گوش کردن میتوان فهمید هرچند هر کس علاقه ای دارد واحساسی گوگوش هنوز هنرمند توانایی است امید وارم که تنها به فکر کنسرت نباشد به کیفیت کارش چون گذشته اهمیت بدهد که ماندگاری اش طولانی تر باشد او هرگز فراموش شدنی نیست

-- گلبرگ سوزان ، Mar 9, 2010 در ساعت 07:03 PM

افتخار این را نداشتم با خانم مینه محمدوا از نزدیک دیداری داشته باشم، اما خوشبختانه بنا به این که آقای حسین از دوستان بنده هستند بزرگ ترین افتخار من بود که با ایشان و منیره جان و گروه نازنینش اشنا شوم
هر جای این دنیا پارسی زبانان پاینده باشند

-- شقایق ، Aug 23, 2010 در ساعت 07:03 PM