خانه > سراجالدین میردامادی > یادداشت > یک حدیث و چند نکته | |||
یک حدیث و چند نکتهسید سراجالدین میردامادیseraj.mirdamadi@radiozamaneh.comدبیرستانی که من در آن تحصیل میکردم، از مذهبیترین دبیرستانهای مشهد بود. از برنامههای ثابت در آن این بود که ما هر روز تقریبآً باید یک حدیث از ائمه را حفظ می کردیم، و این احادیث در کنار سایر دروس در انتهای هر هفته از ما امتحان گرفته میشد. در میان احادیثی که ما حفظ میکردیم نکات درسآموز و مهمی هم بود که امروزه برای من روزنامه نگار اصلاحطلب بعضاً نکات مهمی را در بر دارد. حدیث شریف پیامبر گرامی اسلام «الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم» که این روزها به شعار محوری سبزها نیز تبدیل شده، مرا با نگاه جدیدم به مقوله دین و دینداری به باورهای جدیدی کشانده است که مناسب دیدم در اینجا به آنها اشاره کنم. به باور من به عنوان یک مسلمان که اسلام خود را نه از روحانیت سنتی، که از روشنفکران دینی اخذ مینماید، این حدیث شریف میتواند بسیاری از نکات ریز و درشت در زمینهی نگاه به حکومت دینی و نظام سیاسی مبتنی بر دین را روشن نماید. به باور من، پیامبر اسلام با این کلام گهربار میخواهد مقولهی کفر - بخوانید لادینی یا لائیسیته یا حتی آتئیسم - را در برابر عدالت قرار دهد؛ و آن حضرت سعی دارد در این کلام به قول منطقیون «عموم و خصوص من وجه» برقرار نماید. یعنی میتوان حکومتهای غیر اسلامیای را متصور شد که لزوماً ظالمانه نباشند؛ و متقابلآ نیز نظامهای عادلانهای را تصور کرد، حال آنکه لزومآ الهی و دینی نباشند. به شکل دیگر و بر پایه همان «عموم و خصوص من وجه» بعضی حکومتهای کافرانه، عادلانه هستند؛ و برخی از حکومتهای ظالمانه ممکن است دینی و اسلامی باشند، و بالعکس. بنابراین میان یک حکومت عادلانه و یک حکومت دینی و اسلامی، تساوی و تلازمی برقرار نیست؛ و نتیجهی نهایی اینکه اساساً به هیچ وجه غیر کافرانه بودن حکومت نزد پیامبر اسلام به معنی ظالمانه بودن آن نیست.
با این برداشت باید این سؤال مهم را از دینداران پرسید که کدام یک در باور دینی اهمیت دارد؛ یا بهتر است بگویم ارجحیت دارد؟ عادلانه بودن حکومت، یا الهی و اسلامی بودناش؟ بیتردید نظام غیرعادلانه اعم از اینکه با شعار و ادعای اسلامی و الهی بودن به تضییع حقوق انسانها بپردازد یا به هر بهانهی دیگری پا روی حقوق انسانی و عدالت بگذارد، نمیتواند دوام داشته باشد؛ و این تزلزل داشتن و غیر مستدام بودن نظام مفروض، ارتباط مستقیمی با برپایی یا عدم برپایی عدالت دارد؛ و نه تابلو و ادعای الهی و اسلامی بودن آن نظام. این ادعایی مبتنی بر نص صریح کلام پیامبر اسلام است که در جایجای آموزههای دینی ما نیز مکرر به آن تصریح شده است. با این اوصاف، تلاش برای برقراری نظام عادلانه و مبارزه با ظلم یک حکومت ناقض حقوق انسانها، اقدامی است مورد تأیید پیامبر اسلام و دینداران حقیقی؛ که البته دوستان لائیک و آتئیست هم باید به این مسأله توجه داشته و ظلمستیزی دینداران راستین و تلاش ایشان برای مبارزه با حکومتهای به ظاهر اسلامی و دینی و در واقع ظالم را به رسمیت بشناسند. شاید کسی در این میان ایراد بگیرد که مفاهیمی همچون عدل و ظلم بسیار کلی هستند؛ اما با بیان مصادیق معتبر و موثق میتوان از کل به جزء رسید و به عنوان مثال نشان داد که در نظام اسلامی مبتنی بر نظریهی ولایت فقیه که رهبر آن ادعای نمایندگی از امام معصوم را دارد، کشتار مردم بیگناه در خیابانها و شکنجه و آزار ایشان در زندانها، ظلم است؛ و در نتیجه ظلم اعمالشده از سوی نظام مذکور، ثابت شده؛ و غیر مستدام بودن آن نظام بر اساس حدیث شریف، قطعی و بشارت داده شده است. به راستی برای این نظام و رهبران آن که خود را مطلق میپندارند و مخالفان و منتقدین خود را به ضدیت با خدا و آموزههای دینی متهم میکنند، هیچ شعاری تهدیدآمیزتر و افشاگرانهتر از این حدیث موثق از پیامبر اسلام که ظلم و ستمهای ایشان را عاملی برای تزلزل و غیر مستدام بودنشان میداند، نیست. نتیجه این نوشتار کوتاه اینکه ما روشنفکران دینی بر این باور هستیم که حتی اگر نگوییم جنبش سبز مردم ایران برای مبارزه با ظلم و ستم، ریشههایی دینی دارد، میتوانیم این ادعا را داشته باشیم که این جنبش هرگز در تضاد با دین و دینداری راستین نیست. و در این خیزش عظیم «ما همه با هم هستیم» شعاری است وحدتآفرین که از روزهای اول سر دادیم و باید مرتب تکرارش کنیم و معنای درست و واقعی آن را فهمیده و به یکدیگر تذکر دهیم.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
|
نظرهای خوانندگان
چقدر خوشحالمون کرد این مقاله . . . . بابا به هرچی دوس دارم قسم اسلام واقعی اسلام طالبان و جمهوری اسلامی نیست .
-- مرتضی ، Sep 22, 2009با سلام
-- بدون نام ، Sep 22, 2009از افای میردامادی یک درخواست داشتم و ان اینکه در صورت امکان ادرس و منبع حدیث شریف فوق را بگذارید
احاد يث از اين دست خيلی باشكوهند، اما اين استثنائات است كه چهره اسلام را زيرو رو كرده است ، استثنائاتی كه اصل را كم رنگ ميكنند و در برابر اعتراض ما ميگويند: شما نمی فهميد!
-- علی رفيع ، Sep 23, 2009A very cogent argument, Sir. I am a non-religious person, but I fully agree with your contention that the current Iranian regime is unjust, repressive and corrupt, not only from a secular perspective, but also in terms of a purely Islamic definition. Hamed
-- Hamed Rabbani ، Sep 23, 2009احادیث از این دست بسیار زیادند و از آن جمله
پیامبر فرمود: میان بهشت و آدمی هفت گردنه است که آسان ترین آنها مرگ است
پرسیده شد سخت ترین آنها چیست؟ : گفت: ایستادن در پیشگاه خداوند آنگاه که ستمدیدگان گریبان ستمکاران را بگیرند.
(کنزالاعمال 8862)
و گفت هر که بداند کسی ستمگر است و با این حال او را همراهی کند از اسلام خارج شده است
(کنز الاعمال7596-14955)
به نقل از میزان الحکمه جلد 6 فصل ظلم
نشانه های حکومت صحیح در احادیث شیعه به وفور نقل شده است که با شیوه حکومت فعلی تفاوتی ژرف دارد . برای نمونه به الحیات جلد دوم یا میزان الحکمه بخش های مربوط به حکومت یا آنچه از علی درباره روش حکومت آمده رجوع کنید.
-- بدون نام ، Sep 23, 2009