رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۶ اسفند ۱۳۸۵
بخش نخست

تخریب میراث فرهنگی: عمدی یا از سر غفلت؟

بیژن روحانی

برنامه میراث فرهنگی را از اینجا بشنوید.

در چند سال اخیر در پی تهدیدات متفاوتی که آثار تاریخی- فرهنگی ایران با آن رو‌به رو بوده‌ است، حساسیت بخشی از جامعه نیز نسبت به ثروت‌های فرهنگی خود افزایش یافته و برای اولین بار گروه‌های مستقل مردمی، سازمان‌های مسئول را مورد پرسش قرار می‌دهند. در کنار ایجاد این حساسیت‌ها، برای بخش وسیعی این سئوال نیز پیش آمده که آیا آسیب‌های وارده به میراث فرهنگی ، تعمدی است و یا به علت غفلت و بی توجهی دستگاه‌های مسئول رخ می‌دهد.


گنبد قابوس

وقتی که در سطح عمومی، از اصطلاح تخریب عمدی میراث فرهنگی استفاده می‌شود، معمولا مردم به این وجه قضیه فکر می‌کنند که مسئولان دولتی با برنامه‌ریزی قبلی و هدفی خاص قصد محو کردن بخشی از میراث گذشته را دارند و یا در برابر تصمیم عده‌ای برای نابودی آنها سکوت پیشه می‌کنند. برای پاسخ به این سئوال باید آسیب‌های مختلف آثار تاریخی
را بررسی کرده و دلایل آنها را از هم تفکیک کنیم.

واقعیت آن است که به جز چند مورد تخریب عمدی در ابتدای انقلاب، مانند تخریب مقبره رضاشاه و یا قصد نابودی تخت جمشید، که گزارش آنها به طور رسمی نیز تایید شده ، تاکنون مورد دیگری که به دلیل تقابل فکری یا عقیدتی صورت گرفته باشد اعلام نشده است.

البته یکی دیگر از موارد تخریب ارگ علیشاه تبریز به سال ١٣۶٠ خورشیدی برای احداث مصلا به جای آن بود. اما گذشته از این موارد سایر آسیب‌های وارده به میراث فرهنگی، به دلایلی متفاوت از مثال‌های ابتدای انقلاب به وقوع پیوسته‌اند که در این برنامه به بررسی آنها می‌پردازیم.


میدان نقش جهان اصفهان و مخدوش شدن منظر تاریخی آن توسط برج جهان نما

بخشی از آسیب‌ها، شامل آسیب وارد شدن به حریم منظر یک اثر تاریخی است. منظر فرهنگی، محدوده‌ای است که شامل تمام منابع طبیعی، فرهنگی و از جمله چشم اندازی می‌شود که با تاریخ، فعالیت‌های بشری و اتفاقات مهم آن اثر پیوند خورده است. با دقت در آسیب‌هایی که در چند سال اخیر حساسیت برانگیز بوده‌اند، می‌بینیم بسیاری از آنها در حوزه منظر فرهنگی اتفاق افتاده‌اند. نمونه‌های بسیار مهم آن عبارتند از نقض حریم تاریخی میدان نقش جهان اصفهان توسط برج جهان نما، کابل کشی شرکت مخابرات در بیستون، نصب دکل انتقال نیرو در حریم شهر تاریخی توس، عملیات ساختمانی در حریم برج‌های تاریخی مراغه و گنبد قابوس و احتمال عبور ریل قطار از نزدیکی نقش رستم (که این مورد ظاهرا برطرف شده است).

با این حال در تمامی این موارد سازمان میراث فرهنگی اعتراض و شکایت خود را از افراد و یا سازمان‌های متخلف مطرح کرده است. اما شاید بتوان این سئوال را مطرح کرد که اعتراضات میراث فرهنگی چه میزان جدی گرفته شده و یا اصولا چه قدر به موقع صورت گرفته است؟

با این حال نفس همین اقدامات قانونی که در مواردی با توفیق نیز همراه بوده، نشان می‌دهد که اراده‌ی هماهنگ و یا از پیش تعیین شده‌ای برای آسیب رساندن به آثار وجود ندارد بلکه دلیل آن را باید در چند عامل دیگر جستجو کرد. یکی از مهم‌ترین دلایل عدم هماهنگی سازمان‌های مختلف با یکدیگر است. به عنوان مثال تهیه و تصویب طرح‌های عمرانی اغلب بدون مشورت و یا استعلام از سوی سازمان میراث فرهنگی می گیرد و زمانی که مرحله اجرا نزدیک می‌شود و یا بخشی از طرح به اجرا درمی‌آید، با هشدار کارشناسان مستقل و یا دولتی، آسیب آن ها به آثار تاریخی مشخص می‌شود. برای این قضیه می‌توان مثال عبور ریل قطار از حریم نقش رستم را مطرح کرد که زمانی که عملیات ریل گذاری راه آهن به نزدیک نقش رستم رسید، تازه مسئولان میراث فرهنگی متوجه ابعاد قضیه شدند؟ عدم وجود ساز و کاری که تمام نهادها و سازمان‌ها را موظف کند تا در زمان طراحی پروژه‌ها، نظر کارشناسان میراث را جلب کنند، باعث بروز این تهدیدات می‌شود.


نقش رستم، آرامگاه پادشاهان هخامنشی

اما در برخی موارد ضوابط حتا برای خود سازمان میراث فرهنگی هم مشخص نیست و یا تاکنون برای تعیین آن اقدامی صورت نگرفته است. به عنوان مثال گرچه بسیاری از بناها و محوطه‌های تاریخی در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده‌اند اما همچنان حریمی برای آنها تعیین و تصویب نشده است. عدم تعیین حریم به این معناست که برای سازمان ها یا افراد حقیقی و حقوقی دیگر دقیقا مشخص نیست که تا چه فاصله‌ای از یک اثر تاریخی و با رعایت چه نکات فنی، می‌توانند ساخت و سازهای جدید را انجام دهند. بنابراین عملا زمانی اعتراض‌ها به وجود می آید که مجوز ساخت تاسیساتی جدید در نزدیکی یک اثر تاریخی صادر شده است. یعنی در بعضی موارد، سازمان هایی یا افرادی که در جوار آثار تاریخی به فعالیت عمرانی می پردازند از نظر قانونی مقصر و مجرم نیستند، چون اصولا حریم و محدوده حفاظتی آن اثر تاریخی هنوز تعیین و ابلاغ نشده است.

این مورد را می‌توان جزو ضعف مطالعه و برنامه‌ریزی و از آن مهم‌تر عدم تعیین و ابلاغ حریم آثار تاریخی به سایر نهادها برآورد کرد. در برخی موارد نیز با شکایت سازمان میراث فرهنگی به دادگاه، پرونده در یک روال حقوقی طولانی می‌افتد و گاه ممکن است بر طرف شدن مانع، چند سال طول بکشد. مانند نمونه برج جهان نمای اصفهان که هنوز پس از چند سال و با فشار یونسکو، ارتفاع برج صد در صد به میزان لازم تعدیل نشده است.


باقی مانده ارگ تبریز پس از تخریب در سال ١٣۶٠

در مورد گنبد قابوس و ساختمانی که در حریم درجه یک آن احداث می‌شود نیز، پرونده شکایت سازمان میراث فرهنگی از سازندگان برج ابتدا به دادگستری ارجاع پیدا کرد، اما دادگستری آن را در حیطه وظایف قانونی خود تشخیص نداد و به دیوان عالی کشور فرستاد. پس از مدتی دیوان عالی کشور رای داد تا پرونده مجددا به دادگستری بازگردد. این مورد نشانی از کمبود قوانین کارآمد در حیطه میراث و یا عمل نشدن به همین قوانین موجود است. در گفتار آینده ابعاد دیگری از این مساله را با هم بررسی خواهیم کرد.

Cultural heritage and intentional destructions

Share/Save/Bookmark