تاریخ انتشار: ۱۸ اسفند ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
۳۰ سال پیش در چنین روزی

کلیه دارایی خاندان پهلوی مصادره شد

سعید بشیرتاش، ابراهیم نبوی

پنج‌شنبه یازدهم اسفند ۱۳۵۷ برابر دوم مارس ۱۹۷۹ میلادی

کلیه دارایی خاندان پهلوی مصادره شد

به گزارش روزنامه اطلاعات، آیت‌الله خمینی به موجب فرمانی که در آخرین روز اقامتش در تهران صادر شد مصادره و اداره اموال منقول و غیرمنقول پهلوی را به شورای انقلاب واگذار کرد. متن پیام که در روز نهم اسفند ۱۳۵۷ صادر شده است، به شرح زیر است:

«بسم الله الرحمن الرحیم، به موجب این مکتوب مأموریت دارد که تمام اموال منقول و غیر منقول سلسله پهلوی و شاخه‌ها و عمال و مربوطین به این سلسله را که در طول مدت سلسله غیرقانونی از بیت‌المال مسلمانان اختلاس نموده‌اند به نفع مستمندان و کارگران و کارمندان ضعیف مصادره نمایند و منقولات آن در بانک‌ها با شماره‌ای به اسم شورای انقلاب یا اسم اینجانب سپرده شود و غیرمنقول از قبیل مستغلات و اراضی ثبت و ضبط شود تا به نفع مستمندان از هر طبقه صرف گردد. در ایجاد مسکن و کار و غیرالذالک به جمیع کمیته‌های انقلاب اسلامی در سراسر کشور دستور می‌دهم که آنچه از این غنائم به دست آوردند در بانک شماره معلوم بسپرند و به دولت ابلاغ نمایید که این غنائم مربوط به دولت نیست و مربوط به شورای انقلاب است و آنچه مأمورین دولت به دست آورده‌اند یا بیاورند باید به همین شماره به بانک تحویل دهند و کسانی که از این اموال چیزی به دست آورده‌اند باید فوراً به کمیته‌ها یا بانک تحویل دهند و متخلفین مورد مواخذه خواهند بود. روح الله الموسوی الخمینی»


آیت‌الله خمینی وارد قم شد

در پی ورود آیت‌الله خمینی به شهر قم، روزنامه‌های مختلف خبر استقبال مردم قم از وی را منتشر کردند. روزنامه اطلاعات در گزارشی ویژه این واقعه را گزارش کرده و نوشت: در ساعت پنج و سی دقیقه بعد از ظهر روز چهارشنبه تعدادی از درجه‌داران و سربازان نیروی هوایی در حالی که مسلح هستند در خیابان‌های اطراف صحن رژه می‌روند. پاسداران انقلاب نیز در اطرافیان به چشم می‌خورند مردم صمیمانه از آن‌ها استقبال می‌کنند.

ساعت شش و سی دقیقه چهارشنبه‌، یک پیکان سفید رنگ جلوی یکی از درهای مشرف به یکی از خیابان‌های فرعی صحن می‌ایستد، عده‌ای صلوات می‌فرستند و حضرت آیت‌الله العظمی سید کاظم شریعتمداری از اتومبیل پیاده می‌شوند. ایشان برای زیارت و گزاردن نماز قصد تشرف به حرم را دارند.

مردم مشتاق در اطراف ایشان حلقه می‌زنند و لحظاتی بعد حضرت آیت‌الله در میان ازدحام دوست دارانش وارد حرم می‌شوند. حضرت آیت‌اله العظمی شریعتمداری در کنار سایر مراجع تصمیم دارند از قم خارج شده و چند کیلومتر به استقبال امام بروند. در خیابان‌ها از بلندگوها سرودهای انقلابی به گوش می‌رسد.

صبح پنج‌شنبه از نخستین لحظات بامداد مردم در خیابان‌ها اجتماع می‌کنند. زنان در سویی و مردان در جهت دیگر خیابان ایستاده‌اند. چهار ساعت باقی‌مانده از ۱۵ سال انتظار برای همه طاقت‌فرسا شده است.

قرار است امام نزدیک ظهر وارد قم شوند، طبق آخرین برنامه در زیارت حرم مطهر و سپس سخنرانی در مدرسه فیضیه و احتمالاً بعد زیارت شهدا در بقیع و بهشت معصومه که بیش از هزار تن از شهدای قم را در دل گرفته از جمله مهم‌ترین برنامه‌های امام خواهد بود. اکنون خیابان‌ها از جمعیت استقبال کننده موج می‌زند. با آن‌که سیل جمعیت به راه افتاده ولی مراسم با نظم و آرامش خاصی انجام می‌گیرد.


قم ساعت ۱۱ صبح پنج‌شنبه

جمعیت آن‌قدر زیاد شده است که حتی نمی‌توانی حرکت کنی. در مراسم استقبال امام در تهران جمعیتی به مراتب بیشتر از امروز وجود داشت ولی به دلیل گستردگی پایتخت ازدحام به این شکل به چشم نمی‌آمد.

ولی در شهر کوچک قم به قول معروف جای سوزن انداختن نمانده است از صبح زود پس از اذان صدای تکبیر قرآن و سرود دلنشین هزاران تن از جوانان اهل قم و شهرهای دیگری که به کانون مبارزه ملت ما آماده‌اند تا از رهبرشان استقبال کنند قطع نمی‌شود. سرود خمینی ای امام، ده‌ها بار خوانده می‌شود. طلاب مجاهد، سرودهای مذهبی و قرآن می‌خوانند.

یک ربع پیش خبر می‌رسد که امام به دروازه شهر رسیده است جمعیت نمی‌تواند شوق و شادمانی خود را کنترل کند بعضی بی‌اختیار می‌گریند، جماعت کثیری از اهل خمین زادگاه امام در ضلع غربی مدرسه فیضیه ایستاده‌اند.

گوش تا گوش موج جمعیت بشری است که در چشم می‌نشیند. صف انسان‌ها شکافته می‌شود، و کم کم در لحظاتی که خیلی کند می‌گذرد اتومبیل رهبر انقلاب نمایان می‌گردد. بیرون شهر قم هستیم، سواد شهر را می‌بینیم و فریاد هزاران انسان را می‌شنویم.

امام آمده است. امام خوش آمدی! پانزده سال پیش یک روز صبح خبردار شدیم که جلادان تو را برده‌اند در خلوت گریستیم. ولی امروز در آمدنت همه برخواسته‌ایم. فریاد پیروزی سر می‌دهیم و اشک شوق به چشم می‌آوریم، حالا امام از هیچ‌کس باکی نداریم درهای خانه‌ها را گشوده‌ایم و در پایان زمستان بهار در دل‌هامان در خانه‌هایمان در لبخند کودکانمان در گور شهیدانمان متولد شده است.


به مجرد آن‌که اتومبیل امام به نزدیکی دروازه قم می‌رسد هزاران دست با ترسیم به معنای پیروزی به آسمان بلند می‌شود مردم فریاد می‌زنند. هیچ‌کس این لحظه را باور ندارد تو گویی قم شهری گمشده است که پس از هزاران سال از دل خاک بیرون آمده ستون‌ها و دیوارهایش را جلا داده‌اند و ساکنانش زیباترین لباس‌های خود را پوشیده‌اند.

قم دوباره متولد شده است. جامعه پزشکی قم کاروانی به راه انداخته که در شهر در کنار مدرسه فیضیه در گورستان و در طول مسیر امام هوشیار و مراقب است تا اگر هموطنی به سبب شدت احساسات دچار حادثه‌ای شد به یاریش بشتابند. به ظهر نزدیک شده‌ایم کاروان نور و برکت و خیر، وارد قم شده است.

خبرنگاران می‌دانند ولی یک لحظه غفلت کافی است تا تو را از امام و کاروانش جدا کند. این دریای مواج بشری تو را که مثل پر کاهی هستی به هر جا که بخواهد می‌برد. امام آمده است و هزاران انسان که در انقلاب از جان و هستی خود گذشته‌اند به خود حق می‌دهند که به هر شکل شده صف را بشکافند، و نگاهی هرچند کوتاه و گذرا به رهبرشان بیندازند.

درست شبیه به مراسم استقبال مردم تهران از امام خمینی با آن‌که صف‌ها منظم است، ولی وقتی اتومبیل امام ظاهر می‌شود جمعیت بدون اختیار و بدون آن‌که بخواهد در کار اخلالی ایجاد کند، با یک هجوم اتومبیل امام را در میان می‌گیرد. دیگر چیزی به چشم تو نمی‌آید به جز موج خروشان جمعیت. موجی عظیم که در برابر سدهای بزرگ رژیم فاسد گذشته نایستاد. سد شکن شد. و به دریا پیوست.

کاروان امام که با سرعت قدم زدن و گاه کمتر حرکت می‌کند، به حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها می‌رسد. پانزده سال پیش، امام در این حرم میعاد گذاشت که انقلاب ملت ما را قاطعانه به سر منزل پیروزی رساند. امام با تلخی خداحافظی کرده بود. به خواهر گرامی امام هشتم گفته بود، چنین آزرده می‌روم اما روزی پیروز و با لبخند به زیارت شما خواهم آمد.

در صحن مطهر آن‌قدر جمعیت می‌بینی که یک‌بار نفر را فراموش می‌کنی، و جمعیت را در یک واحد، یک نیرو، و یک دایره می‌بینی. امام می‌آید، صف‌ها شکافته می‌شود. هیچ‌کس نمی‌داند در این لحظات امام چه می‌گوید. ولی بی‌گمان در دل پاک او، کلامی از آن عهد و میثاق کهن حضور دارد.

حالا آینه‌های حرم شاهد لحظاتی هستند که باورش مشکل است. شش ماه پیش سپاه شاه، و مزدورانش حتی از حضرت معصومه ابا نکردند، و حرم و صحن را به خون کشیدند. آن روز آین‌ها شهادت خون می‌داد و امروز صبح پیروزی ملت را باز می‌نمایاند.

آیت‌الله خمینی که قرار بود در قم بماند و دولت در تهران متمرکز شود، پس از مدت کوتاهی به تهران برگشت و در جماران متمرکز شد و تا زمان مرگ خود در همانجا بود.


آیت‌الله خمینی و آیت‌الله شریعت‌مداری

سقوط پایگاه جاسوسی آمریکا در ایران

خبرگزاری‌ها در واشنگتن گفتند که دولت آمریکا در واشنگتن اعلام کرد یک گروه چریکی به یک ایستگاه عمده جاسوسی آمریکا در شمال شرقی ایران حمله کرده است، لیکن ایستگاه جمع‌آوری اطلاعات جاسوسی مجدداً به تصرف نیروهای دولتی ایران درآمد.

ایستگاه مورد بحث آخرین پست از تأسیسات کاملاً سری آمریکا در خاک ایران است. که به منظور استراق سمع از جریانات آزمایش‌های موشکی شوروی تعبیه شده است. ایستگاه دیگر در اوج ناآرامی‌های سیاسی برای به رانداختن رژیم شاه برچیده شده بود. یک مقام آمریکایی تأکید کرد که در زمینه تجهیزات، اسناد و یا اشیاء موجود، در ایستگاه جاسوسی آمریکایی هیچ‌گونه مصالحه‌ای صورت نگرفته است.

با این‌حال قرائن در دست است که تکنسین‌های آمریکایی ممکن است قبل از ترک ایستگاه تجهیزات سری استراق سمع را به دست خود نابود کرده باشند. مقام‌های دولتی تأکید می‌کنند که در پی تعطیل شدن ایستگاه حدود بیست تکنسین به تهران پرواز داده شده‌اند.

و در جریان این نقل و انتقال به هیچ‌یک از آن‌ها آسیبی وارد نیامده است. منابع دولتی آمریکا به طور کلی مایل نیستند درباره این امر بحث و گفت و گو داشته باشند. مقامات آمریکایی گفتند اطلاعاتی که درباره حمله به ایستگاه استراق سمع (جاسوسی) آمریکا در شمال شرقی ایران به واشنگتن واصل شده روشن نمی‌کند گروهی که به ایستگاه حمله‌ور شدند به کدام جناح ـ راست یا چپ وابستگی دارند.

یک مقام آمریکایی در تشریح این‌که هیچ‌گونه مسالحه‌ای درباره تجهیزات و اسناد سری به دست آمده از ایستگاه صورت نگرفته خاطر‌نشان ساخت که در جریان حمله به ایستگاه هیچ‌یک از تجهیزات و اسناد به دست عوامل غیردولت نیفتاده است و نابود شدن تجهیزات حساس کافی بوده است تا وجود مصالحه‌ای در این زمینه را ایجاب نکند.

هنوز دانسته نیست آیا ایستگاه استراق سمع آمریکا در شمال شرق ایران مجدداً به کار خواهد افتاد یا خیر. به گفته صاحب‌نظران آمریکایی ایستگاه جاسوسی که مورد حمله قرار گرفت در کبکان واقع است.

ایالات متحده اخیراً بار دیگر اجازه به کار بردن ایستگاه‌های استراق سمع خود در خاک ترکیه را به دست آورد. این ایستگاه‌ها به خاطر مناقشه آمریکا با ترکیه در مورد فروش سلاح‌های آمریکایی به این کشور مدت سه سال تمام تعطیل شده بود.

به علاوه، به عقیده مقام‌های آمریکایی ماهواره‌ها و هواپیماهایی که به منظور جاسوسی تجهیز شده‌اند و نیز وسایل و تجهیزات دیگر، زمینی، در آینده فقدان اطلاعات موجود بر اثر بسته شدن ایستگاه‌های جاسوسی در ایران، را برای آمریکا جبران خواهند کرد.

از سوی دیگر مسأله وجود و فعالیت‌های ایستگاه‌های استراق سمع اهمیت بسزایی در مذاکرات آمریکا و شوروی در زمینه‌ی عقد قرارداد تازه بین دو ابر قدرت در مورد سلاح‌های استراتژیک خواهد داشت. و این اهمیت به خاطر نقشی است که ایستگاه‌های جاسوسی در به دست آوردن اطلاعات پیرامون فعالیت‌های موشکی شوروی بر عهده داشته است.

اشغال ایستگاه استراق سمع

شبکه تلویزیونی ان‌بی‌سی آمریکا گزارش داد که ایستگاه استراق سمع (جاسوسی) آمریکا دو روز در اشغال چریک‌های مسلمان بود. و پس از آن به دست ارتش منظم ایران افتاد. و قسمت‌هایی از دستگاه‌های آن ناپدید شده است.

به گزارش این تلویزیون، چریک‌ها پس از حمله به این ایستگاه بیست نفر از آمریکاییان را که در آنجا بودند بازداشت کردند. ولی ارتش ایران بعداً آن‌ها را آزاد کرده است. اما قسمتی از دستگاه‌ها ناپدید شده است. تلویزیون آمریکا اضافه کرده است که پس از اشغال این ایستگاه‌ها، مرز‌های ایران کنترل نمی‌شود و شوروی‌ها می‌توانند عده زیادی از جاسوسان خود را وارد منطقه کنند.

زد و خورد مسلحانه

گزارش دیگری که از این خبرگزاری‌ها رسیده حاکی است آمریکایی‌هایی که یک ایستگاه استراق سمع را در نزدیک مرز شوروی اداره می‌کردند سه‌شنبه شب پس از آن‌که ایستگاه توسط چریک‌‌های مجاهدین اشغال شد، به تهران انتقال یافتند. مجاهدین برای اشغال آن چند زد و خورد مسلحانه کردند.

صدای انقلاب اعلام کرد نیروهای انقلاب ایستگاه رادار آمریکا را در نزدیکی کلارآباد در مرز شوروی کشف کرده و آن را اشغال کرده‌اند. این دستگاه رادیویی حوادث داخل خاک شوروی را رله می‌کرد. آسوشیتدپرس گزارش داد که حمله به ایستگاه رادیویی جدا از اشغال ایستگاه رادار بوده است.

یونایتدپرس خبرداد که ایستگاه جاسوسی در کبکان واقع در هفتاد کیلومتری شرق مشهد بوده است. یونایتدپرس اضافه کرد مقامات نظامی آمریکا پس از گفت و گو با چریک‌ها قسمتی از تجهیزات را پس گرفته‌اند. اما یک دیپلمات غربی گفت به نظر می‌رسد که چریک‌ها هنوز اقلام دیگری از تجهیزات را در اختیار داشته باشند.


تیمسار قرنی

قرنی چه گفت؟

تیمسار قرنی گفت: از این موضوع هیچ اطلاعی در دست من نیست. این نوع اقدامات معمولاً توسط کمیته‌ها انجام می‌گیرد که ما را از آن بی‌اطلاع می‌گذارند و عملیات هم توسط مأمورین کمیته و اگر سربازی هم باشد باز تحت نظر کمیته عمل می‌کنند.

تا آنجا که من می‌دانم آمریکایی‌ها این نوع دستگاه‌ها را قبل از رفتن از ایران یا نابود کردند، یا با خود بردند. در مورد کلار‌آباد هم باید وضع به همین ترتیب باشد، مع هذا من اقدام می‌کنم و کوشش به عمل می‌آورم تا اطلاعاتی به دست آورم. نمی‌دانم کی می‌توانم اطلاعات لازم را به دست آورم و چه وقت می‌توانم آن را در اختیار شما بگذارم.

قرنی گفت: برای حل مشکلات نظیر مشکل فوق قرار است کمیته‌های امام در یک سازمان و زیر نظر آقای دکتر یزدی معاون انقلاب نخست وزیر قرار گیرند. و از طرف ارتش هم نماینده یا نمایندگانی در آن حضور داشته باشند تا با اطلاع و هماهنگی اقدامات لازم و ضروری انجام گیرد و همچنین به تدریج وظایف کمیته‌ها به سازمان دولتی مسئول منتقل گردد.

یک سند فوق سری: اسامی ۱۰۴ دیپلمات عضو ساواک در دنیا

به گزارش روزنامه اطلاعات امروز اسامی ۱۰۴ دیپلمات عضو ساواک و به عبارت دیگر ۱۰۴ عضو ساواک که به عنوان دیپلمات در کشورهای خارج مأموریت داشتند در اختیار روزنامه اطلاعات قرار گرفت. این روزنامه نوشت که چند روز پیش سنجابی، وزیر خارجه اعلام کرده بود که برای تصفیه کادر وزارت خارجه به خدمت دیپلمات‌های عضو ساواک خاتمه داده است.

روزنامه اطلاعات که اسامی مذکور را منتشر کرد، نوشت: «کار این عده ایجاد مزاحمت برای ایرانیان مقیم خارج هتک حیثیت و حرمت افراد و تهدید و آزار دانشجویان و سعی در خدمت گرفتن آن‌ها در ساواک و همچنین ایجاد نفاق بین سازمان‌های دانشجویی ایران در خارج که علیه رژیم مبارزه می‌کردند، بوده است.»

اسامی ۱۰۴ نفر دیپلماتی که عضو ساواک معرفی شده‌اند به این شرح است:

داود افشار (‌دبیر سوم قاهره)، حسین آشوری (‌وابسته دهلی نو)، محمد حسین اسماعیلی (‌کنسولیار هوستون)، مهدی اسلامبولچی (‌دبیر سوم، بن)، حسن اسدی بزرگی (‌وابسته اسلام‌آباد)، جواد استاد حاجی نقاش (‌دبیر دوم آنکارا)، تورج بیانی میاندوآب (‌دبیر دوم پاریس)، محمد بیگ زاده (‌رایزن ۳ شیکاگو)، محمد خاکی‌نیا (‌دبیر دوم کویت)، رضا حکمتی (‌وابسته اسلام‌آباد)، ابراهیم پارساکیا (‌دبیر اول وین)، محسن پادیاب (‌وابسته اسلام‌آباد)، محمد خاکی‌نیا (‌دبیر دوم، کویت)، تورج داوری دولت‌آبادی (‌وابسته ابوظبی)، احمد شیخ علیا (‌وابسته کویته)، علیرضا شمس (‌کنسولیار مونیخ).

حسین شایله (‌کنسولیار نیویورک)، اسکندر شقاقی (‌کنسول)، پرویز انصاری (‌کنسولیار کویته)، بهمن امیر دیباج ترکستانی (‌کنسولیار استامبول)، جمشید امانی (رایزن دوم لندن)، علیرضا الهیاری (‌رایزن سوم استانبول)، محمد اکبری (‌کنسولیار میلان)، ابراهیم اکبرزاده پولادی (‌دبیر سوم تل آویو)، عبدالمجید اقوامی (‌وابسته وین)، اسماعیل آقایی ویشگی (‌وابسته رم)، صالح افشاری (‌کنسولیار سانفرانسیسکو)، فریدون رحیم‌زاده (رایزن سوم اسلام‌آباد)، ناصر ربیع‌زاده( کنسولیار نیویورک).

پرویز راستی (‌دبیر دوم کراچی)، عباس راحت (‌وابسته بیروت)، جمال لباف (‌رایزن بغداد)، ایرج گل‌نشین (‌وابسته منامه)، هوشنگ گلزاری (رایزن سوم، نیویورک)، همایون کیکاوسی (رایزن دوم رباط)، اسدالله کیقبادی (‌دبیر سوم منامه)، مجیب کیخسروی حقیقی (‌دبیر سوم کابل)، خلیل کریمی (‌وابسته قاهره)، منصور همایون (‌رایزن سوم آنکارا)، سید احمد موید ماکوئی (‌کنسولیار مونیخ)، پرویز مولوی‌جو (‌کارمند دفتر پیمان مرکزی).

محمد مکری (‌دبیر کل آنکارا)، عبدالحسین معینی جزنی (‌وابسته دمشق)، نجف علی یاوری (‌رایزن سوم بن)، محمد تقی یزدان پناه (‌وابسته جده)، پرویز یغمائی (‌دبیر دوم لندن)، خسرو ناظمان (‌رایزن سوم بن)، اسماعیل ناهید (‌رایزن دوم استانبول)، فریدون نورائی (‌دبیر اول منامه)، محمود نوروزی سده (‌وابسته کویت)، عباس وحدانی (‌کنسول شیکاگو)، جعفر وحید‌نیا (‌دبیر سوم مسقط )، عباس هاشمی (‌وابسته عمان).

عباسعلی همتلوئیان (‌وابسته آنکارا)، هوشنگ عقابی (‌دبیر سوم رم‌)، فریبرز عظیمی (‌دبیر اول دهلی نو)، عبدالکریم عبدالانوری (دبیر سوم بن)، محمد‌علی عباسی (دبیر سوم دمشق)، حمدالله عارفی (‌وابسته اتاوا)، کمال ضرابی (‌دبیر دوم کابل)، شعیب صمیمی (‌دبیر اول تل آویو)، احمد صفاریان (‌دبیر سوم، بیروت)، پرویز حرافی (‌وابسته کابل)، حسین حجازی (‌رایزن سوم دوحه)، امرالله حاج منوچهری (‌وابسته بغداد)، محمد جعفر چرخگری (‌دبیر سوم کویت)، محمد‌علی جهانباش سبحان (‌دبیر سوم آمریکا)، عبدالعلی جهان‌بین (‌‌دبیر اول لندن)، محمد‌تقی جوان (‌دبیر اول بن)، جعفر کریمخانی (‌دبیر دوم وین)، غلامعلی کافی (‌وابسته کراچی)، عبدالجواد اقوامی (‌وابسته وین)، خلیل قنبری یزدان ستا (دبیر سوم ابوظبی).

سیاوش قشقائی (‌دبیر اول کویت)، محمد‌رضا فدائی قومی (‌وابسته لندن)، ایوب غمامی (‌کنسول سانفرانسیسکو)، غلامحسین علیزاده شعبانی (‌رایزن سوم عمان)، سید جلال علوی (‌دبیر اول ابوظبی)، محمد صفاری (‌وابسته بن)، ایرج صدری (‌کنسولیار برلن غربی)، سید مهدی صانعی (‌وابسته مسقط)، فریدون صارمی (کنسول هامبورگ)، قربانعلی مهرنگ (‌وابسته دوحه)، جواد معین‌زاده (رایزن دوم لندن)، شهاب معصومی‌آزاد (‌دبیر دوم دهلی نو)، تیمسار علی معتضد (‌سفیر دمشق)، حسن معتمدی (‌وابسته پاریس).

سید رضا مطهریان (‌دبیر دوم وین)، ایرج مروتی (‌رایزن دوم کویته)، فریدون مراد (‌رایزن سوم بروکسل)، مصطفی محمودی (‌کنسولیار سانفرانسیسکو)، حسن مجردباق (‌دبیر دوم بغداد)، پرویز متقی (‌‌دبیر اول کابل)، محمد جواد احمدیان (‌دبیر اول قاهره‌)، مسعود آرشام (‌رایزن دوم رم)، هوشنگ آریائی (‌رایزن دوم رم)، محمد‌علی ایزدی سراج (‌کنسولیار شیکاگو)، یدالله اوانی (‌دبیر سوم بغداد)، محمد‌علی جناب (‌دبیر اول جده)، شهرام جاویدپور (‌دبیر سوم بن)، عزیزالله تیموریان (‌رایزن سوم)، علی‌اکبر تنها‌دوست (‌‌وابسته هرات)، ابوالقاسم ورنوس (کنسول هوستون)، محمد‌حسین اسماعیلی (‌کنسولیارهوستون)

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

اگر در آن دوران در هر دستگاه و سازمانی چند نفر کارگزار امنیتی بودند. به نحوست اشغال ایران توسط آخوندها همه مملکت امنیتی شده و همه راهها به {.....}.ختم می شود

-- جهانگیر ، Mar 9, 2009

در مرور اين خاطرات ميبينيم كه بر سر حكومت بختيار و اين كه دولت او بهترين فرصت ملت ايران براي اعاده دموكراسي بود همه به جان هم افتاده اند و حتا از توهين به يكديگر نيز ابائي ندارند بي آن كه گوشه چشمي نيز به فرصت سوزي ها شاه داشته باشند.
واقعيت اين است كه شاه تا آخرين لحظه ميخواست كه گوش به فرمانان و جان نثاران خود را بر مسند بنشاند. ميگويند شاه راه پيمائي عيد فطر را از فراز هليكوپتر ديده بود. پس بايد ميفهميد كه كشتيبان را سياستي دگر بايد ولي او آموزگار را برداشت و شريف امامي ماسون را بر جايش نشاند و از اين بد تر وقتي كه اذعان به شنيدن صداي انقلاب نمود، انتخابش ازهاري بود.
بختيار به گمان اين قلم اگر پس از آموزگار به نخست وزريري ميرسيد به بسيار كارها قادر بود. چه اين كه خوشنام بود، هنوز دامنه نا آرامي ها چندان گسترده نشده بود و از همه مهمتر در آن هنگام سنجابي جرات امضاي سند تسليم جبهه ملي را نداشت.
نفرت شاه از دكتر مصدق در و جبهه ملي نياز به اثبات ندارد و او موقعي دست به اين انتخاب زد كه خود نيز باوري به نجات سلطنتش و موفقيت بختيار نداشت.
تاريخ را اما و اگر و توهين نميسازد كه بايد در سرنوشت ساز ترين بزنگاه هاي تاريخ درست ترين تصميم را گرفت كاري كه در سال 1357 شاه از آن عاجز بود.

-- اميد پايدار ، Mar 9, 2009

در تائید سخنان امید پایدار، شعر که نه، هجوی را که در روزنامه ایرانشهر آقای احمد شاملو(مایاکوفسکی انقلاب ما!) در روزی که بختیار هنوز برنامه دولت خود را اعلام نکرده بود، درج شده، در اینجا نقل می کنم تا باعث عبرت آیندگان با شد!

حمید صدر عزیز
در همان روز این شعر را به نقل از ایرانشهر در روزشمار منتشر کردیم، از زحمات شما نیز ممنون
ابراهیم نبوی

-- حمید صدر ، Mar 9, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)