خانه > روزشمار یک انقلاب > سی سال پیش در چنین روزی > شاه سرگردان است | |||
شاه سرگردان استسعید بشیرتاش، ابراهیم نبویامرا و سرهنگهای ارتش بازنشسته شدند
عده زیادی از امرای ارتش برکنار و یا بازنشسته شدند. به نوشته روزنامه اطلاعات قرار است تصفیه دامنهداری در ارتش صورت بگیرد. سرلشگر قرنی، رئیس ستاد کل ارتش ملی ایران اعلام کرد: «بررسی برای پاکسازی ارتش ادامه دارد.» وی افزود: «رئیس دادسرای ارتش نیز برکنار و تحت تعقیب قرار گرفت.» به نوشته روزنامه اطلاعات، بنا بر پیشنهاد نیروی هوائی ملی ایران و تصویب ستاد کل ارتش امروز ٢٦ نفر از امرای نیروی هوایی و چهار سرهنگ بازنشسته شدند. اسامی این امرا به شرح زیر است: سپهبد یزدانبخش، سپهبد کمپانی، سپهبد محمدی، سپهبد نادری، سپهبد مهرمند، سپهبد کامیابی پور، سپهبد جهانبانی، سپهبد مهدیون، سپهبد برنجیان، سرلشگر روحانی، سرلشگر هاشمی، سرلشگر خامنه ای، سرلشگر خرمی، سرتیپ محققی، سرتیپ عطاء الله جهانبگلری، سرتیپ شعاعی، سرتیپ تهرانچی، سرتیپ مهربانزاد، سرتیپ مشیرفر، سرتیپ اشعری، سرتیپ رکنی، سرتیپ قریشی، سرتیپ جعفری، سرتیپ نوری، سرتیپ میرحسینی، سرتیپ چنگیز، سرهنگ ربیعی، سرهنگ پرویز، سرهنگ صدیقی و سرهنگ چگینی شاه سرگردان است رباط، اسوشیتد پرس، شاه سابق ایران و همسرش در محل اقامت جدید خود در قصر دارالسلام در شهر رباط مستقر شدند. آنها تا پنجشنبه در شهر مراکش بسر میبردند. نزدیکان شاه اظهار داشتند که او در نظر ندارد در آیندهای نزدیک به کشور دیگری برود، زیرا بریتانیا، فرانسه، اسپانیا و سوئیس اعلام کردهاند که آنان قادر نیستند امنیت شاه را تضمین کنند.
شاه در حالی که به محوطه اقامت جدید خود وارد شد که شخصا اتومبیل را هدایت میکرد و چند پلیس موتورسوار اتومبیل شاه را محافظت میکردند و در مدخل کاخ دستهای از سربازان ارتش مغرب به عنوان گارد احترام ایستاده بودند. یکی از خبرنگاران روزنامه اطلاعات نوشت: «مقامات دولت مغرب درباره اینکه چرا برای شاه مخلوع هنوز تمام احترامات که مخصوص یک رئیس کشور است قایل می شوند، در حالی که دولت ملک حسن دوم پادشاه مغرب دولت جدید ایران را برسمیت شناخته است توضیحی ندادند.» این روزنامه افزود: «امروز اعلام شد که شاه مساله استعفای خود را بررسی میکند. شاه به سختی سرخورده و افسرده است و بگفته پزشکان نیاز به استراحت طولانی دارد.» فرح پهلوی در مورد این روزها در خاطراتش نوشت: «اعدامها به دنبال محاکمات ساختگی ادامه یافت و چیزی نگذشت که آنها خواستار بازگشت ما برای محاکمه پادشاه شدند. روز ٢٥ بهمن وقتی باخبر شدیم که پاسداران انقلاب به سفارت آمریکا در تهران حمله کرده و چند ساعتی آن را متصرف شدهاند و با دخالت بازرگان آنجا را ترک نمودهاند، متوجه شدیم که امکانات تبعید روز به روز برایمان مشکلتر میشود. آیا دعوتی که برای رفتن به آمریکا داشتیم، جایی که فرزندانمان زندگی میکردند، همچنان پابرجا بود؟ اگر در آینده دولت جدید ایران این چنین اتباع خارجی را در ایران و در کشور خودشان مورد تهدید قرار دهد، کدام کشور جرات پذیرایی از ما را خواهد داشت؟» چریکهای فدائی حمله به سفارت آمریکا را تکذیب کردند سخنگویان سازمان چریکهای فدایی خلق در یک مصاحبه مطبوعاتی با خبرنگاران و فیلمبرداران داخلی و خارجی که در دانشکده فنی دانشگاه تهران (ستاد عملیاتی چریکهای فدایی) ترتیب یافت، در باره مسائل سیاسی روز و موضع این سازمان نقطه نظرهای تازهای را مطرح کردند. خبرنگاری سوالش را در مورد وقایع تبریز مطرح کرد. سخنگوی چریکهای فدائی پاسخ داد: «آنچه در تبریز رخ داد، مشابه وقایعی است که در خیلی جاها جریان دارد مردم پیشاپیش همه پیشگامان و پیشوایان به پادگانها یورش آوردند و نابودی ارتش ضد خلقی در شرایطی صورت گرفت که هیچیک از رهبران جنبش دستور صریح حمله به پادگانها را صادر نکرده بودند. ما بعد از جمعه خونین ١٧ شهریور اعلام کرده بودیم که تا ارتش ضدخلقی نابود نگردد و ارتش خلقی متشکل از عناصری که متعلق به مردم هستند و در راه نابودی ارتش ضد مردمی مبارزه کردهاند تشکیل نشود امکان پیروزی و حفظ آن وجود ندارد.
مردم درک کرده بودند که خصلت یک ارتش ضد خلقی سرکوبی است و چنین ارتشی هرگز برادر نمیشود ولی خیلی عجولانه سعی میشد که از برخورد میان مردم و این ارتش ضد مردمی جلوگیری شود. اما تضادها آنقدر شدید شده بود که مردم جدا از رهبران به پادگانها هجوم بردند، سربازان و همافران که در درون ارتش قرار داشتند نقش بسیار مهمی ایفا کردند. ما چون آمادگی مردم را حس میکردیم، به همه نیروهای هوادار توصیه کرده بودیم که در جریان نابودکردن ارتش مزدور نقش فعالی به عهده بگیرند. حدود ساعت ١١/٥ روز شنبه ٢١ بهمن هنگامیکه هواداران سازمان ما در یک راهپیمایی شرکت داشتند رفقای همافر خبردادند که برای مقابله با گاردیهای مهاجم احتیاج به کمک دارند ما همانجا تظاهرات را قطع کردیم و در گروههای کوچکتر برای تسخیر پادگانها راه افتادیم. چریکهای فدایی خلق در سقوط پادگانها، کمیته ساواک و شهربانی، رادیو تهران نقش فعالی داشتند و ما در جریان تسخیر رادیو تهران و کمیته شهید هم دادیم. نمونهاش رفیقی که در ساختمان موسسه اطلاعات شهید شد. از شهرستانها هنوز خبر نداریم. ما معتقدیم هر ذرهای که از آن ارتش ارتجاعی باقی بماند به همان اندازه خطر پیروزیهای انقلاب را تهدید میکند. بهمین دلیل هر حرکتی که قصدش احیای همان ارتش ارتجاعی باشد یا تمام نیروی خودمان افشا خواهیم کرد. ارتش نوین باید از نیروهایی تشکیل شود که آن ارتش ارتجاعی را در هم شکستند. اینها کارگران و زحمتکشان سربازان و همافران هستند ما نمیتوانیم قبول کنیم ژنرالهایی که تا دیروز دستشان در خون مردم بود امروز دوباره در راس ارتش قرار بگیرند.» در پاسخ خبرنگاری که راجع به خلع سلاح نیروها سئوال کرده بود، گفته شد: «با نیروهایی که از طرف کمیته امام خمینی حمایت میشوند، اگر چنانچه قصد داشته باشند مردم را خلع سلاح بکنند درگیری مسلحانه نخواهیم کرد. ما هرگز با نیروهایی که از مردم هستند نخواهیم جنگید، حتی اگر ایمان داشته باشیم اکنون راهی را که میروند به سود مردم نیست.» سخنگویان این سازمان تاکید کردند: «سازمان ما فکر میکرد در این انقلابی که صورت گرفته میبایست بسیار متفاوت و متمایز با این دولتی که روی کار آمده روی کار بیاید ولی متاسفانه ما خوشبین نیستیم که مسایلی را که در رابطه با رفاه اقتصادی مردم است این انقلاب و این دولت قادر به تامین آن باشد.»
سخنگویان چریکهای فدائی در توضیح بیشتری درباره روابط بینالمللی سازمان گفتند: «کشورهای سوسیالیستی که رژیم شاه را مورد تایید قرار میدادند مقبول ما نیست، مردم ما میتوانند در کنار کشورهای سوسیالیستی و اردوگاه سوسیالیسم جبهه واحدی را تشکیل بدهند. ما به هیچ وجه با گروهی که دنبالهرو سیاستهای چین، آلبانی، اتحاد شوروی و یا هرجای دیگری باشد، همکاری نخواهیم کرد. سیاست بینالمللی ما براساس حمایت از جنبشهای رهایی بخش ملل فقیر و تحت ستم جریان دارد.» ادامه خشونتها و اعدامها به نوشته روزنامه اطلاعات، خشونتها ادامه خواهد داشت. این روزنامه نوشت که شش تن از نظامیان در آستانه اعدام هستند. به گزارش این روزنامه محاکمه عوامل رژیم سابق در محیطی کاملا سری صورت گرفت. و محکومیت پنج تن از جمله سالارجاف به اعدام قطعی بود، ولی در آخرین لحظات در مورد جاف قرارشد بعدا تصمیم گرفته شود. اطلاعات نوشت، از امروز یک کمیته انقلابی مرکب از آیت الله ربانی شیرازی، ابوالفضل حکیمی و زوارهای از حقوقدانان مسلمان، کار بررسی دقیق و صدور حکم سایر متهمان را زیر نظر خواهند داشت.
به نوشته روزنامه مذکور، «به محض اینکه کسی از وابستگان درجه اول رژیم دستگیر میشود او را به محل سکونت امام خمینی میآورند. در آنجا از او یک بازجویی مقدماتی بعمل می آید. در زمان بازجویی گروهی از افرادی که با شخص متهم در یک سازمان کار میکردهاند، و خود در نهضت انقلابی ایران سهیم هستند، کلیه سوابق و افعال او را در اختیار بازپرسان قرار میدهند. براساس نتایج حاصله از بازپرسی متهمان تقسیمبندی میشوند. آنهایی که مدارکی علیهشان نیست آزاد میشوند، آنها که تنها مرتکب سوءاستفاده و خلافکاری و خیانت در اموال شدهاند به دادگستری احاله داده میشوند، ولی آنها که جنایت کرده اند، به ستاد موقت انقلاب، منتقل می شوند و محاکمه آنها در همان محل انجام خواهد گرفت.» سپهبد ایرج مقدم خودکشی کرد امروز کسب اطلاع شد، ایرج مقدم، رئیس تسلیحات ارتش در محوطه صنایع نظامی واقع در سلطنت آباد با یک اسلحه کمری خودکشی کرد. گفته میشود وی به این جهت اقدام به خودکشی کرده که در چنگال عدالت اسلامی اسیر نشود. سپهبد ایرج مقدم در زمان دولت ازهاری وزیر نیروی کابینه نظامی بوده است. طالقانی: نمیخواهم در عزل و نصب مقامات دخالت داشته باشم به دنبال انتصابات چند روز گذشته در کشور، آیت الله طالقانی با صدور اطلاعیهای اعلام کرد که چون قصد ندارد در عزل و نصب مقامات به هیچ وجه دخالتی داشته باشد، مردم از مراجعه به وی در این موارد خودداری کنند. متن اطلاعیه دفتر آیتالله طالقانی بشرح زیر است:
«هموطنان گرامی! ١- چون اصولا نمیبایستی و نمیخواهم که در عزل و نصب مقامات دولتی و رسمی دخالتی داشته باشم یا به نحوی از انحاء توصیه بنمایم، بخصوص که باید دست دولت موقت جناب آقای مهندس بازرگان (دوست وهمقدم چهل سالهام) مبعوث امام خمینی و شورای انقلاب از هر جهت بازبماند، لذا از هرگونه مراجعهای در این مورد به این جانب خودداری فرمائید. ٢- اطلاعیهها و اعلامیهها و نمایندگیها از طرف اینجانب کتبا یا شفاها تائید و معرفی شده و خواهند شد و در غیر این صورت از درجه اعتبار ساقط است. سید محمود طالقانی» آیت الله خمینی: بدون اجازه کسی را توقیف نکنید اطلاعیه آیت الله خمینی در مورد هجوم و حمله خودسرانه به خانههای مردم و همچنین درخواست از مردم برای معرفی ضدانقلاب به مراکز مربوطه بشرح زیر منتشر شد.
بسم الله الرحمن الرحیم گرچه بسیاری از اینگونه افراد به خاطر سوابق سوء خود مستحق تنبیه و مجازات هستند اما برای اینکه افراد بیگناه خانوادهها به زحمت نیفتند، لازم دانستم از شما فرزندان عزیز بخواهم، از این ببعد بدون کسب اجازه از دولت قانونی به خانه هیچکس حمله نکنید و کسی را پیش خود توقیف ننمائید، البته جنایتکاران و ظلمه که دستشان به خون مردم و تجاوز به حقوق ملت آلوده است نباید از کیفر معاف گردند. ولی کیفر مجرمان نباید بدون نظم و حساب و توسط افراد غیرمسوول انجام گیرد. شما مجرمان جنایتکار را شناسایی کنید و به دولت موقت انقلاب اسلامی معرفی نمائید، تا با دستور دولت اقدام به بازداشت و محاکمه شوند. تاکید می کنم که مطلب فوق حکم اسلامی است و تخلف جایز نیست. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته، روح الله الموسوی الخمینی، ١٨ ربیع الاول برابر با ٢٧ بهمن ١٣٥٧ همایون بهزادی دستگیر شد
همایون بهزادی، کاپیتان سابق تیم ملی فوتبال ایران که شایع شده است یکی از اعضای موثر ساواک بود، روز ٢٧ بهمن پس از آنکه ٤٨ ساعت تحت تعقیب و مراقبت پاسداران انقلابی بود، دستگیر و به کمیته امام اعزام شد. لازم به یادآوری است که پاسدارانی که دو روز به تعقیب همایون بهزادی پرداختند، کلا پنج روز است که تشکیل شدهاند. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
|
نظرهای خوانندگان
همه دچار جنون شده بودند!!؟؟
-- بدون نام ، Feb 18, 2009یکی از اقوام ما فرماندار یکی از شهرستانها بود. به بیچاره ترین مردم روستایی که ازش اومده بود همه جوره کمک می کرد مخصوصا به تحصیل بچه ها. بیچاره وقتی از رادیو حکم دستگیریش رو شنید شب تو خواب سکته کرد مرد. از شریفترین انسانهایی بود که تا حالا دیده ام.
جالبه که چند ماه بعد بازرگان به شاه گفته که خودت را به انقلاب تسلیم کن که گروگانگیری تمام بشه. خودش هم ضامن شده. اونم با این همه فجایع. مودبانه ترین حرفی که میشه زد اینه که بازرگان آدم عجیبی بوده.
-- amir ، Feb 18, 2009همایون بهزادی توسط سید احمد که یک موقعی فوتبالیست بود از مرگ نجات یافت وگرنه چپیهای نفوذی در دادگاه انقلاب ترتیبش را داده بودند. قصد دفاع از سید احمد یادگار امام را ندارم لذا برادران چپ سابق زیاد ناراحت نشوند. اگر به همایون دسترسی داشتید ازخودش بپرسید.
-- بدون نام ، Feb 18, 2009این ابتکار شما را موثر ترین کلاس درس تاریخ میبینم . حد اقل برای من اینطور بوده. جذاب ترین و آموزنده ترین قسمت را هم همان ابراز احساسات های روشنفکران می دانم. که چند روزی است دیگر به آن نمی پردازید. در ضمن در خواست داشتم عاقبت اشخاص ریز و درشتی را که در هر قسمت نام می برید را نیز بیاورید.
-- نوید ، Feb 18, 2009موفق باشید
آیا واقعا خمینی مقصر بود؟ یا آنان که از یک آدم کمی بالاتر از معمول امام ساختند و به جان مردم انداختند؟ امام و پیغمبر درست کردن در عهد بوق کاری نداشت ولی دست مریزاد به آقایانی که در این دوران توانستند امام بسازند!!!!!!
-- سام ، Feb 18, 2009آقایان بشیرتاش و نبوی، سری مقالات «سی سال پیش» شما، یکی از بهترین کارهایست که می توانستید انجام دهید. من به طور معمول از سایت زمانه استفاده نمی کنم، اما برای خواندن این سری مقالات، هر روز به آن سر میزنم. از تلاش تان سپاسگذارم و منتظر بقیهء مقالات هستم. شاد و پیروز باشید.
-- کهکشان ، Feb 19, 2009لازم به یادآوری است که پاسدارانی که دو روز به تعقیب همایون بهزادی پرداختند، کلا پنج روز است که تشکیل شدهاند.
-- احمد ، Feb 19, 2009دو روز به دنبال یک فوتبالیست بودند تا اعدامش کنند و به ارمانهای انقلاب و اسلام برسند چه جنون خون و جنایتی!
آقای نبوی از اینکه در بحث وارد می شوید اصلا مشکلی نیست و خوشحالم که شاید من از شما چیزی یاد بگیرم و یا بر عکس به شما چیزی بیاموزم.
-- داریوش ، Feb 19, 2009به هر حال اشتباه ما همیشه این بوده است که انقلاب و یا دگرگونی اجتماعی باید با برخورد فیزیکی و با خون ریزی همراه باشد و این چیزی بود که بزرگان آن زمان تبلیغ می کردند و خون و شمشیر را دایم بر زبان داشتند.
اما تئوری را رها کنیم و تجسم کنید که آقای خمینی روزی که قدرت را بدست می گرفت اعلام عفو عمومی و همه را با آن همبستگیی که بود به سازندگی تشویق می کرد. من به خاطر دارم که ان زمان در خیابان ها چندید مورد بین خودرو ها تصادف پیش آمد و راننده ها پیاده شدند و صورت همدیگر را می بوسیدند و به راه خود ادامه می دادند. در جند روز قبل از آن این نوع تصادف ها معمولا به کتک و کتک کاری می انجامید و تا افسر میآمد چند نفری لت و پار شده بودند. حالا حسابش را بکنید که به جای اینکه نفرت را به مردم آموزش دهند و کینه پروری کنند خصلت دوستی را که از آن انقلاب بوجود آمده بود پرورش می دادند و حفظ می کردند و انرژی سازندگی را با آن تقویت می کردند چه روزگاری می توانستیم داشته باشیم. نمونه های آنها را در هندوستان با گاندی و یا در آفریقای جنوبی به رهبری ماندلا و یا نیکاراگویه به رهبری ارتگا را تاریخ ثبت کرده است. این رهبران با عمل خود اثبات کردند که طالب آزادی و دموکراسی هستند و هدفشان در اصل حکومت نبوده است.
ما ضعف روشنفكري داريم.در حالي كه روشنفكرهاي اروپا در قرن 17 جدايي دين از سياست رو مطرح ميكردند روشنفكرهاي ما در قرن 20 اسلام سياسي رو تئوريزه كردند و به خورد ملت دادند. اين يعني آخر عقب موندگي روشنفكرنماهاي ما.
-- فرزان ، Feb 19, 2009در تکمیل نظر دوست عزیز فرزان باید عرض کنم که این مشکل همچنان ادامه دارد. شما متن دفاعیات گلسرخی که چند روز پیش سالروز اعدامش بود را بخوانید. اول خودش را مارکسیست لنینیست معرفی می کند و بعد از جدش علی و حسین و امامان شیعه یاد میکند! هنوز بعداز ٣٠ سال عده ای از روشنفکران ما بدنبال اسطوره و قهرمان سازی از این افراد و تفکراتشان هستند، که جای بسی تاسف است . به این افراد باید گفت که اگر از این دیدگاه بخواهید انسانها و عقایدشان را ارزیابی کنید آن بسیجی که با ایمان کامل به روی مین میرود و یا آن مجاهدی که در راه دفاع از آزادی، خود و امام جمعه شهرشان را منفجر میکند و آن دیگری که دراعتراض به رژیم خودش را در پاریس آتش میزند با این قهرمان شما چه تفاوتی دارند که یکی اسطوره و دیگری عمله ارتجاع میشود؟
با وجود این طیف افراد در عرصه سیاست، نسل فعلی ما باید مطمئن باشد که راه گریزی از این افکار اسلامی انقلابی نیست و ایجاد حکومت اسلامی بر پایه مکتب شهادت و شهید پروری بدون دلیل و علت نبوده و نیست. در این مسابقه قهرمان پروری رژیم اسلامی دست مجاهد و چپی را از پشت بسته و آنها را خلع سلاحشان کرده است همانند مبارزه با امپریالیسم و اسراعیل و غیره.
اوج اقتدار این تفکر را هم اینروزها با دفن اجساد شناسایی نشده زمان جنگ دردانشگاههای کشور شاهد هستیم.
-- حسن ، Feb 19, 2009استاد، دیگه ارتگا که همرزم احمدی نژاده رو و 500 ملیون دلار گوشت آشغال به ناف ما بستند قاطی گاندی و ماندلا نکن.
-- amir ، Feb 19, 2009آقا برادر همایون بهزادی تو ساواک تهران بود البته هم خودش هم داداشش خیلی به این موضوع غره بودند که احتمالا حالشون جا اومد
-- امیر ، Mar 1, 2009