خانه > روزشمار یک انقلاب > سی سال پیش در چنین روزی > حمله چریکهای فدایی به سفارت آمریکا | |||
حمله چریکهای فدایی به سفارت آمریکاسعید بشیرتاش، ابراهیم نبویحمله چریکهای فدایی به سفارت آمریکابه نوشته روزنامه اطلاعات، در جریان حمله گروههای مسلح، سفارت آمریکا در خیابان تخت جمشید سقوط کرد. به نوشته این روزنامه «تفنگداران دریایی پس از چند ساعت تیراندازی تسلیم شدند.» این در حالی بود که یک روز قبل جیمی کارتر، رییس جمهور آمریکا در پاسخ به این سوال که آیا خطری دیپلماتهای آمریکایی را در تهران تهدید نمیکند، گفته بود «نه، ما در تماس دائمی با دولت هستیم و مشکلی وجود ندارد.» به نوشته روزنامه اطلاعات، «کارکنان سفارت از گروههای مسلح درخواست مذاکره کردند.» در صفحه اول روزنامه اطلاعات تصویر کارکنان سفارت آمریکا که پس از تسلیم روی زمین نشستهاند، چاپ شده است. به نوشته این روزنامه حمله به سفارت آمریکا توسط چریکهای فدایی خلق صورت گرفت. بنا به گزارش این روزنامه، چریکهای فدایی خلق در ساعت ده و نیم صبح به سفارت آمریکا در خیابان تخت جمشید حمله کردند. دولت آمریکا دیروز تغییر حکومت و دولت جدید را در ایران به رسمیت شناخته بود. در پی درگیری میان تفنگداران آمریکایی و چریکهای فدایی خلق، نیروهای کمیته انقلاب وارد درگیری شدند و از چریکهای فدایی خلق خواستند به تیراندازی خاتمه داده و متفرق شوند. به نوشته روزنامه اطلاعات «گروههای مسلح از مردم، چریکهای مجاهد افراد نیروی هوایی نیز در حدود ساعت یازده و بیست دقیقه به چریکها پیوستند. همچنین اطلاع داده شد که یک آمبولانس که پنج آمریکایی و دو نفر دیگر سرنشین آن بودند توسط چریکها تصرف شد و آنها را به کمیته بردند.» به گزارش روزنامه اطلاعات، «سرانجام سفارت آمریکا به تصرف ارتش انقلاب و چریکها درآمد. مأموران سفارت آمریکا و تفنگداران دریایی که از داخل سفارت تیراندازی میکردند، در این دقایق تسلیم شدند و چریکها و افراد مسلح به داخل سفارت رفتند.»
در این هنگام نمایندگان کمیته انقلاب با بلندگوهای دستی مردم را به آرامش دعوت کردند و آنها را از ایجاد هرگونه آتشسوزی و تخریب برحذر داشتند. آنان از مردمی که در خیابانهای اطراف سفارت اجتماع کرده بودند خواستند که هرچه زودتر پراکنده شوند. در ضمن دو آمریکایی از داخل سفارت با یک پیکان توسط مجاهدین به محل کمیته برده شدند. کلیه کارکنان و افراد سفارت آمریکا در ساعت ۱۲ امروز در ساختمان مرکزی سفارت اجتماع نمودند و اعلام کردند آمادهاند با نمایندگان چریکها و ارتش انقلاب مذاکره کنند. در پی این تقاضا، نمایندگان کمیته انقلاب به ساختمان مرکزی سفارت رفتند. این نمایندگان به مردم اطلاع دادند که حمله به سفارت آمریکا توطئه عمال پس مانده ساواک و دست نشاندگان فاسد رژیم پهلوی است تا بدین وسیله بین ایران و آمریکا اختلافاتی به وجود بیاورند. مطالعه گزارش صفحه اول روزنامه اطلاعات نشان میدهد که مردم هنوز متوجه نشده بودند که سفارتخانههای خارجی رسمیت دارند و نمیتوان به آنها حمله کرد. براساس اطلاعات منتشره، سفارت آمریکا با پا در میانی و وساطت دولت بازرگان و عباس امیرانتظام به دولت آمریکا تحویل داده شد و بعداً از همین رفتارهای امیرانتظام به عنوان نشانه جاسوسی برای آمریکا نام برده شد.
جنگ انقلاب و ضدانقلاب در تبریزروزنامه اطلاعات نوشت: «ضدانقلاب تبریز را به آتش و خون کشید.» به گزارش این روزنامه گروهی از افراد باقیمانده ساواک و نظامیان طرفدار حکومت پیشین هنوز در مقابل نیروهای انقلاب تسلیم نشدهاند. به همین دلیل نیروهای کمیته انقلاب، عامه مردم انقلابی و نیروهای مسلحی مانند مجاهدین خلق و چریکهای فدایی خلق برای مبارزه با ضدانقلاب دست به جنگ خیابانی زدند. در همین حال، حجتالاسلام قاضی طباطبایی از روحانیون و رهبران انقلاب در تبریز از ارتش خواست برای مقابله با ضد انقلاب در شهر تانکهایی را مستقر کند. به نوشته روزنامه اطلاعات، محلات مختلف تبریز صحنه نبرد انقلابیون و ضدانقلابیون است. در همین حال تعدادی تانک و یک هواپیما برای سرکوب ضد انقلاب عازم تبریز شد. آیتالله خمینی در اطلاعیه خود عوامل رژیم سابق را عامل اصلی درگیری و آشوب در تبریز دانست و از مردم خواست علیه آنان مقاومت کنند.
چریکها، مجاهدین و کمیته انقلاب اسلامیچریکهای فدایی خلق، مجاهدین خلق و کمیته انقلاب اسلامی برای تشکیل ستادهای انقلابی توافق کردند. در نامه چریکهای فدایی خلق که برای ابوالحسن بنیصدر نوشته شده است، چنین اعلام شد: «پیرو مذاکرات نیمه شب روز ۲۳ اسفند ۱۳۵۷ بدین وسیله به اطلاع میرساند، سازمان چریکهای فدایی خلق ایران با نظر امام پیرامون تشکیل کمیتهای مرکب از مسئولین سازمان و نمایندگان کمیته انقلاب اسلامی جهت هماهنگی و نظارت در استفاده از تجهیزات مصادره شده و رفع اشکالات احتمالی موافقت کامل دارد. اکنون مقتضی است، با تعیین نمایندگان مورد نظر اقدامات لازم جهت تشکیل کمیته مزبور به عمل آید.» همچنین در پیامی که این سازمان برای پاسداران و مسئولین انتظامات صادر کرده، آمده است: «مطابق مذاکرات و توافقی که صورت گرفته است هرگونه نقل و انتقالات تسلیحاتی به خارج از دانشگاه تحت نظر کمیتهای مرکب از نمایندگان سازمان چریکهای فدایی خلق ایران، سازمان مجاهدین خلق ایران و نماینده کمیته انقلاب اسلامی که هم اکنون تشکیل شده صورت خواهد گرفت.» در ادامهی این پیام آمده است: « ضمناً از آنجا که گسترش همگامی و همراهی همه آنان که در راه ایرانی آزاد و دموکراتیک مبارزه میکنند، همانگونه که حیات نه ساله سازمان ما نشان داده است شعار واقعی هر رفیق فدایی است، همراه با همه هواداران و همپای خلق مبارز ایران خواهیم کوشید در عمل و در برخوردهای روزمره، به ویژه در محوطه دانشگاه با ابراز حداکثر صمیمیت با دوستان مبارز، با افراد وابسته به کمیته انقلاب اسلامی و همه مبارزان راه رهایی ایران زمینههای وحدت و همکاری نیروها را در راه حفظ دستاوردهای انقلاب تحکیم بخشیم.» این اطلاعیه توسط سازمان چریکهای فدایی خلق ایران در روز ۲۴ بهمنماه ۱۳۵۷ امضا شده است.
آیتالله خمینی: ملت برای ساختمان ایران قیام کنندآیتالله خمینی در یک سخنرانی از گروههای مسلح خواست اسلحههای خود را تحویل داده و از حمله به مراکز نظامی و پلیس خودداری کنند. این سخنان در شرایطی انجام شد که گروههای مسلح برای به دست آوردن اسلحه به اشکال مختلف به نیروهای نظامی و پلیس حمله میکردند. آیتالله خمینی در بخشی از سخنان خود که در روزنامه اطلاعات منتشر شد گفت: «ما وارث یک مملکت آشفته هستیم، مملکت ما را خراب کردهاند و رفتهاند و ما وارث یک مملکت مخروبه هستیم. باید به خواست خدا تمام ملت برای ساختمان ایران قیام کند. ایران یک مملکت زلزله زده و یک مملکت دشمن زده است.» ایشان در ادامه گفت: «اینک ما باید ایران را بسازیم، از نو بسازیم ولی مشکلات دارد، مشکلات فقط با دولت رفع نمیشود مشکلات با یک قشر یا دو قشر از ملت رفع نمیشود. همه ملت باید دست به دست هم دهند و هر کس در هر شغل مقام و مکانی که هست، دست به دست ملت بدهد و با هم این بنای جدید را به پایان برسانیم و یک ملت جدید و یک دولت جدید و یک بنای جدید که همه اسلامی باشد و همه انسانی باشد ما از سر بنا کنیم.» آیتالله در ادامه افزود: «ما باید متوجه باشیم که در چنین روزی که روز انقلاب است دستهای خائن و غیر منزه در کار است و ممکن است خیانتکارها بخواهند بین شما تشتت بیاندازند. باید جداً از خرابکاری اجتناب و مراقبت کنید که اگر کسانی خواستند خرابکاری و آدمکشی کنند یا به مراکز دولتی و ارتشی و کاخها و دیگر جاها حمله نمایند باید مانع بشوید. چون ایجاد تشتت خواهد کرد، اینها به اسلام و مملکت اسلامی خیانت است و باید از این قبیل خیانتها جلوگیری شود.» در ادامه، ایشان گفت: «باید تمام اسلحههایی که در دست مردم است جمع شوند هر کس اسلحهای پیدا کرد باید به مسجد محله خود ببرد و به امام جماعت مسجد تحویل بدهد و بعد از این اسلحهها از مساجد به کمیته آورده میشود و کمیته این اسلحهها را در اختیار سربازان اسلامی که برای دفاع از اسلام و مسلمین تدارک دیده شدهاند میگذارد. فقط باید این سربازان مسلح باشند و دیگران نیازی به اسلحه ندارند، تسلیحات باید زیر نظر کمیته باشد. توجه داشته باشید که اسلحهفروشی حرام است مال غیر است مال ملت است نه کسی باید بخرد نه کسی باید بفروشد.» آیتالله ادامه داد: «کسانی که خریدهاند باید اسلحهها را به مساجد یا کمیته برگردانند. این اسلحهها ذخایر ملت هستند، نباید از بین بروند و اگر اشخاصی را دیدید که میخواهند این اسلحهها را ببرند جداً ممانعت کنید و نگذارید که اسلحهها دست افراد منحرف بیفتد. نگذارید اسلحهها دست دشمن ملت و دشمن اسلام بیفتد. همه ما موظفیم و تکلیف شرعی در این زمینه داریم. همچنین باید اگر اسلحهای در دست مردم عادی دیدید آنها را هدایت کنید که اسلحهها را تحویل دهند و اگر مطلع شدید که در دست اشخاصی اسلحه است و نمیخواهند بدهند مکلف هستید که اسم و آدرس آنها را به کمیته بدهید تا تکلیف آنها هم روشن شود.» آیتالله خمینی در ادامه گفت: «یک مطلب دیگر اینکه باید از این آشفتگیها و تظاهرات خودداری کنید. شلوغ کاری نشود، مردم خیال نکنند اینک که پیروز شدهاند باید شلوغ کاری کنند. باید با نظم و ترتیب و انسانیت و اسلامیت رفتار کنید و به دنیا بفهمانید که شما ملت مسلم به حقایق اسلام آگاهید و به دستورات اسلام پایبند هستید، باید از اینگونه چپاولگریها جداً احتراز کنید، علمای اسلام مکلف شرعی هستند که مردم را از اینگونه اغتشاشات بازدارند و نگذارند مردم به اشخاص و مراکز هجوم آورند.» وی در ادامه افزود: «باید به مراکز شهربانی و ژاندارمری و ارتشی حمله نشود. اینها دیگر برگشتهاند و از خود ما هستند ارتش و ژاندارمری و شهربانی از خود ما هستند تمام قوای انتظامی از ما و ما از آنها هستیم. همه هوادار اسلام هستیم باید از اغتشاشات جلوگیری شود. ما با مسلمین اهل تسنن یکی هستیم واحد هستیم که مسلمان و برادر هستیم اگر کسی کلامی بگوید که باعث تفرقه بین ما مسلمانها بشود بدانید که یا جاهل هستند یا از کسانی هستند که میخواهند بین مسلمانان اختلاف بیندازند قضیه شیعه و سنی اصلاً در کار نیست، ما همه با هم برادریم، اقلیت های مذهبی همه خاطر جمع باشند که ما اطمینان میدهیم به آنها که در این مملکت زندگی عادلانه و مرفهی خواهند داشت و مورد پشتیبانی ما هستند.» آیتالله در پایان گفت: «اسلام از اهل ذمه پشتیبانی میکند. اگر کسانی چیز دیگری میگویند برای تفرقه انداختن است. فقط خرابکارها باید بدانند که این خرابکاریها خیانت به ملت و مملکت است. دست از خرابکاری بردارند وزیر دولت اسلام و کلمه لا اله الا الله باشند. آنها چه میخواهند جز اینکه همه مردم درجه سه و زارع و کارگر همه مرفه باشند ما همه اینها را تأمین خواهیم کرد. من از همه اقشار ملت تمنا دارم که اینک وقت غارتگری و اختلاف نیست اینک باید همه شما با جدیت این نهضت شریف را به آخر برسانید. خداوند با شماست، خداوند همه شما را حفظ کند.»
نیکخواه، توسط کارکنان مسلح تلویزیون دستگیر شدپرویز نیکخواه از تئوریسینهای حزب رستاخیز و کارگزاران وزارت اطلاعات حکومت پهلوی توسط کارکنان مسلح تلویزیون دستگیر شد. روزنامه اطلاعات با وی که در حال بازداشت بود مصاحبه کرد. نیکخواه در این مصاحبه به این سوال خبرنگار روزنامه اطلاعات جواب داد: شما زمانی که یکی از مهرههای حساس کنفدراسیون بودید و در قلب جوانان ما جا داشتید محبوبیت شما در زمان سوء قصد به جان شاه به اوج رسید. چه شد که یکباره تغییر روش دادید و ناگهانی خود را از مسیر واقعی و طی مبارزه دور کردید؟ برای اینکه بتوانم جوانان را از یک راه پر مخاطره نجات بدهم این کار را کردم. چون در آن موقع مخالفت یعنی مرگ. ولی شما با آنکه رهبری ترور شاه را در ۲۱ فروردین به عهده داشتید فقط شش سال زندانی بودید و بعد هم آزاد شدید. در حالی که یکی از همکاران شما به نام منصوری اعدام شد و شما زنده ماندید. علت چیست؟ من در برنامه ترور شاه نقشی نداشتم. برای من در ساواک پروندهسازی شد. پس به همین دلیل آزاد شدید؟ از من شش ماه تمام بازجویی کردند پرونده من در ساواک به ۳۵۰ صفحه رسید. ولی چون به کار شهربانی و ساواک اعتراض کردم اصولا وضع من یک وضع استثنائی است فقط این را بگویم که وقتی در زندان بودم بالای سر من تصمیماتی گرفته شد که آزاد شدم.
ممکن است توضیحات بیشتری بدهید؟ مطلب زیاد است. انشاء الله اگر شرایط مساعد بود همه را مینویسم. طرح ترور شاه که ۲۱ فروردین پیاده شد و با شکست مواجه گردید در کجا و توسط چه کسانی ریخته شد؟ یک مثلث سیاسی که نام مرا هم به آن اضافه کردند. ولی در اصل نقشی نداشتم. ممکن است در مورد فعالیت خودتان در کنفدراسیون کمی شرح دهید؟ جواب به این سوال حداقل ده ساعت وقت میگیرد. نظرتان در مورد انقلاب مردم چیست؟ تاییدش میکنم. شکی نیست، فقط جوانان باید خیلی هشیار باشند. بایستی با تفکر در مسیر انقلاب حرکت کنند. دلیل استعفای شما چه بود؟ آیا فکر کردید در میان مردم که پیروز میشوند جایی ندارید؟ نه به آنصورت که نظر شماست. من هرکاری که میکردم میگفتند خائن خادم نمیشود. این را چند بار در مجلس هم گفتند. دلیلش این بود که به یکباره از میان مردم به دامان دستگاه پناه بردید. همانطور که گفتم من یک وضع استثنائی داشتم. تازه راحت هم آزاد نشدم. شش ماه بازجوییام کردند و پنج سال و نیم در زندان بودم. شکنجه زیادی هم دیدم.
جنگندههای ایرانی جنگنده آمریکایی را فرود آوردندبنا به اعلام روزنامه اطلاعات از بوشهر، در ساعت دوازده و سی دقیقه دیروز، یک فروند هواپیمای دو موتوره حامل شش آمریکایی در حالی که برفراز آبهای خلیج فارس به گشتزنی مشغول بود، توسط جتهای شکاری نیروی هوایی محاصره شد و در فرودگاه بوشهر به زمین نشست. سرنشینان این هواپیما پس از دستگیری به زندان پایگاه هوایی بوشهر منتقل شدند تا پس از بازجویی از سوی آیتالله حسینی مرجع تقلید این شهر برای اقدامات بعدی تحویل نیروی دریایی شوند. به نوشته روزنامه اطلاعات «قبلاً در بوشهر شایع بود که ناو هواپیمابر «اف کندی» متعلق به نیروی دریایی آمریکا در آبهای خلیج فارس جولان میدهد. گفته میشود هواپیمای مذکور از روی این ناو به پرواز درآمده بود. در حال حاضر نیروی هوایی بوشهر در حال آمادهباش است.» این روزنامه همچنین افزود: «از صبح دیروز کنترل کشتی رافائل (کشتی تفریحی متعلق به نیروی دریایی) تحت کنترل مردم و تکاوران نیروی دریایی بوشهر درآمد و تاج این کشتی پایین کشیده شد. مردم یک پرچم سرخ برفراز این کشتی برافراشتند» |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
|
نظرهای خوانندگان
عجب غافل بودیم ما .... کاش دکتر غلامحسین صدیقی می توانست تمام غوغا سالاران را متقاعد کند که ما باید دیکتارتوری شاهنشاهی را به مشروطه ی سلطنتی تبدیل کنیم و با تشکیل مجلس موسسان با شرکت تمام نیروها به تغییر قانون اساسی بپپردازیم .اگر این کار صورت می گرفت کاری بود بزرگتر از کار نلسون ماندلا !
امروز هم باید بجای دشمنی و کدورت و تبعید وزندان و اعدام تا دیر نشده با تشکلیل مجلس موسسان و انتخابات آزاد برای نجات مملکت اقدام کرد متاسفانه وقتی با آقای خاتمی و موسوی چنین رفتار میشود تکلیف بقیه با کرامت الکاتبین ست.
In aghaye behnood ajab boghalamon sefat ast
-- بدون نام ، Feb 15, 2009Mohammad
1. نسلی که انقلاب کرد ، همان است که بود . درست است که بسیاری از آنها تغییر کردند اما تغییر به چه معنا ؟بسیاری از آنها نمی توانند نقادانه به گذشته نگاه کنند. از تقی رحمانی که بیش از یک دهه از عمرش را در زندان جمهوری اسلامی سپری کرده تا آقایان نوری زاده ، گنجی و...( اکبر گنجی در یکی از مصاحبه هایی که چند سال پیش با شبکه VOAانجام داد گفت :\" من به طور کلی با حکومت به شیوه سلطنتی مخالفم...حتی در کشورهای انگلیس ، سوئدو...) اظهارنظر آقای گنجی درباره نوع حکومت در کشورهایی دیگر از موضع مخالف یا موافق ، نشان دهنده یک عارضه اجتماعی در میان ما ایرانیان است. صحبت کردن درباره مسائلی که به ما مربوط نیست و اساسا سواد آن را نداریم. در سویی هم معدود افرادی هستند که حاضر به پذیرش کوچک ترین انتقادی نسبت به حکومت پهلوی نیستند .این که حکومت شاه فاقد دیدگاه جامعه شناختی درست درباره مردم ایران بود و.. .( به شخصه بر این باورم که حکومت پهلوی در بیشتر موضوعات جلوتر ازدرک جامعه ایران آن سالها بود .) توده مردم هم همچنان دوستدار تخریب ، آتش زدن و... است. اصولا ما ایرانی ها با چیزی به نام نقد مشکل داریم. البته اگر آن را بفهمیم .
-- Freethinker ، Feb 16, 20092.نسل جدید چطور ؟ شاه در یکی از مصاحبه هایی که در اواخر دهه 50 انجام داد به نکته جالبی اشاره می کند :\" هدف ما این است که در کشور آزادی های فردی رشد بیشتری داشته باشد.\" آزادی فردی ؟ در ایران امروز آزادی فردی جک است . در ایران قبل از پهلوی هم جک بود... حکومت جمهوری اسلامی خیلی خوب این را فهمید ...زنده باد نهاد مقدس خانواده ... .تنها نهادی که می تواند نسل جدید را کنترل کند... نهادی که با مفهوم سرکوب خوب آشنا دارد.( نهادی که در زمینه نوع پوشش ، مدل مو و...اشتراک سلیقه عجیبی با گشت ارشاد دارد.) اصولا در ایران همه چیز مقدس و پرستیدنی است یا مفسد است و شایسته نابودی . راستی هیچ فکر کردید میان مقدسات ما با جمهوری اسلامی چقدر اشتراک وجود دارد.
باسپاس از شما به خاطر ادامه بخش روز شمار
بنا بر عقیده عده ای از ناظران، با اشغال سفارت آمریکا در تهران و گروگانگیری کارکنان سفارت (که در حدود یک سال بعد از این مورد اتفاق افتاد) در حقیقت ماموران CIA در مدت 444 روزی که به عنوان کارمند سفارت در آن محل بودند، به تربیت و آموزش نیروهای خاصی از حزب الله پرداختند که بعداً بتوانند بهترین خدمات لازمه را به نفع آمریکا و دنیای آزاد سرمایه داری در ارگانهای مختلف اداری و حکومتی جمهوری اسلامی انجام دهند.
این حادثه همچنین به نفع جمهوریخواهان آمریکا در آن زمان تمام شد و توانستند دوباره به حکومت باز گردند و سه دوره تمام هم بر سر کار باقی بمانند. (دمکراتها در آمریکا، پیش از جیمی کارتر، به فاصله ای نزدیک به پانزده سال، در زمان کندی و جانسون زمام امور را در دست داشتند که آنهم نیمه تمام مانده بود.) به همین نسبت، محافظه کاران در انگلستان نیز پس از سالها که حزب کارگر بر سر کار بود، توانستند دوباره به قدرت برسند.
البته، موضوع از این هم عمق دار تر و پیچیده تر است و این تنها بخشی از ماجرا است. به عنوان مثال، نیروهای شناخته نشده ای از ساواک و سایر دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی خود ایران نیز، به دور از چشم مردم و سازمانهای سیاسی ساده اندیش مانند چریکها و مجاهدین و حتی خود حزب الله، در پشت پرده، مشغول فعالیت و همکاری با رژیم جمهوری اسلامی و تاسیس ساواما و بعدها واواک و مانند آن بودند.
چیزی به اسم ساواما و واواک وجود ندارد، اگر منظورتان وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی است، به نظرم دارید اسم اشتباهی را استفاده می کنید.
-- ناشناس ، Feb 16, 2009ابراهیم نبوی
در قبل از انقلاب آقای بهنود روزهای جمعه بعد از ظهر در تلویزیون یک برنامه تفسیر خبر داشت که من مشتری پر و پا قرص آن بودم. ایشان بعد از انقلاب در دهه ٦٠مدتی نشریه آدینه را با بازماندگان گروههای چپ منتشر می کرد که نهایتاً بسته شد. در دهه ٧٠ جزء گروه نویسندگان وابسته به فائزه رفسنجانی شد. در حین بگیر و ببندها ی آن دوره مدتی زندان رفت و در نهایت به لندن رسید. ایشان هم برای مریم فیروز مجلس ختم میگیرد هم با مهاجرانی (وزیر سابق ارشاد) در گردهم آییهای جمهوری اسلامی در خارج شرکت می کند و هم در مراسم بزرگداشت ٨٠سالگی داریوش همایون در آلمان شرکت کرده و از ایشان تجلیل می کند .
راجع به سید ضیاء طباطبایی هم طوری کتاب می نویسد که انگار همدوره و معاشر نخست وزیر دوره رضا شاه بوده است.
حالا شما پیدا کنید دلیل شکایت ایشان از جعفریان و نیکخواه را که هر دو در دادگاه عدل اسلامی محکوم به اعدام شدند و جان به جان آفرین تسلیم کردند.
-- بدون نام ، Feb 16, 2009ما با نهضت مشروطه خوب شروع کردیم و میرفت که با قانون اساسی و مجلس ادواری خط و ربطی بر شئونات اجتماعی برای رشد و ترقی در چارچوب سرمایه داری ناظر باشد.
-- آبتین فرامرزی ، Feb 16, 2009انقلاب بلشویکی اکتبر بدیلی برای سرمایه داری جهانی بود و در ایران ماقبل سرمایه داری هم مثل تمام دنیا قبل از موعدش اثر گذارد و نهضت مشروطه متشتت شد و باقی قضایا...
حکومت ها ی ایران که با کودتا یا بحرانی روی کار آمده بودند می بایست به جای کاربردن «مشت آهنین» علیه مردم ، نیروهای ملی ، مذهبی و چپ به زمینه ی مشارکت ایجاد میکردند و به مردم مسئولیت میدادند تا مانند بسیاری از کشور عرق ملی و اعتماد به دولت زیاد شود.
قانون اساسی در کشورها مانند اساسنامه ی شرکت ها در سطح یک کشور عمل می کند. ما فاقد چنین اساسنامه ای بودیم و هستیم.
کشورهای آلمان ، انگلیس ، سوئد ، نروژ ، آمریکا ، فنلاند ، اسپانیا و..و.. هرکدام دارای قانون اساسی نقریبا شبیه بیکدیگر دارند و اصلا فرقی نمی کند که شکل حکومت مثل انگلیس، سوئد ، نروژ و دانمارک پادشاهی باشد یا مثل آلمان ، فرانسه ، آمریکا ، فنلاند جمهوری باشد
همگی انتخابات آزاد ادواری دارند و قانون اساسی کنستیتوشون ( مشروطه)ناظر بر امور ست. از این زاویه باید با شاه فقید و آقای خامنه ای برخورد کرد. چرا ما نمی توانیم با تمام قابلیت ها که در تمام اروپا و آمریکا مورد استفاده قرار میگیرد در کشور خودمان از تدوین یک قانون
اساسی åامع و دربر گیرند ی حقوق مساوی تمام شهروندان عاجزیم ؟
آقای نبوی - نامه ای که چریکهای فدایی خلق برای ابوالحسن بنیصدر نوشته بودند دست شماست؟؟می توانید اصل نامه را با امضای رهبران اصلی چریک ها اینجا بگذارید تا ما هم ببینیم؟؟
می دانید- فکر می کنم که یک خرده خصومتی با چریک های و توده ای ها دارید که هر از گاه در این روز شمار تاریختان که به نظر می رسد بیشتر دیدگاهها و تجربه های شخصی خودشماست بروز می کند. فکر می کنم که برای همین است که می گویند که تاریخ تماما دروغ است. چون افرادی مثل شما با موضع گیری اصرار دارند تاریخ بنویسند. برای آنچه که در این جا برای یک عده خواننده ای می گذارید که ممکن است واقعا اطلاعی از انچه گذشت نداشته باشند باید مدارک معتبر تری عرضه کنید. نه اینکه هر چه دلتان می خواهد بنویسید. دفتر خاطرات که نیست ،هست؟
دوست عزیز
-- N ، Feb 17, 2009نامه مورد نظر شما در روزنامه اطلاعات 25 بهمن منتشر شده است. من تصویر آن را برای مطلب فردا یعنی 27 بهمن منتشر خواهم کرد. این تصویر صفحه روزنامه است.
تجربه قبلی من نشان می دهد که وقتی مثلا می نویسیم آقای نوری علا فلان نکته را گفتند، می گویند نوشته تحریف شده است، و وقتی متن کامل را منتشر می کنیم، می گویند چرا این متن را منتشر کردید؟ و می گویند اصلا چه لزومی داشت چنین چیزی منتشر شود؟ البته خوشبختانه اکثر خوانندگان تشکیلاتی و حزبی فکر نمی کنند و اگر بدانند که اگر واقعیتی برخلاف نظرشان است،به جای انکار واقعیت نظرشان را اصلاح می کنند. من این متن را منتشر می کنم و امیدوارم وقتی آن را دیدید حداقل بخاطر اتهامی که می زنید از من عذرخواهی کنید، البته می دانم که شما این کار را نمی کنید، اسم مستعاری هستید، اتهامی می زنید و بعد می روید.
ابراهیم نبوی
آقایون، خانوما، برادرا، خواهرا، مومنین، کافرین، بابا، این دعواهای بین المللی بین دو یا چند ابر قدرت مشابه تاریخی اش زیاده: از جنگهای بیهوده و خانمانسوز ایران و یونان بگیر و بیا تا مناقشات احمقانه و بچگانه آمریکا و شوروی. هدف از این نمایشها هم عمدتاً دو چیز است: 1- کنترل جمعیت (از طریق کشتار جمعیت اضافی بخصوص جوانان!) 2- فروش جنگ افزار - که البته لابلای این مناقشات، معاملات و بده بستونهای دیگری هم انجام میشه و عده ای ارتزاق می کنند و عده خاصی هم آنقدر پولدار میشن که حتی تورم مالی جدید که بعد از انقلاب یا جنگ یا تحول بعدی بالاخره اتفاق می افته هم نمی تونه زمین بزندشون!
هر کی فکر کرده این حرکتهای انقلابی مدعی مردمی بودن اعم از سرمایه داری و سوسیالیستی و کمونیستی و مذهبی واقعاً در خدمت مردم هستن سخت در اشتباهه! هدف فقط و فقط نابود کردن مردمه و گر نه توی هیچ کدام از این انقلاب ها اینقدر مردم بی گناه بیخودی کشته نمی شدن.
-- بدبین! ، Feb 17, 2009چرا فایل صوتی این قسمت هیچ وقت گذاشته نمی شود ؟ من دوست دارم این مطالب را به صورت شنیداری گوش دهم .
-- کوردیا ، Feb 17, 2009