خانه > روزشمار یک انقلاب > سی سال پیش در چنین روزی > قطع صدای مرضیه و پخش اذان از رادیو ایران | |||
قطع صدای مرضیه و پخش اذان از رادیو ایرانسعید بشیرتاش، ابراهیم نبویآیتالله خمینی: من بر حکومت آینده رهبری خواهم داشت روزنامه اطلاعات امروز در صفحه هشت خود و از قول خبرگزاریهای رویترز، آسوشیتدپرس و یونایتدپرس از پاریس نوشت: «امام خمینی میگویند ایشان قدرتمندترین مرد جمهوری اسلامی خواهند بود. ایشان به خبرنگاران گفتند شاه ظرف چند روز کشور را ترک خواهد کرد و مردم باید هوشیار باشند که در این مدت کودتای نظامی رخ ندهد.» آیتالله خمینی که با خبرنگاران گفت و گو میکرد حاضر نشد دقیقاً تاریخ ورود خود را به ایران تعیین کنند، اما گفت در هر موقع که خود مناسب بدانند به ایران باز خواهند گشت. وقتی سوال شد آیا احساس میکنید قدرتمندترین مرد ایران هستید، پاسخ داد «میتوانید اینطور فکر کنید. من بر حکومت آینده رهبری و نظارت عالیه خواهم داشت.» این گفته در واقع چرخشی نسبت به اظهارات مکرر پیشین آیتالله خمینی تلقی شده است که گفته بود هیچ نقش رسمی را در دولت آینده ایران نخواهند پذیرفت، زیرا اکنون ۷۸ ساله است، البته پزشکی که شش هفته پیش از وی معاینه به عمل آورد تاکید کرد که حالت جسمانی ایشان مانند مردی چهل ساله است. آیتالله خمینی شورای سلطنت را که دیروز بهوسیله شاه تشکیل شده است، مردود دانست و آن را نیز مانند سایر نهادهای ایجاد شده زیر نظر شاه، غیرقانونی شمرد.
دیدار دبیر سندیکای نویسندگان با رییس ساواک محمد علی سفری، دبیر «سندیکای نویسندگان و خبرنگاران مطبوعات» که رهبری اعتصاب مطبوعات را بر عهده داشت، ماجرای دیدار خود با ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) را در روز ۲۴ دی ماه ۱۳۵۷ تشریح کرد. وی گفت: «شبی در نیمه دوم دیماه و پیش از رفتن شاه، از سوی یکی از ماموران ساواک تلفنی به من اطلاع داده شد که ساعت هشت صبح روز بعد باید در ساختمان مرکزی ساواک حاضر شوم. روز بعد در ساعت مقرر به آنجا رفتم و خواستم اتومبیلم را در خیابان پارک کنم که یک مامور ساواک جلو آمد و با احترام گفت که میتوانم با اتومبیل وارد محوطه شوم و جلوی عمارت مرکزی پارک کنم. وقتی از اتومبیل پیاده شدم ماموری باز هم با احترام مرا به اتاقی راهنمایی کرد. مستخدمی با احترام فراوان سوال کرد که چای بیاورد یا قهوه. حقیقت آن است که در آن لحظات، خوفی از حضور در این محل پیدا کرده بودم و وقتی از قهوه نام برد، به یاد قهوههای قجری افتادم که در دوران سلطنت شاهان قاجار، جان بسیاری از مخالفان را گرفت. به همین علت چای خواستم. دقایقی بعد مرد چاق میانسالی با یک پرونده که در آن بریدههای روزنامهها بود، از در دیگری وارد شد. سلام و تعارفی صورت گرفت و آن مرد میانسال، پس از تعارفات و احوالپرسی، در باره مطبوعات و اوضاع فعلی آن در زمان بختیار صحبت کرد. وی طباطبایی، معاون مقدم و مرد شماره «دوم» ساواک بود. چند دقیقه بعد سپهبد مقدم، رییس ساواک وارد شد و با احترام به من دست داد. مقدم بلافاصله شروع به صحبت کرد و تلویحاً از مقاومت مطبوعاتیها تعریف کرد. سپس با اشاره به آزادی مطلق روزنامهها پس از پایان اعتصاب، از نحوه انعکاس مطالب انتقاد کرد. مقدم (که دارای دکترای حقوق نیز بود) خیلی آرام اوضاع مملکت را تشریح میکرد و از نقش مطبوعات در تحریک و یا آرام کردن مردم به صورت جامعی صحبت کرد و بعد به اشاره او، پوشهای که طباطبایی با خود آورده بود و در آن بریده روزنامههای چند روز اخیر بود باز کرد و به تیتر و عکس اخبار اشاره کرد و گفت در چنین اوضاع آشفته، انتشار مطالبی اینچنین مملکت را به آشوب بیشتر میکشد. وی آنگاه به تیترها و مطالب اخبار شهرستانها در روزنامهها اشاره کرد و برای مثال گفت شما با درشتترین حروف تیتر میزنید که در فلان شهر در زدو خورد، پنجاه نفر کشته و زخمی شدهاند، در حالی که واقعیت غیر از این است. مقدم سپس از پوشه دیگری اخبار رسمی ساواک را در مورد همان مطالب و تیترها ارائه داد و گفت: ببینید، اختلاف چقدر فاحش است. شما با چه سرعتی مملکت را به سراشیبی سقوط میکشید... و سپس در تشریح وضع سیاسی مملکت و بیثباتی آن بدون جهتگیری در حمایت از شاه، تکیه بر بقای مملکت کرد و نقش مطبوعات را در استواری این ثبات بیان نمود... در جوابش گفتم، اگر به صورت گذشته و فرمایشی است که هر چه شما خواستید چاپ و منتشر شود و هر چه نخواستید نشود، این کار دیگر عملی نیست و اعتصاب ما هم برای جلوگیری از همین عمل خلاف قانون دولتها بود. سپهبد مقدم در جواب گفت قصدش این است که اکنون با وضع در حال انفجار مملکت، باید دست به دست هم داد تا از سقوط آن جلوگیری شود. جواب دادم، طرح چنین پیشنهادی که ساواک در کنار اهل قلم میخواهد مملکت را از سقوط نجات دهد، برای هیچ کس نه باور کردنی است و نه قابل پذیرش. داستان ما و دستگاه شما، داستان گرگ است و بره... پس از گذشت نزدیک به چهار ساعت، نزدیک ظهر بود و ادامه این گفت و گو بیحاصل و ملالآور... سپهبد مقدم در پایان جلسه بار دیگر خواستار شد که مطبوعات در تیز کردن آتش خشم مردم کوشا نباشد... سپهبد مقدم به هنگام خداحافظی مرا تا دم در اتاق بدرقه کرد.»
خانوادههای کشتهشدگان و زندانیان فدایی خلق در روزنامه اطلاعات روزنامه اطلاعات امروز در صفحه آخر خود با چاپ عکسی از اجتماع خانوادههای فدایی خلق در روزنامه اطلاعات، جریان نشست آن ها در روزنامه اطلاعات را درج میکند. نکته جالب در این عکس آن است که اکثریت بزرگ زنان و دختران فدایی خلق چادر به سر داشته و بقیه، روسری به سر هستند. در این دیدار ابتدا همسر بیژن جزنی؛ در سخنانی درباره آرم و هدفهای سازمان چریک های فدایی خلق توضیحاتی داد و یادآور شد که وابستگی این سازمان به شوروی و یا چین یک دروغ بزرگ است. این سازمان متشکل از مبارزان مجهز به جهان بینی علمی است. حاضران در این جلسه از «حمید اشرف» مبارز بزرگ و شهید فدایی یاد کردند. فداییان خلق که روز ۲۴ دیماه این نشست را برگزار کردند، سه روز پیش از آن مسئولیت یک عملیات مسلحانه را در تهران برعهده گرفتند. علاوه بر این در هفته پیش، این سازمان سه بمبگذاری در نقاط مختف تهران کرد که منجر به قتل عدهای از مردم و ماموران دولتی شد. رییس کلانتری تبریز نیز امروز توسط این سازمان ترور شد. همزمان با این ترورها آخرین زندانیان این سازمان نیز یا آزاد شدهاند یا دستور آزادی آنها صادر شده است. ادامه مذاکرات سفارت آمریکا با سران نهضت آزادی مذاکرات نمایندگان سفارت آمریکا با سران نهضت آزادی و روحانیون شورای انقلاب جهت یافتن یک راهحل سیاسی برای بحران ایران همچنان ادامه دارد. سالیوان میگوید: «در این مذاکرات مشخص شد که بسیاری از فرماندهان ارتش که در مقامهای حساس قرار دارند، با سران نهضت آزادی و روحانیون شورای انقلاب در تماس هستند و حتی با برنامههای مخالفان همراه میباشند. روحانیون شورای انقلاب و سران نهضت آزادی از طریق این تماسها از تصمیمات و برنامههای نظامی آگاه میشوند. سالیوان در دیدار خود با مهندس بازرگان و آیتالله موسوی اردبیلی به آنها پیشنهاد میکند که با تیمسار قرهباغی نیز در ارتباط باشند که بازرگان در پاسخ، قرهباغی را از دوستان خود میداند.
قطع صدای مرضیه و پخش اذان از رادیو ایران روزنامه اطلاعات امروز نوشت: ساعت ۱۹ و ۴۵ دقیقه دیروز، هنگامی که برنامه موسیقی با صدای مرضیه از رادیو پخش میشد، ناگهان برنامه قطع شد و پس از چند لحظه صدای اذان به گوش رسید. صدای اذان برای چند دقیقه پخش شد و پس از آن مجدد با قطع صدای اذان، برنامه موسیقی با صدای مرضیه ادامه یافت. اذان توسط یکی از کارکنان رادیو بهطور زنده از استودیو پخش شد. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
|
نظرهای خوانندگان
در این جلسه از «حمید اشرف» مبارز بزرگ و شهید فدایی یاد کردند...............
حمید اشرف در آن شبی که از خانه تیمی در تهران نو از حلقه محاصره فرار کرد تا صبح ١٣ نفر را در درگیریهای مختلف درسطح شهر کشت ، منجمله سرهنگ فرداد رئیس کلانتری قلهک و دو نفر مامور شهربانی که حوالی میدان محسنی ترور شدند.
-- بدون نام ، Jan 14, 2009