رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۹ مرداد ۱۳۸۶
موسیقی محلی زنان ایران

مروری بر موسیقی محلی زنان (1)

شاید تقسیم بندی، زنانه و مردانه کردن موسیقی درست نباشد؛ اما این پدیده، سالهاست که در کشور ما جا افتاده و از آن گریزی نیست. این تقسیم‌بندی از دو جهت صورت می‌گیرد. مورد اول از دیدگاه مذهبی است زیرا که موسیقی زنان فقط اختصاص به جامعه‌ی زنان دارد و شنیدن صدای آنان در جامعه و درحضور مردان جایز نیست.
از دیدگاه دیگر، موسیقی زنان به آن بخش از ترانه‌هایی گفته می‌شود که زنان به هنگام دلتنگی، خواباندن کودک خود، کار در خانه، مزرعه و دشت و صحرا، زیر لب زمزمه می‌کنند و یا می‌خوانند. مانند آوازها، زمزمه‌ها، لالایی‌ها، غمناله‌ها، سوگ‌خوانی‌ها مرثیه‌ها و شادمانی‌ها به هنگام جشن و عروسی و اعیاد.
در این برنامه هدف ما بیشتر پرداختن به این نوع از موسیقی زنان است که به فرهنگ مردم یا فرهنگ عامیانه و یا فولکلور ایران برمی‌گردد.



ترانه‌های عامیانه، آوازها و افسانه‌ها نماینده‌ی روح هنری یک ملت است که آبشخور آن بیشتر مردمان گمنام، بی‌سواد و کم‌سواد هستند. این‌ها صدای درونی هر ملت است و در ضمن سرچشمه‌ی الهامات بشر در ادبیات و هنرهای زیبا بشمار می‌آیند. سادگی، واقعیت‌گرایی و امید از عناصر اصلی دنیای پر رمز و راز فولکلور است زیرا این شاخه از ادبیات در اصل ادبیاتی نانوشته است که از طریق شفاهی و سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر انتقال می‌یابد. بنابراین اگر دشوار و یپچیده باشد، درست بر زبان جاری نمی‌شود و به آسانی از یاد می‌رود.
فولکلور کشور ما به دلایل گوناگون غنی‌ترین منابع زندگی و هنر را در خود دارد. چرا که مردم این کشور در طول سالیان دراز و در گستره‌ی تاریخ کهن خود، با اقوام گوناگون درآمیخته، رنجها و ستم‌های بسیاری را بر دوش کشیده، و سنت‌های پیچیده و گوناگونی را جذب و دفع کرده. به همین دلیل پر هست از تضادها و در عین حال هماهنگی پندارها.

موسیقی را نباید به زنانه و مردانه تقسیم کرد مگر این که هدف از موسیقی زنان، پرداختن به فرهنگ عوام و یا فولکلور باشد. و در این‌جا منظور ترانه‌هایی است که زنان به هنگام کار در مزرعه، صحرا، شالیزار و خانه با خود می‌خوانند، یا لالایی‌هایی که به هنگام خواباندن کودک بر زبان جاری می‌سازند و یا سوگ‌خوانی‌ها و غمناله‌هایی که حالت اعتراضی زنان را می‌رساند.

این بخش از موسیقی زنان بیشتر شفاهی بوده که به دیگران و نسل‌های بعد انتقال یافته و امروزه به دلایل گوناگون بطور جدی در خطر فراموشی و نابودی است. یکی از دلایل این نابودی مرگ زنان و یا افرادی است که با از بین رفتن آنان این گنجینه‌ی شفاهی نیز از میان خواهد رفت. دلیل بعدی شاید دگرگونی در شیوه‌ی زندگی امروز است که زنان کمتر فرصت خواندن لالایی و نقل قصه‌ها و افسانه‌های کهن را دارند. جای بیشتر اینها را رادیو ، تلویزیون، فیلم و سرگر‌می‌های دیگر گرفته است.

این نوع موسیقی به‌گونه‌ای است که توسط مردان اجرا نمی‌شده و عموم زنان آن را اجرا می‌کنند و اکثر آن‌ها از اصول و قواعد ویژه‌ای پیروی نمی‌کنند. در طول تاریخ، زنان در موسیقی نواحی، بیشتر در عرصه‌ی ترانه‌خوانی نقش داشته‌اند تا نوازندگی ساز. سرچشمه ی موسیقی زنان نواحی را باید بیشتر در لالائی‌ها، مولودخوانی‌ها، آیین‌های مذهبی و مرثیه‌ها، آوازهای عروسی و عزا و موسیقی کار و تلاش جستجو کرد.

بجز تقسیم‌بندی این نوع موسیقی که به آن اشاره کردیم، بخش‌های موسیقی زنان نواحی ایران از لحاظ مضمون به دسته‌هایی چون: موسیقی کشاورزی، دامپروری، حماسی، لالایی‌ها، نوازش‌ها، موسیقی مراسمی، موسیقی مرگ، تولد، موسیقی کارهای خانگی و کارگاهی تقسیم می‌شود که هرکذام از این دسته‌ها شامل بخش‌های گوناگونی است. مثلاً در بخش موسیقی کار، می‌توان از آوازهای شیردوشی، مشک‌زنی، پشم‌ریسی، قالی‌بافی و کار در صحرا و دشت و شالیزار نام برد که زنان به هنگام اشتغال به آن، آوازهای ویژه‌ای را زیر لب زمزمه می‌کرده‌اند.
البته به یاد داشته باشیم که کار در جوامع شهری به‌گونه‌ای دیگر است و زنان جوامع شهری با چنین ترانه‌ها و آوازهایی بیگانه‌اند زیرا حرفه وشغل آن‌ها بسیار متفاوت است.
امروز بسیاری از مشاغل قدیم از بین رفته‌، اما ترانه‌ها و آوازهای مربوط به آن‌ها هنوز باقی مانده‌است. نظیر شغل‌هایی همچون شمشیرگری، خراطی، برنج‌کوبی، نانوایی به سبک قدیم، عصاری و شغل‌های دیگر که امروزه ماشینی شده‌ و از کیفیت دیگری برخوردار است.

در زمینه‌ی ترانه‌های کار باید گفت که فقط ویژه‌ی زنان نیست. مردان نیز به هنگام کار چنین آوازهایی را می‌خوانده‌اند. ترانه‌های کار شامل کار مردان و زنان می‌شده‌است. مانند ترانه‌هایی که گندمکاران به هنگام درو یا خرمن‌کوبی می‌خوانند، بنایان، در حال بنایی و قالی‌بافان به هنگام بافتن قالی.

در ترانه‌های مربوط به هر حرفه و پیشه می‌توان اصطلاحات خاص آن را نیز دید. مثلاً در ترانه‌های قالی‌بافان به دو نقش «باز» و «شکار» که از طرح‌های زیبای گلیم هست، اشاره شده:

در ِ قلعه که باز انداخت، زیبا
گلیم ِ هشت و چار انداخت، زیبا
به قربون دو انگشت بلورش
چه «باز»ی بر «شکار» انداخت، زیبا!

همانطور که گفتیم، در شعر و یا ترانه، به اصطلاح «هشت و چهار» در گلیم و دو نقش «باز» و «شکار»که از طرح‌های زیبای گلیم هست، اشاره می‌شود. بخش اول موسیقی محلی زنان را به پایان می‌بریم. موارد دیگر از موسیقی زنان را در برنامه‌های آینده خواهید شنید.

بخش اول برنامه را از [اینجا] بشنوید!
برنامۀ پیشین زنان را هم در [اینجا]

Share/Save/Bookmark