رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۶ اردیبهشت ۱۳۸۶
مجلۀ گفتاری جُنگ صدا

به بهانۀ سالگرد تاسیس رادیو در ایران

امروز چهارم اردیبهشت ماه مصادف بود با سالگرد تاسیس اولین ایستگاه رادیو و شروع برنامه‌های رادیویی در ایران. میانسالگان ما از رادیو و برنامه‌های مخلتف آن خاطره‌های بسیار دارند. روزگاری که رادیو جایگاهی خاص در گذر ایام و روزهای ما داشت. به بهانه و مناسبت این سالگشت، در جُنگ صدای امروز بخش‌هایی از نوشتاری برگرفته از وبلاگ «ف.م.سخن» را می‌خوانیم که در واقع سفر و گذاری است از دوران نوجوانی و جوانی ما در گذر از سال‌هایی که سپری کردیم و رادیو و برنامه‌های آن همراه و شاهد همۀ این گذر و گذار و سپری شدن‌ها بود.


. . . از روزهایی که با علاقه به رادیو گوش می‌دادیم سال‌های سال گذشته است. از دوران کودکی و چند ماهی که در شهری سردسیر مهمان بودیم و وسیله‌ای نبود جز رادیو برای سرگرم شدن سال‌های زیادی می‌گذرد. دور تا دور بخاری نفتی سیاه رنگی نشستن و با گرمای مطبوع آن در زمهریر زمستانی گرم شدن و برنامۀ «جانی‌دالر» گوش دادن، برای بزرگ‌ترها عالمی داشت و برای بچه‌ها رویا بود. رویایی که در بیداری اتفاق می‌افتاد. رویایی زیبا و فراموش نشدنی. . . مدتی طول نکشید که به دام «صمد» و قصه‌هایش افتادیم. دوران حرف‌هایی که می‌زدیم، ولی نمی‌فهمیدیم. کسانی که نام می‌بردیم و نمی‌شناختیم. همچون «ماهی سیاه کوچولو»، در جست‌وجوی تازه‌ها به هر سو روان شدیم. . .

. . . در کنار برنامه‌های رادیوی آن روزگار، صداهای دیگری به گوش می‌رسید. صداهایی خفیف که در گوشه و کنار پراکنده بود. صداهایی که برای شنیدن‌شان باید گوش تیز می‌کردی و از خطر نمی‌هراسیدی. صداهایی که گاه بر صفحات کتاب های «پروگرس» و زیر نام مترجمی به‌نام «پرویز» نقش می‌بست و گاه بر صفحاتی گرد و سیاه‌رنگ با آوای مردی به نام «فرهاد». از دورد دست، از جایی به نام «سیاهکل»، صدای «کوچه» به‌گوش می‌رسید. کوچه‌های تاریک و باریک. دکان‌های بسته و طاق‌های شکسته. از صدا افتادن تار و کمانچه و مرده‌هایی که آن‌سال ها، «عاشق‌ترین زندگان بودند». مردگانی که «به چرا مرگ ِ خودآگاهان» بودند. با گرامافون‌های آن زمان، سعی می‌کردیم در همهمۀ کوچه چیزی بشنویم. فکر می‌کردیم می‌شنویم: «چند نفر را کشتند!» اما چنین چیزی شنیده نمی‌شد. این‌ها ساخته‌های ذهن‌مان بود که می‌شنیدیم. بر روی جلد سیاه صفحه، سقوط سکۀ یک تومانی را در داخل جک‌پات، سقوط شاه می‌پنداشتیم. . .

. . .آری، «رادیو دریا» بود و دریا و کوه و جنگل و «جواهر ده» و «زیارت» و «نور». قلب جنگل تو در تو بود و ایده‌آل‌هایی که لا به لای درخت‌ها جست و جو می‌کردیم. «رادیو دریا» بود و «داریوش» و هنگامۀ «سال دو هزار». هنگامۀ «گلایه»ها. هنگامۀ «کوچه»ی بُن‌بست و «خانه» ی ویران و «بوی گندم». «داریوش» بود و «پریا»ی «شاملو» و «زندانی». . . وقتی‌که دل تنگه، فایده‌اش چیه آزادی. . . میون این همه کوچه که به‌هم پیوسته، کوچۀ قدیمی ما کوچۀ بُن‌بسته. . . از دست عزیزان چه بگویم گله‌ای نیست، گر هم گله‌ای هست دگر حوصله‌ای نیست. . . و موج عوض کردن‌های مداوم از «پیک ایران» به «میهن‌پرستان» و «رادیو دریا» و «رادیو ایران» و دوران شکل گرفتن انتخاب. دوران ندانستن ها را دانستن پنداشتن و جهل را دانایی انگاشتن. دوران ترجیح دادن خشم کور به دانایی، و هیجان ِ خطر به عقل. دوران انتخاب «سر اومد زمستون» به جای «کوه» و «جاده» و «دو پنجره»ی گوگوش. . .

برنامه را از [اینجا] بشنوید!
برنامۀ پیشین را هم در [اینجا]
متن این نوشتار در وبلاگ «ف.م.سخن» [اینجا] و [اینجا]

و در [اینجا] هم «وبلاگ شنیدنی‌ها» با موضوع رادیو.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

آقای افزودی واقعا دستتون درد نكنه. . . كلی با صدای شما گریه كردم. نمیدونم ایرانی بودنم و سرنوشتی كه نصیب كشورمون شد و یا كلا هستی انسان كه باعث میشه از زندگی و زنده بودن خسته بشم. به هر حال از خودم مدام میپرسم كه چه باید كرد؟ از شما دوباره یک دنیا بابت برنامه پر احساستون سپاسگزارم.

-- Shila ، Apr 25, 2007 در ساعت 09:41 PM

با شنیدن این برنامه برگشتیم به ۲۷ سال پیش ! تلخ بود . خیلی ی ی ی ی .برادر خاطرت هست ؟
گذشت و ما رسیدیم به اینجا که دیگر شبهای خوش جمعه ، شب سینما نیست.

-- منیر ، Apr 25, 2007 در ساعت 09:41 PM

با غمی آمیخته از خاطرات خوب و تلخ آن زمان برنامه را گوش کردم. کاري بسيار ارزنده و تاثیر گذار بود.

-- مهدی جلالوند ، Apr 25, 2007 در ساعت 09:41 PM

سلام
مدتي است كه با برنامه شما آشنا شده‌ام وازشنيدن آنها بسيارلذت مي‌برم و آرزوي موفقيت روزافزون شما را دارم. اخيرا كتابي ازآقاي «حسن نراقي» را به نام «جامعه‌شناسي خودماني» مطالعه كردم كه بي‌مناسبت نمي‌دانم كه به شما هم معرفي كنم. شايد قسمت‌هايي از آن براي برنامه‌تان وگوشزد كردن به ما ايرانيان عزيز بي‌مناسبت نباشد.
متشکرم
با آرزوي موفقيت بيش ازييش براي شماوهمكاران شما درراديوزمانه
محمدسادات
ـــــــــــــــــــ
سلام و ضمن تشکر از همدلی و توجه‌ای که نسبت به برنامه‌های جُنگ صدا دارید، پیشنهاد و نظر شما را در برنامه‌های آتی جُنگ صدا اجرا خواهیم کرد. جُنگ صدا از همکاری و پیشنهادات شنوندگان خود استقبال می‌کند و برای شنیدن نظرات و ایده‌های شما گوشی شنوا دارد.

-- Mohamad Sadat ، Apr 26, 2007 در ساعت 09:41 PM