تاریخ انتشار: ۲۶ بهمن ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

زنان ایرانی و سینمای ایران در جشنواره برلین

مهدی عبدالله‌زاده
mehdi.abdollahzadeh@gmail.com

سینمای ایران در برلیناله، امسال بیشتر حال و هوایی زنانه دارد. حنا مخملباف با "بودا از شرم فرو ریخت" در بخش نسل‌، منیژه حکمت با "سه زن" در بخش پانوراما و طناز اسحاقیان با مستند "‌همچون دیگران باش" در بخش فروم حضور دارند. سارا نجفی فرزند محمد علی نجفی نیز همراه با بابک امینی یکی از دو ایرانی حاضر در کمپ استعداد‌های جوان است.

هر سه فیلم این کارگردانان زن ایرانی، موضوعی زن‌محور دارند. "بودا..." به تبعیض جنسی در سواد‌آموزی دختران افغان می‌پردازد، "‌سه زن" زندگی پر از تنهایی یک دختر، مادر و مادر بزرگش را روایت می‌کند و مستند خانم اسحاقیان به معضل اجبار زنان دو جنسیتی برای انجام عمل جراحی می‌پردازد.


سه زن، ساخته منیژه حکمت

"سه زن" روایتگر زندگی زن تنهایی است که با مادر و دخترش روزگار می‌گذراند و برای ترمیم یک فرش عتیقه و جلوگیری از قاچاق آن به عنوان دارایی "ملی" به درد‌سر می‌افتد. مادر بزرگ که به فراموشی مبتلاست با فرش ناپدید می‌شود و دختر در پی خروج بی‌اطلاع از خانه، در دهی دور افتاده به خلوت می‌نشیند.

نبود حافظه تاریخی در میان ایرانیان، بی‌توجهی و سهل‌انگاری برای حفظ و ارتقای فرهنگ ایرانی و به یغما رفتن جلوه‌های هنر ایران زمین، از جمله دغدغه‌های خانم منیژه حکمت در این فیلم است. اما تلاش او برای طرح توامان این معضلات در کنار دلمشغولی همیشگی‌اش -‌ زن و جامعه - چندان موفق نیست. با این که فیلمنامه توسط کاردانانِ قابلی چون نغمه ثمینی، داریوش عیاری و منیژه حکمت نوشته شده، روایتِ فیلم دچار لکنت است. در شرایطی که روند فیلمنامه‌نویسی هنوز مهمترین معضل زیرساختی سینمای ایران به شمار می‌آید و به دلیل فردگراییِ مفرط دراین حیطه، فیلمنامه‌نویسیِ گروهی امری نادر است، به بار ننشستن این تلاش اتفاقی نومید‌کننده و تاسف‌بار جلوه می‌کند.

‌علاوه بر این، زیرنویس پر‌اشتباه و غیر‌حرفه‌ای نیز این سردرگمی را برای تماشاگر فرنگی دو چندان کرده است. ترجمه و تهیه زیر‌نویس که به وضوح یک حرفه‌ی کاملاً تخصصی و حیاتی ست در سینمای ایران هنوز جدی گرفته نشده. بر خلاف آنچه تصور می‌شود، تسلط بر زبان مقصد برای تهیه زیر‌نویس شرط کافی نیست. فیلم‌های مهم و ارزشمندی چون "‌آواز های سرزمین مادری‌ام" و "باد ما را خواهد برد" با وجود قابلیت‌های هنری‌شان نمونه‌هایی از قربانیان زیرنویس نا‌به‌سامان سینمای ایران در ده سال گذشته‌اند. خروج برخی از تماشاگران از سالن نمایش "سه زن" بیشتر به خاطر دلخوری‌شان از نحوه روایت و بی‌ربط بودن برخی زیر نویس‌ها بود تا نامنسجم بودن فیلمنامه. "سه زن" با رفع این مشکل می‌توانست به یک جذابیت شرقی بدل شود.


همچون دیگران باش، ساخته طناز اسحاقیان

خانم حکمت در مصاحبه مطبوعاتی‌اش که پس از نمایش فیلم برگزار شد خود را به عنوان یک فیلمساز، ملزم به تلاش برای اجرای بند بند منشور حقوق بشر دانست و به این نکته اشاره کرد که همواره در روند فیلمسازی‌اش به این موضوع می‌اندیشد. او که از زمان ساخت فیلم زندان زنان به این سو، به جایگاه یک اکتیویست سیاسی نزدیک شده، این روز ها رابطه‌ی خوبی با برخی از چهره های اصلاح‌طلب و به ویژه سید محمد خاتمی و محمد علی ابطحی دارد. انصراف از حضور در جشنواره فیلم فجر آخرین اقدام اعتراض‌آمیز او نسبت به سیاست‌های نادرست سینمایی دولت بود.

ترانسسکشوال ها و احکام فقهی مرتبط با تغییر جنسیت در ایران تا‌کنون دستمایه ساخت چندین مستند سینمایی بوده است. اما فیلم خانم اسحاقیان اولین نمونه جدی و قابل تامل از این دست به شمار می آید. مطابق با فتوای آیت‌الله خمینی، عمل جراحی با هدف "عادی شدن" مورد تایید است. اما دو جنسی‌هایی که به وضع موجود‌شان راضی‌اند، به دلایل عرفی و بنا بر محدودیت‌های اجتماعی، در مواردی مجبور به انجام عمل جراحی می‌شوند. "همچون دیگران باش" گویای این حقیقت تلخ است که دو جنسی‌ها چه به عمل تن بدهند چه در برابر انجامش مقاومت کنند در هر صورت بازنده‌اند. زنی که پس از عمل از سوی خانواده طرد شده، به فاحشگی تن می‌دهد و آن که از عمل سر‌باز زده تا ابد با قانون و ماموران پلیس سر و کار دارد؛ چرا که باید "‌همچون دیگران "باشد، اما نیست.

بر خلاف یکی دو فیلم مشابه دیگر، "همچون دیگران باش" قانونِ مبتنی بر مذهب را تنها عامل آسیب‌پذیری دو جنسی‌ها به شمار نمی‌آورد و با تحلیلی منطقی، "عرف" را تیغه دوم قیچی می‌داند. با آنکه فیلم موضوع خوشایندی ندارد، اما تماشای آن باعث می‌شود تماشاگرِ خدا‌باور هم بیش از پیش شاکر خدا باشد و هم به چالشی فلسفی با او در آویزد. آهِ بلند و از ته دلِ یکی از زنان آماده برای جراحی که می‌گوید "خدا واسه هیچکی نیاره..." سر‌آغاز طرح سوال‌های بی‌پاسخ است...


مرتبط:
تب سینما در برلین و حضور ایرانیان در برلیناله

نظرهای خوانندگان

خانم حکمت همچون خیلی های دیگر نان را به نرخ روز از سر کوچه شان می خرند و نوش جان می کنند. وگرنه ایشان را به آقایان حجت الاسلام چه کار؟

-- سيد عباس سالاري ، Feb 16, 2008 در ساعت 02:06 PM

Gläserne Bären und Preise des Deutschen

دوستان عزیز،
لطفا در دادن خبر دقت بیشتری کنید: به حنا مخملباف جایزه‌ی خرس بلوری در بخش "نسل جوان" تعلق گرفته و نه جایزه‌ی "سینمای صلح" که به فیلم مرجان ساتراپی و همکار فرانسوی‌اش اهدا شده. در ضمن فیلم مخملباف محصول مشترک ایران و فرانسه است. با تشکر
ب. امید


Kinderhilfswerkes bei Generation Kplus

-- behomid@web.de ، Feb 17, 2008 در ساعت 02:06 PM

لطفا اگه ایمیل یا شماره ی افسانه پاکرخ دارید را بگذارید.

-- هادی ، Feb 22, 2008 در ساعت 02:06 PM

واقعیت موضوع ترانس سکشوالها و دولت بسیار ساده و آسان است دولت چون با همو سکشوالها از هر نظر مشکل دارد از اینرو اقدام به هول دادن این افراد به جرگه ترانسها دارد . یه نظر من واقعیت زندگی ما ترانسها بسیار دلخراشتر از آن است که در یک مستند و حتی یک فیلم بلند جای گیرد . اشکال کار سینمای ما در خطوط قرمزی است که برای این صنعت قایل شده اند . اگر کسی واقعا مرد است بیاید و یک فیلم بلند در مملکت درست کند و به جای اکران در فلان جشنوار در همین کشور به اکران عمومی گذارد و از اسم در کردن در جشنوارههای خارجی پرهیز کند. ما ترانسها تا کی باید طعمه افراد سود جو شویم؟ که خودمان گوشه عزلت بگزینیم و افرادی به وسیله ما اسم در کنند و پول به جیب مبارک بزنند؟ واقعا شرم بر شما باد.

-- شهرزاد ، Feb 29, 2008 در ساعت 02:06 PM

آیا فیلم خانم اسحاقیان را با نام عروس هزار داماد خواندن بهتر نبود؟ چرا به این سادگی آخر تصاویر و زحمات دیگران را به نام خود مصادره میکنید؟ طناز خانم کجا هفته ها را فیلم مستند میساختند؟ شاید هالیوود بوده چون به ایران که نیامدند و تمامی شخصیتهای فیلم وی ار کلیپ کار ما برای بی بی سی بوده است

-- افشین ، Apr 21, 2008 در ساعت 02:06 PM

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)