نامهای به مسوولین به بهانه وضع قوانین جدید در جشنواره فیلم فجر برای فیلمهای کوتاه
و زان پس نفس جایزه نگرفتن حرام شد
انوشیروان مسعودی فیلمساز فیلم کوتاه
مقدمه
خبر اینگونه است که قوانین جدیدی برای پذیرش فیلمهای کوتاه و مستند در جشنواره فیلم فجر وضع شده است. که شاید مهمترینشان، گرفتن جایزهای در یکی از جشنوارههای داخلی است. در ابتدا باید خاطر نشان کرد که چنین قانونی تا به حال در حشنوارههایی که ادعای بینالمللی بودن و حرفهای بودن را دارند وضع نشده، هر چند جشنواره فجر پیش از این نیز با قرار دادن بحث سانسور نشان داده است که با مبانی حرفهای بودن فاصلهها دارد. با این حال این قانون، ضربه مهلکی برای سینمای کوتاه است .. چرا؟ به این دلیل که فیلمهای کوتاه در ایران به آن صورت امکان اکران ندارند، و تنها امکان اکران، حضور در فستیوالهای داخلی است، و فستیوال فیلم فجر یکی از معتبرترین و پربینندهترین جشنوارههای ایران است که بسیاری از فیلمسازان برای حضور در این جشنواره هزینهها می کنند تا فیلم ۳۵ میلی متریشان را به جشنواره برسانند.
اما با قانون وضع شده، بسیاری از فیلمها بایستی منتظر کسب جایزه باشند، این خود باعث پدید آمدن یک معضل میشود، جایزه محور شدن جشنوارهها و در نتیجه از دست رفتن ارزش نمایش فیلمها. و فیلمسازانی که باید منتظر گرفتن جایزه از جشنوارههای سطح پایین و موضوعی باشند و این مساله باعث حذف بسیاری از فیلمهای خوب میشود که انتظار جایزه گرفتن از چنین جشنوارههایی را ندارند و قصدشان دیده شدن است .
سینمای کوتاه ما چه خواهد شد
سینمای کوتاه ایران، لنگ لنگان خودش را بالا میکشید، میکشد، نفسنفس زنان، با مبارزه با هزار هزار مانع از پول و دوربین گرفته تا کاغذبازیهای اداری و دربرابر تمام بیتوجهیها، تمام سکوتها، تمام چشم بستنها، راه خود را بسان آب باریکهای که راهش را از میان سنگلاخها میجوید، جسته است. سینمای کوتاه ما قرار بوده که وابسته به انجمنهای دولتی باشد تا زیر نظر باشد. انجمنهایی که در اوج مفید بودن، دولتی هستند و دولت، سیاسی است و چندان با صدای معترض میانهای ندارد، این سینما اینچنین راه خود را باز کرده. سینمای کوتاه ما پول ندارد، بودجه ندارد، امکان اکران ندارد، بازگشت سرمایه ندارد و در جهان سود و کالا، در جهان بازار آزاد، این سینما ، بدون تکیه به دولت راه خود را باز کرده، رفته، پیش رفته.
سینمای کوتاه ما در دو جبهه واحد میجنگد هم باید راهش را از دولت و دستورهایش جدا کند، هم باید خرج خود را در بیاورد. این سینما راه خود را اینگونه طی میکند. طی کرده، جلو رفته و سعی کرده حرفهای باشد. در سینمای ما البته نمیشود حرفهای بود، باید تجربه کرد و ما سالهاست که داریم تجربه میکنیم و مدام حقیقت بر ما گوشزد میکند، که یعنی در این شهر جای سینمای کوتاه نیست، که یعنی سالن برای نمایش فیلم کوتاه نداریم، که یعنی بودجه برای ساخت فیلم نداریم، که یعنی محدودیت داریم، که یعنی حق شرکت در فلان فستیوال را نداریم، که یعنی ... با این حال سر خم نکرده و باز هم پیش رفته است این سینما. و اینک، باید از مسوولین پرسید که چه کردهاند در این همه سال برای سینمای کوتاه؟ آیا واقعا به جز برگزار کردن جشنوارههای ضعیفی که یک سال برگزار میشد و سال بعد تعطیل میگشت، به جز سرمایهگذاری روی فیلمهایی که به سینمای کوتاه هیچ ربطی نداشت، به جز فرستادن و وابسته کردن استعدادها به جشنوارههای خارجی و ... کار دیگر کردهاند؟ قصد انکار کمکهای گهگاه برخی مدیران را ندارم، اما این کارها بنیادی نیست، اساسی نیست. مقطعی و دورهای است. و اینک در این زمان قوانین جدید وضع شده است برای جشنواره فجر، قوانینی که فقط برخی فیلمها بتوانند بیایند و شرکت کنند، چرا که دوستان مسوول کمتر پیش آمده به فیلمهای منتقد جایزهای داده باشند، که اینک با اتکا به آن جایزه فیلمها را میپذیرند، جایزه را "دیگران" گرفتند و فیلمهای منتقد، حضورشان نیز از سر لطف دوستان مسوول بوده است، چه رسد به گرفتن جایزه. و این یعنی حذف بسیاری فیلمسازان از مهمترین جشنواره کشور، با این حال غمی نیست.
ما به جشنواره فیلم فجر میرویم و فیلم های کوتاه قبلا جایزه گرفته را تماشا میکنیم و امیدواریم روزی برسد که فیلمسازان فراتر از نوع نگرش و اعتقادشان بتوانند ایدههایشان را تصویر کنند و در جشنوارههای کشورشان کمی آزادانهتر حضور داشته باشند.
|