تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۳۸۶ • چاپ کنید    
نشست طنزپردازان در جشنواره فیلم‌های کمدی گل‌آقا

ما اهل شوخی نیستیم

زویا امین
zamin4@gmail.com

مؤسسه گل‌آقا امسال برای اولین بار جشنواره فیلم‌های کمدی را برگزار کرد. در حاشیه این جشنواره نشست‌های مختلفی تشکیل شد؛ از جمله نشستی که هنرمندان طنزپردازی چون منوچهر احترامی نویسنده طنز، مرضیه برومند کارگردان و علی‌رضا خمسه هنرپیشه فیلم‌های کمدی در آن حضور داشتند.


نشست طنزپردازان در جشنواره فیلم‌های کمدی گل‌آقا

منوچهر احترامی طنز‌پرداز و از داوران بخش مسابقه‌فیلم‌های کمدی گل‌آقا ابتدا سری به خاطرات کودکی‌اش زد: «سال ۳۳ با دوستم ناصر برهان‌آزاد که حالا کارگردان است، از مدرسه فرار می‌کردیم و به سینما می‌رفتیم. اوایل فیلم‌هایی مثل «بلبل مزرعه» که وقتی هنرپیشه کمدی‌اش «فوفول» رخت‌خوابش را خیس می‌کرد، غش‌غش می‌خندیدیم و فکر می‌کردیم فیلم کمدی یعنی همین!
بعدها فیلمی با شرکت مرحوم علی‌تابش دیدیم به نام «مادموازل خاله» که او لباس زنانه می‌پوشید و ما فکر می‌کردیم فیلم کمدی یعنی این!
بعد فیلمی می‌دیدیم که زن هنرپیشه مردپوش شده و می‌گفتیم فیلم کمدی یعنی این!
بعد با فیلم‌های کمدی غربی آشنا شدیم و گفتیم فیلم کمدی یعنی این!
هنوز هم واقعاً نمی‌دانم فیلم کمدی واقعی یعنی چه!
امیدوارم بالاخره به جایی برسیم که بگوییم سینمای کمدی یعنی همین!»

احترامی گفت: «در این جشنواره به عنوان یکی از داوران فیلم‌های کمدی گل‌آقا انتخاب شدم و حدود ۳۰ فیلم کمدی یا فیلم‌هایی با مایه طنز با دوستان دیدیم. فیلم‌های خوبی در بین این‌ها دیدم که در زمان خود به اصطلاح «گل نکرده بودند» و فیلم‌های نه چندان خوبی که حسابی فروش کرده بود. در آخر به اتفاق آرا داریوش مهرجویی به عنوان بهترین کارگردان برگزیده شد.»

احترامی سپس درباره‌ی سینمای کودک گفت: «قبلاً ساختن فیلم برای کودک، بهانه‌ای بود برای حرف زدن با بزرگ‌ترها. حتی ادبیات کودک هم تحت تأثیر این مسأله بود. فیلم‌ها شعاری بودند. اما کلاه قرمزیِ ایرج طهماسب و حمید جبلی، واقعاً برای کودک ساخته شد. بچه‌ها از دیدن آن احساس لذت می‌کردند. این برنامه حتی آدم‌بزرگ‌ها را جلوی تلویزیون میخ‌کوب می‌کرد؛ چون بچگی خود را در کلاه‌قرمزی می‌دیدند.»

سپس مرضیه برومند از چگونگی آشنایی خود با سینما گفت:
«سینما را در واقع مدیون مادرم هستم. او همیشه ما را به سینما می‌برد و اگر خودش نمی‌توانست، ما را با رفتگر محله می‌فرستاد. رفتگر شریفی به اسم «عزیز‌الله» که هرگز از یادم نمی‌رود. اغلب به دیدن فیلم‌های کمدی می‌رفتیم. فیلم‌های جری لوییس، نورمن ویزدوم، چارلی چاپلین و ...

تجربیاتم به من یاد داد شوخی حد و مرز دارد. از حد بگذرد، مبتذل می‌شود. حد ابتذال را باید بشناسیم و بدانیم به چه قیمتی می‌خواهیم مردم را بخندانیم!»

برومند افزود: «از همان شیطنت‌های بچگی متوجه شدم بلا را نباید سر آدم‌های خوب و مثبت آورد. ممکن است شوخی کوچکی با او بد نباشد؛ اما اگر بلای بزرگی سرش بیاوریم، مردم ناراحت می‌شوند. اما سر زورگوها و بدجنس‌ها می‌شود خیلی بلاها آورد و مردم هم خوشحال می‌شوند و از ته دل می‌خندند. باز هم می‌گویم صرف خندیدن خوب است؛ ولی معتقدم باید همیشه حد و مرز را رعایت کرد.»


منوچهر احترامی

مرضیه برومند سپس از سریال‌های کمدی ۹۰ قسمتی تلویزیون انتقاد کرد که موضوع ‌اصلی‌شان فقط شوخی با لهجه‌های مختلف و روابط زن و شوهری سطح پایین شده است با حضور زن جیغ‌جیغوی خانه‌دار و مرد حقه‌باز.

او علت اصلی آن را در خط قرمز‌های زیاد در تلویزیون دانست و گفت شاید کارگردان یا نویسنده سراغ هر مسأله‌ای که می‌خواهد برود به خط قرمز برمی‌خورد و ناچار به روابط سطح پایین زن و شوهری بسنده می‌کند!

از خانم برومند درباره سینمای کودک سؤال شد که چرا این‌روزها کار خوب کودکان کمتر می‌بینیم؟
برومند گفت «بیشتر از یک سال است که قسم خورده‌ام دیگر هرگز در مورد سینمای کودک صحبت و یا حتی مصاحبه‌ای نکنم.»
او در مقابل اصرار حضار گفت «سکوت سرشار از ناگفته‌هاست!»

از برومند سؤال شد خنداندن بچه‌ها سخت‌تر است یا بزرگ‌ترها؟
او گفت که هیچ تفاوتی ندارد. فقط ابزار متفاوت است. موضوع بنا بر مخاطب تغییر می‌کند. موضوع آدم بزرگ‌ها مسلماً دغدغه‌های کودکان نیست. اگر برای خنداندن بچه‌ها از موضوع آدم بزرگ‌ترها استفاده کنیم، کار جالبی نکرده‌ایم.

مرضیه برومند سپس در جواب پوپک صابری که گفته بود «کار کمدی مبتذل در تلویزیون، باز از هیچ‌ چیز بهتر است. وقتی کار طنز کم است، باز خنداندن مردم بهتر از گریاندنشان است. مردم کم‌کم خودشان کار بهتر را انتخاب می‌کنند.» گفت: «شاید منظورت کار سبک و ساده است و نه مبتذل! حتی کار کمدی سبک را نباید سرسری گرفت. این می‌شود خیانت در امانت. بودجه تلویزیون در واقع متعلق به همه‌مردم است.

او اضافه کرد: «متأسفانه در تلویزیون ما کار طنز یعنی ولش کن بابا ... یعنی سمبل کردن. بازیگرها در لوکیشن آپارتمانی دو تا داد می‌زنند، دو تا ادا در می‌آورند و توی سر و کله هم می‌زنند، سر هم‌دیگر کلاه می‌گذارند و این می‌شود فیلم طنز.

شخصیت‌ها همه شده‌اند کلاهبرداران دوست‌داشتنی. چه کسی گفته در فیلم کمدی نباید درس بدهیم. اصلاً رسالت فیلم‌ساز همین است که در مردم تغییر مثبت ایجاد کند؛ نه این‌که سر همدیگر کلاه گذاشتن، بشود فضیلت!

متاسفانه این‌نوع فیلم‌ها کمتر از قبل می‌خنداند و فقط برای کودکان کم‌هوش مناسب است. کار کمدی در رسانه‌ها جدی گرفته نمی‌شود. فکر می‌کنند شوخی یعنی بر عکس جدی و جدی یعنی مهم؛ و بر عکس کمدی یعنی کم‌اهمیت!

حالا ببینیم تحمل شوخی و طنز و شوخی در جامعه‌مان چه قدر است. ما خودمان چقدر ظرفیت شوخی داریم؟
اگر کسی جلوی پایمان به زمین بخورد، بدون این‌که بلندش کنیم، غش‌غش می‌خندیم. اما اگر کسی از گل به ما نازک‌تر گفت، بر نمی‌تابیم. اگر شخصیت فیلم قصاب باشد، قصاب‌ها اعتراض می‌کنند؛ معلم باشد، معلم‌ها اعتراض می‌کنند؛ اسمش هوشنگ باشد، هوشنگ‌ها اعتراض می‌‌کنند.» (خنده‌ی حضار)

برومند به حضار گفت: «نخندید! در قسمتی از سریال هتل مروارید موشی در هتل پیدا می‌شود. دربان هتل (محمود بصیری) به مسئول پذیرش هتل (امیرحسین صدیق) می‌گوید برای این‌که مسافران هتل نفهمند در هتل موش پیدا شده، اسم مستعاری برایش پیدا کنیم.
اسم موش را «هوشنگ» و اسم گربه‌ای را که برای گرفتن موش به هتل آوردیم «فریبرز» گذاشتیم.

هفته بعد آقای مفید مدیر شبکه پنج به من زنگ زد که خانم برومند، هر چی هوشنگ و فریبرز است، زنگ زده‌اند و اعتراض کرده‌اند. بیا و برای قسمت بعد تمام این اسم‌ها را در بیاور.
من زیر بار نرفتم. کارتون تام و جری که سال‌هاست در تمام جهان پخش می‌شود، مگر تمام کسانی که اسمشان «تام» یا «جری» است، باید بروند شکایت کنند!
ملتی که این قدر راحت به دیگری می‌خندد، آن وقت تحمل ندارد با اسمش، با شغلش، با لهجه‌اش کسی شوخی کند!»


منوچهر احترامی، علیرضا خمسه، مرضیه برومند و گیتی صفرزاده

کارگردان سریال آرایشگاه زیبا گفت: «در قسمتی از سریال آرایشگاه زیبا حمید جبلی نقش یک معلم فیزیک را بازی می‌کرد که انگشتش در بطری نوشابه گیر کرده بود. اگر بدانید چه قدر آموزش پرورش نامه نوشت و شکایت کرد. چه قدر به خواهرم که آموزش و پرورشی‌ است، تذکر دادند که خواهرت چرا با معلم فیزیک شوخی کرده؟

پایم درد می‌کرد؛ رفتم پیش دکتر متخصص اورتوپد. هنوز ننشسته بودم که با لحن خشنی گفت: من از شما خیلی گله دارم خانم برومند! چرا در فیلمتان با پزشک‌ها شوخی کرده‌اید؟»

برومند وظیفه سینمای طنز و کمدی را انتقاد دانست؛ انتقاد از وضع موجود با زبان طنز و شوخی! و افزود: «به نظرم بسیار مؤثرتر از فیلم‌های تراژیک و گریه‌آور است. زمانی که با دیدن فیلم گریه می‌کنید، شاید از نظر عاطفی تخلیه شوید؛ اما به فکر فرو نمی‌روید. اما با طنز می‌شود مردم را به فکر کردن واداشت.»

مرضیه برومند که تا کنون بسیاری از کارهای طنز را برای کودکان و نوجوانان را نوشته و کارگردانی کرده، گفت: «من دوست دارم بچه‌ها با لبخند فیلم‌های مرا تماشا کنند. هرهر بخندند و همراه با خنده به او یاد بدهم که انسان باشد. کلاه سر کسی نگذارد. به دوست و آشنا و همشهری و هم‌محله‌ای‌اش احترام بگذارد و حقوق مردم را رعایت کند. با پدر و مادرش خوش‌رفتار باشد و با لبخند برود سراغ مشکلات.»

مرضیه برومند سپس در مورد لزوم تخصصی بودن کارهای مختلف فیلم‌سازی صحبت کرد و گفت: «هر کسی باید در جایگاه خودش باشد. یکی از اشکالات سینمای ما این‌است که حدود ۹۰ درصد فیلم‌نامه‌ها را خود کارگردان‌ها می‌نویسند.

متأسفانه ایرانی‌ها هر چه قدر باهوش هستند، اما به اندازه کافی پشتکار ندارند. هر وقت فیلم‌نامه‌ای را برای اصلاح به فیلم‌نامه‌نویس برگرداندم، از من ناراحت شد و کارش را بی‌نقص دانست. بعضی‌ها به خاطر این اخلاقم مرا قاتل نویسنده‌ها خطاب می‌کنند. هر چه قدر دستمزد فیلم‌نامه‌نویسان را بالا بردیم، وضع که بهتر نشد هیچ؛ بدتر هم شد.
برای همین یا کارگردان‌ها ترجیح می‌دهند بدون اظهار نظر در مورد فیلم‌نامه آن را بسازند یا ترجیح می‌دهند خودشان فیلم‌نامه‌هایشان را بنویسند.»

حاضران از مرضیه برومند پرسیدند آیا کار جدیدی دارد. او در جواب گفت «مشغول ساختن سریالی برای سازمان آب هستم. کاری برای کودکان و درباره محیط زیست که یکی از دغدغه‌های من است و مسأله‌ی مهمِ «آب» ...»

‌ ‌


مرتبط:
گفت‌وگو با گیتی صفرزاده سردبیر نشریه گل‌آقا و دبیر جشنواره فیلم کمدی گل‌آقا

نظرهای خوانندگان

ببخشید اما در عکس پایین اونی که داره آب می‌خوره پوپک عزیزه، نه خانم صفرزاده.
در عکس بالا، خانمی که بین آقای احترامی و خانم برومند نشسته خانم صفرزاده ‌است. ممنون

-- امین ، Dec 12, 2007 در ساعت 05:56 PM

ما اهل کوفه نیستیم برومند تنها بماند

-- Saeed ، Dec 13, 2007 در ساعت 05:56 PM

خانم زویا گزارش شما را از جشنواره فیلمهای کمدی ایران خواندم . بسیار زیبا نوشته شده بود . ایکاش مثل شما که شاهد ان جشنواره بودید من هم میتوانستم انرا بیننم..ولذت ببرم واحساس کنم !. چون من هیچ یک از دست اندر کاران و بازیگران و کارگرکردانان فیلمهای کمدی ایران و فیلم هایی را که شما در نوشته تان نام بردید نمیشناسم . جون سالها است که از ایران دور هستم . برایم اشنا نیستند .و هیچ فیلم کمدی ایرانی هم نزدیک ۳۰ سال است ندیده ام . امااین ان دلیلی نبود که از خواندن گزارش شما نخوانم!!

علت خواندن این گزارش هم این بود که من از زمانی که نو جوان بودم از طرفداران پر وپا قرض فیلم ها کمدی و خواندن نوشته ای نویسندگان طنز هستم . چون بر این باورم که اگر در باره زندگی بیاندیشم زندگی سراسر یک کمدی تلخ و گاهی شیرین است . واگر بخواهیم احساسش کنیم تراژدی غم انگیزی میشود .بنابراین همیشه دیدن فیلم های کمدی وو خواندن اثار طنز نویسان را دوست داشته ام چون فکر میکنم تا انجا که ممکن است بهتر است در باره زندگی فکر کرد تا سعی در احساس ان نمود.!!

و این کاری است که نویسندگان طنز نویس و سازندگان فیلمهای کمدی انجام میدهند انها با اثارشان شاید هم ناحود اگاه مخاطبانشان را به بفکر وادار میسازند . بدون انکه احساسات شا ن را تحریک کنند !

یادم میاید در بچگی عاشق دیدن فیلم های اقای " تفکری "بودم بنطرم فیلمهای " تقکری" کاریکاتورزیبایی از فیلمهای لورل هاردی بودند. که متاسفانه هرگز اقای تقکری در جامعه هنری ایران جدی گرفته نشد واین جای تاسف است .

اما شما درگزارشتان جمله ای از اقای" منوچهر احترامی " نقل کرده بودید که ایشان"گفته بودند : "هنوز هم واقعاً نمی‌دانم فیلم کمدی واقعی یعنی چه!" ایشان حق دارند که جوابی برای سوالشان نیافته باشند .. از نطر من هم پاسخ به این سوال اسان نیست ! چون آنچه ادم ها را در دنیا "میگریاند "و افسرده میکند از فیلم گرفته تا کتاب تاتر و شعروموزیک قصه های تراژدی تاثیر شان روی همه ادم جهان تقریبا یکسان است . مثل دیدن فیلم درام " تایتنیک "یا " بربادرفته " که تاثیرو پیام این نوع فیلم ها روی ادمهای دنیا از مردم نیجریه.گرفته .. تا مردم چین یا دهکده ای درخراسان کم بیش یکسان است .. دیدن این فیلم ها انها را غمگین و افسرده میسازد.

اما طنز و و فیلم های کمدی هر گز نمیتوانند اثری یکسان روی همه مخاطبان خود داشته باشند .تاثیر و پیام انها روی یک فرد یا مردم یک کشوربا فرهنگ هاو زبان های مختلف بسیار متفاوت است .از صفر تا بینهایت است . اگر به لیست فیلمهای بیاد ماندنی جهان نگاه کنیم میبینیم که تعداد فیلم ها کمدی دراین لیست بسیار انگشت شمار هستند .!! بنابراین هرنوع تعریفی ازفیلم کمدی یک جایش لنگ میزند و کلیت نمی تواند داشته باشد .

و "اقای احترامی "اصلا نباید ناراحت باشند که نتوانسته اند تعریفی جامع از فیلمهای کمدی بدست دهند ! چون فیلم واقعی کمدی اصلا تعریف ندارد به تعداد ملت ها و فرهنگ ها وجتی افراد میتوان برای ان تعریفی فائل شد . انچه مرا میخنداند کلا با انچه اقای احترامی میخنداند بسیار متفاوت است .

ارادتمند نوشین ..

-- نوشین ، Dec 13, 2007 در ساعت 05:56 PM

من از بچگی خیلی علاقه خاصی به خانم برومند و کارهایشان داشته ام و دلیل اصلی آن هم این است که ایشان در کارهایشان سعی نمیکنند ما را از واقعیت زندگی دور کنند تا مدت کوتاهی احساس خوبی داشته باشیم بلکه سعی میکنند در زندگی واقعی و با آدمهایی مثل ما ما را شاد و امیدوار کنند. ممنون از شما خانم برومند

-- solmaz ، Dec 16, 2007 در ساعت 05:56 PM

امين درست مي‌گه. كسي كه دارد آب را در ليوان مي‌ريزد، پوپك صابري‌ست نه گيتي صفرزاده.

-- فريد ذاكري ، Dec 24, 2007 در ساعت 05:56 PM

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)