تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

تهران انار ندارد

جهان ولیانپور
valian@zonnet.nl

فیلم مستند کمدی موزیکال "تهران انار ندارد"، را قبلا" در 9 فوریه 2007 در مرکز تفریحی فرهنگی بالی در آمستردام دیدم. متن کوتاه زیر روایت فیلم است، آنطور که من بخاطر می‌آورم. این فیلم در همین هفته در آمستردام، اینبار در جشوارة ایدفا، مجددا" به نمایش درآمد.

ای دریغا که ندانسته گرفتار شدم
تهران شهر قانونمندی است فقط ترافیک و فاضلاب و کارتن‌خوابی و زمین‌خواری قانون درست‌وحسابی ندارد. مشکل تراکم جمعیت که تا چند وقت پیش غیرقابل‌حل به نظر می‌رسید، خوشبختانه با اقدامی عاجل و اعجاب‌آمیز حل شد: آقا بابک و خانمش هرکدام سیصد‌متر و حسن‌آقا و زن‌و‌بچه‌هاش هرکدام پنج‌متر از خاک تهران را در اختیار گرفته‌اند. حسن‌آقا و آقا بابک هر دو در کار آجرند: حسن‌آقا در کوره‌پزخانه آجر درست می‌کند و آقا بابک آجرها را برج می‌کند.

طبق سرشماری دقیقی که انجام شده مشخص گردیده که نصف تهرانی‌ها شاعرند و آن نصف دیگر هم کارگردان سینما. در تهران آمار شهروندان هوشیار که پس از یک فصل عرق‌خوری مفصل در خیابان تلوتلو می‌خورند افزایش یافته است. در تهران پس از سال‌ها تلاش شهرداری‌های مختلف، مشکل بساز و بفروشی خوشبختانه حل شده و جای خود را به بساز و بندازی داده است.

در تهران، آقای خانی، مهندس جوان شهرسازی، از راه خیر در پروژه‌های انبوه‌سازی سرمایه‌گذاری می‌کند. انبوه‌سازی یعنی ساختن خانه‌های ارزان‌قیمت برای مردم کم‌درآمد. آقای خانی اعتقاد دارد که شهر باید یکدست شود: همة ابنیة قدیمی را باید خراب کرد و بجای آن‌ها آپارتمان درست کرد.

در تهران، بازار بزرگ تهران بزرگ و سنتی است. بازارچه‌های مدرنی هم درست شده که بچه‌های همین بازار بزرگ محسوب می‌شوند و آقازاده‌های سرمایه‌گذاران زحمتکش بازار بزرگ در این بازارچه‌های کوچک و مدرن خرید می‌کنند.
در تهران همه راضی هستند بجز یک نفر: جعفرآقا! چون جعفرآقا به چشم خودش دیده که ماموران انتظامی مردم بی‌خان‌و‌مان را با بی‌رحمی از پارک‌ها بیرون انداخته‌اند. جعفرآقا اعتقاد دارد که از چند‌سال پیش به این طرف چهرة شهر دگرگون شده! سال‌ها پیش از جمعیت یک‌میلیونی شهر هفتصدهزار نفر آن بی‌سواد بودند. در تهران حالا دیگه مردم کتاب‌ها را تماشا می‌کنند تا روشنفکر شوند.

تهران روی خط زلزله است و اگر زلزله بیاید، که می‌آید و شبانه هم می‌آید، در همان دقایق اول پنج میلیون از جمعیت آن کشته می‌شوند چون بنیاد زمین سست و خانه‌ها شل‌و‌ولند.

"باباکرم دوستت دارم"، و دوربین همزمان می رود روی چهرة محمدرضا شاه جوان! منظور کارگردان را نمی فهمم: آیا جمهوری‌اسلامی از گندکاری روی شاه را سفید کرده، یا برای شاه در "ندانسته گرفتار شدن" مردم ایران اصلا" سهمی قائل نیست!

خلاصه تهران باغ‌های اناری داشت که هیچ‌کجای دیگر دنیا پیدا نمی‌شد. اما حالا دیگه "تهران انار ندارد!" چون باغ‌های انارش خشکیده‌اند. یا ظاهرا" چند انار پلاسیده داشت اما آن‌ها را نیز خشکانده‌اند.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)