رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۹ تیر ۱۳۸۷
فلاشر – برنامه شصت و دوم

شکستن حرمت آرامگاه حكيم فردوسی

لیدا حسینی‌نژاد

Download it Here!

دهن‌کجی وزارت نیرو به ایرانیان تا کجا ادامه خواهد داشت؟!

«نزدیک به دو سال از اقدام شرم‌آور و حیرت‌انگیز وزارت نیرو در شکستن حرمت آرامگاه حکیم فرزانه توس، فردوسی بزرگ می‌گذرد؛ در طول این مدّت تقریباً همه‌ی شخصیت‌های حقوقی و حقیقی داخل و خارج از کشور این اقدام ننگین را محکوم کرده و خواستار عذرخواهی رسمی وزارت نیرو و برچیدن دکل‌های برق از اطراف آرامگاه فردوسی شدند.

شاید برایتان متصور نباشد که در این موج اعتراض، افرادی چون معاون رییس‌جمهور کنونی هم همراه بوده و تاکنون سه نامه به شخص وزیر نیرو، جناب فتاح نوشته و رسماً از وی خواسته تا خود به این شرمساری پایان دهد. بسیاری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، استانداران، هنرمندان و مردم کوچه و بازار این عمل را محکوم کرده و مجدانه از مسوولین امر تقاضای رسیدگی کرده‌اند...»

این مطلبی است از محمد درویش در وبلاگ «مهار بیابان‌زایی» که این‌طور ادامه می‌دهد:

«به راستی چرا در این مملکت یک وزارتخانه به خود جرأت می‌دهد که این‌گونه سبک‌سرانه و خودخواهانه با احساسات میلیون‌ها ایرانی عاشق فردوسی بازی کند و آب هم از آب تکان نخورد؟!

‌بی‌دلیل نیست که در ماجرای شرم‌آور سد سیوند، هنوز هم حاضر به پذیرش خطای خود در جانمایی غلط سد نیستند و هرگز حاضر نشدند تا در هیچ مناظره‌ای با مخالفان احداث سد، رودررو شرکت کنند.

پرسشم اینک از سازمان بازرسی کل کشور است؛ آیا چنین سازمان عریض و طویلی نباید در این ماجرای غم‌بار دوساله وارد شده و وزارت نیرو را مورد بازخواست قرار دهد؟

جناب آقای پورمحمدی!
نگاهی به ساختمان مجلل و عظیم سازمانی که اخیراً هدایت آن را برعهده گرفته‌اید، بیندازید و ببینید آیا ناسازه‌ای آشکار را در بنای همین ساختمان مشاهده نمی‌کنید؟!

سازمان نظارتی که حتا نتواند مانع خشکیدگی درختان چنار مقابل خودش در خیابان آیت‌الله طالقانی تهران شود، معلوم است که خیلی گرفتار است! آنقدر که می‌شود آن را بیمار خواند.

موخره:
ماجرای دکل‌های برق در توس و اراده‌ی بزرگی که برای برچیدن این دکل‌ها وجود دارد، یکبار دیگر عمق فرآیندهای فرسایشی حاکم بر مدیریت دولتی سرزمین را نشان می‌دهد و به همگان ثابت می‌کند که دیو دیوان‌سالارانه و مقررات دست و پاگیر و اوج کاغذبازی در این مملکت تا چه اندازه استعداد خود را در فرصت‌سوزی به رخ کارآفرینان و فرهنگ‌دوستان ایرانی می‌تواند بکشد!

راستی، آیا فریادرسی نیست؟»

***

آغاز دوباره طرح مبارزه با اراذل و اوباش

در وبلاگ تابوت اندیشه، گزارشی از کمیته گزارشگران حقوق بشر از آغاز دوباره طرح مبارزه با اراذل و اوباش آمده. در این گزارش می‌خوانیم:


با اعلام سردار رادان فرمانده نیروی انتظامی مبنی بر تداوم اجرای طرح امنیت اجتماعی، از یکشنبه شب نیروهای انتظامی بار دیگر با حمله به منازل افرادی که از آنان به عنوان «اراذل و اوباش» یاد می‌شود، اقدام به بازداشت آنان نمودند. منابع آگاه می‌گویند که کلیه بازداشت شدگان به زندان کهریزک انتقال یافته‌اند.

در این گزارش آمده که این بار این دستگیری‌ها برخلاف سال گذشته از سوی خبرنگاران، پوشش خبری داده نشد.
مأموران امنیتی با تکذیب شکنجه بازداشت شدگان، تعدادی از فعالان حقوق بشر را تهدید نمودند که در صورت ادامه اطلاع رسانی در مورد پرونده های مزبور مورد بازداشت قرار می‌گیرند.

همچنین به فاصله چند روز پیش از شروع دور جدید این طرح، سالارکیا معاونت دادستان خبر از اعدام قریب الوقوع ۶ تن از متهمان به اوباشگری داد. محمود سالارکیا بدون نام بردن از هویت اشخاص یاد شده، اعلام کرد که این افراد از کسانی هستند که سال گذشته بازداشت شده و با قرارهای سنگین در زندان به سر می‌برند.

‌اعلام این خبر موجی از نگرانی را در میان خانواده‌های بازداشت شدگانی که از سال گذشته تاکنون در زندان به سر می‌برند به‌وجود آورد. مادر هانی خواندار که پسرش از اردیبهشت ماه گذشته در شرایط بلاتکلفی در زندان نگهداری می‌شود، طی روزهای گذشته با مراجعات مکرر به نهادهای قضایی مختلف خواهان روشن شدن وضعیت فرزند خود شده است.

او می‌گوید که طی یک ماه گذشته به تمام نهادهای موجود مراجعه نموده‌، اما تاکنون با پاسخ روشنی مواجه نشده است.

هانی خواندار، پس از حدود ۵ ماه بازداشت در بازداشتگاه کهریزک به زندان اوین منتقل و بیش از ۱۰ ماه است که در بند اطلاعات سپاه نگهداری می‌شود.

هم‌چنین پلیس در مورد جرایم مشهود و غیرمشهود، به هیچ عنوان حق تفتیش و بازرسی منزل را ندارد مگر آن‌که با مجوز مقام قضایی اقدام به این کار نماید، به گفته‌ی خانواده های بازداشت شدگان این طرح، نیروهای حمله کننده به منازل افراد بدون هیچ گونه حکمی وارد منازل شده و اقدام به بازداشت، تفتیش و تهدید سایر افراد خانواده نموده‌اند.

***

باستان‌شناس‌ها با جنگ‌طلب‌ها همکاری نمی‌کنند

در وبلاگ حاجی کنزینگتون می‌خوانیم که مجله نیوساینتیست نوشته چندتا از باستان‌شناس‌های بزرگ از همکارها خواستند اگه ارتش آمریکا و اسراییل برای حمله به ایران مشاوره خواستند، همکاری نکنید.

شرکت‌کنندگان کنگره جهانی باستان‌شناسی گفتند ممکنه طراحان جنگ بخوان لیستی از اماکن باستانی ایران تهیه کنند تا بهش بمب نزنند، (مخصوصاً با توجه به نزدیکی تاسیسات به بعضی از آثار تاریخی)، ولی همکاری باستان شناسها با جنگ طلبها به اقدام نظامی شون «اعتبار و وجاهت فرهنگی» می‌بخشه.

البته من فکر می‌کنم ننه گلی هم می‌دونه ابنیه‌های تاریخی ما کجاست، تا چه برسه به سیا، ولی در کل ایده قشنگی بوده. دمشون گرم.

Share/Save/Bookmark