رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۹ مهر ۱۳۸۷

بحث داغ هنر برهنه: موافقم یا مخالف؟

انتشار مقاله "هنر برهنه" در سایت زمانه، با نظرها و نگاه‌های متفاوت و گوناگونی همراه بود، به‌گونه‌ای که زمانه را به انتشار این نظرها در نوشتاری مجزا ترغيب کرد. آنچه در زیر می‌خوانید، مجموعه‌ای است از نظرهای شما خوانندگان.

توجه جدی به نظرهای مخاطبان که در جريان بحثی خودجوش شکل گرفته است می تواند پايه خوبی برای مباحثات مربوط به مطالعه فرهنگی باشد و تمرينی برای دموکراسی رسانه ای. رادیو زمانه با سپاس از همه کامنت‌گذاران، از خوانندگانی که علاقه‌مندند در اين زمينه مقاله‌ای بنويسند و به تحليل علمی و جامعه‌شناختی کامنت‌ها بپردازند دعوت می‌کند مطالب خود را به آدرس زير ايميل کنند تا منتشر شود:
contact@radiozamaneh.com



***


اسپنسر تانیک | عکس از AFP

زهرا: به نظر من یکی از فرقهای میان انسان و حیوان شرم و حیاست . ایا به نظر شما در این عکسها از ان خبری هست؟! هنر به چه قیمتی؟

مرداویج: به نظر من که چیز زننده یا شرم آوری در این عکس ها نیست و اساسا شرم آور دیدن این عکس ها کمی برای من عجیب است. این فقط لخت شدن است و بس. مثل لحظه ای که آدم در حمام، وان یا استخر لخت می شود. اینجا هم آدم ها در خیابان لخت شده اند. مطمئنا ورود به آیینی جمعی همیشه فوق العاده هیجان انگیز و زیباست. گمان نمی کنم حتی یک نفر هم از این جمع بزرگ احساس شرم کرده یا خود را منحط دیده. سلیقه ها و نگاه ها به انسان متفاوت است. مسلما فردی مذهبی نمی تواند این صحنه ها را تحمل یا هضم کند همانطور که من لاییک نمی توانم چادر سیاه را برای زن هضم کنم. هرچند که در مقایسه این دو(پوشش مطلق و لختی مطلق- البته دراینجا به صورت لحظه ای و به عنوان مدل هنری) می توان دو نوع نگاه به جهان و انسان را دید که هیچ یک به خودی خود نمی تواند بهانه ای برای نفی یکی یا پذیرش دیگری باشد. خلاصه بیایید هرچیزی را قاطی مذهب نکنیم- همانطور که خود من در این کامنت دارم می کنم!!- و ساده با مسائل برخورد کنیم. ما پیش از آنکه دیندار، سیاستمدار، هنرمند، روشنفکر و چه و چه باشیم آدمیم. و البته آدم هم آدم است.

هانی: کمی تامل و اندیشه نه از روی گرایش مذهبی بلکه بر مبنای عقل و بینش بشری مذموم و پوچ بودن این عمل را ثابت می کند.

مونا: من در آمستردام زندگی میکنم و حتما میرم این ماجرا رو ببینم. فکر میکنم خیلی دیدنی باید باشه! البته نمی رم که لخت بشم چون هنوز بعد از دوازده سال هنوزم حتی بعضی وقت ها شرم می کنم برم حوالی "رد لایت" (محله زنان تن فروش) و با اینکه محله توریستیه آمستردام است قدم بزنم، ولی حقیقتش به بی خیالی و راحت بودن این جماعت در تجربه کردن چیزای جدید غبطه می خورم. چیکار کنیم از بچگی هی بهمون گفتم خودتو بپوشون، زشته!

شراره: من می‌خوام ثبت نام کنم!

دل نمک: مرداویج جان، قصد توهين ندارم. ولي اگه نواميس خود شما، مثلا مادرتون يا خواهرتون، يا همسر و دخترتون هم لابه لاي اين جمعيت به صورت برهنه دراز بکشند، همراه با دوستانتان به تماشا مي رويد و به به و چه چه مي فرماييد؟


عکس از AFP

آيدين: همه اون چيزايي كه در مذهب گناه شمرده شده، براي انسان ها هيجان انگيزه. انسان هم براي رسيدن به اين هيجان هر كاري مي كنه، و هر جوري خودش رو توجيه مي كنه. من نمي فهمم، اين كه يك هنرمند بخواد عموم مردم رو در يك اثر هنري به اصطلاح مدرن دخيل و شريك بكنه، چه ارتباطي داره به اينكه اونها رو برهنه كنه. به نظر مياد بدون اين كارها هم مي شد مردم رو در يك اثر هنري شركت داد. از طريق مفاهيم عميق تر مي شه مردم رو به هيجان هاي هنري عميقتر رسوند. اما كمتر كسي اين كار رو انجام مي ده، چون هنر براي خيلي ها، خيلي سخته!

سهيل: آن وسط‌-‌مسط‌ها را گذاشته اند برای پوشاندن، نه نشان دادن، وگرنه می گذاشتندش روی سر که همه سیاحت کنند. البته بعضی وقت ها باید نشان داد، آن هم بعضی وقت ها و نه به هر کس و جنبه انسانی اش هم فقط در همین حد است.

اميد: هر كار مزخرفي كه غربي ها ميكنند رو نبايد روشن بيني و مدرنيته تعريف كرد. عقل سليم هر ادم متمدني اين كار رو تقبيح مي كنه.

مهران تنها: فکر می کنم که تجربه خوب و جالبی خواهد بود. دوست دارم که در آن شرکت کنم.

مجيد: چرا حالا اين قدر شلوغ مي‌كنيد، هر كسي آزادِ هر جوري كه دوست داره فكر كنه و در چارچوب قانون كشورش عمل كنه. كسي اگه دوست نداره نگاه نكنه، خيلي سادست. يكي شركت مي‌كنه يكي هم نمي‌كنه. تو متن بالا هم اشاره شد كه ايشون منتقديني هم داره؛ يعني تو كشورهاي ديگه هم كساني با اين عمل مخالفن ولي نه تظاهرات مي‌كنن نه اسم شيريني دانماركي عوض مي‌كنن.

بدون نام: با اميد موافقم. اونا خودشون رو مثل جوامع بدوي مي‌كنن بعد اسمش رو مي‌ذارن تمدن. از دهن بعضي‌ها آب روون ميشه كه ما چه عقب افتاده‌ايم. خنده دار نيست حماقت و خودكمتربيني بعضي‌ها؟؟ بخدا خنده داره.

نانو میکس: من فقط می خوام بدونم که اینا با این کارشون می خوان چی رو ثابت کنن؟ هیجان ؟!!! عمل کردن کاری بدون فکر کردن ؟!!! زیر پا گذاشتن شرم و حیائی که به صورت فطری در انسان وجود دارد ؟!!!
خدا رو شکر که در ایران از این بیهوده گریها حداقل به این شدت رواج ندارد وگرنه این مردم عزیز کشور ما !!! به خاطر تجربه کردن یک حس تهی بودن قبل از اینکه فکر کنن (نه اینکه با اسلام مشورت نمایند) این کار را انجام می دادند.


عکس از AFP

مجید: اين چه هنريه كه از شرف آدم ها در آن خبري نيست. اين چيزي كه اسمش رو هنر گذاشتن از كدوم جهت به اعتلاي هنر كمك مي كنه.

بدون نام: شما با این خبرتون به اشاعه فحشا کمک می کنید.

سيد علی ميرعباسی: آقای دبير سايت، نمی‌دانم چه دين و مذهبی داری و چقدر در خانواده‌ات بهت ياد داده‌اند پايبند شرف، انسانيت و انسان بودن باشی. چون با اشاعه‌ی اين تصاوير، شخصيت خودت را به صرف پربيننده كردن سايت زير سؤال برده‌ای. آنقدر آدمهای هرزه و لاابالی هستند كه در پی اين مسائل باشند و مشتاقانه درصدد اشاعه اينگونه برهنگی باشند. يعنی واقعاً ديگر اطلاع‌رسانی از مسائل مهم همان‌گونه كه در سايت تبليغ مي‌كني خارج از سياست وجود ندارد كه بايد اين‌ها را در سايت‌تان بگذاريد؟ فكر نمی‌كنيد آدمهاس آدمی هم هستند كه از سايت شما ديدن مي‌كنند و از اين پس از شما، سايت شما و افكار خالي از هويت انساني شما منزجر شده و از آدم بودن خودشان شرمشان شود. اين كار شما علیرغم ظاهر هنری آن، بسيار سياسی است و دانسته آب به آسياب دشمنان دين و فكر و انديشه پاك و اصيل اسلامی است.
اينكه اسلام را از مصاديق نادرست آن بخواهيم بشناسيم منظور نظر اسلام نبوده و نيست و هركس برای شانه خالی كردن و رفع تكليف خود آسان‌ترين آنرا برگزيده و اسم اسلام را روی رفتارهای ناهنجار خود می‌گذارد. حضرت علي عليه‌السلام در جنگ صفين به يكي كه در شبهه و شك قرار گرفته بود و در ميان دو لشكر قدرت تشخيص حق و باطل را از دست داده بود، (با اين مضمون) فرمودند: تو به شخص نگاه نكن، حق را بازشناس و آنگاه افراد را با ميزان حق بسنج، هركدام در ميزان حق قرار گرفتند بپذير و هركدام قرار نگرفتند به ديوار بكوب. اينكه اگر اسلام همين هست كه آقاي فلان و آقاي ايكس خود را پرچم‌دار آن مي‌دانند و مي‌بينيم كه چه با اسلام كه نمي‌كنند و چگونه آنرا به نفع خود تفسير نمي‌كنند، بعد پرچم مخالفت برداشت و ساز مخالف زد، تكليفي از شخص برداشته نشده و در آخر هم خودش هست كه بايد جوابگوي اعمالش بوده، و بهانه پذيرفته نيست. پس كمي هم آينده نگر باشيد كه مي گويند: احمق كسي است كه آخرت را به دنياي خود بفروشد و احمق تر كسي كه آخرت خود را به دنياي ديگري بفروشد، و اين چند روزه فاني را با دار باقي طاق نزنيم كه بهاي آن هرچه باشد باز هم جز خسران و ضرر نتيجه اي به دنبال نخواهد داشت.

سارا: فرهنگ شرقی ها فرهنگ درونگرایی و در لفافه بودن است. ما هیچوقت حتی چهره امامهامون رو تو نقاشیهامون نشون نمی دیم ولی غربی ها برعکسن، حضرت عیسی یا قدیسینشون رو بدون پوشش نمایش میدن و این بخاطر برون گرا بودنشونه. حالا کدوم خوبه و کدوم بده این مهم نیست، مهم اینه که تو دنیا فرهنگ های مختلفی وجود داره و من نوعی هم آزادم که انتخاب کنم.

سروش: فرهنگی عجیب و بی ریشه است.

محمدرضا: به نظر من اين كار از نظر هنري كار مهمي به حساب نمي آيد. در هنر بيشتر تكيه بر زيبايي هاي نهفته اي است كه چشمان هنرمند يا بهتر است بگويم احساسات هنرمند آن را درك مي كند و به ديگران منتقل مي كند. حال سوال اين است كه بدن هاي برهنه انسان هاي مختلف در كنار هم، جز مسئله تنوع كه مطمئنم همه اين انسان ها به خاطر آن آنجا آمده اند چه ارزش ديگري دارد؟ از اين نظر هم دنياي هنر پر است از مطالب زيبا و هنوز خيلي ماده تا آنقدر گوناگوني هاي اين عالم و حتي انسان كم شود كه به سراغ جسم نازيبايي به نام بدن هاي برهنه انسان ها برويم!

مهدی: مؤمن اگر شرمت می‌شود نگاه نکن برو به حوزه دروغ و نفاق. بدبختی ما جهان سومی‌ها این است که اصل کار رو ول کردیم و به حاشیه چسبیدیم. خودتو بپوشون اما دروغ بگو، دزدی بکن، مال مردم خوری بکن، آدم کشی بکن، دعوا بکن، همه اینا خوبه اما چادر سرت نکنی دنیا آخر میشه. اما اون کسی که حرف از غیرت زده؛ با تجربه‌ای که خود من توی سراسر دنیا داشتم، دخترها و پسرهای پوشیده مذهبی خیلی محکم حرف میزنن اما خیلی راحت وا میدن. ولی همین جماعت بی دین لخت، اگه دست بیجا بهشون بزنی همچین میزنن تو گوشت که برق از سرت بپره. فکر نکن هرکسی خودشو پوشوند و گفت مسلمونم میره تو ناف بهشت، هر کسی هم لخت شد میره تو ناف جهنم. شاید وارونه باشه تو از کجا می‌دونی. تورو خدا بریم کارای خودمون رو درست بکنیم بعد پاچه این و اون رو بگیریم. پاشید از خواب.

سرباز بی‌کلاه: به آخر الزمان راهی نمونده ...
ببخشید اشتباه گفتم، به پایان آخرالزمان راهی نمونده ...

بهروز: واقعا زيباست به اين ميگن ازادي ادمها اگه فكر كني ناموس خودت هم اونجا باشه زشته اشتباه كردي چون اونجا همه لخت هستن تو اين جمع هيچ ديگري را به چشم شهوت نمي بينه. يه جور ازادي ناب.

حامد: کار جالبیه، اما فکر نکنم هرکسی طالب باشه. چون آدمهای معمولی حاضر به انجام اینکار نیستن و اون رو بی حرمتی و بی ادبی می دونن. من که اگه می تونستم، حاضز بودم شرکت کنم تو عکسهاش. آزادی کامل یعنی همین عکسها.

بدون نام: به نظر من واقعا شرم آور است و هیچ دلیل منطقی ای برای انجام اینکار وجود نداره. و به نظر من هیچ هنری هم پشت انجام اینکار نیست.

بدون نام: یکی از حرف های واقعا کلیشه ای که در ایران در موقع بحث های آزاد درباره سکس (و یا بحث درباره روابط آزاد جنسی!) گفته میشه اینه که آقا یا خانم عزیز! شما که این حرف ها را می زنید، آیا اینها را برای نوامیس!!! خودتان ازجمله مادر و خواهرتان هم می پسندید؟؟؟ از جواب به اصطلاح دندان شکن این آقایان که کاملا نشان از تفکر مردسالارانه آنها دارد که بگذریم، باید بگویم که خیلی از این حضرات حتی معنی درست کلمه نوامیس را هم در زبان عربی نمی دانند چه برسد به اینکه اهل دادن جواب های منطقی باشند. باید بگویم که این نکته از نظر من نوعی سفسطه بیش نیست. راستش دیده ام خیلی ها در جواب این قبیل سفسطه ها به درستی می گویند: «خواهر من خودش برای خودش تصمیم می گیرم نه من برای او». حالا البته اینجا فقط بحث از یک عکاس و هنرمند بوده که بعضی از این حضرات خواننده داد و هوار راه انداخته و اسمان ریسمان بافته اند ،... اگر مقاله درباره روابط جنسی آزاد بود چه می گفتند!؟! گاهی در سایت های ایرانی وقتی نظرات خوانندگان را درمورد مسائل ساده روزمره مثل همین مقاله می بینم متوجه می شوم هنوز راه زیادی است تا بسیاری از ما ایرانیان این مسائل را هضم و پذیرش کنیم.

بهروز: سلام . من كار به لختي و ايناش ندارم! به نظر من عكس هاي ايشون اگه همين هايي ِ که اينجا گذاشتين - نه تنها جذاب و زيبا نيست بلكه خيلي هم چرنده! همون منظره اي كه اين همه آدم رو لخت كرده اگه بدون همون آدمها مي گرفت خيلي جالب تر بود!

نرگس: اينقدر توي طبيعت سوژه هاي قشنگ و جذابي هست كه ديگه احتياج به لخت شدن آدم ها نيست.

آرتیست: هنر آمریکایی.

امير: واقعا مسخره و بي معني است.

سایه: به نظر من انسان لخت آفریده می شه و لخت هم از دنیا می ره. این یک اثر کاملا هنری است و خیلی هم نرمال و زیباست.

رضا از هلند: انشان لخت به دنیا می آید و لخت هم از دنیا می رود، پس در این فاصله آمدن و رفتن پوشش برای چیست؟

محسن: 1- هدف وسیله را توجیه نمی کند. 2- من هم عکاس هستم. این که دلیل نمی شود که ما بگوییم چون عکاسی هنر است پس از هر چیزی می توان عکس گرفت یا این که بگوییم چون مسئله عکاسی است پس عیبی ندارد مانند حیوانات لخت شد. 3- همه انسانها با هر مذهبی که دارند مقید به آداب و قیودی هستند. تا آنجا که من مطالعه داشتم هیچ دین و آئینی برهنگی را هنر و ارزش نمی داند. 4- اگر برهنگی هنر است :حیوانات متمدنین واقعی هستند.

بدون نام: سلام به همه،
یکی از مواردی که می شود به بی تمدنی بشریت در عصر تکنولوژی اذعان داشت همین برهنگی و به بن بست رسیدن است. همواره انسان محتاج معبود است وانسان عصر تمدن همیشه به دنبال ان. از سکس ومستی وهرزه گری فقط شیطانیان وشیطان دوستان لذت می برند.

امید به روزی که خدا همه را هدایت کند و همگی مورد رحمت او واقع شوند.

عرفان: من آدم مذهبی ای نیستم. ولی به نظرم کار جالبی نیست. در واقع دلیل این کار را متوجه نمی شوم. اگر هدف یکسان نشان دادن انسانهاست به نظر من ِ غیر مذهبی مراسم حج مسلمانان جلوه زیباتری از اتحاد و یکسانی را نمایش می دهد.

آریا: کاش به همه آزادی فکر و عمل بدیم. تو این کشور نه به زور لباس به تنت می کنند و نه به زور از تنت درمی آرن. انتخاب می کنی. و واسه کسانی که نمی دونن، بگم که تو این مملکت برهنگی جرمه. زشتی و زیبایی سلیقه ایست ولی صحبت از شرم و حیا و ناموس و مقایسه با حیوانات برای کسانی که اینطور آزاد فکر می کنند خنده داره. وقتی کسی به خودش چنین آزادی ای می ده مسلما به خواهر و مادرش هم حق انتخاب می ده.

امير: این که نظرها متفاوت است شکی توش نیست اما این آقایونی که به اسم اسلام و دین و شرم و برعکسش مدرینته و لائیک بودن می خوان یه چیزی به خورد این و اون بدن دیگه جداً تعطیلند. یکی دوس داره یکی دوس نداره. ای مردم! اینو بفهمید. انقدر عقایدتونو به خورد این و اون ندین. دوره‌ی این کارا تموم شده. هر کسی عقیده اش برای خودش محترمه. اگر به عدالت معتقدید باید اجازه بدید مردم انتخابگر باشند. توی این‌چنین جامعه‌ای مردم مجازند تا جایی آزاد باشند که آزادی دیگران را از بین نبرند. حالا باز بشینید این حرف هم تفسیر کنید. اعتقادات جاش تو دل آدمه. صادرات اعتقادات، اون هم به زور، جزء قبیح‌ترین کارهاست.

پدرام:با سلام. من يك سؤال دارم: آيا شمايی كه مياين و راجع به هنر نظر ميدين، تا حالا لذت به وجود آوردن يك اثر هنری رو تجربه كردين؟ آيا تا به حال تاريخ هنر رو مطالعه كردين؟ من نظری درباره‌ی اين عكس‌ها ندارم. چون كه واقعاً به خودم اجازه نمی‌دم چيزی بگم!
می‌شه الفبای فارسی رو ندونست ولی به فارسی نوشت؟ به نظر من قرن‌ها تاريخ هنر پشت اين عكس‌ها خوابيده! دوران‌های هنری طی‌شده تا امروز اين عكس‌ها به بوجود اومده. درست يا غلط، من به خودم اجازه نمی‌دم اظهار نظر كنم. واقعاً جای تأسف داره كه گاهی اوقات ما بدون اينكه از چيزی سر در بياريم اظهارنظر می‌كنيم.

بيژن: به نظر من هم اين کمی بی‌شرمانه است. ولی بيشتر از اين‌که بی‌شرمانه باشه، نمی‌دونم چه‌جوری اين‌همه بيکار پيدا می‌شن که حاضر باشن که بيان اين‌جا شرکت کنن. حالا بگيد من از هنر هيچی حاليم نمی‌شه. ولی خب با همه‌ی اين صحبتا، من هم می‌رم اين رو از نزديک ببينم.

پ.ر: خيلی کار جالبيه. بی‌دليل هر کسی رو زير سؤال نبريد و بگذاريد که هر کی کار خودش رو بکنه. سايت خبر رو می‌ذاره و هر کی دوست داره می‌تونه نظر بده. لطفاً به انديشه‌ی هر کس احترام بگذاريد و اين خودخواهی خود را فراموش کنيد.

روژان ايرانی: با درود. من متأسفم برای ايرانی و اين تفکر بسته و خشک. نخست اينکه هنر مرز و بوم ندارد شما که هيچ از هنر نمی‌دونيد، صحبت درموردش نکنيد. مشکل ما ايرانی‌ها اين هست که بايد در مورد همه چيز نظر بديم در همه‌ی زمينه‌ها. من مخالف اين کار هستم به شيوه‌ی خودم. نه اين‌که ناموسم به خطرميافته. برای ايرانی حرف از ناموس زدن خيلی خنده‌داره! ناموس و غيرت برای ما يعنی پاسداری از محتويات درون شرتی زنان فاميل يا محله! در حالی که دختر ايرانی در بازارهای خليج فارس فروخته می‌شوند. من از نظر جامعه‌شناسی و روان‌شناسی اجتماعی مخالف برگزاری اين مراسم در محيط‌های عمومی هستم. زيرا اين مراسم و اين سبک برگزاری اين هنر در شهرها و محيط‌های عمومی باعث می‌شود که نظم روحی جامعه به هم بخورد زيرا در مکان‌های عمومی کودکان نيز حضور دارند و اين اصلاً برای سلامت روحی و روانی کودک مضر هست. و همچنين (همانطور که در بالا ديديم نظرهای هموطنان صاحب نظر! را) آدم بيمار در جامعه بسيار هست و امکان به هيجان آمدن ميل شهوانی بيمارگونه‌ی آدم‌ها بشود. ولی در مکان‌های مشخص و مخصوص بسيار پسنديده هست. هنگامی که ميکل آنژ تنديس زيبای داوود را تراشيد بسياری مانند اين هموطنان غيرتی! و نجيب! و با حيای! ما جيغشان به آسمان رفت که وا مصيبتا! خلق عورت بی‌حجاب ديدند! و ريختند به جان آن تنديس و دست آن را شکستند ولی آن هنرمندان رنسانس آنقدر پافشاری کردند که آن هنر برهنه به محيط‌های مقدس نيز کشيده شد
و تا جايی که پيکر مسيح را نيز بی پرده برای ديد عموم گزاردند. زيرا خدايی که مانند انسان زجر نکشيده باشد، نخورد، نياشامد، عشق نورزد، و در يک کلام انسان‌وار زندگی نکند و زجر زندگی انسان را تجربه نکرده باشد لايق پرستش نيست. در ضمن از نظر زيبايی‌شناسی اگر آلات تناسلی بر روی پيشانی بود چه صحنه‌هايی ديده می‌شد هنگامی که آقايی فرد مورد پسند جنسی‌اش را می‌ديد و هنگامه‌ی توليد نسل چگونه بايد روش آميزش انجام می‌شد؟ با کمی مغز را به کار انداختن و از خرافات و جهل‌های مذهبی به در آمدن، زندگی اين هديه که يک بار به آدمی ارزانی شده زيبا خواهد شد.

اهورا: عکس‌های جالب و ديدنی‌ای بودند. تنکس.

بدون نام: در میان جانوران طبیعت فقط یک گونه هست که سزاوار صفت "بد و خوب" است و آن هم انسان است. باقی جانوران نه خوبند و نه بد، نه ستمگرند و نه ضد ستم، نه اخلاق دارند و نه بی اخلاق‌اند. این دکان اخلاق را این جانور موذی یا همان انسان بنا کرده است. یکی از ابزارهای مهم این دکان هم در پوشش کردن بدن انسان برای تصاحب آن است. انسان هرچه برهنه‌تر شود بیشتر از شر این دکان خلاص می‌شود. خوشا انسان‌های آینده که با هرچه برهنه شدن از مرز شرم و حیا می‌گذرند و آزاد می‌شوند.

مرداويج: آقا لطفاً بازهم از این مطالب چاپ کنید چون واکنش‌های عجیب و غریب خوانندگان ایرانی به یک خبر/گزارش ساده چنان دارد به جاهای باریک می‌کشد که گمانم خود شما هم انتظارش را نداشتید. این البته جای تعجب هم ندارد. ملتی که طبق آمار، بیش از همه ملت‌های روی زمین کلمه‌ی «سکس» و کلمات مشابه دیگر را هرروزه در گوگل جستجو می‌کند و چشم‌چران‌ترین ملت دنیاست که نگاهش از برزنت هم عبور می‌کند حالا یک دفعه با خواندن مطلبی ساده چه اظهار فضل‌های دولاپهنایی می‌کند و کف به دهان می‌آورد و نظرهای یأجوج مأجوج، واپسگرا و ریاکارانه صادر می‌کند که یکی نداند فکر می‌کند به مقدساتش توهین شده. من اینجا یاد نمایشنامه‌ای از بیضایی افتادم آنجا که انقلابیون دارند سینماها و روسپی‌خانه‌ها را آتش می‌زنند و فاحشه‌ای درحالی که فرار می‌کند رو به آنها کرده می‌گوید: چیه؟ حالا مشتری‌های سابق همه انقلابی شدن؟ (نقل به مضمون)! ظاهراً این ریاکاری، قانقاریای کهنه و هزار ساله‌ای است که به جان ما ایرانیان افتاده و حالا حالاها هم به فکر درمانش نیستیم. مسأله خیلی ساده است: هنرمندی ایده‌ای داشته و به کمک گنجایش‌ها و ظرفیت‌های جامعه‌ی آزاد (و در چارچوب‌های قانونی) تحققش بخشیده و البته به نظر من کارش هم شق‌القمر نبوده و از این ایده‌ها هم در تاریخ هنر پر است. (گواینکه استقبال از ایده‌های جسورانه و نوین علمی هم به همین نسبت در اینجا امکان‌پذیر است و کسی نمی‌گوید اول طرف حلال خرگوش را مشخص کن بعد برو روی سلول‌های بنیادی‌اش کار کن). واقعیت این است که آزادی و خلاقیت رابطه‌ای کاملاً پیوسته و همبسته دارند و از آنجا که هر انسانی با تنفس و استنشاق آزادی می‌تواند آفریننده و خلاقه باشد توجه شما را به مصائب و درد سرهای هنرمندانی جلب می‌کنم که می‌خواهند در سرزمین ما هنر بیافرینند. کشوری که درآن نوع لباس پوشیدنت به سادگی جرم است چه رسد به اینکه بروی هنر هم تولید کنی! هنری که با وجود چنین تفکرهای بسته‌ای می‌خواهد تولید شود مسلماً درهمان نطفه می‌میرد و هنرمند تبدیل به آدمی خودسانسور شده، بزدل، ازرمق‌افتاده، نؤمید، عاری از اندیشه‌های نو، محافظه‌کار و بی‌جرأت می‌شود که نهایتاً هم قید کارش را می‌زند و پی بسازبفروشی می‌رود. در چنین جامعه‌ای هنرمند کی می‌تواند الگوهای تازه به مردمش بدهد؟ کی می‌تواند الهام‌بخش علم و دانش باشد؟ کی می‌تواند ساختارهای فکری نو بیافریند؟ کاری که این آقای اسپنسر کرده در چارچوب یک فراخوان بوده. در هر فراخوانی مراجعه‌کنندگان داوطلبانه و به دلخواه شرکت می‌کنند و کسی هم مجبورشان نکرده. همانطور که اصل مقاله هم اشاره دارد در همین‌جا هم مذهبیون مسیحی و احتمالاً یهودی (که دست کمی از مذهبیون تندرو و دگم مسلمان ندارند) به نق زدن افتاده‌اند اما کسی وامصیبتا! و واویلاواویلا! سر نداده. نگاه اکثریتی مخالف به سوژه‌‌ی این عکاس و درکمال تعجب به خود مقاله! و حتی سایت! توسط خوانندگان آن جای تأسف عمیق برای ما ایرانیان دارد. این عصبیت و تلخ‌بینی ریاکارانه را تنها می‌توان حاصل امیال سرکوفته‌ی آنهایی دانست که چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند و نه عریانی خود را می‌خواهند نه عریانی و شفافیت جامعه را.

حسين: من از اين عكس‌ها واقعاً لذت بردم. اين اجازه رو به خودم نمی‌دم كه درباره‌ی عكس‌ها نظر بدم ولی به آن‌هايی كه اين عكس‌ها را غيرعادی تلقی می‌كنند بايد بگويم انسان طبيعی‌ترين مخلوق طبيعت است. هر كاری كه انسان در زمين انجام دهد عادی و طبيعی است. در دنيا چيزی به اسم مصنوعی وجود ندارد. در اين ميان انسان لخت طبيعی‌ترين چيزيست كه می‌توان نام برد. آن‌هايی كه با اين عكس‌ها مشكل دارند به نظر من با طبيعت مشكل دارند. پس اول بايد مشكل‌شان را با طبيعت حل كنند.

نامی: جدا از هرگونه نظری درباره‌ی این متن، خواهش می‌کنم فقط تعداد کامنت‌ها رو نگاه کنید. من هیچ موقع ندیدم برای پست‌های این سایت انقدر کامنت گذاشته باشند. از همه‌ی موافقان و مخالفان خواهش می‌کنم این موضوع رو جدی بگیرند و کمی به اهمیت سکس و برهنگی در ذهن آدم‌ها فکر کنند. آیا موضوعی که این‌همه ذهن رو به سمت خودش می‌کشونه، ارزش این رو نداره که دست‌مایه‌ی یه اثر هنری باشه؟

عليرضا از مشهد: من در یه خانواده و جامعه‌‌ی مسلمون بزرگ شدم ولی هیچ مشکلی تو این مسأله نمی‌بینم. بابا شما چرا مسائل رو همش جنسی می‌کنید؟ اگه این‌طوره که شما می‌گید پس حتماً مجسمه‌های عریان و تاریخی ایتالیا هم مشکل دارن! اگه مشکل نگاه جنسی هست که اینجا تو ایران ما قبل یه آدم یه زن یا یه مرد رو می‌بینیم ولی اگه نگاهمون درست باشه خب آدم اول میاد بعد جنسیتش. من همین الان داشتم یه استند آپ کمدی از نگین فرساد نگاه می‌کردم توی سايت www.youtube.com با کلمات sexy negin comedy می‌تونین پیداش کنید. همین‌طور از سکس و حتی واژنش حرف می‌زنه و با اطمینان بهتون می‌گم اگه نگاهتون درست باشه تا آخر شو شما حتی یه لحظه به چیزی جز هنرش و نکته‌سنجی‌اش توجه نمی‌کنید. حداقل من که خودم این حالت رو داشتم.

سيمين: خاک عالم بر سر شما و اون عکاس ديوونه و مردم خل و چل که مثل حيوون فکر و عمل می‌کنند.

کوچ‌نشين: من به‌خاطر همین خواننده‌ی پروپا قرص زمانه شدم. چون با موضوعاتی که مطرح می‌کنه مردمو به گفت‌وگو با هم وامی‌داره. همون چیزی که ابراهیم نبوی هم هربار بهش اشاره می‌کنه. دیالوگ کردن. با هم تبادل نظر کردن و حرف همدیگرو شنیدن. کاش فقط تعصبات شخصی‌مونو کنار بذاریم و به اصل موضوع بپردازیم. اون‌وقت می‌تونیم بگیم بله ماهم آدمای دموکراتی هستیم و برای نظر هم ارزش قائلیم. به امید آن‌ روز و همین‌طور خسته نباشید به بروبچه‌های زحمت‌کش زمانه، اون هم در این زمانه!

سام: دریاب که از روح جدا خواهی رفت / در پرده اسرار فنا خواهی رفت
می نوش ندانی ز کجا آمده‌ای / خوش باش ندانی به کجا خواهی رفت

پ6: تعریف شما از هنر چیه که به این عکس‌ها میگید هنر؟ هر چیزی که تا به حال ندیده باشید و با باورهاتون منافات داشته باشه براتون جالبه و بهش می‌گید هنر؟ عجب دنیایی شده که بی شرمی هنر می‌شه و حیا افسانه...

بيژن: من فکر می‌کنم همه‌ی اينا تقصير ابراهيم نبوی است. شوخی نمی‌کنم و قصد توهين به کسی رو هم ندارم خدای نکرده. اگه نبوی تو اين نوشته‌های اخيرش در مورد اختلاف فهمی که بين ايرانی‌های داخل و خارج هست بيشتر می‌نوشت و کم‌تر دچار احساس می‌شد شايد ما می‌تونستيم بهتر همديگه رو درک کنيم. البته اين هم بگم که اين وظيفه‌ی ابراهيم نبوی نيست که "به ما روشنگری کنه" بلکه اين خود ماييم که بايد روشن بشيم. من فکر می‌کنم برای سپنسر تانيک و همين‌طور فوتومدل‌های عاشق هنرش (اگه به هنر دوستا توهين نمی‌شه، کمی بيکار) خيلی مهم نباشه که جلوی دوربين قرار بگيرن، اون هم به صورتی که تو حموم قاعدتاً ديده می‌شن يا تو حالت‌هايی که من روم نمی‌شه اين‌جا بگم. از صحبت‌های خودم نتيجه می‌گيرم که اون آقايی که گفتن خواهر مادر يه آقای ديگه دوست دارن که فوتومدل تانيک بشن می‌گم که نه، ايشون نمی‌خوان. من هم نمی‌خوام. شما هم نمی‌خوای. حتماً چون لخت نبودن برای ما ارزشه و هنجار. چرا من و یهو جو گرفت؟ خودمم نفهميدم. ولی از حق نگذريم چند تا از عمس‌های تانيک رو ديدم، با اين‌که اصلاً تو هنر اصولاً شاس می‌زنم، ديدم عکس‌های جالبی هستن.

من بچه ملا 25 سال دارم: امیدوارم دوستان تفاوت nude art و porno graph رو حالیشون بشه. هنر برهنه رو نماد بی حیایی ندونن.

مهدی: برام خيلی جالب بود که اين همه کامنت روی اين خبر ديدم. برای شما چطور؟ کمی می‌شه بهش فکر کرد که چرا اين بحث واسه خيلیا جالب بوده که اين همه متن بنويسن.

بدون نام: انسان لخت آفريده شده و لخت هم از اين دنيا می‌رود پس چه اشکالی داره لخت هم عکس بگيره؟

عريان: شرم و حیا وسیله هستند نه اصل. وقتی همه در یک جمع لخت هستند شرم و حیا معنی ندارد. نکته این گردهمایی هم همین است. کسی با کت و شلوار به پلاژ نمی‌رود، کسی هم شکایت نمی‌کند چرا با مایو آمده‌اید. شرم و حیا جای خودش، تجلی کیستی آدم‌ها هم جای خودش.

وجدان: این عکاس و این خبر رو فراموش کنید. چیزی که برای من جالب و در عین حال عادی است (به خاطر 33 سال زندگی به عنوان یک ایرانی) اینه که تمام ایرانی‌ها نظر خودشونو در مورد هر چیزی که فکر کنید آخرین حرف و قابل استناد می‌دونن. همه به دليل نامعلومی فکر می‌کنند عقیده‌ی اون‌ها درست‌ترینه و همه باید و باید همون‌جور فکر کنن و هر کی که این جور نباشه مشکل‌دار/عقده‌ای/عقب‌مونده/مستکبر/روشنفکر و... هستش. همه برای بقیه اسم و تیتر درست کردن و مسخره می‌کنن. هیچ‌کی تحمل عقیده‌ی بقیه رو نداره و هر نظر یا سلیقه‌ای غیر از مال خودشون براشون مثل فحش می‌مونه. یه لحظه خودتون رو از دور ببینید (اگه می‌تونین یا اینکه 100 درصد به درستی خود اطمینان ندارید) که چه جور سر هر چیز کوچیکی تو سر و کول هم می‌کوبین اصلاً هم موضوع مهم نیست هر کی می‌خواد فقط کم نیاره و خودشو به بقیه تحمیل کنه. صد ها سال فقر روحی و جسمی ایرانی‌ها رو به جون هم انداخته که با کوبیدن همدیگه اعتماد به نفس نابود شده‌شون رو احیا کنن. ولی وقتی از ایران پا بیرون می‌گذارین (همه همین هستین نگین نه) تبدیل به مدرن‌ترین و باشعورترین شهروند دنیا می‌شین. چرا؟ چون تو دورویی و ادا درآوردن هم حاضر نیستین کم بیارین. توی تمام این مملکت دو نفر رو نمی‌تونین پیدا کنین که به عقیده‌ی هم احترام بذارن و اون یکی رو تحت فشار نذارن که مثل اون فکر و زندگی کنه. در چنین شرایطی خیلی عجیبه که چرا دیکتاتور و خودکامه بیشتر از این‌ها نداریم.

اسماعيل براری: سلام به همه، جالب است که همه اظهارنظرکنندگان محترم فقط بدن‌های لخت را در عکس‌ها دیدند و کسی به حواشی و کمپوزیسیون و کادربندی عکس‌ها توجهی نکرد تا خود عکس رو بفهمه! جالبه که عکسها در ابعاد Long Shot گرفته شده و شما چیز زیادی از حالات سکسی بدن‌ها نمی‌بینی و انگار این جزئیات فقط در ذهن منتقدین عزیز شکل گرفته است! یکبار دیگر به عکس‌ها نگاه کنید و به تضاد گروه انسان‌های عریان و نمادهایی چون ساختمان و معماری شهری کهن و حتی مدرن و همچنین به نظام ایستادن و خوابیدن آدمها در برابر نظم تثبیت‌شده‌ی پیرامون آنها بیندیشید. آیا بحث‌های بینندگان محترم شبیه به همین تقابل "برهنگان معترض در مقابل ساختار تثبیت‌شده" نیست؟ این قطعاً یک اثر هنری است که البته برای درجه و رتبه‌بندی، به‌راحتی نمی‌شود آن را با اثر میکل آنژ مقایسه کرد.

آزاده: من هم متأسفم از حقارتي كه باعث خودباختگی در مقابل اين وحشی‌گری شده و دنيای جنگل را تبليغ می‌كند. مبلغ اين موضوع چه چيزی عايدش می‌شه؟ كمی فكركنيد.

عليرضا: ما ياد گرفته‌ايم هر کاری را در خفا انجام دهيم. ولی وقتی کسی درباره‌ی واقعيت و هنر صحبت می‌کند برای آن‌چه که خيلی‌ها در خفا انجام می‌دهند (عريان شدن در حمام)، احساس می‌کنيم موضوع بدی است يا از طبيعت انسان دور است. من فکر می‌کنم بايد ياد بگيريم به روش‌های زندگی ديگران نيز احترام بگذاريم. اگر تعداد زيادی از مردم در کاری شرکت کرده‌اند، ما، گروه مخالفان، نظرمان را بگوييم ولی روی آن پافشاری نکنيم. ما، ايرانيان، راه طولانی در پيش داريم...

علی: یه اصطلاحی هست در روانشناسی تحت عنوان ادراک. من توصیه می‌کنم در مورد عکس‌ها و حول و حوش آن قضاوت نکنید و فقط ادراک کنید. چون آن موقع بهتر هضمش خواهید کرد. بالاخره در این دنیا خیلی چیزها برای ما هنوز خیلی غریب است. البته بحث اخلاق هم مطرح است، این مسأله با فرهنگ ما جور نیست. ما باید دیگران را هم بتوانیم ببینیم.

احمد داس زرين: اين كه مدرنيته نيست. آدم احساس می‌كنه به دوران آدمهای اوليه برگشته كه چيزی نداشتن تا بپوشن. اين هنر واقعاً برهنه است.

شيلا: واقعاً دست رادیو زمانه درد نکنه بابت این مطلب خوب و جالب. اتفاقاً من هم می‌خواستم براتون این موضوع رو معرفی کنم. من و دوستم یا بهتره بگم پارتنرم که اونم ایرانیه با هم در این پروژه‌ی عکاسی‌ شرکت خواهیم کرد. خیلی نظرهای مضحکی اینجا خوندم. ولی از خیلی‌ها هم خیلی خوشم اومد. به خصوص این دوست که حیف که نمی‌دونم کیه و کجاست: " در میان جانوران طبیعت فقط یک گونه هست که سزاوار صفت "بد و خوب" است و آن هم انسان است. باقی جانوران نه خوبند و نه بد، نه ستمگرند و نه ضد ستم، نه اخلاق دارند و نه بی اخلاق‌اند. این دکان اخلاق را این جانور موذی یا همان انسان بنا کرده است. یکی از ابزارهای مهم این دکان هم در پوشش کردن بدن انسان برای تصاحب آن است. انسان هرچه برهنه‌تر شود بیشتر از شر این دکان خلاص می‌شود. خوشا انسان‌های آینده که با هرچه برهنه شدن از مرز شرم و حیا می‌گذرند و آزاد می‌شوند." دوست عزیز واقعاً شاد باشی. از رادیو زمانه خواهشاً ایمیل من رو بگیرین که با هم بیشتر صحبت کنیم. در ضمن این رو به کسانی می‌گم که می‌گن شرمشون می‌شه از این چیزا... از چیه این شرمتون می‌شه؟ طبیعت یا اسمش را بذارین خدا ما رو برهنه آفریده! جامعه‌ی بیمار ایران خیلی سالم‌تر می‌بود اگر مردم مجبور نبودن تو خفقان زندگی کنن و از جمله برای یکی از طبیعی‌ترین نیازشون که روابط جنسی است جواب پس بدن. می‌دونین من از چی شرمم میشه؟ از این شرمم می‌شه که در ایران به زور به آدم می‌گن که چی باید بپوشی و از این شرمم می‌شه که انسان‌ها به‌خاطر عقیده‌شون، دین‌شون و یا گرایش‌شون تو زندانن و یا حتی اعدام می‌شن... سر به نیست می‌شن. از این شرمم می‌شه که فقر مالی—فرهنگی و اعتیاد کشور رو گرفته و کسانی که در حال حکومت هستن رشوه خوار، کور، و دروغگو فقط مشغول دزدی و سوءاستفاده هستن. از این شرمم می‌شه که طبیعی‌ترین نیازهای انسان غدقن هستن. از این شرمم می‌شه که صدای زن غدقن حساب می‌شه. از این شرمم می‌شه که حکم اعدام در مملکتم همچنان برقراره و حتی به نوجوان زیر 18 سال هم رحم نمی‌کنه. من از این شرمم می‌شه ‌که یک خبر فجیح پس از دیگری هر روز از ایران در جهان پخش می‌شه. از این شرمم می‌شه که احمد باطبی در زندان است. و در آخر همین 3 روز پیش بود که از انسان بودنم شرمم شد... سر دختر کردی در عراق که فقط 17 سال داشت و به دست خانواده‌ی جلاد خودش سنگسار شد... بخاطر طبیعی‌ترین نیاز: عشق! بله من هم شرمم می‌شه! ای شمايی که این بی‌عدالتی‌ها و بی‌وجدانی‌ها رو ول کردین و بابت بدن برهنه انسان خجالت می‌کشین، شرمتون باد! ننگتون باد!

فلفلی: مسخره‌تر از این دیده بودی؟

اس.پی.آر: حدود 40 نفر برای اين مطلب کامنت گذاشتند، كه تقريباً نصف آنها (20نفر) مخالف اين پروژه برهنگی بودند كه 3 نفرزن و 17نفر مرد هستند. 20نفر موافق كه 6نفر زن و 14نفرمرد هستند. تمامی كسانی كه با اين پروژه مخالف بودند دلايلشان صرفاً برپايه‌ی احساس بود. موافقين پروژه رهايی از فشار را بيان می‌كردند وميل به تجربه‌های ناب را. اما شايد همه‌ی ما عكس‌هايی را از دوران جنگ جهانی دوم از گورهای دسته‌جمعی، يا زندانيانی كه به‌طرف كوره‌های آدم‌سوزی می‌‌رفتند ديده باشيم. همه‌ی آنها برهنه بودند اما اين برهنگی را انتخاب نكرده بودند بلكه به آنها تحميل شده بود. وقتی‌ عكس‌ها را ديدم اولين چيزی كه به ذهنم رسيد يادآوری همان صحنه‌های جنگ جهانی بود. انسانهای خوابيده در گورها. برهنگی مبحثی است كه شايد بد نباشد به آن خيلی گسترده‌تر از اين نمايشگاه نگاه كنيم و آن را مورد توجه قرار دهيم. با تشكر از راديو زمانه كه ايده‌های خوبی برای تفكر در دسترس ما قرار می‌دهد.

ميو: بالاخره خداوند خوب وبد را آفريد تا من وشما آنها را ببينيم و فکر کنيم آيا اصلاً بايد به اين‌ها فکر کرد يا نه هر کس از ديد خودش بايد قضاوت کند و قضاوت کردن هم بسيار ساده شده بنابراين دوستان خون خودشان را کثيف نکنند که سياسی است يا اجتماعی اکثريت مردم دنيا خوب و بد را می‌شناسند وآنطور قضاوت خواهند کرد که بايد بکنند.

حميد: خيلی خوبه. حال کردم.

بدون نام: همیشه هستند کسانی که برای احمق معرفی نشدن خودشونو به حماقت می‌زنن. درست مثل داستان خیاط‌هایی که به پادشاه گفتند لباس ما را احمق‌ها نمی‌بینند... خداوند هنر را تنها به انسان عنایت کرده است و هنر بدون قداست خیانت در این امانت الهی است.

بدون نام: راستی سياه‌پوست‌ها هم شرکت می‌کنند؟ عجب تضاد رنگی! عکسهای باحالی می‌شه!

امی: فکر کنم پست قبليم خيلی تند بود. واسه همين هم اين‌جا نمی‌بينمش. اما در کل خوبه. از مسائلی که اين‌جوری ييهو به سمت افکار يورش می‌برن خوشم مياد. هنر اينه که فکر ادم رو به بازی بگيره نه اين‌که يه سری خوششون بياد فقط برای پورنو بودنش و يه سری بدشون بياد فقط برای اين که با اعتقادهايی که فقط در لفظشون وجود داره مغايره.

حامی: من نمی‌دونم چرا همه هر چيزی رو سريع به خواهر و مادر هم ربط می‌دن؟ آزادی هر انسانی فقط دست خودشه و عواقبش هم. دين هم به اين مسأله از نظر من هيچ ارتباطی نداره. چرا همش دوست دارين دين رو وارد هر بحثی بكنيد... يه كم دور و بر خودتونو نگاه كنيد متوجه می‌شيد دليل تمام بدبختی‌های امروز كشور ما بخاطر اعتقادات مذهبی پوچ خودمونه.

آخرين: به نظر شخصی من: اگر انسان نیاز به پوشش نداشت پس از ابتدا هم یعنی دوران باستان، به دنبال پوشش نمی‌گشت. این که الان عریان شدن و عریان‌مسلکی یک نوع هنر و سبک شده دلیل بر بی‌فکری و نبود هدف و آرمان در انسانه. از جهتی انسان دارای عقل، فکر و اراده است. و از این جهت با حیوان تفاوت دارد. همچنین دارای غریزه‌ی حیوانی نیز هست. این پوشش که برای انسان نوعی اختیار است و باید برای آن از چیزهایی گذشت اصولاً تحملش سخت است و از این جهت است که عریان شدن که یک غریزه‌ی حیوانی است برایش شیرین است.
ضمناً یکی از خوانندگان یک شعر زیبا و قابل تأمل برای شما گذاشتند که من هم علاقه دارم تکرارش کنم:

دریاب که از روح جدا خواهی رفت / در پرده‌ی اسرار فنا خواهی رفت

می نوش ندانی ز کجا آمده‌ای / خوش باش ندانی به کجا خواهی رفت

مسعود: جل‌الخالق پس خدا عجب هنرمند بزرگیه که همه رو روز قیامت لخت می‌کنه! البته غصه نخورین با گرم شدن زمین تا چند سال دیگه همه مجبوریم به این هنر اهمیت بدیم .

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

پوووووف.چه خبره اینجا!من هنوز نظر خاصی تدارم.نه خوشم اومده نه بدم اومده.مثل مثلاً همون حسی که به یک اثر رامبراند داشته باشم.اصلاً برام خاص و ویژه نیست.(یکی الآن اینجا نشسته میگه طبیعی نیست نسبت به برهنگی بی تفاوت بودن!)آره!؟ چی بگم!ما بی نظریم!نمیشه!؟

-- رنه ، May 14, 2007 در ساعت 10:14 PM

بابا خوب بود يه آدم خبره توی عکاسي هم نظرش رو درباره اين عکاس و جايگاهش در عکاسي جهان يه اظهار نظر اساسي مي کرد. درسته همه مون علامه دهريم، قبول ولي بد نبود اينقدر که همه به ...لخت اين آقايون و خانم های توي عکس ها گير داديم جايگاه اين کار رو در عکاسي هم بهتر مي فهميديم.
هيشکي حرفي در اينمورد نزده منظورم حرف حسابي و کارشناسي و اين حرفا.

-- sarir ، May 15, 2007 در ساعت 10:14 PM

مردمی که هنگام گذشتن از خیابان...کار و رفتارشان را رها می کنند و نیم ساعت به تماشای استخوان بندی و کوه پولادین یک کاخ بلند بالا می ایستند و از تعجب و شعف نیششان تا بنا گوششان باز می شود، اما از کاخ عظیمی که فردوسی پی افکنده حیرتی ندارند، زیرا عظمتش را درک نمی کنند...و شگفتی شان را جلب نمی کند و کارستانی که نیما یوشیج کرده است حتی لحظی ای ایشان را به تامل سودمند و زاینده وانمی دارد، چه جوان و پیرشان، یک چنین "تیراژ"گیرم پنج میلیونی به چه درد می خورد و به چه کار می آید و چه گرهی از کلاف سردر گم و کور فرهنگ امروز ما می گشاید؟ متحجرانی که مبتلا به "تصلب شرایین روح و ذوق" هستند، خدایشان شفا دهد.
گرچه کار آن بزرگان با کار این عکاس اصلا قابل مقایسه نیست، اما باز متحجرانی هستند که این نوع هنر را که شاخه بزرگی هم هست، شکار کج سلیقگی و کوته فکری خود می کنند.
جای بسیار تاسف است که آنها هنر را بی شرمی تلقی می کنند اما نیم نگاهی در آینه نمی اندازند تا گرگی که در پشت چشمانشان نهفته ببینند، ای کاش می توانستند افکاری که چون علفهای هرز در پس پیشانیشان روییده است را هم ببینند، اما کور باطنان و متعصبان را هیچ دیدنی نتوان!

در ضمن جناب آقای مرداویج، نظرات شما بسیار قابل تحسین است، اما شما که آنقدر باز به مسایل نگاه می کنید، چرا نوشته خود را با جمله ای یهود-ستیزی (انتی سمیتیسم) این چنین مملو از نفرت کرده اید؟ چطور در مورد چند میلیون انسان اینطور نفرت بار قضاوت می کنید؟ این لکه سیاه در این جمله پر از خشم ارزش سخنانتان را بسی پایین آورده است.

-- حسام ، May 15, 2007 در ساعت 10:14 PM

بدون اونکه در رد یا قبول سخن گوینده کلامی بگم ...توجه اتون رو به این جمله از بتهوون ( نابغه ی هنرمند- آهنگساز ) جلب میکنم :
..هیچ قاعده و قانون هنری ای وجود نداره که برای زیباتر کردن یک اثر هنری نشه اون رو زیر پا گذاشت .
با حفظ احترام برای تمام دوستان نظر دهنده اجازه می خوام از سطح مطلب کمی دور بشیم و کمی عمیق تر و کلی تر به این موضوع نگاه کنیم :
...به نظر من به تعداد انسان ها ی کره ی زمین می تونه دیدگاه متفاوت در مورد این شیوه ی ابراز هنری وجود داشته باشه ...و چه بسا افرادی هم که در این عکس ها به شکل داوطلبانه شرکت کرده اند انگیزه و دلایل بسیار متفاوتی برای این نمایش برهنگی اشون داشته باشند...
قصدم از طرح این موضوع این بود که بحث در باب درستی یا نادرستی / انسانی یا غیر انسانی / زشت یا زیبا / اخلاقی یا غیر اخلاقی/ پسندیده یا شرم آور بودن این داستان اساسا نتیجه و ماحصل قطعی در پی نخواهد داشت و نهایتا هر کس بنا به نظر شخصی خودش به غلط یا درست در این مورد آزادانه قضاوت خواهد کرد و شاید ...شاید که بهترین دستاورد این عکس ها برای جامعه ی انسانی ما نمایش همین آزادی در انتخاب و ابراز خود و باورها و اعتقاداتمون باشه...
فرهاد مهراد (خواننده ی مسلمان: بوی عیدی بوی توپ ...) وصیت حیرت انگیزی کرده بود که البته هیچگاه جامه ی عمل در نپوشید : پس از مرگ پیکرم را بسوزانید ...!!!

به تصور من قصد فرهاد از این وصیت به چالش کشیدن بسیاری از تعلقات و باورها ی ریشه دار در عمق تاریخ بشریت بود...

آنچنانی که در بسیاری دیگر از عرصه ها نیز انسان های متفاوت و اندیشمندی سعی در به چالش کشیدن همین باور ها دارند( از طریق دعوت و واداشتن ما به فکر کردن)
صریح عرض می کنم : ..جامعه ی انسانی ما با چالش بزرگی روبروست ..انسان هوشمند امروزی پاسخ بسیاری از سوالات و پرسشهای بی جواب مانده در طول قرن ها رو می خواد ....
و دیگه نمی شه با حربه ها و طرق مختلف سرش رو به مسایل بی پایه گرم کرد ...
انسان امروزین که از این چنین سطح هوشمندی و هوشیاری برخورداره پاسخ می خواد ...استدلال می خواد ...دلایل قانع کننده می خواد و در یک کلام این انسان معترض از هر فرصت و مجال و روزنی برای ابراز این نگاه موشکافانه ی پرسش گر استفاده خواهد کرد ....
چه ما بخواهیم چه نخواهیم...
چه رگهای گردن ما از زیر پوست بیرون بزنه چه چشم های ما از چشم خانه...
اشکان رحیمی

-- اشکان رحیمی ، May 15, 2007 در ساعت 10:14 PM

كي بود منو صدا كرد؟
باور بفرماييد اين ايميلم واقعي واقعي من است و تخصص عجيبي هم در «برهنگي»ملايم دارم!
فقط در ياهو مسنجر و بدون اجازه منو اد نكنيد!
اگر خواستيد هم بكنيد، يكي يكي...
:D

-- loukht ، May 15, 2007 در ساعت 10:14 PM

عزيزان ايراني!
خوب سر كارتان گذاشته اند اين جماعت!
پدران ما هم همينطور مثل ما هالو بودند غرب و امريكا چهار اسبه به سوي تمدن و رفاه و اختراع و اكتشاف مي رفتند، پدران ما دنبال جن‌گيري و شاه و شاه بازي و افسانه دختر شاه پريان!
ما كساني هستيم كه ديگران زمين بازيمان را تعيين مي كنند و به بازي مان مي گيرند- به كسي بر نخورد- اين مطالب هم در ادامه كار پدران بزگوارمان است. بازيگر نمايش ديگران شده ايم.
من به عنوان هموطن، به شما هوشيار باش مي گويم! مشكل ما اين لاطائلات نيست.

-- علي ، May 15, 2007 در ساعت 10:14 PM

من يك انسانم؛ هيچ چيز انسان براي من بيگانه نيست.

-- رضا ، May 15, 2007 در ساعت 10:14 PM

به نظرم حالا نظر دادن در مورد نظرات دیگران حیاتی تر باشد از نظر دادن درباره هنر برهنگی.
ظاهرا هنوز تعریف هنر برای بعضی " صاحب نظران" مشخص نیست. هنر یک کالای فرهنگی است. هر اثری اگر بتواند در چرخه بازی های نشانه ای مخصوص این کالا قرار بگیرد مصداق اثر هنری است. سکوت جان کیج از لحاظ تلقی اثر هنری همانقدر اثر هنری است که سمفونی های بتهون. مجسمه های میکل انجلو همانقدر اثر هنری است که توالت فرنگی دوشان.( اینجا بحث اصلا بر سر ارزش این آثار نیست تنها تلقی از یک اثر به عنوان اثر هنری مطرح است.) هنر برهنه هم چون از چنین مکانیسمی پیروی می کند یک اثر هنری است چه خوشمان بیاید چه نیایید. قاطی کردن شرف و غیرت در چنین جایی در عرصه سیمرغ جولان دادن است. بهتر است این همه غیرت را "صاجب نطران"خرج فوتبال و حراست از خواهر و مادر خود بکنند.

(کامنت قبلی یادم رفت اسمم را بنویسم)

-- خسرو ، May 15, 2007 در ساعت 10:14 PM

شرم خيلي خيلي خيلي چيز خوبيه
اگه بعضي ها داشته باشند!!
معرفت هم خيلي خوبه...معرفت به اينكه براي چي اومديم؟
معرفت در گرانيست به هركس ندهند
پر طاووس قشنگ است به كركس ندهند؟
دنبال چي اومدين تو اين دنيا؟
خبر از هيچي نداريد كه؟ملت دارن خدا رو ميبينن شما سرگرم چي شديد
بجنبيد عقب ميمونيدها!!
ميسوزيدها!!

-- م. ، May 17, 2007 در ساعت 10:14 PM

از عریان ودر نتیجه شفاف بودن نترسبم .

-- مزدک ، May 17, 2007 در ساعت 10:14 PM

هنر زيباست ولي به نظر من حركت شما سو’استفاده از نام هنراست.چون بدون برهنگي هم پيام هنر قابل دريافت است. و من فكر مي كنم هنرمند شما قصد دارد عدم جذابيت اثر هنري اش را با برهنگي جبران كند. و اين وجدانا مضخرف است كه بگوييم در اين گونه كارها شهوتي در كار نيست. و مطمئنا در صورت قرار دادن چنين بخشي، مراجعه كننده زياد ميشود ولي نه براي سياست و جامعه. بيشتر به نگاه پورنو. و سايتهاي ديگر به خاطر كاروقیحانه شما از اشاره به لينك شما پرهيز مي كنند.

-- کمیل ، May 17, 2007 در ساعت 10:14 PM

manam mikhastam beram ghabool nakardan ; goftan pashm o pilihat ziyade ; honnar ro kharab mikonii :))

-- Hamid ، May 18, 2007 در ساعت 10:14 PM

به نظر من . پوشاندن بدن خودش نشانهء نوعی تمدنه... لازم به ذکر است که قبل از اسلام در ایران .ایرانیان به خاطر تمدن بالایی که داشتند پوشش داشتند و این اصلا ربطی به دین و آیین اونها نداشت... به هر حال به نظر من لباس زیبایی بیشتری رو به انسانها. چه زن و چه مرد می بخشه...

-- سرور ، May 18, 2007 در ساعت 10:14 PM

وقتي انسان خدا را فراموش كنه در وجودش خلاٍ ايجاد مشه ودس به هر كاري ميزنه تا اين خلا رو پر كنه.

-- تقي اصيلي ، May 18, 2007 در ساعت 10:14 PM

har harekate jadidi hamvareh mokhalefinini hamrah dareh va bad az modati sar o kaleh zadan mireh to zehne adama va ja miofteh , masalan chera emrooz sohbati az gise boland va gooshvareh aghaha be mion nemiad , ageh ghalateh begid digeh

-- بدون نام ، May 18, 2007 در ساعت 10:14 PM

har harekate jadidi hamvareh mokhalefinini hamrah dareh va bad az modati sar o kaleh zadan mireh to zehne adama va ja miofteh , masalan chera emrooz sohbati az gise boland va gooshvareh aghaha be mion nemiad , ageh ghalateh begid digeh

-- yeh ensan ، May 18, 2007 در ساعت 10:14 PM

یکی از بزرگترین مفسده های دامن گیر انسان معاصر جلوگیری از بهرمندی از غریزه جنسی است. سرکوب تمایلات جنسی به عناوین مختلف باعث همه جور مرض درونی و بیرونی میشود که متاسفانه در جامعه ما بعد از انقلاب شاهد رشد انواع و اقسام آن هستیم
باید راه اصولی و علمی بدور از تحمیل سلیقه های جور وا جور در این عرصه لحاظ شود

-- ahmad_yas17 ، May 18, 2007 در ساعت 10:14 PM

از نظر هنری و عکاسی آثار زیبا و بدیعی خلق شده، لطف کنین در مورد شرم و حیا اصلا اظهار نظر نکنین ، به نظر من کسی که باید شرم کند اون کسیه که دست میبره ، شلاق میزنه ، انسانها رو دار میزنه و دختران مملکتش رو به جرم کم حجابی یا بد حجابی کتک میزنه ، لطفا کاسه کوزتون رو جمع کنین و اگه خیلی ناراحتین سرتون رو به نزدیکترین دیوار بکوبین.

-- 25ساله ، May 18, 2007 در ساعت 10:14 PM

اين چندتا عكس و چندتا از نظرها را خوندم نميدونم دقيقا چه بگم ولي ميدونم كساني كه دنبال اين چيزا ميرن خيلي خلاصه يا هوسران هستند يا بيمار . اينكه چطور يك انسان حاضر ميشه لخت مادر زاد بياد جلوي ديگران و خودش روعرضه بكنه فرق نمي كنه به چه صورت واقعا جاي تعجب داره ، البته براي ما ايرانيا . چرا كه ما خودمونو نسبت به خيلي كشورها بالاتر ميدونيم ولي واقعيت چيز ديگري است . يكي خواستار عدم دخالت دين شده ديگري از پيشرفت و تمدن حرف زده ، مساله اينه كه نمي توان دين را كنار گذاشت زيرا جزو جدانشدني وجود ماست و با آن است كه انسان شخصيت مي گيرد اين مساله در كل دنيا وجود دارد البته داراي مراتب مختلفي است . اين عكس ها از لحاظ ديني هيچ ارزشي ندارد ، چرا كه مخالف دين است و از نظر هنري هم همينطور . اين كه چند تا آدم لخت منحرف و همجنس باز بيمار رو جمع كنند چه هنري در آن هست . مگه كم هستند كساني كه در پارتي ها جشن هاي آنچناني آن ميكنند بعضي از ما ايراني ها (نه هممون)شرم داريم بگوييم .اين مسائل تنها براي جدا كردن ما از وجود اصلي خودمان است اين همه پيشرفت و ترقي در اين مملكت درحال وقوع است در كنار اون فكر ميكنيد چرا اين همه مواد مخدر ارزون و فيلم هاي سكسي در سراسر اين مملكت به وفور يافت ميشود . جز براي بيچارگي ما و از بين بردن فرهنگ ماست ؟

-- عليي ، May 19, 2007 در ساعت 10:14 PM

چرا بدن برهنه این همه برای ما ترسناکه؟

از دیدگاه من جنبه اروتیک این عکس ها در حداقل است .و جسارت و نگاه خلاق عکاس
قابل تقدیر است .

-- بهاره ، May 19, 2007 در ساعت 10:14 PM

این همان پوچی است که غرب دچار آنست.

-- افشار ، May 19, 2007 در ساعت 10:14 PM

به نظر من يكي از تفاوت هاي انسان وحيوان همين پوشش است

-- بهنام نبي زاده ، May 19, 2007 در ساعت 10:14 PM

آقایون و خانومایی که به ان کار میگن هنر . این برهنگی هنر هشتمه ؟ نکنه جدید اومده ! میگم چطوره که از فردا جایزه اسکار رو بدیم به اینا ؟ اصلا مدال بدیم بهشون . مدالم نه از گردن به اونجاشون آویزون کنیم !

-- mehdi ، May 19, 2007 در ساعت 10:14 PM

اگر آزادی و پیشرفت اینه خر پیشرفته ترین زندگی رو با آزادی کامل داره !

-- freedom ، May 19, 2007 در ساعت 10:14 PM

من یه ایرانیم و به این اصالت افتخار میکنم . زمانی که این تازه به دوران رسیده ها تو غار زندگی میکردن و حتی حمام کردن بلد نبودند ایرانیها در 3500 سال پیش زیبا ترین لباس ها و آزاد ترین کشور رو داشتن . من این اصالت رو به هیچ قیمتی نمیفروشم

-- پسر ایرانی ، May 19, 2007 در ساعت 10:14 PM

این صرفا یک کار هنری بوده . تمام کسانی که شرکت کردند با اختیار خودشون شرکت کردند . لطفا کسی نگران نوامیس بقیه نباشه .
ما انگار یادمون رفته که لخت به دنیا میائیم و لخت از دنیا میریم .

-- تیک تاک 13 ، May 19, 2007 در ساعت 10:14 PM

دوست عزیز سید میر عباسی من نمی خوام بگم این لحن پاسخ شما تحجره ولی اگر فکر کردید ادمای بیکار با دیدین این تصاویر به هیحان میان و... برید با خوددتون فکر کنید . حتما مشکل از خودتونه.دنیای امروز از این مسایل پره سکس . برهنگی . و ... پس اگه نمیتونی باهاش کنار بیای و سازگاری ایجاد کنی محکوم به فنایی . ضمنا ازت نخواستن تو مراسم شرکت کنی گفتن نظر بدی اونم نه به سایت به مطلب

-- یاسر ، May 19, 2007 در ساعت 10:14 PM

خداییش به این میگن هنر لخت بودن که هنر نیست وگرنه حیوونا هنر مند ترین هستن

-- مجهول ، May 26, 2007 در ساعت 10:14 PM

سلام من فکر می کنم که این کارها همش کاری پوچ وبی معنی چه معنی داره که انسان خودش رو لخت بکنه

-- می ، May 30, 2007 در ساعت 10:14 PM

اخر بی شرمی وبی حیایی است فرق بین انسان وحیوان فقط عقل اوست وعقل یک انسان کامل اجازه نمیدهد جنین کاری را بکند نه مقید به دین اسلام و یا ادیان الهی هم نفی می کند

-- بدون نام ، Jun 2, 2007 در ساعت 10:14 PM

زمانی اجداد ما برهنه بودند، منظورم از برهنه نه فقط برهنگی تن بلکه بیشتر برهنگی جان(با کمی اغماض وگسترش مفهوم این کلمه)، برهنگی در نشان دادن نیازها و نیات و برهنگی (بی ریایی) در روابط بین فردی و اجتماعی است. از زمانی شروع کردیم به پوشاندن خود، پوشاندن تن وپوشاندن جان. من هنر برهنه را حرکتی نمادین در اعتراض به این سیر تاریخی تعبیر کرده و از این دیدگاه با آن موافق بوده و به آن احترام می گذارم.

-- رضا ، Jun 6, 2007 در ساعت 10:14 PM

اگر قرار بود قسمتی از بدن پوشانده شود و کسی نبیند اصلاً دلیلی نداشت به وجود بییاد یا درون بدن به وجود می‌آمد که دیده نشود. آدم لخت به دنیا میاید و موقع تولد چیزی «عورت»‌اش رو نمی‌پوشاند!
فلسفه‌ی لباس پوشیدن تنها برای حفظ بدن از آسیب‌های دما و محیط بوده اما به مرور زمان بشر با اختراع افکار و قوانین من درآوردی و خرافات بی منطق شروع کرد به داستان سرایی که بدن باید پوشیده باشد و موی سر اشعه دارد و مزخرفاتی از این قبیل.
خوشحالم که کم کم این خرافات و جهل و تعصب‌های بیهوده و دست و پاگیر در حال کمرنگ و حذف شدن است. این صحنه‌ها نشان از نزدیک شدن زمان بلوغ نسل بشر دارد.
دوستان مذهبی اگر تحمل ندارند می‌توانند نبینند. سرشان را بکنند زیر برف. گوششان را بگیرند. در خانه‌هایشان خودشان را حبس کنند و زنان و دخترانشان را از ترس برباد رفتن خرافات کهنه‌شان لای چادر و گونی بپیچند. کسی که خودش را به خواب می‌زند را نمی‌توان بیدار کرد برای همین نسل بشر به پای خرافات و تصورات و اوهام کودکانه‌ی مذهبی شما نمی‌نشیند و برای بزرگ شدن شما صبر نمی‌کند. با داد و بیداد و اعتراض و بلوا به راه انداختن هم نمی‌توانید جز پاره کردن گلوی خود کاری از پیش ببرید و جلوی بلوغ و رشد تمدن را بگیرید. کسی برای شما صبر نمی‌کند و برای حرکت و پیشرفت ازتان اجازه نخواهد گرفت.

-- سامان ، Jun 7, 2007 در ساعت 10:14 PM

اصلا کاری به بحث اخلاق و دین ندارم.ولی کسانیکه با این موضوع موافقند یک لحظه تصورش کنند ببینند آیا اینکه همه لخت باشند می تونه صحنه ی جالبی باشه؟ اینکه هممون تو خونه و تو خیابون دائما یک تصویر ببینیم می تونه جالب باشه؟ اونم ما انسانها که همیشه دنبال تنوع هستیم.اصلا لباس زیبایی و تا حدودی شخصیت به انسان میده. لباس می تونه نماد سلیقه ی هر انسانی باشه.حالا اگه لخت باشیم خیلی که هنر کنیم و بخوایم تنوع به وجود بیاریم اینه که هرروز خودمونو نقاشی کنیم،یا خالکوبی و یا اینکه همه جامونو سوراخ کنیم که نگین بذاریم.ولی بازهم نمی تونه به قشنگی لباس باشه.

-- زهرا. ، Jun 12, 2007 در ساعت 10:14 PM

عقايد متفاوتي ابراز شده است كه يا از پنجره سنت و مذهب به موضوع نگريسته شده است و يا از ديدگاه فردگرايي. اما من فكر ميكنم در اينجا انسان، رشد انسان و اينكه ببينيم اين عمل چه چيزهايي را از وي مي گيرد و چه چيزهايي به وي مي دهد فراموش شده است.
من فكر مبكنم قبل از ابنكه ما به موضوع انسان و توانائيهاي بالقوه وي بپردازيم حرف زدن در اين ارتباط هيچ ثمري ندارد.

-- حق پرست ، Jun 13, 2007 در ساعت 10:14 PM

چیزی که روشنه اینکه اخرتی هست و مکافاتی زیاد طول نمیکشه به هم میرسیم

-- ایرانی ، Jun 13, 2007 در ساعت 10:14 PM

به نظر من اینها یه مشت کافرند که می خواهند انسان های عاقلی راهم که به اسلام متمایل شده اند از راه به در کنند خود شما هزار تا فیلم میبینین که ادم ها کار هایی را بدون فکر انجام میدن حتی خودتونم به انها ناسزا میگین حالا فکر کنین این هم 1فیلمه شما نقش اول فیلمید در حالی که به شما گفته میشود 1لحظه ی لذت /نداشته/ی این کار با یک عمر بدبختی و عذاب در قیامت همراه است باز هم این کار را میکردید؟ در این قسمت تماشاچی شوید و به گفته های تماشاچی عمل کنید قطعا تصمیم درست را میگیرید. امتحانش مجانی است .

-- س.م قابل توجه موافقان با این کار ، Jun 13, 2007 در ساعت 10:14 PM

من مدتها پیش اصل مقاله را به همراه عکسهایش دیدم. کامنت ها را هم خوانده بودم ولی آن دفعه چیزی به ذهنم نمی رسید. ولی الان بعد مدتها کمی می توانم راحت تر حرفم بازگو کنم چراکه ذهنم مرتب تر شده است. به نظر من این آثار بسیار جالب بودند از این لجاظ که می تواند نشان دهد برهنگی چیز خاصی نیست و لزومی ندارد که مفهوم برهنگی با تحریک جنسی پیوند بخورد. استدلالی بر ضد اسلال احمقانه رایج برای حجاب که برهنگی تحریک کننده است(مخصوصا زن) و باید با آن مقابله کرد. در حالی که در این عکسها برهنگی بسیار هویدا بود ر حالی که به هیچ وجه تحریک کننده نبود... اما می رسیم به این مطلب که بسیاری از دوستان عکس العملهای غریبی نشان دادند. مثلا عده ای از پسر ها به نظر تحریک شدند و دخترها حالشان به هم خورد. یکی در همین کامنت ها می گه تصور کن مردم تو خیابون بیان چقدر بده؟ آخه یکی نیست بگه برادر من چرا انقدر به تصورات خودت اصالت می دی؟ همه این قضاوتها نتیجه کلیشه هایی است که به ذهن تحمیل شده وبس و خیلی راحت می شد عکس این کلیشه ها ملکه ذهنت باشه. مثلا یه انسان بدوی رو فرض کن برش داری بیاری در شهر تهران. من فکر می کنم با دیدن لباس پوشیدن مردم کاملا قاطی کنه. من فکر می کنم این عکس العمل آنها است که غیر طبیعی است و نشان از ذهن دفرمه شان نسبت به جنس و حنسیت دارد. و بهتر است به دکتر مراجعه کنند. البته اگر در ایران نیستند چون دکترها در ایران خودشان مریض اند. اشکال ما اینجا است که هر وقت احساسی به ما دست می دهد سریعا به آن اصلت داده و فکر می کنیم چیزی در بیرون باید بلنگد در حالی که شاید مشکل ذهنی و از درون باشد...

-- دن سیفون ، Jun 15, 2007 در ساعت 10:14 PM

کاشکی توی دنیای به این بزرگی چیزی از سکس مهمتر بود! البته برای ما ایرانی ها, چیزی مثل هنر...

-- سمیرا ، Jun 20, 2007 در ساعت 10:14 PM

shoma be in aksa migin honar?? in aksaye maskhare hichi baraye goftan nadaran va vaghean sharm avare. be nazaram honare akasi ba in joor aksa dare az bein mire.

-- Parto ، Jun 26, 2007 در ساعت 10:14 PM

اگر برهنگي فرهنگ و فرهنگ برهنگي صحيح و درست دربين همه جا بيفتد و بدانند كه هر فرهنگ و جامعه اي به چه الگوهاي ارزشي احتياج دارد و بايد با توجه به اصول تعيين شده جامعه خود پيش برود ديگر بحث اينكه مذهب اينطور گفته و غرب اينطور نميشود، آنچه كه اصولي و طبق مقررات و شانيت انسان است حفظ مي گردد. و خواهيم ديد كه هم اسلام و حتي روشنفكران درست انديش غربي هم يك راه را پيشنهاد مي كنند و ديگر جنگ و جدالي در برهنه كردن و عريان كردن افراد به شكل مبتذل در سطح جامعه نداريم و اگر از نظر يك عده برهنگي هنر و تمدن است و حتي نيمه برهنه بودن، پس انسانهاي زمان عصر حجر از ما متمدن تر بوده اند چرا كه آنها كه به شكل وحشي و به صرف زنده ماندن به روشهاي خاص خود (كه همه تقريبا تاريخ را ميدانيم) زندگي مي كردند. پس بياييم درست بينديشيم بين راه صحيح و بيراهه هاي تاريك و دهشتناك.

-- ladan ، Jun 30, 2007 در ساعت 10:14 PM

به نظر من خیلی کار پوچ و جلفی است در واقع این هنر نیست . اسم هنر رو ترو خدا خراب نکنید . این یک خودنمایی و جلب توجه است . البته این فقط نظر شخصی منه به دوستان دیگه بر نخوره .

-- سامان ، Jul 1, 2007 در ساعت 10:14 PM

به نظر این ناچیز این مسئله ای است که در طول سالها بارها تجربه شده است و حتی دانشمندان زیادی بر روی آن تحقیق کرده اند و در پایان با همه تلاشها به نظرییه اسلام رسیده اند

-- محمد ، Jul 2, 2007 در ساعت 10:14 PM

در پاسخ به مرداویج جان باید بگویم تها کسانی که کمی در مسائل علمی وارد شده باشند و از عقل خود کار کشیده باشند متوجه میشوند که در آمیختن هنر با چنین مسائلی تنها بهانه ای برای انجام چنین کارهایی میباشد

-- محمد ، Jul 2, 2007 در ساعت 10:14 PM

انجام دادن یک همچین کاری نشان دهنده بازگشت به بربریت است و اسانهای پوچ و کوته ین به این جور مسایل تمایل دارن

-- لیلا ، Jul 4, 2007 در ساعت 10:14 PM

براي آزادي لازم نيست از بدن هايمان مايه بگذاريم.لختي من هيچ جنبه اي از آزادي تو را تضمين نمي كند.مي خواهي لخت بگردم تا ببيني اين منم كه دست آويز غريزه ي جنسي تو مي شوم بي انكه تو وسيله ي آزادي شوي؟؟

-- ساره ، Jul 4, 2007 در ساعت 10:14 PM

يادداشت "هنر برهنه" در ايران فيلتر شده. اگر زحمتي نيست لطفاً به ايميل من بفرستيدش. ممنون

-- عرفان ، Jul 6, 2007 در ساعت 10:14 PM

به نظر من بسیار بد است
فرض کنید خواهر خودتان جلوی دیگران اینگونه باشد آیا قبول میکنید

-- بدون نام ، Jul 12, 2007 در ساعت 10:14 PM

واقعا خجالت اوره

-- یاسر ، Jul 20, 2007 در ساعت 10:14 PM

واقعا فرهنگ غربی یعنی این

-- یاسرعزیزی ، Jul 20, 2007 در ساعت 10:14 PM

هنر برهنه یا برهنه (لخت) شدن آدم در مکان عمومی؟ بیا با هم بخندیم . یا استفاده از برهنگی انسان برای بیان یک اندیشه؟ حالا کی حاظر است در خیابان لخت شود؟

-- بدون نام ، Aug 6, 2007 در ساعت 10:14 PM

اگر خدا رو قبول داریم یعنی حرفاشم قبول داریم

-- اراد ، Aug 6, 2007 در ساعت 10:14 PM

فقط می گم خیلی سه داره(از بروبچه های اصفهان)

-- داش مهدی ، Aug 20, 2007 در ساعت 10:14 PM

به نظر من بیشتر از منظر بیرونی روی بحث برهنگی مکاتبت میکنن از درون که نگاه کنیم میبینیم این افراد با این طرز حجاب واقعا داری کمبود عاطفه اند و فقط زندگی رو توی سکس می بینن یه زندگی شهوانی که احساس پوچی رو به دنبال داره.

-- وحید ، Aug 24, 2007 در ساعت 10:14 PM

به خدا شما بيمارين فقط همي رو مي تونم بگم خدا شفاتون بده

-- علي ، Aug 30, 2007 در ساعت 10:14 PM

موافق و مخالف بودن به نظر من بیشتر مذهب گرایی نیست بلکه این بخاطر کمبودهای جسمانی افراد است که از نمایش ان بیزارند مثلا بعضی خانمها بخاطر نمایان نشدن اندامشان چادر را خوب می دانند و بعضی مردان بخاطر کوچکی الت جنسی (از نظر خودشان) از نمایان کردن ان برای بقیه مردها و زنان خجالت می کشنددر حالیکه افراد با خصوصیات جسمانی(زیر لباسی) عالی برای کشش جنس مخالف تمایل به این کار دارد

-- ali ، Aug 31, 2007 در ساعت 10:14 PM

حيوان هم برهنه است شمات هم برهنه باشيد كشورهايي كه برهنه هستند و فرهنگ برهنگي در آنها رايج است ميدانند ارزش پوشيدگي ايران را و ميدانند ارزش حجاب و فرهنگ اسلامي را وخود شما هم ميدانيد فقط پول ميگيريد كه مزخرف بگوييد برهنگي شايسته شماست

-- بدون نام ، Sep 13, 2007 در ساعت 10:14 PM

batamame voojood migam kire mam nisti dadsh

-- morteza ، Sep 20, 2007 در ساعت 10:14 PM

سلام اگه منظور از هنر ايبن كه چندتا آدم بي كار جمع شدن و لخت و شدن واقعا جون مادرت آبروي هنرو رو نبرن چون هنر يه چيزي مقدسي است كه با اين كارها فقط ....

-- بدون نام ، Sep 20, 2007 در ساعت 10:14 PM

دوست من حسین اگر انسان باید بر سبیل شکل طبعیش در جلوی دوربین ظاهر شود پس چرا آنها در حال دفع فضولات یا خیلی از عادات طبیعی دیگر حاضر نیستند که بجلوی دوربین بیایند ها

-- مهدی ، Apr 9, 2008 در ساعت 10:14 PM

اگر واقعاً علاقه مندان این هنر از هنر خبری دارند ، یک بار دختر ،خواهر؛ مادر و یا نوامیس دیگر خودرا پیشروی خود همین گونه برهنه ایستاد کنند و سرتاپا به آن نگاه کند. به بار شرط میگم ، یا اینکه خودش از شرم خجل میشه یا شاید سر و صورتش با مشت و لگد اعضای فامیلش بی پرت و پوست خواهد شد.
هنر اگر معنایش زیبایی انعکاس دادن است پس چرا انسان تابه حال به این هنر پی نبرده اند و اگر به معنی عزت و آبروی خودرا به نمایش گذاشتن است پس به او چند چیز که نامش هنر مانده شده است چی گوییم.

-- میرویس ناصری از افغانستان ، Jun 28, 2008 در ساعت 10:14 PM

متاسف از اینکه در دنیای غرب پس از گذشت سه دهه بی بندباری و دوری از دین خدا تازه دوباره دارند به آیین یکتا پرستی روی می آورند و آقای سردبیر عکسهایی را در این سایت منتشر کرده اند که مربوط به سال 1970 می باشد. من جزئیات کامل این عکسها را با ذکر تاریخ از مجلات معتیر دارم.

-- فرزاد ، Oct 10, 2008 در ساعت 10:14 PM