رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۳ اردیبهشت ۱۳۸۶

امیررضا کوهستانی: «خوشبین نیستم»

مجتبا پورمحسن

عجیب است کارگردانی که نمایش‌هایش در بن، برلین، بروکسل، مسکو، ژنو، پاریس، رم، نانت،
ریودوژانیرو و لیسبون اجرا و در آنجا با استقبال تماشاگران مواجه شده؛ در کشور خودش کارگردانی درجه سه محسوب می‌شود. چرا که مرکز هنرهای نمایشی به این دلیل که او فقط سه نمایش در ایران به روی صحنه برده، دستمزد کارگردان درجه سه را به او می‌دهند. امیررضا کوهستانی، نماشنامه‌نویس و کارگردان پنج نمایش «و روز هرگز نیامد»، «قصه‌های درگوشی»، «رقص روی لیوان‌ها»، «تجربه‌های اخیر» و «درمیان ابرها» خیلی زود به شهرت رسیده است. او در جشنواره‌های معتبر تاتر اروپا چهره‌ی شناخته شده‌ای است. در هفته تاتر پای صحبت کوهستانی نشستیم تا او از مشکلات تاتر در ایران حرف بزند.


عکس: رضا معطریان

آقای‌ كوهستانی، در هفته‌ی‌ تاتر هستیم‌ و جشنی‌ هم‌ ظاهرا به‌ همین‌ مناسبت‌ برگزار شده، به‌ نظر شما الان‌ در ایران، تاتر در وضعیتی‌ قرار دارد كه‌ برایش‌ جشنی‌ برگزار شود؟
به‌ هر حال‌ به‌ بهانه‌ی‌ اینكه‌ هیچ‌ تاتری‌ الان‌ روی‌ صحنه‌ نیست‌ و به‌ خاطر هفته‌ی‌ تاتر هم‌ شده‌ و اینكه‌ مطبوعاتی‌ها یك‌ بهانه‌ای‌ داشته‌ باشند در مورد تاتر حرف‌ بزنند بد نیست. منتها نه، متاسفانه‌ به‌ هر حال‌ شرایط‌ اجراها، گروههای‌ اجرایی‌ و هنرمندانی‌ كه‌ در این‌ هفت، هشت‌ سالی‌ كه‌ تاتر برای‌ خودش‌ آبرویی‌ كسب‌ كرده‌ و در این‌ امر دخیل‌ بودند، الان‌ همه‌ یا از تاتر كنار كشیدند و به‌ كارهای‌ دیگر و حتا به‌ غیر از كارهای‌ هنری‌ مشغول‌ هستند و یا به‌ سینما و تلویزیون‌ كشیده‌ شدند و یا اینكه‌ متاسفانه‌ زیر فشارهای‌ روحی‌ و روانی‌ هستند و كنج‌ خانه‌ افتاده‌اند. نمی‌توانم‌ مطلق‌ حرف‌ بزنم. خب‌ سال‌ گذشته‌ به‌ هر حال‌ بین‌ همین‌ اجراهای‌ انگشت‌ شمار، كارهایی‌ بودند كه‌ به‌ نظرم‌ در حافظه‌ی‌ تماشاچیان‌ برای‌ مدتی‌ به‌ عنوان‌ كارهای‌ خوب‌ باقی‌ می‌مانند. منتها عموما تاتر ما بعد از یك‌ دوره‌ی‌ صعودی‌ خوبی‌ كه‌ داشت‌ الان‌ خیلی‌ خیلی‌ مهجور شده‌ است.

فكر می‌كنید دلیلش‌ چه‌ می‌تواند باشد؟
والله ... دلایل‌ مختلفی‌ می‌تواند داشته‌ باشد. نوع‌ نگاهی‌ كه‌ الان‌ جدیدا در ارشاد بر همه‌ی‌ رشته‌های‌ هنری‌ از جمله‌ تاتر حاكم‌ بوده‌ برای‌ تاتر مشكل‌ ایجاد می‌كند. من‌ فكر می‌كنم‌ طرز فكر جدید حاكم‌ بر ارشاد و محدودیت‌های‌ بیشتری‌ كه‌ دارند برای‌ تاتر می‌گذارند هم‌ دخیل‌ باشد. چون‌ ببینید حالا اگر نخواهیم‌ زیادی‌ در تعریف‌ و تمجید از تاتر غلو كنیم، تاتر یكی‌ از هنرهایی‌ است‌ كه‌ می‌تواند معاصر و فرزند زمان‌ خودش‌ باشد. منتها موقعی‌ كه‌ ما به‌ بهانه‌هایی‌ مثلا تلخ‌ بودن‌ یا نمی‌دانم‌ گزنده‌ بودن،حتی‌ آزادی‌هایی‌ كه‌ بقیه‌ی‌ رسانه‌های‌ جمعی‌ ما مثل‌ تلویزیون‌ یا حتی‌ روزنامه‌ها دارند را از تاتر دریغ‌ می‌كنیم‌ و حتی‌ در حد روزنامه‌ها و حتی‌ تلویزیون‌ به‌ تاتر آزادی‌ نمی‌دهیم‌ این‌ قابل‌ پیش‌ بینی‌ است‌ كه‌ چنین‌ وضعیتی‌ پیش‌ بیاید. الان‌ متن‌های‌ خیلی‌ از دوستان‌ فقط‌ به‌ صرف‌ تلخ‌ بودن‌ یا به‌ صرف‌ اینكه‌ گفته‌اند متن‌ انتقادی‌ یا اجتماعی‌ است‌ اجازه‌ی‌ اجرا ندارند در صورتی‌ كه‌ همان‌ حرفهایی‌ كه‌ در تاتر زده‌ می‌شود همان‌ حرفها را روزانه‌ ما داریم‌ در روزنامه‌ها می‌خوانیم‌ یا می‌بینیم. من‌ فكر می‌كنم‌ مسوولین‌ تاتر ما خودشان‌ به‌ یك‌ خودسانسوری‌ رسیده‌اند یعنی‌ می‌گویند قبل‌ از اینكه‌ برای‌ تاتر مشكلی‌ ایجاد كنند ما بیاییم‌ جلویش‌ را بگیریم‌ و متاسفانه‌ هیچ‌ وقت‌ خودشان‌ را حتی‌ با رسانه‌های‌ دیگر مقایسه‌ نكرده‌اند كه‌ ببینند كه‌ آقا این‌ حرفی‌ كه‌ اینجا زده‌ می‌شود شاید در تلویزیون‌ ما هم‌ كه‌ معروف‌ است‌ به‌ محافظه‌كاری‌ دارد همین‌ الان‌ بیان‌ می‌شود و حرف‌ خیلی‌ عجیب، غریبی‌ نیست. خب‌ این‌ خودش‌ یك‌ آفت‌ كلی‌ است‌ برای‌ تاتر ایران.

سال‌ گذشته‌ مثل‌ اینكه‌ بودجه‌ی‌ تاتر اضافه‌ شد اما همچنان‌ گروههای‌ تاتر از دریافت نکردن مبالغ‌شان‌ گله‌مند بودند و حتی‌ خیلی‌ها به‌ خاطر این‌ مساله‌ قید كار كردن‌ را زدند. اصلا آن‌ افزایش‌ بودجه‌ محسوس‌ بود؟
ببینید، مثل‌ اینكه‌ وسط‌های‌ سال‌ سازمان‌ برنامه‌ و بودجه‌ حرفش‌ را پس‌ گرفته‌ بود و به‌ خاطر كسریهایی‌ كه‌ به‌ وجود آمده‌ بود دوباره‌ بودجه‌ را اصلاح‌ كردند. از جمله‌ بودجه‌ای‌ بود كه‌ فكر می‌كنم‌ به‌ بخش‌ فرهنگی‌ اختصاص‌ دادند. داستان‌ بودجه‌ی‌ ما، داستان‌ بودجه‌ای‌ كه‌ برای‌ مركز هنرهای‌ نمایشی‌ تعیین‌ شده، حالا جدا از كمیتش‌ كه‌ خیلی‌ كم‌ است، بحث‌ دیگری‌ دارد چون‌ توزیع‌اش‌ خیلی‌ ناعادلانه‌ است. من‌ به‌ جرأت‌ می‌توانم‌ بگویم‌ بازیگرهایی‌ را دیدم‌ كه‌ به‌ لحاظ‌ كیفی‌ سعی‌ كردند سطح‌ كاری‌ خودشان‌ را حفظ‌ كنند، در هر كاری‌ بازی‌ نكنند در حالی‌ كه‌ در نمایش‌هایی‌ كه‌ با رعایت‌ چارچوبهایی‌ كه‌ ارشاد به‌ لحاظ‌ متن‌ برای‌ خودش‌ قایل‌ است‌ اجرا می‌شود دستمزد خیلی‌ خوبی‌ می‌دهند و بازیگران‌ می‌توانند مثلا در ۱۰ تا كار بازی‌ كنند و بابت‌ هر كار سه‌ میلیون‌ و نیم‌ و یا دو میلیون‌ پول‌ بگیرند. منتها آنها آمدند گزینه‌ كاری‌ كردند و وقت‌ بیشتری‌ برای‌ كارهایشان‌ صرف‌ كردند و مثلا در دو تا كار بازی‌ كردند. در صورتی‌ كه‌ یك‌ بازیگر با همان‌ شرایط‌ مشابه‌ در سال‌ گذشته‌ ده‌ یا دوازده‌ تا كار بازی‌ كرد. خب‌ متاسفانه‌ هیچ‌ محدودیتی‌ وجود ندارد. بازیگری‌ كه‌ سه‌ ماه‌ وقت‌ می‌گذارد بابت‌ یك‌ نمایش، فقط‌ بابت‌ ۲۰‌ روز تمرین‌ دستمزد می‌گیرد. خب‌ ببینید این‌ اصلا توزیع‌ عادلانه‌ای‌ نیست. كارگردانها كه‌ به‌ مراتب‌ شرایط‌ كاری‌شان‌ بدتر است. الان‌ خود من‌ طبق‌ ضوابط‌ ارشاد كارگردان‌ درجه‌ی‌ سه‌ محسوب‌ می‌شوم‌ به‌ خاطر این‌ كه‌ سه‌ تا كار قراردادی‌ دارم. من‌ خودم‌ پنج‌ تا كار اجرا كردم‌ منتها سه‌ تا به‌ عنوان‌ كارهایی‌ كه‌ این‌ جا اجرا شد ثبت‌ شده. خیلی‌ها از بیرون‌ كه‌ مثلا فكرمی‌كنند من‌ چه‌ قراردادهایی‌ دارم، ولی‌ منطبق‌ بر ضوابط‌ ارشاد من‌ كارگردان‌ درجه‌ی‌ سه‌ حساب‌ می‌شوم‌ یعنی‌ دستمزد كارگردان‌ درجه‌ی‌ سه‌ را دارم‌ می‌گیرم.


امیر کوهستانی کارگردان تاتر- عکس: رضا معطریان

یعنی‌ در درجه‌ بندی، این‌ اجراهای‌ خارج‌ از كشور و موفقیت‌های‌ شما منظور نمی‌شود؟
اصلا، حالا اینها را اگر نقطه‌ی‌ منفی‌ حساب‌ نكنند نقطه‌ی‌ مثبت‌ هم‌ حساب‌ نمی‌كنند. ببینید به‌ هر حال‌ آنجا روالی‌ است‌ كه‌ فقط‌ كمیت‌ مهم‌ است. یعنی‌ مثلا بازیگر باید به‌ ۱۰ كار اجرایی‌ برسد تا بودجه‌ی‌ خوبی‌ بگیرد یا كارگردان‌ باید ۱۰ كار اجرایی‌ داشته‌ باشد، حالا هر كار اجرایی‌ و به‌ هر شكلی. ما متاسفانه،سازمان‌ یا ارگانی‌ كه‌ سیاست‌ گذاری‌ واقعا كارشناسی‌ شده‌ای‌ را برای‌ تاتر بگذارد نداریم. هر مدیر كلی‌ كه‌ می‌آید در تاتر، باید به‌ قول‌ معروف، دوباره‌ چرخ‌ اختراع‌ بكند. شما ببینید در چند دوره‌ ریاست‌هایی‌ كه‌ در تاتر شهر یا در مركز عوض‌ شد، هر بار یك‌ سیاست‌ جدید برای‌ اجرای‌ نمایش‌ عنوان‌ كردند. این‌ آخریش‌ كه‌ دیگر شاهكار بود. یعنی‌ اینها دو ماه‌ آمدند تاتر شهر را تعطیل‌ كردند برای‌ بازسازی‌ بعد از دو ماه‌ فهمیدند كه‌ خب‌ مثلا بودجه‌های‌ فرهنگی‌ در خردادماه‌ می‌رسد، گفتند پس‌ بگذاریم‌ تاتر شهر باز باشد. منتها كی‌ این‌ تصمیم‌ را گرفتند؟ در اردیبهشت‌ ماه‌ كه‌ هیچ‌ گروهی‌ آمادگی‌ اجرا نداشت. به‌ خاطر اینكه‌ اینها قبلا اعلام‌ كرده‌ بودند كه‌ دو ماه‌ تاتر شهر تعطیل‌ است‌ و الان‌ مجبور شدندكه‌ بروند تاترهای‌ پارسال‌ را حالا به‌ اسم‌ رپرتوار - اینكه‌ رپرتوار باید چه‌ شرایطی‌ داشته‌ باشد بحث‌اش‌ خیلی‌ طولانی‌ است‌ - یك‌ سری‌ كارها را برداشتند آوردند به‌ خاطر اینكه‌ تاتر شهر خالی‌ نماند، دوباره‌ اجرا كنند تا بعد تصمیم‌ بگیرند. من‌ دارم‌ حرفهای‌ دوستانم‌ را تكرار می‌كنم. ببینید تا مادامی‌ كه‌ تاتر ارتباط‌ خودش‌ را با مخاطب‌اش‌ پیدا نكرده‌ - حتی‌ این‌ مشكلات‌ می‌تواند در هنرمندان‌ ما باشد، یعنی‌ تا موقعی‌ كه‌ الزام‌ وجود تاتر را جامعه‌مان‌ حس‌ نكند این‌ مشكلات‌ هست. الان‌ شما ببینید سه‌ ماه‌ تاتر شهر تعطیل‌ بوده‌ است. هیچ‌ اتفاقی‌ نیفتاده‌ در حد اینكه‌ یكی‌ دو تا از روزنامه‌های‌ ما یكسری‌ ستونها نوشتند كه‌ آقا باید تاتر شهر باز شود. تاتر شهر فقط‌ تعطیل‌ بوده، هیچ‌ كار عمرانی‌ انجام‌ نشده. فقط‌ تعطیل‌ بوده‌ و هیچ‌ كس‌ اعتراض‌ نكرده‌ به‌ خاطر این‌ چیست، به‌ خاطر این‌ است‌ كه‌ هنوز تاتر رابطه‌اش‌ را با جامعه‌ پیدا نكرده. مثلا اگر فردا بیمارستانها تعطیل‌ شود یا وزارت‌ نفت‌ تعطیل‌ شود همه‌ی‌ اینها اگر فقط‌ یك‌ روز تعطیل‌ شوند كاملا مردم‌ نبودشان‌ را حس‌ می‌كنند ولی‌ تاتر ما سالها است‌ كه‌ هیچ‌ تاثیری‌ در جامعه‌ی‌ ما نمی‌گذارد.

اگر بخشی‌ از ایراد ارتباط‌ تماشاگر و تاتر را مربوط‌ به‌ قشر تاتر بدانیم‌ بخشی‌ از آن‌ ایراد را می‌توان‌ به‌ مخاطب‌ گرفت. چون‌ مثلا تاترهایی‌ كه‌ شما در ایران‌ اجرا كردید شاید آنقدر تماشاگر نداشته‌ كه‌ در خارج‌ از كشور داشته.

البته، در مورد كارهای‌ من‌ اینجور نبوده. خوشبختانه‌ در رقص‌ و لیوانها مثلا شب‌ آخر اجرای‌ من‌ در سالن‌ ۳۰۰ نفری، ششصد هفتصد تماشاچی‌ آمده‌ بودند. من‌ عقیده‌ام‌ بر عكس‌ است‌ یعنی‌ در تهران‌ اینطوری‌ است. شاید در شهرستان‌ این‌ مشكلات‌ باشد ولی‌ در تهران‌ به‌ خاطر اینكه‌ هشت‌ تا سالن‌ هست‌ برای‌ ۱۲‌ میلیون‌ جمعیت، و این‌ سالن‌ها ۱۰۰ نفر گنجایش‌ دارند، صد نفر پیدا می‌شوند كه‌ بروند تاتر ما را ببینند. من‌ نوك‌ پیكان‌ را دارم‌ به‌ سمت‌ هنرمندهای‌ تاتر می‌گیرم. به‌ خاطر چی؟ به‌ خاطر اینكه‌ كارگردان‌ تاتر ما می‌رود هر شب‌ سر اجرا. می‌رود می‌بیند ۱۰۰ نفر پر هستند، ۱۵۰‌ نفر هم‌ پشت‌ در هستند، ۳۰‌ نفر هم‌ روی‌ پله‌ نشسته‌اند. همین؟ ۲۰۰ نفر برای‌ یك‌ شهر ۱۲ میلیونی‌ اصلا عدد بزرگی‌ نیست. منتها تاترهای‌ ما یك‌ سری‌ مخاطب‌های ثابت‌ دارند كه‌ عموما اینطور هستند كه‌ از این‌ سالن‌ می‌روند به‌ سالن‌ بعد. حالا چه‌ تاتری‌ باشد، مثلا یك‌ ستاره‌ی‌ سینمایی‌ در آن‌ بازی‌ كند كه‌ خیلی‌ شلوغ‌ بشود. منتها موقعی‌ كه‌ ما در تاتر سالن‌های‌ محدودی‌ داریم‌ (هفت، هشت‌ تا سالن‌ داریم) تماشاچی‌ هم‌ برای‌ این‌ هفت، هشت‌ تا سالن‌ در شهر ۱۲ میلیونی‌ پیدا می‌شود. ولی‌ مشكل‌ این‌ است‌ كه‌ ما هیچ‌ وقت‌ خودمان‌ نمی‌فهمیم‌ كه‌ چه‌ وقت‌ كار بد اجرا كردیم‌ و چه‌ وقت‌ كار خوب. به‌ خاطر اینكه‌ سالن‌ به‌ هر حال‌ پر بود و آن‌ رقابتی‌ كه‌ مثلا در تاتر اروپا هست‌ در اینجا نیست. شما رقم‌ هشت‌ نمایش‌ را در شهر ۱۲‌ میلیونی‌ تهران‌ با رقم‌ ۲۰۰ نمایش‌ در شهر چهار میلیونی‌ پاریس‌ مقایسه‌ كنید. یعنی‌ در آن‌ شهر هر شب‌ دویست‌ نمایش‌ اجرا می‌شود برای‌ چهار میلیون‌ جمعیت. در كشور ما دارد هشت‌ نمایش‌ اجرا می‌شود برای ‌۱۲ میلیون. خب‌ این‌ دو تا رقم‌ را شما مقایسه‌ كنید ببینید كه‌ این‌ هفت‌ هشت‌ نمایشی‌ كه‌ دارد اجرا می‌شود مخاطب‌ دارد. ولی‌ به‌ خاطر این‌ كه‌ رقابتی‌ وجود ندارد به‌ خاطر اینكه‌ تعداد اجراهای‌ زیادی‌ در این‌ شهر وجود ندارد هیچ‌ وقت‌ كیفیت‌ها مدنظر نبوده. من‌ برای‌ یك‌ نمایش‌ كه‌ معتقدم‌ اجرای‌ بدی‌ بوده، می‌توانم‌ ادله‌ بیاورم. منتها تنها حربه‌ای‌ كه‌ كارگردان‌ آن‌ نمایش‌ دارد این‌ است‌ كه‌ من‌ نمایشم‌ پرتماشاگر بوده‌ و واقعا هم‌ راست‌ می‌گوید. سالنش‌ پر بود و حتی‌ ما خیلی‌ها را دیدیم‌ كه‌ می‌آیند بعدش‌ گریه‌ و زاری‌ و نمی‌دانم‌ كه‌ آقا عجب‌ نمایشی‌ بود و مثلا فلان‌ حالت‌ را در ما ایجاد كرد. تا موقعی‌ كه‌ ما این‌ محدودیت‌ سالن‌ اجرا را داشته‌ باشیم‌ به‌ صرف‌ استقبال‌ تماشاچیان‌ نمی‌شود یك‌ نمایش‌ را موفق‌ دانست‌ و نمایشی‌ دیگر را نه. ضمن‌ اینكه‌ یكی‌ از دوستان‌ خوبم‌ یكسری‌ آمار كاملا شخصی‌ و بدون‌ حمایت‌ دولت‌ از تعداد تماشاچی‌های‌ تاتر در ده‌ سال‌ اخیر تهیه‌ كرده‌ بود. اوج‌ این‌ نمودار، سال‌های‌ ۷۹-۷۸ بود و بعد از آن‌ سال‌ ما افت‌ تماشاگر داشتیم.

یك‌ بخشی‌ از بودجه‌ی‌ تاتر هم‌ صرف‌ جشنواره‌های‌ متعدد مناسبتی‌ می‌شود كه‌ خیلی‌ هم‌ روی‌ آن‌ تبلیغ‌ می‌شود. به‌ نظر شما در شرایطی‌ كه‌ تاتر اینقدر وضعیت‌ بدی‌ دارد، برگزاری‌ این‌ جشنواره‌های‌ مناسبتی‌ ضروری‌ به‌ نظر می‌رسد؟
خب، اینها جزو چیزهایی‌ است‌ كه‌ مدیران‌ هر سازمان‌ برای‌ پر كردن‌ چارت‌های‌ مدیریتی‌ خودشان‌ برگزار می‌كنند. مثلا وزارت‌ آموزش‌ و پرورش‌ یا هر وزارتخانه‌های‌ دیگر را در نظر بگیرید، الان‌ وزارت‌ نفت‌ هم‌ جشنواره‌ی‌ تاتر می‌گذارد. نمی‌دانم‌ جشنواره‌ی‌ بانوان‌ داریم، انواع‌ مختلف‌ جشنواره‌ هم‌ دارد توسط‌ سازمانهایی‌ برگزار می‌شود كه‌ كمترین‌ ارتباط‌ را با تاتر دارند. منتها اگر این‌ ارگان‌ این‌ بودجه‌ها را بیاورند در تهیه‌ تاتر و این‌ پول‌ را تزریق‌ كنند به‌ یكی، دو تا از گروههای‌ حرفه‌ای‌ تاتر و از آنها اجرای‌ یك‌ نمایش‌ عمومی‌ بخواهند و این‌ نمایش‌ به‌ شكل‌ بیست‌ تا سی‌ شب‌ اجرا شود موثرتر است. من‌ هیچ‌ جا ندیدم‌ كه‌ این‌ تعداد نمایش‌ توی‌ كشوری‌ برگزار شود كه‌ حداقل‌ بودجه‌های‌ فرهنگی‌ را دارد. به‌ هر حال‌ من‌ فكر می‌كنم‌ كه‌ تنها راه‌ حل‌ این‌ است‌ كه‌ ما این‌ بودجه‌های‌ فرهنگی‌ را از طرف‌ خود مركز جذب‌ كنیم. متاسفانه‌ من‌ باز نوك‌ پیكان‌ انتقادم‌ را می‌خواهم‌ برگردانم‌ به‌ وزارت‌ ارشاد و مركز هنرهای‌ نمایشی‌ كه‌ این‌ بودجه‌ها را اصلا جذب‌ نكرده. شما این‌ بودجه‌ای‌ را كه‌ مثلا نیروی‌ انتظامی‌ دارد برای‌ جشنواره‌ پلیس‌ یا جشنواره‌ی‌ بانوان‌ هزینه‌ می‌كند، جذب‌ مركز هنرهای‌ نمایشی‌ كنید و به‌ آنها بگویید كه‌ ما این‌ پول‌ را از شما می‌گیریم‌ و این‌ را تزریق‌ می‌كنیم‌ به‌ یكی، دو تا از گروههای‌ نمایشی‌ و آنها خرج‌ تهیه‌ی‌ تاتر می‌كنند. منتها این‌ اتفاق‌ نمی‌افتد. آنها برای‌ خودشان‌ یك‌ سازمان‌ جدایی‌ دارند و هیچ‌ ارتباطی‌ با مركز هنرهای‌ نمایشی‌ ندارند. مركز هنرهای‌ نمایشی‌ هم‌ با همان‌ بودجه‌ی‌ محدودی‌ كه‌ دارد یكسری‌ كارمند و یكسری‌ هنرمندان‌ تاتر دارد كه‌ باید با همان‌ بودجه‌ی‌ بخور و نمیر آنها را اداره‌ كند كه‌ خب‌ این‌ مساله‌ وضعیتی‌ پیش‌ می‌آورد كه‌ الان‌ حدود سه‌ ماه‌ است، هنوز هیچ‌ نمایش‌ تازه‌ای‌ در تاتر شهر اجرا نشده‌ و در واقع‌ نخواهد شد حداقل‌ تا اوایل‌ خردادماه.

با توجه‌ به‌ صحبتی‌ كه‌ شما كردید و اینكه‌ به‌ هر حال‌ الان‌ تاتر روی‌ صحنه‌ نیست‌ باید بگوییم‌ كه‌ سالی‌ كه‌ نكوست‌ از بهارش‌ پیداست‌ یا اینكه‌ جوجه‌ را آخر پاییز می‌شمارند؟
والله... من‌ خیلی‌ خوشبین‌ نیستم. به‌ خاطر نوع‌ نگاهی‌ كه‌ این‌ دو، سه‌ ساله‌ در بین‌ آدم‌هایی‌ كه‌ درصدد سیاست‌ گذاری‌ برای‌ فرهنگ‌ این‌ مملكت‌ هستند و نوع‌ نگاهشان‌ در جهت‌ پیشرفت‌ وضعیت‌ فرهنگی‌ و هنری‌ ما نیست‌ وجود دارد. حداقل‌ در زمینه‌ی‌ تاتر كه‌ كارنامه‌ ما تا الان‌ كاملا مشخص‌ است.

Share/Save/Bookmark