رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱ بهمن ۱۳۸۷
گفت و گو با شهلا شفیق از فعالان حقوق زنان در پاریس

«تمرکز فعالان زنان خارج از کشور، روی تابوها»

پژمان اکبرزاده
pejman@radiozamaneh.com

از تاریخ نهم تا یازدهم ژانویه، سمینار سراسری تشکل‌های مستقل زنان و زنان دگر و همجنس‌گرای ایرانی در آلمان برگزار شد.

سخنرانان این سمینار، شهلا شفیق از پاریس، شادی امین و طاهره اصغری از آلمان بودند. در این سمینار به مسایل زنان از جمله تأثیرات متقابل بخش‌های گوناگون جنبش زنان ایرانی (در داخل ایران ـ در تبعید و مهاجرت)، موانع نظری و مشکلات عملی (در روابط قدرت و خشونت و...) و راهکارها جهت ايجاد امکان همکاری پرداخته شد.

در همین رابطه با شهلا شفیق، نویسنده و از فعالان حقوق زنان در پاریس گفت و گو کرده‌ام.

Download it Here!

این سمیناری است که هر سال از سراسر آلمان در آن شرکت می‌کنند. البته بعضی وقت‌ها دوستانی هستند که از کشورهای دیگر هم می‌آیند.

من جزو تشکل‌های زنان آلمان نیستم ولی برای صحبت درباره‌ی جنبش زنان در داخل و خارج کشور و جنبش فمینیستی و تأثیرات متقابل آن بر هم صحبت ‌می‌کردم و بقیه‌ی سخنرانان درباره‌ی مسایل دیگری صحبت می‌کردند.

مثلاً مسأله‌ی رابطه‌ی زن با پیکرش، خانم شادی امین هم درباره حسادت و رقابت و رفتارهایی که زنان می‌توانند در جنبش زنان داشته باشند و نقد و تحلیل و نگاهی به آن صحبت کردند.

شب اول، میزگردی درباره‌ی تغییر نام بود. چون بحث‌هایی وجود دارد که بالاخره نام این سمینار را چه بگذارند. یعنی همین اسم است اما عده‌ای تقاضای تغییر آن را دارند و آن بحث‌ها هم انجام شد.

در همایش امسال چه گروه‌هایی شرکت کرده بودند؟

از شهرهای مختلف آلمان، برلن، هانوفر، کلن، هامبورگ و بقیه‌ی شهرها شرکت کرده بودند. متأسفانه به خاطر حضور کوتاه مدتی که داشته‌ام همه‌ی لیست را ندارم.

ولی از خیلی از شهرهای آلمان، خانم‌هایی که جزو گروه‌های زنان هستند یا به طور انفرادی، آمده بودند. فکر می‌کنم بین ۱۲۰ تا ۱۵۰ نفر بودند.

در تیتر همایش به تشکل‌های زنان همجنس‌گرای ایرانی هم اشاره‌ای شده بود. در این حوزه چه مسایلی مطرح شد؟

زنانی که به فعالیت‌های فمینیستی در خارج از کشور در طول سال‌های تبعید و مهاجرت اقدام کردند، زنانی از فکرهای مختلف که می‌شود گفت کاری که جنبش فمینیستی در خارج از کشور انجام داده، کاری بوده که می‌توان آن را در محدوده‌ی ساختار‌شکنی ارزیابی کرد و بسیار مهم است.

خیلی از مسایلی که در ایران به علت نبود آزادی بیان و سانسور، امکان طرح آن وجود ندارد‌، فعالان جنبش زنان از ابتدا روی آن انگشت گذاشتند و بعضی وقت‌ها این فعالان با عمل و رفتار خودشان، یک‌سری تابوها از جمله تبعیض با همجنس‌گرایان را مطرح کردند.

حتا بعضی از فعالان جنبش زنان در عمل و زندگی خودشان شجاعتی را داشتند که این را مطرح بکنند و بگویند ما این گرایش جنسی را داریم، ما همجنس‌گرا هستیم و می‌خواهیم این‌گونه زندگی بکنیم.

این خانم‌ها در آنجا هم حضور داشتند و در تشکل‌های آلمانی ایرانی فعالیت می‌کردند و سعی می‌کنند صدای یک گرایش جنسیتی را حتا در جوامع غربی که در جامعه‌ی ما هم به علت تابوها شدیدتر می‌شود، مطرح بکنند.

این مسأله سال‌هاست که در خارج از کشور دنبال می‌‌شود. خانم سعیده سعادت، خانم شادی حمید قبلاً هم در این زمینه کار و فعالیت و تحقیق کرده‌اند و مجدداً آنجا هم این مسایل را مطرح کردند.


شهلا شفیق، نویسنده و از فعالان حقوق زنان در پاریس

یکی از بحث‌های عمده‌ای که قرار بوده است در جریان این همایش مطرح شود، تأثیرات متقابل بخش‌های گوناگون جنبش زنان ایرانی در داخل ایران و همچنین در تبعید است. در این زمینه چه مسایلی مطرح شد؟

موضوع صحبت من این بود و در آنجا روی چند نکته به طور مختصر انگشت‌ گذاشتم. اولین مسأله همین نکته‌ای بود که در صحبت قبلی من هم بود.

وقتی ما به جنبش زنان در خارج از کشور نگاه می‌کنیم این جنبش همراه با تبعید، مرحله‌ی جدیدی را طی کرد و می‌توان گفت شوکی که ناشی از آن انقلاب بود، در آنان وجود داشت.

خیلی از فعالان جنبش زنان در انقلاب شرکت کردند و خواهان این بودند و مثل بسیاری از مردم ایران رویای این را در سر داشتند که به شرایط بهتر دست پیدا می‌کنند، ولی این‌طور نشد و بدتر شد، به خصوص مسایل مربوط به زنان و ستم جنسی ابعاد بی‌سابقه‌ای گرفت.

در نتیجه می‌شود گفت واقعاً مسایل زنان در جنبش خارج از کشور مطرح شد، چه در روزنامه‌ها و مجلات فرهنگی و عمومی و چه در میان فعالان جنبش زنان که این فعالیت‌ها، شور تازه‌ای در مهاجرت و تبعید پیدا کرد و می‌شود گفت مسأله‌ی زنان به یکی از مسایل مورد دغدغه تبدیل شد که قبلاً نبود.

دومین مسأله این‌که فعالان خارج از کشور، در مورد مسایل جنسیتی، تابوها و غیره نقش مهمی داشتند. نکته‌ی سوم در مورد افشای مسایل مربوط به زنان ایرانی است یعنی ستم جنسی و مشکلات دیگری که فقط افشا نبوده است.

مسأله‌ی نشان دادن دستاوردهای جنبش زنان هم بوده است. بخش مهمی از آنچه در ایران گذشته است از طریق این جنبش به خارج از کشور منتقل شده و می‌شود گفت در جوامع میزبان، چهره‌ی دیگری از زن ایرانی نشان داده شده است.

وقتی به طور عمومی به تابلوی ایران نگاه می‌کنیم می‌بینیم تصویری که منتقل می‌شود، تصویری است که در بسیاری مواقع حکومت آن را نمایندگی می‌کند.

وقتی آن مناظر را می‌بینید یا چیزهایی که هست، خیلی تکان‌دهنده است و تصویری از زن ایرانی می‌دهد که پیچیدگی و چندگانگی‌اش را نفی می‌کند و این‌گونه می‌شود که فکر می‌کنند زنان ایرانی در یک سطح خیلی پاینی هستند که قوانینی که بر آن‌ها حکومت می‌کند و عقب‌مانده‌اند.

ولی جنبش زنان در خارج از کشور توانسته که این تصویر را عوض بکند و تصویر دیگری از زنان ایرانی بدهد.

شما بین فضای کار فعالان حقوق زنان در خارج از ایران و همچنین در داخل ایران چه شباهت‌ها و چه تفاوت‌هایی را می‌بینید. این‌که فعالان زن در خارج از ایران از آن فضا دور هستند و از داخل کشور درگیر مسایل نیستند، بر نگاهشان به مسایلی که زنان ایرانی در داخل درگیر آن هستند و نوع فعالیت‌هایی که در داخل می‌شود چه تأثیری می‌گذارد؟

آدم همیشه می‌تواند به دلیل دور بودن، بعضی از جاهای تابلو را نبیند. اما بعضی وقت‌ها هم این فاصله‌ی دور کمک می‌کند به چیزهایی توجه بکند که کسانی که خودشان درگیرند، توجه نکنند.

یعنی همیشه دو نقطه‌ی منفی و مثبت هستند. اگر ما بتوانیم در یک گفت و گو، در تعامل با یکدیگر بر سر یک جریان نقد (به تفاهم برسیم، مثبت خواهد بود) من بین نقد و افشا تفاوت می‌گذارم.

فکر می‌کنم وقتی با جنبش‌های مدنی از دور یا از نزدیک حرف می‌زنیم، در یک حالت دیالوگ هستیم و در این دیالوگ حتماً نقد لازم است.

ما در مقابل یک حالت دیالوگ هستیم و در این حالت دیالوگ حتماً نقد لازم است. ولی در مقابل یک نظام سیاسی که باید افشایش بکنیم، قرار داریم. در نتیجه این دو موضع و وضع متفاوت است و بعضی دوستان در خارج از کشور به این نکته اشاره کردند که این دو را با هم قاطی می‌کنند.

در نتیجه نقدشان کارایی مثبت و لازم را ندارد و آن نکته‌ای هم که شما اشاره کردید کاملاً درست است. به علت دور بودن، وقتی موضع را روی افشای این جنبش‌ها می‌گذارند. یعنی به جای این‌که به اسم نقد ولی به شکل نفی در می‌آید، بعضی وقت‌ها دچار این نابینایی هم می‌شود.

در برخورد، همیشه این وجود دارد. حالا چه داخل کشور نسبت به خارج و (‌چه خارج کشور نسبت به داخل) در داخل کشور هم این نکته‌ای که شما می‌گویید، هست.

یعنی بعضی وقت‌ها آن‌ها هم می‌توانند صحبت‌هایی بکنند و اتفاقاً این نکته هم در سوال و جواب‌ها مطرح شد. بعضی خانم‌های فعال می‌گفتند که آن‌ها هم همین کار را می‌کنند.

یعنی وقتی آن‌ها هم با منتقدین خودشان برخورد می‌کنند معلوم است که با شرایط خودشان آشنا نیستند و هر وقت نقدی می‌کنیم آن‌ها می‌گویند این‌ها ایدئولوژیک هستند.

یعنی یک‌سری برخوردهایی صورت می‌گیرد که آن‌ها هم می‌گفتند این نقد هم به نفی نزدیک می‌شود. بنابراین این صحبت‌ها شد و علی‌رغم کوتاهی وقت، به نظر من خیلی هم سازنده بود.

به هر حال امیدوارم که بتواند به شکل نوشتار در بیاید و بالاخره کمک کند. چون باید در یک گفت ‌و گویی این بحث‌ها بشود و به آن توجه هم بشود که هم در داخل و هم خارج گرایش‌ها خیلی متنوع هستند. همه که یک‌جور برخورد نمی‌کنند و هر چقدر که این گفت‌ و گوها بیشتر بشود بهتر است.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

این هم سنگ قلمداد کردن جنبش خارج و داخل نهایتابه کوچک شمردن جنبش بزرگ زنان درداخل می انجامد ،که درگفتار سرکارخانم شفیق انجامیده است.بسی جای تاسف است که این دوستان نمی دانندکه اساساهر نوع فعالیت ویا موضع گیری در این زمینه اگربربسترفعالیت هاوواقعیت های جنبش زنان درداخل نباشدازقبل محکوم به شکست است.توجه داشته باشید اگر مخاطب شما زنان ایرانی ای هستند که درایران زندگی می کنند، برای تاثیرگذاری برآنهادرک شرایطتشان امری اجتناب ناپذیراست.

-- مهتاب ، Jan 19, 2009 در ساعت 01:46 PM

یعنی در مورد روسپیگری در داخل و خارج هم صحبت شد ؟
یعنی در مورد سنگسار در داخل هم صحبت شد ؟
یعنی در مورد حجاب اجباری در داخل هم صحبت شد ؟
یعنی در مورد ازدواج دختران نه ساله هم صحبت شد ؟
یعنی در مورد تعصبات اشتعال زا هم صحبت شد ؟
یعنی یعنی یعنی یعنی یعنی یعنی !!!

-- یعنی ، Jan 20, 2009 در ساعت 01:46 PM