رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۲ دی ۱۳۸۷

تاریخ هواپیمایی ملی ایران در کانادا نوشته شد

پژمان اکبرزاده
persia_1980@hotmail.com

فایل شنیداری

عباس عطروش از مدیران پیشین هواپیمایی ملی ایران «هما»‌ است که سالهاست در کانادا زندگی می‌کند. عطروش در سال ۱۳۱۷ در آبادان متولد شد و در سن بیست ‌سالگی به استخدام شرکت هواپیمایی ایران در این شهر درآمد. در رشته‌ی زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاه شیراز تحصیل کرد و از سال ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۴ رییس هواپیمایی ملی ایران در لبنان، انگلستان و یونان بود.

عطروش در واپسین سال‌های زندگی در ایران، پیش از انقلاب، رییس ارشد هوایپمایی ملی ایران و مدیرعامل شعبه‌های داخلی و خارجی «هما» بود و علی‌رغم نزدیک به ربع قرن دوری از ایران همچنان علاقه‌مند به رشته‌ی خود و حوزه‌ی فعالیت‌هایش در ایران است. چند سال پیش مطالبی به زبان انگلیسی درباره‌ی هواپیمایی ملی ایران در اینترنت منتشر کرد و به‌تازگی برای نخستین‌بار کتابی به فارسی با عنوان «تاریخچه‌ی هوایپمایی بازرگانی در ایران» منتشر کرده است. تارنمایی هم برای معرفی این کتاب ایجاد کرده است به نشانی: www.iranairlineshistory.com

از عبارت «هواپیمایی بازرگانی» این فکر ممکن است برای بعضی‌ها پیش بیاید که «هواپیمایی بازرگانی»، یعنی هواپیماهایی که در زمینه‌ی بازرگانی و حمل و نقل کار می‌کنند و ربطی به مسافربری ندارند. عباس عطروش بیشتر برایمان توضیح می‌دهد:


«هواپیمایی» اصطلاح بسیار وسیعی‌ است که می‌تواند خیلی چیزهای دیگر هم جزوش باشد ولی «هواپیمایی بازرگانی» دقیقاً به شرکت‌های هواپیمایی و ترابری هوایی اطلاق می‌شود. یک محدوده خاصی از هواپیمایی‌ست و منظور از هواپیماهای بازرگانی بیشتر، شرکت‌های هواپیمایی است.

از سابقه‌ی پژوهش‌هایتان در این زمینه برایمان بگویید. چه شد که در این سالها اینهمه علاقه‌مند بودید که درباره‌ی این موضوع بنویسید؟ از چندسال پیش در سایت‌هایی مانند iranian.com به انگلیسی می‌نوشتید و حالا هم کتابش را به فارسی چاپ کرده‌اید...
شاید اینجا بهترین جایی باشد که من بتوانم سپاسگزاری و قدردانی خودم را به فرد خاصی ابراز کنم که اصولا موجب این [شد] که من بروم در این مورد بررسی کنم. در سال ۱۹۹۷، دو سال پس از اینکه iranian.com کارش را شروع کرده بود،‌ من و آقای جهانشاه جاوید (مدیر سایت) باهم صحبتی داشتیم. ایشان به من پیشنهاد کرد یک مقاله درباره‌ي هواپیمایی یا کلاً راجع به هوایپمایی ملی ایران «هما» بنویسم. در آن زمان من به ایشان گفتم که اطلاعات قبل از «هما» را زیاد الان در دسترس ندارم و نیاز به زمان دارد این کار. به‌هرحال به ایشان قول دادم که بررسی کنم. این کار را هم کردیم و مقاله‌ای درiranian.com منتشر شد. علاقه‌ای که مردم نشان دادند موجب شد من بیشتر تشویق شوم. چندین سال البته طول کشید تا قضیه‌اش به این کتاب رسید و اکنون بسیار خوشحالم، برای اینکه نخستین کتاب و شاید تنها کتابی‌ست که درباره‌ي هوایپمایی بازرگانی در ایران نوشته شده و من این را مدیون آقای جهانشاه جاوید هستم.


عباس عطروش

فشرده‌ای برایمان بگویید از محتوای کتاب، از بخش‌های اصلی کتاب و اطلاعاتی که ارائه می‌کنید.
در ابتدای این کتاب مقدماتی درباره‌ي هوایپمایی به‌طورکلی در جهان نوشته شده است. هنگامی که وارد بحث ایران می‌شویم، برمی‌گردد به یک مقدار داستان‌های افسانه‌ای که حتا در شاهنامه‌ی فردوسی به آن بسیار اشاره شده است. همچنین اطلاعات کلی راجع به هواپیمایی بازرگانی در جهان. بیشتر کتاب درباره‌ي تاریخ هواپیمایی در ایران است. این تاریخ به هشت دوره تقسیم شده است. نخستین دوره کلاً درباره‌ي تاسیس نیروی هوایی و کارهایی است که نیروی هوایی انجام داده است. پیش از آن راجع به اولین هواپیمایی که وارد فضای ایران شد نوشته شده و همچنین دوره‌ی مفصلی درباره‌ي زمانی که آلمانی‌ها به ایران آمدند و در ایران هواپیمایی راه ‌انداختند با شرکتی به نام «یونگر». این هواپیمایی برای مدت حدود هفت‌سال، به‌طور منظم به‌عنوان یک هواپیمایی تقریباً کامل برای آن زمان در ایران پرواز می‌کرد. پرواز در شهرستان‌های ایران و تعدادی هم به خارج از کشور. این دوره‌‌ی تاریخ ایران تقریباً کامل است در کتاب. در آن دوره توجه در واقع بیشتر به پست بود ولی کار به مسافربری و حتا قدری به حمل بارهای کوچک هم کشید. سپس به دوره‌ای می‌رسیم که آلمانی‌ها به دلایلی در سال ۱۹۳۲مجبور می‌شوند از ایران بروند. یک مدت کوتاهی بین آن دوره و دوره‌ی بعدی، وزارت پست و تلگراف خودش تصمیم می‌گیرد با خریدن دو‌- سه هواپیما پروازهایی را انجام بدهد و آن هم باز بیشتر هدف پست بوده، ولی خب باز کار به حمل مسافران هم کشیده شد. پس از آن وارد دوره‌ا‌ی می‌شویم که هوایپمایی ایران و پس از آن هواپیمایی ملی ایران درست شد. از سال ۱۹۶۲ این هواپیمایی، دولتی و ملی شد. هواپیمای ایران پیش از آن، شخصی بود. پس از آن دوره‌ا‌ی است که من نامش را گذاشته‌ام دوره‌ی هواپیمایی‌های متعدد. دوره‌ی ۱۹۷۹ به‌بعد است که دیگر انحصاری نبود و تعداد هواپیمایی‌ها زیاد شد.

در مورد بخش از ۱۹۷۹ به بعد، یعنی از زمان انقلاب، بیشتر برایمان توضیح دهید که چه مطالبی در کتاب مطرح می‌شود؟
این بخش در حقیقت زیاد دلنشین نیست. کلاً از ۱۹۷۹ به بعد، هواپیمایی ما یک‌مقدار پس‌رفت داشته است. یک‌مقداری هم نه، بیشتر! حتا مقامات دولتی جمهوری اسلامی هم خودشان به این مسئله اذعان دارند. البته در این کتاب بیشتر به حقیقت امر پرداخته شده تا انتقاد. اما خب در این زمینه، حقیقت امر به‌هرحال همان انتقاد است. درباره‌ي این موضوع بحث شده که چرا هواپیمایی‌ای که در هفده‌سال پیش از انقلاب آن همه پیشرفت داشت،‌ یک‌دفعه به این روزگاری بیفتد که امروز افتاده است. به‌طور منطقی به این موضوع پرداخته شده است. البته یک کارهایی انجام شده و نمی‌شود منکر آنها شد، ولی در آن سطحی که هفده سال پیش از انقلاب اتفاق افتاد نبوده و نخواهد هم بود. گناه این مسئله را به گردن افراد نگذاشته‌ام. بالاخره یک‌مقداری فشارهای اقتصادی، دوره‌ی جنگ و بعد تحریم‌های اقتصادی بسیار لطمه زده به هواپیمایی ملی ایران. ولی خب همه‌اش را هم نمی‌شود گذاشت به حساب تحریم‌های اقتصادی.

به حساب چه چیزهای دیگری می‌شود گذاشت؟
مدیریت. مدیریت‌های غلط. نداشتن برنامه‌ریزی و استراتژی صحیح. یعنی در واقع هیچوقت یک برنامه‌ی درستی از هواپیمایی در پیش روی مسئولان هواپیمایی نبوده که بنشینند و بگویند که ما از حالا شروع می‌کنیم و ده سال آینده باید در اینجا باشیم. هواپیمایی یک مجموعه‌ای‌ست از همه چیز که هواپیما یکی‌ از آنهاست. هواپیمای خوب، نو و قشنگ یکی از چیزهاست. سرویس‌، برنامه‌ریزی و خیلی مسایل دیگر مطرح است. در هواپیمایی حدود ۴۰۰ تخصص وجود دارد و و هواپیما هم یکی از آن مسایل است. فرض کنیم الان بهترین هوایپما را در اختیار داشته باشید. وقتی کارکنان آموزش‌دیده نداشته باشید،‌ خلبان خوب نداشته باشید و افرادی که این هواپیماها را تعمیر می‌کنند آموزش‌ ندیده باشند فرقی نمی‌کند. یعنی یک هواپیمایی عقب‌افتاده.

در کتاب مدعی شده‌اید که هواپیمایی ملی ایران در واپسین سال‌های پیش از انقلاب به یکی از بهترین خطوط هواپیمایی جهان تبدیل شده بود. این قضاوت بر پایه چه معیار و اطلاعاتی صورت گرفته؟
در زمان هواپیمایی ملی یک استراتژی و برنامه‌ای از اول مشخص شده بود که این هواپیمایی می‌خواهد چه بشود. از اینجا شروع شد. البته این را هم بگویم که پیشرفت هواپیمایی ملی ایران در زمان خودش مقدار زیادی مدیون مدیرعامل شرکت بود. از آغاز تا پیش از انقلاب، تیمسار سپهبد علی محمد خادمی مدیریت را به عهده داشت که از نظر مدیریت بسیار چهره‌ی شناخته‌شده و از نابغه‌های مدیریت ایران بود. از طرف دیگر، بسیار آدم منظم، برنامه‌ریز و با هوشی بود. آن‌وقت‌ها هم شرایط در خیلی موارد برای اداره‌ی هواپیمایی شرایط بسیار سختی بود ولی او با هوشمندی و ابتکار، آن را به جلو برد تا جایی که در طول هجده سال به ما می‌گفتند The Fastest Growing Airline in the World.

این عنوان در آن زمان در جایی ثبت شد؟
بله. خیلی جاها. این عنوان درمجلات است، در صحبت‌ها و بحث‌ها ولی چیزی که خیلی ما را در سطح جهانی سر زبان انداخته بود و هواپیمایی ملی ایران را معروف کرد، ایمنی پروازهای ایران ایر بود. ایمنی پروازها به این صورت بود که هواپیماهای درست می‌خریدند، هواپیماهای به‌دردبخور، بی‌مطالعه هواپیما نمی‌خریدند. پس از انقلاب اگر دقت کنید چند جور هواپیما می‌خواستند بخرند بی‌منظور و نمی‌دانم آخر روی چه حسابی. خرید هر چیزی یک هدف و حساب و کتابی دارد، مطالعه دارد. ما قسمت مهندسی و تعمیرات‌مان درآن زمان زبانزد بود و خلبان‌های ما مرتب تحت آموزش بودند. سه هزارنفر در امتحان شرکت می‌کردند و در بین آنها هشت نفر انتخاب می‌شدند. یعنی زبده‌ترین‌شان. اینها را می‌فرستادند برای بهترین‌ آموزش‌ها. آموزش یکی از ستون‌های هواپیمایی بود. همه چیز دست به دست هم داده بود تا یک هواپیمایی تقریباً کامل داشته باشیم؛ هواپیمایی‌ای بود که برنامه‌ی پانزده‌ساله‌اش که از ۱۹۷۵ تقریباً شروع شد، اگر تمام می‌شد، بی‌شک جزو دست‌کم پانزده هواپیمایی بالای دنیا بود.

شما حدود بیست و پنج سال است که در خارج از ایران زندگی می‌کنید. در این سالها رفت‌وآمدی هم به ایران داشته‌اید؟
من از سال ۱۹۸۳ که از ایران خارج شدم، نه! هنوز به ایران برنگشته‌ام.

برای انجام کارهای پژوهشی‌تان هیچ مشکلی نداشته‌اید؟ منابع تحقیقی که نیاز داشتید برای نوشتن این کتاب؟
مشکل که داشتم. یعنی واقعاً دوری از منابع ملی، یعنی کتابخانه‌ها و آرشیو روزنامه‌هایمان در ایران ولی یک‌مقداری خارج‌بودن هم باعث شد که در اینجا مقدار زیادی دنبال منابع و اسناد بگردم که بسیار کمک کرد. منابعی که شاید در ایران موجود نبود. این تاریخ ضمن اینکه می‌توانم بگویم یک تاریخ نسبتاً کاملی است ولی هنوز جای دارد برای توسعه. امیدوارم مدارک و اسنادی که الان در ایران وجود دارد ادامه پیدا کند و یک روزی ما از اینها استفاده کنیم و این کتاب را کاملتر کنیم.

در ۱۹۹۴(۱۳۷۳) ، گروه کارکنان پیشین «هما» را تشکیل دادید. درباره‌ي این گروه برایمان بگویید؟ این گروه در کانادا است؟
نه،‌ این گروه در حقیقت جهانی‌ست و جای به‌خصوصی ندارد. در سال ۱۹۹۴ به فکر من رسید که افراد و کارکنان پیشین هواپیمایی که در خارج هستند را ما یک‌جوری دورهم جمع‌شان کنیم. دلیلش هم این بود که کارکنان «هما» یک همبستگی عجیبی با هم دارند. همکاری‌شان در کار استثنایی بود، روابط‌شان با هم استثنایی بود. الان هم هنوز عاشق «هما» هستند که دیگر البته آنجا نیستند. هدف یک‌مقدار زیادی برقراری ارتباط بود، اینکه گاهی دورهم جمع بشویم و یاد خاطره‌های شیرین گذشته را بکنیم. من این کار را در ۱۹۹۴ با یک لیست سی نفره شروع کردم و الان بیش از ۴۰۰ یا ۴۵۰ نفر در لیست ما هستند که ما با هم در تماس‌ هستیم. یک وب‌سایت مخصوص همین کارکنان پیشین را هم داریم که خیلی مفصل است و اتفاقاً شنیده‌ام در ایران هم خیلی خواننده پیدا کرده است.

از هواپیمایی جمهوری اسلامی و کسانی که الان در آنجا کار می‌کنند هیچ واکنشی دیده‌اید نسبت به کتاب‌تان؟
هنوز نه! برای اینکه، همانطور که گفتم، کتاب در ایران هنوز پخش نشده و به‌زودی پخش خواهد شد. به‌طور قطع بعداً نظراتی خواهم گرفت که خیلی هم خوشحال خواهم شد.

تمایلی ندارید که به ایران سفر بکنید برای این کتاب؟
الان برنامه‌ای در پیش ندارم،‌ ولی خب بهرحال آدم باید برود مملکت‌اش را ببیند. یعنی امیدوارم این سفر به‌زودی اتفاق بیفتد. اگر بروم، مقدار زیادی دنبال نکته‌های کوری که ممکن است در هواپیمایی باشد می‌روم و پیدا می‌کنم برای چاپ‌های بعدی.

پیوندهای مرتبط
تارنمای گروه کارمندان پیشین «هما»

تارنمای سال‌های طلایی «هما»

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

اول : ممنون از اینکه مطلبی می خوانیم که بوی راستی از آن به مشام می رسد... ام چندنکته :
1- سهم پادشاه فقید ایران در این مطلب فراموش شده و یا به عللی حذف شده است .
2- از نویسنده متشکرم که دستکم نقش سپهبد خاتمی را به اختصار توضیح داده است .
3- رو در بایستی ندارد ! هواپیمائی ملی چون نیروی هوائی،زمینی،شهربانی،سفارتخانه،دانشگاه و....... اسلامی شد و به 1400 سال قبل بازگشته
رادیو زمانه در کجا جا می گیرد ؟ پاسخ با شما است !
در خاتمه ممنون از اینکه بخش کوچکی را به حقایق اختصاص داده اید .....

-- منوچهر ، Sep 21, 2007 در ساعت 05:33 PM

با سپاس از گفتگوی بسیار چالب آقای اکبرزاده با آقای عباس عطروش نویسنده کتاب تاریخ هواپیمائی بازرگانی ایران، باید گفت که این نویسنده با نگارش این کتاب خدمت بزرگی به هواپیمائی در ایران نموده است. صد حیف که هواپیمائی ملی ایران "هما" آن عظمت و مقام والائی را که در دو دهه 1340 و 1350 درسطح جهانی بدست آورده بود از دست داد.

-- شاهین ، Sep 29, 2007 در ساعت 05:33 PM

آفرین بر شما و کار بی نظیرتان
ایران باید از افرادی چون شما بهره ببره
ای خدا

-- بدون نام ، Jan 11, 2009 در ساعت 05:33 PM