رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲ دی ۱۳۸۹
با خانم نویسنده ـ هزاره‌ها و اضطراب اجتماعی

در رویای آزادی

شهرنوش پارسی‌پور
http://www.shahrnushparsipur.com

ذبیح‌الله منصوری نویسنده و محقق چیره‌دستی بود که بسیاری از مواقع آثار خود را به نام ترجمه به چاپ می‌رساند. یکی از کتاب‌های قابل تأمل او «ملاصدرا» نوشته هانری کوربن است. البته هنگامی که از هانری کوربن درباره این کتاب پرسیدند گفت که هرگز چنین اثری را ننوشته است. و بعد که کتاب را خواند گفت بگذارید به همین شکل باقی بماند.

Download it Here!

نکته جالب این است که در کتاب عملاً هیچ سخنی از ملاصدرا در میان نیست. در عوض اطلاعات ذیفمیتی از شرایط دوران شاه عباس در اصفهان به دست می‌دهد. البته منصوری منابعی را که این اطلاعات را از آن به دست آورده است ذکر نمی‌کند. یکی از مهم‌ترین بخش‌های کتاب گفت و گو از آخر زمان و هزاره هجری قمری (و شاید هم هجری شمسی ست).

این تاریخ مصادف بوده است با زمان حکومت شاه عباس و مردم نیز منتظر ظهور امام زمان بوده‌اند. ظاهراً از این نقطه نظر زمانه ما در پایان هزاره دوم میلادی قابل مقایسه با این دورانی است که منصوری در کتابش شرح می‌دهد. برای روشن‌تر شدن مسأله توضیح مختصری به دست داه می‌شود.

می‌دانیم که زمین چندین نوع حرکت دارد که معروف‌ترین آن‌ها حرکت وضعی و انتقالی است. در حرکت وضعی زمین در هر بیست و چهار ساعت یک بار به دور محور خود می‌چرخد، و به این ترتیب در هر دو ساعت یکی از صورت‌های فلکی در افق آن ظاهر می‌شود. این مسأله برای کسانی که به تنجیم یا آسترولوژی اعتقاد دارند از اهمیت زیادی برخوردار است. زیرا بر این باور هستند که همین صورت‌های فلکی ظاهر شده در افق هر منطقه «طالع» شخص را تعیین می‌کند.

اما بعد نوبت به حرکت انتقالی می‌رسد که زمین در طی ۳۶۵ روز و چند ساعت به دور خورشید می‌گردد. در این حالت زمین در هر سی روز و چند ساعت از یکی از صورت‌های فلکی عبور می‌کند. به این ترتیب است که شما متولد برج اسفند یا فروردین یا برج دیگری می‌شوید، که این نکته نیز از نظر منجمان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و اعتقاد بر این است که این برج‌های دوازده گانه شکل بخشنده شخصیت و روان‌شناسی فرد هستند.

اما زمین حرکات دیگری نیز دارد که یکی از آن‌ها حرکت رقص محوری است. گویا در این حالت زمین در چرخش به دور خود دارای لرزش‌هایی می‌شود که باعث می‌شود در هر دو هزار سال به اندازه سی درجه ـ کم و بیش ـ به اندازه یک برج عقب برود. یعنی در دو هزار سال پیش زمین در روز نخست بهار در درجه یکم از برج حمل یا بره بوده که همان فروردین خودمان باشد.

مردمان قدیم این حرکت را نیز می‌شناختند و برای آن اهمیت زیادی قائل بودند. در حدود دوهزار و بیست سال پیش یک ستاره‌شناس ایرانی اعلام می‌کند که چون سیارات زحل و مشتری در برج باکره قران کرده‌اند، و چون ششصد سال پیش همین قران در برج بزدم ماهی یا دی ماه دیده شده و خلاصه چند قرن دیگر در برج های دیگر، در نتیجه از آنجایی که برج باکره نماد شهر اورشلیم است پس تا بیست سال دیگر پیامبری در فلسطین ظهور خواهد کرد. این زمان مصادف می‌شود با زمانی که زمین در حرکت انتقالی خود، در روز نخست بهار وارد درجه سی از برج دوماهی (اسفند) خواهد شد و به این ترتیب عصر دوماهی آغاز خواهد شد و دوهزار سال ادامه خواهد داشت.

برمبنای همین پیشگویی است که بیست سال پس از این تاریخ سه مغ برای پیدا کردن کودکی که باید به دنیا بیاید یا آمده است از ایران به فلسطین می‌روند و مسیح را که در طویله‌ای به دنیا آمده پیدا می‌کنند. باقی داستان نیز تاریخی است و به بحث ما در اینجا مربوط نمی‌شود.

در هزاره نخست اسلامی، یعنی هم‌زمان با سلطنت شاه عباس گرچه هنوز دوهزار سال پر نشده است اما مردم در انتظار ظهور امام زمان و آغاز عصر دلو یا سقا هستند که همان برج بهمن باشد. اینجا نیز توضیحی ضروری به نظر می‌رسد. انسان ابزارساز در عصر مادر‌تباری دارای اشرافیت محسوب می‌سد و حریمی داشت. از مقطع پدر‌سالاری و پس از جنگ‌های هولناک آزادی انسان از او سلب شد.

انسان به دلیل ابزار‌سازی اسیر و بنده شد. همین مسأله باعث شکل‌گیری مذاهبی شد که وعده آزادی به انسان می‌دادند، و چون به دلیل نقایص تکنولوژیکی چنین امری میسر نبود وعده را به آینده می‌دادند. از حدود دوهزار سال پیش و با شکل‌گیری آئین مسیح چنین وعده داده شد که در عصر دلو که نماد رمزی آن انسان است (مردی یا زنی آسمانی که ستلی به دست دارد و آب‌ها را بر زمین روان می‌کند) عصر انسان حقیقی و ابزار‌ساز و سلطنت او بر زمین آغاز خواهد شد.

بر طبق مندرجات کتاب ذبیح‌الله منصوری مردم در عصر شاه عباس منتظر ظهور امام زمان بوده‌اند و این مسأله منجر به برخوردهای شدیدی میان گروه‌های مختلف اجتماعی می‌شد که گویا دو دسته بزرگ آن‌ها به نام‌های «حیدری» و «نعمتی» سرکرده بقیه محسوب می‌شدند. این برخوردها گاهی بسیار خونین بوده است. در همین کتاب می‌خوانیم که شاه عباس گاهی بازار اصفهان را قرق می‌کرد تا زنان در آنجا بدون حجاب حرکت کنند. هیچ بعید نیست که این حرکت نیز در راستای همین معنا صورت می‌گرفته است. چون چنانچه که می‌دانیم زنان برده بردگانند و لابد اگر امام زمان ظهور کند فکری نیز به حال آن‌ها خواهد کرد.

البته می‌دانیم که مسأله توجه به هزاره‌ها در ایران بسیار قدیمی است و به آئین زرتشت بازگشت می‌کند، که در هر هزاره سوشیانتی به دنیا می‌آید که نطفه‌اش در دریاچه هامون محفوظ است و از تخمه زرتشت به شمار می‌‌آید. در هر هزاره دختری باکره در آب‌های دریاچه آب‌تنی خواهد کرد و بار برخواهد داشت.

چنین به نظر می‌رسد که انسان ایرانی به دلیل جغرافیای بدخیم و این‌که از حدود چهارهزار سال پیش به اسارت درآمده است همیشه در جست‌وجوی راهی برای آزادی بوده است، و چون در عمل چنین آزادی امکان‌پذیر نبوده است خود را به دامن رویای آزادی انداخته است. در اصفهان چهارصد سال پیش نیز هیجان پایان جهان و آغاز عصر جدید مردم را مشوش و انگیخته کرده بوده است. اما زمان گذشت و هیچ حادثه خارق عادتی رخ نداد. منتهی جنگ و خونریزی ادامه داشت و عاقبت منجر به حمله و یورش محمود افغان به اصفهان شد.

اینک اما هزاره سوم مسیحیت به تازگی آغاز شده است. به خوبی به خاطر دارم که در سال دوهزار بسیاری از مردم منتظر ظهور مجدد حضرت مسیح بودند. در آمریکا، در شب آغاز سال نو شماری از مردم به بیرون شهر رفتند تا اگر حادثه خارق عادتی رخ داد در معرض خطر نباشند. یادم هست که وقتی بچه بودم کتاب پیشگویی‌های نوستراداموس را می‌خواندم. بر حسب این پیشگویی‌ها جهان بنا بود در سال دوهزار به پایان خود برسد.

این پیشگوی بزرگ یهودی تا سال دوهزار پیشگویی کرده بود و خبر پایان جهان را می‌داد. اینک اما من در جست‌وجوی یافتن پاسخی درباره آشوب‌های جهان با افرادی صحبت می‌کردم و روشن شد محافلی درباره «آرماگدون» و پایان جهان در سال ۲۰۱۲ صحبت می‌کنند و هیجان‌زده هستند. پس تنش‌ها و اضطرابات سال ۲۰۰۰ به سال ۲۰۱۲ منتقل شده است.

در جست‌وجوی معنای آرماگدون به دانشنامه آزاد ویکی‌پدیا مراچعه کردم. این آرماگدون به کوه مجیدو اطلاق می‌شود که در ۹۰ کیلومتری اورشلیم و ۳۱ کیلومتری شهر حیفا واقع است. این کوه شامل منطقه‌ای است که از نظر باستانشناسی اهمیت زیادی دارد. آرماگدون نام مکانی است که در انجیل ارزش نمادینه داشته و تنها یک بار در بخش آپوکالیپس (مکاشفات) فصل ۱۶ آیه ۱۶ آمده و به این مفهوم است که در آینده این مکان شاهد حادثه خارق‌العاده‌ای خواهد بود: «از معبد صدایی مهیب برخاست که به هفت فرشته چنین می‌گفت: بروید و هفت جام خشم خداوند را برزمین بریزید...» آرماگدون محل تجمع پادشاهان شرق خواهد بود... در این باره باز گفت خواهم داشت.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

یه سوال به نظر شما خانم پارسی پور عزیز اگر در استرالیا ساکن باشیم چه؟اوضاع برجهای جنوب کره زمین را چطور میبینید؟خیلی برایم جالب است که ببینم نظر شما چیست اینجا وقتی در امریکا تابستان است زمستان است!

-- بدون نام ، Dec 23, 2010 در ساعت 12:45 PM