رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۳ اسفند ۱۳۸۸
کانون مدافعان حقوق بشر:

«دولت در حال ویرانی جامعه مدنی ایران است»

کانون مدافعان حقوق بشر، دلیل «منطقی» آزار و اذیت فعالان مدنی از سوی دولت را تلاش برای «ویران کردن» جامعه مدنی ایران از طریق تحت فشار قرار دادن فعالان این حوزه اعلام کرد.

این کانون در نامه‌ای به ناوی پیلای، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد، از وی خواسته با «تمام توان خود» در سازمان ملل متحد، مانع از «ویران شدن» جامعه مدنی ایران شود.


نویسندگان این نامه، به عنوان اولین اقدام، از خانم پیلای خواسته‌اند که برای آزادی تمام فعالان در نهادهای مدنی، احزاب سیاسی، نهادهای فکری – عقیدتی، اجتماعی، اقتصادی و حقوق بشری و رفع پلمپ از دفاتر و آزادسازی فعالیت آنها در چارچوب قوانین ایران، «تلاش جدی» انجام دهد.

در این نامه آمده است که «سال‌ها تحمل مرارت‌ها و رنج‌های یک ملت برای تشکیل جامعه مدنی، دستاورد با ارزشی است که نمی‌توان چشم بر هم گذاشت تا با سیاست‌های غلط و تنگ‌نظرانه یک دولت، ویران و سرکوب گردد.»

به نوشته کانون مدافعان، در دوران محمود احمدی‌نژاد، «برخورد و مواجهه» با نهادهای مدنی افزایش یافته و بسیاری از نهادهای مدنی در معرض «تهاجمات» امنیتی – سیاسی و قضایی قرار گرفتند.

«سال‌ها تحمل مرارت‌ها و رنج‌های یک ملت برای تشکیل جامعه مدنی، دستاورد با ارزشی است که نمی‌توان چشم بر هم گذاشت تا با سیاست‌های غلط و تنگ‌نظرانه یک دولت، ویران و سرکوب گردد»

پلمب دفاتر نهادهای مدنی، بازداشت اعضای آنها و احضار، بازخواست و تهدید برخی از فعالان دیگر، از جمله فشارها بر فعالان این حوزه است که در این نامه مورد اشاره قرار گرفته است.

در ادامه این نامه آمده است که پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، نهادهای امنیتی، «اقدام به تشدید برخوردهای سرکوبگرانه و خشن با چنین نهادهای مردمی کردند، در حالی که این نهادها اساسا نقشی در حوادث مربوط به پس از انتخابات نداشتند.»

به نوشته کانون مدافعان، وقایع پس از انتخابات، از نظر نهادهای امنیتی، «بسیار مغتنم بود تا با سوء‌استفاده از این فضا، به سرکوب شدید و کامل نهادهای مدنی دست یازند.»

نهادهای حقوق بشری، زنان، دانشجویان، روزنامه‌نگاران و احزاب سیاسی منتقد که پیش از انتخابات نیز تحت فشارهای امنیتی قرار داشتند، پس از انتخابات، با فشارهای بیشتری مواجه شدند. تعداد بسیاری از فعالان این عرصه‌ها، بازداشت و محاکمه و تعداد دیگری نیز مجبور به خروج از کشور شده‌اند.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

دریغ از یک جو «عمل» بجای یک خروار «نوشته». اگر میرزا رضا کرمانی می خواست با نامه نگاری کار ااز پیش برد ناصر الدین شاه به فساد ادامه میداد و شایدحکومت قاجار هنوز هم درمملکت بر قرار بود. در قدردانی از «عمل» دلاورانه او نظام «شبه قاجار» کنونی هر گز ازاو نامی هم نمی برد و حتی کو چه ای هم در هیچ کجا به اسم او نیست.

-- بدون نام ، Feb 22, 2010 در ساعت 02:00 PM

دوباره مي سازمت وطن!
اگر چه با خشت جان خويش
ستون به سقف تو مي زنم،
اگر چه با استخوان خويش
دوباره مي بويم از تو گُل،
به ميل نسل جوان تو
دوباره مي شويم از تو خون،
به سيل اشك روان خويش
دوباره ، يك روز آشنا،
سياهي از خانه ميرود
به شعر خود رنگ مي زنم،
ز آبي آسمان خويش
اگر چه صد ساله مرده ام،
به گور خود خواهم ايستاد
كه بردَرَم قلب اهرمن،
ز نعره ي آنچنان خويش
كسي كه « عظم رميم» را
دوباره انشا كند به لطف
چو كوه مي بخشدم شكوه ،
به عرصه ي امتحان خويش
اگر چه پيرم ولي هنوز،
مجال تعليم اگر بُوَد،
جواني آغاز مي كنم
كنار نوباوگان خويش
حديث حب الوطن ز شوق
بدان روش ساز مي كنم
كه جان شود هر كلام دل،
چو برگشايم دهان خويش
هنوز در سينه آتشي،
بجاست كز تاب شعله اش
گمان ندارم به كاهشي،
ز گرمي دمان خويش
دوباره مي بخشي ام توان،
اگر چه شعرم به خون نشست
دوباره مي سازمت به جان،
اگر چه بيش از توان خويش

(سيمين بهبهاني)

V

-- علی ، Feb 22, 2010 در ساعت 02:00 PM