رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۱ مهر ۱۳۸۸
پس از ۵ بار رهایی از مرگ؛

بهنود شجاعی اعدام شد

بهنود شجاعی که به دلیل ارتکاب قتل در سن نوجوانی مجرم شناخته شده بود، در زندان اوین تهران توسط اولیاء دم اعدام شد.

این اتفاق در حالی رخ داد که پیش از این آقای شجاعی پنج بار برای اجرای حکم اعدام به قرنطینه زندان منتقل شده بود و هر بار به دلایلی اجرای حکم به تأخیر افتاده بود. در آخرین مورد صادق اردشیر لاریجانی، رئیس قوه قضائیه در نخستین دستور خود پس از آغاز تصدی این سمت، در روز چهارشنبه ۲۸ مرداد اجرای حکم قصاص وی را متوقف کرده بود.


بهنود شجاعی

به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، خانواده‌های سهراب اعرابی و ندا آقاسلطان، دو تن از جان باختگان حوادث اعتراضی اخیر، به همراه جمعی از فعالان حقوق بشر امروز در برابر زندان اوین تهران حضور یافتند. آن‌ها خواستار لغو اعدام بهنود شجاعی بودند.

بهنود شجاعی در سال ۱۳۸۴، هنگامی که هفده سال سن داشت در یک نزاع شخصی در یکی از پارک‌های تهران، فردی را به قتل رساند.

وکلای بهنود شجاعی در دادگاه استدلال کردند که موکل آن‌ها مرتکب قتل غیرعمد شده و به‌جای اعدام، مجازات پرداخت دیه را مستحق می‌دانستند.

اما دادستان این ادعا را رد کرد و گفت بهنود شجاعی به مقتول حمله کرده و با ضربات متعدد او را از پای درآورده‌است.

محمد مصطفایی، یکی از وکلای بهنود شجاعی امروز در گفتگو با رادیو بی‌بی‌سی در مورد نحوه اعدام بهنود گفت: «بعد از اذان صبح، بهنود شجاعی به پای چوبه دار رفت و مادر و پدر مقتول چهارپایه‌ای را که برای اعدام در نظر گرفته بودند از زیر پای بهنود کشیدند و بهنود از دنیا رفت.»

محمد مصطفایی افزود: «متأسفانه علی‌رغم اعتراض‌هایی که ما به ماهیت حکم و اجرای آن داشتیم و این‌که ما پیشتر توانسته بودیم رضایت اولیای دم را بگیریم و شهودی هم بودند که شهادت بدهند، ولی هیچکدام از اعتراض‌ها و شکایت‌های ما به جایی نرسید.»


محمد مصطفایی از وکلای بهنود شجاعی

آقای مصطفایی مسئله تغییر نظر اولیاء دم را در استفتائی از آیت‌الله مکارم شیرازی نیز مطرح کرده بود که این مرجع تقلید در پاسخ اعلام کرد: «هرگاه شهود معتبر شهادت دهند که آن‌ها عفو کرده‌اند بازگشت آن‌ها اثری ندارد.»

اتحادیه اروپا پیش از این با صدور بیانیه‌ای از مقامات قضائی ایران خواسته بود در مجازات این جوان تخفیف قائل شوند.

در بیانیه اتحادیه اروپا آمده بود که مجازات مرگ این نوجوان در تناقض با تعهدات و وظایف جمهوری‌اسلامی به‌ویژه پیمان بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی و کنوانسیون حقوق کودکان است که هر دو به وضوح اعدام افراد صغیر و یا محکومیت افرادی که در سن نوجوانی مرتکب جرم شده‌اند را منع می‌کند.

Share/Save/Bookmark

در همین رابطه:
بهنود شجاعی در آستانه اعدام
کفن‌پوشی برای اجرای حکم اعدام بهنود شجاعی
تعویق دیگر بار اعدام بهنود شجاعی و محمد فدایی
نامه بهنود شجاعی به خدا
بهنود شجاعی در آستانه اعدام قرار گرفت
شجاعی و انگوتی در آستانه اعدام

نظرهای خوانندگان

پدر و مادری كه دستشان را به خون آلوده میکنند شاهد این مدعا هستند كه فرزندی خشن و جنگجو به جامعه
داده بودند ... با کشتن این جوان دوباره فرزند خودشان را هم کشتند

-- naj ، Oct 11, 2009 در ساعت 07:49 AM

لذتی که درعفو وگذشت هست درانتقام نیست .درتاریخ آمده که پیامبر اکرم پس از فتح مکه ازخون عموی خود حمزه گذشت درست است که در قرآن آمده ولكم في القصاص حيوة يااولي الالباب این آیه برای جلوگیری ازقتل وگشتار آمده چون درآن دورآن اگر قتلی اتفاق می افتاد قبایلی برای انتقام به جنگ وستیز بایکدیگر می پرداختن چه بسا افرادزیادی دراین درگیری گشته می شدندوماههااین جنگ وستیز ادامه پیدامی کرد وبه قبایل دیگرگشیده می شد .وخانواده هاوقبایل به گوچ اجباری مجبورمیشندواین آیه درواقع جلواین فاجعه رامی گرفت وقتی قاتل دستگیرمجازات میشدمانع از جنگ وستیر می شدوبا توجه به حق قصاص برای اولیاء دم.در قرآن وروایات گذشت رابرقصاص برتردانسته شده امیدواریم که ملت ایران شاهد چنین حوادث تلخ نباشد

-- ابراهیم ملکی ، Oct 11, 2009 در ساعت 07:49 AM

جدا از تمام تعهدات در برابر کنوانسیون حقوق کودکان و پیمان بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی که جمهوری اسلامی ایران ملزم به رعایت آن است این چه نفرت از فرزندان این خاک و بوم است که تا اعماق وجود دولت مردان ایران رسوخ کرده است؟ این چه تفسیری از اسلام و قرّان است؟ این نسل بیگناه که جزٔ تحقیر و توهین و محرومیت ندیده اند به چه گناه نابخشودنی این چنین قربانی طناب‌های مرئی و نامرئی میشوند؟ مگر بخشی از وظایف دولت‌ها ترویج آگاهی‌ و روشنگری نیست؟ در میان انان که هنوز کینه‌های بدوی انتقام از درونشان زبانه می‌‌کشد؟ دولت جمهوری اسلامی ایران خود نیز این کینه‌ها را دامن می‌‌زند و عقب ماندگی و بربریت را ترویج می‌‌کند.این نسل بی‌ گناه را خود با سیاست‌های عقب مانده تان به دنیا آوردید، در مدت سی‌ سال جمعیت را بیش از دو برابر کردید بی‌ آن که به فکر آینده‌ای برای این انسان‌های هوشمند، مهربان و با گذشت باشید. هیچ دولتی در حق فرزندان خود این چنین نکرد. کم دزدیدید، کم غارت کردیدو کم نابود کردید؟‌ای کاش لیاقت می‌‌داشتید که هم آباد کنید، زندگانی‌ ایجاد کنید، کار ایجاد کنید و هم خود بهره ببرید. دریغ که هم نسل جوانان انقلاب ۵۷ را سوزاندید و هم کمر به نابودی فرزندان پاک آنان بسته اید.

این کینهٔ کور از وحشت شما در مقابل حقانیت و رستاخیز این ملت است.

-- ستاره ت ، Oct 11, 2009 در ساعت 07:49 AM

شرم به قاضیانی که قانون اعدام صادر می‌‌کنند"شریعت شرفروش" با سپردن اجرای این کار زشت و ناروا به بستگان زخم خورده و پریشان خاطر قربانیان یک فاجعه، مکارانه مسٔولیت آن‌ را به به عهده آنها میگذارد. .آن‌‌ها قاتلانی آگاهند. گرد همایی در اعتراض به اعدام در زمان اجرای آن‌، از دست آوردهای ارزشمند جنبش دموکراتیک مردم ماست. گرامی‌ بداریم خاطره هر دو قربانی جوان این فاجعه را که مرگشان گویا رسيدن زمان برچینی و پايان اين قانون ناشايست و زشت در ایرن را بشارت می دهد

-- koorosh ، Oct 11, 2009 در ساعت 07:49 AM

امید زیادی داشتم که این بار هم اعدام نشود.
افسوس...

-- بدون نام ، Oct 11, 2009 در ساعت 07:49 AM

نمی دانم فیلم American History X را دیده اید؟ نکته اصلی در آن است که جواب خشونت را با خشونت دادن فقط بازتولید خشونت می کند.
زشتترین بخش قضیه در آن است که حق زندگی فرد به خانواده مقتول داده می شود. این نوع انتقام چه تغییر مثبتی ایجاد می کند؟
کمی به اطرافمان نگاه کنیم تا بفهمیم چقدر از لحاظ فرهنگی و اجتماعی عقب افتاده ایم. این عمل عقب افتاده به دوره طیره و قبایلی جوامع 1500 سال پیش برمیگردد. انسان مدرن با خرد و عقل خود می تواند راهش را برگزیند.

-- eX ، Oct 11, 2009 در ساعت 07:49 AM

واقعا چه میشود گفت؟ از کجا باید شروع کرد؟ از قاضی که از عدالت بویی نبرده یا قوانینی که مبتنی‌ بر دین ۱۴۰۰ سال پیش هست؟ غم انگیز تر از همه رفتار خانواده‌ای است که حاضر میشوند با دست خود چهار پایه از زیر پای جوانی‌ بکشند که به راحتی‌ می‌توانست جای پسر خودشان باشد. خدا به داد جامعه‌ای برسد که در آن مردم خون را با خون میشویند و از کشته شدن یک انسان به آرامش میرسند.

"پدر و مادری كه دستشان را به خون آلوده میکنند شاهد این مدعا هستند كه فرزندی خشن و جنگجو به جامعه
داده بودند ... با کشتن این جوان دوباره فرزند خودشان را هم کشتند"

ناج عزیز با شما کاملا موافقم.

-- mehrnoosh ، Oct 11, 2009 در ساعت 07:49 AM

واقعا مشتاقم ببینم ماذر اون مقتول که ضربه زیر چهارپایه ی اعدام زده ، امشب و بهتر بگم ، از این به بد شب را چگونه به روز می گذرونه...

-- عطری ، Oct 11, 2009 در ساعت 07:49 AM

مذهبیون به بانو سوسن میگفتند سوسن کوری، و خیلی نسبتهای پدرانه دیگر. اما او میخواند: «آخه ای عزیز من خون رو که با خون نمیشورن»
ایشان شعورش خیلی بیشتر از حکام و قضات امروز ایران بود.

-- بدون نام ، Oct 11, 2009 در ساعت 07:49 AM

بهنود جان، دیگه از هراس هر روزه مردن راحت شدی. امیدوارم که به آرامش رسیده باشی. گرچه ما بی قرار رفتن دردناکت خواهیم ماند.
جان آدمی در دیار ما بسیار بی ارزش تر از مزد گورگن است. عدالت چراسراسر بی عدالتی است در این دیار؟ چشم در برابر چشم! وای ...

-- نسرین ، Oct 12, 2009 در ساعت 07:49 AM

وقتی جامعه ای در دنیای پیشرفته امروزی از قوانین عجیب و غریب و خشن قرنها پیش جامعه ای دیگر استفاده میکند نتیجه ای بهتر از این نوع آدمکشی ها بدست نخواهد آورد. حال باز جمعی برآنند که با سفسطه و مغلطه و تقدسگرائی و نقل قول از این امام و آن معصوم و این شیخ و آن زاهد و با استفاده از جملاتی عربی از این قوانین و استفاده از آنها در جهان امروز دفاع کنند. البته خوشبختانه بسیاری از ایرانیان به این حقیقت پی برده اند که این امر غیر قابل دفاع بوده و امروز میبایست دست اندر کار چاره ای دیگر بود.

-- مردمسالار امروزی ، Oct 12, 2009 در ساعت 07:49 AM

این رمالان و ملایان دنیادار نمیخواهند دست از جنایات و فجایعی
که تا امروز روا داشته اند بردارندچون این فضاحت ها را اسلامی
میدانند بنابراین باید اول گردن این اسلام را زد و بعد گردن آنهائی را که
خود را مجری احکام اسلام میدانند این تنهاراه رسیدن بآزادی
میباشد.هرکس این نوشته را میخواندباید فورا این اسلام جنون
وخونین را اول ازخانه و بعد از میهنش بیرون براند.همین وبس.

-- ایراندخت آریا ، Oct 12, 2009 در ساعت 07:49 AM

ابراهیم ملکی عزیز،

تو را به جان عزیزت دست از حدیث ......بردار! از تکرار مکررات این که پیغمبر چه کرد و چه نکرد خسته نشدید؟!!

حرف خودت را بزن! دلیل خودت را بگو از قول خودت استدلال کن! از احساس خودت بگو! آخر تو هم آدمی و باید چیزی از خودت داشته باشی یا نه؟! آیا حدیث، دلیل و برهان محسوب است؟ تکرار و تقلید آدم های 1400 سال پیش ارزش است؟

این پسر جوان هم با قانون همان پیامبر و قران اعدادم شده. دلیلش هم نشخوار کردن کور کورانه سنت و کتاب است. درمان درد ما به دست خود ماست. گذشتگان مردند و رفتند. این ما هستیم که باید عقل خودمان را به کار اندازیم و ببینیم چطور می توانیم مشکلات خود را حل کنیم.

-- آریا ، Oct 13, 2009 در ساعت 07:49 AM