رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۰ مرداد ۱۳۸۸

دو کشته دیگر: قهرمانی و اکبری

خبر کشته شدن دو تن دیگر از بازداشت‌شدگان حوادث اخیر ایران به نام‌های رامین آقازاده قهرمانی و حسین اکبری تأئید شد.
حسین اکبری در زندان و بر اثر «ضربه مغزی و ضربات باتوم» و رامین قهرمانی دو روز پس از آزادی از زندان در اثر «شکنجه‌های زندان» جان باختند.

رامین قهرمانی
به گزارش تارنمای نوروز، در جریان اعتراضات هفته‌های اخیر به نتیجه انتخابات، افراد دولتی، رامین قهرمانی را متهم به شکستن شیشه‌های بانک می‌کنند و برای دستگیری وی به منزلش مراجعه می‌کنند. این مأموران مدعی بودند که چهره وی را «از طریق دوربین مداربسته یک بانک شناسایی کرده‌اند.»

نیروهای دولتی ایران پس از اعتراضات بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری دست به بازداشت گسترده معترضان زده‌اند. در هفته‌های اخیر خبرهای مختلفی از کشته شدن شماری از بازداشت‌شدگان در زیر شکنجه به رسانه‌ها رسیده‌است.
معترضان به نتایج انتخابات معتقد به «تقلب گسترده در شمارش آرای» این انتخابات هستند.

رامین قهرمانی متولد سال ۱۳۵۸ بوده و محل سکونت وی در خیابان شهرآرا بود. وی به گفته مادرش «جوانی بود نه چندان سیاسی، بسیار آرام و بی‌آزار و وابسته به خانواده».


حسین اکبری و رامین آقازاده قهرمانی

رامین قهرمانی هنگام مراجعه مأموران در منزل نبوده ولی مادر وی به منظور اثبات بی‌گناهی فرزندش، او را بعداً با خود به کلانتری می‌برد اما مأموران رامین را نگه می‌دارند و به بازداشت‌گاه منتقل می‌کنند.

بنا به این گزارش، آقای قهرمانی پس از دو هفته، با بدنی که آثار شکنجه بر آن نمایان بود از زندان آزاد می‌شود، ولی دو روز پس از آن به‌طور ناگهانی حالش بد می‌شود و در نهایت فوت می‌کند.

در این گزارش آمده‌است: «در این فاصله چند بار از کلانتری یا بازداشتگاه زنگ می‌زنند و حالش را می‌پرسند، گویی در بازداشتگاه حاثه‌ای رخ داده بوده که آن‌ها نگران وضعیت جسمانی او شده بودند.»
در گزارش‌ها آمده‌است که «رامین قهرمانی مدتی طولانی از پا آویزان شده بود و پس از آزادی به دلیل لخته‌های خون موجود در سینه‌اش در بیمارستان بستری شد.»

«خانواده قهرمانی تحت فشار شدید برای منع انتشار خبر کشته شدن فرزندشان هستند. آن‌ها تحت تدابیر شدید امنیتی فرزند خود را به خاک سپردند. تا جایی که پس از مراسم خاک‌سپاری به دلیل تهدیدات نیروهای امنیتی مبنی بر این‌که سر مزار فرزندشان حق ندارند با صدای بلند گریه کنند و شیون سر دهند.»

حسین اکبری
به گزارش فعالان حقوق بشر در ایران، حسین اکبری یکی دیگر از جوانانی است که پس از بازداشت شدن توسط نیروهای امنیتی در اعتراض‌های روزهای پس از انتخابات ایران، کشته شده‌است.

هیچ اطلاعی از سرنوشت وی یا محل نگه‌داری‌اش در دست نبود

این در حالی است که تا تاریخ ۳۰/۴/۸۸ و با پی‌گیری خانواده‌اش از طریق دادگاه انقلاب و بازداشت‌گاه اوین و دیگر بازداشت‌گاه‌های موجود در تهران، هیچ اطلاعی از سرنوشت وی یا محل نگه‌داری‌اش در دست نبود.

در روز ۳۱ تیرماه ۱۳۸۸ با تماسی که با خانواده‌اش گرفته شد، از آن‌ها خواسته شد تا برای تحویل گرفتن جسد فرزند خود به بیمارستان امام‌خمینی مراجعه کنند و با مراجعهٔ آن‌ها مشخص شده‌است که دلیل کشته شدن وی بر اثر ضربهٔ مغزی بوده و روی بدن او آثار متعدد باتوم دیده شده‌است.


پیکر وی صبح روز یک‌شنبه ۴/۵/۸۸ در قطعهٔ ۲۱۹ بهشت زهرا تهران در کنار مادر مرحوم وی به خاک سپرده شد.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

مسئول خون اغتشاش گران، آنانی هستند که آنها را به خیابان فرستادند و مسئول خون بیگناهانی که در خیابان ها کشته شدند اغتشاش گرانند. خلاصه اینکه ما و نیروهایمان بیگناهیم. ما که آنها را دعوت نکرده بودیم، اینهمه سال خودمان انتخابات می کردیم بی شما. دفعه بعد هم نیایید و ببینید چطور 50 میلیون رای می آوریم.

-- احمد جنتی ، Jul 31, 2009 در ساعت 08:09 AM

اقای موسوی خوشحال میشید وقتی این اخبارو میخونید؟نه؟

-- ali ، Jul 31, 2009 در ساعت 08:09 AM

اگر راست میگویید و ذره الوثقایی صداقت در وجودتان باشد رفراندوم برگزار خواهید کرد اما نمیکنید (البته تحت نظر نیرویی بیطرف) آنچه شما را در صحنه سیاست ایران نگاه داشته است وجود منابع عظیم زیر زمینی است که با حمایت دلالان استعمار از شما و به قول یک عزیز ، مافیاهای نظامی-مالی صورت میگیرد . بدون حمایت این دستگاه منظم چپاول کشورهای عقب نگاه داشته شده ، شما چیزی جز گداهای در حرم نیستید . شما عروسکهای خیمه شب بازی مشتی عروسک گردان هستید که سالهاست ما را استثمار کرده اند . شما بیوجودانی هستید که از شرافت انسانی به دورید و زندگیتان چیزی جز سرسپردگی نیست . از کسانی که دستی بر آتش دارند و قادرند پیشینه مهره های رژیم را بازگو کنند ، تقاضا دارم دریغ نفرمایند و پرونده این مقدس نماها و گرگهای در لباس میش را به ملت بنمایانند .
کمی در احوال شرایط سیاسی ایران در قرن معاصر مطالعه کنید تا ردپایی محسوس اما نامریی را در تمام حوادث و وقایع ایران ببینید.

-- ناقوس مرگ آور ، Jul 31, 2009 در ساعت 08:09 AM

ميشه اگه آدرسي از رامين قهرماني داريد برام بفرستيد من و خانواده ام خيلي سال پيش شهرآرا خ آرش مهر كوچه گلرخ زندگي ميكرديم و با خانواده اي با مشخصات فوق همسايه و دوست خانوادگي بوديم ميخوام ببينم رامين همون دوست منه تو بچگي هام خواهش ميكنم اگه خبري داريد بديد من نگرانم تشكر

-- مهناز ، Aug 1, 2009 در ساعت 08:09 AM