تاریخ انتشار: ۱۵ شهریور ۱۳۸۷ • چاپ کنید    

۶۴ درصد پذیرفته‌شدگان امسال دانشگاه‌ها زن هستند

معاون سازمان سنجش آموزش اعلام کرد که امسال در آزمون سراسری کنکور، ۴۳۷ هزار و ۶۹ نفر پذیرفته شدند كه ۶۴ درصد آن‌ها را زنان تشكیل می‌دهند.

ابراهیم خدایی در این باره گفت: در آزمون سراسری امسال، ۱۵۸ هزار و ۹۱۱ نفر از پذیرفته‌شدگان، مرد و ۲۷۸ هزار و ۱۵۸ نفر زن هستند.

همچنین در لیست اسامی ۳۶ داوطلب برگزیده آزمون سراسری در گروه‌های آزمایشی پنج‌گانه، دختران با اختلاف پنج درصدی در کسب کرسی‌های برتر کنکور از پسران پیشی گرفتند. یعنی از میان ۳۶ برگزیده نخست رشته‌های مختلف، ۱۹ نفر آن‌ها دختر بودند.

این در حالی است که سال گذشته اکثر برگزیدگان کنکور را پسران تشکیل می‌داد.

سال گذشته، همزمان با کنکور ۸۶، رئیس سازمان سنجش از اعمال «سهمیه‌بندی جنسیتی» در پذیرش دانشجو خبر داده بود که با واکنش فعالان حقوق زن و دانشجویان و دانش‌آموزان دختر مواجه شد.

عبدالرسول پورعباس گفته بود: سهمیه‌بندی جنسیتی با توجه به نیاز جامعه به حضور متناسب دختران و پسران در برخی از رشته‌ها اعمال می‌شود.

سازمان سنجش هدف سهمیه‌نبدی جنسیتی را «رفع نیازهای جامعه» و «تناسب‌سازی» اعلام کرد که طبق آن ۴۰ درصد سهمیه برخی رشته‌های تحصیلی به پسران داده می‌شود. بدین ترتیب رتبه‌های کسب شده توسط دختران ملاک سنجش قرار نمی‌گیرد.

این طرح سبب شد تعدادی از داوطلبان دختر نامتناسب با رتبه‌های خود، پذیرفته شوند و یا در هیچ یک از رشته‌های انتخابی‌شان پذیرفته نشوند.

به نقل از خبرگزاری ایسنا، ماه گذشته رئیس سازمان سنجش سهمیه‌بندی جنسیتی را رد کرد و گفت: «فقط در ۳۰ رشته و چهار پنج مورد به نفع پسران دانشجو پذیرش می‌شود و در بقیه رشته‌ها پذیرش به نفع دختران است. البته این مساله هم فقط در مورد دوره‌های روزانه است و در دانشگاه های پیام نور، آزاد، علمی کاربردی و فراگیر پیام نور چنین بحثی وجود ندارد.»

هم اکنون در کشور تنها رشته «مامایی» است که فقط دانشجوی دختر پذیرش می‌کند.

بنا به اعلام مسئولان سازمان سنجش، در حال حاضر در مجموع حدود ۶۲ درصد پذیرفته‌شدگان دانشگاه‌ها، دختر و ۳۸ درصد آن‌ها پسر هستند كه این آمار با احتساب دانشگاه‌های آزاد، فراگیر و علمی كاربردی به ۴۹ درصد پسر و ۵۱ درصد دختر می‌رسد.

نتایج نهایی آزمون سراسری سال ۸۷ دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی كشور، صبح روز گذشته، پنچشنبه اعلام شد.

نظرهای خوانندگان

جاي بسيار خوشحالي دارد كه دختران راه رهائي خود را در مشاركت اجتماعي يافته اند و جاي بسي تاسف است كه جمهوري اسلامي كماكان تبعيض جنسيتي را در دستور كارش دارد .

-- فرهاد-فرياد ، Sep 5, 2008 در ساعت 05:35 PM

آفرین.
امید که اینان بمانند , برویند و فردای بهتری را برای ایران رقم بزنند.

-- آرش ، Sep 5, 2008 در ساعت 05:35 PM

همین خانمای نابغه چهار سال بعد باید منتظر باشن تا اون سی درصد آقای تحصیل کرده بیان خواستگاری. چهل درصد این خانمای نابغه باید تن بدن به شوهر تحصیل نکرده.

-- جمشید ، Sep 6, 2008 در ساعت 05:35 PM

آرش عزیز امید انسانی و خوبی داری، اگر فکرکنی که زنان و مردان دوشادوش همدیگر فردای بهتری را رقم خواهند زد. اما قرائن و شواهد چنین نشان می دهد که در ایران مردان واداه اند و همان مقدار نیرویی که هنوز برای شان مانده تقدیم زنان می کنند. نتیجه چه خواهدشد؟ زن سالاری به جای مردسالاری؟ فرهاد فریاد می نویسد:دختران راه رهائي خود را در مشاركت اجتماعي يافته اند.آیا به راستی چنین است. آیا دختران بدون حمایت مالی و اجتماعی پدرو برادر ( همان مردسالاران!!!؟؟؟) قادر به انجام چنین کاری می بودند؟ من هم از مشارکت زنان و تحصیل کردن شان بسیارخوشحال هستم، اما می ترسم این خوشحالی ام تبدیل به یاس شود، چون می بینیم که مردان واداده اند در انجام کارهای اجتماعی مشترک انسانی و امید به زن ها بسته اند. فکر می کنم هرگونه امیدی به دیگری بستن و از خودبیخودشدن هیچ مشکلی را حل نخواهدکرد. جامعه ای سالم است که مردان و زنانش دوشادوش هم حرکت کنند.متاسفانه جامعه ی امروز ایران فاقد چنین بینشی است. آیا از خود پزسیده ایم که هزینه ی تحصیلی این زنان را چه کسانی تقبل می کنند؟ آیا از خود پرسیده ایم که چه مقدار از ان تحصیل کرده های دانشگاهیِ زن فقط و فقط برای یافتن شوهر بهتری است که درس می خوانند؟ لطفا مرا بد نفهمید.تکرار می کنم، جامعه ای سالم است که مردان و زنان قوی داشته باشد. اما تفویض قدرت مرد به زن را فاجعه می دانم. فاجعه ای که طلایه اش را مدت هاست می بینم. اگر برای کسانی تنها مبارزه با سیاست های رژیم مطرح است و امروزه زنان را ضربه زن به آن سیاست ها می بیند، به یاد بیاورد روزهایی را که برای همه این مهم بود که "شاه بایدبرود". شاه رفت و جابجایی قدرت شد. آیا آن ملیون ها آدم و در راس شان روشنفکرها به مراد خود رسیدند؟
نه تنها نمی توان و نبایست حرفی در مخالفت با مشارکت اجتماعی زنان زد، بلکه باید از آن حمایت همه جانبه کرد. اما این چیستی قضیه است. در چیستی با هم اختلاف نظر نداریم. همانطور که در" شاه باید برود" نداشتیم. اما آیا آنقدر هوشیارهستیم که شیفته و دیوانه نشویم و به چگونگی آن هم بیندیشیم؟ تجربه ی تاریخی تاریخ معاصرِ صدسال اخیر نشان داده است که تا کنون چنین هشیاری ای نداشته ایم. آیا اینبار خواهیم داشت؟ تکرار می کنم، تفویض قدرت و وظیفه به دیگری فاجعه آفرین خواهد بود. فکر می کنم مردان نباید وادهند. مردان می بایست در رقابت سالم با زنام در عرصه ی اجتماعی حضورداشته باشند، وگرنه یک پای نیروهای پیشبرنده ی اجتماعی لنگ خواهدماند.
رمضانی

-- رمضانی ، Sep 6, 2008 در ساعت 05:35 PM

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)