رادیو زمانه

تاریخ انتشار: ۵ شهریور ۱۳۸۷

تازه‌های نشر: «نورثنگر ابی»

«نورثنگر ابی» نوشته جین آستین با ترجمه رضا رضایی در ۳۳۰۰نسخه از سوی نشر نی منتشر شد.

آقای رضایی، پیش‌تر رمان‌های «عقل و احساس»، «غرور و تعصب»، «منسفیلد پارک» و «اِما» را از همین نویسنده ترجمه کرده بود.

«نورثنگر ابی» برای نخستین بار است که به فارسی برگردانده می‌شود.

این کتاب در سال ۱۸۱۸ (یک سال بعد از مرگ جین آستین) منتشر شد، اما بر اساس مدارکی که وجود دارد، نویسنده نوشتن آن را در سال ۱۷۹۴شروع کرده بوده است. وی در سال ۱۸۰۳ آن را با عنوان «سوزان» به ناشری سپرد اما سال‌ها گذشت و کتاب منتشر نشد تا این که خانم آستین در سال ۱۸۱۶متن را بار دیگر برای انتشار آماده کرد.


نورثنگر ابی/نشر نی

در مارس ۱۹۱۷(چند ماه قبل از مرگش) نام اثر را به «دوشیزه کاترین» تغییر داد اما از انتشار آن صرف‌نظر کرد. تا این که بالاخره بعد از مرگ وی، اثر با عنوان «نورثنگر ابی» همراه با رمان دیگری به نام «ترغیب» چاپ شد.

قهرمان این رمان، دختری است ساده‌دل که عاشق رمان‌های ترسناک آن زمانه است و خودش را در نقش قهرمان این رمان‌ها می‌بیند. کاترین مورلند از کلبه روستایی‌اش به دنیای پرتب و تاب و پیچیده شهری شلوغ سفر می‌کند، با آدم‌های تازه آشنا می‌شود و تجربه‌هایی را از سر می‌گذراند. او اما در عالم خیال، همه چیز را با رمان‌هایی که خوانده است مقایسه می‌کند و سرانجام درمی‌یابد که دنیای اطرافش، واقعی‌تر از دنیای رمان است.

رمان‌های جین آستین، از پرخواننده‌ترین آثار ادبیات درجهان هستند.

وی در سال ۱۷۷۵در جنوب شرقی بریتانیا بدنیا آمد و هفتمین فرزند یک کشیش ناحیه بود. دو اثر به نام‌های «لیدی سوزان» و «واتسن‌ها» (ناتمام) نیز از میان کارهای اولیه نویسنده، باقی مانده‌اند. او پیش از مرگ، مشغول نوشتن رمانی به نام «سندیتن» بود که قسمت‌های پراکنده‌ای از آن در دست است.

جین آستین در محلی نسبتا منزوی زندگی کرد و بیشتر اوقات خود را به نوشتن گذراند. به نظر منتقدان، او نبوغی دو وجهی داشت؛ هم طنز قدرتمندی داشت و هم اخلاقیات و روحیات آدم‌ها را خوب می شناخت.

«نورثنگر ابی» در دوبخش و ۳۱ فصل، تجربیات قهرمان داستان را به خواننده ارائه می‌کند.

نویسنده در بخشی از رمان، از زبان کاترین قهرمان داستان به پارتنر خود در رقص می‌نویسد: «ما توافق کرده‌ایم که امشب این‌جا باشیم و هر توافقی که کرده‌ایم مال هر دو نفر ماست. هر کس که بیاید و حواس یکی از ما دو نفر را پرت کند به حق و حقوق دیگری لطمه می‌زند. به نظر من، رقص روستایی نشانه عروسی است. وفاداری و محبت وظیفه اصلی زوجهاست. کسانی که نمی‌خواهند برقصند چه کار دارند به زوج‌های رقص یا همسران بقیه؟»

و جان تورپ، زوج کاترین، در رقص پاسخ می‌دهد: «پس تعریف شما از ازدواج و رقص این طور است...قبول دارید که در هر دو حالت، مرد امتیاز انتخاب دارد اما زن فقط قدرت رد کردن؟ در هر دو حالت، قرار و مداری بین زن و مرد گذاشته می شود، به نفع هر دو. وقتی قرار و مدار گذاشتند دیگر مال هم هستند، تا موقعی که قرار و مدار فسخ بشود. پس، وظیفه آنهاست، هر کدام‌شان باید سعی کنند موجباتی پیش نیاورند که دیگری دلش بخواهد جای دیگری سرش را گرم کند. هر دو نفع اصلی‌شان در این است که فکر و خیال خود را به محاسن همسایه یا نفر بغل دستی منحرف نکنند، یعنی خیال نکنند که با کس دیگری مثلا اوضاع بهتر می‌شود. این‌ها را قبول دارید؟»


در همین رابطه:
تازه‌های نشر: «شمس لنگرودی»
تازه‌های نشر: «زبان سرخ»
تازه‌های نشر: «زنان ایل بهمئی»
تازه‌های نشر: «به سوی فانوس دریایی»
تازه‌های نشر: «زمانی برای انسانیت بشر»
تازه‌های نشر: «مائو؛ داستان ناشناخته»