خانه > خبر اول > تازههای نشر > تازههای نشر: «البته واضح و مبرهن است که...» | |||
تازههای نشر: «البته واضح و مبرهن است که...»«البته واضح و مبرهن است که...» نوشته ضیاء موحد از سوی انتشارات نیلوفر در ۲۲۰۰ نسخه منتشر شده است. آقای موحد در پیشگفتار مینویسد: «اگر شما هم ناچار بودید هر ماه مقالههایی را برای چاپ در نشریهها ارزیابی کنید و مهر رد یا قبول بر آنها بزنید و درمییافتید که اگر نویسندهای آگاهیهای ابتدایی از مقالهنویسی داشت چه بسا مهر رد به نوشتهاش نمیخورد شاید همین کار را میکردید که من در این رساله کردهام.»
وی ادامه میدهد: «وقتی دبیرستان بودم دانشآموزان دنبال انشایی میگشتند که به درد هر موضوعی بخورد. جمله معروف «البته واضح و مبرهن است که اگر قدری درباره این موضوع پرفایده فکر کنیم.» و «پس از این موضوع پرفایده نتیجه میگیریم که...» یادگار همان دوران است. آن روزها از این ماجرا خندهام میگرفت اما حالا مثل این که خودم هم در این رساله میخواهم همین کاررا بکنم. دستورهایی صادر کنم برای نوشتن هر مقاله. مگر میشود برای نوشتن مقالهای که پهلو به اثر هنری میزند و مقاله تحقیقی و علمی، دستورهای واحدی داد؟» کتاب به دو بخش تقسیم شده است. در بخش نخست، نویسنده به تعریف، ساختار کلی، روشهای مقالهنویسی، مراحل آمادهسازی مقاله و شرح نکاتی درباره بخشهای مختلف هر مقاله مثل عنوان، مقدمه، چکیده، کلیدواژه و غیره پرداخته است. در بخش دوم نیز مقالات روایی، توصیفی، تعریفی، فلسفی و... توضیح داده شدهاند. آقای موحد در بخش دوم برای هر کدام از انواع مقالاتی که به آن اشاره کرده، نمونهای نیز آورده است. مقاله «نظریههای فرهنگی در پساساختگرایی و پسامدرنیسم» دکتر حسین بشیریه به عنوان نمونه یک مقاله تعریفی در کتاب آورده شده است. آقای بشیریه مقاله خود را بدین صورت به پایان برده است: «هیچ ایدئولوژی نمیتواند بر متن، وحدت و انسجام تحمیل کند؛ ایدئولوژیها نمیتوانند فراوردههای فرهنگی تولید کنند و در عین حال مطمئن باشند که ان فراوردهها دربست در خدمت خودشان خواهند بود؛ برعکس ممکن است فراوردههای فرهنگی و هنری، تعارضات درونی ایدئولوژی را نیز برملا سازند....فراوردههای فرهنگی و هنری پدیدههای ثابت و تغییرناپذیری نیستند بلکه فراوردههایی هستند که هر زمان در تعبیرهای دیگر، بازسازی میشوند.» مقاله «پارادوکس» از کتاب «از ارسطو تا گودل» نوشته خود نویسنده، ضمن تعریف پارادوکس و نشان دادن انواع آن با ارائه مثال های تاریخی، برای روشن شدن کاربرد مثال در مقاله آورده شده است. آغاز مقاله چنین است: «میگویند در دهکدهای دورافتاده در سیسیلی که در پشت کوههای سر به فلک کشیده پنهان شده است آرایشگری هست که از ساکنان دهکده تنها ریش کسانی را میتراشد که خود ریش خود را نمیتراشند: حالا سوال این است که تکلیف این آرایشگر با ریش خودش چیست. ریش خود را خود میتراشد یا نمیتراشد؟ فرض میکنیم خودش ریش خودش را بتراشد. پس از کسانی که است که خودشان ریش خودشان را میتراشند اما بنابر تعریفی که از این آرایشگر کردیم او ریش چنین کسانی را نمیتراشد. پس نباید ریش خودش را بتراشد...» موحد، هدف خود از این نوشته را به دست دادن قاعدههایی برای نوشتن مقالههایی که در کنار شعر و داستان اثر هنری شناخته میشوند نمیداند. وی در این خصوص مینویسد: «این نوع نوشتن، قاعدههای معینی ندارد، یاددادنی نیست. اما اگر بگویئم در همه انواع مقالهها، حتی مقالههای هنری، اصلهایی هست که باید رعایت کرد، اغراق نکردهایم. از این گذشته مقالههای علمی، تحقیقی و فلسفی را هم میتوان با رعایت اصلها و دستورهایی، رغبتانگیز و خواندنی کرد و دست کم این که آنها را از نقصهای چشمگیری که دامنگیر اغلب مقالههای فارسی است، در امان نگه داشت. هدف از این نوشته همین است.» در همین رابطه: • تازههای نشر: «فیروزآبادی در مجلس چهاردهم» • تازههای نشر: «نورثنگر ابی» • تازههای نشر: «شمس لنگرودی» • تازههای نشر: «زبان سرخ» • تازههای نشر: «زنان ایل بهمئی» • تازههای نشر: «به سوی فانوس دریایی» • تازههای نشر: «زمانی برای انسانیت بشر» |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|